بله | کانال اشعار سید علیرضا حسینی شاعر آئینی مسئول انجمن شعر (ن والقلم) پاکدشت
عکس پروفایل اشعار سید علیرضا حسینی شاعر آئینی مسئول انجمن شعر (ن والقلم) پاکدشتا

اشعار سید علیرضا حسینی شاعر آئینی مسئول انجمن شعر (ن والقلم) پاکدشت

۱۹۲عضو
بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
thumbnail
بسمه تعالی
به حق سوگند باید گِل بگیرم من دهانت رادرآرم از تهِ حلقِ تو ای صهیون! زبانت را
اگر موئی شود کم‌ از سرِ پیر و مراد مابه پُتکِ حمله بر سندان بکوبم استخوانت را
امام و رهبر است و مرجعِ جمعِ مسلمانانبه جانِ او که می گیرم چو عزرائیل ، جانت را
به یک‌« یا حیدر» ای غاصب! نه تنها از دیارِ قدسکه پاک از رویِ هستی می کنم ، نام و نشانت را
حواست نیست مرحبْ توله! با ایران در افتادیکُند از فرقْ پاره ، چون علی ، تا دنبلانت را
تو ای جوجه! به جنگِ با عقاب پارس ، می آئی؟!به زودی می کِشد از معده بیرون ، چینه دانت را
کجا بعدِ فلسطین می روی ای ایلِ آواره؟!جَهَنَّم می فرستم ، قومکِ بی خانمانت را



تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که ان شاءالله آقا هر چه سریع تر تشریف بیاورند و چشم جهانیان را به جمال زیبایشان روشن کنند و سلامتی و توفیق روز افزون رهبر عزیزمان ، این خلف صالح حیدر کرار ، امام خامنه ای(مدظله العالی) که حضرت ایشان پرچم را با دست مبارکش به دستان پر از خیر و برکت آقا صاحب الزمان بدهند ، دمادم (((صلوات)))
#نائب_امام_زمان #امام_خامنه_ای #امام_امت #مقام_عظمای_ولایت#حضرت_آقا #سیدنا_القائد #رهبر_معظم_انقلاب #پرچمدار_عصر_ظهور#سید_علی_حسینی_خامنه_ای #رهبرم_عشقم #فدائی_رهبرم #ظهور_نزدیک_است #سید_خراسانی#پایان_اسرائیل#پایان_آمریکا#سید_علیرضا_حسینی


https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351بله

https://eitaa.com/seyedalirezahosseiniایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)

۱۸:۱۸

بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
thumbnail
بسمه تعالی

همه جلادها یکسو و این سو کشورِ ایرانبیفتد از سرِ گردن ، نگردد خم سرِ ایران
حکومت ها خفه از خوفِ اسرائیل و آمریکاولی چون شیرْ غُران ، دولتِ* چون تندرِ ایران
نه تنها تیغ ها ، حتی زبانها در غلافِ ترسشبیهِ ذوالفقار اما برهنه ، خنجرِ ایران
پُر از جُرم و جنایت ، صفحهء عمرِ پلیدِ غربسراسر نورِ ایمان ، سطرْ سطرِ دفترِ ایران
پیِ فتحِ تلاویو و نیویورکند این مردمتو می خواهی که زنده رد شوی از معبرِ ایران؟!
نمرده غیرتِ مردان ببرِ این پلنگستانکه هر توله سگی ، عوعو کند دور و بَرِ ایران
سگِ زرد و شغال و روبهک های اروپائینمی مانَد یکی شان سالم‌ از شیرِ نرِ ایران
به آن پُردل که خوابید از شجاعت جایِ پیغمبرنگردد خالی از اَبْنٰاءِ حیدر ، سنگرِ ایران
میانِ حاکمانِ بُزدل و ترسویِ این‌ دنیا فقط یک مردِ پُردل هست ، آنهم رهبرِ ایران

*منظور از دولت ، همه ارکان حاکمیت

تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان (عج) که ان شاءالله آقا هر چه سریع تر تشریف بیاورند و چشم جهانیان را به جمال زیبایشان روشن کنند و سلامتی و توفیق روز افزون رهبر عزیزمان ، امام خامنه ای(مدظله العالی) که حضرت ایشان پرچم را با دست مبارکش به دستان پر از خیر و برکت آقا صاحب الزمان بدهند ، دمادم ((صلوات))
#امام_خامنه_ای #امام_امت #مقام_عظمای_ولایت#حضرت_آقا #سیدنا_القائد #ایران #ای_کشور_خدائی #ای_ایران #فدائی_رهبرم #پایان_اسرائیل#پایان_آمریکا#سید_علیرضا_حسینی
https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351بله

https://eitaa.com/seyedalirezahosseiniایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)

۱۱:۴۴

بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
thumbnail

۱۱:۴۴

بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
thumbnail

۱۱:۴۴

بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
thumbnail

۱۱:۴۴

بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
thumbnail

۱۱:۴۴

بازارسال شده از اصغر محمد قاسمی
thumbnail
اطلاعیه مراسم
#ماترکناک_یابن_الحسین_ع #لبیک_یا_خامنه_ای
#آیین_پاسداشت_نخستین_قیام_ایرانیان #به_خونخواهی_امام_حسین_ع#توسط_مردم_ولایت_مدار_سیستان
undefinedسخنران :#حجت‌_الاسلام_والمسلمین_عزیزی امام جمعه محترم شهرستان ورامین ( امام جمعه پیشین زابل)
با حضور شاعر آیینی کشور:#سید_علیرضا_حسینی
undefinedزمان:جمعه ۲۷تیرماه ۱۴۰۴همزمان با نماز مغرب و عشاء
undefinedمکان ؛شهرستان پاکدشت #شهر_فرون_آباد #مسجد_المهدی_عج
undefinedستاد پاسداشت نخستین قیام به خونخواهی امام حسین علیه السلام در شهرستان پاکدشت

https://eitaa.com/joinchat/2060714343C5e4fdd4b59#پایگاه_خبری_تحلیلی_بنیاد_نیمروز_در#پاکدشت

۲۱:۱۷

بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
thumbnail
undefined#فوری| یمن اعلام کرد :
undefinedبه دنیا سه روز فرصت می‌دهیم ، چنانچه راه را برای رساندن غذا به مظلومان غزه باز نکنند ، باب‌المندب به روی تمامی کشتی‌های دنیا بسته خواهد شد.

بسمه تعالی

خنجرِ تو ، ذوالفقارِ بی غلاف است ای یمن!این تو و این فرقِ مَرْحَبْ ، جانِ مولا ، پس بزن
دستِ مولا یارتان ، ای بچه شیرانِ اویس!سربلند از رزمتان ، آن حیدری مردِ قَرَنْ
فرقِ صهیون مثلِ مَرْحَب تا به نافش می دردگر بکوبی ضربه مثلِ حیدرِ خیبرشکن!
تو قسم خوردی نخواهی کرد تیغت را غلافتا نپوشی مثلِ حیدر ، بر تنِ مرحب کفن
بی هماورد است این نامرد در کودک کُشیای یمن! این تن بمیرد ، نیست مردِ تن به تن
ای یمانی! غدهء بدخیمِ جانِ کودکان_می شود با خنجرِ درمانگرِ تو ، ریشه کن
از یمن دورست غزه ، پایش اما مانده ایپیشِ مومن نیست تنها مرز و خاکِ خود ، وطن
قلبِ ایرانی ، یمن! از کُشتنِ دیوان ، خوش استچون تو می جنگی ، می افتم من به یادِ تَهْمتَن
تو رجز خواندی ، نه در منزل ، به میدانِ عملکاش چون تو مردِ میدان بود ، هر مردِ سخن
یاورِ پاکِ اهورائی و انصارِ خداپس ببار ای نصرتِ حق! چون شرر بر اهرمن
تا تو هستی ، نیست تتها خاکِ پاکِ انبیاتا فلسطین هست ، هستی پایِ این خاکِ کهن
حاکمانِ بزدل و اِشْکم پرستانِ عربکاشکی بودند مانندِ تو و سید حسن

بسمه تعالی

یمن از بهرِ صهیون ، خنجرِ تیزی به کف داردسگش بر حاکمانِ بندهء اشکم ، شرف دارد
یکی مثلِ یمن ، در دست دارد خنجرِ غیرتیکی بی غیرتِ بزدل ، دهانی بر علف دارد
برای پاره پاره کردنِ سگ هایِ صهیونیفلسطین مثلِ حوثی ، شیرمردان صف به صف دارد
خوشم ، زیرا به جایِ سنگ ، موشک در فلاخن هاستبرای محوِ اسرائیل از این پس ، دل شعف دارد
عراق ایران یمن افغان فلسطین سوریه لبنانخدا می داند این امت ، چه دُرها در صدف دارد
فلسطین نیست تنها ، صبحِ فردا می شود معلومکه مانندِ یمن ، صد یارِ جانی هر طرف دارد
نه تنها ما که هم موسی و هم یعقوب دلخونندکه او قومِ لجوج این بچه هایِ ناخلف دارد
سگِ هاری که آمریکا در اینجا بسته ، بهرِ چیست؟!برای سَرپُل است این سگ ، بله شیطان هدف دارد
ندارد باکی از مرحب ، ندارد بیمی از خیبرکسی که فاتحی چون حضرتِ شاهِ نجف دارد

بسمه تعالی

تو در این بزدلستان ، مردِ مردستانِ میدانییمن! در این شغالستان ، تو تنها شیرِ غُرانی
نپوشیدی زره بر جانِ خود ، مانندِ مولایتشبیهِ ذوالفقارِ بی غلافِ عشق ، عُریانی
تَهَمْتَن وار می تازی که دیوان را سر اندازیتو در ایرانِ حیدر ، رستمِ دستانِ دورانی
بنازم حمله هایِ مشت هایِ آهنینت راتو در پوزِ ستم ، باقی بیا نگذار دندانی
نهنگستانِ بابُ الْمَندب و دریایِ سرخی توتو مرزِ عشق را چون تنگهء هرمز ، نگهبانی
به موجی می کُنی غرقش ، اگر هر دزدِ دریائیسوارِ قایقی ، باشد پیِ یک ذره جولانی
چه باک آید اگر ناوِ هواپیمابرش حتیبباری بر سپاهِ فیل ، از سجیلْ بارانی
اگر حُکامِ بی غیرت ، فلسطین را رها کردندقسم تا پایِ جان خوردی که پایِ قدس می مانی
برای جان سپردن پای ننهادی در این میدانچو مختار آمدی ، جانِ اراذل را تو بِستانی
اگر از هر طرف ، سویِ تو سیلی را روان کردندیمن! ای کوهِ پا برجا! تو سیلِ هر چه طُغیانی
اگر که لشکرِ فرعون و هامان بر سرت ریزدچه باک ای نیل! از این حمله تو را؟! زیرا تو طوفانی
شروع مردی و مردانگی بودی دلاورمرد!نداری ای جوانمردِ رشیدِ عصر ، پایانی


تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) وسلامتی و توفیقات مدام نائب کبیر و بی نظیرش امام خامنه ای(دامه برکاته) وپیروزی نهایی ملت غیور و مجاهد و در صحنهء یمن عزیز ، این شجاعان بی نظیر ، این مسلمانان واقعی و حقیقی ، در نبرد با آمریکای جنایتکار این شیطان بزرگ بی ناموس و اروپای پر از موالید حرام و صهیونیست حرامزادهء کودک کش و پیروزی اسلام روح الله که همان اسلام ناب محمدی(ص) است بر الحاد و شر و کفر و فساد مطلق که همان حکومت غرب و آمریکا و اروپا و صهیونیست بی بته استدمادم(((((صلوات)))))
#امام_زمان #امام_خامنه_ای #سپاه_پاسداران #سید_الحوثی #یمن #علی_العهد_یا_قدس #یمن_قهرمان #انصار_الله #فلسطین #غزه#جبهه_مقاومت #اشداء_علی_الکفار #فتح_قدس#فتح_کاخ_سیاه #غرب_جنایتکار #صهیونیست_حرامزاده #پایان_آمریکا #پایان_اسرائیل#سید_علیرضا_حسینی

صفحه ۱
https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351بله
https://eitaa.com/seyedalirezahosseiniایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)

۱۴:۵۳

بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
thumbnail
بسمه تعالی

به پیشِ بچه هایت ای یمن! ، هر گنده لاتی ، ریززنانت مرد می زآیند ، ای خاکِ دلاورخیز
بزرگ آنقدر در چشمِ تو می باشد خدایِ توشده دنیا و مافیها ، به چشمت کوچک و ناچیز
یمن! اطفالِ تو ، خیلی به سرعت مرد می گردندچه می پاشی به جایِ کود در این خاکِ حاصلخیز؟!
بگو ای پهنهء غیرت! ، به جامِ کامِ اطفالت_چه می ریزی که از مردانگی شد جانشان لبریز؟!
قیامت کرده ای برپا ، یمن! با کودکانِ خودجهان را کرده ای مبهوتِ خود ، ای خاکِ رستاخیز!
نداری باکی از شیطان و ناو و بمب هایِ اوچرا که کودکانت را به ایمان کرده ای تجهیز
نماندی در غلافِ صبر و سازش با ستم ، زیرا_نماند در نیامش کُند ، هرگز ذوالفقارِ تیز
بگو دشمن بتازد با تمامِ ادعایِ خودکه بشمارند آری جوجه ها را آخرِ پائیز

بسمه تعالی

شیرِ پاکِ مادرِ شیرت ، حلالت ای یمن!زنده باد آن خنجرِ در زیرِ شالت ای یمن!
مانده ای پایِ فلسطین ، پایِ غزه ، پایِ عشقمانده ای پایِ خدا با جان و مالت ای یمن!
سر به لاکِ بزدلی بردند حُکامِ عربتو ولیکن گشته هر شیری شغالت ، ای یمن!
غُرشِ مردانِ مردت جای خود ، من گشته ام_ماتِ خشمِ کودکانِ خردسالت ، ای یمن!
تو نمی افتی به رویِ خاک ، از اوجِ شرفگر چه خورده تیرِ نامردی به بالت ، ای یمن!
آنچنان سیلی به اسرائیل و‌ آمریکا زدیبادشان خالی شد از این گوشمالت ، ای یمن!
گوشمالت جایِ خود ، از عزم‌ِ پابرجایِ توکبرِ زالو سیرتان شد پایمالت ، ای یمن!
می درخشد عزت و مردانگی بر گردنتقهرمانی چون تو کو‌ ، با این مدالت ، ای یمن!
پاره شد با خنجرِ تو ، طبلِ توخالیِ غربواق واقش نیست ، این سگ گشته لالت ، ای یمن!
زیرِ بمبارانِ مُشتی یانکیِ تخمِ حرامراستْ قامتْ مانده عشقِ بی زوالت ، ای یمن!
چون ابوذر تو‌ چه داری غیرِ دل ، غیرِ جگرثروتِ ایمان تو ، مال و منالت ، ای یمن!
مثلِ مولایت که بر پشتش زره ، هرگز نبستترس را ترسانده رزمِ بی مثالت ، ای یمن!
غرقِ خواب و حال و خال آن حاکمانِ غرقِ ترستو شجاعی ، غزه شد خواب و‌ خیالت ، ای یمن!
بر سرِ سجاده ننشستی فقط ، ای شیرِ روز!خوابِ شب آشفته از جنگ و‌ جدالت ، ای یمن!
یک تنه ماندی چو شیری شرزه ، آن وقتی که تاخت_گله گله گرگ و سگ ، بهرِ قتالت ، ای یمن!
زنده ای تا انقراضِ کاملِ سگهایِ زردحافظت باد آن خدایِ لایزالت ، ای یمن!


تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)و سلامتی و توفیقات مدام نائب کبیر و بی نظیرش امام خامنه ای(دامه برکاته)وپیروزی نهایی ملت غیور و مجاهد و در صحنهء یمن عزیز ، این شجاعان بی نظیر ، این مسلمانان واقعی و حقیقی ، در نبرد با آمریکای جنایتکار این شیطان بزرگ بی ناموس و اروپای پر از موالید حرام و صهیونیست حرامزادهء کودک کشو پیروزی اسلام روح الله که همان اسلام ناب محمدی(ص) است بر الحاد و شر و کفر و فساد مطلق که همان حکومت غرب و آمریکا و اروپا و صهیونیست بی بته استدمادم(((((صلوات)))))



#امام_زمان #امام_خامنه_ای #سپاه_پاسداران #سید_الحوثی #یمن #علی_العهد_یا_قدس #یمن_قهرمان #انصار_الله #فلسطین#غزه #جبهه_مقاومت #اشداء_علی_الکفار #فتح_قدس #فتح_کاخ_سیاه #غرب_جنایتکار #صهیونیست_حرامزاده #پایان_آمریکا #پایان_اسرائیل#سید_علیرضا_حسینی

صفحه ۲
https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351بله
https://eitaa.com/seyedalirezahosseiniایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)

۱۵:۰۴

بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
thumbnail
بسمه تعالی


می روم پایِ پیاده ، از نجف تا کربلا می روم با پایِ دل ، تا بارگاهِ کبریا
کربلا عرشِ خداوند است بر رویِ زمینمی روم تا بارگاهِ نور، تا عرشِ خدا
می روم تا پشتِ پا بر هر چه غیر از او زنممی روم تا که شوم از هر چه غیر از او ، رها
هر که می خواهد که مولائی شود همچون زُهَیرزودتر باید شود از وادیِ دنیا ، جدا
عقل می گوید :«مسیری سخت در پیش است ، آه _راه طولانیست» ، اما عشق می گوید:«بیا»
هر چه پیش آید خوش آید در مسیرِ عاشقیکربلا لبریز از کرب است و مملو از بلا
این شعارِ عاشقانِ صادقِ این مکتب است: «سر به راهِ دوست باید داد ، بی چون و چرا»
می روم با این تنِ بیمار و روحِ دردمند تا کنارِ آن طبیبِ درد هایِ بی دوا
خاکِ پایِ حضرتِ ارباب ، دارویِ من است می روم تا یابم از خاکِ کفِ پایش ، شفا
چارهء بیچاره ای مانندِ من ، غیر از تو کیست؟!یا حسین ابن علی! ، ای بینوایان را نوا
تشنهء آن دست های از بدن افتاده امتشنهء سقایِ عطشانم ، علمدارِ وفا
می روم تا که به مشکِ پاره اش ، بندم دخیل تا که از آن مشکِ خالی ، دل شود پُر از صفا
می روم اما ندارم باور آیا این منم؟!عرشِ پاکِ حق کجا و ذره ای چون من کجا؟!
نینوائی می شدم ای کاش ، یارب! دیر شد جانِ اصغر ، قبلِ موتم ، نینوائی کن مرا


پیروزی اسلام ناب محمدی بر کفر غربی و صهیونی دمادم(((صلوات)))



#امام_حسین#کربلا#اربعین#مشایه#طریق_الاقصی#سید_علیرضا_حسینی

https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351بله

https://eitaa.com/seyedalirezahosseiniایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)

۲۲:۲۹

بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
یک متن ادبی بلند به نام((حماسهء عشق)) دربارهء قیام جاودانه آقا اباعبدالله الحسین(صلوات الله و سلامه علیه)این متن را حدود ۲۵ سال پیش نوشته ام

بسمه تعالی

از کجا آمده بود؟! او آمده بود از سمت خدا از کنار دیوارهای ترک خورده تنهایی از درون خانه‌ای خشتی که درِ چوبی‌اش پرپر شدن گل یاس را به خاطر داشت او آمده بود از کلبه‌ای محقر که ساکنانش به گدایان انگشتر سلیمان می‌دادند او آمده بود از آن خانه کوچک که خدا در آن می‌زیست از آن خانه کوچک که خدا در آن تنها بود از آن خانه کوچک که خدا در آن اشک می‌ریخت از آن خانه کوچک که خدا از در و دیوارش می‌بارید از آن خانه کوچک که خدا در آن خانه خود را شناخت او آمده بود از دیار آینه‌های بی غبار از نشستگاه آیه‌های آبی آسمان از دشت تبسم‌های بی‌ریا از رهگذار مهوشان شهر آشوب او آمده بود از پشت دریاها از پشت امواج دل‌های دریایی از پشت چشم‌های بارانی ابرهای سخاوتمند از پشت کوه‌هایی که سیل معارف از آنها جاریست از پشت چشمه‌هایی که عشق از آنها می‌جوشید او آمده بود از آنجا که ده سالگانش السابقون السابقونند از آنجا که پدربزرگ‌هایش فقط دو کمان از خدا فاصله دارند از آنجا که پدرانش والی ولایت عشقند از آنجا که مادرانش همتای ساقی کوثرند از آنجا که برادرانش شبیه‌ترین به آفتابند از آنجا که خواهرانش زینت پدرانند او آمده بود از کنار سفره‌ای که نان گندم به خود ندید او آمده بود از کنار کفش‌های وصله‌دار خدا همان خدایی که بردگان را برادر بود و یتیمان را پدر همان خدایی که خونش را در خانه خودش ریختند او آمده بود از همنشینی با خدا نشینان خاک آلود از هم صحبتی با خداگویان از خود لال او آمده بود از اوج آزادگی و عزت از فراسوی جانبازی و شجاعت از ماورای مردانگی و مروت از ارتفاع افتادگی و قدرت او آمده بود از بالاترین مکان گذشت از بالاترین جای ایمان از بالاترین نقطه خودنخواهی و خداخواهی او آمده بود از آنجا که عمری مأمن دل‌های رمیده بود از آنجا که زمانی بهشت زمین بود از آنجا که روزگاری دانایان را می‌ستودند از آنجا که روزگاری عفت پاسداری می‌شد از آنجا که روزگاری ساکنینش هر صبح دلشان را آب و جارو می‌کردند از آنجا که روزگاری مردمش هر شب با وضو می‌خوابیدند از آنجا که روزگاری اهالیش اهل عشق بودند و معرفت او از دیار آینه‌ها آمده بود از سرزمین نورانی نیایشگران همواره با خدا
به کجا آمده بود؟! او آمده بود به سرزمین کرب به صحرای بلا به دشت اندوه به مکان غصه به ولایت آه او آمده بود به کویری که تشنه خون بود آن هم تشنه خون خدا او آمده بود به بیابان بی‌رحمی به نمکزار زخم‌های کهنه دل به خاک غربت او آمده بود به مسلخ عشق به آنجا که جز نکو را نمی‌کشند به آنجا که جز عاطفه را سر نمی‌برند به آنجا که جز مهربانی را گردن نمی‌زنند به آنجا که جز آبرو را نمی‌ریزند به آنجا که جز دنیا را نمی‌بینند به آنجا که جز به شهرت نمی‌اندیشند او می‌خواست به جایی برود که حضورش را طلبیده بودند به آنجا که مژده رسیدن میوه‌هایش را به او رسانده بودند به غربتکده علی به اشکستان حیدر به شهر یتیم بچگانی که بی‌علی یتیم‌تر شده بودند اما چه دنیا پرست مردمی او را طلب کرده بودند هرچند که می‌شناخت آنان را آن ددمنشان پست دنیا دوست را آن پلیدان سراپا رنگ را آن نامردمان نامرد مُردار خوار از مردی دور را آن بی‌حرمتان ننگ اندیش چند صد روی را اما به خیال آنکه شاید کسانی باشند که یاریش کنند

بر وجود مقدس آقا اباعبدالله الحسین (ع) و تعجیل در فرج فرزندش آقا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سلامتی و توفیقات روزافزون رهبر عزیزمان امام خامنه ای(دامه برکاته) و پیروزی نهایی اسلام ناب بر کفر جهانی(((صلوات)))


صفحه ۱


#امام_حسین#قیام_عاشورا#کربلا#اربعین#حب_الحسین_یجمعنا#سید_علیرضا_حسینی

https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351بله

https://eitaa.com/seyedalirezahosseiniایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)

۲۳:۲۰

بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
می‌خواست به کوفه برود به کوفه شهر پیمان شکنان شهر بی‌وفایی‌ها اما نگذاشتند به او گفتند باید به راهی برود که نه به سوی مدینه رسول باشد و نه به سوی آنجا که هزاران مشتاق ظاهری داشت و او آمده بود به داغستان لاله‌های بی سر به جایی که هزاران گرگ در کمین بودند و کرکسانی بسیار در انتظار به جایی که خارچه های فراوان داشت به جایی که لب‌ها ترک برمی‌داشت به جایی که دست‌ها بریده می‌شد به جایی که سرها از بدن جدا می‌گشت به جایی که گلوها هدف قرار می‌گرفت به جایی که به صورت نحیف دخترکان سه ساله سیلی می‌خورد به جایی که حرمت و حریم محرمان خدا می‌شکست
او با که آمده بود؟! او آمده بود با تمامی یارانش که هفتاد و دو تن بیش نبودند و ای کاش پدرش این تعداد یار داشت که اگر داشت ، زنازاده‌ای باقی نمی‌ماند تا بر بوسه‌گاه رسول تیغ بگذراند او آمده بود با تمامی سربازانش که کوچک‌ترین آنان بزرگترین حادثه را آفرید و تو ای برادر! آیا تاکنون در هیچ جای تاریخ دیده یا شنیده‌ای؟! که نوزادی شش ماهه با گلو به نبرد با تیرهای تیز شقاوت برود؟!و بدین سان بود که علی کوچک باب الحوائج شدگشاینده درهای بسته باز کننده گره‌های کور او آمده بود با تمامی برادرانش با آنان که خون شیر بیشه شرف و شجاعت و شعور در رگ‌هایشان جاری بود او آمده بود با عباس علمدار بی دست ساقی بی‌ مشک او آمده بود با عباس فرزند فاطمه ای که ام البنین نام داشت او آمده بود با عباس فرزند فاطمه‌ای که خود را کنیز زهرا می‌دانست او آمده بود با عباس با او که آب تشنه لبانش بود با او که آب عطش ناکش بود با او که آب بی تابش بود با او که آب مجنون صحرای عطش زده لب‌هایش بود او آمده بود با عباس با او که تشنه حسین بود نه تشنه آب با او که آب را برای حسین می‌خواست نه برای خود با او که آب را برای قهرمان کوچک همان حادثه آفرین بزرگ می‌خواست نه برای خود او آمده بود با عباس باب الحوائج دیگر با او که ماه هاشمیان بود او آمده بود با همه باوفایان زمین با همه دنیا نخواهان دنیا با همه بی‌ریا مردان آزاده با همه از جان گذشتگان جهان و چه اندک بود تعداد آنان و چه زیاد بود تعداد بی‌وفایان دنیا دوست و ریاکاران دور از ایثار اف بر زمین اف بر دنیا و ننگ بر آن مردان نامرد زیاد



بر وجود مقدس آقا اباعبدالله الحسین (ع) و تعجیل در فرج فرزندش آقا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سلامتی و توفیقات روزافزون رهبر عزیزمان امام خامنه ای(دامه برکاته) و پیروزی نهایی اسلام ناب بر کفر جهانی(((صلوات)))



صفحه ۲



#امام_حسین#قیام_عاشورا#کربلا#اربعین#حب_الحسین_یجمعنا#سید_علیرضا_حسینی

https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351بله

https://eitaa.com/seyedalirezahosseiniایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)

۲۳:۲۰

بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
او برای چه آمده بود؟! او آمده بود برای درمان دردهای دردمندان برای نوازش غنچه‌های تشنه و بی‌باغبان برای برطرف کردن اندوه گلیم نشینان خاک او آمده بود برای رسیدگی به حال بی‌ کسان افتاده برای به پا کردن خیمه افتاده عشق برای برافراشتن بیرق پاکدامنی برای سامان دادن حقایق سرگردان او آمده بود برای بستن زخم شاخه‌های شکسته درخت صداقت برای حمایت کردن از رسالت مظلوم‌ترین مذهب برای به پرواز درآوردن مرغان در خود اسیر برای آزاد کردن زندانیان شب برای هدایت کجروان سردرگم او آمده بود برای زنده کردن مردگان متحرک برای دمیدن روح تعهد در جسم‌های بی‌احساس برای روح بخشیدن به جسم‌های تماماً تن او آمده بود برای نشان دادن نشانی دوست به آنان که از دوست نشانی نداشتند به آنان که نشانی دوست را گم کرده بودند به آنان که دشمن را دوست می‌پنداشتند به آنان که دشمن را دوست می‌داشتند او آمده بود برای گفتن حقایق برای افشا کردن ناراستان کج محور برای رساندن واقعیت او آمده بود برای به سلامت عبور دادن انسان از گذرگه‌های مخوف برای گرفتن دست انسان‌های کور به ظاهر بینا برای نجات نفس سرکش انسان از افتادن در دره‌های تاریک تباهی او آمده بود برای امر کردن به معروف و نهی کردن از منکر برای امر کردن به تقدس و نهی کردن از ناپاکی برای امر کردن به تفکر و نهی کردن از بی‌خیالی برای امر کردن به عزت و نهی کردن از ذلت او آمده بود برای روشن کردن چراغ خاموش شده انسانیت برای به یاد آوردن الفبای از یاد رفته مسلمانی برای یاد دادن چگونه زیستن و چگونه مردن او آمده بود برای سیراب کردن کام‌های تشنه نور برای خالی کردن دل‌ها از سیاهی ظلمت برای پر کردن یادها از خدا برای لبریز کردن چشم‌ها از باده عشق برای سوق دادن پاها به سوی صراط المستقیم برای رساندن دست‌ها به آسمان پاک
و ای برادر! با چنین کسی باید چه می‌کردند؟! و سزاوار او چه بود؟!باید چشم‌ها را فرش راهش می‌کردند باید به مژگان غبار از پایش می‌گرفتند باید گرد و خاک پایش را سرمه دیدگان می‌کردند باید به خاک پایش می‌افتادند باید سر بر سرِ پیمان او می‌باختند باید «هل من ناصراً ینصرنی» او را لبیک می‌گفتند باید به فدایش می‌شدند باید هرچه او امر می کرد ، می‌کردند و هرچه او نهی می‌کرد ، نمی‌کردند باید به پای آن سرو روان ، جان را روان می‌کردند باید از خود می‌بریدند و به او می‌رسیدند باید عاشقانه به طواف کعبه وجودش می‌رفتند و پیشانی بر مُهر مِهر او می‌ساییدند



بر وجود مقدس آقا اباعبدالله الحسین (ع) و تعجیل در فرج فرزندش آقا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سلامتی و توفیقات روزافزون رهبر عزیزمان امام خامنه ای(دامه برکاته) و پیروزی نهایی اسلام ناب بر کفر جهانی(((صلوات)))




صفحه ۳


#امام_حسین#قیام_عاشورا#کربلا#اربعین#حب_الحسین_یجمعنا#سید_علیرضا_حسینی

https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351بله

https://eitaa.com/seyedalirezahosseiniایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)

۲۳:۲۰

بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
اما با او چه کردند شب ضمیران دور از نور؟! آبش ندادند راه را بر او بستند از او دل بریدند رو در رویش ایستادند با تیغ به استقبالش آمدند با تیغ به جنگش رفتند با تیغ پیکر مردانه علی اکبرش را پاره پاره کردند در عین بی‌کسی رهایش نمودند دست از یاریش شستند پای از رکابش گرداندند با تیر به پیشوازش آمدند با تیر هدفش گرفتند با تیر گلوی کوچک و نحیف و عطش زده علی اصغرش را نشانه رفتند از یادش بردند بیخیالش گشتند به فکرش نبودند او را از خاطر زدودند جسم پاک یاورانش را به خاک انداختند تن شریف همراهانش را به خون کشیدند بدن نیمه جان قاسمش را پایمال سم اسبان کردند به گفتار صادقانه‌اش گوش ندادند حرف‌های بی‌ریایش را با دل نشنیدند در خطابه‌های خیرخواهانه اش اندیشه نکردند پشتش را خالی کردند پشتش را شکستند آنگاه که دستان علمدار آب آورش را از تن جدا کردند تیغ بر فرق پدرش زدند پهلوی مادرش را شکستند زهر در کام برادرش ریختند سرش را بر سر نیزه کردند خواهرانش را کودکانش را به اسارت درآوردند
اما او برای همیشه ماند چون او آمده بود که بماند و اگرچه رفت با تن بی‌سر این رفتن ماندنی جاودانه بود رفتن او حماسه‌ای بود برای جاودانه ماندن عشق حماسه او برای دین بود نه دنیا برای ارزش بود نه ننگ برای خدا بود نه خود او برای ریختن خون دیگران به عرصه نیامده بوداو برای خون خود دادن به میدان آمده بود چرا که می‌دانست و یقین داشت آن هنگام که عشق در خطر است عاشقانه خون دادن تنها تکلیف است حماسه او از جنس هجوم نبود حماسه او دفاع از حریم و حرمت عشق بود حرمتی که نامحرمان آن را شکسته بودند حماسه او شکستن سکوت صبر بود آن هنگام که دین دنیا شده بود و دنیا دین آن هنگام که ارزش ننگ شده بود و ننگ ارزش آن هنگام که هر حرام حلال انگاشته می‌شد و هر حلال حرام می‌شد فرض حماسه اوپشت پا زدن بر تمام رنگ‌ها بود جز رنگ یک رنگی حماسه او از یاد زدودن تمامی حرف‌ها بودجز حرف تحریف نشده خدا حماسه او دل کندن از همه چیز بود جز یک چیز آن هم مهر عاشق بود به معشوق حماسه او میلاد دوباره عزت بود و مرگ همیشه ذلت حماسه او تکرار بندگی بود در زمین حماسه او آفرینش مجدد عشق ورزیدن عاشق بود به معشوق حماسه او وفا کردن به پیمان ازلی انسان بود با خدا آری حسین با حماسه‌اش تضمین کرد جاودانه ماندن عشق را و تا عشق هست حسین نیز خواهد بود



بر وجود مقدس آقا اباعبدالله الحسین (ع) و تعجیل در فرج فرزندش آقا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سلامتی و توفیقات روزافزون رهبر عزیزمان امام خامنه ای(دامه برکاته) و پیروزی نهایی اسلام ناب بر کفر جهانی(((صلوات)))




صفحه ۴


#امام_حسین#قیام_عاشورا#کربلا#اربعین#حب_الحسین_یجمعنا#سید_علیرضا_حسینی

https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351بله

https://eitaa.com/seyedalirezahosseiniایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)

۲۳:۲۰

بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
بسمه تعالی


بلبل اکنون سویِ گُل برگشته است زائرِ آن عشقِ پرپر گشته است
او چهل روز است از عشقش جداستسخت او دلتنگِ دلبر گشته است
چشمِ او می بارد اما سرخ رنگاو دلش در خون شناور گشته است
داشت روزی بال و پر، حالا ولی_ بلبلی بی بال و بی پر گشته است
کیست این بلبل که از افغانِ اوچشم هایِ سنگ هم تر گشته است؟!
زینب است او؟! ، او که قدش خم نبودسروِ حیدر، مثلِ مادر گشته است
خم شبیهِ مادرش خیرالنسازینب از داغِ برادر گشته است
چشمِ برق از برقِ اشکش ، گشته کورگوشِ رعد از ناله اش ، کر گشته است
هر کدام از واژه هایِ نوحه اششعله ور مانندِ آذر گشته است
گفت زینب :《قبرِ خورشیدم کجاست؟!بی جمالش ، کور خواهر گشته است》
دید یک گودال ، داغش تازه شددید خنجر ، مستِ حنجر گشته است
دید آن جائی که مادر بوسه زد بوسه گاه تیغ و خنجر گشته است
ناگهان زینب دو تا خورشید دید دید شاهِ عشق ، بی سر گشته است
دید دارد می دَوَد ، مانندِ باد حمله ور بر قلبِ لشکر گشته است
آسمان آوار شد ، وقتی که دید_اربا" اربا نعشِ اکبر گشته است
تیرِ تیزی دید ، افغان کرد و گفت: تشنه اینجا ، کُشته اصغر گشته است
دید نعلی ، گفت اینجا قاسمم_پایکوبِ اسب و استر گشته است
پاره مشکی دید ، دنیا تیره شدوای زینب باز مضطر گشته است
یادش آمد ظهرِ عاشورایِ خون دید بی سر ، هر چه افسر گشته است
دید کفتارانِ بزدل زنده اند مرده اما هر تکاور گشته است
گفت :《 تا عباس دارم نیست غمسدِّ کفر، این کوه پیکر ، گشته است
خیمه ام برجاست ، می دانی چرا؟!چون ستونش این صنوبر گشته است》
گشت امیدِ زینب اما ناامید دردِ او ، مافوقِ باور گشته است
خیمه ها را دید زینب شعله ور قلبِ بانو ، شعله ورتر گشته است
دید زینب ، پاره و بی گوشوار گوشِ یک مهپاره دختر گشته است
از سر زنها که چادر رفت ، گفت: 《کشته عباسِ دلاور گشته است》
نوحه خوان زینب ، ملائک سینه زنخونفشان ، چشمِ پیمبر گشته است
ذوالفقارِ تیز را پنهان کنید گوئیا بی تاب ، حیدر گشته است
زینبِ محزون! ، بیا نفرین نکنتَنگ ، خیلی خُلْقِ داور گشته است
کربلا شد بیت الاحزان ای خدا!نو ، غمِ زهرایِ اطهر گشته است
بی رمق افتاده این سو ، جبرئیل آن طرف ، بی هوش زعفر گشته است
آمد اسرافیل ، نالان ، خشمگین عمرِ دنیا ، یارب! آخر گشته است؟!
اربعین است ای خدا! ، یا روزِ حَشْر؟! من گمانم روزِ محشر گشته است

بر وجود مقدس آقا امام حسین(صلوات الله علیه) و‌ حضرت زینب(سلام الله علیها) و تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سلامتی و‌ توفیقات هماره رهبر عزیزمان امام خامنه ای(مدظله العالی) و پیروزی اسلام ناب محمدی بر کفر جهانیدمادم(((((صلوات)))))


#امام_حسین#حضرت_زینب#کربلا#اربعین#طریق_الاقصی#سید_علیرضا_حسینی

https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351بله

https://eitaa.com/seyedalirezahosseiniایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)

۱۷:۰۰

بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
thumbnail
سالروز آغاز امامت و ولایت آخرین ناجی انسان/آن آخرین تبر به دوش بت شکن از نسل خلیل/آن ذخیرهء خدا/آن درهم شکنندهء شوکت ستمکاران/آن ویران کنندهء بنیادهای شرک و نفاق/آن درو کنندهء شاخه های گمراهی/آن محو کنندهء اندیشه های باطل/آن قطع کنندهء ریشه های دروغ/آن نابود کنندهء سرکشان/آن عزت دهندهء دوستان/آن خوار کنندهء دشمنان/آن صاحب روز پیروزی/آن برافرازندهء پرچم هدایت/آن زادهء راه راست/آن فرزند خبر بزرگ/باقی ماندهء خدا در زمین/چشمه زندگی/شمشیر کشیده حق/مِهرِ تابنده در ظُلُماتِ زمین/سرفصلِ شکوفایی انسان/بهارِ مردمان/فصلِ اعتدال خلایق/طراوتِ روزگار/سرسبزیِ دوباره تاریخ/روحِ مذهب/خودِ دین/فرماندهِ کل هستی/یاورِ حقیقت/شورنده بر غیر خدا/درهم شکنندهء کاخ کفر/شمشیرِ تیزِ قهرِ خدا/مرکزِ پیدایش زمان/مدارِ روزگار/محورِ گردونه وجود/پیمانِ تخلف ناپذیر الهی/رحمتِ بی پایان خدا/حافظِ راز های ربوبی/نظام بخشِ دین/خونخواهِ شهیدان/واسطهء بین آسمان و زمین/کانالِ رحمت حق بر خلق/تطهیر کننده زمین/وحدت بخشِ تمام صفوف/احیاگرِ مومنان/نابود کنندهء کافران/درهم شکنندهء جبروت کفر پیشگان/ناجیِ مستضعفان/نورِ خاموشی ناپذیر خدامبارک باد.
بر وجود مقدسش و تعجیل در فرجش(عج)و سلامتی و توفیقات روزافزون نائب بی نظیرش امام خامنه ای (مدظله العالی)دمادم(((صلوات_اللهم عجل لولیک الفرج_صلوات)))

#امام_زمان #امام_خامنه_ای #ظهور#پایان_آمریکا #پایان_اسرائیل #سید_علیرضا_حسینی

https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351بله

https://eitaa.com/seyedalirezahosseiniایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)

۱۵:۰۰

بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
بسمه تعالی

((ما مسلمانان مقصر بوده ایم))


نــقــشــۀ شـــــــومِ روچـیـلـد* آخـر گـرفـتقــــدس را قـــــــومِ سراپا شر ، گـرفـت
تـیـــــرِ مَـکـــرِ ایـن گـــــــروهِ بــی شـرفغـفـلـتِ مـــــــا را گـرفـت آخــــــر هــدف
غـفـلـتِ مـــــــا مـسـلـمـیـــن شـد یـارشـانخــوابِ مـــا کـرد ایـن چـنـیــن بـیـدارشان
غــرقــه در دنــیـــــــــــایِ دون بـودیـم مـامَـسـخِ لـذاتِ زبـــــــــــــــــــون بـودیـم مـا
زرق و بـرقِ زنـدگــــــــــــی زد گـولـمـانکـرد مــــــــــالُ وَ الْـبَـنـون مـشـغـولـمـان
مـــــا کــتـابـی مـثـلِ قــــــــــرآن داشـتـیـمبـهـرِ ظـلـمـت ، مــهــرِ رخـشـان داشـتـیـم
چـشـم از رُخـسـارِ او بـسـتـیـم مـــــــــــــاپـــایِ حـرفِ دیــو ، بـنـشـسـتـیـم مــــــــــــا
مـــــــــــا مـسـلـمــانـان ، مـقـصـر بـوده ایـمچـون بـه قـــــرآن مـا عـمـل نـنـمـو ده ایـم
کـــــو اَشِـــداءُ عَـلَــی الـکُـفــار؟! کــــــو؟!بـا پـلـیـدانِ زمـیــــــــن ، پـیـکـار کــــــو؟!
بـا مـحـمــد واقـعــاً هـسـتـیـم اگــــــــــــــر_پـس چــــــرا هـسـتـیـم دور از یِـکـدِگــر؟!
پـس چــــــرا ایـنـقــدر بـا هـم دشـمـنـیــم؟!چـــــاه بـهـرِ هـم چــــــرا مـا مـی کَـنـیـم؟!
چــــــــــاه بـایـد بـهـرِ دشـمـن کَـنـد و بَـسکَـنـد بـایـد ریـشـۀ هـــــــــر خــار و خَــس
ای مـسـلـمــانـانِ عــالــم! پــیــــــرِ مــــــــا_آیـتِ حـق ، حـضـرتِ روحِ خــــــــــــــــدا_
نـیـم قـرنِ پـیـش مــــــــــی گـفـت: «اتـحـــاد_مــــی دهـد بـنـیــانِ صـهـیــون را بـه بـاد
خــانـِمــانِ دیــــو ، مــــــــی گـردد خـــرابهــــــر کـسـی ریـزد فـقـط یـک سـطـلِ آب
نـیـست اسـرائـیــل ده مـیـلـیــون نـفـــــــرمـــا کـه مــــی بـاشـیـم خـیـلــی بـیـشـتـــر
مـــا کـه رد کـردیـم از مـیـلـیــارد هـــــــماُمَـتِ اسـلام دارد پــــــس چـــــه کـــــــم؟!
مـسـلـمـیــن را سـرزمـیــن آیـا کـم است؟!ثـــــروتِ مـــــا مـسـلـمـیـن آیـا کـم است؟!
شـیـشـۀ عـمـرِ عَـدو ، دستِ شـمـــــــــاستنـفـت آری ، جــانِ صـنـعـت ،مــالِ مـاست
ایـــن هـمـه داریـم و مـــــــی تـرسـیـم بـازنـیـست چـون تَــنـهـی عَـنِ الـمُـنـکـر ، نـمـاز!
آنـچـه کـم داریـم ، ایـمــــــان است و بَـسبـایـد ایـمـــــــان را قــــوی بـنـمــــود ، پـس
چـیـست ایـمـان؟! تـرس تـنـهــــا از خـداتـاخـتـن مـثـلِ شـهـیــــــدِ کــــــــــــربــــلا
از درونِ لاک بــیــــــــــــــــرون آمــــــدنسـویِ حـق فـردا نَـــــه ، اکـنـون آمـــــدن
حــرفِ حـق گـفـتـن ، عـمـل کـردن بـه حـقایـسـتــادن پــــایِ حق ، مـحـکـم ، نـه لـق
حــاکـمــان! ، ای حــاکـمــانِ مـسـلـمـیــــن!تـا بـه کی بـا دشـمــنِ دیـن هـمـنـشـیـن؟!
بـشـکـه بـشـکـه نـفـتـتـان را مـــی خـورنـدسـاده ایـد و جـیـبـتــان را مــــــــــی بُـرنـد
خُــمـــــــــره هـایِ نـفـتـتـان در دسـتـشـانمــی کـنـیـد آخـر چـــرا سـر مـسـتـشـان؟!
تـا بـه کی گـرم از شـمــاهـا پـشـتـشـان؟!بــــــــــــــا سـلاحِ نـفـت ، بـایـد کُـشـتـشـان
مـــــــی تــوان بـا ایــــن سـلاحِ آتـشـیــــندشـمـنـان را کـرد خـاکـسـتـــــر نـشـیــــن
اقـتـصـادِ دشـمـــــــــــنِ شـیـطـان پـرسـتمـی خـورَد بـی نـفـتِ مـا فـوری شـکـسـت
حــاکـمــانِ اُمَـتِ اسـلام! ، پـــــــــــــــــس_زودتـر گـردیـد بــــا هــــــــــم ، هـمـنـفـس
مـتـحـد گـردیـد در حــرف و عـمـلضـدِ اسـرائـیـــل ؛ روباهِ دَغَـل
در سـیــاسـت بــــی کـس و کـارش کـنـیـدراکِـد آری زود بـــــــــــــــــازارش کـنـیـد
یــعــنــــــی اجــــــنــاسِ پـلـیـدش را نَـخَـرنـفـت و گـازت را بــیــــــا آنـجـــــا نَــبَــر
قـطـع کـن هــر ارتـبــاطـــــی هـسـت ، زودبـشـکـن از ایـن پُــــردلـــی ، پُـشـتِ یـهــود
آشـکـارا از فـلـسـطـیـــــــــــــــن دَم زنـیـدآتــــــــش از ایـن غـصـه بـر عـالـم زنـیـد
ای مسلمان! خـواب و خـور دیگر بَس استگُـل بـه زیــــرِ چـکـمـۀ خـار و خَـس است
نـیـست طــــــوفـــان در دلـت بـرپـا چـرا؟!چـیـست فـردا پـــاسُـخـت پـیـشِ خــــــدا؟!
بــــی تـفــاوت هـا ، مـسـلـمــان نـیـسـتـنـدفــاش مـــــی گـویـم کـه انـسـان نـیـسـتـنـد


*روچیلد ؛ خانواده ای یهودی در غرب دارای شهرت ، ثروت و قدرت افسانه‌ای آن‌ها که مترادف با صهیونیسم بین‌المللی هستند تمام غرب را زیر کنترل خود دارند. اسرائیل زائیده قدرت آنهاست و بخشی از تملک آنها

#هفته_وحدت#مسلمانان#فتح_قدس#سید_علیرضا_حسینی

https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351بله
https://eitaa.com/seyedalirezahosseiniایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)

۱۲:۰۹

بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
thumbnail

۲۱:۴۰

بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
thumbnail
بسمه تعالی

یقین دارم که ایران می شود پیروزِ این بازیتَهَمْتَن بگذرد با قدرت از خوانِ غنی سازی
در این بازیِ جنگِ حقّ و باطل ؛ گرچه این بازی_نباشد بازی ، اما هرگز ای ایران! نمی بازی
بنازم مشتِ پولادینت ای ایرانِ غیرتمند!تو بر پوزِ پلیدِ یاوه گویان ، خوب می تازی
فراری از وظیفه ، جمعِ سربازانِ این دنیابه هر پُست و به هر بُرْجَک ، فقط ایران! تو سربازی
کلاغ از شوقِ مُرداری ، پَرِ پرواز می بنددتو عشقِ آسمان داری ، عقابِ اوجْ پروازی
جهان مرده است و روحِ این جهان ، تنها توئی ایران!تو جانی پاک ، باید در تنِ مَیِتْ بیندازی
به عشقِ کُشتهء راهِ عدالت ، حضرتِ حیدرلَوای عدل و دادش را ، تو در عالَم برافرازی
چه راحت غرب ، حُکامِ عرب را ، مُفت می دوشدتو شیری ، کی شبیهِ گاوهایِ غربِ سگبازی
سرت بالاست یار و یاورِ تنهایِ مظلومان!تمامِ مدعیان خوار و تنها تو سرافرازی
نماندی پایِ غزه ، مثلِ حرافان ، فقط با حرفتو با جان آمدی ای قهرمان! تا سر بپردازی
تو سیلی ها زدی ، اما به رویِ پاست ، آمریکاخوشا افتادنش با سیلیِ آخر که بنوازی
بیا موسی و هم‌ یعقوب را خوشحال کن دیگر تو پتکِ مرگِ این قومِ بنی ایرادِ لجبازی
نمانده چیزی از عمرِ پلیدِ غرب و اسرائیلبه زودی می رسد یک‌ شرزه شیرِ سگبراندازی
دلِ دنیا گرفت از قار قارِ شومِ غربی هابخوان ایران! بخوان ، زیرا هَزارِ نغمه پردازی



تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان (عج) که ان شاءالله آقا هر چه سریع تر تشریف بیاورند و چشم جهانیان را به جمال زیبایشان روشن کنند و سلامتی و توفیق روز افزون رهبر عزیزمان ، امام خامنه ای(مدظله العالی) که حضرت ایشان پرچم را با دست مبارکش به دستان پر از خیر و برکت آقا صاحب الزمان بدهند ، دمادم ((صلوات))


#امام_زمان #امام_خامنه_ای #امام_امت #مقام_عظمای_ولایت#حضرت_آقا #سیدنا_القائد #ایران #ای_کشور_خدائی #ای_ایران #فدائی_رهبرم #مرگ_بر_آمریکا #مرگ_بر_اسرائیل#پایان_اسرائیل#پایان_آمریکا#سید_علیرضا_حسینی
https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351بله

https://eitaa.com/seyedalirezahosseiniایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)

۰:۲۱

بازارسال شده از سید علیرضا حسینی
بسمه تعالی


زنی را می شناسم ، اِنـس و جن ، کُلْ ، گردِ بامِ اوتـمـامـی تا کـمـر خَـم ، پـیـشِ شــمــشــادِ مـقـامِ او
فـقـط جِـبـریـل جـاروکـارِ بیـتـش نـیـست ای مـردم!هــمــه کـــروبــیــانِ عـــالَــــــمِ بـــالا ، غــلامِ او
به خوبان داده حق ، مِی وعده فردا ، لاکِن این بانو_کُــنَـد فـوری نـظـر ، وعـده نـبــــاشـد در مـرامِ او
چه می گویی تو از بلقیس و از آن تختِ چوبینش؟!بـبـیـن خـاتـونِ مـــا را ، عـرش ، فـرشِ زیـر گـامِ او
نـجـس باشد مـیِ انـگـور ، شُربِ پــاک مـی خـواهـی_دلِ بـی بـی به دست آور ، که لـبـریـز است جـامِ او
اصـالـت را بـبـیـن ، اجـدادِ پـــاکـش را تـمـاشـا کـنمـحـمــد ، مـرتـضـی ، زهــرا ، نـیــاکـانِ بِـنـامِ او
نـیــاکـانـش کـه دانـسـتـی ، بـبـیــن پــس والـدیـنـش راپدر، موسَی ابْـنِ جعفر، نَـجـمـه خاتون است مامِ او
کـلاسِ کـَظـْم و صـبـرِ ایـن پـدر ، پُـر بـود از مـوسـیهـزار ایــــــــوب دیـدم ، جــزءِ شـاگـردانِ عــامِ او
هـزاران قـطـرۀ بـاران ، یـکـیـشـان می شود لـوءلـوءحــســابـــــی هـسـت در کـارِ خـداونـد و نـظـامِ او
از ایـن والا پـدرْ مـادرْ ، بـه بـار آیـد چـنـیـن دخــتــــرکـه مــریــــــم آرزومـنـد است گـردد هــمکـلامِ او
زمـان ، ایـن آرزو را داشت تـا مـانـنـدِ ایـن بـــی بـــیپـس از وِی بـاز هـم آرَد ، ولـی شـد تـلـخ ، کـامِ او
کـجــا رفـتـنـد خـفـاشـان؟! درونِ گـــوری از ظـلـمـتولی ایـن طـائـرِ قُدسی ، چـراغـان صبح و شامِ او
چـنـان ایـن عـارفـه ، هـمـچـون علی ، تی پا به دنـیـا زدحـلالِ ایـن جــهـــــــان هـم شد خـداونـدا! حـرامِ او
خدا از قـلـه اش ، چون دید جاری سـیـلِ عـصـمـت رادرونِ گـوشِ پـــــاکــان گـفـت: «شد معصومه نامِ او»
بـرادر داشت او خـیـلـی ، ولــــی سـمـتِ رضـا آمـدبـرایِ ایـنـکـه بـود آن بــــی نـظـیـر آقـا ، امـامِ او
مــیــــــــانِ آن هـمـه مُـشـکِ خُتن ، بـویِ ولایـت رابه سرعت داد تـشـخـیـص ، آفرین هـا بر مَـشـامِ او
بـمـیـرم ، دانـه هـایِ اشـکِ بـانـو بــــــود تـسـبـیحـشوَ اســـمِ اعـظــــــمِ حـق ؛ «یـارضـا» ، ذکـرِ مُـدامِ او
به دنـبــــالِ امــــامِ خـویـش ، تـا قـافِ بــلا پَـــــــر زدفـقـط غم بود هـمـچـون عـمـه اش زیـنـب ، طعامِ او
به نـزدِ پـخـتـگـانِ حـضـرتِ حـق ، عشق یـعـنـی غمنـه غـم هـایــی کـه بـاشـد در دلِ عـشـاقِ خــامِ او
غـمِ دنــیـــــــــا نـدارد سـیـنـۀ سـوزان ، اگــــر دارد_نـبـاشـد سـیـنـه ای سـوزان ، بِـکُــن زود انـهـدامِ او
اگـر کـــوهــی ، ولایـت را بـدارد دوست چـون مـیـثـمبـپـاشَـد از هـــم آری ، تـار و پــــود و انـسـجـامِ او
فدایِ آن عـلـی هـمـسـر ، فدایِ ایـن عـلـی خــواهــرعـلـی را هـر کـه عاشق شد ، نـپـرسـیـد از دوامِ او
بـبـیــن بـانـویِ مـا دنـبــــالِ دنـیـــــــا بـود یـا مـولا؟!بـیــا آویــزۀ گـوشِ دلِ خــود کُـــن پــیــــــــــامِ او
اگـــر مَـــحــرم شـدی ، بـانـو دهـد پـاسخ سـلامـت راچـگـونـه بـشـنَـوَد هـرگوشِ نـامَــحــرم ، سـلامِ او؟!
دلِ وحـشــــی نـشـد اهـلـی ، بـه آب و رنـگِ ایـن و آنبـنـازم عــشــقِ این بانو که وحـشـی گشت رامِ او
خـدایــا! در دل انـدازش ، نـسـازد لـحـظـه ای بـازشغـزالِ وحــشــــــــیِ دل را کـه افـتــاده بـه دامِ او
خـدا مــی دانـد و آلش کـه ایـن بـانـو کـه مــی بـاشـدمـنِ نـاقـص کـجــا و شـرحِ فـضـلِ نـاتـمـــامِ او؟!
مـی آیـد آخـریـن مـردی که او را عـمـه مـی خـوانـدقـیـامـت مـی شـود بـر پـا تـو گـویــی از قـیـامِ او
عـلـی یـکبـارِ دیـگــر مـی شـود تـکـرار در دنـیـــــادوبـاره حــیــدر و آن ذوالـفـقــارِ بــــــی نـیــامِ او
بـسـاطِ ظـلـم را آن تـکــســــــــــوارِ نــور بـرچـیـنـدنـمـانَـد هـیـچ مـظـلــومــی که نَـگـْرِفـت انـتـقـامِ او
به مهدی ختم شد ایـن شعر ، شاعر را نگاهی کن_تو را سـوگـنـد بی بی جان! به این حُسنِ خـتـامِ او


شهادت بزرگ شفیعهء محشر ، عمهء با کرامت آقا صاحب الزمان(عج) ، حضرت فاطمه معصومه(س) تسلیت و تعزیت باد.بر وجود مقدسشان و تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان (عج) ، دمادم((((صلوات))))
#امام_زمان #حضرت_معصومه #شهادت_حضرت_معصومه#سید_علیرضا_حسینی

https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351بله

https://eitaa.com/seyedalirezahosseiniایتا
لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)

۶:۳۷