بازارسال شده از قلمداران
و زن که برای پاسداشت روزش خو گرفته به تقدیم شاخه گلی؛ به بوسیدن صورتی و پوشیدن پارچهی ارزشمندی؛و زن که راضی شد به یک تکه طلا و با یک دست قابلمهی بیست و چند پارچه دوید وسط آشپزخانه تا غذای دلخواه بچهها را بپزد؛و زن که سقف تمام آرزوهایش را جمع کرد وسط کمد لباسها. وسط کیف و کفشهای ارزانقیمت حراجیها،وسط قالیچهی ماشینی قسطی..و زن که گوشهای از خانه را با سلیقهی خودش چید و همانجا با رضایت چای نوشید.و زن که دیوارهای کهنهی ماتِ اجارهای را با آب و تاید، دستمال کشید و شویندههای قوی را خالی کرد توی سنگ توالت..و زن، با سرفههای خشک؛و زن با دستهای زبر؛و زن با درد زانوهای مزمن؛و زن با دنداندردهای عاصیکننده و یک حبه سیر و دارچین روی لثه؛و زن که میخواست برود تنها زیارت ولی زیارت واجب است یا بچهداری؟و زن که میخواست درس بخواند، میتوانست مدرک بگیرد، میتوانست موثر باشد ولی اجازه نداشت.و زن که یک سال است هوس کرده برای خودش لوبیاپلو با گوشت چرخکرده درست کند ولی بچهها از لوبیا خوششان نمیآید و بستههای گوشت چرخکرده باید تا پایان اسفند مدیریت شود.و زن که باید رأس ساعت هشت سر کارش باشد ولی بچهی هشت ساله مانده خانه بخاطر کلاس مجازی.و زن که تماس میگیرد با رئیس،و زن که میشنود مشکل ما نیست. میتوانی مرخصی رد کنی..و زن که باید برود به یک قرار مهم کاری ولی درست در همان ساعتی که هیچکسی نیست بچهاش را نگه دارد.و زن که مجبور است برای گرفتن ارشد، چهار صبح از کرج بکوبد بیاید تهران و بعد بفهمد استاد نیامده..و زن مجبور است تا هفت غروب جان بکند توی کلاس درس، چون بیشتر از یک روز اجازه ندارد خانه و زندگی را رها کند.و زن که معلوم نیست ماشین گیرش بیاید. و زن که وقتی جنازهاش به خانه میرسد با اخم و تخم شوهر استقبال میشود. و باید با بغض بایستد پای سینک، با خستگی لباسها را اتو بزند، با درد بنشیند پای کتاب و دفترهای کودکش..و زن که حواسش هست سرما نخورد چون اگر زکام گرفت خودش باید برای خودش سوپ بپزد و شام و ناهار بقیه را هم آماده کند. و زن که شنیده ریحانه است ولی باید مثل آهن باشد تا کسی نتواند مچالهاش کند.و همین زن، که فهمید این آن چیزی نیست که باید باشد رفت سراغ تغییر.بوتاکس و فیلر و زاویهی فک را امتحان کرد. موهای مشکرده و پیکر تراشی راضیاش نکرد.و زن افتاد به دام تن سازی.و زن احساس کرد بقا در جوانی و زیباییاست.که اگر خوب خرج کنی ارج داری.که گوشت اول قابلمه برای خودت است.که قد علم کنی جلوی مردت و محکم بگویی طلاق!و زن که دیگر نه ریحانهاست نه معصوم و نه میداند چه میخواهد.و زن که دارد در همین لحظه لیست خواستههایش را مرور میکند و آرزو دارد روی بستهاش یک شاخه گل هم باشد.اما من در چهل سالگی دارم به این فکر میکنم هیچ پیشکشی نمیتواند خوشحالم کند اگر معنایی نباشم که خدا بابتش خلقم کرد. که اگر آنگونه که خدا از مرد ولایت میخواست اطاعت میکرد، زن دچار بیمعنایی نمیشد.که ولایت به خداوندی خدا تسلط نیست، نگهبانی است.که ولایت یعنی حمایت بیقید و شرط از وجودی که نسل تو را تربیت میکند. یعنی احترام به جایگاهی که خدا بابتش پیغمبری را مأمور کرد.و زن که خدا فرمود به کدامین جرم او را کشتید وقتی که عالم را ساختم به یمن ساحتش؟و از همان ابتدا معلوم بود که زن آدم نیست؛ جامعه است.و به قول بانو امین که زن را مربی میدانست: «زن اگر خود را فراموش کند همه را به تاریکی میبرد»و به والله که ارزش ما را جعبهی جواهر و بستهی روبان پیچشده معین نمیکند؛که منزلت ما به نوری است که خدا در وجودمان گذاشته،به همین سرسختی جسورانه،به همان چیزی که زنهای پیش از ما برایش ایستادند،دارم به چیزی فکر میکنمکه اگر باشدتمام کمبودها را جبران میکند.به معنایی که نپوسیده باشد.به مفهومی که هنوز درون سینه میتپد و نمیخواهد در ازدحام توقعها گم شود.و من و من و من نه یک زن بلکه جهانی از معنا هستم.منی که رنجهایم را به آغوش میکشم و زخمهایم را نوازش میکنم.و یقین دارم که از رنج گنج میسر میشود و رنجیدن مخصوص آنهایی است که برگزیده شدهاند تا رسالتی داشته باشند.و شاید خدا من را پیامبر آفرید که رنج مردم زمانهی خودم را بکشم و رشد کنم. رشد بدهم.. تمدن بسازم..و او من را مظهر تمام صفات جمالهی خودش کرد تا بدانم عزیز دلش هستم.و فهم این معنا، عزیز ترین پیشکشی است که تقدیمم شده.من یک زنم و جز خدا تکیه گاهی ندارم... خدایی که من را ستون امن خانواده آفرید..
#زنی_که_رنجهایش_را_به_دوش_میکشد#زن_بودن_رسالت_است#زن_مظهر_جمال_خداست
@ghallamdaran
۱۷:۴۳
اقدس حسینیان زن #خانه_داری است که وسط سختیهای روزگار برای روشن شدن حقیقت همه آنچه داشت را وسط گذاشت؛ از نوجوانی و مسجد کرامت مشهد تا فعالیت چریکی، سیاسی و اجتماعی قبل و بعد از انقلاب.#کتاب خانهدار مبارز روایت بخشی از زندگی اوست.
#زن_ایرانی_اسلامی#سرای_سیندخت #کتاب_خانهدار_مبارز
@sindokht_ir
۵:۱۷
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
۱۲:۲۳
حضور در لحظههای تاریخیچه در انقلاب، چه جنگ و مبارزات چریکی تا مأموریتهای جهانی؛ در متن تاریخ ایستادند، نه در حاشیهاش.زن ایرانی این سالها مدام در متن تاریخ ایستاده و حاشیه که او را تزیینی و بزنی میخواست را ترک کرده است.
مریم کاظم زاده شاهد و راوی جنگ کردستان است که همراه گروه شهید اصغر وصالی در کمین و عملیات سخت حضور داشت و با خبر و عکس در بزنگاه جنگ کردستان از میانهی معرکه حقیقت را ثبت کرد.
#زن_ایرانی_اسلامی#سرای_سیندخت #کتاب_بانو_مریم#مریم_کاظم_زاده
@sindokht_ir
۶:۴۱
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
۷:۲۶
-باتربیت-🧩 کارگاه حضوری "شناخت ابعاد دنیای نوجوانی" از سیاست و رسانه تا بازی و موسیقی
موضوع کارگاه دکتر زادبر: روش های تربیت تاریخی و سیاسی
فنون قصهگویی تاریخی: تبدیل وقایع خشک تاریخی به داستانهای جذابِ هویتساز.
مدیریت رسانه در تربیت سیاسی: واکسینه کردن ذهن کودک در برابر بمباران خبری.
تبدیل خانه و کلاس به کرسی آزاداندیشی: یادگیری گفتگو، تحمل مخالف و استدلالورزی برای نوجوانان.
————
همراه با اعطای گواهی حضور به شرکتکنندگان دوره.
زمان: پنجشنبه ۲۷ آذر ماه، ساعت ۱۳:۳۰ الی ۱۷:۰۰
مکان: خیابان طالقانی، میدان فلسطین، سازمان تبلیغات اسلامی
اطلاعات بیشتر و ثبت نام در لینک زیر:https://eitaa.com/ba_tarbiyat/109
————
۷:۲۸
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
دفاع از حق مظلومکمک به یتیمان، کودکان جنگ، مردم هرکجا که باشند، زنانی که مرز نمیشناسند.فاطمه خطیب (Fatemeh Khateeb)
مادر ایرانی–پدر کنیایی؛ فعال عدالتخواه؛ بنیانگذار مجموعه «تبسم» برای حمایت از کودکان یتیم از بشاگرد و سیستان تا کودکان بازمانده از جنگ در فلسطین، سوریه، میانمار، بنگلادش و آفریقا.
#زن_ایرانی_اسلامی#سرای_سیندخت #کتاب_تبسم_کلارا#فاطمه_خطیب
@sindokht_ir
۶:۰۸
فهم و عمل سیاسی*؛ زنانی که سیاست برایشان فقط تحلیل نبود، میدان بود.
*مرضیه دباغ (معصومه حدادی)
مبارز انقلابی؛ آموزشدیده چریکی؛ حضور در لبنان و اروپا؛ زندانی شدن توسط ساواک؛ و ورود به میدان سیاست با فرماندهی سپاه همدان؛ نمایندگی مجلس؛ فعالیت اجتماعی تا پایان عمرش.
او از مصادیق امکان آفرینی زن ایرانی در شرایط سخت و بسته بود.
#زن_ایرانی_اسلامی#سرای_سیندخت #مرضیه_دباغ
@sindokht_ir
۸:۱۱
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
#حلولماهرجبمبارک.#بیانات_رهبر_معظم#سرایسیندخت@sindokht_ir
۵:۱۹
تعبیر متفاوت امام خمینی (ره) از شب یلدا:
یکی چون من عمری در ظلمات حصارها و حجابها مانده است و در خانه عمل و زندگی جز ورق و کتاب منیت نمییابد و دیگری در اول شب یلدای زندگی سینه سیاه هوسها را دریده است و با سپیده سحر عشق عقد وصال و شهادت بسته است.
و حال من غافل که هنوز از کَتم عدم ها به وجود نیامدهام، چگونه از وصف قافلهسالاران وجود وصفی کنم؟ من و امثال من از این قافله فقط بانگ جرسی میشنویم، بگذارم و بگذرم...یلدای باستانی مبارک

شبی که به قاعده یک دقیقه بیشتر، چشمهامان پرنور از دیدار عزیزانمان است.
شبی بلندی که قصهها و شعرها بیشتر از همیشه فرصت نفس کشیدن دارند. غنیمت بداریمش!@sindokht_ir#شب_یلدا#امام_خمینی#سرای_سیندخت
۱۸:۱۴
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
مبارزه با تحریف، مهمترین کار امام باقر علیهالسلام 


#میلاداماممحمدباقرعلیهالسلاممبارک.#سخنانرهبری#سرایسیندخت@sindokht_ir
#میلاداماممحمدباقرعلیهالسلاممبارک.#سخنانرهبری#سرایسیندخت@sindokht_ir
۶:۴۲
#رهبر_حکیم#زبان_هویت_یک_ملت#زبان_فارسی_میراث_ارزشمند_ملت_ایران
@sindokht_ir
۱۱:۴۰
در نبرد بین امام هادی(ع) و خلفایی که در زمان ایشان بودند، آن کس که ظاهراً و باطناً پیروز شد، حضرت هادی(ع) بود...


#شهادتامامهادیعلیهالسلامتسلیتباد.#بیاناتمقاممعظمرهبری#سرایسیندخت@sindokht_ir
#شهادتامامهادیعلیهالسلامتسلیتباد.#بیاناتمقاممعظمرهبری#سرایسیندخت@sindokht_ir
۶:۴۰
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
خط داستانی ساده
#درسهایی_درباره_داستان_نویسی#سرای_سیندخت
@sindokht_ir
۷:۵۲