عکس پروفایل تغییرگراییت

تغییرگرایی

۴عضو
عکس پروفایل تغییرگراییت
۴ عضو

تغییرگرایی

ناصر خالدی نویسنده و مربی مهارت فردی(انگیزشی موفقیتی)

۸ مرداد ۱۴۰۲

آگاهی خدادای گنجینه الماس بشر ، گنجی فطری که مکاشفه اش از درون هسته مرکزی فلسفه اصلی  حضور در این جهان مادی ، کشف و خلق خویش وظیفه و مسئولیت اصلی هر انسان که می بایستی به عمل و ماده تبدیل شود.آگاهی با رسیدن به عمل به پختگی می رسد و انرژی پتانسیل شروع به چرخش و جنبش می کند ، هدایت و کمالی در مسیر تکامل باطنی که خارج ساختن گنج الماس درون =بیداری، با هر اندیشه و کردار نیکی فضایی از آگاهی متولد و به شهود درون و بیرونی تبدیل می شود .هر انسانی کیماگری است که رسالتش تبدیل مس وجود به الماس آگاهی.                                    صبحی زود، پیش از طلوع خورشید، مردی ماهیگیر به رودخانه رسید. در ساحل پایش به چیزی برخورد کرد که به نظر کیسه‌ای از سنگ می‌آمد. کیسه را برداشت، تورش را در کناری نهاد و در ساحل منتظر طلوع خورشید شد.او منتظر دمیدن شفق بود تا کار روزانه‌اش را شروع کند. با تنبلی، سنگی از آن کیسه در آورد و به میان رودخانه‌ی آرام پرتاب کرد. سپس سنگی دیگر انداخت و یکی دیگر...در سکوت بامدادی صدای برخورد سنگ‌ها با آب برایش خوشایند بود، پس یکی یکی سنگ‌ها را به درون رودخانه پرتاب کرد...خورشید به آرامی بالا ‌آمد. تا این وقت او تمام سنگ‌های آن کیسه را به جز یکی که در کف دست نگه داشته بود، به میان رودخانه انداخته بود. وقتی که در نور خورشید به آنچه که در دست داشت نگاه کرد، قلبش تقریباً ایستاد، نفسش بند آمده بود. او یک قطعه الماس در دست داشت!او یک کیسه از این الماس‌ها را به رودخانه پرتاب کرده بود، و این آخرینش است که در دست دارد! فریاد کشید. گریه کرد. او بطور اتفاقی به چنین گنجینه‌ای برخورد کرده بود. ولی در تاریکی، ناخواسته تمامش را دور انداخته بود.البته به نوعی، ماهیگیر هنوز خوش اقبال بود، زیرا هنوز یکی برایش باقی مانده بود. پیش از اینکه این یکی را نیز دور بیندازد، نور دمیده بود.اکثریت عموماً اینقدر هم خوش اقبال نیستند. تمام زندگی‌شان طی می‌شود و خورشید هرگز نمی‌دمد، صبح هرگز در زندگی آنان وارد نمی‌شود. آن نور هرگز فرا نمی‌رسد و آنان تمام الماس‌های زندگی را پرتاب کرده‌اند و پنداشته‌اند که آن‌ها قلوه‌سنگ بودند.زندگی گنجینه‌ای گران‌قیمت است، ولی ما هیچ کاری به جز هدر دادن، اسراف و بر باد دادنش انجام نمی‌دهیم. حتی پیش از این که بدانیم زندگی چیست، آن را هدر داده‌ایم. و زندگی، بدون تجربه‌ی آن چیزی که در آن پنهان بوده، به پایان می‌رسد ــ چه رازی، چه سرّی، چه بهشتی، چه سروری، چه رهايی!می‌خواهم نكاتی در مورد گنج‌های زندگی برايتان بگويم. ولی برای كسانی كه آن‌ها را قلوه‌سنگ فرض كرده‌اند اينكه چشم‌هايشان را باز كنند و ببينند كه آنها الماس هستند، بسيار دشوار است. و كسانی كه زندگی‌‌شان را در دورانداختن آن الماس‌ها به هدر داده اند رنجيده خواهند شد، اگر به آنان بگويی كه آن‌ها الماس هستند و نه قلوه‌سنگ، آنان آتش خواهند گرفت، نه به اين سبب كه آنچه گفته می‌شود نادرست است، بلكه به اين سبب كه اين نشانگر خطای ايشان است، زيرا اين به يادشان می‌آورد كه چگونه گنج‌های پرارزشی را دور انداخته‌اند. [انسان رشدنیافته به شدت از پذیرش خطای خود گریزان است]و نکته اینجاست که مهم نیست که چه مقدار از گنج از دست رفته است، حتی اگر هنوز یک لحظه از زندگی باقی مانده باشد، باز هم چیزی می‌تواند نجات بیابد. هنوز هم چیزی می‌تواند شناخته شود و کسب شود.در جستجوی زندگی، هرگز چنان دیر نیست که انسان احساس نومیدی کند. ولی ما در جهل خود و در تاریکی خود، فرض کرده‌ایم که در زندگی هیچ‌چیز جز قلوه‌سنگ وجود ندارد. آنان که تحت تأثیر این فرضیه از حرکت باز ایستاده‌اند، شکست خویش را پیش از اینکه تلاشی برای جستجو آغاز کنند، پذیرفته‌اند.نخستين پيش هشداری كه می‌خواهم در مورد چنين نوميدی و اين فرضيه به شما بدهم اين است كه زندگی انباری از كثافات و قلوه‌سنگ‌ها نيست.«زندگی» بسيار بيشتر از اين چيزهاست. در ميان همين كثافت و قلوه‌سنگ، چيزهای بسياری نهفته است. البته اگر چشمان درستی برای ديدن داشته باشی؛ چشمانی که نوری از خرد در آن وجود داشته باشد.
undefinedhttps://t.me/Naserkhaledii https://t.me/moafghiat_fardiتلگرامhttps://eitaa.com/joinchat/1156514171C778acd769cگروه ایتاhttps://eitaa.com/taghirgrayکانال ایتا ۱
https://eitaa.com/maktabtaghirgraiکانال ایتا2
https://splus.ir/taghirgrayکانال سروشhttps://ble.ir/tagirghray کانال بلهundefinedundefined️@Naserkhalediundefinedundefined️@Naserkhaledi20undefinedundefined@tagirghray

۹:۲۴

۱۱ مرداد ۱۴۰۲

در این روزگار که ما بیش از هر چیز به امید احتیاج داریم، نگذار ناامیدی، روزنی در قلبت پیدا کند و از آن‌جا هجوم بیاورد.امید را برای روزهای بد ساخته‌اند، چراغ را برای تاریکی.انسان اگر با مشقت و درد و مصیبت روبه‌‌رو نمی‌شد، نه به آینده دل می‌بست، نه از امید، سلاحی می‌ساخت به پایداری کوه.

https://ble.ir/tagirghray
undefinedundefined️@tagirghray

۳:۲۱

undefinedhttps://t.me/Naserkhaledii https://t.me/moafghiat_fardiتلگرامhttps://eitaa.com/joinchat/1156514171C778acd769cگروه ایتاhttps://eitaa.com/taghirgrayکانال ایتا ۱
https://eitaa.com/maktabtaghirgraiکانال ایتا2
https://splus.ir/taghirgrayکانال سروشhttps://ble.ir/tagirghray کانال بلهundefinedundefined️@Naserkhalediundefinedundefined️@Naserkhaledi20undefinedundefined@tagirghray

۳:۲۳

thumnail

۳:۲۵

thumnail

۳:۲۷

۱۷ مرداد ۱۴۰۲

‌آﺩﻣﻬﺎ ﺩﻭﺩﺳﺘﻪ ﺍﻧﺪ:
ﯾﺎ ﺍﺯ ﻣﺎ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﺗﺮﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﯿﻢ ﻣﺎﻝ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻮﺭ! ﯾﺎ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﺗﺮﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﯿﻢ ﮔﺪﺍﮔﺸﻨﻪ! ﯾﺎ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﯿﻢ ﺧﺮﺣﻤﺎﻝ!ﯾﺎ ﮐﻤﺘﺮﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﯿﻢ ﺗﻨﺒﻞ! ﯾﺎ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺳﺮﺳﺨﺖ ﺗﺮﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﯿﻢ ﮐﻠﻪ ﺧﺮ! ﯾﺎ ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ﺗﺮﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﯿﻢ ﻣﺸﻨﮓ! ﯾﺎ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻫﻮﺷﯿﺎﺭﺗﺮﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﯿﻢﭘﺮﺍﻓﺎﺩﻩ! ﯾﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﺗﺮﻥ ﮐﻪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﯿﻢﻫﺎﻟﻮ! ﯾﺎ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺧﺮﯾﺪ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﯿﻢ ﻭﻟﺨﺮﺝ! ﯾﺎ ﺍﻫﻞ ﺣﺴﺎﺏ ﻭ ﮐﺘﺎﺑﻦ ﮐﻪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﯿﻢ ﺧﺴﯿﺲ! ﯾﺎ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻥ ﮐﻪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﯿﻢ ﮔُﻨﺪﻩ ﺑَﮏ! ﯾﺎ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﻥ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﯿﻢ ﻓﺴﻘﻠﯽ!ﯾﺎ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻣﺮﺩﻡدﺍﺭﺗﺮﻥ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﯿﻢ ﺑﻮﻗﻠﻤﻮﻥ ﺻﻔﺖ!ﯾﺎ ﺭﻭ ﺭﺍﺳﺖ ﺗﺮﻥ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﯿﻢ ﺍﺣﻤﻖ! ﮐﻼ ﻣﻌﯿﺎﺭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻴﻢ؛ ﻧﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ!!!ﻭﺍﯼ ﺑﺮ ﻣﺎ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺩﺧﻮﺍﻫﯽ ﻭ ﻗﻀﺎﻭﺕ...
undefinedفروغ_فرخزادhttps://ble.ir/tagirghray
undefinedundefined@Naserkhaledi20

۱۶:۳۵

#داستانک_عقاب
مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه مرغی گذاشت. عقاب با بقیه جوجه ها از تخم بیرون آمد و با آن‌ها بزرگ شد . در تمام زندگیش، او همان کارهایی را انجام داد که مرغ ها می کردند، برای پیدا کردن کرم ها و حشرات زمین را می کند و قدقد می کرد و گاهی با دست و پا زدن بسیار، کمی در هوا پرواز می‌کرد. سال ها گذشت و عقاب خیلی پیر شد. روزی پرنده باعظمتی را بالای سرش بر فراز آسمان ابری دید او با شکوه تمام، با یک حرکت جزئی بالهای طلاییش برخلاف جریان شدید باد پرواز می کرد. عقاب پیر بهت زده نگاهش کرد و پرسید: این کیست؟ همسایه اش پاسخ داد: این یک عقاب است. سلطان پرندگان. او متعلق به آسمان است و ما زمینی هستیم. عقاب مثل یک مرغ زندگی کرد و مثل یک مرغ مرد. زیرا فکر می کرد یک مرغ است.
این ما هستیم که زندگی خودمان را میسازیم؛ نگذارید محیط اطرف شما را دچار تغییرات اساسی کند. وقتي باران مي بارد همه پرندگان به سوي پناهگاه پرواز مي كنند بجز عقاب كه براي دور شدن از باران در بالاي ابرها به پرواز در مي آيد. مشكلات براي همه وجود دارد اما طرز برخورد با آن است ﻛﻪ باعث تفاوت مي گردد. ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻋﻘﺎﺏ بلند پرواز باش.undefinedundefinedundefined
https://ble.ir/tagirghray
undefinedundefined️@Naserkhaledi20

۱۶:۳۹