بسم الله الرحمن الرحیم
«ساعت صفر عاشقی»
ای چراغِ عشق، چشمانت میان نیمهشبتیرگیِ زلفِ افشانت بسانِ نیمهشب
ماه، بگرفتهاست بر جسمت ز خِجلت رویِ خودبر غزالین پیکرت باشد نشانِ نیمهشب
آذرِ شوقت کِشد از جانِ من هر دم شررشعر میجوشد ازین آتشفشانِ نیمهشب
این غزل دارد تبِ گفتن ز سرخیِ لبتآه... جورِ دیگری باشد لبانِ نیمهشب
گفتن از تو هر دمی کامِ مرا شیرین کندلیک یکجور دگر باشد بیانِ نیمهشب
میتراود شعرِ من یکبار دیگر گوییابازهم سر میرسد اینک زمانِ نیمهشب
باز ساعت بر قرارِ عاشقی صفر آمدهعشق جاری میشود باز از زبانِ نیمهشب
سجاد رستمعلی (تهمتن)
️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
عزیزانتان را به یک جرعه شعر مهمان کنید!
#عاشقانه#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست








پیوستن به کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن)
«ساعت صفر عاشقی»
ای چراغِ عشق، چشمانت میان نیمهشبتیرگیِ زلفِ افشانت بسانِ نیمهشب
ماه، بگرفتهاست بر جسمت ز خِجلت رویِ خودبر غزالین پیکرت باشد نشانِ نیمهشب
آذرِ شوقت کِشد از جانِ من هر دم شررشعر میجوشد ازین آتشفشانِ نیمهشب
این غزل دارد تبِ گفتن ز سرخیِ لبتآه... جورِ دیگری باشد لبانِ نیمهشب
گفتن از تو هر دمی کامِ مرا شیرین کندلیک یکجور دگر باشد بیانِ نیمهشب
میتراود شعرِ من یکبار دیگر گوییابازهم سر میرسد اینک زمانِ نیمهشب
باز ساعت بر قرارِ عاشقی صفر آمدهعشق جاری میشود باز از زبانِ نیمهشب
سجاد رستمعلی (تهمتن)
#عاشقانه#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
۵:۰۵
بازارسال شده از اشعار تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«زیبای خفته»
تصویر شعر منامروز ماتم استگویای شرم منگویای درد ماگویای یک غم است!
بر روی تختخوابآرام خفته استگردش نشستهایمبی هیچ صحبتی!تنها صداصدای بارش باران نمنم است؛-باران ز چشم منباران ز چشم ما-!
آرام خفته است چو زیبای خفتهایدر انتظار مرد بزرگی که میرسد-روزی برای اوروزی برای ما-!
آرام خفته است نه انگار روز پیشدر گرد تختخوابمشعوف میشدیماز خندهای که گاه به سختی به چهرهاشناگاه میدوید؛مشعوف میشدیماز خاطرات اوکاین گوشهای خسته ز گفتار هرزهمانبا عشق میشنید!
آرام خفته است نه انگار روز پیشدر التهاب حنجره با سرفههای اوبا اشکهای ابر خزان همسُرا شدیمدر ریتم نامنظم رفتار سینهاشدر لابلای پتک نفسهای محکمشدر پشت ماسک اکسیژن آشنای اوبا دردهای او-یک مرد از میان اساطیر ماندگار-درد آشنا شدیم!
آرام خفته است نه انگار پیش از ایناو تکسوار و یکهسوار سپیده بوددر فصلی از زمانآغوش مهر اومعراجگاه شاپرکان شکسته بالخوبان خویشتن به آتش کشیده بود؛- آتش برای گمشدگان در هبوط شبآتش برای منآتش برای ما-!
آرام خفته است!آرام رفته است!اما سکوت ما سخن از حال دیگر است:
در حرکت زمانبر جای مانده است!در خواب رفتهامدر خواب رفتهایم!
سجاد رستمعلی (تهمتن)
️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
#هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد
#یاد_و_خاطره_شهدا_گرامی_باد
#راه_شهدا_جاودانه_باد
#شهید_نظر_میکند_به_وجه_الله
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
@TahamtanPoems
«زیبای خفته»
تصویر شعر منامروز ماتم استگویای شرم منگویای درد ماگویای یک غم است!
بر روی تختخوابآرام خفته استگردش نشستهایمبی هیچ صحبتی!تنها صداصدای بارش باران نمنم است؛-باران ز چشم منباران ز چشم ما-!
آرام خفته است چو زیبای خفتهایدر انتظار مرد بزرگی که میرسد-روزی برای اوروزی برای ما-!
آرام خفته است نه انگار روز پیشدر گرد تختخوابمشعوف میشدیماز خندهای که گاه به سختی به چهرهاشناگاه میدوید؛مشعوف میشدیماز خاطرات اوکاین گوشهای خسته ز گفتار هرزهمانبا عشق میشنید!
آرام خفته است نه انگار روز پیشدر التهاب حنجره با سرفههای اوبا اشکهای ابر خزان همسُرا شدیمدر ریتم نامنظم رفتار سینهاشدر لابلای پتک نفسهای محکمشدر پشت ماسک اکسیژن آشنای اوبا دردهای او-یک مرد از میان اساطیر ماندگار-درد آشنا شدیم!
آرام خفته است نه انگار پیش از ایناو تکسوار و یکهسوار سپیده بوددر فصلی از زمانآغوش مهر اومعراجگاه شاپرکان شکسته بالخوبان خویشتن به آتش کشیده بود؛- آتش برای گمشدگان در هبوط شبآتش برای منآتش برای ما-!
آرام خفته است!آرام رفته است!اما سکوت ما سخن از حال دیگر است:
در حرکت زمانبر جای مانده است!در خواب رفتهامدر خواب رفتهایم!
سجاد رستمعلی (تهمتن)
#هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد
#یاد_و_خاطره_شهدا_گرامی_باد
#راه_شهدا_جاودانه_باد
#شهید_نظر_میکند_به_وجه_الله
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
۵:۰۷
بازارسال شده از اشعار تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«در کوچه باغ خیال»
یکشب به کوچه باغ خیالت سری زدم آنجا که رفتی و دیگر نیامدیآنجا که بدرقهات اشک چشم بود همچون بهار خیس دو چشمان مادرت!
دیشب به کوی نگاهش میهمان بُدم گلخنده بود عکس تو بر روی طاقچه او منتظر به راه تو امّا نیامدی!
کتری صفیر حزن شد و بغض را شکست یک قطره اشک من یک جرعه چای داغ با یک بغل صفا همراه یک سبد پرز سخنهای گفتنی؛- حرفش تمام تو بودی وخاطرت سجّادهی تو بود تسلّای خاطرش فکرش تمام در طلب خنده تو بود -او در پی تو بودولیکن نیامدی!
شکر خدای گفتلرزه به اندام من فتاد ناگه صدای در مادر خموش ماند چشمش به در فکند - نسیم بهار بود -در باز مانده بود ولی تو نیامدی!
دیوار خانه یکسره نقش غرور بود هو هو کنان قطار فشنگ از کنار تو بگذشت تا که به نام خدا رسیدهمسنگران تو لبخند میزدند در وادی جنون که سرای شعور بود رفتی تهمتن این ملت عظیمدر جنگ طور ولیکن نیامدی!
طورانیان شبنشین زغیرتِ مردانِ مثل تواز مرزهای وادی اَیمن برون شدندتخت خدا قرار گرفت در سرای ما امّا بسان سیاوش شهید حقدر جنگ دون رفتی و دیگر نیامدی!
سجاد رستمعلی (تهمتن)
️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
#هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد
#یاد_و_خاطره_شهدا_گرامی_باد
#راه_شهدا_جاودانه_باد
#شهید_نظر_میکند_به_وجه_الله
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
@TahamtanPoems
«در کوچه باغ خیال»
یکشب به کوچه باغ خیالت سری زدم آنجا که رفتی و دیگر نیامدیآنجا که بدرقهات اشک چشم بود همچون بهار خیس دو چشمان مادرت!
دیشب به کوی نگاهش میهمان بُدم گلخنده بود عکس تو بر روی طاقچه او منتظر به راه تو امّا نیامدی!
کتری صفیر حزن شد و بغض را شکست یک قطره اشک من یک جرعه چای داغ با یک بغل صفا همراه یک سبد پرز سخنهای گفتنی؛- حرفش تمام تو بودی وخاطرت سجّادهی تو بود تسلّای خاطرش فکرش تمام در طلب خنده تو بود -او در پی تو بودولیکن نیامدی!
شکر خدای گفتلرزه به اندام من فتاد ناگه صدای در مادر خموش ماند چشمش به در فکند - نسیم بهار بود -در باز مانده بود ولی تو نیامدی!
دیوار خانه یکسره نقش غرور بود هو هو کنان قطار فشنگ از کنار تو بگذشت تا که به نام خدا رسیدهمسنگران تو لبخند میزدند در وادی جنون که سرای شعور بود رفتی تهمتن این ملت عظیمدر جنگ طور ولیکن نیامدی!
طورانیان شبنشین زغیرتِ مردانِ مثل تواز مرزهای وادی اَیمن برون شدندتخت خدا قرار گرفت در سرای ما امّا بسان سیاوش شهید حقدر جنگ دون رفتی و دیگر نیامدی!
سجاد رستمعلی (تهمتن)
#هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد
#یاد_و_خاطره_شهدا_گرامی_باد
#راه_شهدا_جاودانه_باد
#شهید_نظر_میکند_به_وجه_الله
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
۱۰:۱۸
بازارسال شده از اشعار تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«قصهی کوتاه»
سینهاش مملو از رگبار عصیان گشته بود!دستهایش پر ز نور چون ید موسای عِمران گشته بود!
قصهاش کوتاه بود؛پشت لبهایش چمن تازه از باب تماشای شقایقمست و حیران گشته بود!
مست بود و دست بر پیمانه داشتعشقبازی را بسان قصهایبا مُرکب از قماش زندگیروی دفتر مشق عمرش مینگاشت!
در نگاهش مردی و آزادگیبهر مردان جهان همچو موجی لانه داشت!
کاش اینک مردمان یاد میکردند از یار جوان او که ریشه در میان نور و عشق و لاله داشت!
کاش اینک مردمان...
سجاد رستمعلی (تهمتن)
️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
#هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد
#یاد_و_خاطره_شهدا_گرامی_باد
#راه_شهدا_جاودانه_باد
#شهید_نظر_میکند_به_وجه_الله
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
@TahamtanPoems
«قصهی کوتاه»
سینهاش مملو از رگبار عصیان گشته بود!دستهایش پر ز نور چون ید موسای عِمران گشته بود!
قصهاش کوتاه بود؛پشت لبهایش چمن تازه از باب تماشای شقایقمست و حیران گشته بود!
مست بود و دست بر پیمانه داشتعشقبازی را بسان قصهایبا مُرکب از قماش زندگیروی دفتر مشق عمرش مینگاشت!
در نگاهش مردی و آزادگیبهر مردان جهان همچو موجی لانه داشت!
کاش اینک مردمان یاد میکردند از یار جوان او که ریشه در میان نور و عشق و لاله داشت!
کاش اینک مردمان...
سجاد رستمعلی (تهمتن)
#هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد
#یاد_و_خاطره_شهدا_گرامی_باد
#راه_شهدا_جاودانه_باد
#شهید_نظر_میکند_به_وجه_الله
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
۱۹:۴۳
بازارسال شده از اشعار تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«تکرار نصرالله»
ما در طریق القدس، طوفان الأقصاییمتکرار نصرالله و فرزندان زهراییم
ای رهبر خوبان، ای مظهر ایمانسید حسنها سربرآورد از دل طوفانما سیل چشم قاسمیم و فاتح قدسیماز سختی این معرکه چیزی نمیپرسیمنسل عماد و عضو گردانهای رضوانیمبر نصرت حق مومن و بر وعده دل قرصیم
ما در طریق القدس، طوفان الأقصاییمتکرار نصرالله و فرزندان زهراییم
ای دشمن نادان، اهریمن انسانجلاد سفاک ای فساد انگیز بی ایمانبا کشتن ما خون ما همواره میجوشدسیلی که بر مرگ تو ای رجاله میکوشدچون جوشنی روی تن آزادگان گرددشمشیر حزب الله کز خون تو مینوشد
ما در طریق القدس، طوفان الأقصاییمتکرار نصرالله و فرزندان زهراییم
خیل بنی آدم ای مردم عالمآزادگان در امت پیغمبر اعظمما را ز مرگ محترم هرگز هراسی نیستبر قامت ما جز کفن هرگز لباسی نیستفرزند عاشورا حسینی گونه میمیردما را بجز شوق لقاءِ حق، اساسی نیست
ما در طریق القدس، طوفان الأقصاییمتکرار نصرالله و فرزندان زهراییم
سجاد رستمعلی (تهمتن)
️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
لطفاً با بازنشر این اثر، بازوی فرهنگی مجاهدان در نبرد با رژیم کودککش صهیونیستی باشید.
#سید_حسن_نصرالله
#فلسطین_کلید_رمزآلود_فرج
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
@TahamtanPoems
«تکرار نصرالله»
ما در طریق القدس، طوفان الأقصاییمتکرار نصرالله و فرزندان زهراییم
ای رهبر خوبان، ای مظهر ایمانسید حسنها سربرآورد از دل طوفانما سیل چشم قاسمیم و فاتح قدسیماز سختی این معرکه چیزی نمیپرسیمنسل عماد و عضو گردانهای رضوانیمبر نصرت حق مومن و بر وعده دل قرصیم
ما در طریق القدس، طوفان الأقصاییمتکرار نصرالله و فرزندان زهراییم
ای دشمن نادان، اهریمن انسانجلاد سفاک ای فساد انگیز بی ایمانبا کشتن ما خون ما همواره میجوشدسیلی که بر مرگ تو ای رجاله میکوشدچون جوشنی روی تن آزادگان گرددشمشیر حزب الله کز خون تو مینوشد
ما در طریق القدس، طوفان الأقصاییمتکرار نصرالله و فرزندان زهراییم
خیل بنی آدم ای مردم عالمآزادگان در امت پیغمبر اعظمما را ز مرگ محترم هرگز هراسی نیستبر قامت ما جز کفن هرگز لباسی نیستفرزند عاشورا حسینی گونه میمیردما را بجز شوق لقاءِ حق، اساسی نیست
ما در طریق القدس، طوفان الأقصاییمتکرار نصرالله و فرزندان زهراییم
سجاد رستمعلی (تهمتن)
#سید_حسن_نصرالله
#فلسطین_کلید_رمزآلود_فرج
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
۱۲:۱۱
بازارسال شده از اشعار تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«حضرت باده»
دمادم میزنم دم از شکوه حضرت بادهاز آن روزی که راهم بر در میخانه افتاده
بَری از خواهش تُنگ بلور و جام زرینمتجمّل نیست حدّ وصل آن معشوق افتاده
اگر قلبی گِلی را کردهام ظرف تمنایشنِشیند در خرابات از کرم شهزاده با ساده
مپرس از من چرا آیین مِی را کردهام دینمنباشد پاسخی همشأن مِی در نزد دلداده
مگو با اینهمه شورَت چرا درگیر هجرانیکه مِی رو میکند بر ساغر بر باده آماده
سجاد رستمعلی (تهمتن)
️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
#کیش_مهر
#عاشقانه
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
@TahamtanPoems
«حضرت باده»
دمادم میزنم دم از شکوه حضرت بادهاز آن روزی که راهم بر در میخانه افتاده
بَری از خواهش تُنگ بلور و جام زرینمتجمّل نیست حدّ وصل آن معشوق افتاده
اگر قلبی گِلی را کردهام ظرف تمنایشنِشیند در خرابات از کرم شهزاده با ساده
مپرس از من چرا آیین مِی را کردهام دینمنباشد پاسخی همشأن مِی در نزد دلداده
مگو با اینهمه شورَت چرا درگیر هجرانیکه مِی رو میکند بر ساغر بر باده آماده
سجاد رستمعلی (تهمتن)
#کیش_مهر
#عاشقانه
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
۲۰:۰۴
بازارسال شده از اشعار تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«خواهر»
هر چند من خواهر ندارم لیکبشنیدهام از مردمان نیک
داداش جانش بسته بر خواهرحالش اگر بد شد جهان تاریک
او را تمامی از شما دانند اهل ولا بر معنی تشکیک
آقای من جانم همه درد استچون میشود غم بر دلت نزدیک
سجاد رستمعلی (تهمتن)
️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
#رحلت_فاطمه_معصومه
#تسلیت_یا_امام_الرئوف
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
@TahamtanPoems
«خواهر»
هر چند من خواهر ندارم لیکبشنیدهام از مردمان نیک
داداش جانش بسته بر خواهرحالش اگر بد شد جهان تاریک
او را تمامی از شما دانند اهل ولا بر معنی تشکیک
آقای من جانم همه درد استچون میشود غم بر دلت نزدیک
سجاد رستمعلی (تهمتن)
#رحلت_فاطمه_معصومه
#تسلیت_یا_امام_الرئوف
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
۱۵:۵۶
بازارسال شده از اشعار تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«زاد روز»
باز در دور زمانمهر از نیمه گذشتصفحه ی شانزده از معرکهی پاییز استصفحهای زادهی شورَش همه شعر؛سالیانی است که از عشق نفس میگیرم!
اول برگ جدیدبه خودم میگویمعمر ما صد سالشسه دقیقه است به وقت ملکوت!پس عجیب است اگردر همین چند دم از جاری این بازی عمردر پی هر خوشِ مانا نرویم؛پی خوشخُلقی و خوشرنگی و خوشنامی خویش!
و چه دردی است اگر عمرِ بدین کوتاهیصرف در غصّه ز ناکامیِ از هر خوشِ میرا بکنیم؛مثل خوشخوردن و خوشپوشی و چون خوشگذری!
آرزویم این استکه در این فصل جدیدبخت با طالب دیدار رخت یار شودو ز انوار الهی رُختغم احوال سیهروزی ما چاره شود.
یا رب این صفحه ز احوال دلم را بپذیر.
سجاد رستمعلی (تهمتن)
️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
تو در روز تولد من شهید و من در روز شهادت تو زاده شدم؛ و چه رازهای عجیبی است میان من و تو! (۱۶ مهر)
#زادروز
#انتظار
#مارا_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
@TahamtanPoems
«زاد روز»
باز در دور زمانمهر از نیمه گذشتصفحه ی شانزده از معرکهی پاییز استصفحهای زادهی شورَش همه شعر؛سالیانی است که از عشق نفس میگیرم!
اول برگ جدیدبه خودم میگویمعمر ما صد سالشسه دقیقه است به وقت ملکوت!پس عجیب است اگردر همین چند دم از جاری این بازی عمردر پی هر خوشِ مانا نرویم؛پی خوشخُلقی و خوشرنگی و خوشنامی خویش!
و چه دردی است اگر عمرِ بدین کوتاهیصرف در غصّه ز ناکامیِ از هر خوشِ میرا بکنیم؛مثل خوشخوردن و خوشپوشی و چون خوشگذری!
آرزویم این استکه در این فصل جدیدبخت با طالب دیدار رخت یار شودو ز انوار الهی رُختغم احوال سیهروزی ما چاره شود.
یا رب این صفحه ز احوال دلم را بپذیر.
سجاد رستمعلی (تهمتن)
#زادروز
#انتظار
#مارا_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
۲۰:۴۹
بازارسال شده از اشعار تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«زادروز و مرگروز»
چونکه روزِ زاد من آمد دلم بی تاب شدسهم من از زندگانی لحظهای در خواب شد
زادروز و مرگروزم هرچه هست و باد، بادسرگذشتم غم نوشتی ساده و جذاب شد
سجاد رستمعلی (تهمتن)
️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
#زادروز
#انتظار
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
@TahamtanPoems
«زادروز و مرگروز»
چونکه روزِ زاد من آمد دلم بی تاب شدسهم من از زندگانی لحظهای در خواب شد
زادروز و مرگروزم هرچه هست و باد، بادسرگذشتم غم نوشتی ساده و جذاب شد
سجاد رستمعلی (تهمتن)
#زادروز
#انتظار
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
۲۰:۵۰
بازارسال شده از اشعار تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«مرید»
من به پرواز گل قاصدکم مینازمو به گلبرگ گل یاس دلم میبازم
گرچه از بغض، هجاهای صدایم مُردندزنده مانده است به آهنگ غمم آوازم
شبی آهسته دلم آه کشید و جان دادآهش اسرار نهان بود، عیان شد رازم
گر خموشم زسر شور و شعف نیست که منهمهی عمر به غمهای جهان دمسازم
زملامت نهراسم که مرا باکی نیستمن مرید رهِ مرد غزل شیرازم
سجاد رستمعلی (تهمتن)
️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
#روز_بزرگداشت_حافظ#و_لا_تاخذک_فی_الله_لومة_لائم#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
@TahamtanPoems
«مرید»
من به پرواز گل قاصدکم مینازمو به گلبرگ گل یاس دلم میبازم
گرچه از بغض، هجاهای صدایم مُردندزنده مانده است به آهنگ غمم آوازم
شبی آهسته دلم آه کشید و جان دادآهش اسرار نهان بود، عیان شد رازم
گر خموشم زسر شور و شعف نیست که منهمهی عمر به غمهای جهان دمسازم
زملامت نهراسم که مرا باکی نیستمن مرید رهِ مرد غزل شیرازم
سجاد رستمعلی (تهمتن)
#روز_بزرگداشت_حافظ#و_لا_تاخذک_فی_الله_لومة_لائم#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
۶:۲۶
بازارسال شده از اشعار تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«یحیی»
باطل شده سِحرِ، افسونگر کذاببا ضربِ دست تو، جادویشان بر آبکابوس صهیونی، در یقظه و در خواب:
باشد عصایت باطل السحری چونان موسیدست جدا از تن شده همچون ید بیضا
با استقامت تا دم پایانت ای یحیی!توفندهتر شد یورشِ طوفانِ اَلأقصی
ای خونِ پاک تو، پیوسته در آخربا خونِ نصرالله، تا سرزند محشرپایان عمرِ تو، شد مطلعی دیگر:
بر انتقامِ خونِ یحیی سر رسد عیسیآری قیامت سررسیده بهر صهیونها
با استقامت تا دم پایانت ای یحیی!توفندهتر شد یورشِ طوفانِ اَلأقصی
گر أبرهه سرمست، از لشگر فیل استباید بداند او، ایران ابابیل استهنگام نابودی، با ضربِ سجیل است:
طالوتِ ما اذن نبردش گر رسد بر مابا عزم داود از زمین جوشد فلاخنها
با استقامت تا دم پایانت ای یحیی!توفندهتر شد یورشِ طوفانِ اَلأقصی
ای ملت احمد، باید که برخیزیبا طاغی کافر، باید درآویزیفرعون این دوران! باید که بگریزی:
تا فتح قدس هرگز نمیبینی سکون ماسیلاب مرگ ناگزیرت گشته خون ما
با استقامت تا دم پایانت ای یحیی!توفندهتر شد یورشِ طوفانِ اَلأقصی
سجاد رستمعلی (تهمتن)
️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
لطفاً با بازنشر این اثر، بازوی فرهنگی مجاهدان، در نبرد با رژیم کودککش صهیونیستی باشید.
#یحیی_سنوار
#وعده_صادق
#فلسطین_کلید_رمزآلود_فرج
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
شرکت در پویش ایران همدل با شمارهگیری #14*
کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
@TahamtanPoems
«یحیی»
باطل شده سِحرِ، افسونگر کذاببا ضربِ دست تو، جادویشان بر آبکابوس صهیونی، در یقظه و در خواب:
باشد عصایت باطل السحری چونان موسیدست جدا از تن شده همچون ید بیضا
با استقامت تا دم پایانت ای یحیی!توفندهتر شد یورشِ طوفانِ اَلأقصی
ای خونِ پاک تو، پیوسته در آخربا خونِ نصرالله، تا سرزند محشرپایان عمرِ تو، شد مطلعی دیگر:
بر انتقامِ خونِ یحیی سر رسد عیسیآری قیامت سررسیده بهر صهیونها
با استقامت تا دم پایانت ای یحیی!توفندهتر شد یورشِ طوفانِ اَلأقصی
گر أبرهه سرمست، از لشگر فیل استباید بداند او، ایران ابابیل استهنگام نابودی، با ضربِ سجیل است:
طالوتِ ما اذن نبردش گر رسد بر مابا عزم داود از زمین جوشد فلاخنها
با استقامت تا دم پایانت ای یحیی!توفندهتر شد یورشِ طوفانِ اَلأقصی
ای ملت احمد، باید که برخیزیبا طاغی کافر، باید درآویزیفرعون این دوران! باید که بگریزی:
تا فتح قدس هرگز نمیبینی سکون ماسیلاب مرگ ناگزیرت گشته خون ما
با استقامت تا دم پایانت ای یحیی!توفندهتر شد یورشِ طوفانِ اَلأقصی
سجاد رستمعلی (تهمتن)
#یحیی_سنوار
#وعده_صادق
#فلسطین_کلید_رمزآلود_فرج
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
۱۰:۴۵
بسم الله الرحمن الرحیم
«هوس»
در خرابات شنیدم که دو ده ساله بُتیستکه چونان وی به جهان دلبر غمازه نزیست
عبدِ لبهای وِیام، از کمی عمر چه باک؟!چو بگوید به در میکده صد سال بایست
وَه که بد گفتم، از این بِه، که چه فرق است مرابین یک لحظه فراق وی و صد سال و دویست؟
بوسهاش چون کند احیا دل مُردار مراپس تعجب ز صبوری من مرده ز چیست؟
آری ای دوست! نخوردی مِی و حظّی نبریآنکه مِی خورده بجز مِی هوسش نیست که نیست!
سجاد رستمعلی (تهمتن)
پ.ن:
۱. خرابات: مقام و مرتبهی خرابی و نابودی عادات نفسانی، خوی حیوانی، و محل کسب اخلاق ملکوتی که عارفان و سالکان در این مرتبه از قید عادات و حالات نفسانی رهایی یافته و از بادهی وحدت سرمست میشوند.۲. غمازه: دختر نیکوپیکرِ نیکواعضا در هنگام غمز و اشاره۳. فراق: جدایی، هجران۴. احیا: زنده ساختن۵. مردار: پلید، کثیف۶. حظ: بهره، نصیب۷. هوس: نوعی جنون، دیوانگی
️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
#عاشقانه#انتظار#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست








پیوستن به کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن)
«هوس»
در خرابات شنیدم که دو ده ساله بُتیستکه چونان وی به جهان دلبر غمازه نزیست
عبدِ لبهای وِیام، از کمی عمر چه باک؟!چو بگوید به در میکده صد سال بایست
وَه که بد گفتم، از این بِه، که چه فرق است مرابین یک لحظه فراق وی و صد سال و دویست؟
بوسهاش چون کند احیا دل مُردار مراپس تعجب ز صبوری من مرده ز چیست؟
آری ای دوست! نخوردی مِی و حظّی نبریآنکه مِی خورده بجز مِی هوسش نیست که نیست!
سجاد رستمعلی (تهمتن)
پ.ن:
۱. خرابات: مقام و مرتبهی خرابی و نابودی عادات نفسانی، خوی حیوانی، و محل کسب اخلاق ملکوتی که عارفان و سالکان در این مرتبه از قید عادات و حالات نفسانی رهایی یافته و از بادهی وحدت سرمست میشوند.۲. غمازه: دختر نیکوپیکرِ نیکواعضا در هنگام غمز و اشاره۳. فراق: جدایی، هجران۴. احیا: زنده ساختن۵. مردار: پلید، کثیف۶. حظ: بهره، نصیب۷. هوس: نوعی جنون، دیوانگی
#عاشقانه#انتظار#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
۱۸:۴۷
بازارسال شده از اشعار تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«عادت پیاله»
در مجلس خُماران، کس درد جان نداردمیلی به انتظار، شاه جوان ندارد
یارا ز شیخ مجلس، پُرسان مَشو ز مردماین کاروان نشان از، آن ساربان ندارد
جمع خَمودگانیم، بی صحبت و هیاهوکس شوق استماع راز نهان ندارد
در عرصهی تجارت، چون ورشکستگانیمبازار حُسن یوسف، بازارگان ندارد
آنقدر بی بها شد، از مِی سرودن اینجاشاعر بجز گلایه، میل بیان ندارد
ساغر شکسته ساقی، سالَم مکن بهانهچون عادت پیاله، پیر و جوان ندارد
سجاد رستمعلی (تهمتن)پ.ن:
۱. خمار: میزده، شرابزده؛ همچنین جماعت مردم و انبوهی آنها۲. جان: روح انسانی، به اعتقاد ابنسینا، صورتی از نفس آدمی که اگر به شناخت خود نائل شود، انسان به سعادت رسد.۳. شاه: حاکم، سلطان؛ همچنین اصلیترین هر چیز را گویند.۴. جوان: علاوه بر معنی متداول، به معنی جدید و نو و همچنین موافق و مساعد آمده است.۵. شیخ: بزرگ یک جمع؛ در کنایه به معنی روباه به جهت فریبکاری۶. مردم: انسان شریف؛ همچنین سپاه و لشگر۷. کاروان: عده زیادی از شتر و دیگر چهارپایان را گویند؛ مَجاز از قافله یا جماعتی که در پی یک مقصودند.۸. ساربان: محافظ شتران، که سار یعنی شتر و بان یعنی محافظ؛ همچنین قافلهسالار۹. خَموده: بیحال، دچار خواب مرگ۱۰. صحبت: عشق۱۱. هیاهو: شور و غوغا۱۲. استماع: شنیدن۱۳. حُسن: زیبایی۱۴. بازارگان: بازرگان۱۵. می: محبت و عشق۱۵. ساغر: قلب سالک۱۶. ساقی: محبوب، معشوق۱۷. عادت: مسلک
️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
#عاشقانه
#انتظار
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست








پیوستن به کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
«عادت پیاله»
در مجلس خُماران، کس درد جان نداردمیلی به انتظار، شاه جوان ندارد
یارا ز شیخ مجلس، پُرسان مَشو ز مردماین کاروان نشان از، آن ساربان ندارد
جمع خَمودگانیم، بی صحبت و هیاهوکس شوق استماع راز نهان ندارد
در عرصهی تجارت، چون ورشکستگانیمبازار حُسن یوسف، بازارگان ندارد
آنقدر بی بها شد، از مِی سرودن اینجاشاعر بجز گلایه، میل بیان ندارد
ساغر شکسته ساقی، سالَم مکن بهانهچون عادت پیاله، پیر و جوان ندارد
سجاد رستمعلی (تهمتن)پ.ن:
۱. خمار: میزده، شرابزده؛ همچنین جماعت مردم و انبوهی آنها۲. جان: روح انسانی، به اعتقاد ابنسینا، صورتی از نفس آدمی که اگر به شناخت خود نائل شود، انسان به سعادت رسد.۳. شاه: حاکم، سلطان؛ همچنین اصلیترین هر چیز را گویند.۴. جوان: علاوه بر معنی متداول، به معنی جدید و نو و همچنین موافق و مساعد آمده است.۵. شیخ: بزرگ یک جمع؛ در کنایه به معنی روباه به جهت فریبکاری۶. مردم: انسان شریف؛ همچنین سپاه و لشگر۷. کاروان: عده زیادی از شتر و دیگر چهارپایان را گویند؛ مَجاز از قافله یا جماعتی که در پی یک مقصودند.۸. ساربان: محافظ شتران، که سار یعنی شتر و بان یعنی محافظ؛ همچنین قافلهسالار۹. خَموده: بیحال، دچار خواب مرگ۱۰. صحبت: عشق۱۱. هیاهو: شور و غوغا۱۲. استماع: شنیدن۱۳. حُسن: زیبایی۱۴. بازارگان: بازرگان۱۵. می: محبت و عشق۱۵. ساغر: قلب سالک۱۶. ساقی: محبوب، معشوق۱۷. عادت: مسلک
#عاشقانه
#انتظار
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
۹:۲۴
بازارسال شده از اشعار تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«خیال»
بر بوم یک خیال تو را آه میکشمیک منظره به صورت دلخواه میکشم
یک سبزهراه تا برسد پیش پای منیک آشنا، میانهی آن راه میکشم
آن راه را مگر که به سرعت رسم به تودر حد چند لحظهی کوتاه میکشم
پر میشود مشام من از عطر موی تواز این دمی که گاه، و بیگاه میکشم
اشکی نمیکشم مگر آندم که میرسیباران شوق وصل تو آنگاه میکشم
میدانم این خیال دگر میکُشد مرااین مرگ را به دفترم آگاه میکشم
سجاد رستمعلی (تهمتن)
️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید.
#عاشقانه#انتظار#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست








پیوستن به کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن)
«خیال»
بر بوم یک خیال تو را آه میکشمیک منظره به صورت دلخواه میکشم
یک سبزهراه تا برسد پیش پای منیک آشنا، میانهی آن راه میکشم
آن راه را مگر که به سرعت رسم به تودر حد چند لحظهی کوتاه میکشم
پر میشود مشام من از عطر موی تواز این دمی که گاه، و بیگاه میکشم
اشکی نمیکشم مگر آندم که میرسیباران شوق وصل تو آنگاه میکشم
میدانم این خیال دگر میکُشد مرااین مرگ را به دفترم آگاه میکشم
سجاد رستمعلی (تهمتن)
#عاشقانه#انتظار#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
۸:۵۱
بسم الله الرحمن الرحیم
«زینب(س)»
فرود آید ز نور حق، به دنیا اختری امشببه حق شایستهاش باشد که نامش رب نهد زینب
علی انسان کامل هست و این دختر عجب داردکه آراییده اکمال و شده زینت برای أب
فدای خلق بیهمتای او گردم که چون آمدبیاورده است مولایم حسین لبخند روی لب
سجاد رستمعلی (تهمتن)
️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#میلاد_حضرت_زینب_مبارک#روز_پرستار_مبارک#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست








پیوستن به کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن)
«زینب(س)»
فرود آید ز نور حق، به دنیا اختری امشببه حق شایستهاش باشد که نامش رب نهد زینب
علی انسان کامل هست و این دختر عجب داردکه آراییده اکمال و شده زینت برای أب
فدای خلق بیهمتای او گردم که چون آمدبیاورده است مولایم حسین لبخند روی لب
سجاد رستمعلی (تهمتن)
#میلاد_حضرت_زینب_مبارک#روز_پرستار_مبارک#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
۱۶:۵۷
بازارسال شده از اشعار تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«غزل سوخته»
از تمام غزل سوخته یک مصرع ماندفاطمه... میخ... علی خورد زمین از داغش
سجاد رستمعلی (تهمتن)
️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#فاطمیه#ایام_فاطمیه#مادر#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست








پیوستن به کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن)
«غزل سوخته»
از تمام غزل سوخته یک مصرع ماندفاطمه... میخ... علی خورد زمین از داغش
سجاد رستمعلی (تهمتن)
#فاطمیه#ایام_فاطمیه#مادر#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
۷:۴۲
بازارسال شده از اندیشکده علوم و فناوریهای نرم انقلاب اسلامی
بسم الله الرحمن الرحیم
️ تخفیف ویژه
️
اندیشکده علوم و فناوریهای نرم انقلاب اسلامی به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی، به مدت یک هفته (فقط تا ۱ آذر)، "کتاب ممنوعه فلسطین" را با تخفیف ۵۰ درصدی (۱۸۰ هزار تومان) عرضه مینماید.
این کتاب نگاه شما به ایران، جهان و مسائل جاری در منطقه را به شکل کلی تغییر داده و با اطلاعات مستند خود شما را شگفتزده خواهد کرد.
برای سفارش کتاب بهصورت گروهی (۵۰ نسخه به بالا) با این شماره تماس بگیرید:
09301107898
برای خرید کتاب از طریق برنامک باسلام، روی لینک زیر ضربه بزنید:
https://basalam.com/jahaadetabin/product/21912082








پیوستن به کانال اندیشکده علوم و فناوریهای نرم انقلاب اسلامی
09301107898
۱۳:۴۸
بسم الله الرحمن الرحیم
«فصل یخبندان»
درختان خشک و عورند و شرر آذر زند بر جانشکسته استخوان سرما، زمین در حسرت باران
چونان سوزی است، صورتها به سرخی میزند پهلوو اهل رَشک با نخوت، به گرماگرم با بُهتان
و ابر کینه، همپیمانه با گرد و غبار جهلگلو را میفشارد تا بمیرد در خودش انسان
نه تنها شب، گرفته صورت خورشید با ظلمتستاره ریخته از آسمان چون برگ پاییزان
و بوف شوم پوشیده ردای حضرت سیمرغو هوهو میکند چون صوفیان حضرت جانان
عجب احوال تلخی دارد این پاییز وهمانگیزکه برده از دل عشاق هم سودای تابستان
رها شو تیر مانده در میان چلهی داوربیا تا دور هم گردآوری مردان سرگردان
بِدم ای هر دمت باد بهاری! ای دمت اعجاز!بِدم تا طی شود با یک نفس این فصل یخبندان
سجاد رستمعلی (تهمتن)
پ.ن:
۱. عور: برهنه۲. شرر: جرقه۳. آذر: آتش؛ همچنین ماه نهم۴. پهلو زدن: غلبه کردن۵. اهل: صاحب؛ همچنین دارای عادت ناپسند۶. رشک: حسادت؛ همچنین مرد خشنود از فاحشهگری زنش۷. نخوت: تکبر۸. گرماگرم: زمان شدت گرفتن امری۹. بهتان: زورگویی؛ همچنین تهمت۱۰. کینه: نفرت۱۱. همپیمانه: متحد۱۲. بوف: جغد۱۳. حضرت: جناب۱۴. هوهو: صدای مرغ شب؛ در اصل «هوَهوَ» به معنی اتحاد در ذات است.۱۵. صوفی: اهل سلوک، درویش۱۶. جانان: معشوق۱۷. سودا: هوس۱۸. تیر: گلوله، بهره و قسمت۱۹. چله: زهِ کمان۲۰. سرگردان: بلاتکلیف۲۱. دم: سخن۲۲. اعجاز: معجزه
️ بازنشر کلیه آثار مجاز است.
عزیزانتان را به یک جرعه شعر مهمان کنید!
#عاشقانه#انتظار#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست








پیوستن به کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن)
«فصل یخبندان»
درختان خشک و عورند و شرر آذر زند بر جانشکسته استخوان سرما، زمین در حسرت باران
چونان سوزی است، صورتها به سرخی میزند پهلوو اهل رَشک با نخوت، به گرماگرم با بُهتان
و ابر کینه، همپیمانه با گرد و غبار جهلگلو را میفشارد تا بمیرد در خودش انسان
نه تنها شب، گرفته صورت خورشید با ظلمتستاره ریخته از آسمان چون برگ پاییزان
و بوف شوم پوشیده ردای حضرت سیمرغو هوهو میکند چون صوفیان حضرت جانان
عجب احوال تلخی دارد این پاییز وهمانگیزکه برده از دل عشاق هم سودای تابستان
رها شو تیر مانده در میان چلهی داوربیا تا دور هم گردآوری مردان سرگردان
بِدم ای هر دمت باد بهاری! ای دمت اعجاز!بِدم تا طی شود با یک نفس این فصل یخبندان
سجاد رستمعلی (تهمتن)
پ.ن:
۱. عور: برهنه۲. شرر: جرقه۳. آذر: آتش؛ همچنین ماه نهم۴. پهلو زدن: غلبه کردن۵. اهل: صاحب؛ همچنین دارای عادت ناپسند۶. رشک: حسادت؛ همچنین مرد خشنود از فاحشهگری زنش۷. نخوت: تکبر۸. گرماگرم: زمان شدت گرفتن امری۹. بهتان: زورگویی؛ همچنین تهمت۱۰. کینه: نفرت۱۱. همپیمانه: متحد۱۲. بوف: جغد۱۳. حضرت: جناب۱۴. هوهو: صدای مرغ شب؛ در اصل «هوَهوَ» به معنی اتحاد در ذات است.۱۵. صوفی: اهل سلوک، درویش۱۶. جانان: معشوق۱۷. سودا: هوس۱۸. تیر: گلوله، بهره و قسمت۱۹. چله: زهِ کمان۲۰. سرگردان: بلاتکلیف۲۱. دم: سخن۲۲. اعجاز: معجزه
#عاشقانه#انتظار#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
۱۵:۴۳
بازارسال شده از اشعار تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«مرهم»
کجا مرهم یک سینهی بشکسته غلاف است؟حمایت ز ولایت ز ولی، امر خلاف است؟
کجا بستن ره، راهزنی شیوهی مردی است؟و سیلی و لگد جایز بر روی عفاف است؟
ولو مزد رسالت نبوَد حرمت این بیتمیان رحِم و میخ مگر تاب مصاف است؟
ولو نیست غم دست و ورم موقع تغسیلسیه خندهی آن دیو سیه نیز ز لاف است؟!
شب است و نظر ماه بود کوچ شبانهو بغضم به گلو چون گره کور کلاف است
سجاد رستمعلی (تهمتن)
️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#فاطمیه#ایام_فاطمیه#حضرت_زهرا#مادر#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
@TahamtanPoems
«مرهم»
کجا مرهم یک سینهی بشکسته غلاف است؟حمایت ز ولایت ز ولی، امر خلاف است؟
کجا بستن ره، راهزنی شیوهی مردی است؟و سیلی و لگد جایز بر روی عفاف است؟
ولو مزد رسالت نبوَد حرمت این بیتمیان رحِم و میخ مگر تاب مصاف است؟
ولو نیست غم دست و ورم موقع تغسیلسیه خندهی آن دیو سیه نیز ز لاف است؟!
شب است و نظر ماه بود کوچ شبانهو بغضم به گلو چون گره کور کلاف است
سجاد رستمعلی (تهمتن)
#فاطمیه#ایام_فاطمیه#حضرت_زهرا#مادر#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
۵:۲۱
بازارسال شده از اشعار تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«مادر»
آتش گرفته، نه نرو، برگرد مادرمیخ در و ضرب لگد... از درد، مادر...
در روی مادر، میخ در پهلوی مادراز روی در بگذشت دهها مرد... مادر
سلمان جلوتر نه، نرو، چیزی نگو... نه!چاره نشد هرچه تقلا کرد مادر
برخاستم غرق عرق از خواب هذیاناین خانه بیتو بیفروغ و سرد مادر
از آن شب تدفین پدر دیگر نخوابیدگردیده روی بوترابت زرد مادر
دیشب دعا کردم که مهدیمان بیایدپایان پذیرد این شب پر درد مادر
سجاد رستمعلی (تهمتن)
️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#فاطمیه#ایام_فاطمیه#حضرت_زهرا#مادر#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست








پیوستن به کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن)
«مادر»
آتش گرفته، نه نرو، برگرد مادرمیخ در و ضرب لگد... از درد، مادر...
در روی مادر، میخ در پهلوی مادراز روی در بگذشت دهها مرد... مادر
سلمان جلوتر نه، نرو، چیزی نگو... نه!چاره نشد هرچه تقلا کرد مادر
برخاستم غرق عرق از خواب هذیاناین خانه بیتو بیفروغ و سرد مادر
از آن شب تدفین پدر دیگر نخوابیدگردیده روی بوترابت زرد مادر
دیشب دعا کردم که مهدیمان بیایدپایان پذیرد این شب پر درد مادر
سجاد رستمعلی (تهمتن)
#فاطمیه#ایام_فاطمیه#حضرت_زهرا#مادر#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
۱۴:۴۲