۵:۳۰
۱۷:۴۲
۱۵:۵۶
۱۰:۰۸
۱۴:۲۵
نسبت ادبیات و مقاومت.mp3
۲۳:۰۶-۴۳.۹۱ مگابایت
۵:۰۱
۵:۱۲
مدرسه تفکر و نوآوری نگاه
#پروندهبازخوانی #آثارمنتخبمتفکریناسلامی به مناسبت ایام #بزرگداشت_علامه_طباطبایی برگزار میگردد: بازخوانی مقاله | ولایــت و زعــامت | اثر مرحوم علامه طباطبــایی(ره) با نگاهی به جلد ۲ و ۴ تفسیر المیزان استاد: حجتالاسلام سیدمحمدهاشمی تعدادجلسات: ۵ جلسه ۸۰ دقیقهای شروع: ۵ آذرماه زمان: دوشنبهها، ساعت ۱۶ شیوه برگزاری: حضوری | مجازی قم، بلوار غدیر، کوچه ۱۰، ساختمان مفید طبقه ۴ لینک ثبت نام: https://www.negahschool.ir/product/velayat-and-zeamat/ شرکت حضوری #رایگان میباشد. درصورت شرکت در تمامی جلسات، هزینه ثبتنام عودت داده میشود. #بزرگداشت #علامه_طباطبایی آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ @sch_negah http://www.negahschool.ir
#یادآوریامروز ساعت ۱۶ جلسه اول بازخوانی مقاله ولایت و زعامت مرحوم علامه طباطبایی برگزار میگردد. دوستانی که هنوز موفق به ثبتنام نشدند تا ساعت ۱۴ امروز فرصت دارند.
۵:۱۳
۱۴:۰۹
۶:۲۴
۲۱:۲۱
۵:۲۴
۱۵:۲۰
۱۹:۲۲
۶:۳۶
#گزارش
روشنفکران و وجدان عاریهای
اگر با هزار مسامحه به روشنفکر اروپایی حق دهیم بابت ستمی که بر یهودیها روا داشتهاند اکنون برای جبران، فلسطین را برای یهود لقمه گرفته باشند، روشنفکر ایرانی چرا در این عذاب وجدان با آنها شریک میشود؟!*گزارشی از محفل خوانش کتاب «اسرائیل، عامل امپریالیسم» اثر جلال آل احمد:
در خوانش دهم فارغ از اشاره به انتخاب هوشمندانه و اقتضائی فرم نامه و پرداختن به دستگاههای تبلیغاتی و رسانهای یهود، چند نکته از متن مطرح شد.
جلال درگیری اسرائیل با فلسطین و سایر کشورهای جهان اسلام را از سنخ بحرانهایی میداند که در آنها عیار انسانها و جوامع مشخص میشود. با همین چارچوب به سراغ نقد عملکرد گروههایی نظیر روشنفکران چپ جهانی و ایرانی و دولتها و حتی بهطور مشخص حکومت پهلوی میرود.
جلال نقد خود به جریان چپ را با این تعبیر آغاز میکند: «دو هفته تمام آماده کردن افکار عمومی طول کشید. آن وقت که اول به میدان جست؟ دستچپیها! حضرات وجدان جهانی!» سپس به آنها خرده میگیرد که چطور چشم بر روی جنایات اسرائیل بسته و میخواهند به مردم دنیا بقبولانند آوارگان گرسنهی فلسطینی میتوانند با یهودیها کاری کنند که هیتلر کرد؟ سپس با نفرتی وصف ناشدنی یک دم خروس را نشانه میرود: «اسمنویسی داوطلبان [کمک به اسرائیل] شروع شد و پول جمع کردند. حضرت بارون ادمون دوروچیلد دبیر کل اتحادیه طرفداران اسرائیل در میتینگ هیستریک و راسیست ضدعربی، در کنار نامدارترین عناصر دست چپ قرار گرفت.» یعنی پیوند چپ و راست در حمایت از آپارتاید صهیونیستی و در جنایت علیه فلسطینیها و مسلمانان و اعراب.
درد جلال به همین اندازه ختم نمیشود و سراغ روشنفکران ایرانی هم میرود و از اینکه همهچیزشان را از غرب وام و عاریه میگیرند سخت مینالد؛ همهچیزشان، حتی وجدان. یعنی اگر با هزار مسامحه به روشنفکر اروپایی حق دهیم بابت ستمی که بر یهودیها روا داشتهاند اکنون برای جبران فلسطین را برای یهود لقمه گرفته باشند، روشنفکر ایرانی چرا در این عذاب وجدان با آنها شریک میشود که نه تنها بر هیچ یهودی ستم نکرده بلکه «مردخای» یهودی، وزیر شاه هخامنشیاش بوده و «استر» ملکهاش؟
برای همه ما جای شگفتی داشت که جلال آلاحمد در سال ۱۳۴۶ شمسی، فارغ از تمام تحلیلهای ایدئولوژیک توانسته بود دست استعمار و امپریالیسم را در پشت قضیه اسرائیل ببیند و از «کانال سوئز» و دروازهی بردن منابع خاورمیانه و آوردن محصولات غربی به منطقه سخن بگوید. ایران هم در آن سالها همانند ترکیه و عربستان کنونی، بازیچه دست همین استعمار بود که در یک رقابت ساختگی، شیر نفتش را به سوی امپریالیسم و عاملش میگشود و در قامت یک ژاندارم، دوشیده میشد.
درنهایت جلال تیر خلاص را میزند وقتی میگوید: «تجربه کوبا و الجزایر و چین نشان داده است که دست استعمار را فقط با تبر میتوان برید نه با وعده و وعید و قول و قرار و اصول بشری و انساندوستی!»
#فلسطین#روشنفکر#جلال#خوانش
آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــرمدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ @sch_negah
روشنفکران و وجدان عاریهای
اگر با هزار مسامحه به روشنفکر اروپایی حق دهیم بابت ستمی که بر یهودیها روا داشتهاند اکنون برای جبران، فلسطین را برای یهود لقمه گرفته باشند، روشنفکر ایرانی چرا در این عذاب وجدان با آنها شریک میشود؟!*گزارشی از محفل خوانش کتاب «اسرائیل، عامل امپریالیسم» اثر جلال آل احمد:
در خوانش دهم فارغ از اشاره به انتخاب هوشمندانه و اقتضائی فرم نامه و پرداختن به دستگاههای تبلیغاتی و رسانهای یهود، چند نکته از متن مطرح شد.
جلال درگیری اسرائیل با فلسطین و سایر کشورهای جهان اسلام را از سنخ بحرانهایی میداند که در آنها عیار انسانها و جوامع مشخص میشود. با همین چارچوب به سراغ نقد عملکرد گروههایی نظیر روشنفکران چپ جهانی و ایرانی و دولتها و حتی بهطور مشخص حکومت پهلوی میرود.
جلال نقد خود به جریان چپ را با این تعبیر آغاز میکند: «دو هفته تمام آماده کردن افکار عمومی طول کشید. آن وقت که اول به میدان جست؟ دستچپیها! حضرات وجدان جهانی!» سپس به آنها خرده میگیرد که چطور چشم بر روی جنایات اسرائیل بسته و میخواهند به مردم دنیا بقبولانند آوارگان گرسنهی فلسطینی میتوانند با یهودیها کاری کنند که هیتلر کرد؟ سپس با نفرتی وصف ناشدنی یک دم خروس را نشانه میرود: «اسمنویسی داوطلبان [کمک به اسرائیل] شروع شد و پول جمع کردند. حضرت بارون ادمون دوروچیلد دبیر کل اتحادیه طرفداران اسرائیل در میتینگ هیستریک و راسیست ضدعربی، در کنار نامدارترین عناصر دست چپ قرار گرفت.» یعنی پیوند چپ و راست در حمایت از آپارتاید صهیونیستی و در جنایت علیه فلسطینیها و مسلمانان و اعراب.
درد جلال به همین اندازه ختم نمیشود و سراغ روشنفکران ایرانی هم میرود و از اینکه همهچیزشان را از غرب وام و عاریه میگیرند سخت مینالد؛ همهچیزشان، حتی وجدان. یعنی اگر با هزار مسامحه به روشنفکر اروپایی حق دهیم بابت ستمی که بر یهودیها روا داشتهاند اکنون برای جبران فلسطین را برای یهود لقمه گرفته باشند، روشنفکر ایرانی چرا در این عذاب وجدان با آنها شریک میشود که نه تنها بر هیچ یهودی ستم نکرده بلکه «مردخای» یهودی، وزیر شاه هخامنشیاش بوده و «استر» ملکهاش؟
برای همه ما جای شگفتی داشت که جلال آلاحمد در سال ۱۳۴۶ شمسی، فارغ از تمام تحلیلهای ایدئولوژیک توانسته بود دست استعمار و امپریالیسم را در پشت قضیه اسرائیل ببیند و از «کانال سوئز» و دروازهی بردن منابع خاورمیانه و آوردن محصولات غربی به منطقه سخن بگوید. ایران هم در آن سالها همانند ترکیه و عربستان کنونی، بازیچه دست همین استعمار بود که در یک رقابت ساختگی، شیر نفتش را به سوی امپریالیسم و عاملش میگشود و در قامت یک ژاندارم، دوشیده میشد.
درنهایت جلال تیر خلاص را میزند وقتی میگوید: «تجربه کوبا و الجزایر و چین نشان داده است که دست استعمار را فقط با تبر میتوان برید نه با وعده و وعید و قول و قرار و اصول بشری و انساندوستی!»
#فلسطین#روشنفکر#جلال#خوانش
آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــرمدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ @sch_negah
۷:۱۹
۱۷:۴۱
۴:۵۵
۱۲:۰۱
۱۲:۱۳