۱۳ تیر
بازارسال شده از دکترپزشکیان
۱۹:۳۰
۱۶ تیر
۱ مرداد
بازارسال شده از همفکری دوستانه
گزیدهاند شما را برای عصر ظهورافشین علا، شاعر آخرین سروده خود را در تلگرام منتشر کرد:
به حوثیان یمن
فرشتهها! برسانید از این دیار کهنسلام ملت ما را به حوثیان یمن
به آن قبیله بگویید سرزمین شماشدهست قبلهگه سروها به دشت و دمن
سلام ما به شهیدان سرفراز شماکه خفتهاند به هر سو بدون غسل و کفن
سلام ما به زنان و به کودکان شهیدکه چید دست خزان، برگ و بارشان ز چمن
به رغم اینهمه ماتم رسیدهاید از دوربه داد غزهی مظلوم مثل پارهی تن
امید خلق فلسطین به دستهای شماستنه شاخ و شانهی حکام در شعار و سخن
مثال صعده و قدس است اتحاد دو جانمثال غزه و صنعاست روح در دو بدن
خوشا به پنجهی صیادتان که از ره دورفشرده حلق تلآویو را میان رسن
خوش آن شهاب که رد شد به رغم گنبد خصمز شام تیره و سوزاند آشیان زغن
به حکمتان سفر دزدهای دریاییچه قاطعانه به دریای سرخ شد قدغن
به روز واقعه بلعند تا فراعنه راخلیج فارس درآمیخت با خلیج عدن
اگرچه دور ز مایید خاک پاک شمابه چشم ماست گرامی شبیه خاک وطن
شما صحابی پیغمبرید در این قرنجهان به حسرت دیدارتان اویس قرن
گزیدهاند شما را برای عصر ظهورنبی و فاطمه و حیدر و حسین و حسن
به حوثیان یمن
فرشتهها! برسانید از این دیار کهنسلام ملت ما را به حوثیان یمن
به آن قبیله بگویید سرزمین شماشدهست قبلهگه سروها به دشت و دمن
سلام ما به شهیدان سرفراز شماکه خفتهاند به هر سو بدون غسل و کفن
سلام ما به زنان و به کودکان شهیدکه چید دست خزان، برگ و بارشان ز چمن
به رغم اینهمه ماتم رسیدهاید از دوربه داد غزهی مظلوم مثل پارهی تن
امید خلق فلسطین به دستهای شماستنه شاخ و شانهی حکام در شعار و سخن
مثال صعده و قدس است اتحاد دو جانمثال غزه و صنعاست روح در دو بدن
خوشا به پنجهی صیادتان که از ره دورفشرده حلق تلآویو را میان رسن
خوش آن شهاب که رد شد به رغم گنبد خصمز شام تیره و سوزاند آشیان زغن
به حکمتان سفر دزدهای دریاییچه قاطعانه به دریای سرخ شد قدغن
به روز واقعه بلعند تا فراعنه راخلیج فارس درآمیخت با خلیج عدن
اگرچه دور ز مایید خاک پاک شمابه چشم ماست گرامی شبیه خاک وطن
شما صحابی پیغمبرید در این قرنجهان به حسرت دیدارتان اویس قرن
گزیدهاند شما را برای عصر ظهورنبی و فاطمه و حیدر و حسین و حسن
۱۸:۴۷
۶ مرداد
۱۳ مرداد
بازارسال شده از M Nouri
پژوهشکده امور اقتصادی با همکاری موسسه توسعه و تحقیقات اقتصادی دانشگاه تهران برگزار میکند:
سلسله نشستهای تخصصی تاریخ اقتصاد ایران اعضای نشست: دکتر رضا مجیدزاده
محقق و پژوهشگر اقتصادی
دکتر محمد نعمتیرئیس پژوهشگاه دانشگاه امام صادق(ع)دکتر مهدی میرزایی
پژوهشگر حوزه تاریخ اقتصادی
دبیر علمی نشست:
دکتر ابولفضل پاسبانی
دوشنبه 15 مرداد ماه 1403زمان: ساعت 10 الی 12
لینک شرکت در نشست مجازی: https://www.skyroom.online/ch/pajoohesh-99/economic-history
سلسله نشستهای تخصصی تاریخ اقتصاد ایران اعضای نشست: دکتر رضا مجیدزاده
محقق و پژوهشگر اقتصادی
دکتر محمد نعمتیرئیس پژوهشگاه دانشگاه امام صادق(ع)دکتر مهدی میرزایی
پژوهشگر حوزه تاریخ اقتصادی
دبیر علمی نشست:
دکتر ابولفضل پاسبانی
دوشنبه 15 مرداد ماه 1403زمان: ساعت 10 الی 12
لینک شرکت در نشست مجازی: https://www.skyroom.online/ch/pajoohesh-99/economic-history
۲۰:۲۰
بازارسال شده از M Nouri
۲۰:۲۰
۱۶ مرداد
۳ شهریور
۱۱:۳۲
۶ شهریور
۲۵ شهریور
یک دولت میتواند حق مهاجرت اتباع خود را به دلایل مختلف ازجمله دلایل امنیت ملی و نظم عمومی محدود کند.
۱۰:۰۱
۲۶ شهریور
۲۷ مهر
۳۰ مهر
بازارسال شده از همفکری دوستانه
۶:۱۷
۳ آبان
مترجم: وصیت نامه و آخرین سخنان یحیی سنوار را به دست آوردم که به زبان عربی به آن وصیت میگویند. در زبان عربی شبیه شعر به نظر میرسید. آن را به انگلیسی ترجمه کردم و امیدوارم حق مطلب را ادا کرده باشم.من یحیی هستم فرزند پناهندهای که تبعید را به وطنی موقت و یک رویا را به نبردی ابدی تبدیل کرد.هنگام نگارش این کلمات، هر لحظه از زندگی خودم را به یاد میآورم، از کودکی در کوچهها تا سالهای طولانی در زندان و هر قطره خونی که بر خاک این سرزمین ریخته شد. در سال 1962 (1341) در اردوگاه پناهندگان خان یونس متولد شدم، زمانی که فلسطین خاطرهای پاره پاره و نقشهای فراموش شده بر میز سیاستمداران بود. من مردی هستم که زندگی وی میان آتش و خاکستر بافته شد و زود دریافتم که زندگی تحت اشغال چیزی جز زندانی دائمی نیست. از همان روزهای نخست میدانستم که زندگی در این سرزمین عادی نیست و هرکس اینجا متولد میشود باید در قلبش سلاحی ناشکستنی حمل کند و بداند که راه آزادی طولانی است. وصیت من به شما از همین جا آغاز میشود، از آن کودکی که اولین سنگ را به سوی اشغالگر پرتاب کرد و آموخت که سنگها اولین کلماتی هستند که ما در برابر جهانی که در مقابل زخم هایمان سکوت میکند، بیان میکنیم. در خیابانهای غزه آموختم که ارزش انسان به سالهای عمرش نیست، بلکه به آن چیزی است که به وطنش میبخشد. بنابراین زندگی من، زندانها و نبردها، درد و امید بود. اولینبار در سال 1988 (1367) وارد زندان شدم و به حبس ابد محکوم شدم، اما هرگز ترس را نشناختم. در آن سلولهای تاریک، در هر دیوار پنجرهای به افقی دور و در هر میلهای نوری میدیدم که راه آزادی را روشن میکرد. در زندان آموختم که صبر تنها یک فضیلت نیست، بلکه یک سلاح است. سلاحی تلخ، مانند قطره قطره نوشیدن دریا. وصیت من به شما این است که از زندانها نترسید، زیرا آنها تنها بخشی از سفر طولانی ما به سوی آزادی هستند. زندان به من آموخت که آزادی تنها حقی ربوده شده نیست، بلکه مفهومی است که از درد زاده شده و با صبر شکل گرفته است.وقتی در سال 2011 (1390) در معامله تبادل اسرا «وفاء الاحرار» آزاد شدم، همان فرد سابق نبودم. قویتر بیرون آمدم، با اعتقادی راسختر به اینکه آنچه انجام میدهیم تنها مبارزهای گذرا نیست، بلکه سرنوشت ماست که تا آخرین قطره خونمان آن را حمل میکنیم. وصیت من اینست که استوار بمانید، به کرامتِ خود و به رویایی که هرگز نمیمیرد، چنگ بزنید. دشمن میخواهد ما از مقاومت دست برداریم و مسئلهمان را به مذاکرات بیپایان تبدیل کنیم، اما به شما میگویم بر سر آنچه حق مسلم شماست مذاکره نکنید، آنها از استقامت شما بیش از سلاحهایتان میترسند. مقاومت، صرفاً سلاحی که ما آن را حمل میکنیم نیست، بلکه عشق ما به فلسطین در هر نفسی است که میکشیم، و اراده ماست که علیرغم محاصره و تهاجم باقی بمانیم. وصیت من اینست که به خون شهدا وفادار بمانید، به کسانی که این راه پر از خار را برای ما به جا گذاشتهاند. آنها راه آزادی را با خون خود هموار کردند، پس این فداکاریها را در محاسبات سیاستمداران یا بازیهای دیپلماسی هدر ندهید. ما اینجا هستیم تا آنچه را نسل اول آغاز کرد ادامه دهیم و از این مسیر منحرف نخواهیم شد، هر چقدر هم که هزینه داشته باشد. غزه پایتخت استقامت بوده و خواهد ماند و قلب فلسطین که از تپیدن باز نمیایستند حتی اگر جهان عرصه را بر ما تنگ کند.در نبرد سیلالاقصی من رهبر یک گروه یا جنبش نبودم، بلکه صدای هر فلسطینی بودم که رویای آزادی در سر داشت. من با این باور هدایت میشدم که مقاومت تنها یک گزینه نیست، بلکه وظیفه است. میخواستم این نبرد فصل جدیدی در کتاب مبارزه فلسطین باشد، جایی که گروهها متحد شوند و همه در یک سنگر در برابر دشمنی بایستند که هرگز بین کودک و پیر یا بین سنگ و درخت تمایزی قائل نمیشود.سیلالاقصی نبرد روحها بود قبل از آنکه نبرد بدنها باشد و نبرد ارادهها قبل از آنکه نبرد سلاحها باشد. آنچه پس از خود به جا میگذارم میراثی شخصی نیست، بلکه میراثی جمعی است برای هر فلسطینی که رویای آزادی در سر داشت، برای هر مادری که پسرش را به عنوان شهید بر شانه حمل کرد، برای هر پدری که برای دخترش که با گلولهای خائنانه کشته شد، تلخ گریست. این وصیت من است: سلاحهایتان را زمین نگذارید، سنگهایتان را دور نیندازید، شهدایتان را فراموش نکنید و بر سر رویایی که حق مسلم شماست سازش نکنید. ما اینجا هستیم تا در سرزمینمان، در قلبهایمان و در آینده فرزندانمان بمانیم. فلسطین را به شما میسپارم، سرزمینی که تا زمان مرگم دوستش داشتم و رویایی که همچون کوهی که هرگز خم نمیشود، بر دوش کشیدم.اگر من سقوط کنم، با من سقوط نکنید، بلکه پرچمی را که هرگز نمیافتد حمل کنید و خونم را پلی برای نسلی کنید که از خاکسترمان قویتر برمیخیزد. فراموش نکنید که وطن تنها داستانی برای گفتن نیست،
۱۶:۳۹
بلکه واقعیتی است که باید آن را زیست و با هر شهیدی که از این خاک زاده میشود، هزار مبارز دیگر متولد میشوند. اگر سیل بازگردد و من در میان شما نباشم، بدانید که من اولین قطره در موجهای آزادی بودم و زنده ماندم تا ببینم شما سفر را ادامه میدهید خاری در گلویشان و سیلی که عقبنشینی نمیشناسد باشید و آرام نگیرید تا جهان اذعان کند که ما صاحبان بر حق هستیم و تنها اعدادی در اخبار نیستیم.
۱۶:۳۹
۱۹ آبان
بازارسال شده از خبر فوری
۵:۴۲
۲۳ آبان
بازارسال شده از همفکری دوستانه
۱۵:۱۹
۲۵ آبان
بازارسال شده از همفکری دوستانه
۱۵:۱۳
۲۶ آبان
بازارسال شده از همفکری دوستانه
۱۸:۱۳
۳۰ آبان
هوالمحبوباناللله و انا الیه راجعون بدینوسیله از همه سروران و دوستان عزیزی که بای نحو کان، با ابراز همدردی و شفقت سعی در کاهش آلام دل بی قرار ما داشتند صمیمانه تشکر می کنم. ان شاالله خداوند پدر و مادرتان را رحمت کناد و اگر در قید حیات هستند شما را موفق به دستبوسی تمام عیار از ایشان بدارد.باز هم ممنون از مراحم و ابراز همدردی شماامید است خود و خانواده ارجمندتان در کنف حمایت حضرت حق محفوظ باشید.لطفا همه اموات، خاصه مادر مومنه و مهربان و ضعیف نوازم را با ذکر سوره حمد و سه بار توحید میهمان نمایید.دعاگویتان هستمابوالفضل پاسبانی صومعه
۹:۳۶