فیلم Groundhog Day یا روز موشخرما، داستان یه خبرنگاره که برای تهیهی یه گزارش به یه شهر دورافتاده میره که از همون اول ازش بیزاره.
سروته کار رو هم میآره و فرداش میخواد برگرده به شهرش که متوجه میشه صبح، دوباره توی دیروز بیدار شده.
روز بعد و روز بعدش و روزهای دِگر هم! گیر افتاده توی روز اول. هر روز همون اتفاقها. همون گزارش. همون حرفها.
اول فکر میکنه شوخیه. بعد شوکه میشه. بعد وحشت میکنه. بعد سوگواری میکنه. حتی خودش رو میکشه.
اما هربار دوباره توی همون روز بیدار میشه. رد میده. بیخیال میشه.
کمکم میپذیره که دیگه باید تا ابد توی همون روز و همون شهر زندگی کنه.
شروع میکنه به دیدن. یادگرفتن. دوست پیداکردن. کمککردن. با تمام شهر رفیق میشه. اسم همه رو بلده.
هنر جدید یاد میگیره، زبان جدید یاد میگیره، پیانوزدن یاد میگیره. همهش توی یه روز.
هر روز. وقتی بالاخره یاد میگیره یکبار از تمام اون ۲۴ ساعت درست استفاده کنه... فردا میآد.
فردایی که توش باسوادتر، قویتر و قدردانتر از دیروز بیدار میشه.
روزهای قرنطینه، روزهای موشخرماست. اول شبیه شوخی بود. بعد شوکه شدیم. وحشت کردیم. بعضیامون فحش دادیم، بعضاً عَر زدیم. پذیرفتیم. جوک گفتیم. رفتیم تو خودمون. غمگین شدیم. حوصلهمون سر رفت. رد دادیم. نقاشی کشیدیم. به گلدونها رسیدیم. کالباس درست کردیم، نون پختیم! فیلم دیدیم. کتاب خوندیم. نوشتیم. ساز زدیم. ورزش کردیم. با هم حرف زدیم.
هنوز مونده، هنوز خیلی امروز رو دستمون مونده تا فردا بشه.
ولی میشه. فردا میرسه. تموم میشه این روز موشخرما، به محض اینکه یاد بگیریم چجوری ازش استفاده کنیم.
┏━━ ━━┓
┗━━ ━━┛
سروته کار رو هم میآره و فرداش میخواد برگرده به شهرش که متوجه میشه صبح، دوباره توی دیروز بیدار شده.
روز بعد و روز بعدش و روزهای دِگر هم! گیر افتاده توی روز اول. هر روز همون اتفاقها. همون گزارش. همون حرفها.
اول فکر میکنه شوخیه. بعد شوکه میشه. بعد وحشت میکنه. بعد سوگواری میکنه. حتی خودش رو میکشه.
اما هربار دوباره توی همون روز بیدار میشه. رد میده. بیخیال میشه.
کمکم میپذیره که دیگه باید تا ابد توی همون روز و همون شهر زندگی کنه.
شروع میکنه به دیدن. یادگرفتن. دوست پیداکردن. کمککردن. با تمام شهر رفیق میشه. اسم همه رو بلده.
هنر جدید یاد میگیره، زبان جدید یاد میگیره، پیانوزدن یاد میگیره. همهش توی یه روز.
هر روز. وقتی بالاخره یاد میگیره یکبار از تمام اون ۲۴ ساعت درست استفاده کنه... فردا میآد.
فردایی که توش باسوادتر، قویتر و قدردانتر از دیروز بیدار میشه.
روزهای قرنطینه، روزهای موشخرماست. اول شبیه شوخی بود. بعد شوکه شدیم. وحشت کردیم. بعضیامون فحش دادیم، بعضاً عَر زدیم. پذیرفتیم. جوک گفتیم. رفتیم تو خودمون. غمگین شدیم. حوصلهمون سر رفت. رد دادیم. نقاشی کشیدیم. به گلدونها رسیدیم. کالباس درست کردیم، نون پختیم! فیلم دیدیم. کتاب خوندیم. نوشتیم. ساز زدیم. ورزش کردیم. با هم حرف زدیم.
هنوز مونده، هنوز خیلی امروز رو دستمون مونده تا فردا بشه.
ولی میشه. فردا میرسه. تموم میشه این روز موشخرما، به محض اینکه یاد بگیریم چجوری ازش استفاده کنیم.
┏━━ ━━┓
┗━━ ━━┛
۱۳:۴۷
۱۳:۴۸
۱۲:۲۵
۱۲:۲۵
خدای مهربانم:
شکرت که در خانه هستم نه در بیمارستان.
شکرت که روی مبل نشستم نه در بستر بیماری.
شکرت که راحت نفس میکشم نه با مشقت و درد.
شکرت که طعم غذاها را میچشم و لذت میبرم نه اینکه با بیمیلی و به زور غذا بخورم.
شکرت که دلتنگ عزیزانم هستم که یک ماهه ندیدمشون اما امیدوارم بزودی در آغوش بگیرمشون نه اینکه امیدی به دیدار دوبارهشون نداشته باشم.
شکرت که بهار را دوباره میبینم و زمستان پایان عمرم نبود.
شکرت که دوباره درختان سبز شدند و شکوفه دادند.
شکرت که خورشید با مهر و بیمنت بر سرمان میتابد. شکرت که طبیعت بیمار نشده و دوباره با جمالش چشمهایمان را نوازش میدهد.
شکرت که امروز قدر همه داشتههایم رو بیشتر از قبل میدانم و شکرت که شکرگزارم
شکرت که در خانه هستم نه در بیمارستان.
شکرت که روی مبل نشستم نه در بستر بیماری.
شکرت که راحت نفس میکشم نه با مشقت و درد.
شکرت که طعم غذاها را میچشم و لذت میبرم نه اینکه با بیمیلی و به زور غذا بخورم.
شکرت که دلتنگ عزیزانم هستم که یک ماهه ندیدمشون اما امیدوارم بزودی در آغوش بگیرمشون نه اینکه امیدی به دیدار دوبارهشون نداشته باشم.
شکرت که بهار را دوباره میبینم و زمستان پایان عمرم نبود.
شکرت که دوباره درختان سبز شدند و شکوفه دادند.
شکرت که خورشید با مهر و بیمنت بر سرمان میتابد. شکرت که طبیعت بیمار نشده و دوباره با جمالش چشمهایمان را نوازش میدهد.
شکرت که امروز قدر همه داشتههایم رو بیشتر از قبل میدانم و شکرت که شکرگزارم
۱۲:۲۵
۱۹:۰۳
۱۹:۰۳
شکر کنیم تا عذاب نشویم به نام خدای شاکر و دانا النساء ۱۴۷ مَّا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا. ﺍﮔﺮ شکر کنید ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﻳﺪ ﺧﺪﺍ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺎ ﻋﺬﺍﺏ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺳﭙﺎﺱ ﭘﺬﻳﺮ [=ﺣﻖ ﺷﻨﺎﺱ] ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ. اگر ما به خدای خودمان ایمان داشته و شکرگزار او باشیم هیچگاه عذاب نخواهیم شد. خداوند بسیار بیشتر از ما قدرشناس است و شکر ما را چندین برابر پاسخ می دهد. حتی وقتی عذابی بر قومی نازل می شود افراد با ایمان و شاکر نجات پیدا می کنند.
۱۹:۰۳
بعد از اینکه یک مرد ۹۳ ساله در ایتالیا از بیمارستان مرخص می شود، به او گفته شد که هزینه یک روز ونتیلاتور (تهویه) بیمارستان را بپردازد.
پیرمرد به گریه افتاد. پزشکان به او دلداری دارند تا بخاطر صورتحساب بیمارستان گریه نکند.
ولی آنچه پیرمرد در جواب گفت، همه پزشکان را گریه انداخت.
پیرمرد گفت: "من به خاطر پولی که باید بپردازم گریه نمی کنم.
تمام پول را خواهم پرداخت.
" گریه من بخاطر آن است که 93 سال هوای خدا را مجانی تنفس کردم، و هرگز پولی نپرداختم.
در حالیکه برای استفاده از دستگاه ونتیلاتور (تهویه) در بیمارستان به مدت یک روز باید اینهمه بپردازم.
آیا می دانید چقدر به خدا مدیون هستم؟
من قبلاً خدا را شکر نمی کردم "
اما سخنان آن پیر مرد ارزش تأمل دارد.
وقتی هوا را بدون درد و بیماری آزادانه تنفس می کنیم، هیچ کس هوا را جدی نمی گیرد.
فقط وقتی وارد بیمارستان می شویم می توانیم بدانیم که حتی تنفس اکسیژن با دستگاه تهویه نیز هزینه ای دارد!!
متن فوق را که از دوستان خارجی ام دریافت کرده بودم، ناگهان مرا به یاد گلستان سعدی انداخت که فرموده:
منّت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیاتست و چون بر می آید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمت شکری واجب.
پیرمرد به گریه افتاد. پزشکان به او دلداری دارند تا بخاطر صورتحساب بیمارستان گریه نکند.
ولی آنچه پیرمرد در جواب گفت، همه پزشکان را گریه انداخت.
پیرمرد گفت: "من به خاطر پولی که باید بپردازم گریه نمی کنم.
تمام پول را خواهم پرداخت.
" گریه من بخاطر آن است که 93 سال هوای خدا را مجانی تنفس کردم، و هرگز پولی نپرداختم.
در حالیکه برای استفاده از دستگاه ونتیلاتور (تهویه) در بیمارستان به مدت یک روز باید اینهمه بپردازم.
آیا می دانید چقدر به خدا مدیون هستم؟
من قبلاً خدا را شکر نمی کردم "
اما سخنان آن پیر مرد ارزش تأمل دارد.
وقتی هوا را بدون درد و بیماری آزادانه تنفس می کنیم، هیچ کس هوا را جدی نمی گیرد.
فقط وقتی وارد بیمارستان می شویم می توانیم بدانیم که حتی تنفس اکسیژن با دستگاه تهویه نیز هزینه ای دارد!!
متن فوق را که از دوستان خارجی ام دریافت کرده بودم، ناگهان مرا به یاد گلستان سعدی انداخت که فرموده:
منّت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیاتست و چون بر می آید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمت شکری واجب.
۳:۴۳
۳:۴۵
اگر خدا با تو باشد ...اگر خدا بر علیه تو باشد...اگر محبت خدا را کسب کنی.....اگر محبت خدا از تو دور شود.....اگر خداوند تو را دوست بدارد..اگر به انسان حکمت داده شود....و کسی که به حکمت داده نشده....اینکه خالق اسمانها و زمین تو را دوست داشته باشد.......انتظار مصیبت، مصیبتی بزرگتر از آن استنگرانی هایی وجود دارد ...علتش دوری از خداوند استدلها به یاد خدا ارام میگیرد
┏━━ ━━┓ @Dr_tayebemajidi┗━━ ━━┛
┏━━ ━━┓ @Dr_tayebemajidi┗━━ ━━┛
۵:۳۴
┏━━ ━━┓ @Dr_tayebemajidi┗━━ ━━┛ ای خدا ما را از دردهایمان رهایی دهباران رحمت و فیضت بر سرمان بباران
بلکه دوباره به یاد بیاوریم که بر خود تکیه نکنیماعتراف میکنیم که گناه کردیم و از آزادی و برکت تو به درستی بهره نبردیمما خطاکاریم و از تو طلب بخشش میکنیم
بلکه دوباره به یاد بیاوریم که بر خود تکیه نکنیماعتراف میکنیم که گناه کردیم و از آزادی و برکت تو به درستی بهره نبردیمما خطاکاریم و از تو طلب بخشش میکنیم
۵:۳۵
۴:۲۸
۴:۲۸
امام علی (ع) می فرمایند:خداوند روزه را واجب كرد تا به وسيله آن اخلاص خلق را بيازمايد.
سلام برخانواده بزرگ سپاسگزاری
اولین روزماه مبارک رمضانآغاز یک ماه بندگی و دلدادگییک ماه نور و روشنایییک ماه صفا و برکت بر همگان مبارک
رمضان مبارک باد
سلام برخانواده بزرگ سپاسگزاری
اولین روزماه مبارک رمضانآغاز یک ماه بندگی و دلدادگییک ماه نور و روشنایییک ماه صفا و برکت بر همگان مبارک
رمضان مبارک باد
۴:۲۹
۴:۳۲
پای درس قرآن
مامورهای خدا
تا بحال به مأمور های خداوند بر روی زمین دقت کردید ؟
یکبار عنکبوت، پیامبر را در غار حفظ می کند. «الّا تنصروه فقد نصره اللّه»
یا کلاغ، معلّم بشر می شود و به قابیل یاد میده که چطور بدن برادرش رو دفن کنه «فبعثه اللّه غرابا»
یا هدهد مأمور رساندن نامه سلیمان به بلقیس میشه «اذهب بکتابی هذا»
یا پرنده های ابابیل، که مأمور سرکوبی فیل سواران و محافظت از کعبه می شن . «و ارسل علیهم طیرا ابابیل»
یا اژدها، وسیله ی حقّانیّت و اثبات ادعای موسی میشه «هی ثعبان مبین»
یا نهنگ،که مأمور میشه یونس رو تنبیه کنه . «فالتقمه الحوت»
یا موریانه که وسیله ی کشف مرگ سلیمان می شه .«تأکل منساته»
یا سگ اصحاب کهفکه مأمور نگهبانی از اونها در غار می شه . «و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید»
یا چهار پرنده که سبب اطمینان ابراهیم به قدرت خدا برای زنده کردن مردگان می شود. «فخذ اربعة من الطیر»
یا الاغ که سبب یقین عُزیر به معاد و زنده شدن مردگان می شود. «و انظر الی حمارک»
خداوند بر نمرود پادشاه ظالم و ستمگر زمان حضرت ابراهیم ع پشه اى را مسلط کرد که روى لب نمرود نشست و اورا گزید. نمرود خواست با دست پشه را دور کندکه پشه به بینى نمرود رفت و از آنجا به مغزش رسید و چهل شب او را عذاب و آزار داد تا هلاک شد.
نمرود با اونهمه قدرت با پشه ای از بین میره
کسی چه میدونه شاید ویروس کرونا هم یکی از ماموران خداست .
ویروس به این کوچکی رو خدا بر جهان مسلط کرده.طوری که قدرت های بزرگ دنیا از نابود کردنش عاجز اند .
شاید به خودشون بیان و دست از سرکشی در برابر خدا بردارن .
الله اکبر یعنی خدا بزرگتر از آن است (که حتی) توصیف شوداست .┏━━ ━━┓ @Dr_tayebemajidi┗━━ ━━┛ و این روز ها بزرگی خدا رو بیشتر از قبل متوجه میشیم .
مامورهای خدا
تا بحال به مأمور های خداوند بر روی زمین دقت کردید ؟
یکبار عنکبوت، پیامبر را در غار حفظ می کند. «الّا تنصروه فقد نصره اللّه»
یا کلاغ، معلّم بشر می شود و به قابیل یاد میده که چطور بدن برادرش رو دفن کنه «فبعثه اللّه غرابا»
یا هدهد مأمور رساندن نامه سلیمان به بلقیس میشه «اذهب بکتابی هذا»
یا پرنده های ابابیل، که مأمور سرکوبی فیل سواران و محافظت از کعبه می شن . «و ارسل علیهم طیرا ابابیل»
یا اژدها، وسیله ی حقّانیّت و اثبات ادعای موسی میشه «هی ثعبان مبین»
یا نهنگ،که مأمور میشه یونس رو تنبیه کنه . «فالتقمه الحوت»
یا موریانه که وسیله ی کشف مرگ سلیمان می شه .«تأکل منساته»
یا سگ اصحاب کهفکه مأمور نگهبانی از اونها در غار می شه . «و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید»
یا چهار پرنده که سبب اطمینان ابراهیم به قدرت خدا برای زنده کردن مردگان می شود. «فخذ اربعة من الطیر»
یا الاغ که سبب یقین عُزیر به معاد و زنده شدن مردگان می شود. «و انظر الی حمارک»
خداوند بر نمرود پادشاه ظالم و ستمگر زمان حضرت ابراهیم ع پشه اى را مسلط کرد که روى لب نمرود نشست و اورا گزید. نمرود خواست با دست پشه را دور کندکه پشه به بینى نمرود رفت و از آنجا به مغزش رسید و چهل شب او را عذاب و آزار داد تا هلاک شد.
نمرود با اونهمه قدرت با پشه ای از بین میره
کسی چه میدونه شاید ویروس کرونا هم یکی از ماموران خداست .
ویروس به این کوچکی رو خدا بر جهان مسلط کرده.طوری که قدرت های بزرگ دنیا از نابود کردنش عاجز اند .
شاید به خودشون بیان و دست از سرکشی در برابر خدا بردارن .
الله اکبر یعنی خدا بزرگتر از آن است (که حتی) توصیف شوداست .┏━━ ━━┓ @Dr_tayebemajidi┗━━ ━━┛ و این روز ها بزرگی خدا رو بیشتر از قبل متوجه میشیم .
۴:۳۲
۱۰:۱۹
۱۰:۱۹
گاهي يك حرفايي در عين سادگي آغشته به علمند ،ادبند،عقلند، حتي عشقند.
🧎خانم جواني در اتوبوس نشسته بود . در ايستگاه بعدي خانمي مسن با ترش رويي و سروصدا وارد اتوبوس شد و كنار او نشست و خود را به همراه كيفهايش با فشار و زور بر روي صندلي نشاند .
شخصي كه در طرف ديگر خانم جوان نشسته بود از اين موضوع ناراحت شد و از او پرسيد كه چرا حرفي نميزند و چيزي نميگويد .
خانم جوان با لبخندي پاسخ داد :
لزومي ندارد براي موضوعات ناچيز خشمگين شد و بحث كرد ، سفر ما با يكديگر بسيار كوتاه است*. من در ايستگاه بعدي پياده ميشوم .
اين جواب ارزش اين را دارد كه با حروف طلايي نوشته شود .
*لزومي ندارد براي موضوعات ناچيز بحث كرد ، سفر ما با يكديگر بسيار كوتاه است
اگر تك تك ما اين موضوع را درك ميكرديم كه وقت ما بسيار كم است ، آنوقت متوجه ميشديم كه پرخاشگري ، بحث و جدلهاي بي نتيجه ، نبخشيدن ديگران ، ناراضي بودن و عيب جويي كردن تلف كردن وقت و انرژي است .
آيا كسي قلب شما را شكسته است ؟ آرام باشيد ، سفر بسيار كوتاه است.
آيا كسي خشم شما را برانگيخته است ؟ آرام باشيد ، ببخشيد ؛ سفر بسيار .
آيا كسي به شما خيانت كرده ، زور گويي كرده ، شما را فريب داده يا تحقيرتان كرده است ؟ آرام باشيد ، ببخشيد ؛ سفر بسيار كوتاه است .
┏━━ ━━┓
┗━━ ━━┛ هرمشكلي كه ديگران برايمان ايجاد ميكنند ، بخاطر داشته باشيم كه سفر ما با يكديگر بسيار كوتاه است
هيچكس طول اين سفر را نميداند . هيچكس نميداند ايستگاه او چه زماني خواهد بود . سفر ما با يكديگر بسيار كوتاه است .
بياييد دوستان و خانواده را دوست بداريم ، با احترام و مهربان باشيم و يكديگر را ببخشيم . بياييد زندگيهايمان را با قدرداني و خوشبختي پر كنيم . ما حتی نمیدانیم فردا چه خواهد شد نهايتا اينكه سفر ما با يكديگر بسيار كوتاه است
🧎خانم جواني در اتوبوس نشسته بود . در ايستگاه بعدي خانمي مسن با ترش رويي و سروصدا وارد اتوبوس شد و كنار او نشست و خود را به همراه كيفهايش با فشار و زور بر روي صندلي نشاند .
شخصي كه در طرف ديگر خانم جوان نشسته بود از اين موضوع ناراحت شد و از او پرسيد كه چرا حرفي نميزند و چيزي نميگويد .
خانم جوان با لبخندي پاسخ داد :
لزومي ندارد براي موضوعات ناچيز خشمگين شد و بحث كرد ، سفر ما با يكديگر بسيار كوتاه است*. من در ايستگاه بعدي پياده ميشوم .
اين جواب ارزش اين را دارد كه با حروف طلايي نوشته شود .
*لزومي ندارد براي موضوعات ناچيز بحث كرد ، سفر ما با يكديگر بسيار كوتاه است
اگر تك تك ما اين موضوع را درك ميكرديم كه وقت ما بسيار كم است ، آنوقت متوجه ميشديم كه پرخاشگري ، بحث و جدلهاي بي نتيجه ، نبخشيدن ديگران ، ناراضي بودن و عيب جويي كردن تلف كردن وقت و انرژي است .
آيا كسي قلب شما را شكسته است ؟ آرام باشيد ، سفر بسيار كوتاه است.
آيا كسي خشم شما را برانگيخته است ؟ آرام باشيد ، ببخشيد ؛ سفر بسيار .
آيا كسي به شما خيانت كرده ، زور گويي كرده ، شما را فريب داده يا تحقيرتان كرده است ؟ آرام باشيد ، ببخشيد ؛ سفر بسيار كوتاه است .
┏━━ ━━┓
┗━━ ━━┛ هرمشكلي كه ديگران برايمان ايجاد ميكنند ، بخاطر داشته باشيم كه سفر ما با يكديگر بسيار كوتاه است
هيچكس طول اين سفر را نميداند . هيچكس نميداند ايستگاه او چه زماني خواهد بود . سفر ما با يكديگر بسيار كوتاه است .
بياييد دوستان و خانواده را دوست بداريم ، با احترام و مهربان باشيم و يكديگر را ببخشيم . بياييد زندگيهايمان را با قدرداني و خوشبختي پر كنيم . ما حتی نمیدانیم فردا چه خواهد شد نهايتا اينكه سفر ما با يكديگر بسيار كوتاه است
۱۰:۲۰