عکس پروفایل خلاقیت‌ها و آشپزیخ

خلاقیت‌ها و آشپزی

۵۹عضو
thumnail

۱۰:۱۰

thumnail

۱۰:۱۰

thumnail

۱۰:۱۰

thumnail

۱۰:۱۰

thumnail

۱۰:۱۱

thumnail

۱۰:۱۱

#مراقبت از محیط زیستسلام امروز می خوام کاری کنم که زمین به ما لبخند بزنهundefinedاگه شما به باشگاه یا کلاس ورزشی میرین لطفا از بطری پلاستیکی استفاده نکنید!واز قمقمه استفاده کنیدundefinedاگه شما هم مثل من در هفته چندبار آبمیوه ی طبیعی می خورید یک قمقمه ی ساده به همراه داشته باشید واز استفاده نی و لیوان یک بار مصرف جلوگیری کنیدundefinedundefinedاگه هر هفته بادوستاتون درخانه دور هم جمع میشوید نبایداز ظرف یک بار مصرف استفاده کنیدundefinedundefinedوقتی می خواین خرید کنید از کیسه های پارچی استفاده کنیدundefinedاین جوری زمین به ما لبخند می‌زنه undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined#مدیر کانال ضحا

۱۰:۱۸

بازارسال شده از دعوت به نماز🇵🇸
#نمازخوان_شدن #جشن_تکلیف
undefined در سال 1362 قرار شد برای ما، در مدرسه جشن تکلیف بگیرند. مدیر خوب مدرسه ما که خودش علاقه زیادی به بچه‌ها داشت و تنها معلمي بود كه سر وقت در مدرسه با بچه‌ها نماز مي خواند ، به کلاس ما آمد و گفت: «بچه‌ها برای دوشنبه‌ي هفته‌ي آینده جشن تکلیف داریم؛ وسائل جشن تكليف خودتان را آماده کنید و به همراه مادران خود به مدرسه بیاورید.»
undefined من همان جا غصه‌دار شدم چون در خانه ما به اين چيزها بها داده نمي‌شد و خبري از نماز نبود.
undefined روزهای بعد، بچه‌ها یکی‌یکی وسایل خودشان را شاد و خرم با مادرانشان به مدرسه مي‌آوردند.مدیر مدرسه مرا خواست و گفت: «چرا وسایل خود را نیاورده ای؟» من گریه‌کنان از دفتر بیرون آمدم.
undefined فردا مدیر مرا به دفتر برد و گفت: «دخترم! این چادر نماز و سجاده و عطر را مادرت برای تو آورده.»ولی من می‌دانستم در خانه ما از این کارها خبری نیست.
undefined بالأخره روز جشن تکلیف فرا رسید و حاج آقای بسیار خوش‌کلامی برای ما سخنرانی ‌کرد و گفت: «بچه‌ها به خانه که رفتید در اولین نمازتان در خانه، از خداي خودهر چه بخواهید خداي مهربان به شما می‌دهد. آن روز خيلي به ما خوش گذشت.
undefined به خانه آمدم شب هنگام نماز مغرب، سجاده‌ام را پهن کردم تا نماز بخوانم، مادرم نگاهي به سجاده كرد و با حالتي خاص اصلاً به من توجهی نکرد.
undefined من كه تازه به سن تكليف رسيده بودم انتظار داشتم مورد توجه قرار گيرم كه اين‌گونه نشد.اما وقتی پدرم به خانه آمد و سجاده و چادر نماز من را ديد، عصبانی شد، سجاده مرا به گوشه‌ای انداخت و گفت: برو سر درسات، این کارها یعنی چه؟!
undefined بغضم ترکید و از چشمانم اشک جاری شد و با ناراحتی و گریه به اتاقم رفتم. آن شب شام هم نخوردم و در همان حال، خوابم برد.
undefined اذان صبح از حسینیه‌ای که نزدیک خانه ما بود به گوش می‌رسید، با شنیدن صدای اذان، دوباره گریه‌ام گرفت، ناگهان صدای درب اتاقم مرا متوجه خود كرد.
undefined پدر و مادرم هر دو مرا صدا می‌کردند، درب اتاق را باز کردم دیدم هر دو گریه کرده‌اند، با نگراني پرسيدم: چه شده؟! كه يك‌دفعه هر دو مرا در آغوش گرفتند و گفتند دیشب ظاهراً هر دو یک خواب مشترک دیده‌ایم.!
undefined خواب ديديم ما را به طرف پرتگاه جهنم می‌برند، می‌گفتند شما در دنیا نماز نخوانده‌اید و هيچ عملخيري نداريد و مرتب از نخواندن نماز از ما با عصبانيت سؤال مي‌كردند و ما هم گریه می‌کردیم، جیغ می‌زدیم و هر چه تلاش می‌کردیم فایده‌ای نداشت، تا به پرتگاه آتش رسیدیم.
undefined خيلي وحشت كرده بوديم. ناگهان صدايي به گوشمان رسيد كه گفته شد: «دست نگه دارید، دست نگه داريد، دیشب در خانه‌ي این‌ها سجاده نماز پهن شده، به حرمت سجاده، دست نگه دارید.»
undefined آن شب پدر و مادرم توبه کردند و به مدت چند سال قضای نمازها و روزه‌های خود را بجا آوردند و در يك فضاي معنوي خاصي فرو رفتند و خداوند هم آن‌ها را مورد عنايت قرار داد.این روند ادامه داشت، تا در سال 74 هر دو به مکه رفتند و بعد از برگشت از حج تمتع، در فاصله چهل روز هر دو از دنیا رفتند و عاقبت به خیر شدند.
undefined اولین سال که معلم شدم و به كلاس درس رفتم، تلاش كردم تا آن مدیرم که آن سجاده را به من داده بود پیدا کنم. خیلی پرس و جو کردم تا فهمیدم در یک مدرسه، سال آخر خدمت را می‌گذراند.
undefined وقتی رفتم و مدرسه را در شهرستان کیار استان چهار محال و بختياري پیدا کردم، دیدم پارچه‌ای مشکی به دیوار مدرسه نصب شده و درگذشت مدیر خوبم را تسلیت گفته‌اند.
@davat_namaz

۲۱:۲۴

#یه_ قصه_خوشمزههشتک جدیدمون اینه که در مورد و معرفی کتاب ها هستundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedاو نایی که مدال طلا بهشون میدیمundefinedundefinedundefinedundefined

۲۱:۲۴

thumnail
یکی از عالی ترین کتابهایی که من خوندمundefinedundefined

۲۱:۲۵

#مراقبت از محیط زیستوقتی می خواهیم به سفر برویم یا هر جای دیگر باید یک لیوان پلاستیکی همراه خود داشته باشیم تا زمین به ما لبخند بزنهundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined

۱۷:۵۱

خلاقیت‌ها و آشپزی
#مراقبت از محیط زیست وقتی می خواهیم به سفر برویم یا هر جای دیگر باید یک لیوان پلاستیکی همراه خود داشته باشیم تا زمین به ما لبخند بزنهundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined
undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined

۱۹:۱۸

thumnail
#یک آزمایش خوب یک قاشق جوش شیرین+سرکه ی معمولیundefinedundefinedundefined

۱۰:۴۹

undefinedundefinedundefinedundefined

۱۲:۰۷

،

۱۸:۳۱

سلام

۱۷:۰۳

undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined

۱۷:۰۳

undefined

۱۷:۰۳

undefined

۱۷:۰۳

thumnail

۱۸:۵۳