به قلم همکارانیادداشتهای همکاران در چهاردهمين شماره نشریه سامان:
«استفاده از ظرفیتهای ابزارهای مالی نوین در تهاتر بدهیهای مالیاتی»به قلم: پویان دولتی شیراز، حسابرس ارشد مالیاتی اداره کل امور مالیاتی گیلان
«نقش سامانه مؤدیان در جلوگیری از فرار مالیاتی در ایران»به قلم: رزگار ارجمندی
«طراحی مدل کشف فرار مالیاتی در نظام مالیاتی با تمرکز بر فناوری فینتک» به قلم: دکتر سعید احمدی، حسابرس ارشد مالیاتی غرب استان تهران
«تحقق شعار سال مقدمهای برای اجرای یک طرح مالیاتی (مالیات بر سوداگری و سفته بازی)»به قلم: شورش مجیدی
«مدرسه مالیاتی» به قلم: محمد رضا هادی کارشناس مرکزبازرسی
«تحلیل فرآیندهای دادرسی مالیاتی در ایران: ارزیابی کارایی و اثرات آن بر عدالت اقتصادی» به قلم: مهین باوی فرد
#به_قلم_همکاران#سامان14
سامان، رسانه سازمان، صدای همکاران
https://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
«استفاده از ظرفیتهای ابزارهای مالی نوین در تهاتر بدهیهای مالیاتی»به قلم: پویان دولتی شیراز، حسابرس ارشد مالیاتی اداره کل امور مالیاتی گیلان
«نقش سامانه مؤدیان در جلوگیری از فرار مالیاتی در ایران»به قلم: رزگار ارجمندی
«طراحی مدل کشف فرار مالیاتی در نظام مالیاتی با تمرکز بر فناوری فینتک» به قلم: دکتر سعید احمدی، حسابرس ارشد مالیاتی غرب استان تهران
«تحقق شعار سال مقدمهای برای اجرای یک طرح مالیاتی (مالیات بر سوداگری و سفته بازی)»به قلم: شورش مجیدی
«مدرسه مالیاتی» به قلم: محمد رضا هادی کارشناس مرکزبازرسی
«تحلیل فرآیندهای دادرسی مالیاتی در ایران: ارزیابی کارایی و اثرات آن بر عدالت اقتصادی» به قلم: مهین باوی فرد
#به_قلم_همکاران#سامان14
سامان، رسانه سازمان، صدای همکاران
https://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
۵:۲۱
ایران به سامان باد، تا باد چنین بادا
به زودی در پانزدهمین شماره از نشریه سامان میخوانیم؛
ای ایران، تو بمان
برنامه راهبردی وزیر اقتصاد برای ارتقای سلامت اقتصادی؛حرکت به سوی نظام مالیاتی هوشمند و یکپارچه
در گفتگو با دکتر سبحانیان به مناسبت روز ملی مالیات مطرح شد:تسهیل گری، هوشمندسازی و افزایش سهم مالیات از تولید ناخالص داخلی
*تاب آوری نظام مالیاتی در بحران*
روایت یک رزمنده از تحول نظام مالیاتی: از سنگر جبهه تا خط مقدم مالیات
تبصره ماده ۱۰۰، پنجره نوین به سوی کارآمدی نظام مالیاتی
افتخارات خاموش همکاران مالیاتی
توجه ویژه به نیروی انسانی رمز ارتقای بهره وری است
فرار مالیاتی؛ پیشگیری یا مبارزه
صدای مردان تاسیسات را بشنوید؛ پشت صحنه آرامش
حوزه مقاومت بسیج سازمان در یک نگاه
هنر و طنز در خدمت فرهنگ سازی مالیاتی
تمرینات کوتاه نتایج بزرگ، کلید سلامتی در محیط کار
نگاهی به نظام مالیاتی نیوزلند
افتخارات فرزندانمان، افتخار خانواده مالیاتی استو چندین مطلب و یادداشت مالیاتی به قلم همکاران سراسر کشور؛ همگی در پانزدهمین شماره از نشریه سامان"تحریریه نشریه سامان"
سامان؛ رسانه سازمان، صدای همکارانآدرس کانال «نشریه سامان» برای عضویت همکارانپیام رسانه بلهhttps://ble.ir/samanmagکانال تلگرامhttps://t.me/samanmag
به زودی در پانزدهمین شماره از نشریه سامان میخوانیم؛
سامان؛ رسانه سازمان، صدای همکارانآدرس کانال «نشریه سامان» برای عضویت همکارانپیام رسانه بلهhttps://ble.ir/samanmagکانال تلگرامhttps://t.me/samanmag
۹:۲۵
saman15.pdf
۹.۵۹ مگابایت
نشریه سامان شماره 15 منتشر شد.
سامان؛ رسانه سازمان، صدای همکارانآدرس کانال «نشریه سامان» برای عضویت همکارانپیام رسانه بلهhttps://ble.ir/samanmagکانال تلگرامhttps://t.me/samanmag
سامان؛ رسانه سازمان، صدای همکارانآدرس کانال «نشریه سامان» برای عضویت همکارانپیام رسانه بلهhttps://ble.ir/samanmagکانال تلگرامhttps://t.me/samanmag
۱۰:۱۱
۱۰:۱۶
نشریه سامان
فراخوان نشریه سامان برای روایتهای «افتخار خاموش» به مناسبت روز ملی مالیات همکار گرامی، شغل ما فراتر از اعداد و ارقام است. هر پرونده، هر تصمیم و هر چالش، فرصتی است برای خدمت به کشور و تحقق عدالت مالیاتی. اما این تلاشها اغلب دیده نمیشوند و نادیده گرفته میشوند. نشریه سامان در نظر دارد در آستانه روز ملی مالیات، کمپین «افتخار خاموش» را آغاز کند؛ این کمپین فرصتی برای به اشتراک گذاشتن روایتهای واقعی از تأثیرگذاری و موفقیتهای شما در مسیر خدمت به مردم و کشور است. از شما دعوت میکنیم یک تجربه واقعی و تأثیرگذار خود در محیط کار در مواجهه با مودیان یا همکاران را در قالب روایت کوتاه برای ما ارسال کنید. راهنمای نگارش: روایت باید واقعی و از تجربیات شخصی شما باشد. در حدود ۱۵۰ تا ۲۵۰ کلمه بنویسید. تمرکز بر چگونگی حل مسئله، تأثیر آن و حس شما از این تجربه باشد. اطلاعات محرمانه شخصی ،مودیان یا همکاران ذکر نشود. مهلت ارسال: تا تاریخ ۲۵ خرداد ماه ۱۴۰۴ نحوه ارسال: از طریق روابط عمومی ادارات کل استان ها یا ارسال مستقیم به نشریه سامان @mehrab1364aali @fatimami آثار منتخب در ویژهنامه روز ملی مالیات نشریه سامان منتشر و با اهدای جایزه از منتخبان تقدیر خواهد شد. بیایید «افتخار خاموش» خود را به گوش همکاران و سازمان برسانیم و نشان دهیم چقدر در پایداری نظام مالیاتی کشور نقش داریم. قالب نگارشی پیشنهادی برای روایتها عنوان: (حداکثر ۸ کلمه) یک جمله کوتاه که خلاصه تجربه شما باشد، مثلاً: «پروندهای که تحول ایجاد کرد» «لحظهای که اعتماد مودی جلب شد» «وقتی مشکل همکار را حل کردم» متن روایت: ۱. شرح کوتاه چالش یا موقعیت (۳۰-۵۰ کلمه) ۲. توضیح راهکار یا اقدام شما (۷۰-۱۲۰ کلمه) ۳. تأثیر و نتیجه کار (۳۰-۵۰ کلمه) ۴. احساس و نگاه شخصی شما به این تجربه (۲۰-۳۰ کلمه) افتخار خاموش؛ روایتهای دیدهنشده کارمندان مالیاتی سامان؛ رسانه سازمان، صدای همکاران پیام رسانه بله https://ble.ir/samanmag کانال تلگرام https://t.me/samanmag #سامان15
«افتخار خاموش»
در این شماره نشریه سامان، همکارانی از سراسر کشور روایتهایی واقعی و کوتاه از تجربههای ارزشمند خود در مسیر خدمت به مردم را به اشتراک گذاشتهاند. این روایتها، بخشی از واقعیتهای حرفهای همکاران و صدای افتخارات خاموشی هستند که سالها در دلها مانده بودند.
آنها را با افتخار میخوانیم...
روایتگر: رضا محمدیان هفشجانیواحد اجرائیات اداره کل امور مالیاتی استان چهارمحال و بختیاری
نگاه آخر
ساعت از 13:40 گذشته بود. اداره در آخرین دقیقههای وقت اداری نفس میکشید، آرام و بیصدا، شبیه شهری که در گرمای ظهر، ناگهان ایستاده باشد. در واحد ارث تنها مانده بودم، داشتم پروندهها را میبستم و سیستم را آماده خاموشی میکردم. صدای ساعت دیواری، بیوقفه، پایان روز را به گوش میرساند.در باز شد.زنی وارد شد، چادری تیره بر دوش، صورت آفتابسوختهاش زیر سایه خستگی گم شده بود. کنار او، دختری حدود هجده سال داشت؛ لاغر و کمحرف، با نگاهی که بین اضطراب و احترام سرگردان بود. اما چیزی که بیش از همه در چشمم نشست، دختر بچهای پنجشش ساله بود، با لباس ساده گلدار و گونههایی رنگپریده، که دست مادرش را محکم گرفته بود و پشت آن پنهان شده بود، مثل پرندهای کوچک پشت شیشهای شکسته.زن با صدایی آرام گفت: «برای حساب شوهرم اومدیم... فوت شدن. یه حساب بانکی دارن... میخوایم موجودیشو رو بگیریم گفتن باید مفاصا حساب بگیریم...»دفترچه حساب را داد. نگاهی انداختم. حساب کوچکی بود، مبلغش چیزی حدود ششصد هزار تومان. رقم چندان بزرگی نبود. اما از چشمهای زن، نفسهای کوتاه دختر بزرگتر، و سرفههای خشک دخترک کوچک — که مثل لبهای از یک زمستان بیپایان در گلویش تکرار میشد — معلوم بود که این پول، برایشان بیقیمت است. شاید نه برای خرید، نه برای خرج، بلکه فقط برای دوام آوردن. برای آن چند قلم ضروریِ زندگی که گفتنش سخت است و نگفتنش سختتر.میدانستم که طبق روال اداری، این فرآیند ممکن است چند روز زمان ببرد. اما آن لحظه، چیزی درونم اجازه نداد که بگویم: «تا هفته بعد جواب آماده میشود.»رو بهشان گفتم: «مدارک تشکیل پرونده را بدهید و گفتم من الآن استعلام بانک رو چاپ میکنم. شما اگر خودتون بتونین حضوری برید شعبه، شاید زودتر جوابش رو بدن. تا شما برگردین، من هم گزارش و فرم ۳۴ رو انجام میدم.»مادر نگاهی به دختر جوانش انداخت، هر دو سر تکان دادند، و بیدرنگ از اتاق بیرون رفتند. دختر کوچک، دمِ در برگشت، نگاهی کرد؛ از آن نگاههایی که انگار چیزی را نمیفهمد، اما همه چیز را حس میکند.بهمحض رفتنشان، دوباره سیستم را باز کردم، فرمهای مربوطه را آماده کردم. نمیخواستم لحظهای تلف شود.ده دقیقه هم نگذشته بود که برگشتند؛ نفسزنان، با پاکت کوچکی در دست. دختر جوان، پاکت را گذاشت روی میز.«جواب گرفتن… گفتن آینه.»استعلام درست بود. کار را ادامه دادم، اطلاعات را وارد سیستم کردم، فرم ۳۴ را چاپ گرفتم، پرونده را تکمیل کردم و برای گرفتن امضاهای اداری تحویلشان دادم.مادر، پرونده را گرفت. مکثی کرد باورش نمیشد، مگر میشود به این سرعت!!!!!. لبهایش تکان خورد، اما صدایی نیامد. فقط نگاه کرد — نگاهی از جنس شکر، از جنس درد، از جنس سکوت.دختر کوچک هنوز ساکت بود، ولی لبخند کوچکی روی لبش آمده بود. همان لبخند، مرا تا دم در اداره همراهی کرد.در را که بستند، اتاق دوباره ساکت شد. اما آن نگاهها، آن لبخند، آن سرفه نیمهکاره... مثل طنین یک دعا، در فضا ماند.گاهی فکر میکنم کار ما فقط پر کردن فرم و زدن دکمه نیست. گاهی یعنی بستن یک زخم، بدون آنکه دیده شود. و در آن روز، در آن آخرین دقیقههای کاری، حس کردم بیش از هر پروندهای که تمام کرده بودم، کاری را انجام دادهام که از جنس زندگی بود.
#افتخارخاموش#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
در این شماره نشریه سامان، همکارانی از سراسر کشور روایتهایی واقعی و کوتاه از تجربههای ارزشمند خود در مسیر خدمت به مردم را به اشتراک گذاشتهاند. این روایتها، بخشی از واقعیتهای حرفهای همکاران و صدای افتخارات خاموشی هستند که سالها در دلها مانده بودند.
آنها را با افتخار میخوانیم...
روایتگر: رضا محمدیان هفشجانیواحد اجرائیات اداره کل امور مالیاتی استان چهارمحال و بختیاری
نگاه آخر
ساعت از 13:40 گذشته بود. اداره در آخرین دقیقههای وقت اداری نفس میکشید، آرام و بیصدا، شبیه شهری که در گرمای ظهر، ناگهان ایستاده باشد. در واحد ارث تنها مانده بودم، داشتم پروندهها را میبستم و سیستم را آماده خاموشی میکردم. صدای ساعت دیواری، بیوقفه، پایان روز را به گوش میرساند.در باز شد.زنی وارد شد، چادری تیره بر دوش، صورت آفتابسوختهاش زیر سایه خستگی گم شده بود. کنار او، دختری حدود هجده سال داشت؛ لاغر و کمحرف، با نگاهی که بین اضطراب و احترام سرگردان بود. اما چیزی که بیش از همه در چشمم نشست، دختر بچهای پنجشش ساله بود، با لباس ساده گلدار و گونههایی رنگپریده، که دست مادرش را محکم گرفته بود و پشت آن پنهان شده بود، مثل پرندهای کوچک پشت شیشهای شکسته.زن با صدایی آرام گفت: «برای حساب شوهرم اومدیم... فوت شدن. یه حساب بانکی دارن... میخوایم موجودیشو رو بگیریم گفتن باید مفاصا حساب بگیریم...»دفترچه حساب را داد. نگاهی انداختم. حساب کوچکی بود، مبلغش چیزی حدود ششصد هزار تومان. رقم چندان بزرگی نبود. اما از چشمهای زن، نفسهای کوتاه دختر بزرگتر، و سرفههای خشک دخترک کوچک — که مثل لبهای از یک زمستان بیپایان در گلویش تکرار میشد — معلوم بود که این پول، برایشان بیقیمت است. شاید نه برای خرید، نه برای خرج، بلکه فقط برای دوام آوردن. برای آن چند قلم ضروریِ زندگی که گفتنش سخت است و نگفتنش سختتر.میدانستم که طبق روال اداری، این فرآیند ممکن است چند روز زمان ببرد. اما آن لحظه، چیزی درونم اجازه نداد که بگویم: «تا هفته بعد جواب آماده میشود.»رو بهشان گفتم: «مدارک تشکیل پرونده را بدهید و گفتم من الآن استعلام بانک رو چاپ میکنم. شما اگر خودتون بتونین حضوری برید شعبه، شاید زودتر جوابش رو بدن. تا شما برگردین، من هم گزارش و فرم ۳۴ رو انجام میدم.»مادر نگاهی به دختر جوانش انداخت، هر دو سر تکان دادند، و بیدرنگ از اتاق بیرون رفتند. دختر کوچک، دمِ در برگشت، نگاهی کرد؛ از آن نگاههایی که انگار چیزی را نمیفهمد، اما همه چیز را حس میکند.بهمحض رفتنشان، دوباره سیستم را باز کردم، فرمهای مربوطه را آماده کردم. نمیخواستم لحظهای تلف شود.ده دقیقه هم نگذشته بود که برگشتند؛ نفسزنان، با پاکت کوچکی در دست. دختر جوان، پاکت را گذاشت روی میز.«جواب گرفتن… گفتن آینه.»استعلام درست بود. کار را ادامه دادم، اطلاعات را وارد سیستم کردم، فرم ۳۴ را چاپ گرفتم، پرونده را تکمیل کردم و برای گرفتن امضاهای اداری تحویلشان دادم.مادر، پرونده را گرفت. مکثی کرد باورش نمیشد، مگر میشود به این سرعت!!!!!. لبهایش تکان خورد، اما صدایی نیامد. فقط نگاه کرد — نگاهی از جنس شکر، از جنس درد، از جنس سکوت.دختر کوچک هنوز ساکت بود، ولی لبخند کوچکی روی لبش آمده بود. همان لبخند، مرا تا دم در اداره همراهی کرد.در را که بستند، اتاق دوباره ساکت شد. اما آن نگاهها، آن لبخند، آن سرفه نیمهکاره... مثل طنین یک دعا، در فضا ماند.گاهی فکر میکنم کار ما فقط پر کردن فرم و زدن دکمه نیست. گاهی یعنی بستن یک زخم، بدون آنکه دیده شود. و در آن روز، در آن آخرین دقیقههای کاری، حس کردم بیش از هر پروندهای که تمام کرده بودم، کاری را انجام دادهام که از جنس زندگی بود.
#افتخارخاموش#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
۹:۵۳
روایت یک رزمنده از تحول نظام مالیاتی و دغدغههای امروز
از سنگر جبهه تا خط مقدم مالیات
در این مصاحبه، پای صحبتهای فردی نشستهایم که هم عطر جبهه را در سینه دارد و هم گرمای خدمت در نظام مالیاتی کشور را چشیده است. *رسول نوعپرور*، رزمنده و جانباز 55 درصد دفاع مقدس، با کولهباری از تجربه و ایثار، روایتی شنیدنی از پیوند ارزشهای دفاع مقدس با چالشها و فرصتهای سازمان امور مالیاتی کشور ارائه میدهد. او که سالها در خط مقدم نبرد حق علیه باطل جنگیده، پس از بازگشت به وطن، با همان روحیه جهادی، وارد عرصه خدمت در نظام مالیاتی شده و مدارج ترقی را از واحدیاب تا مدیرکلی طی کرده است. این گفتوگو، صرفاً یک مرور خاطرات نیست؛ بلکه فرصتی است برای آسیبشناسی نظام مالیاتی، بررسی چالشهای پیش روی اجرای قانون پایانههای فروشگاهی و سامانه مؤدیان، و ارائه راهکارهایی برای تحقق عدالت مالیاتی و افزایش رضایت مؤدیان.
#تاریخ_شفاهی#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
از سنگر جبهه تا خط مقدم مالیات
در این مصاحبه، پای صحبتهای فردی نشستهایم که هم عطر جبهه را در سینه دارد و هم گرمای خدمت در نظام مالیاتی کشور را چشیده است. *رسول نوعپرور*، رزمنده و جانباز 55 درصد دفاع مقدس، با کولهباری از تجربه و ایثار، روایتی شنیدنی از پیوند ارزشهای دفاع مقدس با چالشها و فرصتهای سازمان امور مالیاتی کشور ارائه میدهد. او که سالها در خط مقدم نبرد حق علیه باطل جنگیده، پس از بازگشت به وطن، با همان روحیه جهادی، وارد عرصه خدمت در نظام مالیاتی شده و مدارج ترقی را از واحدیاب تا مدیرکلی طی کرده است. این گفتوگو، صرفاً یک مرور خاطرات نیست؛ بلکه فرصتی است برای آسیبشناسی نظام مالیاتی، بررسی چالشهای پیش روی اجرای قانون پایانههای فروشگاهی و سامانه مؤدیان، و ارائه راهکارهایی برای تحقق عدالت مالیاتی و افزایش رضایت مؤدیان.
#تاریخ_شفاهی#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
۱۱:۲۸
«فرار مالیاتی: پیشگیری یا مبارزه؟!»
نویسنده: دکتر بشیر نداف(کارشناس مالیاتی)
به نظر میرسد مسئله مبارزه با فرار مالیاتی در تاریخ این سرزمین از تلاش مصلحانی همچون: دکتر مصدق، مورگان شوستر، امیرکبیر، کریمخان زند، شاه عباس صفوی و حتی خواجه نظامالملک بسیار فراتر باشد. اگر تاریخ ایران باستان را مورد کنکاش قرار دهیم، شاید نظام مالیاتی نسبتاً دقیق و منظمی که توسط داریوش اول در سال ۵۰۰ قبل از میلاد معرفی شد نیز برای جلوگیری از فرارهای مالیاتی پایهریزی شده باشد. نظام مالیاتی که متناسب با هر ساتراپی (استان) بر میزان مشخصی از اخذ مالیات برای حکومت مرکزی استوار بود. شاید گزافه نباشد اگر ادعا کنیم این نظام مالیاتیِ 2500 ساله با همه پیشرفتها و فناوریهای جدید و دگرگونیهای نظامهای مالیاتی دنیا، در ایران همچنان پابرجا است! با این وجود همواره در طول سالیان اخیر یکی از دغدغهها و چالشهای مدیران سازمان امور مالیاتی و حتی وزارت امور اقتصادی و دارایی، پیشگیری و مبارزه با فرار مالیاتی بوده است. برای تشریح دقیق موضوع و کشف نقاط کور در سیاستگذاری عمومی (Public Policy) و مالیاتی، بهتر است روشهای پیشگیری و مبارزه با فرار مالیاتی، به دو بخش مجزا تقسیمشده و سپس هر بخش بهصورت جداگانه معرفی شود. به این منظور ابتدا «روشهای مبارزه با فرار مالیاتی» که بهصورت سنتی و متداول مورد استفاده اکثر نظامهای مالیاتی در دنیاست، تبیین شده و پس از آن بهعنوان راهبردی جدید از منظر حکمرانی (Governance)، «روشهای پیشگیری از فرار مالیاتی» که به نظر در فرآیند سیاستگذاری عمومی کشور مغفول هستند معرفی و تبیین خواهد شد.ادامه مطلب در زیر ذره بین...
#زیرذره_بین#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
نویسنده: دکتر بشیر نداف(کارشناس مالیاتی)
به نظر میرسد مسئله مبارزه با فرار مالیاتی در تاریخ این سرزمین از تلاش مصلحانی همچون: دکتر مصدق، مورگان شوستر، امیرکبیر، کریمخان زند، شاه عباس صفوی و حتی خواجه نظامالملک بسیار فراتر باشد. اگر تاریخ ایران باستان را مورد کنکاش قرار دهیم، شاید نظام مالیاتی نسبتاً دقیق و منظمی که توسط داریوش اول در سال ۵۰۰ قبل از میلاد معرفی شد نیز برای جلوگیری از فرارهای مالیاتی پایهریزی شده باشد. نظام مالیاتی که متناسب با هر ساتراپی (استان) بر میزان مشخصی از اخذ مالیات برای حکومت مرکزی استوار بود. شاید گزافه نباشد اگر ادعا کنیم این نظام مالیاتیِ 2500 ساله با همه پیشرفتها و فناوریهای جدید و دگرگونیهای نظامهای مالیاتی دنیا، در ایران همچنان پابرجا است! با این وجود همواره در طول سالیان اخیر یکی از دغدغهها و چالشهای مدیران سازمان امور مالیاتی و حتی وزارت امور اقتصادی و دارایی، پیشگیری و مبارزه با فرار مالیاتی بوده است. برای تشریح دقیق موضوع و کشف نقاط کور در سیاستگذاری عمومی (Public Policy) و مالیاتی، بهتر است روشهای پیشگیری و مبارزه با فرار مالیاتی، به دو بخش مجزا تقسیمشده و سپس هر بخش بهصورت جداگانه معرفی شود. به این منظور ابتدا «روشهای مبارزه با فرار مالیاتی» که بهصورت سنتی و متداول مورد استفاده اکثر نظامهای مالیاتی در دنیاست، تبیین شده و پس از آن بهعنوان راهبردی جدید از منظر حکمرانی (Governance)، «روشهای پیشگیری از فرار مالیاتی» که به نظر در فرآیند سیاستگذاری عمومی کشور مغفول هستند معرفی و تبیین خواهد شد.ادامه مطلب در زیر ذره بین...
#زیرذره_بین#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
۶:۰۵
صدای مردان تاسیسات را بشنوید؛
پشت صحنه آرامش
آدمیزاد هر چه سنش بالاتر میرود جسمش فرسودهتر میشود و به اصطلاح خودمانی، هر جای آن دست میزنی یک دردی بیرون میزند به همین خاطر به مراقبت و درمان بیشتری هم نیاز پیدا میکند. قصه ساختمان هم همین است. هر چه قدیمیتر باشد به نگهداری و تعمیرات بیشتری احتیاج دارد. یک روز سقفش چکه میکند، یک روز سیستم خنککنندهاش از کار میفتد، یک وقت تلفنش قطع میشود و زمانی هم برق کشی آن ایراد پیدا میکند. در هر صورت ساختمانی که در آن کار میکنی همیشه باید کسی را داشته باشد که امور مربوط به آن را سریعاً رتق و فتق کند تا شرایط برای کار کردن به نحو مطلوب فراهم باشد. برخی میگویند کارکنان تأسیسات، قلب سازمان هستند و کارهای حیاتیای انجام میدهند که شاید خیلی ها متوجه آن نباشند. از آنجا که ما هم به این موضوع باور داریم تصمیم گرفتیم این بار میزبان دو تن از همکاران تأسیسات ستاد سازمان در آلاچیق سامان باشیم و روایتهایی را بشنویم از دل موتورخانه و لولهها. با ما بمانید.
#آلاچیق#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
پشت صحنه آرامش
آدمیزاد هر چه سنش بالاتر میرود جسمش فرسودهتر میشود و به اصطلاح خودمانی، هر جای آن دست میزنی یک دردی بیرون میزند به همین خاطر به مراقبت و درمان بیشتری هم نیاز پیدا میکند. قصه ساختمان هم همین است. هر چه قدیمیتر باشد به نگهداری و تعمیرات بیشتری احتیاج دارد. یک روز سقفش چکه میکند، یک روز سیستم خنککنندهاش از کار میفتد، یک وقت تلفنش قطع میشود و زمانی هم برق کشی آن ایراد پیدا میکند. در هر صورت ساختمانی که در آن کار میکنی همیشه باید کسی را داشته باشد که امور مربوط به آن را سریعاً رتق و فتق کند تا شرایط برای کار کردن به نحو مطلوب فراهم باشد. برخی میگویند کارکنان تأسیسات، قلب سازمان هستند و کارهای حیاتیای انجام میدهند که شاید خیلی ها متوجه آن نباشند. از آنجا که ما هم به این موضوع باور داریم تصمیم گرفتیم این بار میزبان دو تن از همکاران تأسیسات ستاد سازمان در آلاچیق سامان باشیم و روایتهایی را بشنویم از دل موتورخانه و لولهها. با ما بمانید.
#آلاچیق#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
۸:۳۸
نشریه سامان
«افتخار خاموش» در این شماره نشریه سامان، همکارانی از سراسر کشور روایتهایی واقعی و کوتاه از تجربههای ارزشمند خود در مسیر خدمت به مردم را به اشتراک گذاشتهاند. این روایتها، بخشی از واقعیتهای حرفهای همکاران و صدای افتخارات خاموشی هستند که سالها در دلها مانده بودند. آنها را با افتخار میخوانیم... روایتگر: رضا محمدیان هفشجانی واحد اجرائیات اداره کل امور مالیاتی استان چهارمحال و بختیاری نگاه آخر ساعت از 13:40 گذشته بود. اداره در آخرین دقیقههای وقت اداری نفس میکشید، آرام و بیصدا، شبیه شهری که در گرمای ظهر، ناگهان ایستاده باشد. در واحد ارث تنها مانده بودم، داشتم پروندهها را میبستم و سیستم را آماده خاموشی میکردم. صدای ساعت دیواری، بیوقفه، پایان روز را به گوش میرساند. در باز شد. زنی وارد شد، چادری تیره بر دوش، صورت آفتابسوختهاش زیر سایه خستگی گم شده بود. کنار او، دختری حدود هجده سال داشت؛ لاغر و کمحرف، با نگاهی که بین اضطراب و احترام سرگردان بود. اما چیزی که بیش از همه در چشمم نشست، دختر بچهای پنجشش ساله بود، با لباس ساده گلدار و گونههایی رنگپریده، که دست مادرش را محکم گرفته بود و پشت آن پنهان شده بود، مثل پرندهای کوچک پشت شیشهای شکسته. زن با صدایی آرام گفت: «برای حساب شوهرم اومدیم... فوت شدن. یه حساب بانکی دارن... میخوایم موجودیشو رو بگیریم گفتن باید مفاصا حساب بگیریم...» دفترچه حساب را داد. نگاهی انداختم. حساب کوچکی بود، مبلغش چیزی حدود ششصد هزار تومان. رقم چندان بزرگی نبود. اما از چشمهای زن، نفسهای کوتاه دختر بزرگتر، و سرفههای خشک دخترک کوچک — که مثل لبهای از یک زمستان بیپایان در گلویش تکرار میشد — معلوم بود که این پول، برایشان بیقیمت است. شاید نه برای خرید، نه برای خرج، بلکه فقط برای دوام آوردن. برای آن چند قلم ضروریِ زندگی که گفتنش سخت است و نگفتنش سختتر. میدانستم که طبق روال اداری، این فرآیند ممکن است چند روز زمان ببرد. اما آن لحظه، چیزی درونم اجازه نداد که بگویم: «تا هفته بعد جواب آماده میشود.» رو بهشان گفتم: «مدارک تشکیل پرونده را بدهید و گفتم من الآن استعلام بانک رو چاپ میکنم. شما اگر خودتون بتونین حضوری برید شعبه، شاید زودتر جوابش رو بدن. تا شما برگردین، من هم گزارش و فرم ۳۴ رو انجام میدم.» مادر نگاهی به دختر جوانش انداخت، هر دو سر تکان دادند، و بیدرنگ از اتاق بیرون رفتند. دختر کوچک، دمِ در برگشت، نگاهی کرد؛ از آن نگاههایی که انگار چیزی را نمیفهمد، اما همه چیز را حس میکند. بهمحض رفتنشان، دوباره سیستم را باز کردم، فرمهای مربوطه را آماده کردم. نمیخواستم لحظهای تلف شود. ده دقیقه هم نگذشته بود که برگشتند؛ نفسزنان، با پاکت کوچکی در دست. دختر جوان، پاکت را گذاشت روی میز. «جواب گرفتن… گفتن آینه.» استعلام درست بود. کار را ادامه دادم، اطلاعات را وارد سیستم کردم، فرم ۳۴ را چاپ گرفتم، پرونده را تکمیل کردم و برای گرفتن امضاهای اداری تحویلشان دادم. مادر، پرونده را گرفت. مکثی کرد باورش نمیشد، مگر میشود به این سرعت!!!!!. لبهایش تکان خورد، اما صدایی نیامد. فقط نگاه کرد — نگاهی از جنس شکر، از جنس درد، از جنس سکوت. دختر کوچک هنوز ساکت بود، ولی لبخند کوچکی روی لبش آمده بود. همان لبخند، مرا تا دم در اداره همراهی کرد. در را که بستند، اتاق دوباره ساکت شد. اما آن نگاهها، آن لبخند، آن سرفه نیمهکاره... مثل طنین یک دعا، در فضا ماند. گاهی فکر میکنم کار ما فقط پر کردن فرم و زدن دکمه نیست. گاهی یعنی بستن یک زخم، بدون آنکه دیده شود. و در آن روز، در آن آخرین دقیقههای کاری، حس کردم بیش از هر پروندهای که تمام کرده بودم، کاری را انجام دادهام که از جنس زندگی بود. #افتخارخاموش #سامان15 سامان، رسانه سازمان، صدای همکاران https://ble.ir/samanmag https://t.me/samanmag
افتخار خاموش
وقتی رسیدم، چشمش روشن شد
روایتگر: راضیه آبروشحسابرس ارشد مالیاتی اداره کل جنوب شهر تهران
روزی یک مودی به اداره مراجعه کرد که از نظر بینایی و حرکتی مشکل جدی داشت. نمیتوانست بین اتاقها جابهجا شود و بسیار مضطرب و آشفته بود. میگفت پروندهاش به هیأت رفته ولی هیچکس پاسخ روشنی نمیدهد. درمانده بود و نمیدانست به کجا پناه ببرد.وقتی وضعیتش را دیدم، بیدرنگ تصمیم گرفتم خودم پیگیر کارش شوم. مدارکش را گرفتم، موضوع را به هیأت ارجاع دادم و شخصاً پیگیر پاسخ شدم تا مشکلش حل شود. چند بار بین بخشها رفتم تا بالاخره کارش به نتیجه رسید و پروندهاش بسته شد.آن مؤدی با لبخند و آرامش اداره را ترک کرد و گفت «خیالم راحت شد، خدا خیرت بده!» من هم باوجود تمام خستگی، حس خوبی داشتم که یک قدم کوچک اما مهم برداشتهام.در لحظهای که حس کرد تنها نیست، من هم فهمیدم چقدر بودنِ ما در جای درست میتواند نجاتبخش باشد.
فاکتور صوری شعرهای یک دبیر
روایتگر: سلام بانی دادیار مسئول انتظامی مالیاتی استان کردستان
سال نودونه بهعنوان رئیس گروه حسابرسی مالیاتی مشغول رسیدگی به پرونده مالیاتی شرکتی با کلی صورت حسابهای غیرواقعی و صوری جهت پذیرش اعتبار مالیاتی بودم. برای من غیرواقعی بودن فاکتورها کاملاً محرز بود بنابراین با مدیرعامل شرکت تماس گرفتم و ایشان روز بعد به اداره مراجعه کردند.بلافاصله او را شناختم اما ظاهراً او مرا به یاد نیاورد، بله دبیر ادبیات سالهای دور دبیرستانم بود که بازنشسته شده و امروز شرکت پیمانکاری دارد، خیلی تعجب کردم یک نگاه به فاکتورهای صوری و یک نگاه به مؤدی انداختم و سپس دوباره یک نگاه به مؤدی و یک نگاه به فاکتورهای صوری و دوباره و دوباره ...با تعجب گفت، چیه؟ گفتم شما مرا یادتان نمیآید، شما دبیر ادبیات، دبیر زندگی، دبیر انسانیت، راستگویی و صداقت من بودید شما الگوی من و زندگی من بودید، هر کاری میکنم نمیتوانم این فاکتورها را با شما و ذهنیت خودم از شما جمع کنم.مؤدی نگاهی به من انداخت چند ثانیه سکوت و بدون اینکه یک کلام دیگر بگوید زوکن حاوی فاکتورها را برداشت و رفت.بعد از یک سال ایشان دوباره برگشت جلو میز من ایستاد و کتابی روی میزم گذاشت و گفت این آخرین مجموعه شعرم است که تازه چاپ کردم و آن پرونده آخرین مناقصهای بود که شرکت کردم. سپس گفت مرا ببخش برای ... چند ثانیه سکوت کرد و دوباره بدون یک کلام اضافی جلو میز مرا ترک کرد.
#افتخارخاموش#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
وقتی رسیدم، چشمش روشن شد
روایتگر: راضیه آبروشحسابرس ارشد مالیاتی اداره کل جنوب شهر تهران
روزی یک مودی به اداره مراجعه کرد که از نظر بینایی و حرکتی مشکل جدی داشت. نمیتوانست بین اتاقها جابهجا شود و بسیار مضطرب و آشفته بود. میگفت پروندهاش به هیأت رفته ولی هیچکس پاسخ روشنی نمیدهد. درمانده بود و نمیدانست به کجا پناه ببرد.وقتی وضعیتش را دیدم، بیدرنگ تصمیم گرفتم خودم پیگیر کارش شوم. مدارکش را گرفتم، موضوع را به هیأت ارجاع دادم و شخصاً پیگیر پاسخ شدم تا مشکلش حل شود. چند بار بین بخشها رفتم تا بالاخره کارش به نتیجه رسید و پروندهاش بسته شد.آن مؤدی با لبخند و آرامش اداره را ترک کرد و گفت «خیالم راحت شد، خدا خیرت بده!» من هم باوجود تمام خستگی، حس خوبی داشتم که یک قدم کوچک اما مهم برداشتهام.در لحظهای که حس کرد تنها نیست، من هم فهمیدم چقدر بودنِ ما در جای درست میتواند نجاتبخش باشد.
فاکتور صوری شعرهای یک دبیر
روایتگر: سلام بانی دادیار مسئول انتظامی مالیاتی استان کردستان
سال نودونه بهعنوان رئیس گروه حسابرسی مالیاتی مشغول رسیدگی به پرونده مالیاتی شرکتی با کلی صورت حسابهای غیرواقعی و صوری جهت پذیرش اعتبار مالیاتی بودم. برای من غیرواقعی بودن فاکتورها کاملاً محرز بود بنابراین با مدیرعامل شرکت تماس گرفتم و ایشان روز بعد به اداره مراجعه کردند.بلافاصله او را شناختم اما ظاهراً او مرا به یاد نیاورد، بله دبیر ادبیات سالهای دور دبیرستانم بود که بازنشسته شده و امروز شرکت پیمانکاری دارد، خیلی تعجب کردم یک نگاه به فاکتورهای صوری و یک نگاه به مؤدی انداختم و سپس دوباره یک نگاه به مؤدی و یک نگاه به فاکتورهای صوری و دوباره و دوباره ...با تعجب گفت، چیه؟ گفتم شما مرا یادتان نمیآید، شما دبیر ادبیات، دبیر زندگی، دبیر انسانیت، راستگویی و صداقت من بودید شما الگوی من و زندگی من بودید، هر کاری میکنم نمیتوانم این فاکتورها را با شما و ذهنیت خودم از شما جمع کنم.مؤدی نگاهی به من انداخت چند ثانیه سکوت و بدون اینکه یک کلام دیگر بگوید زوکن حاوی فاکتورها را برداشت و رفت.بعد از یک سال ایشان دوباره برگشت جلو میز من ایستاد و کتابی روی میزم گذاشت و گفت این آخرین مجموعه شعرم است که تازه چاپ کردم و آن پرونده آخرین مناقصهای بود که شرکت کردم. سپس گفت مرا ببخش برای ... چند ثانیه سکوت کرد و دوباره بدون یک کلام اضافی جلو میز مرا ترک کرد.
#افتخارخاموش#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
۱۰:۴۰
مدیر دادرسی مالیاتی استان یزد:
توجه ویژه به نیروی انسانی رمز ارتقای بهرهوری است
در بین مدیریتهای دادرسی مالیاتی سراسر کشور، مدیریت دادرسی مالیاتی استان یزد از جهات مختلف یکی از مدیریتهای دادرسی موفق و پیشرو محسوب میشود به طوریکه در دو سال پیاپی بهعنوان یکی از مدیریتهای دادرسی برتر کشور مورد تقدیر رئیسکل سازمان امور مالیاتی قرار گرفته است. قطعاً یکی از مهمترین دلایل موفقیت این مدیریت دادرسی، «علیاکبر رحیمپور» مدیر دادرسی مالیاتی استان یزد است، فردی که حدود نیمی از سابقه 33 ساله حضور خود در سازمان امور مالیاتی را در حوزه دادرسی و در ارتباط نزدیک با هیئتهای حل اختلاف مالیاتی گذرانده است و ازلحاظ تعامل مثبت با نیروی انسانی و استفاده از این ظرفیت برای ارتقای بهرهوری، جزء مدیران برجسته سازمان محسوب میشود.#مصاحبه#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
توجه ویژه به نیروی انسانی رمز ارتقای بهرهوری است
در بین مدیریتهای دادرسی مالیاتی سراسر کشور، مدیریت دادرسی مالیاتی استان یزد از جهات مختلف یکی از مدیریتهای دادرسی موفق و پیشرو محسوب میشود به طوریکه در دو سال پیاپی بهعنوان یکی از مدیریتهای دادرسی برتر کشور مورد تقدیر رئیسکل سازمان امور مالیاتی قرار گرفته است. قطعاً یکی از مهمترین دلایل موفقیت این مدیریت دادرسی، «علیاکبر رحیمپور» مدیر دادرسی مالیاتی استان یزد است، فردی که حدود نیمی از سابقه 33 ساله حضور خود در سازمان امور مالیاتی را در حوزه دادرسی و در ارتباط نزدیک با هیئتهای حل اختلاف مالیاتی گذرانده است و ازلحاظ تعامل مثبت با نیروی انسانی و استفاده از این ظرفیت برای ارتقای بهرهوری، جزء مدیران برجسته سازمان محسوب میشود.#مصاحبه#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
۱۰:۳۴
تازههای فناوری
تهیه و تنظیم: اداره کل فناوری اطلاعات
تازههای فناوری، مشتمل بر بهبودهایی است که در اداره کل فناوری اطلاعات به منظور پوشش قوانین و مقررات جاری و یا ارتقای عملکرد سامانهها و رفع باگها و ایجاد نیازمندیهای های جدید صورت میگیرد. هدف از این اقدامات تسهیل و تسریع در اجرای فرآیندهای مالیاتی و کاهش مراجعات حضوری مؤدیان محترم است. همچنین این اقدامات باعث کاهش برخی از گامها و یا مراحل موجود در اجرای فرآیندهای مالیاتی توسط مأمورین محترم مالیاتی میباشد که برخی از مهمترین اقداماتی که اخیراً در دسترس همکاران/ مؤدیان محترم مالیاتی قرار گرفته و یا در دستور کار برای تولید و توسعه قرار گرفته، به شرح ذیل میباشند:
-ارائه نسخه جدید سامانه یکپارچه مالیاتی سنیم -اقدامات انجامشده در راستای ارتقاء دقت در فرآیندهای مالیاتی در سیستم یکپارچه مالیاتی سنیم -ایجاد و صدور برگ قطعی برای پروندههای پرریسک-فعالسازی رمز یکبار مصرف جهت ورود به پنجره واحد خدمات درونسازمانی-بهروزرسانیهای مهم در سامانه ثبتنام الکترونیک-سامانه واحدهای مسکونی و باغ ویلاهای گرانقیمت-سامانه خودرو و خانههای گرانقیمت-برونسپاری نقل وانتقال خودرو-بلامانع شدن صدور گواهی ماده 186 ق.م.م برای مؤدیان دارای بدهی قطعی مرتبط با بند (ت) تبصره (6) قانون بودجه سال 1403-پیادهسازی امکان دریافت قبض برای بدهیهای سامانه سنتی مالیات بر ارزشافزوده در سامانه تجمیع بدهیهای مالیاتی (استعلام بدهی)-افزودن اقلام اطلاعاتی جدید در سامانه تجمیع بدهیهای مالیاتی (استعلام بدهی)
جزییات بیشتر در شماره جدید نشریه سامان...#تازه_های_فناوری#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
تهیه و تنظیم: اداره کل فناوری اطلاعات
تازههای فناوری، مشتمل بر بهبودهایی است که در اداره کل فناوری اطلاعات به منظور پوشش قوانین و مقررات جاری و یا ارتقای عملکرد سامانهها و رفع باگها و ایجاد نیازمندیهای های جدید صورت میگیرد. هدف از این اقدامات تسهیل و تسریع در اجرای فرآیندهای مالیاتی و کاهش مراجعات حضوری مؤدیان محترم است. همچنین این اقدامات باعث کاهش برخی از گامها و یا مراحل موجود در اجرای فرآیندهای مالیاتی توسط مأمورین محترم مالیاتی میباشد که برخی از مهمترین اقداماتی که اخیراً در دسترس همکاران/ مؤدیان محترم مالیاتی قرار گرفته و یا در دستور کار برای تولید و توسعه قرار گرفته، به شرح ذیل میباشند:
-ارائه نسخه جدید سامانه یکپارچه مالیاتی سنیم -اقدامات انجامشده در راستای ارتقاء دقت در فرآیندهای مالیاتی در سیستم یکپارچه مالیاتی سنیم -ایجاد و صدور برگ قطعی برای پروندههای پرریسک-فعالسازی رمز یکبار مصرف جهت ورود به پنجره واحد خدمات درونسازمانی-بهروزرسانیهای مهم در سامانه ثبتنام الکترونیک-سامانه واحدهای مسکونی و باغ ویلاهای گرانقیمت-سامانه خودرو و خانههای گرانقیمت-برونسپاری نقل وانتقال خودرو-بلامانع شدن صدور گواهی ماده 186 ق.م.م برای مؤدیان دارای بدهی قطعی مرتبط با بند (ت) تبصره (6) قانون بودجه سال 1403-پیادهسازی امکان دریافت قبض برای بدهیهای سامانه سنتی مالیات بر ارزشافزوده در سامانه تجمیع بدهیهای مالیاتی (استعلام بدهی)-افزودن اقلام اطلاعاتی جدید در سامانه تجمیع بدهیهای مالیاتی (استعلام بدهی)
جزییات بیشتر در شماره جدید نشریه سامان...#تازه_های_فناوری#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
۷:۱۲
تجلیل از همکار متعهد به ارزشهای حرفهای و سلامت سازمانی
در شرایطی که اخلاق حرفهای و پایبندی به ارزشها در هر حوزهای از اهمیت بالایی برخوردار است، ما امروز گویای ماجرایی الهامبخش و تأثیرگذار هستیم. در مراسمی که با حضور معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان امور مالیاتی کشور و مدیرکل دفتر روابط عمومی و فرهنگسازی مالیاتی، خانم مهسا کوهی، کارشناس ارشد حسابرسی اداره کل امور مالیاتی شرق تهران، به خاطر امتناع از پذیرش رشوه و پایبندی به اصول اخلاقی برگزار و مورد تجلیل قرار گرفت. حسین فردوسی، معاون این سازمان، با ابراز قدردانی از این اقدام ارزشمند، بر نقش مهم کارکنان نظام مالیاتی در ارتقای فرهنگسازمانی و حفظ خوشنامی این نهاد تأکید کرد. همچنین داود خدابنده، مدیرکل دفتر روابط عمومی و فرهنگسازی مالیاتی، به تلاشهای رئیسکل سازمان برای بهبود شرایط معیشتی و افزایش بهرهوری همکاران اشاره کرد.در ادامه پای گفتگو با خانم کوهی مینشینیم.
#آرمانشهر#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
در شرایطی که اخلاق حرفهای و پایبندی به ارزشها در هر حوزهای از اهمیت بالایی برخوردار است، ما امروز گویای ماجرایی الهامبخش و تأثیرگذار هستیم. در مراسمی که با حضور معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان امور مالیاتی کشور و مدیرکل دفتر روابط عمومی و فرهنگسازی مالیاتی، خانم مهسا کوهی، کارشناس ارشد حسابرسی اداره کل امور مالیاتی شرق تهران، به خاطر امتناع از پذیرش رشوه و پایبندی به اصول اخلاقی برگزار و مورد تجلیل قرار گرفت. حسین فردوسی، معاون این سازمان، با ابراز قدردانی از این اقدام ارزشمند، بر نقش مهم کارکنان نظام مالیاتی در ارتقای فرهنگسازمانی و حفظ خوشنامی این نهاد تأکید کرد. همچنین داود خدابنده، مدیرکل دفتر روابط عمومی و فرهنگسازی مالیاتی، به تلاشهای رئیسکل سازمان برای بهبود شرایط معیشتی و افزایش بهرهوری همکاران اشاره کرد.در ادامه پای گفتگو با خانم کوهی مینشینیم.
#آرمانشهر#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
۷:۵۱
گذری در کوی «نیک نامان»
اینجا محملی است برای قدردانی از یکدیگر و به اشتراک گذاشتن تجربیات مثبتمان از برخورد با همکارانی که روزانه حداقل 8 ساعت در کنارشان زیستهایم. وجود آدمی متشکل از مجموعهای از خصایص خوب و بد است اما این بار به همکاران خود بنگرید و ویژگیهای مثبت آنان را بررسی کنید. مشخصات همکار منتخب خود را بدون اطلاع ایشان با توصیف ویژگیهای مثبت و تجربیات خوشایند همکاری با او برای ما ارسال کنید تا منعکسکننده قدردانیهای شما باشیم. بخشی از قدردانیهای شما از همکارانتان را در این شماره
میخوانیم.
مهرداد بهنامنیا
معاون حسابرسی مالیاتی استان بوشهرایشان یکی از مؤدبترین، سختکوشترین، باسوادترین و بیادعاترین همکاران اداره کل امور مالیاتی استان بوشهر است. با اینکه اتاق کار ایشان همیشه مملو از جمعیت است، تا به حال هیچکس صدای بلند یا برخوردی ناشایست از ایشان نشنیده و ندیده.
سیف اله جهانی
رئیس امورمالیاتی اداره کل مودیان متوسطایشان، همواره با سعهصدر و خوشرویی پاسخگوی مراجعهکنندگان مودیان خودرو و خانههای گرانقیمت، است. بیشتر مواقع در اتاق با خوشرویی و سعهصدر پذیرای مودیان است. همچنین همکاران ایشان، در واحد مالیاتی خودرو و خانه گرانقیمت، با روحیه جهادی و مردمداری در خدمت مجموعه هستند.
حسین اسکندری
رئیس گروه حسابرسی مالیاتی اشخاص حقوقی شهرستان بهشهر استان مازندراندر دنیای پرتکاپوی مالیات و محاسبات پیچیده، وجود انسانهایی دقیق، منصف و مسئولیتپذیر نعمتی کمنظیر است. ایشان با برخوردی حرفهای، اخلاقی و توأم با آرامش، نهتنها در پیشبرد امور مالیاتی و رسیدگی دقیق به پروندهها نقش مؤثری داشتهاند، بلکه همواره با روحیهای همراه و انسانی، در تعامل با همکاران و مودیان مالیاتی، الگویی از اعتمادسازی و عدالت بودهاند. تجربه، دقت نظر، انصاف در تصمیمگیری و وقتشناسی ایشان باعث شده تا نامشان در ذهن بسیاری از همکاران و اربابرجوعان با احترام و اطمینان همراه باشد. بیتردید، وجود چنین سرمایههای انسانی ارزشمندی، پشتوانهای مطمئن برای ارتقای نظام مالیاتی کشور خواهد بود.
#کوی_نیک_نامان#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
اینجا محملی است برای قدردانی از یکدیگر و به اشتراک گذاشتن تجربیات مثبتمان از برخورد با همکارانی که روزانه حداقل 8 ساعت در کنارشان زیستهایم. وجود آدمی متشکل از مجموعهای از خصایص خوب و بد است اما این بار به همکاران خود بنگرید و ویژگیهای مثبت آنان را بررسی کنید. مشخصات همکار منتخب خود را بدون اطلاع ایشان با توصیف ویژگیهای مثبت و تجربیات خوشایند همکاری با او برای ما ارسال کنید تا منعکسکننده قدردانیهای شما باشیم. بخشی از قدردانیهای شما از همکارانتان را در این شماره
میخوانیم.
مهرداد بهنامنیا
معاون حسابرسی مالیاتی استان بوشهرایشان یکی از مؤدبترین، سختکوشترین، باسوادترین و بیادعاترین همکاران اداره کل امور مالیاتی استان بوشهر است. با اینکه اتاق کار ایشان همیشه مملو از جمعیت است، تا به حال هیچکس صدای بلند یا برخوردی ناشایست از ایشان نشنیده و ندیده.
سیف اله جهانی
رئیس امورمالیاتی اداره کل مودیان متوسطایشان، همواره با سعهصدر و خوشرویی پاسخگوی مراجعهکنندگان مودیان خودرو و خانههای گرانقیمت، است. بیشتر مواقع در اتاق با خوشرویی و سعهصدر پذیرای مودیان است. همچنین همکاران ایشان، در واحد مالیاتی خودرو و خانه گرانقیمت، با روحیه جهادی و مردمداری در خدمت مجموعه هستند.
حسین اسکندری
رئیس گروه حسابرسی مالیاتی اشخاص حقوقی شهرستان بهشهر استان مازندراندر دنیای پرتکاپوی مالیات و محاسبات پیچیده، وجود انسانهایی دقیق، منصف و مسئولیتپذیر نعمتی کمنظیر است. ایشان با برخوردی حرفهای، اخلاقی و توأم با آرامش، نهتنها در پیشبرد امور مالیاتی و رسیدگی دقیق به پروندهها نقش مؤثری داشتهاند، بلکه همواره با روحیهای همراه و انسانی، در تعامل با همکاران و مودیان مالیاتی، الگویی از اعتمادسازی و عدالت بودهاند. تجربه، دقت نظر، انصاف در تصمیمگیری و وقتشناسی ایشان باعث شده تا نامشان در ذهن بسیاری از همکاران و اربابرجوعان با احترام و اطمینان همراه باشد. بیتردید، وجود چنین سرمایههای انسانی ارزشمندی، پشتوانهای مطمئن برای ارتقای نظام مالیاتی کشور خواهد بود.
#کوی_نیک_نامان#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
۵:۳۸
گفتگو با هنرمند اصفهانی علی قیومی؛
هنر و طنز در خدمت فرهنگ سازی مالیاتی
علی قیومی، متولد ۱۳۶۰ در اصفهان، هنرپیشه و کمدین معروفی است. او بهعنوان بازیگر در فیلمهایی همچون «وقتی پروانه شدم»، «بازگشت لوک خوششانس»، «یک اتفاق ساده»، «تو و من» و همچنین در سریالهای «رفیق»، «سه پلشت»، «چارقد»، «خانواده نوروزی» و «کوشا» حضور داشته است.قیومی بازیگر تئاتر است و این روزها طرفداران بسیار زیادی در اینستاگرام دارد. او با استعداد خود در ژانر کمدی، به یکی از محبوبترین چهرهها تبدیل شده است. فعالیتهای هنری او از زمان کودکی آغاز شده و در سالهای اخیر، با ورود به شبکههای اجتماعی، ارتباط نزدیکی با مخاطبان خود برقرار کرده است. اخیرا با همکاری ادئاره کل امور مالیاتی استان اصفهان تولید کلیپهای تصویری کوتاه با موضاعت مالیاتی را در دست اقدام دارد که در همین راستا گفتگوی کوتاهی با او انجام داده ایم که در پانزدهین شماره نشریه سامان می خوانیم...
#آرمانشهر#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
هنر و طنز در خدمت فرهنگ سازی مالیاتی
علی قیومی، متولد ۱۳۶۰ در اصفهان، هنرپیشه و کمدین معروفی است. او بهعنوان بازیگر در فیلمهایی همچون «وقتی پروانه شدم»، «بازگشت لوک خوششانس»، «یک اتفاق ساده»، «تو و من» و همچنین در سریالهای «رفیق»، «سه پلشت»، «چارقد»، «خانواده نوروزی» و «کوشا» حضور داشته است.قیومی بازیگر تئاتر است و این روزها طرفداران بسیار زیادی در اینستاگرام دارد. او با استعداد خود در ژانر کمدی، به یکی از محبوبترین چهرهها تبدیل شده است. فعالیتهای هنری او از زمان کودکی آغاز شده و در سالهای اخیر، با ورود به شبکههای اجتماعی، ارتباط نزدیکی با مخاطبان خود برقرار کرده است. اخیرا با همکاری ادئاره کل امور مالیاتی استان اصفهان تولید کلیپهای تصویری کوتاه با موضاعت مالیاتی را در دست اقدام دارد که در همین راستا گفتگوی کوتاهی با او انجام داده ایم که در پانزدهین شماره نشریه سامان می خوانیم...
#آرمانشهر#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
۷:۱۲
افتخارات فرزندانمان، افتخار خانواده مالیاتی است
در دل هر موفقیتی، داستانی از تلاش، پشتکار و همراهی خانواده نهفته است. ما در خانواده بزرگ مالیاتی، تنها همکارانی سختکوش نیستیم. ما والدینی هستیم که در کنار خدمت به کشور، فرزندانمان را در مسیر افتخار و پیشرفت همراهی کردهایم. نشریه «سامان» بنا دارد صدای این افتخارها باشد. افتخاراتی که گاه در عرصه المپیادها و رقابتهای علمی و گاه در عرصه هنری، فرهنگی و ورزشی رقم خوردهاند. بیایید با هم این لحظات غرورآفرین و موفقیتهای درخشان را ثبت کنیم و نور امید را در دل همکارانمان پرفروغتر سازیم.#افتخارآفرینان#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
در دل هر موفقیتی، داستانی از تلاش، پشتکار و همراهی خانواده نهفته است. ما در خانواده بزرگ مالیاتی، تنها همکارانی سختکوش نیستیم. ما والدینی هستیم که در کنار خدمت به کشور، فرزندانمان را در مسیر افتخار و پیشرفت همراهی کردهایم. نشریه «سامان» بنا دارد صدای این افتخارها باشد. افتخاراتی که گاه در عرصه المپیادها و رقابتهای علمی و گاه در عرصه هنری، فرهنگی و ورزشی رقم خوردهاند. بیایید با هم این لحظات غرورآفرین و موفقیتهای درخشان را ثبت کنیم و نور امید را در دل همکارانمان پرفروغتر سازیم.#افتخارآفرینان#سامان15سامان، رسانه سازمان، صدای همکارانhttps://ble.ir/samanmaghttps://t.me/samanmag
۶:۱۳
۶:۱۳
سامان خویش گم نکند هرگز
آن کس که یافت از کف تو سامان
به زودی در شانزدهمین شماره از نشریه سامان میخوانیم؛
تا توانی صاحب تعظیم باش
دکتر مدنی زاده؛پرداخت ها متناسب با تلاش همکاران نظام مالیاتی باشد
دکتر سبحانیان؛قدردان تلاش و تعهد همکاران سازمان باشیم
مدیر کل دفتر روابط عمومی و فرهنگسازی مالیاتی؛موفقیتی برای همه
*مالیات بر سوداگری، از قانونگذاری تا اجرای عملیاتی*
روایت مالیات ستانی در گفتگو با مدیر کل امور مالیاتی لرستان: شریان اقتصاد در دیار آبشارهای خروشان
روایت خدمت و تلاش در اداره منابع انسانی زنجان؛معیشت، رفاه، انگیزه؛ سه ضلع دغدغه همکاران
افتخارات خاموش همکاران مالیاتی
در گفتگو با ناصر کرمانجی مدیر دادرسی لرستان؛دادرسی مالیاتی در مسیر تبدیل به نقطه ثقل اعتماد سازی در نظام مالیاتی
سرگذشت لارا باجلوند؛ زنی در سایه روشنِ، مین ها
خاطراتی از خط خطی های کودکی تا امضای مسلم جهانبخش بر پروندههای مالیاتی،در چشم طوفان روییدیم
تاب آوری در مواجهه با تغییراتمهارتی راهبردی برای رشد در دل بحران ها
هاب خبرهای کوتاه مالیاتی دنیا
افتخارات فرزندانمان، افتخار خانواده مالیاتی استو چندین مطلب و یادداشت مالیاتی به قلم همکاران سراسر کشور؛ همگی در شانزدهمین شماره از نشریه سامان"تحریریه نشریه سامان"
سامان؛ رسانه سازمان، صدای همکارانآدرس کانال «نشریه سامان» برای عضویت همکارانپیام رسانه بلهhttps://ble.ir/samanmagکانال تلگرامhttps://t.me/samanmag
آن کس که یافت از کف تو سامان
به زودی در شانزدهمین شماره از نشریه سامان میخوانیم؛
سامان؛ رسانه سازمان، صدای همکارانآدرس کانال «نشریه سامان» برای عضویت همکارانپیام رسانه بلهhttps://ble.ir/samanmagکانال تلگرامhttps://t.me/samanmag
۸:۴۶
Saman16 Pages FinalPrint_compressed.pdf
۱۰.۴۹ مگابایت
نشریه سامان شماره ۱۶ منتشر شد.
سامان؛ رسانه سازمان، صدای همکارانآدرس کانال «نشریه سامان» برای عضویت همکارانپیام رسانه بلهhttps://ble.ir/samanmagکانال تلگرامhttps://t.me/samanmag
سامان؛ رسانه سازمان، صدای همکارانآدرس کانال «نشریه سامان» برای عضویت همکارانپیام رسانه بلهhttps://ble.ir/samanmagکانال تلگرامhttps://t.me/samanmag
۱۶:۱۹
به نام خدا
دو سال همراهی با نشریه سامان برای ما فرصتی بود تا در کنار هم، از دل تجربهها و دغدغههای همکاران، روایتی تازه از سازمان امور مالیاتی که عاشقانه دوستش داریم بسازیم. روایتی که میکوشید زبان همکاران باشد و به وسع خود صدای مطالبات آنان.در این مدت با ریبرندینگ نشریه، تغییر در فرم و غنا بخشیدن به محتوا، کوشیدیم تا "سامان" نه صرفاً یک نشریه اداری، که رسانهای همدلانه برای بازتاب دیدگاهها، دستاوردها و آرزوهای خانواده بزرگ مالیاتی باشد. در شانزده شماره منتشر شده سامان طی این دو سال، اگر کاستی بوده، از جنس محدودیتها و نارساییهای طبیعی کار جمعی است و اگر توفیقی حاصل شد، نتیجه همفکری، همکاری و صبوری شما همکاران عزیز در سراسر کشور بوده است.اکنون که مسئولیت تحریریه به تیم جدید و تازه نفس سپرده میشود، با کمال احترام و امید، این قلم و دفتر را به آنان میسپاریم، با این باور که سامان همچنان در مسیر رشد، شفافیت و تقویت سرمایه اجتماعی سازمان گام برخواهد داشت.از همه همکاران ارجمند که در این مسیر ما را با نظرات، پیشنهادات و راهنماییهایشان یاری کردند و با ابراز احساسات دلگرمیمان می دادند، صمیمانه سپاسگزاریم.
با احترامتحریریه پیشین نشریه سامان
دو سال همراهی با نشریه سامان برای ما فرصتی بود تا در کنار هم، از دل تجربهها و دغدغههای همکاران، روایتی تازه از سازمان امور مالیاتی که عاشقانه دوستش داریم بسازیم. روایتی که میکوشید زبان همکاران باشد و به وسع خود صدای مطالبات آنان.در این مدت با ریبرندینگ نشریه، تغییر در فرم و غنا بخشیدن به محتوا، کوشیدیم تا "سامان" نه صرفاً یک نشریه اداری، که رسانهای همدلانه برای بازتاب دیدگاهها، دستاوردها و آرزوهای خانواده بزرگ مالیاتی باشد. در شانزده شماره منتشر شده سامان طی این دو سال، اگر کاستی بوده، از جنس محدودیتها و نارساییهای طبیعی کار جمعی است و اگر توفیقی حاصل شد، نتیجه همفکری، همکاری و صبوری شما همکاران عزیز در سراسر کشور بوده است.اکنون که مسئولیت تحریریه به تیم جدید و تازه نفس سپرده میشود، با کمال احترام و امید، این قلم و دفتر را به آنان میسپاریم، با این باور که سامان همچنان در مسیر رشد، شفافیت و تقویت سرمایه اجتماعی سازمان گام برخواهد داشت.از همه همکاران ارجمند که در این مسیر ما را با نظرات، پیشنهادات و راهنماییهایشان یاری کردند و با ابراز احساسات دلگرمیمان می دادند، صمیمانه سپاسگزاریم.
با احترامتحریریه پیشین نشریه سامان
۱۶:۱۹
Saman17 Pages Final Small_compressed.pdf
۱۰.۳۱ مگابایت
نشریه سامان شماره ۱۷ منتشر شد.
سامان؛ رسانه سازمان، صدای همکارانآدرس کانال «نشریه سامان» برای عضویت همکارانپیام رسانه بلهhttps://ble.ir/samanmagکانال تلگرامhttps://t.me/samanmag
سامان؛ رسانه سازمان، صدای همکارانآدرس کانال «نشریه سامان» برای عضویت همکارانپیام رسانه بلهhttps://ble.ir/samanmagکانال تلگرامhttps://t.me/samanmag
۱۷:۳۳