عکس پروفایل آیه روزآ

آیه روز

۱۴۱عضو

۲۶ شهریور

آیه ی روز :وَنَادَىَ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَاعراف - ٥٠و دوزخیان، بهشتیان را صدا می‌زنند که: «(محبّت کنید) و مقداری آب، یا از آنچه خدا به شما روزی داده، به ما ببخشید!» آنها (در پاسخ) می‌گویند: «خداوند اینها را بر کافران حرام کرده است!»نکته ها: یكى از نام هاى قیامت، «یوم التّناد» است. یعنى روزى كه نداها بلند و استمداد و فریاد در كار است و بهشتیان و دوزخیان همدیگر را صدا مى زنند.پیام ها: - بهشتیان و دوزخیان با یكدیگر گفتگو دارند و صداى یكدیگر را مى شنوند. «و نادى ...» - اوّلین درخواستِ دوزخیان، آب است. «من الماء...» - آنان كه در دنیا توشه اى براى آخرت برندارند، در قیامت دست گدایى و نیازشان پیش همه دراز است. «افیضوا علینا من الماء...» - ناله مجرمان در قیامت، بى فایده است. «انّ اللّه حرّمهما» - نعمت هاى آخرت، مخصوص مؤمنان است. «حرّمهما على الكافرین» - خداوند و بهشتیان بخیل نیستند، ولى كیفر كافرانى كه در دنیا مؤمنان فقیر را اذیّت مى كردند، تحریم نعمت ها در قیامت است. «حرّمهما على الكافرین»
https://ble.ir/shahri1346

۴:۳۵

۲۷ شهریور

آیه ی روز :يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُفاطر - ١٥ای مردم شما (همگی) نیازمند به خدائید؛ تنها خداوند است که بی‌نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است!نکته ها: دعوت خدا از مردم، نشانه ى نیاز او به مردم نیست. همان گونه كه اگر گفتیم مردم خانه هاى خود را رو به خورشید بسازند، این دعوت نشانه ى نیاز خورشید به ما نیست، بلكه نشانه ى نیاز ما به نور است. «انتم الفقراء الى اللّه» یكى از راه هاى مبارزه با غرور و تكبّر، دعوت انسان به درگاه خداست تا انسان به ضعف و جهل و فقر و نیاز خود پى ببرد. «انتم الفقراء»پیام ها: - هیچ كس از خدا بى نیاز نیست. «یا ایّها النّاس» - همه ى موجودات فقیرند، لیكن چون انسان ادّعا و سركشى مى كند باید مهار شود. «یا ایّها النّاس» - نقش واسطه ها و وسایل و علل را قبول داریم، امّا تمام اسباب و علل نیز در تأثیرگذارى به او محتاجند. «هو الغنّى» - غنّى واقعى و مطلق و كامل، تنها اوست. «واللّه هوالغنّى» - معمولاً اغنیا، محبوب نیستند و در تیررس جسارت ها، حسادت ها، رقابت ها و سرقت ها هستند امّا خداوند، غنى حمید است. «واللّه هوالغنّى الحمید» - خداوند غناى خود را در راه رفع نیاز و نفع مخلوقات به كار مى برد و لذا مورد ستایش است. «الغنى الحمید»
https://ble.ir/shahri1346

۴:۲۵

۲۸ شهریور

آیه ی روز :يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْمحمد - ٧ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری می‌کند و گامهایتان را استوار می‌دارد.نکته ها: انسان، موجودى محدود است و نصرت و یارى او از راه خدا نیز محدود؛ ولى خداوند بى نهایت است و نصرت او برخاسته از قدرت نامحدود. خداوند چند چیز را در گرو چند چیز بر خود لازم كرده است: - توجّه و یادكردش را در گرو یادكرد انسان. «فاذكرونى اذكركم» - نصرت ویاریش را در گرو یارى انسان. «ان تنصروا اللّه ینصركم» - بركت و ازدیاد را در گرو سپاسگزارى انسان. «لئن شكرتم لازیدنّكم» - وفاى به عهدش را در گرو وفادارى انسان. «اوفوا بعهدى اوف بعهدكم» حضرت على علیه السلام مى فرماید: اگر خدا را یارى كنید، خداوند شما را یارى مى كند و گام هاى شما را استوار مى سازد... خداوند از روى خوارى و ناچارى از شما نصرت ویارى نمى خواهد... او از شما یارى خواسته در حالى كه خود عزیز و حكیم است و سپاهیان آسمان ها و زمین به فرمان او هستند. نصرت خواهى و استقراض الهى براى آن است كه شما را بیازماید و بهترین عامل به نیكى ها را مشخص سازد.پیام ها: - لازمه ى ایمان، اقدام عملى در جهت نشر و گسترش دین الهى است. «یا ایها الّذین آمنوا ان تنصروا اللّه...» - جهاد با كفّار محارب، یكى از مصادیق یارى دین خداوند است. «فضرب الرقاب... ان تنصروا اللّه...» - پاداش و كیفر الهى، با عملكرد انسان همگون است. «تنصروا اللّه ینصركم» - هركس با فكر، زبان و عمل خویش، دین اسلام را یارى كند، خداوند نیز او را حمایت مى كند. «ان تنصروا اللّه ینصركم» - دریافت الطاف الهى، به تلاش انسان بستگى دارد. «ان تنصروا اللّه ینصركم» (انتظار نصرت خداوند بدون تلاش و كوشش، توقّعى نابجاست.) - در میان امدادهاى الهى، ثابت قدم بودن، برجسته ترین آنهاست. (بعد از نصرت الهى نام پایدارى آمده است.) «ینصركم و یثبّت اقدامكم» - پاداش هاى الهى بیش از عملكرد ما است. «ان تنصروا اللّه ینصركم و یثبّت اقدامكم»
https://ble.ir/shahri1346

۶:۱۷

۲۹ شهریور

آیه ی روز :اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُّعْرِضُونَانبیاء - ١حساب مردم به آنان نزدیک شده، در حالی که در غفلتند و روی گردانند!نکته ها: سؤال: با توجّه به اینكه معناى «غفلت» بى توجّهى نسبت به چیزى، و معناى «اِعراض» روى گرداندن با توجّه از چیزى است، پس چگونه كه در آیه غفلت واعراض در كنار هم مطرح شده اند؟ پاسخ: غفلت و بى توجّهى دو گونه است: الف: غفلتى كه شخص با هشدار بیدار مى شود. ب: غفلتى كه مقدّمه ى اعراض است، یعنى شخصِ غافل نمى خواهد بیدار شود. همچون كسى كه خودش را به خواب زده كه با صدا زدن نیز چشم خود را باز نمى كند. از آنجا كه غالب مردم از معاد و حساب غافلند، خداوند این غفلت را به همه مردم نسبت داده است وگرنه همیشه گروهى از مردم، استثنا هستند. در آیه 97 همین سوره، به اقرار به غفلت از زبان خود مردم نیز اشاره شده است. «یا ویلنا قد كنا فى غفلة من هذا» نگاهى به مسئله حساب در روز قیامت آنچه از آیات بدست مى آید این است كه: - همه ى افراد مورد سؤال قرار مى گیرند. «فلنسئلنّ الّذین ارسل الیهم ولنسئلنّ المرسلین» - همه ى اعمال مورد محاسبه واقع مى شود. «لتُسئلنّ عما كنتم تعملون» - همه ى احوال مورد رسیدگى قرار مى گیرد. «اِن تبدوا ما فى انفسكم او تخفوه یحاسبكم به اللّه» - از همه ى اعضاى بدن انسان سؤال خواهد شد. «اِنّ السّمع و البصر و... كلّ اولئك كان عنه مسئولا» - از نعمت هاى الهى سؤال مى شود. «و لتسئلنّ یومئذٍ عن النعیم» - همه كارها را در هر كجا و به هر اندازه كه باشد حاضر خواهند ساخت. «ان تك مثقال حبةّ من خردل فتكن فى صخرة» در اوّلین سؤال، از نماز خواهند پرسید و به حساب امور مهمى چون، جوانى، عمر، راه كسب درآمد و هزینه ى آن و بویژه مسأله ى رهبرى و ولایت خواهند پرداخت وهمین بس كه خداوند، خود، حسابرس خواهد بود. «كفى بناحاسبین»پیام ها: - حسابرسی مردم قطعى است. «اقترب» (بكار رفتن فعل ماضى به جاى مضارع، نشانه ى قطعى بودن است.) - قیامت و زمان حسابرسى را دور نپنداریم. «اقترب» - حساب، براى همه انسان هاست. «للناس» - نظم وحساب، لازمه ى یك زندگى كامل است. «حسابهم» (انسان، پدیده اى تصادفى نیست، بلكه موجودى هدفدار و بر مبناى حساب و محاسبه است.) - گاهى باید براى جذب حواسها، سخن را كوبنده و هشدار دهنده آغاز كرد. سوره با جمله «اقترب للناس حسابهم» شروع شده است. - این حساب است كه به سراغ انسان ها مى آید، هر چند آنان از حساب، غافل باشند ویا از آن بگریزند. «اقترب للناس حسابهم» ونفرمود: «اقترب الناس الى حسابهم» - غفلت، زمانى خطرناك است كه بر اساس بى اعتنایى باشد. «غفلة معرضون»
https://ble.ir/shahri1346

۶:۴۵

۳۰ شهریور

آیه ی روز :وَأَنِيبُوا إِلَىَ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَزمر - ٥٤و به درگاه پروردگارتان بازگردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید، سپس از سوی هیچ کس یاری نشوید!نکته ها: آیه ى قبل، از رحمت و مغفرت الهى خبر داد تا زمینه را براى بازگشت مردم فراهم كند و این آیه فرمان توبه و انابه مى دهد و براى آن كه ضرورت توبه و بازگشت را بیان كند خطر عذاب را مطرح كرده است.پیام ها: - توبه، شرط بهره مند شدن از آمرزش الهى است. «یغفر الذنوب جمیعاً... انیبوا» - توبه باید همراه با تسلیم باشد وگرنه نفاق است. «انیبوا - اسلموا» - مغفرت الهى، مشروط به تسلیم شدن و پیروى از دستورات الهى است.«اسلموا» - فرصت ها را غنیمت شمریم كه توبه پیش از آمدن عذاب پذیرفته مى شود. «من قبل ان یأتیكم العذاب» - جز بازگشت به درگاه خدا هیچ راهى براى نجات و رسیدن به نصرت الهى در كار نیست. «ثمّ لا تنصرون»
https://ble.ir/shahri1346

۹:۰۹

۳۱ شهریور

آیه ی روز :يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَحشر - ١٨ای کسانی که ایمان آورده‌اید از (مخالفت) خدا بپرهیزید؛ و هر کس باید بنگرد تا برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده؛ و از خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است!نکته ها: فرمان تقوا در این آیه تكرار و تأكید شده است كه علاوه بر تأكید، مى تواند معانى متعدّدى داشته باشد، از جمله: 1. تقواى اول مربوط به اصل كار و تقواى دوم مربوط به كیفیّت آن باشد. 2. تقواى اول مربوط به انجام كار خیر و تقواى دوم مربوط به ترك محرمات باشد. 3. و شاید تقواى اول مربوط به توبه از گذشته و تقواى دوم مربوط به ذخیره آینده باشد. در روایات مى خوانیم: با نیمى از یك دانه خرما، یا اگر ندارید با سخنان خوب، دل هایى را شاد كنید تا در قیامت كه خداوند مى پرسد: من به تو چشم و گوش و... دادم چه ذخیره اى فرستادى، شرمنده نباشید. زیرا در آن روز بعضى به هر سو مى نگرند، ولى ذخیره اى كه وسیله نجاتشان باشد از پیش نفرستاده اند.پیام ها: - ایمان، زمینه تقوا و شرط ثمر بخشى ایمان، داشتن تقوا است. «یا أیّها الّذین آمنوا اتّقوا» - به امید كار خیر وارثان نباشیم، هركس به فكر قیامت خود باشد. «ولتنظر نفس ما قدّمت لغد» - در آنچه به عنوان عمل صالح ذخیره مى كنیم، دقّت كنیم. «ولتنظر نفس ماقدّمت» - محاسبه نفس لازم است. «و لتنظر نفس» (اگر امروز دقّت نكنیم، دقّت فردا سبب شرمندگى خواهد بود. «یوم ینظر المرء ما قدّمت یداه و یقول الكافر یا لیتنى كنت ترابا» - قیامت، نزدیك است. «لغد» (چنانكه در جاى دیگر نیز مى فرماید: «انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا» - آینده نگرى و عاقبت اندیشى، لازمه ى ایمان است. «ما قدّمت لغد» - تقوا، زمینه محاسبه نفس و محاسبه نفس، سبب رشد و تقویت تقوا است. («و لتنظر نفس» میان دو «اتّقوا اللّه» قرار گرفته است). - هیچ كس در هیچ مرحله اى خود را ایمن نداند. «یا أیّها الّذین آمنوا اتقوا اللّه... و اتقوا اللّه» - ایمان به خبیر بودن خداوند، عامل تقوا است. «واتقوا اللّه... ان اللّه خبیر»
https://ble.ir/shahri1346

۷:۴۱

۱ مهر

آیه ی روز :وَسَارِعُوا إِلَىَ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَآل عمران - ١٣٣و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتی که وسعت آن، آسمانها و زمین است؛ و برای پرهیزگاران آماده شده است.نکته ها: گروهى از دانشمندان اسلامى، عقیده دارند كه بهشت و دوزخ هم اكنون وجود دارند و یكى از دلایل آنان همین آیات «اُعدّت للمتّقین» یا «اُعدّت للكافرین» است. آمرزش گناه، كار الهى است و مراد از سرعت به سوى مغفرت، سرعت به سوى كارى است كه مغفرت را بدنبال داشته باشد. در این آیه، كلمه ى «عَرض» به معناى وسعت است، نه كلمه اى در برابر طول. حضرت على علیه السلام در تفسیر این آیه فرمودند: «سارِعُوا الى اداء الفَرائِض» به انجام تكالیف الهى سرعت كنید.پیام ها: - سرعت در كار خیر، ارزش آن را بالا مى برد. «سارعوا» - اوّل بخشیده شدن، سپس بهشت رفتن. «مغفرة... جنّة» - آمرزش گناه مردم، از شئون ربوبیّت الهى است. «مغفرة من ربّكم» - سرعت در توبه، لازم است. «سارعوا الى مغفرة» - لازمه ى سرعت به سوى بهشت متّقین، قرار گرفتن در زمره ى متّقین است. «جنّة... اُعدّت للمتقین»

https://ble.ir/shahri1346

۱۳:۵۰

۲ مهر

آیه ی روز :وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَبقره - ١٨٦و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا می‌خواند، پاسخ می‌گویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)!نکته ها: برخى افراد از رسول خدا صلى الله علیه وآله مى پرسیدند: خدا را چگونه بخوانیم؟ آیا خدا به ما نزدیك است كه او را آهسته بخوانیم و یا اینكه دور است كه با فریاد بخوانیم؟! این آیه در پاسخ آنان نازل شد. دعا كننده، آنچنان مورد محبّت پروردگار قرار دارد كه در این آیه، هفت مرتبه خداوند تعبیر خودم را براى لطف به او بكار برده است: اگر بندگان خودم درباره خودم پرسیدند، به آنان بگو: من خودم به آنان نزدیك هستم وهرگاه خودم را بخوانند، خودم دعاهاى آنان را مستجاب مى كنم، پس به خودم ایمان بیاورند ودعوت خودم را اجابت كنند. این ارتباط محبّت آمیز در صورتى است كه انسان بخواهد با خداوند مناجات كند. دعا كردن، همراه وهمرنگ شدن با كلّ هستى است. طبق آیات قرآن، تمام هستى در تسبیح و قنوت هستند؛ «كلّ له قانتون» و تمام موجودات به درگاه او اظهار نیاز دارند؛ «یَسئله مَن فى السموات والارض» پس ما نیز از او درخواست كنیم تا وصله ى ناهمگون هستى نباشیم. قرآن درباره دعا سفارشاتى دارد، از آن جمله: - دعا و درخواست باید خالصانه باشد. «فادعوا اللّه مخلصین له الدین» - با ترس و امید همراه باشد. «وادعوه خوفاً وطمعاً» - با عشق و رغبت و ترس توأم باشد. «یدعوننا رغباً و رهباً» - با تضرّع و در پنهانى صورت بگیرد. «ادعوا ربكم تضرعاً و خفیة» - با ندا و خواندنى مخفى همراه باشد. «اذ نادى ربّه نداء خفیاً» در اصول كافى، صدها حدیث در اهمیّت، نقش وآداب دعا، توجّه واصرار وذكر حاجت ها هنگام دعا ودعاى دسته جمعى وایمان به استجابت آن آمده است. سؤال : چرا گاهى دعاى ما مستجاب نمى شود؟ پاسخ: عدم استجابت دعاى ما به خاطر شرك یا جهل ماست. در تفسیر المیزان مى خوانیم كه خداوند در این آیه مى فرماید: «اجیب دعوة الداع اذا دعان» خودم اجابت مى كنم دعا كننده اى را كه فقط مرا بخواند و با اخلاص تمام، از من طلب خیر كند. پس اگر دعا مستجاب نشد، یا به جهت آن است كه ما از خداوند خیر نخواسته ایم، و در واقع براى ما شرّ بوده و یا اگر واقعاً خیر بوده، خالصانه و صادقانه از خداوند درخواست نكرده ایم و همراه با استمداد از غیر بوده است. و یا اینكه استجابت درخواست ما، به مصلحت ما نباشد كه به فرموده روایات، در این صورت به جاى آن بلایى از ما دور مى شود ویا براى آینده ما یا نسل ما ذخیره مى شود.پیام ها: - دعا در هرجا ودر هر وقت كه باشد، مفید است. چون خداوند مى فرماید: من نزدیك هستم. «فانّى قریب» - خداوند به ما نزدیك است، ولى ما چطور؟ اگر گاهى قهر او دامن ما رامى گیرد، به خاطر دورى ما از خداوند است كه در اثر گناهان مى باشد. «فانّى قریب» - استجابت خداوند دائمى است، نه موسمى. «اُجیب» نشانه ى دوام است. - با آنكه خدا همه چیز را مى داند،امّا دعا كردن وظیفه ى ماست. «فلیستجیبوا لى» - دعا آنگاه به اجابت مى رسد كه همراه با ایمان باشد. «فلیؤمنوا بى» - دعا، وسیله ى رشد و هدایت است. «لعلّهم یرشدون» آنچه از اوقات مخصوصه، یا اماكن مقدّسه براى دعا مطرح شده براى فضیلت است، نه انحصار به آن ایام و یا اختصاص به آن امكنه.
https://ble.ir/shahri1346

۸:۱۱

۳ مهر

آیه ی روز :قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىَ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُزمر - ٥٣بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.نکته ها: آیات قبل تهدیدى براى افراد مغرور بود و این آیه به گناهكاران پشیمان بشارت مى دهد. در تمام كلمات این آیه لطف و مهر الهى نهفته است: 1. پیام بشارت را رسول خدا صریحاً اعلام كند. «قل» 2. خداوند انسان را مخاطب قرار داده است. «یا» 3. خداوند همه را بنده ى خود و لایق دریافت رحمتش دانسته است. «عبادى» 4. گناهكاران بر خود ستم كرده اند و به خدا ضررى نرسانده اند. «اسرفوا على انفسهم» 5. یأس از رحمت، حرام است. «لا تقنطوا» 6. رحمت او محدود نیست. «رحمة اللّه» («رحمة اللّه» به جاى «رحمتى» رمز جامعیّت رحمت است، چون لفظ «اللّه» جامع ترین اسم اوست). 7. وعده ى رحمت قطعى است. «انّ اللّه» 8. كار خداوند بخشش دائمى است. «یغفر» 9. خداوند همه ى گناهان را مى بخشد. «الذنوب» 10. خداوند بر بخشش همه ى گناهان تأكید دارد. «جمیعاً» 11. خدا بسیار بخشنده و رحیم است. «انّه هو الغفور الرحیم» خداوند با این همه رأفت و مهربانى اعلام مى كند كه تهدیدهاى آیات قبل، براى تربیت انسان هاست نه انتقام و كینه. در فرهنگِ قرآن، اسراف معناى وسیعى دارد كه علاوه بر اسراف در مال، شامل اسراف در نفس و جان نیز مى شود. بدین معنى كه انسان در بهره گیرى از استعدادها و ظرفیّت هاى وجودى خود از حدّ اعتدال خارج شده و دچار افراط و تفریط گردد. مراد قرآن از اینكه مى فرماید: خداوند همه گناهان را مى بخشد، آن نیست كه انسان گناه كند و بگوید خدا مى آمرزد، بلكه مراد آن است كه همه گناهان هر قدر هم بزرگ باشند قابل آمرزش است و نباید از رحمت الهى مأیوس بود و طبیعتاً راه دریافت آمرزش الهى، توبه و جبران گناه است كه در آیه بعد آمده است.پیام ها: - قوانین و احكام الهى در حد اعتدال است و نافرمانى مردم، تجاوز از حدّ اعتدال است. «اسرفوا على انفسهم» - در بخشش الهى نوع گناه و مقدار آن تفاوتى ندارد. «الذنوب جمیعاً» - یأس از رحمت الهى جایز نیست. «لا تقنطوا» - آمرزش گناه اقتضاى رحمت خداوند است. «رحمة اللّه انّ اللّه یغفر» - امید به مغفرت زمینه آمرزش است. «لا تقنطوا... انّ اللّه یغفر» - این خداوند است كه همه لغزش ها را مى بخشد. «انّه هو الغفور» به جاى «انّه الغفور»
https://ble.ir/shahri1346

۵:۰۲

۴ مهر

آیه ی روز :لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَىَ جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَحشر - ٢١اگر این قرآن را بر کوهی نازل می‌کردیم، می‌دیدی که در برابر آن خاشع می‌شود و از خوف خدا می‌شکافد! اینها مثالهایی است که برای مردم می‌زنیم، شاید در آن بیندیشید!پیام ها: - یكى از شیوه هاى تربیت، توبیخ غیر مستقیم است. «لو أنزلنا هذا القرآن... تلك الامثال نضربها...» - قرآن، كتاب الهى، كمبودى ندارد، مردم قابلیّت لازم را ندارند. «لو أنزلنا هذا...» - استفاده از تمثیل در بیان حقایق معنوى، شیوه اى قرآنى است. «لو أنزلنا هذا القرآن على جبل...» - چگونه است كه كوه با آن صلابت، در برابر عظمت قرآن خاشع است، امّا قلب برخى انسان ها، از سنگ سخت تر؟ «لو أنزلنا هذا القرآن على جبل لرأیته خاشعاً...» - هستى، شعور دارد. اگر قرآن بر كوه نازل مى شد، خشوع و خشیت از آن ظاهر مى گشت. «لرأیته خاشعاً متصدّعاً من خشیة اللّه» - امثال و تمثیلات قرآنى، نیاز به تدبّر و تفكّر دارد و گرنه به درستى درك نمى شود. «تلك الامثال نضربها للنّاس لعلّهم یتفكّرون»
https://ble.ir/shahri1346

۶:۲۹

۵ مهر

آیه ی روز :رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِآل عمران - ١٩٣پروردگارا! ما صدای منادی (تو) را شنیدیم که به ایمان دعوت می‌کرد که: «به پروردگار خود، ایمان بیاورید!» و ما ایمان آوردیم؛ پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بدیهای ما را بپوشان! و ما را با نیکان (و در مسیر آنها) بمیران!نکته ها: شاید مراد از «ذنوب» گناهان كبیره باشد و مراد از «سیّئات» گناهان صغیره، چنانكه در آیه ى شریفه «ان تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفّر عنكم سیّئاتكم...» «سیّئات» در برابر «كبائر» آمده است. و ممكن است مراد از «سیّئات» آثار گناه باشد. در برابر خردمندانى كه دعوت ایمان را اجابت كرده و مى گویند: «سَمِعنا»، افرادى هستند كه نسبت به این دعوت بى اعتنایى مى كنند و در قیامت با حسرت تمام مى گویند: «لوكنّا نسمع او نعقل ما كنّا فى اصحاب السعیر»پیام ها: - خردمندان، آماده ى پذیرش حقّ هستند و در كنار پاسخگویى به نداى فطرت، به نداى انبیا، علما و شهدا پاسخ مى دهند. «انّنا سمعنا منادیاً ینادى للایمان...» - استغفار و اعتراف، نشانه ى عقل است. «اولواالالباب... ربّنا فاغفر لنا» - از آداب دعا كه زمینه ى عفو الهى را فراهم مى كند، توجّه به ربوبیّت الهى است. «ربّنا فاغفر لنا» - ایمان، زمینه ى دریافت مغفرت است. «امنّا، فاغفر لنا» - دیگران را در دعاى خود شریك كنیم. «فاغفر لنا» - پرده پوشى وعفو، از شئون ربوبیّت واز شیوه هاى تربیت است. «ربّنا... كفّرعنّا» - مرگِ انسان با اراده الهى است. «توفّنا» - خردمندانِ دوراندیش، مرگ با نیكان را آرزو مى كنند و به فكر حسن عاقبت هستند. «توفّنا مع الابرار» - ابرار مقامى دارند كه خردمندان آرزوى آن را مى كند. «اولواالالباب...توفّنا مع الابرار»
https://ble.ir/shahri1346

۴:۵۰

۶ مهر

آیه ی روز :فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌمائده - ٣٩اما آن کس که پس از ستم کردن، توبه و جبران نماید، خداوند توبه او را می‌پذیرد؛ (و از این مجازات؛ معاف می‌شود، زیرا) خداوند، آمرزنده و مهربان است.نکته ها: در اسلام، مجازات در كنار ارشاد و تربیت و رحمت است. در آیه ى قبل، كیفر سارق بیان شد، اینجا دعوت به توبه به درگاه خداى غفور و اصلاح بدى هاست كه سبب مى شود تا خداوند لطفش را به بنده باز گرداند. اگر سارق پیش از دستگیرى توبه كند و مال را پس دهد، هم در دنیا بخشیده مى شود و هم در آخرت، ولى پس از دستگیرشدن، حد اجرا مى شود ونقش توبه تنها براى قیامت است. در حدیث آمده است: سارقى كه دستش قطع شده بود، از پیامبراكرم صلى الله علیه وآله پرسید: آیا براى من راه توبه باز است؟ فرمود: آرى! تو امروز (كه حدّ بر تو جارى شد،) مثل همان روزى كه از مادر متولّد شدى هستى. پیام ها: - براى انسان خطاكار، همیشه راه بازگشت و اصلاح، باز است. «فمن تاب» - توبه، تنها یك ندامت درونى نیست، بلكه باید همراه با جبران مفاسد گذشته باشد. «واصلح» - اگر انسان توبه كند، خداوند هم توبه او را مى پذیرد. «یتوب علیه» - سرقت، ظلم به خود و جامعه و تجاوز به امنیّت جامعه است. «بعد ظلمه» - مجرمان را باید به راه خدا دعوت و امیدوار كرد. «فانّ اللّه یتوب، غفور، رحیم»
https://ble.ir/shahri1346

۹:۱۵

۷ مهر

آیه ی روز :رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُنور - ٣٧مردانی که نه تجارت و نه معامله‌ای آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و ادای زکات غافل نمی‌کند؛ آنها از روزی می‌ترسند که در آن، دلها و چشمها زیر و رو می‌شود.نکته ها: كلمه ى «رِجال» در این آیه شامل همه ى بندگان خدا مى شود، چه مرد و چه زن. «تجارت»، داد و ستد دایمى براى به دست آوردن سود است، ولى «بیع» خرید و فروش مقطعى براى رفع نیازهاى زندگى است. در حدیث مى خوانیم: مراد از كسانى كه در این آیه از آنها یاد شده است، تجارى هستند كه با شنیدن صداى اذان، تجارت را رها مى كنند و به سوى نماز مى روند. تجارت، تنها عاملى نیست كه انسان را سرگرم مى كند و از یاد خدا باز مى دارد، عوامل دیگرى نیز در قرآن كریم ذكر شده است، از جمله: تكاثر، آرزو، فرزند و دوست بد.پیام ها: - كسانى كه تجارت آنان را غافل نكند، مردان بزرگى هستند. («رجالٌ» با تنوین آمده كه علامت بزرگى و عظمت است) - اگر ایمان و اراده ى قوى باشد، ابزار و وسائل اثرى ندارند. «لا تُلهیهم تجارة» - بازار اسلامى، هنگام نماز باید تعطیل شود. «لا تُلهیهم تجارة» - حتّى كارهاى حلال و مباح نباید انسان را از یاد خدا غافل كند، چه رسد به كارهاى مكروه و حرام. «لا تُلهیهم تجارة» - ترك تجارت، ارزش نیست، بلكه تجارت همراه با یاد خدا و نماز و زكات ارزش است. «لا تُلهیهم تجارة... عن ذكر اللّه و...» (مردان خدا براى زندگى دنیوى تلاش مى كنند، ولى از آخرت غافل نیستند.) - ایمان به آخرت، دنیا را نزد انسان كوچك مى كند. «لا تُلهیهم... یخافون یوماً» - با این كه نماز ذكر خداست، ولى به خاطر اهمیّت، جداگانه مطرح شده است. «ذكر اللّه و اقام الصلوة» - نماز و زكات، در كنار یكدیگرند و كسانى استحقاق ستایش دارند كه اهل هر دو باشند. «اِقام الصّلوة و ایتاء الزّكاة» - دنیا، شما را از آخرت غافل نكند. «یَخافون یوماً» - صحنه هاى قیامت، چشم ها را خاشع و دلها را منقلب مى سازد. «تَتقلّب فیه القلوب والابصار»
https://ble.ir/shahri1346

۵:۲۱

۸ مهر

آیه ی روز :الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِآل عمران - ١٩١همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیده‌اند، یاد می‌کنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می‌اندیشند؛ (و می‌گویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریده‌ای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!نکته ها: به فرموده ى امام باقرعلیه السلام، افراد سالم، نماز را ایستاده و افراد مریض، نشسته و افراد عاجز، به پهلو خوابیده، به جا آورند.پیام ها: - نشانه ى خردمندى، یاد خدا در هر حال است. «اولوا الالباب الّذین یذكرون اللّه قیاماً و قعوداً و على جنوبهم» - اهل فكر، باید اهل ذكرباشند. «اولوا الالباب الّذین یذكرون ... و یتفكّرون» - ایمان بر اساس فكر و اندیشه ارزشمند است. «یتفكّرون فى خلق السموات و الارض ربّنا ما خلقت هذا باطلاً» - ایمان و اعتراف با تمام وجود ارزش دارد. نباید به اعتراف زبانى اكتفا كرد. «یتفكّرون... ربّنا ما خلقت...» - ذكر وفكر، همراه یكدیگر ارزش است. متأسفانه كسانى ذكر مى گویند، ولى اهل فكر نیستند وكسانى اهل فكر هستند، ولى اهل ذكر نیستند. «یذكرون... یتفكّرون» - آنچه سبب رشد و قرب است، ذكر و فكر دائمى است نه موسمى. «یذكرون» و «یتفكّرون» فعل مضارع اند كه نشان استمرار است. - شناختِ حسّى طبیعت كافى نیست، تعقّل و تفكّر لازم است. «یتفكّرون فى خلق السموات والارض» - كسى كه در آفرینش آسمان ها و زمین فكر كند، پى مى برد كه خالق هستى، پروردگار ما نیز هست. «یتفكّرون... ربّنا» - آفرینش بیهوده نیست، گرچه همه اسرار آن را درك نكنیم. «ماخلقت هذاباطلاً» - اوّل تعقّل و اندیشه، سپس ایمان و عرفان،آنگاه دعا و مناجات. «یتفكّرون... ربّنا... فقنا» - اگر هستى بیهوده و باطل نیست، ما هم نباید بیهوده و باطل باشیم. «ماخلقت هذا باطلاً... فقنا عذاب النار» - هستى هدفدار است، پس هر چه از هدف الهى دور شویم به دوزخ نزدیك مى شویم. «فقنا عذاب النّار» - قبل از دعا، خدا را ستایش كنیم. «سبحانك فقنا...» - ثمره ى عقل و خرد، ترس از قیامت است. «اولوا الالباب... فقنا عذاب النار»
https://ble.ir/shahri1346

۵:۵۴

۹ مهر

آیه ی روز :الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَبقره - ٢٦٢کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می‌کنند، سپس به دنبال انفاقی که کرده‌اند، منت نمی‌گذارند و آزاری نمی‌رسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است؛ و نه ترسی دارند، و نه غمگین می‌شوند.نکته ها: هدف اسلام از انفاق، تنها سیر كردن شكم فقرا نیست، بلكه این كار زیبا باید بدست افراد خوب، یا شیوه خوب و همراه با اهداف خوبى باشد. گاهى انسان گامى براى خدا بر مى دارد و كارى را به نیكى شروع مى كند، ولى به خاطر عوارضى از قبیل غرور یا منّت یا توقّع و یا امثال آن ارزش كار را از بین مى برد. با منّت، اثر انفاق از بین مى رود، چون هدف از انفاق تطهیر روح از بخل است، ولى نتیجه ى منّت، آلوده شدن روح مى باشد. منّت گذار، یا در صدد بزرگ كردن خود و تحقیر دیگران است و یا مى خواهد نظر مردم را به خود جلب كند كه در هر صورت از اخلاص بدور است. مگر خداوند به خاطر همه ى نعمت هایى كه به ما داده بر ما منّت گذاشته تا ما با بخشیدن جزئى از آن بر خلق او منّت بگذاریم. در مجمع البیان حدیثى روایت شده است كه رسول اكرم صلى الله علیه وآله فرمودند: خداوند در قیامت به منّت گذاران، نگاه لطف آمیز نمى كند.پیام ها: - شروع نیكو كافى نیست، اتمام نیكو هم شرط است. «ینفقون... ثمّ لایُتبِعون... منّاً» - اسلام حافظ شخصیّت محرومان وفقراست و كوبیدن شخصیّت فقرا از طریق منّت را سبب باطل شدن عمل مى داند. «لا یتبعون... منّاً و لا اذىً» - اعمال انسان، در یكدیگر تأثیر دارند، یعنى یك عمل مى تواند عمل دیگر را خنثى كند. انفاق براى درمان فقر است، ولى منّت گذارى آنرا مایه ى درد فقرا مى گرداند. «ینفقون... لا یتبعون... منّاً و لا اذىً» - خداوند، آینده انفاق كننده را تضمین كرده است. «لا خوف علیهم ولا هم یحزنون» - كسى كه بدون منّت و آزار وفقط براى خدا انفاق مى كند، از آرامشى الهى برخوردار است. «ینفقون اموالهم فى سبیل اللّه... لا خوف علیهم ولا هم یحزنون»
https://ble.ir/shahri1346

۷:۵۳

۱۰ مهر

آیه ی روز :إِن تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلًا كَرِيمًانساء - ٣١اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی می‌شوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را می‌پوشانیم؛ و شما را در جایگاه خوبی وارد می‌سازیم.نکته ها: از این آیه استفاده مى شود كه گناهان، دو نوعند: صغیره و كبیره. در آیه ى 49 سوره ى كهف نیز مى خوانیم كه مجرمان در قیامت، با دیدن پرونده ى اعمال خود مى گویند: این چه نامه ى عملى است كه هیچ گناه كوچك و بزرگى را فروگذار نكرده است. «لا یغادر صغیرةً و لا كبیرةً» از امام كاظم علیه السلام سؤال شد كه در این آیه خداوند وعده ى مغفرت صغائر را در صورت اجتناب از كبائر داده است، پس شفاعت براى كجاست؟ امام فرمودند: شفاعت براى اهل كبائر امّت است. گناه كبیره، طبق روایات، آن است كه خداوند وعده ى آتش به انجام دهنده اش داده است. شاید وعده آتش در آیه قبل براى قتل یا خودكشى و تجاوز به مال مردم اشاره به همین باشد كه نمونه گناهان كبیره اى كه وعده عذاب داده شده، تجاوز به مال و جان مردم است. تعداد گناهان كبیره در روایات، متعدّد و مختلف است و این به خاطر آن است كه كبائر نیز درجاتى دارند و به بعضى از گناهان «اكبرالكبائر» گفته شده است.پیام ها: - كسانى كه اصول فكرى و عملى آنان صحیح است، باید نسبت به تخلّفات جزئى آنان، گذشت كرد. «ان تجتنبوا كبائر... نكفّر عنكم سیئاتكم» - پاداش كسانى كه گناهان بزرگ را ترك مى كنند، آن است كه خداوند از گناهان كوچكشان بگذرد. «ان تجتنبوا كبائر... نكفّر عنكم سیئاتكم» - تا از گناهان كبیره و صغیره پاك نشویم، به بهشت نخواهیم رفت. «نكفّر عنكم سیئاتكم و ندخلكم مدخلاً كریما»
https://ble.ir/shahri1346

۸:۵۵

۱۱ مهر

آیه ی روز :وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَاعراف - ١٤٧و کسانی که آیات، و دیدار رستاخیز را تکذیب (و انکار) کنند، اعمالشان نابود می گردد؛ آیا جز آنچه را عمل می‌کردند پاداش داده می‌شوند؟!نکته ها: «حَبط»، به معناى نابودى عمل است. «حبطت الناقة»، یعنى شترى كه سَمّ خورده و شكمش باد كرده و سوراخ شده است. برخى از كارهاى انسان هم مانند سمّ، عملكرد یك عمر انسان را بر باد مى دهد و تباه مى سازد. حبط عمل، بر خلاف عدل الهى نیست، بلكه امرى قهرى و تكوینى و نتیجه ى عملكرد خود انسان است. «هل یجزون الاّ ما كانوا یعملون»پیام ها: - كفر و تكذیب، سبب حبط اعمال گذشته است. «كذّبوا... حبطت» - پاداشها و كیفرهاى قیامت، تجسّم اعمال ماست. «هل یجزون الاّ ما كانوا یعملون» - آنچه بدتر از گناه است، اصرار بر آن است. «كانوا یعملون»
https://ble.ir/shahri1346

۴:۵۳

۱۲ مهر

آیه ی روز :فَيَوْمَئِذٍ لَّا يَنفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَروم - ٥٧آن روز عذرخواهی ظالمان سودی به حالشان ندارد، و توبه آنان پذیرفته نمی‌شود.نکته ها: «یُستعتبون» از واژه ى «عُتْبه» به معناى ناراحتى است و هرگاه در قالب استعتاب قرار گیرد، به معناى توبه و از بین رفتن ناراحتى و بدى است. گرچه در قیامت به مجرمان اجازه ى معذرت خواهى داده نمى شود، «و لایؤذن لهم فیعتذرون» امّا اگر بر فرض هم معذرت خواهى كنند، پوزش آنان سودى ندارد. «لاینفع الّذین ظلموا معذرتهم»پیام ها: - سرنوشت انسان و چگونگى حضور او در قیامت، در گرو عملكرد خود اوست. «فیومئذ لاینفع الّذین ظلموا...» - ظلم، سبب محرومیّت از عنایت خداوند است. «فیومئذ لاینفع الّذین ظلموا...» - توبه و عذرخواهى تنها در دنیا كارساز است و در قیامت هیچ كارایى ندارد. «فیومئذ لاینفع الّذین ظلموا معذرتهم»

https://ble.ir/shahri1346

۵:۳۶

۱۳ مهر

آیه ی روز :وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَىَ أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًااسراء - ٧٩و پاسی از شب را (از خواب برخیز، و) قرآن (و نماز) بخوان! این یک وظیفه اضافی برای توست؛ امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد!نکته ها: «هَجود»، به معناى خوابیدن است و «تَهجّد»، به معناى برطرف كردن خواب با عبادت مى باشد. نماز شب از نمازهاى بسیار با فضیلت است و در سوره هاى مزّمل و مدّثر آمده است: «قم اللّیل الاّ قلیلاً» در روایات بیش از 30 فضیلت براى نمازشب برشمرده شده است كه به برخى از فضایل آن اشاره مى شود: تمام انبیا نمازشب داشتند. نماز شب، رمز سلامتى بدن وروشنایى قبر است. نماز شب، در اخلاق، رزق، برطرف شدن اندوه، اداى دین و نورچشم مؤثّر است.
نماز شب، گناه روز را محو مى كند و نور قیامت است.
امام صادق علیه السلام مى فرماید: پاداش نماز شب آن قدر زیاد است كه خداوند مى فرماید: «فلاتعلم نفس ما اُخفى لهم من قُرّة اَعین جزاء بما كانوا یعملون» هیچ كس پاداشى را كه براى آنان در نظر گرفته شده نمى داند.
امام صادق علیه السلام مى فرماید: شرف مؤمن، نماز شب است و عزّتش، آزار واذیّت نكردن مردم.
ابوذر كنار كعبه مردم را نصیحت مى كرد كه براى وحشت و تنهایى قبر، در دل شب دو ركعت نماز بخوانید.
درمانده كسى است كه از نماز شب محروم باشد.
* بهترین شما كسى است كه اطعام كند، سلام را آشكارا بدهد و هنگامى كه مردم در خوابند، نماز بخواند. سه چیز بر پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله واجب بود و بر دیگران مستحبّ: نماز شب، مسواك و سحرخیزى. در كلمه ى «مقاماً» عظمت نهفته است (به خاطر تنوین) و در روایات آمده كه «مقام محمود» همان شفاعت است. حضرت على علیه السلام مى فرماید: گناهان و اعمال و رفتار بد انسان، موجب محرومیّت او از نمازشب مى شود. خداوند به تمام قطعات زمان سوگند یاد كرده است. مثلاً: «والفجر» ، «والصبح»، «والنهار»، «والعصر» اما به سحر سه بار سوگند یاد شده است: «واللیل اذا یسر» ، «واللیل اذا عَسعَس» ، «واللیل اذ اَدبر» یعنى سوگند به شب هنگام تمام شدنش. و در باره ى استغفار در سحر دو آیه آمده است: «وبالاسحار هم یستغفرون»، «المستغفرین بالاسحار»پیام ها: - نماز شب بر پیامبر اسلام واجب بود. «فتهّجد به نافلة لك» آرى مقام رهبرى، مستلزم تكالیف سنگین ترى است. - دل شب بهترین زمان براى عبادت است. «و من اللیل فتهجّد» - مقامات پسندیده معنوى، در سایه ى عبادت وعبودیّت پیدا مى شود. «فتهّجد، مقاماً محموداً» - ما با عبادت هاى خویش، حقى بر خدا نداریم كه طلب كنیم، هرچه هست، امید است و فضل او. «عسى» - نماز شب به تنهایى كافى نیست، كمالات دیگرى نیز لازم است. «عسى» - تا كسى خود گامى به سوى كمال برندارد، خداوند او را به مقامى نمى رساند. «فتهجّد... یبعثك ربّك» - مقامى ارزشمند است كه نزد خدا پسندیده باشد، وگرنه شهرت هاى پوچ، ارزشمند و ماندگار نیست. آرى دود به هوا و بالا مى رود، ولى روسیاه است. «یبعثك ربّك» - خداوند، خودش شفاعت را براى اولیا پسندیده است، نه آنكه اولیاى الهى نسبت به بندگان از خدا مهربان تر باشند. «یبعثك ربّك مقاماً محموداً»
https://ble.ir/shahri1346

۹:۳۰

۱۴ مهر

آیه ی روز :التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَتوبه - ١١٢توبه‌کنندگان، عبادت کاران، سپاسگویان، سیاحت کنندگان، رکوع کنندگان، سجده‌آوران، آمران به معروف، نهی کنندگان از منکر، و حافظان حدود (و مرزهای) الهی، (مؤمنان حقیقی‌اند)؛ و بشارت ده به (اینچنین) مؤمنان!نکته ها: در این آیه، نُه صفت براى مؤمنانِ مجاهد بیان شده است: از گناهان توبه كرده، در مدار عبادت قرار مى گیرند. با زبان، حمد و با پا حركت و با بدن ركوع و سجود دارند، پس از خودسازى، با امر به معروف به اصلاح جامعه مى پردازند و از مرز قوانین الهى خارج نمى شوند. توبه از گناه، راه عبادت را باز مى كند، زبانِ ستایشگر همراه با پویایى و تحرّك، آمادگى براى ركوع و سجود در پیشگاه خدا مى آورد، و امر به معروف و نهى از منكر، حافظِ حدود الهى در جامعه است. كلمه ى «التائبون»، نشانه ى آن است كه مؤمنانى كه جان و مال خود را به خدا مى فروشند، مى توانند با یك انقلاب و بازسازى درونى و اعراض از كردارهاى نارواى گذشته، وارد این میدان معامله با خدا شوند. عُبّاد بصرى در راه مكّه امام سجادعلیه السلام را دید، به حضرت گفت: «تركتَ الجهادَ و صعوبَته واَقبلتَ الى الحجِّ و لِینَه؟» جهاد و سختى آن را رها كرده اى، به حج وآسانى آن روى آورده اى؟ آنگاه آیه ى «ان اللَّه اشترى...» را خواند! حضرت فرمودند: ادامه ى آن را هم بخوان! عبّاد آیه ى «التائبون...» را خواند. حضرت فرمود: اگر یاران ما این صفات و كمالات را دارا مى بودند، بر ما واجب بود، قیام كنیم و در آن صورت، جهاد از حجّ برتر بود. در روایتى آمده است كه مراد از «السائحون» روزه داران مى باشد. چنانكه در ماجراى كربلا، افرادى مانند زُهیر و حُر، با آنكه سابقه ى درخشانى نداشتند، ولى در یك چرخش و معامله با خدا، جان خود را تسلیم كردند و درخشیدند.پیام ها: - شرط وفادارى خداوند به پیمان خود، پایدارى مؤمنان بر حفظ حدود الهى است. «و من اوفى بعهده... التائبون...» - جهاد اكبر و خود سازى، لازمه ى جهاد اصغر در جبهه هاست. «یقاتلون... التائبون...» - اسلام دینى جامع است، اشك را در كنار شمشیر و عبادت را در كنارِ سیاحت قرار داده است.«یقاتلون... التائبون العابدون... السائحون» - آنچه مطلوب است، ملكه شدن كمالات در انسان است. «التائبون العابدون...» (همه ى صفات به صورتِ اسم فاعل آمده نه فعل، تا دلالت بر استمرار كند) - تقویت روحیه ى رزمندگان اسلام، با ذكر و یاد خدا و عبادت است، نه شراب و موسیقى و...كه در جبهه ى دشمن است.«یقاتلون، التّائبون العابدون،...» - شرط قبولى عبادت، توبه از گناه است. «التائبون العابدون» - تحرّك، تلاش، سیاحت، هجرت و خودسازى، در راه كسب كمال و قرب الهى ارزش است. «السائحون» (مردان خدا، راكد و زمین گیر نیستند) - سرباز ورزمنده ى اسلام باید اهل نماز و عبادت باشد. «یقاتلون، الراكعون الساجدون» - در مسیر كمال، اوّل خودسازى است، بعد جامعه سازى.«التائبون العابدون ... الامرون بالمعروف ...» - درگیرى با دشمن در مرزها، ما را از مفاسد و منكرات داخلى غافل نسازد. «یقاتلون، الآمرون بالمعروف ...» - براى حفظ حدود الهى، باید هم با دشمن خارجى جنگید، هم با مفاسد داخلى مبارزه كرد. «یقاتلون، الناهون عن المنكر، الحافظون لحدود اللَّه» - رزمندگان براى جلوگیرى از مفاسد اجتماعى، بیش از دیگران مسئولند. «یقاتلون، الناهون عن المنكر»
https://ble.ir/shahri1346

۴:۴۶