بله | کانال سفیر عشق
عکس پروفایل سفیر عشقس

سفیر عشق

۱۳۴عضو

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

#سفیر‌عشق undefinedundefinedundefined مشق عشق (١١٧)
undefined ادامه: بحثی در اثبات و تعریف مجردات
undefined امروز این دو اصل در اختیار بشر قرار گرفته، از اجسام و اجرام استفاده می‌كنند، قطعاتی می‌سازند، ماشین آلات به وجود می‌آورند، از اصل نیرو هم استفاده می‌كنند.
undefined️ این همه حركت در ماده به وجود می‌آورند و آن نیرو را تبدیل به نور برق می‌كنند. با اینكه طبیعت ظاهر و باطن خود را كه ماده و نیروی ماده باشد در اختیار آنها گذاشته و از آن بهره می‌برند، باز هم منكر دوگانگی بین این دو اصل شده‌اند.
undefined می‌گویند: نیرو تبدیل به ماده، و ماده تبدیل به نیرو می‌گردد؛ با اینكه تبدیل دو جنس به یكدیگر، بر پایه اشتراک دو جنسیت ممكن است. در صورتی ماده تبدیل به نیرو می‌شود كه از جنس نیرو باشد، و در صورتی نیرو تبدیل به ماده می‌شود كه جنسیت مادی داشته باشد؛ و اما در صورتی كه این دو اصل متباین با یكدیگر باشند، قابل تبدیل به یكدیگر نیستند.
undefined پس تا اینجا ثابت می‌شود كه طبیعت از دو اصل متباین به وجود آمده؛ و بین این دو اصل متباین، اثر مبادله می‌شود. روح وارد بدن می‌گردد، به بدن حیات و حركت می‌دهد؛ بدن هم روح غیر قابل رؤیت را در برابر عقل انسان به نمایش می‌گذارد، و ثابت می‌گردد كه خلایق از دو اصل ماده و نیرو، و یا جسم و روح تشكیل شده است؛
undefinedو ما به مادیون و طبیعیون كه به جز اصل ماده چیزی را قبول ندارند، می‌گوییم: اگر ماده و نیرو هر دو یک جنسند و هر دو ماده هستند، این یک حقیقت كه به نام ماده است و شما آن را قبول دارید، اگر در ذات خود حیات است، موت از كجا ظاهر می‌شود؟ و اگر در ذات خود میت است، حیات از كجا ظاهر می‌گردد؟
undefined... زیرا ممتنع است كه یک حقیقت، دو اثر متباین با یكدیگر داشته باشند، مانند موت و حیات.
undefined ما می‌بینیم دو حالت مختلف و متباین در اجسام عالم ظهور پیدا كرده است، كه از این دو حالت تعبیر به موت و حیات، و یا نور و ظلمت، و یا حركت و سكون می‌كنیم. ممكن نیست یک حقیقت، دو اثر متضاد و متباین با هم داشته باشند؛ مثل موت و حیات، و نور و ظلمت؛ جز اینكه بگوئیم هر كدام از این دو اثر، از اصل مخصوصی ظاهر می‌گردد.
undefined حیات، خاصیت تركیبی روح و ماده است؛ و موت، ناشی از جدا شدن روح از ماده است؛ وقتی كه با یكدیگر تركیب می‌شوند، این دو اثر بین آنها ظاهر می‌شود. هر دو با یكدیگر حیات به وجود می‌آورند؛ و یا جدائی از یكدیگر، موت به وجود می‌آورند؛ و از این قبیل آثار متضاد و متباینی كه ظهور آنها از یک اصل محال و متنع است. ┄┄┅┅┅❅undefined❅┅┅┅┄┄undefined چشم دل بگشا
undefined برگرفته از کتاب تفسیر سوره انفطار، اثر استاد محمدعلی صالح‌غفاری
undefined پایگاه آموزش‌های صوتی و تفصیلی ما:undefinedundefined @safir_nour2024undefinedundefinedundefined
undefined https://ble.ir/safir_eshgh2022

۱۲:۲۸

#سفیر‌عشق undefinedundefinedundefined مشق عشق (١١٨)
undefined راه اثبات مجردات و موجودات ماوراء طبیعت
undefinedما می‌توانیم در تعریف مجردات بگوئیم: بی‌نهایت مجهول و بی‌نهایت معلوم از یک طرف، وجود خدا و فرشتگان و روح و نور و نیرو و تمامی چیزهایی كه مربوط به مجردات است از یک طرف، برای انسان قابل كشف نیست و نمی‌تواند انسان كاری كند كه ذات مجردات را آنچنان كه هستند، ببیند و بداند.
undefined انسان‌های متفكر و دانشمند همه جا از ابتدای خلقت تا انتها در فضای مادیات حركت دارند، و آنچه می‌بینند و می‌دانند در لباس ماده می‌بینند و می‌دانند؛
undefined لذا علم زمان ما كه توانسته است از نور و نیروی برق استفاده كند، همه جا می‌گوید: نور ذراتی است كه از مبدأ نور پراكنده می‌شود و در فضای عالم پخش می‌گردد.
undefinedبه این مناسبت می‌گوید: این خورشید كه مبدأ و منبع نور و نیرو می‌باشد، عاقبت به جایی خواهد رسید كه به خاموشی می‌گراید و تاریک مطلق گردد، یا اصلا نیست و نابود شود؛
undefined زیرا از توده عظیمی ذرات نورانی تشكیل شده، و هر شبانه روزی میلیون یا میلیارد تن ذرات نورانی خود را در فضا منتشر می‌كند؛ و طبیعتاً ذرات از جنس ماده است. گرچه ماده نورانی باشد و ماده در ذرات خودش محدود است، قابل تكثیر و تقلیل می‌باشد.
undefined جرم خورشید گرچه از میلیارد به توان میلیارد ماده تشكیل شده باشد، عاقبت تمام می‌شود و به آخر می‌رسد؛ و دیگر ماده قابل سوختن ندارد و مانند آیه: undefined
undefined إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ undefined[١]undefined وَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ undefined[۲]
undefined... كورت از (كور و تكویر) است؛ به معنای فارسی است که كور و نابینایی تفسیر می‌كنند.
undefined و می‌گويند: روزی چشم خورشید كور می‌شود و دیگر روشنایی نمی‌دهد؛ و چون خورشید روشنایی ندارد، ستاره‌ها نیز كدر می‌شود، تیره و تار می‌شود؛ زیرا ستاره‌ها از نور خورشید نور می‌گیرند. وقتی منبع نور تمام شد، چهره ستاره‌ها نیز سیاه می‌شود.
undefined آنها در كلمه تكویر اشتباه می‌كنند كه به معنای كور شدن گرفته شده است؛ و هم در كیفیت ساخت و ساز خورشید اشتباه می‌كنند، می‌گویند توده‌ای از ذرات نورانی است و همین ذرات را در اطراف خود پخش می‌كند و روشنایی به وجود می‌آورد.
undefined ادامه دارد ...
پاورقی:undefinedundefined••┈┈✾•undefined•✾┈┈••undefined
undefined [١]-undefined﴿آیه ١ سوره تکویر﴾ undefinedإِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْundefined
◍◍◍undefined زمانی ‌كه ‌خورشيد ولايت،‌ دو مرتبه‌ برگردد.
توضیحات آیه: undefined
undefined تكوير برگشت‌ دوباره ‌خورشيد است‌. وقتی ‌خورشيد طلوع‌ كند، ستاره‌ها رونقی ندارند. خورشيد ولايت‌ هم‌ كه‌ طلوع ‌كند، دانشمندان ‌ديگر نمايش‌ ندارند. زمانی كه‌ يک ‌دكتر آمده و مرده‌ها را زنده‌ می‌كند، پيرها را به‌ جوانی برمی‌گرداند، اطباء چه ‌نمايشی دارند؟ همين طور ديگران‌.
undefined️ كسانی كه‌ تكوير را به ‌معنای تاريكی ‌خورشيد گرفته‌اند، آيه‌ undefined يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهَارِ undefined﴿آیه ۵ سوره زمر﴾ را بخوانند تا بدانند كه‌ تكوير به معنای تاريكی نيست‌.
undefined آيات‌ ناظر به‌ تأويل‌ است‌ كه‌ مقام‌ ولايت‌ باشد. تكوير شمس،‌ طلوع‌ دوباره‌ شمس‌ ولايت ‌است‌.
undefined [۲]-undefined﴿آیه ٢ سوره تکویر﴾ undefinedوَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْundefined
◍◍◍undefined ستاره‌های هدايت‌ تيره‌ شوند. ┄┄┅┅┅❅undefined❅┅┅┅┄┄undefined چشم دل بگشا
undefined برگرفته از کتاب تفسیر سوره انفطار، اثر استاد محمدعلی صالح‌غفاری
undefined پایگاه آموزش‌های صوتی و تفصیلی ما:undefinedundefined @safir_nour2024undefinedundefinedundefined
undefined https://ble.ir/safir_eshgh2022

۸:۴۲

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

#سفیر‌عشق undefinedundefinedundefined مشق عشق (١١٩)
undefined ادامه: راه اثبات مجردات و موجودات ماوراء طبیعت
undefined نمی‌دانند كه نور در ذات خود، یک حقیقت اتصالی غیر قابل انفصال است؛ ولیكن این حقیقت مجرد انفصالی، در جرم مواد و ذرات قابل نمایش است و هرگز به تنهایی قابل رؤیت نیست. undefined مگر در جایی كه با ماده تركیب شود و از ماده منعكس گردد، در این صورت قابل رؤیت است.
undefined... پس هرگز انسان‌ها با چشم مسلح و غیر مسلح نمی‌توانند مجردات را در وضع ذاتی خود ببینند و بدانند. همانطور كه روح در بدن انسان قابل كشف است؛ ولی به تنهایی در فضای عالم قابل كشف نیست.
undefinedنور هم در لباس ماده از طریق انعكاس از ماده قابل كشف است؛ ولیكن به تنهایی قابل كشف نیست.
undefined نظر به اینكه نور را و یا روح را در لباس ماده و بدن می‌بینند، روح را اثر ذاتی بدن و نور را هم اثر ذاتی ماده می‌دانند؛ و باز قائل به یک اصل بیشتر نیستند كه همان ماده باشد.
undefined در هر صورت مجردات به ذات خود در مقابل انسان‌ها قابل كشف و قابل رؤیت نیست؛ مگر اینكه خدا با اراده قاهره خود انسان را در فضای مجردات قرار دهد، و آنها را چنانكه هستند به نمایش بگذارد؛ البته آنچه از دست خدا ساخته است، از دست خلق خدا ساخته نیست.
undefined پس در اینجا می‌گوییم: مجردات از آن جمله ذات مقدس خداوند متعال همه جا هستند. این مجردات از یک طرف بی‌نهایت مجهولند، و انسان‌ها هرگز نمی‌توانند آنها را چنانكه هستند ببینند و ذات آنها را لمس كنند؛ و از یک طرف بی‌نهایت معلومند، كه هرگز نمی‌توانند منكر آن شوند و بگویند در عالم به جز ماده چیز دیگری وجود ندارد؛
undefined و لازم است در اطراف این دو بی‌نهایت معلوم و مجهول بحث خود را ادامه دهیم كه چگونه بی‌نهایت معلومند، با كوچكترین تفكر و تأملی وجودشان اثبات می‌شود؛ و باز چگونه بی‌نهایت مجهولند، كه هرگز با حواس پنجگانه قابل لمس نیستند.
undefined ادامه دارد ... ┄┄┅┅┅❅undefined❅┅┅┅┄┄undefined چشم دل بگشا
undefined برگرفته از کتاب تفسیر سوره انفطار، اثر استاد محمدعلی صالح‌غفاری
undefined پایگاه آموزش‌های صوتی و تفصیلی ما:undefinedundefined @safir_nour2024undefinedundefinedundefined
undefined https://ble.ir/safir_eshgh2022

۸:۴۳

#سفیر‌عشق undefinedundefinedundefined مشق عشق (١٢٠)
undefined ادامه: راه اثبات مجردات و موجودات ماوراء طبیعت
undefined... این حقیقت را می‌دانیم و همه دانشمندان گفته‌اند كه اجسام عالم از ذراتی تشكیل شده كه آن ذرات از یكدیگر فاصله دارند و در عین انفصال، متصلند.
undefined اتصال و انفصال، دو مسئله نقیض یكدیگر است. اگر دو شیء یا دو شخص به یكدیگر متصل باشند و بین آنها آثار مبادله شود، منفصل نیستند؛ و اگر از یكدیگر منفصلند، متصل نیستند؛ و همه دانشمندان می‌گویند، اجسام ذراتی هستند كه از یكدیگر منفصلند و با نیروئی به نام جاذبه به یكدیگر متصلند؛
undefined و می‌گویند اگر كوه بزرگی را آنچنان تحت فشار قرار دهند كه مواد اولیه‌اش به یكدیگر متصل شوند و فاصله‌ها به صفر برسد، آن كوه بزرگ به صورت قطعه سنگ كوچكی ظاهر می‌گردد كه وزنش برابر كوه است، اما حجمش يک هزارم كوه؛
undefinedزیرا ذراتی كه به صورت كوهی نمایش پیدا كرده بود، از یكدیگر فاصله داشتند؛ و با این فاصله حجمشان به صورت كوهی نمایش پیدا كرده بود و اكنون كه با پرس شدن آن، فاصله‌ها به صفر رسیده حجمشان كوچک شده، ولی وزنشان برابر كوه اول است؛ و این اتصال و انفصال مواد در هوا و آب، بیشتر نمایش پیدا می‌كند.
undefinedهمه می‌دانیم كه هوا و آب هر دو از جنس ماده به وجود آمده و مانند مواد دیگر دارای حجم و وزن هستند و به بدن انسان برخورد می‌كنند؛ و در عین حال كه این مولكول‌های هوا از یكدیگر فاصله دارند كه با این فاصله می‌توانیم در آب و هوا حركت كنیم، به یكدیگر متصلند؛ و این مولكول‌های هوا یكدیگر را در فاصله معین نگاه داشته‌اند.
undefined نه از یكدیگر دور می‌شوند كه روی یكدیگر اثر نگذارند، و نه هم به یكدیگر متصل می‌شوند تا به صورت جسمی غیر قابل نفوذ ظاهر شوند.
undefined️ پس هوا و آب و خاک و اجسام دیگر در حالی كه ذرات منفصل از یكدیگر هستند، به یكدیگر متصلند؛ و لازم است بدانیم این رشته اتصالی چیست؟
undefined ما انسان‌ها هم با اینكه از نظر جسمی و بدنی از یكدیگر فاصله داریم، به یكدیگر متصلیم؛ بین ما آثار مبادله می‌شود. همه در پی یكدیگر حركت می‌كنیم، و گاهی هم آنچنان از یكدیگر جدا هستیم كه ذره‌ای یكدیگر را نمی‌بینیم و از یكدیگر بی‌خبریم.
undefined فرض كنید ده نفر انسان در يک جایی نشسته‌اند، یكدیگر را می‌بینند و با یكدیگر حرف می‌زنند، بین آنها آثار مبادله می‌شود؛ و اگر این ده نفر بمیرند یا بخوابند آنچنان رابطه آنها قطع می‌شود كه از یكدیگر بی‌خبر هستند؛ undefined چه طور شد كه ابدان متصل، یک مرتبه منفصل شد؟ و در عین انفصال، باز دو مرتبه بیدار شدند و به یكدیگر متصل گردیدند؟
undefined ادامه دارد ... ┄┄┅┅┅❅undefined❅┅┅┅┄┄undefined چشم دل بگشا
undefined برگرفته از کتاب تفسیر سوره انفطار، اثر استاد محمدعلی صالح‌غفاری
undefined پایگاه آموزش‌های صوتی و تفصیلی ما:undefinedundefined @safir_nour2024undefinedundefinedundefined
undefined https://ble.ir/safir_eshgh2022

۱۱:۵۴

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

#سفیر‌عشق undefinedundefinedundefined مشق عشق (١٢١)
undefined ادامه: راه اثبات مجردات و موجودات ماوراء طبیعت
undefined... به همین كیفیت عالم خلقت، این همه میلیون‌ها و میلیاردها آدم از نظر حجم بدن با یكدیگر بسیار فاصله دارند؛ ولیكن با دقت و مطالعه، آنچنان با یكدیگر متصلند و بین آنها آثار مبادله می‌شود كه گوئی به یكدیگر متصلند.
undefined... رشته اتصالی بین شما و مخاطب شما تا آن سر عالم چیست كه با یكدیگر حرف می‌زنید؟ و باز این رشته اتصالی آنجا كه خوابیدید و یا مردید كجا رفت كه از یک سانتی متر هم، روی یكدیگر اثر نمی‌گذارید و از یكدیگر فاصله گرفته‌اید.
undefined پس به‌ طور كلی عالم خلقت و تمامی جمادات و نباتات و حیوانات و كرات عالم و خورشیدها و ماه‌ها و ستارگان با اینكه معلوم است، صد درصد از نظر جسمانیت و حجم بدن از یكدیگر فاصله دارند، و باز از جهت دیگر به یكدیگر متصلند.
undefined زمین روی ماه اثر می‌گذارد، و ماه روی زمین و كرات دیگر به همین كیفیت. ذره‌ای از یكدیگر جدا نیستند كه رابطه‌ای بین آنها برقرار نباشد.
undefined علوم طبیعی بین اجزاء عالم، یک رشته اتصالی به نام جاذبه كشف كرده است و این نیروی جاذبه را در علوم دینی روح استمساک نامیده‌اند.

undefined امام صادق علیه‌السلام آنجا كه ارواح را می‌شمارد، می‌فرماید: روح نباتی، روح جمادی، روح حیوانی، روح علم، روح القدس.

undefined آن روح ابتدائی كه تمام اجزاء عالم را به یكدیگر وصل نموده و دانشمندان طبیعی آن را نیروی جاذبه شناخته‌اند، امام از آن تعبیر به روح استمساک می‌كند. استمساک از كلمه «مسک و امساک»، به معنی نگهداری دو شیء و یا دو شخص به‌ دست یكدیگر است؛ undefined كه من شما را در كنار خود نگه دارم و شما مرا در كنار خود نگهدارید.
undefined امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: اولین روحی كه خدا به دل ذرات عالم و اجسام جهان افاضه نموده است، روح استمساک است، كه با این روح تمامی ذرات عالم و اجسام و كرات به یكدیگر متصل شده‌اند؛ با اینكه از نظر حجم بدن و از نظر جسمانیت از یكدیگر فاصله دارند.
undefined این رشته اتصالی به نام نیروی جاذبه و یا روح استمساک، تمامی اجزاء عالم را به صورت یک جهان وسیع به یكدیگر وصل نموده؛ یکچنان رشته‌ای كه غیر قابل انفصال است.
undefined ادامه دارد ... ┄┄┅┅┅❅undefined❅┅┅┅┄┄undefined چشم دل بگشا
undefined برگرفته از کتاب تفسیر سوره انفطار، اثر استاد محمدعلی صالح‌غفاری
undefined پایگاه آموزش‌های صوتی و تفصیلی ما:undefinedundefined @safir_nour2024undefinedundefinedundefined
undefined https://ble.ir/safir_eshgh2022

۱۱:۵۵

#سفیر‌عشق undefinedundefinedundefined مشق عشق (١٢٢)
undefined ادامه: راه اثبات مجردات و موجودات ماوراء طبیعت
خداوند متعال هم از این رشته اتصالی در كتاب خودش یادآوری می‌كند، می‌فرماید: undefined
undefined فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لاَ انْفِصَامَ لَهَا undefined[١]
◍◍◍undefined یعنی كسانی كه با نور ایمان خود را به خدا متصل می‌كنند، یک رشته اتصالی بین آنها و خدا حاكم شده كه قابل گسستگی نیست و هرگز پاره نمی‌شود.
undefinedهمین نیروی جاذبه یا روح استمساک، یک رشته اتصالی عمومی و ابتدائی بین تمام اجسام عالم است كه به هیچ وجه قابل كشف نیست، و به شما اجازه نمی‌دهد قطعه‌ای از اجسام عالم را از عالم جدا كنید و به هر جا كه می‌خواهید ببرید؛ كل اجزاء عالم از نظر اتصال مانند قطعات بدن شما هستند.
undefined... همه می‌گویند: روح استمساک یا جاذبه؛ اما كسی از حقیقت آن خبر ندارد كه چیست؟ با اینكه اگر این رشته اتصالی از جنس ماده باشد و اجسام عالم و یا مواد آن از نظر مادیت به هم وصل باشند، عالم خلقت به صورت جسمی بسیار محكم و غیر قابل نفوذ ظاهر می‌شود؛
undefined اما با همین اتصال، آنچنان منفصلند كه هواپیماها در هوا حركت می‌كنند و كرات عالم در فضا گردش می‌كنند.
undefined همچنین انسان‌ها در عین انفصال از یكدیگر، به یكدیگر متصلند. این رشته اتصالی روح استمساک است و هرگز برخورد با كسی و با چیزی ندارد؛ و مزاحم حركت و نفوذ مواد عالم با یكدیگر نمی‌شود.
undefined️ با اینكه همه جا هست، چنان نمایش می‌دهد كه در متن عالم به جز ماده و مشتقات ماده چیزی نیست.
undefined پس روح كلی عالم مانند روحی كه در بدن ما انسان‌ها هست و به ما حیات و حركت می‌دهد، از نظر ظهور آثار كاملا روشن و معلوم است كه همه آن را قبول دارند؛ و می‌گویند نیروی جاذبه یا روح حیات و امثال آن؛ undefined اما از نظر جنسیت كه چیست و چه حقیقتی است و چرا با حواس پنجگانه قابل لمس و قابل تصرف نیست، بی‌نهایت مجهول است.
انسان‌ها به یک زبان، همه و همه اعتراف به وجود آن دارند؛ ولیكن از نظر كشف حقیقت آن، همه و همه یا منكر آن هستند و یا می‌دانند كه از حقیقت آن و جنسیت آن بی‌خبرند.
پاورقی:undefinedundefined••┈┈✾•undefined•✾┈┈••undefined
undefined [١]-undefined﴿آیه ٢۵۶ سوره بقره﴾ undefined لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لاَ انْفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ undefined
◍◍◍undefined قبول‌ دين ‌خدا اجباری نيست، راه‌ حق‌ از باطل‌ مشخص ‌شده،‌ هر كس‌ به طاغوت‌ها كافر شود و ايمان‌ به خدا بياورد به ‌رشته‌ محكمی دست‌ زده‌ كه‌ هرگز گسسته‌ نمی‌شود؛ خداوند شنوا و داناست. ┄┄┅┅┅❅undefined❅┅┅┅┄┄undefined چشم دل بگشا
undefined برگرفته از کتاب تفسیر سوره انفطار، اثر استاد محمدعلی صالح‌غفاری
undefined پایگاه آموزش‌های صوتی و تفصیلی ما:undefinedundefined @safir_nour2024undefinedundefinedundefined
undefined https://ble.ir/safir_eshgh2022

۷:۰۳

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

#سفیر‌عشق undefinedundefinedundefined مشق عشق (١٢٣)
undefined ترقی و تکامل انسان از کجا تا کجا (ارتباط آن با آیه پنجم)
undefined در اینجا لازمست بدانیم كه انسان از كجا تا كجا قابل ترقی و تكامل است؟ ابتدا خط تكامل را این طور ترسیم می‌كنیم، می‌گوییم از صفر تا بی‌نهایت؛
undefinedیعنی انسان در وضع ابتدائی خود، ماده بسیار كوچكی است كه گفته شد حدش با حجمش مساوی است. هر سه بعد آن، طول و عرض و عمق است؛ در یک بعد نمایش پیدا می‌كند و دیگر قابل تجزیه و تقسیم نیست.
undefined حضرت زهرا سلام الله علیها كه یک انسان كامل است و در كمال مطلق قرار گرفته، آنچنان كه دیگر درجه‌ای یا مقامی یا فیضی بر وجودش قابل منها و اضافه نیست،

undefined متصل به ذات خداوند متعال است. بین او و خدا فاصله‌ای وجود ندارد كه برای ارتباط با خدا به واسطه‌ای محتاج باشد.

undefined به محض اینكه خداوند كلامی ایجاد می‌كند، فوری كلام خدا را می‌گیرد و پیام خود را و كلام خود را به خدا می‌رساند.

ایشان از این وضع ابتدائی انسان چنین تعریف می‌كند، می‌فرماید: undefined
undefined اِذ الْخَلائِقُ بِالْغَيْبِ مَكْنُونَةٌ، بِنِهايَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ undefined[١]
از این انتهای كوچكی انسان، و به تعبیر دیگر ابتدای حركت او خبر می‌دهد و می‌فرماید: undefined
undefined بِنِهايَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ undefined
◍◍◍undefined یعنی زمانی كه بشر در انتهای عدم قرار گرفته.
undefined انتهای عدم همان وضعیتی است كه گفتیم هر سه بعد ماده به صورت یک بعد نمایش پیدا می‌كند. همانجا كه عرض است، ارتفاع است؛ و همانجا كه عرض و ارتفاع است، طول است. طول و عرض و ارتفاع قابل تفكیک از یكدیگر نیستند.
undefined این وضع ابتدائی ماده است كه در ساخت پیكره عالم و آدم مصرف می‌شود؛ و با این مصرف شدن در قانون و قاعده، كمیت و كیفیت پیدا می‌شود.
undefined... در ابتدا كمیت و كیفیت هر دو در حد صفرند؛ یعنی ماده‌ای است كه از نظر قابلیت تقسیم و تجزیه فاقد كمیت است، و از نظر عدم وجود اثر و خاصیت، فاقد كیفیت است.
undefined ماده از این وضعیت و از این حالت كه بنا به فرمایش حضرت زهرا در انتهای عدم قرار گرفته، حركت خود را به‌سوی كسب كمالات كه همان كمیت و كیفیت است، شروع می‌كند.
undefined از مسیر ماده به اضافه ماده كمیت به دست می‌آورد؛ یعنی طول و عرض و عمق قابل درک در وجودش پیدا می‌شود، حجم بدن خود را بالا می‌برد؛ و از مسیر افاضه فیض خدا كه اعمال مجردات در پیكره ماده است، كیفیت پیدا می‌كند.
undefined ادامه دارد ...
پاورقی:undefinedundefined••┈┈✾•undefined•✾┈┈••undefined
undefined [١]-undefinedفراز چهارم، متن خطبه فدکیه:undefined واَشْهَدُ اَنَّ اَبي‏ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ اَرْسَلَهُ، وَ سَمَّاهُ قَبْلَ اَنْ اِجْتَباهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ اِبْتَعَثَهُ، اِذ الْخَلائِقُ بِالْغَيْبِ مَكْنُونَةٌ، وَ بِسَتْرِ الْاَهاويلِ مَصُونَةٌ، وَ بِنِهايَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ، عِلْماً مِنَ اللَّهِ تَعالي بِمائِلِ الْاُمُورِ، وَ اِحاطَةً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَةً بِمَواقِعِ المقدور undefined ┄┄┅┅┅❅undefined❅┅┅┅┄┄undefined چشم دل بگشا
undefined برگرفته از کتاب تفسیر سوره انفطار، اثر استاد محمدعلی صالح‌غفاری
undefined پایگاه آموزش‌های صوتی و تفصیلی ما:undefinedundefined @safir_nour2024undefinedundefinedundefined
undefined https://ble.ir/safir_eshgh2022

۷:۰۴

#سفیر‌عشق undefinedundefinedundefined مشق عشق (١٢۴)
undefined ادامه: ترقی و تکامل انسان از کجا تا کجا (ارتباط آن با آیه پنجم)
undefined اولین رقم كمیت و كیفیت این بود كه برای كسب جسمانیت، ماده به اضافه ماده قرار گرفت؛ و از نظر كسب اثر و خاصیت كه كیفیت باشد، بین مواد متصل به یكدیگر روح استمساک به وجود آمد كه همان نیروی جاذبه باشد.
undefined نیروی جاذبه بین موادی كه به یكدیگر مربوط و متصل شده‌اند، كیفیت شناخته می‌شود؛ و اما حجم بدن و جسمانیتی كه ذرات مرتبط به یكدیگر پیدا كرده‌اند، كمیت شناخته می‌شود.
undefined... همینطور ماده ابتدائی از مسیر كسب و جذب مواد مختلف، جسمانیت خود را بالا می‌برد كه مسئله كمیت است؛ و از مسیر كسب فیض مجردات و یا از مسیر افاضه فیض، كیفیت خود را بالا می‌برد؛ در انتها به صورت موجودات و مخلوقات قابل رؤیت نمایش پیدا می‌كند.
undefined تنها موجودی كه حركت تكاملی خود را از این ابتدا كه صفر كمیت و كیفیت بوده شروع می‌كند و بالا و بالا می‌رود، تا در انتها به ذات مقدس خداوند متعال متصل گردد و مجهز به تمامی اسماء و صفات خدا گردد، انسان است.
undefined شما حركت انسان را از این صفر كمیت و كیفیت تا انتهای كمال، كه بی‌نهایت كمیت و كیفیت است در نظر بگیرید.
undefined️ می‌توانید ماده ابتدائی وجود انسان را كه صفر كمیت و كیفیت بوده، در مسیر حركت تكاملی كه شاخ و برگی برابر كل موجودات عالم در وجود خود پیدا كرده، به تمامی موجودات عالم و فضاهای علم و دانش ریشه و شاخه دوانیده و به خدای خود متصل و مربوط شده، این بذری كه درحد صفر بوده و اكنون بی‌نهایت علم و قدرت و كمیت و كیفیت شده، می‌توانید این بذر را مبدأ بشناسید؛ و آن حالت اتصال و ارتباط به كل موجودات و از آن جمله اتصال به ذات مقدس خداوند متعال را منتها بشناسید.
undefined كسانی كه تا امروز در زندگی ما انسان‌ها شناخته شده‌اند كه خود را از آن مبدأ به این انتها رسانیده‌اند، و تمامی ذرات و موجودات عالم به منزله شاخ و برگ وجود آنها و یا ثمرات وجودی آنها شناخته شده، مجهز به علم و قدرت خدا شده‌اند كه خود را از آن مبدأ به این انتها رسانیده‌اند و تمامی ذرات و موجودات عالم به منزله شاخ و برگ وجود آنها و یا ثمرات وجودی آنها شناخته شده، مجهز به علم و قدرت خدا شده‌اند،
undefined همین چهارده نفر معصومند كه در مسیر حركت و مكتب خود، ما انسان‌ها را تربیت می‌كنند تا روزی كه به خود ملحق می‌سازند؛ و اگر نمونه‌هایی مانند آنها و غیر از آنها باشد، در عوالم دیگری است كه مانند انسان‌ها مخلوقاتی دارد، و آنها هم امام و پیغمبری مانند ما دارند كه در خط تكامل و تربیت حركت می‌كنند تا به انتها برسند.
undefined ادامه دارد ... ┄┄┅┅┅❅undefined❅┅┅┅┄┄undefined چشم دل بگشا
undefined برگرفته از کتاب تفسیر سوره انفطار، اثر استاد محمدعلی صالح‌غفاری
undefined پایگاه آموزش‌های صوتی و تفصیلی ما:undefinedundefined @safir_nour2024undefinedundefinedundefined
undefined https://ble.ir/safir_eshgh2022

۸:۴۶

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

#سفیر‌عشق undefinedundefinedundefined مشق عشق (١٢۵)
undefined ادامه: ترقی و تکامل انسان از کجا تا کجا (ارتباط آن با آیه پنجم)
خداوند این انتها را تعریف می‌كند، می‌فرماید: undefined
undefined وَأَنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ الْمُنْتَهَىٰ undefined[۱]
جای دیگری می‌فرماید: undefined
undefined إِلَىٰ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ undefined[۲] 
◍◍◍undefined یعنی ای انسان تا زمانی كه مانند خدای خود مجهز به اسماء و صفات او نشده‌ای، بایستی به حركت خود ادامه دهی و توقف محال است كه برخلاف تقدیر خداوند متعال است.
این امام‌ها الگوهای یک انسان كامل در مسیر حركت و تكامل می‌باشند؛ و ببینید صفر مطلق تا كجا و چه اندازه بال و پر پیدا كرده است، و شاخ و برگ و میوه و ثمرات به وجود آورده كه خداوند این صفت عجیب خود را كه ساخت انسان كامل باشد در كتاب خود، سوره فرقان یادآوری می‌كند؛ می‌فرماید: undefined
undefined أَلَمْ تَرَ إِلَىٰ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاكِنًا undefined[۳]
◍◍◍undefined یعنی عظمت خدای خود را ببین و بشناس، كه یک ماده صفر كمیت و كیفیت را كه در ذات خود به جز جهل و سیاهی چیزی نیست، تا كجا حركت می‌دهد و به كمال می‌رساند كه عاقبت انسانی مانند رسول خدا و حضرت زهرا و امیرالمؤمنین و امام زمان نمایش پیدا می‌كند؛ این صنعت و قدرت عجیب خداوند متعال است.
undefined انسان در مسیر تكامل همه چیز و همه كس را به خود جذب می‌كند، و چنان می‌شود كه شجره طیبه است؛ خداوند در قرآن از آن تعبیر به درخت طیب و طاهر می‌كند كه به تمام فضاها و آسمان‌ها سر كشیده، و به تمامی ذرات و مواد عالم ریشه دوانیده، و دائم بدون توقف ثمراتی مانند ثمرات وجود خدا از خود به نمایش می‌گذارد.
این آخرین معنای آیه شریفه است كه خداوند می‌فرماید: undefined
undefined عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا أَحْضَرَتْ undefined[۴]undefined عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ undefined[۵] 
◍◍◍undefined یعنی در انتهای تكامل، هر انسانی متوجه می‌شود كه چه ثروت و سرمایه‌هایی به خود جلب و جذب نموده است.
پاورقی:undefinedundefined••┈┈✾•undefined•✾┈┈••undefined
undefined [١]-undefined﴿آیه ۴٣ سوره نجم﴾undefined وَأَنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ الْمُنْتَهَىٰ undefined
◍◍◍undefined و خواهد دانست که عاقبت کارها به دست خداست.
undefined [۲]-undefined﴿آیه ١٢ سوره قیامت﴾ undefined إِلَىٰ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ undefined
◍◍◍undefined در آن‌ روز قرارگاه‌ فكری به جز دايره ولايت‌ خدا نيست‌.
undefined [۳]-undefined﴿آیه ۴۵ سوره فرقان﴾undefined أَلَمْ تَرَ إِلَىٰ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاكِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلاً  undefined
◍◍◍undefined مگر نمی‌بينی كه‌ خداوند چگونه ‌سايه را امتداد می‌دهد، به ‌كمال‌ می‌رساند؛ اگر بخواهد آن‌ را در وضع‌ ابتدايی خود متوقف،‌ و نور آفتاب‌ را نمايش‌گر آن‌ قرار می‌دهد (ظل‌ قابل ‌امتداد، ماده‌ بی‌ارزش‌ است).
توضیحات آیه: undefined
undefined"ظل‌" در اين ‌آيه‌ به ‌معنای سايه ‌معمولی نيست‌. ظل‌ و ظلمات‌ يک ‌معنا دارد، يعنی ‌ماده ‌كه ‌در پيكرۀ‌ عالم ‌و آدم‌ به ‌كار می‌رود؛ ماده‌ در ذات‌ خود سياه‌ و تاريک ‌است‌.
undefined خداوند متعال‌ برای ‌ساخت‌ خلقت ‌عالم‌ و آدم‌، دو اصل‌ به نام‌ نور و ظلمت‌ آفريد؛ و از تركيب‌ اين‌ دو اصل‌، عالم ‌و آدم‌ را خلق‌ كرد. ماده ‌كه‌ در بَدو خلقت‌ سياه‌ و تاريک‌ است،‌ خداوند آن‌ را در مسير ساخت‌ و سازندگی امتداد می‌دهد تا عاقبت‌ به ‌صورت‌ انسانی ‌كامل‌ undefined مانند انبياء و اولياء، يا به ‌صورت‌ ماه ‌و خورشيد جلوه‌ می‌كند.
undefined اينجا برای اظهار قدرت‌ خود می‌گويد: ببين!‌ چگونه‌ ماده‌ را تا مقام‌ يک انسان ‌كامل‌ امتداد می‌دهد، و مادۀ سياه‌ و تاريک‌ را با ساخت‌ و سازندگی به ‌صورت ‌خورشيد، جلوه‌گر می‌سازد.
undefined [۴]-undefined﴿آیه ١۴ سوره تکویر﴾ undefined عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا أَحْضَرَتْ undefined
◍◍◍undefined در اين‌ زمان‌ اعمال‌ بد و خوب‌ در نظر همه‌ روشن‌ شود.
undefined [۵]-undefined﴿آیه ۵ سوره انفطار﴾ undefined عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْundefined
◍◍◍undefined در آن ‌زمان ‌می‌دانند چه‌ چيزی اندوخته‌اند. ┄┄┅┅┅❅undefined❅┅┅┅┄┄undefined چشم دل بگشا
undefined برگرفته از کتاب تفسیر سوره انفطار، اثر استاد محمدعلی صالح‌غفاری
undefined پایگاه آموزش‌های صوتی و تفصیلی ما:undefinedundefined @safir_nour2024undefinedundefinedundefined
undefined https://ble.ir/safir_eshgh2022

۸:۴۷

🪷🫶 #عاشقانه‌ای_برای_تو_همسفر_عزیزمundefinedundefined
undefined در روایتی از کتاب اصول کافی از امام صادق علیه‌السلام، نقل شده که خدای متعال می‌فرماید: 

به عزت و جلال و بزرگواری و جایگاه مرتفع عرشم سوگند، 
امید هر کس را که به جز به من امیدوار باشد، حتماً و حتماً به وسیله‌ی نومیدی خواهم برید؛ 
و لباس مذلت و خواری در نزد مردم را حتماً حتماً به او خواهم پوشانید؛ 
و او را از نزدیک شدن به بارگاهم حتماً حتماً دور خواهم ساخت! 

آیا در سختی‌ها جز مرا آرزو می‌کند؟ و حال آنکه سختی‌ها همه به دست من است و به کسی به جز من امید بسته است؟ 
و با حلقه‌ی فکر، درِ خانه‌ی غیر مرا می‌زند؟ 
و حال آنکه کلید درهای بسته به دست من است، و درِ خانه‌ی من به روی هر کسی که مرا بخواند، باز است. 

و کیست آنکه در مصیبت‌هایش مرا آرزو کرد و من رشته‌ی اتصال او را با خودم در آن مصیبت بریدم؟ 
و کیست آنکه در مقصودی که داشت، امید به من بست و من امیدش را قطع کردم؟ 

نگهداری آرزوهای بندگانم را خودم به عهده گرفتم، ولی آنها به نگهداری من راضی نشدند. 
و آسمان‌هایم را از فرشتگانی که از تسبیح‌خوانی من ملالتی به خود راه نمی‌دهند، پر کردم؛ 
و به ایشان دستور دادم که درهای میان من و بندگانم را نبندند، ولی بندگانم به گفته‌ی من اعتماد نکردند. 

آن کس که مصیبتی از مصیبت‌ها شب‌هنگام به سراغش می‌آید، مگر نمی‌داند که به جز من هیچ کس بر برطرف نمودن آن مصیبت مالک نیست؟ 
آیا بنده‌ی من مرا چنین می‌بیند که منی که پیش از سؤال کردن و درخواست عطا می‌کنم، پس از آنکه درخواست کند و از من سؤال کند، اجابتش نمی‌کنم؟ 

مگر من بخیلم، که بنده‌ی من مرا به بخل نسبت می‌دهد؟! 
مگر بخشایش و کرم از آنِ من نیست؟ 
مگر گذشت و رحمت به دست من نیست؟ 
مگر من محل آرزوها نیستم؟ 
پس چه کسی رشته‌ی آرزوها را به جز من می‌تواند قطع کند؟ 

آنان که آرزومندند، مگر نمی‌ترسند از اینکه به جز من بر کسی امید می‌بندند؟ 
اگر همه‌ی اهل آسمان‌ها و زمینم همگی آرزوها داشته باشند، 
و آنگاه من به هر یک از آنان به اندازه‌ی همه‌ی آنچه همگی آرزو دارند بدهم، 
به قدر ذره‌ای از ملک من کم نمی‌شود؛ 
و چگونه ممکن است کم شود ملکی که من خودم قیم و برپا دارنده‌ی آن هستم؟ 

ای بدا به حال آنان که از رحمت من ناامیدند؛ 
و ای بدا به حال آنکه معصیت مرا بکند و احترام مرا نگاه ندارد ... undefined

۵:۵۹

#سفیر‌عشق undefinedundefinedundefined مشق عشق (١٢۶)
undefined کیفیت تکامل انسان از نظر فلاسفه و طبیعیون
undefined بد نیست در اینجا كیفیت تكامل و حركت انسان را از نظر فلاسفه و طبیعیون به نظر بیاوریم، تا بدانیم در خط حركت و تكامل به عقیده فلاسفه و طبیعیون، با عقیده انبیاء و اولیاء متفاوت است.
undefinedفلاسفه و طبیعیون خط حركت را دوری می‌دانند، مانند انسانی كه دائم به دور خود می‌چرخد؛ می‌گویند حركت انسان از صفر شروع می‌شود و به انتها می‌رسد؛ دو مرتبه از انتها برمی‌گردد و در صفر مطلق قرار می‌گیرد.
🧩 آنچه از كمیت و كیفیت كسب نموده رها می‌كند، به صفر مطلق می‌رسد؛ مانند مورچه‌ای كه از مركز دایره حركت می‌كند، خود را به محیط دایره می‌رساند و در این محیط دوری می‌زند، دو مرتبه به مركز برمی‌گردد و صفر مطلق می‌شود.
undefined انسان‌ها در مسیر كسب علم و قدرت و مال و ثروت و مقام و منصب خود را به انتها می‌رسانند؛ و از آن انتها دو مرتبه آنچه كسب كرده‌اند، از دست می‌دهند و به صفر مطلق می‌رسند؛ مانند پرنده‌ای كه از عالم خاک به‌سوی فضای نامتناهی پرواز می‌كند، هر چیزی را از نزدیک می‌بیند و عكسبرداری می‌كند، دو مرتبه به عالم خاک بر می‌گردد.
undefined... و اما به نظر فلاسفه و یا عرفای وحدت وجودی، آنها حركت را به كیفیت دیگر ترسیم می‌كنند كه از نظر نتیجه حركت انسان لغویت پیدا می‌كند. آنها می‌گویند انسان از اصل وجود كه كمال مطلق است، حركت خود را شروع می‌كند.
undefined حركت ابتدائی را حركت نزولی می‌دانند، می‌گویند: انسان ابتدا در ذات مقدس خداوند متعال، بی‌نهایت علم و قدرت است؛ مسیر سیر نزولی خود را با از دست دادن آنچه دارد، شروع می‌كند. هر روز خود را در مرحله نازلتری قرار می‌دهد، مانند یک مترقی كه كمالات خود را رها می‌كند، و خود را كه بی‌نهایت علم و دانش است در وضع كودكی قرار می‌دهد كه تازه متولد شده و معلوماتش در حد صفر است.
undefined دو مرتبه از این وضع نازل حركت تكاملی خود را به ‌سوی همان مبدأ ابتدائی كه كمال مطلق بود، شروع می‌كند؛ و در انتها مانند قطره‌ای كه وارد دریا می‌شود و دریا به حساب می‌آید، این انسان هم در سیر صعودی خود دو مرتبه به همان دریائی برمی‌گردد كه از آنجا جدا شده بود؛ و وضعیت صفری خود را دو مرتبه تبدیل به بی‌نهایت می‌كند. undefined آن دو نوع حركت را سیر نزولی و سیر صعودی می‌نامند.
undefined انسانی كه خود را از یک شهر با بركت، به بیابان خشک و بی‌آب و علف منتقل می‌كند، ترس و وحشت او را فرا می‌گیرد؛ دو مرتبه به سوی همان شهر با بركت برمی‌گردد. خروج از آن شهر را به سوی بیابان undefined سیر نزولی می‌نامند؛ و باز برگشت به سوی همان شهر را undefined سیر صعودی می‌نامند.
undefined ادامه دارد ... ┄┄┅┅┅❅undefined❅┅┅┅┄┄undefined چشم دل بگشا
undefined برگرفته از کتاب تفسیر سوره انفطار، اثر استاد محمدعلی صالح‌غفاری
undefined پایگاه آموزش‌های صوتی و تفصیلی ما:undefinedundefined @safir_nour2024undefinedundefinedundefined
undefined https://ble.ir/safir_eshgh2022

۱۱:۲۱

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

#سفیر‌عشق undefinedundefinedundefined مشق عشق (١٢٧)
undefined ادامه: کیفیت تکامل انسان از نظر فلاسفه و طبیعیون
undefined آنها آفرینش را در وضع ابتدائی خود، مانند اقیانوس می‌دانند كه دریایی است بی‌نهایت و بی‌پایان.
undefined خلایق و موجودات را مانند ابرها و بخارها و قطرات برف و باران می‌دانند، كه در طبیعت سیر می‌كنند و دو مرتبه به وضع ابتدائی خود كه اقیانوس است برمی‌گردند.
undefined شاید شعر حافظ شیرازی اشاره به این معنا باشد كه می‌گوید:
مرغ باغ ملكوتم، نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته‌ام از بدنم
undefined یعنی گرچه من در این بدن دنیایی حبس هستم، ولیكن پرنده‌ای هستم كه از عالم ملكوت به این دنیا آمده‌ام. دوره زندانی من تمام می‌شود و دو مرتبه به عالم ملكوت برمی‌گردم؛ و همان اقیانوسی می‌شوم كه اول بودم، یا خدایی می‌شوم كه در آنجا بودم.
undefined... این برگشت به وجود مطلق را فناء فی الله و بقاء بلله می‌دانند؛ مانند قطره كه وقتی وارد دریا می‌شود، كوچكی خود را از دست می‌دهد، تبدیل به اقیانوس نامتناهی می‌گردد.
undefined انسان‌ها همان قطراتی هستند كه از وجود مطلق، آنجایی كه كمالات مطلق بوده‌اند، تنزل نموده به عالم خاک آمده‌اند؛ و دو مرتبه بعد از مرگ، این موجودیت مادی و خاكی خود را از دست می‌دهند، دو مرتبه به همان عالم ملكوت بر می‌گردند.
undefined پس از نظر هر دو طایفه كه فلاسفه و طبیعیون باشند، حركت انسان دوری می‌باشد. از مبدأ به منتهی و دو مرتبه از منتهی به مبدأ؛ ولیكن حركت را به عكس یكدیگر تعریف می‌كنند.
طبیعیون می‌گویند: undefined انسان‌ها از صفر مطلق كه ماده بی‌ارزش بوده به كمال مطلق می‌رسند، دانشمندی می‌شوند دانا و توانا؛ و دو مرتبه آنچه فهمیده و دانسته از دست می‌دهند، به همان صفر مطلق برمی‌گردند؛ ولیكن فلاسفه می‌گویند: undefined انسان‌ها از مبدائی كه كمال مطلق است و شهر بهشت است حركت نزولی خود را شروع می‌كنند، هر روز سرمایه و كمالی را از دست می‌دهند تا به صفر مطلق می‌رسند؛ و دو مرتبه از این حركت قهقرائی و واپس‌گرائی برمی‌گردند، تا خود را به همان شهری برسانند كه از آن خارج شده‌اند.
undefined پس به نظر هر دو طایفه، حركت موجودات در مسیر تكامل، رفتن و برگشتن است؛ حركتی است خیلی احمقانه و جاهلانه.
undefined ادامه دارد ... ┄┄┅┅┅❅undefined❅┅┅┅┄┄undefined چشم دل بگشا
undefined برگرفته از کتاب تفسیر سوره انفطار، اثر استاد محمدعلی صالح‌غفاری
undefined پایگاه آموزش‌های صوتی و تفصیلی ما:undefinedundefined @safir_nour2024undefinedundefinedundefined
undefined https://ble.ir/safir_eshgh2022

۱۱:۲۲

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

#سفیر‌عشق undefinedundefinedundefined مشق عشق (١٢٨)
undefined ادامه: کیفیت تکامل انسان از نظر فلاسفه و طبیعیون
undefined حركت طبیعی بایستی تكاملی باشد. انسان متحرک خود را هر روز به روستایی و شهری برساند كه از آن شهر و روستای ابتدائی او بهتر بوده، همینطور حركت خود را ادامه دهد تا به كمال مطلق برسد.
undefined حركت معقول، حركت از نقص به كمال، و از جهل به علم، و از ناداری به دارائی، و از ضعف و ناتوانی به قدرت و توانایی.
undefined درست است كه این حركت را طولی می‌دانیم، از صفر به بی‌نهایت؛ نه برگشت به حال اول، مانند دانشمندی كه علم و دانش خود را رها كند و به جهل مطلق برگردد.
undefined طبیعیون و فلاسفه یکچنین فرضیه‌هایی كه كاملا جاهلانه و احمقانه است، از همین منظره موت و حیات استخراج كرده‌اند؛ كه انسان از دل خاک حركت خود را شروع می‌كند، تبدیل به نباتات می‌شود، و از آنجا به گوشت و خون حیوانات، و از آنجا در صلب و رحم پدر و مادر تبدیل به نطفه و جنین و به این عالم منتقل می‌شود، خود را به دانایی مطلق می‌رساند؛ دو مرتبه می‌میرد، تبدیل به خاک یا پایین‌تر از خاک می‌شود.
undefinedچنین حركتی هیچ وقت نمی‌تواند عقلائی باشد، با اینكه همه چیز در عالم خلقت عالمانه و عاقلانه به وجود آمده؛ خالق عالم منزه است از اینكه موجودی را به كمال مطلق برساند و باز دو مرتبه او را به صفر مطلق برگرداند؛ undefined بلكه حركت انسان تا ابد ادامه دارد تا خود را به كمال برساند؛ یکچنین حركت تكاملی را سیر معراجی می‌دانند.
undefined همه جا انسان در عروج و تكامل است، تا روزی كه در مكتب خدا فارغ التحصیل شود؛ و بهترین دانشنامه را كه همان علم و هنر خداوند متعال باشد، دریافت كند؛ و به زندگی خود تا ابد ادامه دهد. ┄┄┅┅┅❅undefined❅┅┅┅┄┄undefined چشم دل بگشا
undefined برگرفته از کتاب تفسیر سوره انفطار، اثر استاد محمدعلی صالح‌غفاری
undefined پایگاه آموزش‌های صوتی و تفصیلی ما:undefinedundefined @safir_nour2024undefinedundefinedundefined
undefined https://ble.ir/safir_eshgh2022

۱۱:۲۳