۵ شهریور ۱۳۹۸
صدرا مدیریت
#معرفی_استاد دکتر حسن داناییفرد مبحث تدریس: مسالهشناسی وضعیت خطمشی گذاری عمومی در ایران @sadra_modiriat
خلاصه مباحث ارائه شده در کلاس مسالهشناسی وضعیت خطمشی گذاری عمومی در ایران
#دکتر_دانائیفرد در مدرسه علوم انسانی اسلامی صدرا، کلاس مدیریت:
راهبری یعنی چه کار کنیم افراد یک ملت، صحیح فکر کنند، اگر حکومتی بتواند کاری بکند که مردم و نظامات هر کشور از او پیروی کنند، راهبری اجرا شده است. اگر چنین شد یعنی اینکه حکمرانی موفق بوده است.
سطح اول نظام راهبری، خطمشی های کلان یعنی راه حل های کلان برای حل مسائل کلان که توسط رهبری وضع میشود. خطمشی های کلان، چارچوب و طرحی برای اجرایی شدن سیاستها مطرح می شود.
سطح دوم نظام راهبری، خط مشی گذاری عمومی ((Public policy است. وقتی رهبری خطمشی های کلان را ابلاغ فرمودند، قوای سهگانه باید قلمروهای خطمشی متناظر با آن قوه یا وزارت خانه را تنظیم کنند.
سطح سوم نظام اداری است. کسانی که دارند عملیات اجرایی انجام می¬دهند. نظام اداری باید استراتژی هایی وضع کند که خطمشی ها اجرا شود. یعنی طرح عملیاتی میدهد.
@sadra_modiriat
#دکتر_دانائیفرد در مدرسه علوم انسانی اسلامی صدرا، کلاس مدیریت:
راهبری یعنی چه کار کنیم افراد یک ملت، صحیح فکر کنند، اگر حکومتی بتواند کاری بکند که مردم و نظامات هر کشور از او پیروی کنند، راهبری اجرا شده است. اگر چنین شد یعنی اینکه حکمرانی موفق بوده است.
سطح اول نظام راهبری، خطمشی های کلان یعنی راه حل های کلان برای حل مسائل کلان که توسط رهبری وضع میشود. خطمشی های کلان، چارچوب و طرحی برای اجرایی شدن سیاستها مطرح می شود.
سطح دوم نظام راهبری، خط مشی گذاری عمومی ((Public policy است. وقتی رهبری خطمشی های کلان را ابلاغ فرمودند، قوای سهگانه باید قلمروهای خطمشی متناظر با آن قوه یا وزارت خانه را تنظیم کنند.
سطح سوم نظام اداری است. کسانی که دارند عملیات اجرایی انجام می¬دهند. نظام اداری باید استراتژی هایی وضع کند که خطمشی ها اجرا شود. یعنی طرح عملیاتی میدهد.
@sadra_modiriat
۱۷:۳۶
صدرا مدیریت
#معرفی_استاد دکتر مرتضی جوانعلیآذر مبحث تدریس: ۱. بوروکراسی، کنش جهادی و چالش سائق بیرونی ۲. حکومتهای مردم سالار و چالش سازههای اجتماعی @sadra_modiriat
خلاصهای از مباحث کلاس #دکتر_جوانعلی با موضوع بوروکراسی، کنش جهادی و چالش سائق بیرونی :
منظور از غرب، کشورهای غربی نیست بلکه فکر غربی است. ما با چالش های غربی مواجه هستیم. همه چیزمان غربی است. غرب شناسی بخشی از خود شناسی ماست.
تردیدی نیست که مدیریت جهادی بخشی از مدیریت اسلامی است. اما در مواجهه با مدیریت جهادی با مشکل سائق بیرونی مواجه میشویم. که برای حل این مشکل باید کار پژوشی و مبنایی صورت گیرد.
وقتی مشوق بیرونی(مانند حقوق) بوجود میآید، امکان غلبه بر مشوق درونی بوجود میآید. مثلا وقتی کاری را قربت الی الله انجام می دهیم، همین که میگویند در ازای کار پول میدهیم، دچار تضاد سائق درونی(رضای الهی) و سائق بیرونی(پول) میشویم. مثال عینی وقتی جهاد سازندگی با وزارت کشاورزی ادغام شدند، جهاد سازندگی از بین رفت.
بوروکراسی در دوگان بین انسان و ساختار، جانب ساختار را گرفته است. بوروکراسی یک سبک نظام اداری است. که جنس محرک آن سائق بیرونی است. بوروکراسی یه کژکارکرد ویژهای پیدا کرده است. افعال ما نیتهای ما را از بین میبرد. بوروکراسی بما هو بوروکراسی آنگونه که وبر تصویر کرد، با سائق های بیرونی کار می کند و سائق درونی را می خورد.
حال که گریزی از بوروکراسی نیست پس چگونه کار جهادی انجام دهیم؟ برای فهم این چالش و متد فهم این چالش راه حل این است که روشهایی برای حل این موضوع پیدا نمود.
روشهای پیشنهادی:
راه حل پژوهشی: الف) پژوهش در سیره اهل بیت: اهل بیت در سیستم مدیریتی خود بالاخره تنبیه و تشویق داشتند.مانند: کمیل، زیاد بن ابیه، اشعث ب) سیره شهدا: این راه حل در این چالش خیلی درس آموز نیست، چون فضا ساختارمند نیست. ج) الگو فرماندهانی که در جنگ بودند و بعد از جنگ جهادی ماندند: شهید کاظمی، شهید صیاد شیرازی.
راه حل مبنایی: الف) قانون گریزی: قانون گذاشتن ابزار پر هزینه ای است. قانون باید معتدل باشد. ب) به نحوه قانون گذاری باید دقت کنیم. ج) مشکل سائق درونی: سائق درونی ضعیف است. تقوای ضعف، اجازه نمی دهد فرد کار قربت الی الله بکند.
@sadra_modiriat
منظور از غرب، کشورهای غربی نیست بلکه فکر غربی است. ما با چالش های غربی مواجه هستیم. همه چیزمان غربی است. غرب شناسی بخشی از خود شناسی ماست.
تردیدی نیست که مدیریت جهادی بخشی از مدیریت اسلامی است. اما در مواجهه با مدیریت جهادی با مشکل سائق بیرونی مواجه میشویم. که برای حل این مشکل باید کار پژوشی و مبنایی صورت گیرد.
وقتی مشوق بیرونی(مانند حقوق) بوجود میآید، امکان غلبه بر مشوق درونی بوجود میآید. مثلا وقتی کاری را قربت الی الله انجام می دهیم، همین که میگویند در ازای کار پول میدهیم، دچار تضاد سائق درونی(رضای الهی) و سائق بیرونی(پول) میشویم. مثال عینی وقتی جهاد سازندگی با وزارت کشاورزی ادغام شدند، جهاد سازندگی از بین رفت.
بوروکراسی در دوگان بین انسان و ساختار، جانب ساختار را گرفته است. بوروکراسی یک سبک نظام اداری است. که جنس محرک آن سائق بیرونی است. بوروکراسی یه کژکارکرد ویژهای پیدا کرده است. افعال ما نیتهای ما را از بین میبرد. بوروکراسی بما هو بوروکراسی آنگونه که وبر تصویر کرد، با سائق های بیرونی کار می کند و سائق درونی را می خورد.
حال که گریزی از بوروکراسی نیست پس چگونه کار جهادی انجام دهیم؟ برای فهم این چالش و متد فهم این چالش راه حل این است که روشهایی برای حل این موضوع پیدا نمود.
روشهای پیشنهادی:
راه حل پژوهشی: الف) پژوهش در سیره اهل بیت: اهل بیت در سیستم مدیریتی خود بالاخره تنبیه و تشویق داشتند.مانند: کمیل، زیاد بن ابیه، اشعث ب) سیره شهدا: این راه حل در این چالش خیلی درس آموز نیست، چون فضا ساختارمند نیست. ج) الگو فرماندهانی که در جنگ بودند و بعد از جنگ جهادی ماندند: شهید کاظمی، شهید صیاد شیرازی.
راه حل مبنایی: الف) قانون گریزی: قانون گذاشتن ابزار پر هزینه ای است. قانون باید معتدل باشد. ب) به نحوه قانون گذاری باید دقت کنیم. ج) مشکل سائق درونی: سائق درونی ضعیف است. تقوای ضعف، اجازه نمی دهد فرد کار قربت الی الله بکند.
@sadra_modiriat
۱۷:۳۸
صدرا مدیریت
#معرفی_استاد دکتر علیرضا افضلی مبحث تدریس: جایگاه سنتهای الهی در مدیریت اسلامی @sadra_modiriat
خلاصهای از مباحث کلاس #دکتر_افضلی با موضوع جایگاه سنتهای الهی در مدیریت اسلامی
قوانین الهی در خلقت همان سنن الهی هستند. سنن الهی، «روشها، رویهها و قوانینی هستند که خداوند بر عالم خلقت حاکم فرموده است.ویژگی مشترک همهی سنتهای الهی را طبق آیات و روایات بدین شکل تقسیم بندی میشود: الهی و ربانی بودن سنن عدم تنافی سنن الهی با اختیار و اراده انسان عمومیت داشتن سنن الهی و استمرار آنها ثابت بودن و تغییر ناپذیر بودن سنن الهی حتمی و قطعی بودن تحقق سنن الهی تحقق سنن الهی در یک چارچوب خاص آموختنی بودن سنن الهی تعامل داشتن سنن الهی با یکدیگر
سنن الهی مجرای تحقق اراده الهی هستند. یعنی امر خداوند از طریق این سنت ها در نظام خلقت جاری و ساری می شود. شناخت این سنن و حرکت مبتنی بر آنها باعث می شود که انسان هماهنگ با نظام خلقت شده و اراده انسان در راستای مدار حق و مشیت الهی قرار گرفته و هماهنگ با اراده خداوند شود. در نتیجه فعالیت و تلاش او از ثمره لازم برخوردار میگردد.
برای رزق 2 معنا مطرح میشود: به معنای چیزی است که از آن نفع برده میشود و مورد انتفاع قرار میگیرد. رزق بخششی خاص است که مطابق با حال طرف مقابل و احتیاجات اوست که باعث تداوم زندگی او میشود و این بهصورت مداوم در جریان است.
رزق و درآمد دو مقوله جدا از هم هستند. از هر درآمدی، آن مقدار رزق است كه مورد انتفاع واقع شود. همچنین کثرت مال و تنگی و وسعت روزي نيز دو مقوله جدا از يکديگرند و وسعت روزی و تنگی آن، به زیادی مال و اندک بودن آن ارتباط ندارد.2 نوع رزق مادی و معنوی(مانند عزت، کرامت، علم، نبوت، خلافت، امامت و ولايت، پاداش اخروی) وجود دارد.
@sadra_modiriat
قوانین الهی در خلقت همان سنن الهی هستند. سنن الهی، «روشها، رویهها و قوانینی هستند که خداوند بر عالم خلقت حاکم فرموده است.ویژگی مشترک همهی سنتهای الهی را طبق آیات و روایات بدین شکل تقسیم بندی میشود: الهی و ربانی بودن سنن عدم تنافی سنن الهی با اختیار و اراده انسان عمومیت داشتن سنن الهی و استمرار آنها ثابت بودن و تغییر ناپذیر بودن سنن الهی حتمی و قطعی بودن تحقق سنن الهی تحقق سنن الهی در یک چارچوب خاص آموختنی بودن سنن الهی تعامل داشتن سنن الهی با یکدیگر
سنن الهی مجرای تحقق اراده الهی هستند. یعنی امر خداوند از طریق این سنت ها در نظام خلقت جاری و ساری می شود. شناخت این سنن و حرکت مبتنی بر آنها باعث می شود که انسان هماهنگ با نظام خلقت شده و اراده انسان در راستای مدار حق و مشیت الهی قرار گرفته و هماهنگ با اراده خداوند شود. در نتیجه فعالیت و تلاش او از ثمره لازم برخوردار میگردد.
برای رزق 2 معنا مطرح میشود: به معنای چیزی است که از آن نفع برده میشود و مورد انتفاع قرار میگیرد. رزق بخششی خاص است که مطابق با حال طرف مقابل و احتیاجات اوست که باعث تداوم زندگی او میشود و این بهصورت مداوم در جریان است.
رزق و درآمد دو مقوله جدا از هم هستند. از هر درآمدی، آن مقدار رزق است كه مورد انتفاع واقع شود. همچنین کثرت مال و تنگی و وسعت روزي نيز دو مقوله جدا از يکديگرند و وسعت روزی و تنگی آن، به زیادی مال و اندک بودن آن ارتباط ندارد.2 نوع رزق مادی و معنوی(مانند عزت، کرامت، علم، نبوت، خلافت، امامت و ولايت، پاداش اخروی) وجود دارد.
@sadra_modiriat
۱۷:۴۶
۱۷:۵۴
۱۸:۰۳
صدرا مدیریت
#معرفی_استاد دکتر علی رضائیان، #پدر_علم_مدیریت_ایران مبحث تدریس: مسالهشناسی وضعیت نظام مدیریتی و اداری ایران @sadra_modiriat
خلاصهای از کلاس #دکتر_رضائیان با موضوع مسالهشناسی وضعیت نظام مدیریتی و اداری ایران
مسئله هر عاملی که مانع ما برای رسیدن به هدف باشد و یا توان ما را برای رسیدن به هدف کاهش دهد و باید حل شود را مسئله میگویند. تعریف دیگر مسئله اختلاف بین وضع موجود و وضع مطلوب است.
فرصت به عواملی گفته می شود که وقتی از آن عوامل استفاده کنیم می توانیم از اهداف فراتر برویم.برای تشخیص مسئله سه مرحله وجود دارد: در اولین قدم باید دقت نماییم که از منظر چه کسی و از چه زاویه ای میخواهیم به یک رخداد بنگریم. وقتی مرحله اول مشخص شد زمان تعیین هویت رخداد فرا میرسد و باید مشخص نماییم که رخداد مسئله است و یا فرصت. در مرحله سوم باید مشخص شود چه عواملی جهت حل مسئله به ما کمک میکند.
در فرایند مسئله یابی، هر مدیر از سه روش مستقیم و سه روش غیر مستقیم در سازمان و جامعه می تواند شناسایی مسئله را انجام دهد: شناسایی مستقیم مسئله:الف) انحراف از تجربه ب) انحراف از برنامه ج) سبقت گرفتن رقبا
شناسایی غیر مستقیم مسئله: الف) از طریق کارکنانب) از طریق روسا و مقامات بالاتر ج) مشتری(ارباب رجوع)
@sadra_modiriat
مسئله هر عاملی که مانع ما برای رسیدن به هدف باشد و یا توان ما را برای رسیدن به هدف کاهش دهد و باید حل شود را مسئله میگویند. تعریف دیگر مسئله اختلاف بین وضع موجود و وضع مطلوب است.
فرصت به عواملی گفته می شود که وقتی از آن عوامل استفاده کنیم می توانیم از اهداف فراتر برویم.برای تشخیص مسئله سه مرحله وجود دارد: در اولین قدم باید دقت نماییم که از منظر چه کسی و از چه زاویه ای میخواهیم به یک رخداد بنگریم. وقتی مرحله اول مشخص شد زمان تعیین هویت رخداد فرا میرسد و باید مشخص نماییم که رخداد مسئله است و یا فرصت. در مرحله سوم باید مشخص شود چه عواملی جهت حل مسئله به ما کمک میکند.
در فرایند مسئله یابی، هر مدیر از سه روش مستقیم و سه روش غیر مستقیم در سازمان و جامعه می تواند شناسایی مسئله را انجام دهد: شناسایی مستقیم مسئله:الف) انحراف از تجربه ب) انحراف از برنامه ج) سبقت گرفتن رقبا
شناسایی غیر مستقیم مسئله: الف) از طریق کارکنانب) از طریق روسا و مقامات بالاتر ج) مشتری(ارباب رجوع)
@sadra_modiriat
۱۸:۴۴
صدرا مدیریت
#معرفی_استاد دکتر مهدی حمزهپور مبحث تدریس: تولید علم حقیقی در علوم انسانی و اجتماعی @sadra_modiriat
خلاصهای از مباحث کلاس #دکتر_حمزهپور با موضوع تولید علم حقیقی در علوم انسانی و اجتماعی
رویکرد نیوتنی در سازمان به مدیریت و رویکرد کوانتومی به رهبری منتهی میگردد.
رهبری مدیریتی شامل کاردانی، خبرگی، نقش، کنترل، فرد، آموزش و کارایی مالی است. هر کدام از این ابعاد همزمان برای شکل دهی به شکل و دامنه تجربه ما از رهبری مدیریتی فعالیت میکنند.
رهبری کوانتومی بر اساس بهترین تصمیم در شرایط پیچیده بنا نهاده شده و فرایندی است که جستجوی هدف و حرکت در مسیر هدف، از تحقق خود هدف مهمتر و ارزشمندتر است.
ابعاد کلان رهبری کوانتومی شامل کاشف بودن، قابل اعتماد بودن، سرشار از شور و هیجان بودن، خلاقیت، برقرارکننده ارتباط، پژوهش و زیرکی مالی است.
وظایف رهبران کوانتومی به شرح ذیل می¬باشد: ایجاد زمینه خلاقیت و خودسازمان دهی در سیستم های زنده با داشتن هویتی واضح و روشن ایجاد آشفتگی در سیستم: سیستم های زنده زمانی که میزان زیادی از آشوب و بی نظمی را تجربه می کنند، دارای بیشترین شور و نشاط و خلاقیت هستند. توسعه سازمان: خلاقیت و خودسازمان دهی در سیستم های زنده با داشتن هویت آشکار، میزان بالایی از استقلال در بین عوامل سیستم و باز بودن ارتباط دارد.مسئولیت رهبر کوانتومی کمک به سازمان در ایجاد بهبود احساس مالکیت و پرورش روابط است.
سازمانهای کوانتومی دارای مؤلفههای اعتماد، ارزشها، تفکر با هم، یادگیری، گفتوگو و روحیه میباشند.
سازمان دایره ای را میتوان سازمانی بدون سلسله مراتب دانست. که در آن روابط، دائم برای هماهنگی در انجام وظایف تغییر می یابند.
در سازمان هرمی کار روی کنترل، تأکید میورزد و انسانهای بالای سازمان، میاندیشند و برنامه میریزند در صورتی که کار را ردههای پایینتر انجام میدهند.
@sadra_modiriat
رویکرد نیوتنی در سازمان به مدیریت و رویکرد کوانتومی به رهبری منتهی میگردد.
رهبری مدیریتی شامل کاردانی، خبرگی، نقش، کنترل، فرد، آموزش و کارایی مالی است. هر کدام از این ابعاد همزمان برای شکل دهی به شکل و دامنه تجربه ما از رهبری مدیریتی فعالیت میکنند.
رهبری کوانتومی بر اساس بهترین تصمیم در شرایط پیچیده بنا نهاده شده و فرایندی است که جستجوی هدف و حرکت در مسیر هدف، از تحقق خود هدف مهمتر و ارزشمندتر است.
ابعاد کلان رهبری کوانتومی شامل کاشف بودن، قابل اعتماد بودن، سرشار از شور و هیجان بودن، خلاقیت، برقرارکننده ارتباط، پژوهش و زیرکی مالی است.
وظایف رهبران کوانتومی به شرح ذیل می¬باشد: ایجاد زمینه خلاقیت و خودسازمان دهی در سیستم های زنده با داشتن هویتی واضح و روشن ایجاد آشفتگی در سیستم: سیستم های زنده زمانی که میزان زیادی از آشوب و بی نظمی را تجربه می کنند، دارای بیشترین شور و نشاط و خلاقیت هستند. توسعه سازمان: خلاقیت و خودسازمان دهی در سیستم های زنده با داشتن هویت آشکار، میزان بالایی از استقلال در بین عوامل سیستم و باز بودن ارتباط دارد.مسئولیت رهبر کوانتومی کمک به سازمان در ایجاد بهبود احساس مالکیت و پرورش روابط است.
سازمانهای کوانتومی دارای مؤلفههای اعتماد، ارزشها، تفکر با هم، یادگیری، گفتوگو و روحیه میباشند.
سازمان دایره ای را میتوان سازمانی بدون سلسله مراتب دانست. که در آن روابط، دائم برای هماهنگی در انجام وظایف تغییر می یابند.
در سازمان هرمی کار روی کنترل، تأکید میورزد و انسانهای بالای سازمان، میاندیشند و برنامه میریزند در صورتی که کار را ردههای پایینتر انجام میدهند.
@sadra_modiriat
۱۸:۵۸
صدرا مدیریت
#معرفی_استاد دکتر محمدرضا عطاردی مبحث تدریس: حکمرانی فضای مجازی؛ دغدغههای ملی آسیبهای فراملی @sadra_modiriat
خلاصهای از کلاس #دکتر_عطاردی با موضوع حکمرانی فضای مجازی؛ دغدغههای ملی، آسیبهای فراملی
تا 5 سال آینده، 5 فناوری رایانش ابری، اینترنت اشیاء، بیگ دیتا و نسل پنجم (۵G)، اینترنت و رایانه کوانتومی وجود خواهند داشت.
غایت فضای مجازی انتقال دانش از یک نقطه به نقطه دیگر است. از آن جایی که این انتقال به صورت مستقیم امکان پذیر نیست، لازم است به یک زبان مشترکی میان فرستنده و گیرنده ترجمه شود، آن زبان مشترک در فضای مجازی، صفر و یک است.
فضای مجازی مَعبر انتقال زندگی انسان از دوران مدرنیته به دوران پسا مدرنیته است. از این رو با ظهور فضای مجازی، همه نظامات اجتماعی زندگی انسان، دچار تحولات جدی شده است.
نظام اقتصادی عصر پست مدرن با محوریت مبادله کالای اطلاعاتی و فرهنگی از جمله بازی های رایانه ای، سینما و غیره شکل گرفته است. از مختصات اصلی این نظام خدمت محور (اقتصاد خدماتی)، بهینه سازی تولید، قدرت زدایی از دولت ها، شکل گیری سرمایه داری شرکتی، افزایش تعداد مبادلات و کاهش هزینه مبادله میباشند.
@sadra_modiriat
تا 5 سال آینده، 5 فناوری رایانش ابری، اینترنت اشیاء، بیگ دیتا و نسل پنجم (۵G)، اینترنت و رایانه کوانتومی وجود خواهند داشت.
غایت فضای مجازی انتقال دانش از یک نقطه به نقطه دیگر است. از آن جایی که این انتقال به صورت مستقیم امکان پذیر نیست، لازم است به یک زبان مشترکی میان فرستنده و گیرنده ترجمه شود، آن زبان مشترک در فضای مجازی، صفر و یک است.
فضای مجازی مَعبر انتقال زندگی انسان از دوران مدرنیته به دوران پسا مدرنیته است. از این رو با ظهور فضای مجازی، همه نظامات اجتماعی زندگی انسان، دچار تحولات جدی شده است.
نظام اقتصادی عصر پست مدرن با محوریت مبادله کالای اطلاعاتی و فرهنگی از جمله بازی های رایانه ای، سینما و غیره شکل گرفته است. از مختصات اصلی این نظام خدمت محور (اقتصاد خدماتی)، بهینه سازی تولید، قدرت زدایی از دولت ها، شکل گیری سرمایه داری شرکتی، افزایش تعداد مبادلات و کاهش هزینه مبادله میباشند.
@sadra_modiriat
۱۹:۰۴
۶ شهریور ۱۳۹۸
صدرا مدیریت
#معرفی_کتاب کتابی که مختصری از آن در ادامه میآید توسط #دکتر_حمزهپور معرفی شد. درآمدی بر رهبری کوانتومی نویسنده: دکتر مهدی حمزهپور ناشر: انتشارات عصر اطلاعات معرفی کتاب: نظریه ها و الگوهای مدیریت و رهبری همچون بقیه رشته های دانش، تحت تاثیر و نفوذ پارادایم های علمی قرار دارند. دو پارادایم مهم در علم فیزیک و فلسفه علم؛ یعنی پارادایم نیوتنی و پارادایم کوانتومی، هر یک به نوبه خود، به طور مکمل نه متضاد و متعارض، به طور جدی و شگرف تئوری ها، نظریه ها، الگوها و روش های علوم مختلف از جمله علم بین رشته ای مدیریت و مسائل سازمان از جمله مقوله رهبری، به عنوان یکی از زمینه های تفکر و عمل انسانی، را تحت تاثیر عجیب خود قرار داده اند؛ چراکه تغییرات پارادایمی، تغییرات در باورها، اندیشه ها و در یک معنای کلی تغییرات بنیادین در جهان بنی نظریه پردازان و صاحبان اندیشه در خلق تئوری ها، نظریات، روش ها و تکنیک ها ایجاد می نماید که بصورت ملموس شاهد این تغییرات بنیادین هستیم. اثر حاضر درآمدی مختصر و مقدماتی برای ورود به این بحث است. @sadra_modiriat
درامدی بر رهبری کوانتومی.pptx
۵.۲۵ مگابایت
۱۱:۰۵
۱۱:۲۴
۱۳:۲۱
۱۳:۳۸
۱۳:۳۸
۱۵:۲۰
صدرا مدیریت
#معرفی_استاد دکتر سیدمجتبی امامی مبحث تدریس: مسالهشناسی تقلید در مدیریت و خطمشی @sadra_modiriat
خلاصهای از مباحث کلاس #دکتر_امامی با موضوع مسالهشناسی تقلید در مدیریت و خطمشی
در مقایسه علم مدیریت با سایر علوم وقتی میخواهیم در مورد مدیریت صحبت کنیم، اتفاقی بزرگ می افتد و آن اینست که سنخ گزارههای دانش مدیریت را با سایر علوم یکسان میانگاریم. به مجموع این قضایا، قضایای هست و نیست می گوییم.
یکی از بزرگترین مشکلات ما در مدیریت این است که شیفته علم هستیم و به دنبال هست و نیست ها هستیم در حالی که مدیریت در اصل کاربرد است. که ما آنرا فناوری و فن میدانیم. زیرا سنخ گزاره های مدیریت فنی است.
برای نقد یک فناوری از دو روش استفاده می شود: بررسی اینکه ممکن است مبنای علمی آن غلط باشد. آن فناوری نتواند نیازها را برطرف نماید (بزرگترین روش نقد).
یک عده میگویند به خاطر فناوری آدم ها را تغییر بدهیم، اما تکنولوژی را باید تغییر دهیم نه افراد را، ما باید تکنیک خودمان را ایجاد کنیم. باید از خوبی های دیگران استفاده کرد و به آن افزود. در نگاه اسلامی ما از مثبت ها شروع می کنیم. فناوری در این جهت است. خصلت منفی عامل مداخله گر می شود.
اگر انسانی با یک مساله مواجه شود. مجبور به اتخاذ راهی در مقابل آن میشود. اما چگونه میتوان از تقلید در اتخاذ اجتناب ورزید؟ بعضی اوقات مشکل/ نیاز را نمی بیند. مشکل یا نیاز را می بیند ولی نمی خواهد به آن توجه کند. مشکل یا نیاز را می بیند، می خواهد توجه کند اما مسئله را نمی فهمد. مشکل یا نیاز را می بیند، مسئله را هم می فهمد ولی می خواهد تسلیم شود. تقلید آگاهانه مشکل یا نیاز را میبیند، مسئله را می فهمد ولی نمی خواهد تسلیم شود اما نمی تواند(تقلید ناخواسته). مشکل یا نیاز را می بیند، مسئله را می فهمد ولی نمی خواهد تسلیم شود، اما آگاهانه همان طریق را اتخاذ می کند(تقلید ظاهری). مشکل با نیاز را می بیند، مسئله را می فهمد ولی نمی خواهد تسلیم شود، اما آگاهانه راه جدیدی را انتخاب می کند(عدم تقلید).
@sadra_modiriat
در مقایسه علم مدیریت با سایر علوم وقتی میخواهیم در مورد مدیریت صحبت کنیم، اتفاقی بزرگ می افتد و آن اینست که سنخ گزارههای دانش مدیریت را با سایر علوم یکسان میانگاریم. به مجموع این قضایا، قضایای هست و نیست می گوییم.
یکی از بزرگترین مشکلات ما در مدیریت این است که شیفته علم هستیم و به دنبال هست و نیست ها هستیم در حالی که مدیریت در اصل کاربرد است. که ما آنرا فناوری و فن میدانیم. زیرا سنخ گزاره های مدیریت فنی است.
برای نقد یک فناوری از دو روش استفاده می شود: بررسی اینکه ممکن است مبنای علمی آن غلط باشد. آن فناوری نتواند نیازها را برطرف نماید (بزرگترین روش نقد).
یک عده میگویند به خاطر فناوری آدم ها را تغییر بدهیم، اما تکنولوژی را باید تغییر دهیم نه افراد را، ما باید تکنیک خودمان را ایجاد کنیم. باید از خوبی های دیگران استفاده کرد و به آن افزود. در نگاه اسلامی ما از مثبت ها شروع می کنیم. فناوری در این جهت است. خصلت منفی عامل مداخله گر می شود.
اگر انسانی با یک مساله مواجه شود. مجبور به اتخاذ راهی در مقابل آن میشود. اما چگونه میتوان از تقلید در اتخاذ اجتناب ورزید؟ بعضی اوقات مشکل/ نیاز را نمی بیند. مشکل یا نیاز را می بیند ولی نمی خواهد به آن توجه کند. مشکل یا نیاز را می بیند، می خواهد توجه کند اما مسئله را نمی فهمد. مشکل یا نیاز را می بیند، مسئله را هم می فهمد ولی می خواهد تسلیم شود. تقلید آگاهانه مشکل یا نیاز را میبیند، مسئله را می فهمد ولی نمی خواهد تسلیم شود اما نمی تواند(تقلید ناخواسته). مشکل یا نیاز را می بیند، مسئله را می فهمد ولی نمی خواهد تسلیم شود، اما آگاهانه همان طریق را اتخاذ می کند(تقلید ظاهری). مشکل با نیاز را می بیند، مسئله را می فهمد ولی نمی خواهد تسلیم شود، اما آگاهانه راه جدیدی را انتخاب می کند(عدم تقلید).
@sadra_modiriat
۱۷:۵۶
۷ شهریور ۱۳۹۸
۵:۴۶
۶:۰۹
۶:۱۰
۶:۴۶
صدرا مدیریت
#معرفی_کتاب اصول مدیریت اسلامی و الگوهای آن* نویسنده: حجتالاسلام دکتر ولیالله نقیپورفر خلاصه قسمت *مستندات اصل بصیرت از کتاب در ادامه میآید. @sadra_modiriat
الگوهای اعمال مدیریت بر اساس بصیرت نیروها
مدیر الهی، نه میتواند اجبار کند، و نه میتواند بر اساس جهل و تقلید و تحریک، مردم را به اطاعت بکشاند؛ بلکه، مسئول است که افراد تحت فرمانش، با آگاهی و اختیار عمل کنند، نه با جهل و غفلت؛ چراکه، آن اختیاری هم که از روی جهل باشد، ارزش ندارد.
ذات مقدس الهی عین علم است و نسبت به خلایق بصیرت دارد:«اِنَّ الله سمیعٌ بصیرٌ» «همانگونه که خداوند بصیر است مخلوقاتش هم بصیر هستند و خداوند آنها را با این ویژگی خلق کرده است و آنها بر اساس علم و بینایی خداوند را اطاعت میکنند.»«کُلُّ قدعَلِمَ صلوَتَهُ وَ تَسبیحَهُ» در مورد قرآن، نیز آمده است: قَد جائَکُم بَصائیرٌ مِنْ رَبِّکُممحتوای قرآن بصیرت است و آمده است تا به مردم بصیرت بدهد و آنان را از جهل وکوری نجات دهد، این نکته اساس محتوای تمام کتب الهی است.«قََدْ جاءَکُم بَصائِرُ مِن رَّبَّکُمْ فََمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَن عَمِیَ فَعَلَیْها وَ ما أَنَا عَلَیکُم بِحَفیظٍ» (سوره انعام آیه 104)«هر کس بصیر باشد و بصیرت قرآنی را بگیرد، پس به نفع خویش کار کرده است؛ و هر کس، کور شود و کلام خدا را نپذیپرد، به ضرر خویش اقدام نموده است؛ و من هیچ سلطه و کنترلی بر شما ندارم (یعنی به زور نمی توانم شما را به راه راست بکشانم).«وَ لَقَدَْ اتَیْنا مُوسی الْکِتَابَ مِنْ بَعدِ مَا أَهْلَکْنَا الْقُرُونَ الْاُولی بَصائِرَ لِنّاسِ وَهُدَی وَ رَحْمَهَ لَّعلَّهُمْ یَتَذَکَّروُنَ»(سوره قصص آیه 43)«وهمانا ما پس از آن که طوایفی از اُمم گذشته را به کیفر کفر هلاک کردیم به موسی برای بصیرت و رحمت و هدایت خلق، کتاب تورات را عطا کردیم باشد که مردم متذکر شوند و راه خداپرستی را پیش گیرند.»موسی(ع) به فرعون فرمود:«لَقَد عَلِمتَ مَا أَنزَلَ هؤُلاءِ إِلّا رَبُّ السَّمواتِ وَالاَرضِ بَصَائِرَ»(سوره اسراء آیه 102)«فرعون! تو به دو چیز یقین داری: یکی اینکه این کتاب از جانب خداست و دوم اینکه محتوایش بصیرت و بینایی به مردم میدهد». ولی تو میخواهی مردم را کورکورانه به دنبال خود بکشانی و به همین خاطر است که مانع و سدّ راه شدهای.
بصیرت خداوندبصیرت از صفات فعلی خداوند است:«إِنَّ اللهَ سَمیعٌ بَصیرٌَ»(سوره مجادله آیه 1)
بصیرت طبیعتعالم خلقت نیز، بر اساس بصیرت گام بر می دارد:«کُلُّ قَد عَلِمَ صَلوتَهُ و تَسبیحَهُ»(سوره نور آیه 41)
بصیرت کتب آسمانی قرآن و کتب آسمانی دارای محتوایی است که بصیرت آور است:« قَُد جَائکُم بَصائِرٌ»
بصیرت انسان انسان نیز بصیر است و می بایست با بصیرت طی طریق کند:«إِنّا خَلَقنَالإنسانَ مِن نُطفۀٍ أَمشَاجٍ نَبتَلیهِ فَجَعَلناهُ سَمیعاً بَصیراً»(سوره انسان آیه 2)
اساس دین مبتنی بر تفکر آیاتی بسیار، ارزش تفکر و بکار انداختن عقل را مطرح می کند که بیانگر آن است که: اساس دین، مبتنی بر شعور و تفکر و عقل، استوار است.کار اصلی پیامبران (نیز) این بود که می خواستند، مردم را متفکر بارآورند، خداوند می فرماید:«قُل إِنَّما اَعِظُکُم بِواحِدَۀٍ أَن تَقُومُواللهِ مَثنی وَفُرادی ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا...»(سوره سبا آیه 46)
دعوت انبیاء بر اساس بصیرتبا توجه به این معانی، شیوه عملکرد مدیریت اسلامی، بسیار امر سنگین و دشواری خواهد بود:«فَاستَفِم کَمَاأُمِرتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ »(هود/112)
تبیین حقایق، قبل از هلاکت اقوام «وَمَا کَانَ اللهُ لِیُفضِلِّ قَوماً بَعدَ إِذهَدیهُم حَتّی یُبَِیَّنَ لَهُم مَا یَتَّقُونَ »(توبه/115)
نفی تقلید مجازات کفار در قضیه ذبح، حضرت ابراهیم (ع) مأمور ذبح فرزند است؛ با این وجود، نمی گوید: به صرف اینکه ما در مِلک خدا هستیم (انالله)، پس لازم نیست از فرزند رأی و نظر بخواهیم که چکار باید بکنیم، حکم خدا که نظرخواهی نمی خواهد! و از این قبیل سخنان، بلکه با زبان ملایمت، به فرزند می گوید: « قَالَ یَا بُنیّ إِنِّی اَری فی المَنَامِ أَنّی أَ ذبَحُکَ فَانظُرمَاذَاتَری » «فرزندم در خواب دیدم که در حال ذبح شما هستم، در این مورد دقت کرده و فکر کن و نظرت را بگو!»
پرچم دفاع از انقلاب را نیروهایی که ویژگیهای زیر راداشتهباشند برمیدارند: به مسائل بصیرت داشتهباشند. در برابر عوارضی که این بصیرت و آگاهی میآورد و انسان را به رسالت الهی میکشاند صبر و تحمل داشته باشد. نه تنها باید معیارها را بدانند بلکه بر تطبیق معیارها بر مصادیقش هم باید علم داشته باشند.
مدیریت اسلامی باید نیروهایش را به این حد از رشد رسانده باشد که با بصیرت و آگاهی و با اراده خودشان تحت فرمان دربیایند. با یک چنین نیروهایی میشود از ارزشهای انقلاب پاسداری کرد.
@sadra_modiriat
مدیر الهی، نه میتواند اجبار کند، و نه میتواند بر اساس جهل و تقلید و تحریک، مردم را به اطاعت بکشاند؛ بلکه، مسئول است که افراد تحت فرمانش، با آگاهی و اختیار عمل کنند، نه با جهل و غفلت؛ چراکه، آن اختیاری هم که از روی جهل باشد، ارزش ندارد.
ذات مقدس الهی عین علم است و نسبت به خلایق بصیرت دارد:«اِنَّ الله سمیعٌ بصیرٌ» «همانگونه که خداوند بصیر است مخلوقاتش هم بصیر هستند و خداوند آنها را با این ویژگی خلق کرده است و آنها بر اساس علم و بینایی خداوند را اطاعت میکنند.»«کُلُّ قدعَلِمَ صلوَتَهُ وَ تَسبیحَهُ» در مورد قرآن، نیز آمده است: قَد جائَکُم بَصائیرٌ مِنْ رَبِّکُممحتوای قرآن بصیرت است و آمده است تا به مردم بصیرت بدهد و آنان را از جهل وکوری نجات دهد، این نکته اساس محتوای تمام کتب الهی است.«قََدْ جاءَکُم بَصائِرُ مِن رَّبَّکُمْ فََمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَن عَمِیَ فَعَلَیْها وَ ما أَنَا عَلَیکُم بِحَفیظٍ» (سوره انعام آیه 104)«هر کس بصیر باشد و بصیرت قرآنی را بگیرد، پس به نفع خویش کار کرده است؛ و هر کس، کور شود و کلام خدا را نپذیپرد، به ضرر خویش اقدام نموده است؛ و من هیچ سلطه و کنترلی بر شما ندارم (یعنی به زور نمی توانم شما را به راه راست بکشانم).«وَ لَقَدَْ اتَیْنا مُوسی الْکِتَابَ مِنْ بَعدِ مَا أَهْلَکْنَا الْقُرُونَ الْاُولی بَصائِرَ لِنّاسِ وَهُدَی وَ رَحْمَهَ لَّعلَّهُمْ یَتَذَکَّروُنَ»(سوره قصص آیه 43)«وهمانا ما پس از آن که طوایفی از اُمم گذشته را به کیفر کفر هلاک کردیم به موسی برای بصیرت و رحمت و هدایت خلق، کتاب تورات را عطا کردیم باشد که مردم متذکر شوند و راه خداپرستی را پیش گیرند.»موسی(ع) به فرعون فرمود:«لَقَد عَلِمتَ مَا أَنزَلَ هؤُلاءِ إِلّا رَبُّ السَّمواتِ وَالاَرضِ بَصَائِرَ»(سوره اسراء آیه 102)«فرعون! تو به دو چیز یقین داری: یکی اینکه این کتاب از جانب خداست و دوم اینکه محتوایش بصیرت و بینایی به مردم میدهد». ولی تو میخواهی مردم را کورکورانه به دنبال خود بکشانی و به همین خاطر است که مانع و سدّ راه شدهای.
بصیرت خداوندبصیرت از صفات فعلی خداوند است:«إِنَّ اللهَ سَمیعٌ بَصیرٌَ»(سوره مجادله آیه 1)
بصیرت طبیعتعالم خلقت نیز، بر اساس بصیرت گام بر می دارد:«کُلُّ قَد عَلِمَ صَلوتَهُ و تَسبیحَهُ»(سوره نور آیه 41)
بصیرت کتب آسمانی قرآن و کتب آسمانی دارای محتوایی است که بصیرت آور است:« قَُد جَائکُم بَصائِرٌ»
بصیرت انسان انسان نیز بصیر است و می بایست با بصیرت طی طریق کند:«إِنّا خَلَقنَالإنسانَ مِن نُطفۀٍ أَمشَاجٍ نَبتَلیهِ فَجَعَلناهُ سَمیعاً بَصیراً»(سوره انسان آیه 2)
اساس دین مبتنی بر تفکر آیاتی بسیار، ارزش تفکر و بکار انداختن عقل را مطرح می کند که بیانگر آن است که: اساس دین، مبتنی بر شعور و تفکر و عقل، استوار است.کار اصلی پیامبران (نیز) این بود که می خواستند، مردم را متفکر بارآورند، خداوند می فرماید:«قُل إِنَّما اَعِظُکُم بِواحِدَۀٍ أَن تَقُومُواللهِ مَثنی وَفُرادی ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا...»(سوره سبا آیه 46)
دعوت انبیاء بر اساس بصیرتبا توجه به این معانی، شیوه عملکرد مدیریت اسلامی، بسیار امر سنگین و دشواری خواهد بود:«فَاستَفِم کَمَاأُمِرتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ »(هود/112)
تبیین حقایق، قبل از هلاکت اقوام «وَمَا کَانَ اللهُ لِیُفضِلِّ قَوماً بَعدَ إِذهَدیهُم حَتّی یُبَِیَّنَ لَهُم مَا یَتَّقُونَ »(توبه/115)
نفی تقلید مجازات کفار در قضیه ذبح، حضرت ابراهیم (ع) مأمور ذبح فرزند است؛ با این وجود، نمی گوید: به صرف اینکه ما در مِلک خدا هستیم (انالله)، پس لازم نیست از فرزند رأی و نظر بخواهیم که چکار باید بکنیم، حکم خدا که نظرخواهی نمی خواهد! و از این قبیل سخنان، بلکه با زبان ملایمت، به فرزند می گوید: « قَالَ یَا بُنیّ إِنِّی اَری فی المَنَامِ أَنّی أَ ذبَحُکَ فَانظُرمَاذَاتَری » «فرزندم در خواب دیدم که در حال ذبح شما هستم، در این مورد دقت کرده و فکر کن و نظرت را بگو!»
پرچم دفاع از انقلاب را نیروهایی که ویژگیهای زیر راداشتهباشند برمیدارند: به مسائل بصیرت داشتهباشند. در برابر عوارضی که این بصیرت و آگاهی میآورد و انسان را به رسالت الهی میکشاند صبر و تحمل داشته باشد. نه تنها باید معیارها را بدانند بلکه بر تطبیق معیارها بر مصادیقش هم باید علم داشته باشند.
مدیریت اسلامی باید نیروهایش را به این حد از رشد رسانده باشد که با بصیرت و آگاهی و با اراده خودشان تحت فرمان دربیایند. با یک چنین نیروهایی میشود از ارزشهای انقلاب پاسداری کرد.
@sadra_modiriat
۶:۴۷