نفاق و نفاذ
علت شهادت سید حسن نصرالله را باید در خودمان جستجو کنیم و آن، عقبنشینی ما در مواضعمان در زمینههای نظامی، فرهنگی و اقتصادی است. و علت این عقبنشینی نیز نفوذ فکری، سیاسی و فرهنگی لیبرالهایی است که در قرآن تحت عنوان منافق، از آنها یاد شده است. بیشترین دغدغه قرآن کریم در مسائل اجتماعی سیاسی فرهنگی، بحث نفاق و نفوذ آنهاست. اساساً نفاق و نفاذ، از نظر معنایی مشترکند.
کلیدواژه نفوذ توسط امام خامنهای در زمان دولت لیبرال روحانی مطرح شد و پس از چند سال مجدداً در دولت لیبرال مطرح شده است. موشهایی که به درون سیستم نفوذ کردهاند، سیستم را دچار آسیب میکنند. درمقابل راهبرد دشمن مبنی بر نفوذ، راهبرد امام خامنهای، جهاد تبیین بود تا این نفوذی ها از غفلت مردم سوءاستفاده نکنند. درمقابل راهبرد جهاد تبیین، راهبرد دشمن چه بود؟ تندرو و افراطی و متحجر خواندن جهادگران تبیین و حذف عمارها از صحنه. وقتی عمارها حذف شوند، مالک اشترها نیز یکی یکی حذف میشوند. وقتی میثم تمارها حذف شوند، کربلا رقم میخورد. استراتژی حذف عمارها و تمارها، استراتژی چندسال اخیر دشمن بود تا از این طریق، در عرصه نظامی نیز اسلام را شکست دهند.
پس: غفلت مردم استراتژی نفوذ منافقاناستراتژی جهاد تبیین توسط امام خامنهایاستراتژی برچسب تندرو و حذف عمارها و تمارها توسط دشمن و سپس حذف مالکاشترها
قرآن کریم درباره منافقین، دهها ویژگی ذکر میکند که همه آن ویژگیها را در لیبرالهای داخل نظام میتوان یافت. جناب پزشکیان سابقا گفته بود که آمریکا برادر ماست. جالب است که قرآن کریم نیز اشاره میکند که کفار، برادران منافقانند: الَّذِينَ نَافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا (۱۱ حشر). جناب پزشکیان از خلع سلاح مقاومت و رفع تنشها سخن گفت. جالب است که قرآن کریم نیز اشاره میکند که منافقان، از جهاد میهراسند و هنگام جهاد، به سمت دشمن میروند. جناب پزشکیان حرفهایی از نهجالبلاغه میزند که بدان عمل نمیکند و جالب است قرآن کریم از دوگانگی منافقان در صحنه عمل سخن میگوید. مقابله با منافقان و نفوذیها، از مهمترین استراتژیهای قرآن و از مهمترین کلیدواژههای امام خامنهای است.
و اما اسرائیل! سوره اسراء، شرح حال اسرائیل است و وعده نابودی آنها در آن آمده اما تضمین نکرده که نابودی اسرائیل توسط کدام قوم باشد. هرچه عقبنشینی کنیم به ضرر ماست. حذف شهید هنیه، یک تست بود برای ارزیابی واکنش ایران. وقتی واکنشی ندیدند، سیدحسن را حذف کردند. و حذف سیدحسن نیز یک تست بود برای ارزیابی واکنش ایران. اگر واکنشی نبینند وارد فازهای بعدی خواهند شد. کاش زودتر از این غفلت بیدار شویم وگرنه با لگد دشمن بیدار خواهیم شد والسلام.
اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444
علت شهادت سید حسن نصرالله را باید در خودمان جستجو کنیم و آن، عقبنشینی ما در مواضعمان در زمینههای نظامی، فرهنگی و اقتصادی است. و علت این عقبنشینی نیز نفوذ فکری، سیاسی و فرهنگی لیبرالهایی است که در قرآن تحت عنوان منافق، از آنها یاد شده است. بیشترین دغدغه قرآن کریم در مسائل اجتماعی سیاسی فرهنگی، بحث نفاق و نفوذ آنهاست. اساساً نفاق و نفاذ، از نظر معنایی مشترکند.
کلیدواژه نفوذ توسط امام خامنهای در زمان دولت لیبرال روحانی مطرح شد و پس از چند سال مجدداً در دولت لیبرال مطرح شده است. موشهایی که به درون سیستم نفوذ کردهاند، سیستم را دچار آسیب میکنند. درمقابل راهبرد دشمن مبنی بر نفوذ، راهبرد امام خامنهای، جهاد تبیین بود تا این نفوذی ها از غفلت مردم سوءاستفاده نکنند. درمقابل راهبرد جهاد تبیین، راهبرد دشمن چه بود؟ تندرو و افراطی و متحجر خواندن جهادگران تبیین و حذف عمارها از صحنه. وقتی عمارها حذف شوند، مالک اشترها نیز یکی یکی حذف میشوند. وقتی میثم تمارها حذف شوند، کربلا رقم میخورد. استراتژی حذف عمارها و تمارها، استراتژی چندسال اخیر دشمن بود تا از این طریق، در عرصه نظامی نیز اسلام را شکست دهند.
پس: غفلت مردم استراتژی نفوذ منافقاناستراتژی جهاد تبیین توسط امام خامنهایاستراتژی برچسب تندرو و حذف عمارها و تمارها توسط دشمن و سپس حذف مالکاشترها
قرآن کریم درباره منافقین، دهها ویژگی ذکر میکند که همه آن ویژگیها را در لیبرالهای داخل نظام میتوان یافت. جناب پزشکیان سابقا گفته بود که آمریکا برادر ماست. جالب است که قرآن کریم نیز اشاره میکند که کفار، برادران منافقانند: الَّذِينَ نَافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا (۱۱ حشر). جناب پزشکیان از خلع سلاح مقاومت و رفع تنشها سخن گفت. جالب است که قرآن کریم نیز اشاره میکند که منافقان، از جهاد میهراسند و هنگام جهاد، به سمت دشمن میروند. جناب پزشکیان حرفهایی از نهجالبلاغه میزند که بدان عمل نمیکند و جالب است قرآن کریم از دوگانگی منافقان در صحنه عمل سخن میگوید. مقابله با منافقان و نفوذیها، از مهمترین استراتژیهای قرآن و از مهمترین کلیدواژههای امام خامنهای است.
و اما اسرائیل! سوره اسراء، شرح حال اسرائیل است و وعده نابودی آنها در آن آمده اما تضمین نکرده که نابودی اسرائیل توسط کدام قوم باشد. هرچه عقبنشینی کنیم به ضرر ماست. حذف شهید هنیه، یک تست بود برای ارزیابی واکنش ایران. وقتی واکنشی ندیدند، سیدحسن را حذف کردند. و حذف سیدحسن نیز یک تست بود برای ارزیابی واکنش ایران. اگر واکنشی نبینند وارد فازهای بعدی خواهند شد. کاش زودتر از این غفلت بیدار شویم وگرنه با لگد دشمن بیدار خواهیم شد والسلام.
اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444
۱۸:۳۸
ملیگرا یا امتگرا
یکی از مواضع و شبههپراکنیهای سلبریتیها در روزهای اخیر، که ذهنیت برخی مردم را نیز تخریب کرده، همان شبهه قدیمی است که چرا به مردم لبنان و فلسطین کمک کنیم؟! فارغ از اینکه این شبهه بارها پاسخ داده شده و دهها پاسخ متقن و قطعی دارد، در این گفتار، صرفاً به یکی از ابعاد این قضیه اشاره میکنیم و آن اینکه در قرآن کریم، یکی از ویژگیهای نفاق، همین ملیگرایی ذکر شده بهطوریکه در جنگ احزاب، منافقان ملیگراییشان را با گفتن «یثرب» به جای «مدینه» نشان میدادند: وَإِذْ قَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا ﴿الأحزاب: ١٣﴾ این درحالی است که یثرب نامی است که قبل از انقلاب اسلامی پیامبر به آن شهر اطلاق میشد و مدینه نام انقلابی شهر بود.
اکنون نیز برخیها با تفکرات گوناگون به این ملیگرایی دامن میزنند که شامل چهار مکتب هستند: مکتب آریامهری، مکتب ایرانی بهار، مکتب ایرانشهری کلاسیک، و مکتب ایرانشهری مدرن. داعیه این مکتبها که هرکدام در برخی دولتها از قبیل دولت لیبرال فعلی حضور و تأثیر داشته و دارند، ایران است و نه اسلام. سلبریتیها نیز متأثر از این مکاتب، ایرانگرایی را ترویج میکنند و نه اسلامگرایی را.
تفاوت در اینجاست که تفکر ایرانگرایی منتج به ملتسازی میشود و تفکر اسلامگرایی منتج به امتسازی میگردد. در همین زمان که امام خامنهای در سخنرانیهای اخیر خود تأکید جدی بر امتسازی در منطقه غرب آسیا داشتند، برخی اندیشکدههای غربی تأکیدشان بر ملتسازی در این کشورها بود. وقتی ملتسازی یا nation building مدنظر باشد، نیازمند United nations یا سازمان ملل هستیم و تابع فرامین سازمانهای بینالمللی نظیر یونسکو، صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی خواهیم بود اما وقتی امتسازی مدنظر باشد، نیازمند امام و تابع فرامین خداوند و شرع مقدس خواهیم بود.
و البته ملیگراها در ملیگرایی خود نیز دروغ میگویند چون اگر تهدیدی علیه ایران صورت بگیرد آنها هیچگاه جانشان را فدا نخواهند کرد بلکه اسلامگراها به میدان میروند. ضمن اینکه همین مخالفتشان با کمک به غزه و لبنان نیز ضد ملیگرایی است چون اگر آن مناطق ویران شود، ایران نیز مورد تهدید قرار میگیرد. پس ملیگرایی در داعیهاش دچار کذب است و تمرکز ما باید بر امتگرایی باشد.
امام خامنهای ۱۴۰۳/۰۶/۳۱ فرمودند: «یکی از بزرگترین درسهای نبوی برای ما این است: امّتسازی؛ تشکیل «امّت اسلامی». آن مبارزات سیزدهسالهی مکّه منتهی شد به هجرت که پایهگذاری امّت اسلامی است. امّت اسلامی با هجرت کلید خورد. ما امروز فاقد امّت اسلامی هستیم. کشورهای اسلامی زیادند، نزدیک دو میلیارد مسلمان در دنیا زندگی میکنند امّا عنوان «امّت» را نمیتوان بر این مجموعه گذاشت. امّت یعنی مجموعهی انسانهایی که در یک جهت، به سوی یک هدف، با یک انگیزه دارند حرکت میکنند؛ ما اینجور نیستیم، ما متفرّقیم. نتیجهی این تفرّق این است که فلان کشور اسلامی احساس میکند اگر بخواهد خودش را نگه دارد، باید به آمریکا تکیه کند. ما امروز نیازمند تشکیل امّت اسلامی هستیم. چه کسی میتواند در این زمینه کمک کند؟ آنهایی که میتوانند این انگیزه را قوی کنند، خواصّ دنیای اسلامند؛ یعنی همین شماها: سیاستمداران، علما، دانشمندان، دانشگاهیان، طبقات بانفوذ و صاحب فکر، شعرا، نویسندگان، تحلیلگران سیاسی و اجتماعی، اینها میتوانند اثر بگذارند.»
در این راستا، هجرت از مفاهیم و انگارههای ملّی به مفاهیم و انگارههای امّتی، نیاز ضروری و مبرم جامعه اسلامی است. تغییر نگاه از «ملّی» به «امّتی»، در همه ابعاد جامعه ازقبیل اقتصاد، سیاست، فرهنگ، ورزش، معماری، شهرسازی، هنر و... باید ملموس باشد. این هجرت شامل نظریهپردازی، گفتمانسازی و نهادسازی در راستای تشکیل امت واحده اسلامی میباشد. منبع و مرجع اصلی نظریات امتسازی، کتاب قرآن کریم است و داعیه ما تشکیل امتی حول این کتاب جامع و شامل است انشاءالله.
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
یکی از مواضع و شبههپراکنیهای سلبریتیها در روزهای اخیر، که ذهنیت برخی مردم را نیز تخریب کرده، همان شبهه قدیمی است که چرا به مردم لبنان و فلسطین کمک کنیم؟! فارغ از اینکه این شبهه بارها پاسخ داده شده و دهها پاسخ متقن و قطعی دارد، در این گفتار، صرفاً به یکی از ابعاد این قضیه اشاره میکنیم و آن اینکه در قرآن کریم، یکی از ویژگیهای نفاق، همین ملیگرایی ذکر شده بهطوریکه در جنگ احزاب، منافقان ملیگراییشان را با گفتن «یثرب» به جای «مدینه» نشان میدادند: وَإِذْ قَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا ﴿الأحزاب: ١٣﴾ این درحالی است که یثرب نامی است که قبل از انقلاب اسلامی پیامبر به آن شهر اطلاق میشد و مدینه نام انقلابی شهر بود.
اکنون نیز برخیها با تفکرات گوناگون به این ملیگرایی دامن میزنند که شامل چهار مکتب هستند: مکتب آریامهری، مکتب ایرانی بهار، مکتب ایرانشهری کلاسیک، و مکتب ایرانشهری مدرن. داعیه این مکتبها که هرکدام در برخی دولتها از قبیل دولت لیبرال فعلی حضور و تأثیر داشته و دارند، ایران است و نه اسلام. سلبریتیها نیز متأثر از این مکاتب، ایرانگرایی را ترویج میکنند و نه اسلامگرایی را.
تفاوت در اینجاست که تفکر ایرانگرایی منتج به ملتسازی میشود و تفکر اسلامگرایی منتج به امتسازی میگردد. در همین زمان که امام خامنهای در سخنرانیهای اخیر خود تأکید جدی بر امتسازی در منطقه غرب آسیا داشتند، برخی اندیشکدههای غربی تأکیدشان بر ملتسازی در این کشورها بود. وقتی ملتسازی یا nation building مدنظر باشد، نیازمند United nations یا سازمان ملل هستیم و تابع فرامین سازمانهای بینالمللی نظیر یونسکو، صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی خواهیم بود اما وقتی امتسازی مدنظر باشد، نیازمند امام و تابع فرامین خداوند و شرع مقدس خواهیم بود.
و البته ملیگراها در ملیگرایی خود نیز دروغ میگویند چون اگر تهدیدی علیه ایران صورت بگیرد آنها هیچگاه جانشان را فدا نخواهند کرد بلکه اسلامگراها به میدان میروند. ضمن اینکه همین مخالفتشان با کمک به غزه و لبنان نیز ضد ملیگرایی است چون اگر آن مناطق ویران شود، ایران نیز مورد تهدید قرار میگیرد. پس ملیگرایی در داعیهاش دچار کذب است و تمرکز ما باید بر امتگرایی باشد.
امام خامنهای ۱۴۰۳/۰۶/۳۱ فرمودند: «یکی از بزرگترین درسهای نبوی برای ما این است: امّتسازی؛ تشکیل «امّت اسلامی». آن مبارزات سیزدهسالهی مکّه منتهی شد به هجرت که پایهگذاری امّت اسلامی است. امّت اسلامی با هجرت کلید خورد. ما امروز فاقد امّت اسلامی هستیم. کشورهای اسلامی زیادند، نزدیک دو میلیارد مسلمان در دنیا زندگی میکنند امّا عنوان «امّت» را نمیتوان بر این مجموعه گذاشت. امّت یعنی مجموعهی انسانهایی که در یک جهت، به سوی یک هدف، با یک انگیزه دارند حرکت میکنند؛ ما اینجور نیستیم، ما متفرّقیم. نتیجهی این تفرّق این است که فلان کشور اسلامی احساس میکند اگر بخواهد خودش را نگه دارد، باید به آمریکا تکیه کند. ما امروز نیازمند تشکیل امّت اسلامی هستیم. چه کسی میتواند در این زمینه کمک کند؟ آنهایی که میتوانند این انگیزه را قوی کنند، خواصّ دنیای اسلامند؛ یعنی همین شماها: سیاستمداران، علما، دانشمندان، دانشگاهیان، طبقات بانفوذ و صاحب فکر، شعرا، نویسندگان، تحلیلگران سیاسی و اجتماعی، اینها میتوانند اثر بگذارند.»
در این راستا، هجرت از مفاهیم و انگارههای ملّی به مفاهیم و انگارههای امّتی، نیاز ضروری و مبرم جامعه اسلامی است. تغییر نگاه از «ملّی» به «امّتی»، در همه ابعاد جامعه ازقبیل اقتصاد، سیاست، فرهنگ، ورزش، معماری، شهرسازی، هنر و... باید ملموس باشد. این هجرت شامل نظریهپردازی، گفتمانسازی و نهادسازی در راستای تشکیل امت واحده اسلامی میباشد. منبع و مرجع اصلی نظریات امتسازی، کتاب قرآن کریم است و داعیه ما تشکیل امتی حول این کتاب جامع و شامل است انشاءالله.
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
۱۸:۳۹
تحذیر از تخدیر
اخیراً خبرهای تکاندهنده مختلفی از مرگ و میرهای ناشی از مشروبات الکلی منتشر شده که علائم بدی برای جامعه اسلامی است. اما این صرفاً یک درد است و از این درد باید پی به بیماری ببریم. در این گفتار به این نکته اشاره میکنیم که درد تخدیر ناشی از بیماری وهم است.
قرآن کریم مراتب معرفت را به سه سطح عمده تقسیم میکند: تفقه، تفهم و توهم. تفقه بالاترین سطح معرفت است و توهم پایینترین آن. اینک در آخرالزمان، با مسخ انسان به بهیمه، معرفت او وهیمه شده و ناچار است با تخدیر، خود را از این مسخ دهشتناک غافل کند. انسان، یا اهل سُکر است یا اهل ذکر. اهل سکر و مستی، لزوماً اهالی مشروبات الکلی نیستند بلکه مستهای مدرک، مستهای شهرت، مستهای پول، مستهای مقام و... همگی از پارادایم ذکر فاصله گرفته و در پارادایم سکر قرار دارند. قاعده این است که انسان هرچه از ذکر فاصله بگیرد به دامن سکر میافتد.
آنچه انسان را تخدیر میکند و او را غافلتر از آنچه هست میگرداند در آخرالزمان تنوع و تکثر یافته است. سابقا مواد مخدر و مشروبات الکلی، تخدیرکنندههای اصلی بودند اما اینک موسیقی، مدیتیشن، مدرکگرایی، فوتبال و... عواملی هستند تا جامعه ساعاتی ازخود بیخود شود. اینها همه مخدر هستند و جامعه را مست و مسخ میکنند و موجب فاصله از عقل میشوند. اساساً حکمت تحریم مشروبات الکلی، همین فاصلهای است که بین انسان و عقل ایجاد میکند. با این معیار، آیا نباید بسیاری دیگر از تخدیرکنندهها نیز ممنوع شوند؟! اما هیهات. یکی از شاخصهای جامعهشناسی قرآنی این است که هرچه عوامل تخدیر در جامعه بیشتر باشد، آن جامعه متوهمتر است.
اساساً اینترتینمنت یا سرگرمی یعنی همین. یعنی سر را گرم میکند تا از خود بیخود شود. خودش نباشد تا به حقیقت بیندیشد. حقیقت، لازمان و لامکان است و اعتباریاتی در آن نیست. در عالم حقیقت، نسبت های قوم و خویشی، مناصب اجتماعی، مدارک علمی و... هیچیک وجود ندارد. بلکه انسان با خود خود خودش مواجه میشود؛ خودی که تهی و عریان است؛ عریان از جسم و خیال و اوهام. انسانی که خود خود خودش هیچ نباشد و خودش را با مدرک و منصبش تعریف کند و مسخ و مست شده باشد، این انسان از حقیقت میترسد و لذا به عوامل مخدر پناه میآورد.
حتی در این یکسال، برخیها با اخبار غزه و... به جای اینکه تکان بخورند و متنبه شوند، صرفاً برای سرگرم شدن اخبار را دنبال میکنند تا سرشان گرم شود؛ و خاک بر سر جامعه بشریت که با آنچه مایه تنبه و بیداریاش است نیز بعنوان یک سرگرمی نگاه میکند. انسان متفقه، از هرچیزی برای بیدار شدن و تنبه استفاده میکند اما انسان متوهم از هرچیزی برای به خواب رفتن استفاده میکند. برای یقظه، وعظ لازم است. کسی و جامعهای که وعظ نپذیرد، یقظه هم ندارد.
وقتی جامعه دچار توهم و تخدیر شود خداوند خود را ملزم میداند که جامعه را بیدار کند: با سیل و زلزله و حوادث مختلف و با جنگ و درد. درد و رنج برای انسان لازم است تا شهوت مدرک و شهوت علم و شهوت موسیقی و شهوت فوتبال و... او را به خواب نبرد. خداوند در رأس مصلحان و منذران است و ما نیز به تأسی از حضرت حق باید منذر باشیم. خداوند از تخدیر، تحذیر میکند و ما نیز رسالت داریم تحذیر از تخدیر کنیم.
سرتان گرم نشود. یاعلی
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
اخیراً خبرهای تکاندهنده مختلفی از مرگ و میرهای ناشی از مشروبات الکلی منتشر شده که علائم بدی برای جامعه اسلامی است. اما این صرفاً یک درد است و از این درد باید پی به بیماری ببریم. در این گفتار به این نکته اشاره میکنیم که درد تخدیر ناشی از بیماری وهم است.
قرآن کریم مراتب معرفت را به سه سطح عمده تقسیم میکند: تفقه، تفهم و توهم. تفقه بالاترین سطح معرفت است و توهم پایینترین آن. اینک در آخرالزمان، با مسخ انسان به بهیمه، معرفت او وهیمه شده و ناچار است با تخدیر، خود را از این مسخ دهشتناک غافل کند. انسان، یا اهل سُکر است یا اهل ذکر. اهل سکر و مستی، لزوماً اهالی مشروبات الکلی نیستند بلکه مستهای مدرک، مستهای شهرت، مستهای پول، مستهای مقام و... همگی از پارادایم ذکر فاصله گرفته و در پارادایم سکر قرار دارند. قاعده این است که انسان هرچه از ذکر فاصله بگیرد به دامن سکر میافتد.
آنچه انسان را تخدیر میکند و او را غافلتر از آنچه هست میگرداند در آخرالزمان تنوع و تکثر یافته است. سابقا مواد مخدر و مشروبات الکلی، تخدیرکنندههای اصلی بودند اما اینک موسیقی، مدیتیشن، مدرکگرایی، فوتبال و... عواملی هستند تا جامعه ساعاتی ازخود بیخود شود. اینها همه مخدر هستند و جامعه را مست و مسخ میکنند و موجب فاصله از عقل میشوند. اساساً حکمت تحریم مشروبات الکلی، همین فاصلهای است که بین انسان و عقل ایجاد میکند. با این معیار، آیا نباید بسیاری دیگر از تخدیرکنندهها نیز ممنوع شوند؟! اما هیهات. یکی از شاخصهای جامعهشناسی قرآنی این است که هرچه عوامل تخدیر در جامعه بیشتر باشد، آن جامعه متوهمتر است.
اساساً اینترتینمنت یا سرگرمی یعنی همین. یعنی سر را گرم میکند تا از خود بیخود شود. خودش نباشد تا به حقیقت بیندیشد. حقیقت، لازمان و لامکان است و اعتباریاتی در آن نیست. در عالم حقیقت، نسبت های قوم و خویشی، مناصب اجتماعی، مدارک علمی و... هیچیک وجود ندارد. بلکه انسان با خود خود خودش مواجه میشود؛ خودی که تهی و عریان است؛ عریان از جسم و خیال و اوهام. انسانی که خود خود خودش هیچ نباشد و خودش را با مدرک و منصبش تعریف کند و مسخ و مست شده باشد، این انسان از حقیقت میترسد و لذا به عوامل مخدر پناه میآورد.
حتی در این یکسال، برخیها با اخبار غزه و... به جای اینکه تکان بخورند و متنبه شوند، صرفاً برای سرگرم شدن اخبار را دنبال میکنند تا سرشان گرم شود؛ و خاک بر سر جامعه بشریت که با آنچه مایه تنبه و بیداریاش است نیز بعنوان یک سرگرمی نگاه میکند. انسان متفقه، از هرچیزی برای بیدار شدن و تنبه استفاده میکند اما انسان متوهم از هرچیزی برای به خواب رفتن استفاده میکند. برای یقظه، وعظ لازم است. کسی و جامعهای که وعظ نپذیرد، یقظه هم ندارد.
وقتی جامعه دچار توهم و تخدیر شود خداوند خود را ملزم میداند که جامعه را بیدار کند: با سیل و زلزله و حوادث مختلف و با جنگ و درد. درد و رنج برای انسان لازم است تا شهوت مدرک و شهوت علم و شهوت موسیقی و شهوت فوتبال و... او را به خواب نبرد. خداوند در رأس مصلحان و منذران است و ما نیز به تأسی از حضرت حق باید منذر باشیم. خداوند از تخدیر، تحذیر میکند و ما نیز رسالت داریم تحذیر از تخدیر کنیم.
سرتان گرم نشود. یاعلی
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
۱۸:۴۰
اشاعه ایمان=مقابله با نفوذ
هماکنون در جنگ سرد جدید -که تحت عنوان جنگ جهانی پنجم شناخته میشود- ترور و جاسوسی و خرابکاری، محوریت دارد. اساس ترور، جاسوسی و خرابکاری مبتنیبر «نفوذ» در شبکه امنیتی طرف مقابل است. نفوذ در جامعه اسلامی با استفاده از شبکه «نفاق» انجام میشود. لذا در جنگ سرد جدید، نفاق، یکی از مهمترین موضوعات است.
نفاق ذاتاً ملازم با نفوذ است. هرچه جامعه اسلامیتر باشد، نفاق در آن بیشتر است و لذا نفوذ در آن بیشتر است. وقتی نفوذ و نفاق در جامعه اسلامی زیاد است، نیاز به تقویت سیستمهای امنیتی با رویکردهای مدرن نیست؛ بلکه آنچه مشکل دارد و موجب باگ امنیتی برای نفوذ میشود، خلأ ایمان است. اگر خلأ ایمان برطرف شود، مسأله نفوذ نیز حل میشود. زیرا امنیت از نگاه قرآن کریم، ایمانپایه است: آیه 82 سوره انعام میفرماید:أَلَّذینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ. لذا امنیت هنگامی برقرار میشود که ایمان اشاعه یابد. پس راه مقابله با نفوذ، اشاعه ایمان است.
همانطور که قرآن کریم هفتاد بطن دارد، انسان نیز هفتاد بطن دارد و در هریک از این بطون، ایمان و کفر و نفاق مطرح است. لذا همانطور که ایمان دارای درجاتی هفتاد لایه است، نفاق نیز دارای درکاتی هفتاد لایه است بعنوان مثال اگر کسی فقط در اولین لایه ظاهریاش ایمان داشته باشد و در 69 بطن دیگرش کافر باشد، نفاق او در شدیدترین حد خود است. اما اگر کسی در 69 لایه وجودش ایمان داشته باشد و فقط در یک لایه از وجودش کفر داشته باشد، دارای ضعیفترین حد نفاق است.
لذا همانطور که هفتاد لایه نفاق وجود دارد، هفتاد نوع نفوذ نیز وجود دارد. و هر یک از ما مومنان دارای درجاتی از ایمان و دارای درکاتی از نفاق هستیم و اساساً هدف همه مناسک و شعائر دینی، تقویت درجات ایمان و تضعیف درکات نفاق است تاحدی که دیگر نفاقی باقی نماند و انسان به درجه خلوص برسد. نمود بارز نفاق در جامعه اسلامی در حال حاضر، لیبرالها هستند که صرفاً در یک لایه از وجودشان ایمان آوردهاند و در عمده لایههای وجودشان کفر دارند. و نمود بارز خلوص در جامعه اسلامی، شهدای تراز مثل سیدحسن نصرالله و قاسم سلیمانی هستند که در همه لایه وجودشان ایمان داشتند و به مقام خلوص رسیدند.
اما ما همچنان در بین این لایهها در کشاکش امتحانات و ابتلائات هستیم تا زمانی که همه لایههای نفوذ شیطان بسته شود و اینجاست که به مقام عزّت میرسیم. عزت یعنی نفوذناپذیری؛ و عزیز کسی است که نفوذناپذیر باشد. چنانکه حسن نصرالله و قاسم سلیمانی و در رأس آنها امام خامنهای، عزیزند و راه نفوذ شیطان بر آنها بسته است. این عزت ناشی از ایمان و امنیت آنهاست. و البته ایمان هفت متعلَق دارد: ایمان به آیات، ایمان به خدا، ایمان به معاد، ایمان به کتاب، ایمان به انبیا، ایمان به ملائکه و ایمان به غیب. رسالت ما در جنگ سرد جدید برای مقابله با نفوذ، تقویت این هفت متعلق ایمان است.
اندیشکده تثبیت نیز درحد توان خود با استفاده از تفکیک پارادایمی بین کلیدواژههای قرآنی و سایر مفاهیم، در جهت اشاعه ایمان میکوشد تا انشاءالله به سمت جامعهای ایمانی و امن حرکت کنیم. با ما همراه باشید
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
هماکنون در جنگ سرد جدید -که تحت عنوان جنگ جهانی پنجم شناخته میشود- ترور و جاسوسی و خرابکاری، محوریت دارد. اساس ترور، جاسوسی و خرابکاری مبتنیبر «نفوذ» در شبکه امنیتی طرف مقابل است. نفوذ در جامعه اسلامی با استفاده از شبکه «نفاق» انجام میشود. لذا در جنگ سرد جدید، نفاق، یکی از مهمترین موضوعات است.
نفاق ذاتاً ملازم با نفوذ است. هرچه جامعه اسلامیتر باشد، نفاق در آن بیشتر است و لذا نفوذ در آن بیشتر است. وقتی نفوذ و نفاق در جامعه اسلامی زیاد است، نیاز به تقویت سیستمهای امنیتی با رویکردهای مدرن نیست؛ بلکه آنچه مشکل دارد و موجب باگ امنیتی برای نفوذ میشود، خلأ ایمان است. اگر خلأ ایمان برطرف شود، مسأله نفوذ نیز حل میشود. زیرا امنیت از نگاه قرآن کریم، ایمانپایه است: آیه 82 سوره انعام میفرماید:أَلَّذینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ. لذا امنیت هنگامی برقرار میشود که ایمان اشاعه یابد. پس راه مقابله با نفوذ، اشاعه ایمان است.
همانطور که قرآن کریم هفتاد بطن دارد، انسان نیز هفتاد بطن دارد و در هریک از این بطون، ایمان و کفر و نفاق مطرح است. لذا همانطور که ایمان دارای درجاتی هفتاد لایه است، نفاق نیز دارای درکاتی هفتاد لایه است بعنوان مثال اگر کسی فقط در اولین لایه ظاهریاش ایمان داشته باشد و در 69 بطن دیگرش کافر باشد، نفاق او در شدیدترین حد خود است. اما اگر کسی در 69 لایه وجودش ایمان داشته باشد و فقط در یک لایه از وجودش کفر داشته باشد، دارای ضعیفترین حد نفاق است.
لذا همانطور که هفتاد لایه نفاق وجود دارد، هفتاد نوع نفوذ نیز وجود دارد. و هر یک از ما مومنان دارای درجاتی از ایمان و دارای درکاتی از نفاق هستیم و اساساً هدف همه مناسک و شعائر دینی، تقویت درجات ایمان و تضعیف درکات نفاق است تاحدی که دیگر نفاقی باقی نماند و انسان به درجه خلوص برسد. نمود بارز نفاق در جامعه اسلامی در حال حاضر، لیبرالها هستند که صرفاً در یک لایه از وجودشان ایمان آوردهاند و در عمده لایههای وجودشان کفر دارند. و نمود بارز خلوص در جامعه اسلامی، شهدای تراز مثل سیدحسن نصرالله و قاسم سلیمانی هستند که در همه لایه وجودشان ایمان داشتند و به مقام خلوص رسیدند.
اما ما همچنان در بین این لایهها در کشاکش امتحانات و ابتلائات هستیم تا زمانی که همه لایههای نفوذ شیطان بسته شود و اینجاست که به مقام عزّت میرسیم. عزت یعنی نفوذناپذیری؛ و عزیز کسی است که نفوذناپذیر باشد. چنانکه حسن نصرالله و قاسم سلیمانی و در رأس آنها امام خامنهای، عزیزند و راه نفوذ شیطان بر آنها بسته است. این عزت ناشی از ایمان و امنیت آنهاست. و البته ایمان هفت متعلَق دارد: ایمان به آیات، ایمان به خدا، ایمان به معاد، ایمان به کتاب، ایمان به انبیا، ایمان به ملائکه و ایمان به غیب. رسالت ما در جنگ سرد جدید برای مقابله با نفوذ، تقویت این هفت متعلق ایمان است.
اندیشکده تثبیت نیز درحد توان خود با استفاده از تفکیک پارادایمی بین کلیدواژههای قرآنی و سایر مفاهیم، در جهت اشاعه ایمان میکوشد تا انشاءالله به سمت جامعهای ایمانی و امن حرکت کنیم. با ما همراه باشید
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
۱۸:۴۱
اسرائیل خرّاص حرّاص
اسرائیل خرّاص است. خراص یعنی کسی که مدام مبتنی بر حدس و گمان و دروغ عمل میکند. اسرائیل مدام طبق گمانهای باطل خود تصور میکند که با شهادت سران مقاومت، میتواند پیروز شود اما چنین نیست. شعار مرگ بر خرّاص در این آیه قرآن آمده است: قُتِلَ الْخَرَّاصُون الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ سَاهُونَ (۱۰ و ۱۱ ذاریات)
و اسرائیل حرّاص است. حراص یعنی بسیار حریص. آیه ۹۶ بقره، یهود را حریصترین قوم به دنیا میداند: وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَىٰ حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ. به همین دلیل است که اینقدر برای بقا تقلا میکند و به همین دلیل است که حجم عظیمی قاچاق اعضای بدن به اسرائیل انجام میشود تا پیرمردها و پیرزنهای اسرائیلی ساعاتی بیشتر زنده بمانند.
یقیناً هم با محاسبات قرآنی و هم با محاسبات دنیوی، اسرائیل رو به زوال است و پیروزی با ماست لذا از این شهادتها دلهایمان نمیلرزد زیرا یحیی سنوار، حیّ و یحیی است و صدها یحیی مانند خودش تربیت کرده است. شهید قبل از شهادتش در جهاد اکبر و مبارزه با هوای نفس شهید میشود و پس از شهادتش نیز خونش خروشانتر میشود.
یهود حریصترین قوم به زندگی دنیاست و ما حریصترین قوم به شهادت؛ یهود به آرزویش نمیرسد و در دنیا و آخرت هلاک میشود اما ما به آرزویمان میرسیم و در دنیا و آخرت سربلند خواهیم بود.
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
اسرائیل خرّاص است. خراص یعنی کسی که مدام مبتنی بر حدس و گمان و دروغ عمل میکند. اسرائیل مدام طبق گمانهای باطل خود تصور میکند که با شهادت سران مقاومت، میتواند پیروز شود اما چنین نیست. شعار مرگ بر خرّاص در این آیه قرآن آمده است: قُتِلَ الْخَرَّاصُون الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ سَاهُونَ (۱۰ و ۱۱ ذاریات)
و اسرائیل حرّاص است. حراص یعنی بسیار حریص. آیه ۹۶ بقره، یهود را حریصترین قوم به دنیا میداند: وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَىٰ حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ. به همین دلیل است که اینقدر برای بقا تقلا میکند و به همین دلیل است که حجم عظیمی قاچاق اعضای بدن به اسرائیل انجام میشود تا پیرمردها و پیرزنهای اسرائیلی ساعاتی بیشتر زنده بمانند.
یقیناً هم با محاسبات قرآنی و هم با محاسبات دنیوی، اسرائیل رو به زوال است و پیروزی با ماست لذا از این شهادتها دلهایمان نمیلرزد زیرا یحیی سنوار، حیّ و یحیی است و صدها یحیی مانند خودش تربیت کرده است. شهید قبل از شهادتش در جهاد اکبر و مبارزه با هوای نفس شهید میشود و پس از شهادتش نیز خونش خروشانتر میشود.
یهود حریصترین قوم به زندگی دنیاست و ما حریصترین قوم به شهادت؛ یهود به آرزویش نمیرسد و در دنیا و آخرت هلاک میشود اما ما به آرزویمان میرسیم و در دنیا و آخرت سربلند خواهیم بود.
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
۱۸:۴۱
بین دو ترمیمناپذیری
چرا اسرائیل به ایران حمله کرد و وظیفه ما در این زمینه چیست؟
میراث یحیی سنوار، ضربهای ترمیمناپذیر بر اسرائیل بود که هنوز نتوانسته خسارات آن را جبران کند. خسارات این حمله در ابعاد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، برای اسرائیل ترمیمناپذیر است. اقتصاد اسرائیل از حیث رتبه اعتباری بسیار ضعیف شده، نوسانات بازار سرمایه آن بسیار زیاد شده، بخش صنعت و گردشگری و سفرهای هوایی آن بسیار دچار چالش شده، کشاورزی آن در جنوب و در مرز غزه (صیفیجات) و در شمال و در مرز با لبنان (میوهجات) و در شمال غرب (سبزیجات) دچار آسیبهای جدی شده، و صدها هزار نفر از نیروی کار آن که از فلسطین و ترکیه و مولداوی و سایر کشورها بودهاند از اسرائیل رفتهاند. همانطور که دهه پس از جنگ یوم کیپور، دهه «ازدسترفته» برای اقتصاد اسرائیل بود، هماینک نیز اقتصاد اسرائیل تا حداقل دو دهه سر پا نخواهد شد.
از جنبه قدرت نرم، اسرائیل ضربات سختی خورد. اعتراضات و تظاهراتها در سراسر جهان علیه اسرائیل فراوان است. موجی از اسلامگرایی و بیداری آمریکایی آغاز شد. آبروی تمدن غرب رفت. اسرائیل نیز به اهداف نظامی خود از جنگ غزه نرسید. 80 هزار اسرائیلی از شهرهای شمالی رژیم صهیونیستی آواره شدند. نیروی نظامی اسرائیل تضعیف شد. اسرائیل بدون حمایت آمریکا هیچکار نمیتواند بکند و خود آمریکا نیز درگیر صدها مشکل است و در جبهههای تایوان و اوکراین نیز منازعاتی دارد.
در ششماهه اول بعد از عملیات طوفانالاقصی، زمینِ بازی دست جبهه مقاومت بود؛ زیرا یحیی سنوار ابتکار عمل را به دست گرفت و زمینِ بازی را تعیین کرد و اسرائیل را وادار کرد که با قواعد وی بازی کند؛ مقاومت عراق نیز ضربات سختی به اسرائیل و آمریکا وارد کرد. اما در ششماهه دوم بعد از طوفانالاقصی، اسرائیل با ترور دهها فرمانده از فرماندهان جبهه مقاومت، زمینِ بازی جدیدی تعیین کرد تا ما برویم با قواعد او بازی کنیم. حمله اسرائیل به تهران در بامداد پنجم آبان، صرفاً یک ارزیابی از واکنش ایران بود بهطوریکه اگر ایران واکنشی نشان ندهد اسرائیل حملاتش را تشدید خواهد کرد و شاید کار به جایی برسد که ضربهای ترمیمناپذیر بزند که اسلام نتواند تا دهها سال سر بلند کند. پیامبر فرمودند «وقتی عالِمی از دنیا رود، ثلمهای به اسلام وارد میشود که ترمیمناپذیر است».
پس هماکنون بین دو ترمیمناپذیری قرار داریم. یا ضربه ترمیمناپذیر به اسرائیل ادامه مییابد و نابود میشود یا اسرائیل ضربهای ترمیمناپذیر به ما میزند و جبهه مقاومت نابود میشود. و این منوط به تصمیم ماست. مسئولین امر باید انتقام این حرکت اسرائیل را جدی و قاطعانه بگیرند. قرآن کریم قواعد و سنن مهمی در این زمینه دارد که دو مورد از آنها عبارتند از: «کتب علیکم القتال» و «کتب علیکم القصاص». ما مأموریم به قتال و همچنین مأموریم به اینکه قصاص خون شهیدانمان را از اسرائیل بگیریم. اساساً حیات و زندگانی وابسته به قصاص و قتال است و اگر چنین نکنیم، حیاتی نخواهیم داشت.
وظیفه تکتک ما نیز مطالبهگری است. همه ما باید انتقام جدی از اسرائیل را مطالبه کنیم و مسئولان امر را وادار کنیم تا تسلیم جریان سازش و منافقان نفوذی نشوند. این مأموریت قرآنی و توحیدی ماست. غیرت ما اقتضا میکند که از ناموس وطن، دین، و زنان خود دفاع کنیم. اگر هماینک انتقام جدی نگیریم، مایه عبرت آیندگان خواهیم شد. لذا درسی که از شهید سنوار میگیریم این است که میراثش را تداوم دهیم و تداوم این میراث، مستلزم این است که ایران ابتکار عمل را به دست گیرد و زمینِ بازی جدیدی تعریف کند. خطر بسیار جدی است. به جای اینکه وقتمان را صرف تمسخر حمله اسرائیل کنیم، انتقام جدی از اسرائیل را مطالبه کنیم. یاعلی.
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
چرا اسرائیل به ایران حمله کرد و وظیفه ما در این زمینه چیست؟
میراث یحیی سنوار، ضربهای ترمیمناپذیر بر اسرائیل بود که هنوز نتوانسته خسارات آن را جبران کند. خسارات این حمله در ابعاد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، برای اسرائیل ترمیمناپذیر است. اقتصاد اسرائیل از حیث رتبه اعتباری بسیار ضعیف شده، نوسانات بازار سرمایه آن بسیار زیاد شده، بخش صنعت و گردشگری و سفرهای هوایی آن بسیار دچار چالش شده، کشاورزی آن در جنوب و در مرز غزه (صیفیجات) و در شمال و در مرز با لبنان (میوهجات) و در شمال غرب (سبزیجات) دچار آسیبهای جدی شده، و صدها هزار نفر از نیروی کار آن که از فلسطین و ترکیه و مولداوی و سایر کشورها بودهاند از اسرائیل رفتهاند. همانطور که دهه پس از جنگ یوم کیپور، دهه «ازدسترفته» برای اقتصاد اسرائیل بود، هماینک نیز اقتصاد اسرائیل تا حداقل دو دهه سر پا نخواهد شد.
از جنبه قدرت نرم، اسرائیل ضربات سختی خورد. اعتراضات و تظاهراتها در سراسر جهان علیه اسرائیل فراوان است. موجی از اسلامگرایی و بیداری آمریکایی آغاز شد. آبروی تمدن غرب رفت. اسرائیل نیز به اهداف نظامی خود از جنگ غزه نرسید. 80 هزار اسرائیلی از شهرهای شمالی رژیم صهیونیستی آواره شدند. نیروی نظامی اسرائیل تضعیف شد. اسرائیل بدون حمایت آمریکا هیچکار نمیتواند بکند و خود آمریکا نیز درگیر صدها مشکل است و در جبهههای تایوان و اوکراین نیز منازعاتی دارد.
در ششماهه اول بعد از عملیات طوفانالاقصی، زمینِ بازی دست جبهه مقاومت بود؛ زیرا یحیی سنوار ابتکار عمل را به دست گرفت و زمینِ بازی را تعیین کرد و اسرائیل را وادار کرد که با قواعد وی بازی کند؛ مقاومت عراق نیز ضربات سختی به اسرائیل و آمریکا وارد کرد. اما در ششماهه دوم بعد از طوفانالاقصی، اسرائیل با ترور دهها فرمانده از فرماندهان جبهه مقاومت، زمینِ بازی جدیدی تعیین کرد تا ما برویم با قواعد او بازی کنیم. حمله اسرائیل به تهران در بامداد پنجم آبان، صرفاً یک ارزیابی از واکنش ایران بود بهطوریکه اگر ایران واکنشی نشان ندهد اسرائیل حملاتش را تشدید خواهد کرد و شاید کار به جایی برسد که ضربهای ترمیمناپذیر بزند که اسلام نتواند تا دهها سال سر بلند کند. پیامبر فرمودند «وقتی عالِمی از دنیا رود، ثلمهای به اسلام وارد میشود که ترمیمناپذیر است».
پس هماکنون بین دو ترمیمناپذیری قرار داریم. یا ضربه ترمیمناپذیر به اسرائیل ادامه مییابد و نابود میشود یا اسرائیل ضربهای ترمیمناپذیر به ما میزند و جبهه مقاومت نابود میشود. و این منوط به تصمیم ماست. مسئولین امر باید انتقام این حرکت اسرائیل را جدی و قاطعانه بگیرند. قرآن کریم قواعد و سنن مهمی در این زمینه دارد که دو مورد از آنها عبارتند از: «کتب علیکم القتال» و «کتب علیکم القصاص». ما مأموریم به قتال و همچنین مأموریم به اینکه قصاص خون شهیدانمان را از اسرائیل بگیریم. اساساً حیات و زندگانی وابسته به قصاص و قتال است و اگر چنین نکنیم، حیاتی نخواهیم داشت.
وظیفه تکتک ما نیز مطالبهگری است. همه ما باید انتقام جدی از اسرائیل را مطالبه کنیم و مسئولان امر را وادار کنیم تا تسلیم جریان سازش و منافقان نفوذی نشوند. این مأموریت قرآنی و توحیدی ماست. غیرت ما اقتضا میکند که از ناموس وطن، دین، و زنان خود دفاع کنیم. اگر هماینک انتقام جدی نگیریم، مایه عبرت آیندگان خواهیم شد. لذا درسی که از شهید سنوار میگیریم این است که میراثش را تداوم دهیم و تداوم این میراث، مستلزم این است که ایران ابتکار عمل را به دست گیرد و زمینِ بازی جدیدی تعریف کند. خطر بسیار جدی است. به جای اینکه وقتمان را صرف تمسخر حمله اسرائیل کنیم، انتقام جدی از اسرائیل را مطالبه کنیم. یاعلی.
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
۸:۰۶
خطر جدی است!
من بعنوان کسی که در این یکسال اخیر، صدها و صدها مقاله و گزارش اندیشکدههای اسرائیلی و اروپایی و آمریکایی را مفصلا بررسی کردم و با نوع تصمیمسازی آنها آشنایی دارم، یقین دارم که اگر ایران در پاسخ به اسرائیل تأخیر کند، اسرائیل ضربات ترمیمناپذیری خواهد زد که شاید هیچگاه جبران نشود.
و بعنوان کسی که همه بیانات امام خامنهای را با فیلم و متن آن، کامل میخوانم و میبینم، اعلام میکنم که برای چندمین بار، سخنان ایشان توسط مراکز رسمی تحریف شد یا اشتباه تعبیر شد. منظور ایشان از بیانات اخیرشان هرگز این نبود که فعلاً پاسخ ندهیم و زمان پاسخ را خود مسئولان صلاح میدانند! بلکه ایشان تأکید داشتند که باید اراده و قدرت ایران را به دشمن فهماند و تأکیدی گلایهآمیز کردند که مسئولان امر باید درست بفهمند.
جدای از بحث جنگ غزه و لبنان، اسرائیل و آمریکا به زعم خودشان ادعا میکنند که ایران در آستانه دستیابی به سلاح هستهای است و تنها چند ماه یا چند هفته تا سلاح هستهای فاصله دارد و برای ممانعت از این امر حاضرند هزینههای هنگفتی بر ایران تحمیل کنند؛ از حمله به مراکز نظامی تا ترور رهبران و فرماندهان.
از سوی دیگر، همانطور که پس از شهادت اسماعیل هنیه تجربه شد، وسوسه سازش و لذا تأخیر در انتقام موجب شد که سید حسن نصرالله را از دست دهیم. حمله اخیر نیز صرفاً یک ارزیابی بود تا اگر ایران واکنشی نشان نداد شاید کسی مهمتر از سید حسن را بزنند. هر روز تأخیر در انتقام، دشمن را جریتر و گستاختر میکند؛ ضمن اینکه فرصت را برای شایعهپراکنان و مرجفون باز میکند تا هرچه میتوانند ترس و تردید در دل مردم بیندازند.
دو سال پیش که فتنه فواحش رخ داد، اگر سریعا اقدام مناسبی صورت میگرفت و با سلبریتیها برخورد میشد، بدین جا نمیرسید که بیحیایی سکه رایج شود و کار از کار گذشته باشد! در بحث نظامی نیز همینطور است. اگر سریعا اقدامی صورت نگیرد، شیاطین ضرباتی خواهند زد که دیگر اسلام نتواند سر بلند کند. نگذاریم جمهوری اسلامی عبرت سایر حکومتهای دینی شود. خداوند با هیچکس عقد اخوت نبسته و اگر ما انتقام از اسرائیل را مطالبه نکنیم، قومی دیگر خواهد آورد که با آنها ظهور را رقم بزند نه ما. یاعلی.
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
من بعنوان کسی که در این یکسال اخیر، صدها و صدها مقاله و گزارش اندیشکدههای اسرائیلی و اروپایی و آمریکایی را مفصلا بررسی کردم و با نوع تصمیمسازی آنها آشنایی دارم، یقین دارم که اگر ایران در پاسخ به اسرائیل تأخیر کند، اسرائیل ضربات ترمیمناپذیری خواهد زد که شاید هیچگاه جبران نشود.
و بعنوان کسی که همه بیانات امام خامنهای را با فیلم و متن آن، کامل میخوانم و میبینم، اعلام میکنم که برای چندمین بار، سخنان ایشان توسط مراکز رسمی تحریف شد یا اشتباه تعبیر شد. منظور ایشان از بیانات اخیرشان هرگز این نبود که فعلاً پاسخ ندهیم و زمان پاسخ را خود مسئولان صلاح میدانند! بلکه ایشان تأکید داشتند که باید اراده و قدرت ایران را به دشمن فهماند و تأکیدی گلایهآمیز کردند که مسئولان امر باید درست بفهمند.
جدای از بحث جنگ غزه و لبنان، اسرائیل و آمریکا به زعم خودشان ادعا میکنند که ایران در آستانه دستیابی به سلاح هستهای است و تنها چند ماه یا چند هفته تا سلاح هستهای فاصله دارد و برای ممانعت از این امر حاضرند هزینههای هنگفتی بر ایران تحمیل کنند؛ از حمله به مراکز نظامی تا ترور رهبران و فرماندهان.
از سوی دیگر، همانطور که پس از شهادت اسماعیل هنیه تجربه شد، وسوسه سازش و لذا تأخیر در انتقام موجب شد که سید حسن نصرالله را از دست دهیم. حمله اخیر نیز صرفاً یک ارزیابی بود تا اگر ایران واکنشی نشان نداد شاید کسی مهمتر از سید حسن را بزنند. هر روز تأخیر در انتقام، دشمن را جریتر و گستاختر میکند؛ ضمن اینکه فرصت را برای شایعهپراکنان و مرجفون باز میکند تا هرچه میتوانند ترس و تردید در دل مردم بیندازند.
دو سال پیش که فتنه فواحش رخ داد، اگر سریعا اقدام مناسبی صورت میگرفت و با سلبریتیها برخورد میشد، بدین جا نمیرسید که بیحیایی سکه رایج شود و کار از کار گذشته باشد! در بحث نظامی نیز همینطور است. اگر سریعا اقدامی صورت نگیرد، شیاطین ضرباتی خواهند زد که دیگر اسلام نتواند سر بلند کند. نگذاریم جمهوری اسلامی عبرت سایر حکومتهای دینی شود. خداوند با هیچکس عقد اخوت نبسته و اگر ما انتقام از اسرائیل را مطالبه نکنیم، قومی دیگر خواهد آورد که با آنها ظهور را رقم بزند نه ما. یاعلی.
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
۲:۴۳
اندیشه روحالله و آرمان روحالله
به مناسبت ایام شهادت آرمان علیوردی و روحالله عجمیان
چرا آرمان و روحالله شهید شدند؟ و آرمان و اندیشه روحالله چه بود؟
دو سال پیش در اوج فتنه فواحش، آرمان علیوردی و روحالله عجمیان بهنحوی جانسوز شهید شدند. مسببین اصلی فتنه فواحش، سلبریتیها بودند. البته سلبریتی به معنی مشهور نیست. مشهور در زبان انگلیسی معادل famous است اما celebrity به معنای کسی است که همه چیز را فدای شهرت میکند و دارای یک سبک زندگی خاص است. و البته سلبریتی به معنای بازیگر نیز نیست؛ چه بسا بازیگرانی که سلبریتی نیستند و چه بسا آخوندها و مداحانی که سلبریتیاند. مکتب سلبریتیسم یعنی اصالت «دیدهشدن» به هر قیمتی. «دیدهشدن به هر قیمتی» ریشه در «دیدن به هر قیمتی» دارد. یعنی یکی از ریشهها و علل پدیده سلبریتیسم و شهوتِ دیدهشدن، شهوتِ دیدن است. برخی عبارات قرآنی نظیر «ملأ»، «مترفین»، و «منافقین» میتواند منطبق بر سلبریتیسم باشد. سلبریتی همان کسی است که ازمنظر قرآن، دینش را لهو و لعب قرار داده است.
یکی از علل گستاخی اسرائیل و آمریکا در این یک سال بعد از طوفان الاقصی و این حجم وقاحت در ترور، پالسهای ضعفی بود که توسط سلبریتیها به جامعه غرب ارسال شد. لذا نهتنها خون آرمان علیوردی و روحالله عجمیان بلکه خدا میداند چقدر از خونهای مردم فلسطین و لبنان هم به گردن سلبریتیها خواهد بود که در این یکسال نهتنها برای فلسطین موضعی نگرفتند بلکه بعضاً منتقد دفاع از فلسطین بودند.
درنقطه مقابل مکتب سلبریتیسم، مکتب شهادت قرار دارد. شهید تجسم هفت متعلق ایمان است و سلبریتی تجسم هفت متعلق کفر. شهید محصول تفقه وحیانی قرآن است و سلبریتی محصول تفکر فلسفی غرب. اساساً هدف همه این جنگها و گذشت روزگار و ایام را خداوند این میداند که چند تا شهید از بین ما انتخاب کند: وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنكُمْ شُهَدَاءَ ﴿آل عمران: ١٤٠﴾. شهرت لزوماً محمود نیست. اگرچه اگر هم باشد اصالت بر شهرت در آسمان است نه زمین. در مقابل شهرت، گمنامی قرار دارد. گمنامی یعنی کسی حقیقت ما را نشناسد نه اسم و فامیلمان را. مثلاً امام خمینی و رهبر انقلاب و حاج قاسم و شهید چمران و امثالهم همگی گمنام بودند زیرا اکثریت مردم صرفاً اسمی از آنها میدانند و حقیقت وجودشان چندان شناخته شده نیست.
امثال سلبریتیها فقط از دور خوبند. هرچه نزدیکتر میشویم، تعفن زندگیشان بیشتر دیده میشود. حال اگر کسی سندروم پرستش سلبریتی داشته باشد، تعفن سلبریتیها او را بیشتر میگیرد و این شخص به جای اینکه از آن تعفن بیزار شود بدان عادت میکند و خودش هم دچار آن تعفن میشود. اما شهدا هرچه بدانها نزدیک میشویم خوبیشان را بیشتر میفهمیم.
در این فضای دوقطبی قرآنی بین شهید و سلبریتی، آرمان و روحالله رفتند تا آرمان روحالله بماند. اما سؤال این بود که اندیشه روحالله و آرمان روحالله چه بود؟ حدوداً یازده ساله بودم که با امکانات بسیار کم آن سالها، دو جلد کتاب درباره اندیشه امام خمینی نوشتم و عنوانش را گذاشتم «اندیشه روحالله». ماحصل این کتاب و ماحصل اندیشه روحالله را در یک عبارت میتوان گفت: «اسلام ناب محمدی». آرمان روحالله نیز برگرفته از همین اندیشه روحالله است. آرمان روحالله آن است که ایشان در هفدهم فروردین 58 بیان کردند: «باید تابع قرآن شد. باید انسان قرآنی ساخت. ملتها باید صورت قرآنی شوند. باید از روی نقشه اسلام حرکت کرد.»
هماکنون باید دوباره برگردیم و مولفههای اندیشه روحالله (یعنی اسلام ناب محمدی) را احیا کنیم تا به آرمان روحالله (یعنی قرآنیشدن جامعه) برسیم. لذا به جریان احیاگری و به محییالدینهایی نیاز داریم که دین را احیا کنند. کتابمان هم قرآن است. و البته قرآن کتابی ذوقی نیست بلکه کاملا علمی است و نظریههای قرآنی و مفاقیه آن کاملا پاسخگوی نیازهای بشریت هستند. اندیشکده تثبیت نیز رسالت خود را تبیین و گفتمانسازی این مفاقیه قرآنی میداند.
اما درسی که از فتنه آن سال میگیریم این است که هرچه درمقابل شیاطین کوتاه بیاییم و به بهانه عدم ایجاد تنش، انفعال نشان دهیم، شیاطین جسورتر میشوند. درس آن فتنه، غیرتورزی است. اگر غیرتورزی نکنیم و حکم قتال و قصاص را اجرا نکنیم، حیات و زندگانی ما دچار چالش خواهد شد. درمقابل اسرائیل نیز تا دیر نشده باید دستور قرآن و سنت پیامبر و امر ولی فقیه و حکم عقل را اجرا کنیم و سریعاً قصاص و قتال را انجام دهیم وگرنه وقایعی رقم خواهد خورد که قابلجبران نیست. یاعلی
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
به مناسبت ایام شهادت آرمان علیوردی و روحالله عجمیان
چرا آرمان و روحالله شهید شدند؟ و آرمان و اندیشه روحالله چه بود؟
دو سال پیش در اوج فتنه فواحش، آرمان علیوردی و روحالله عجمیان بهنحوی جانسوز شهید شدند. مسببین اصلی فتنه فواحش، سلبریتیها بودند. البته سلبریتی به معنی مشهور نیست. مشهور در زبان انگلیسی معادل famous است اما celebrity به معنای کسی است که همه چیز را فدای شهرت میکند و دارای یک سبک زندگی خاص است. و البته سلبریتی به معنای بازیگر نیز نیست؛ چه بسا بازیگرانی که سلبریتی نیستند و چه بسا آخوندها و مداحانی که سلبریتیاند. مکتب سلبریتیسم یعنی اصالت «دیدهشدن» به هر قیمتی. «دیدهشدن به هر قیمتی» ریشه در «دیدن به هر قیمتی» دارد. یعنی یکی از ریشهها و علل پدیده سلبریتیسم و شهوتِ دیدهشدن، شهوتِ دیدن است. برخی عبارات قرآنی نظیر «ملأ»، «مترفین»، و «منافقین» میتواند منطبق بر سلبریتیسم باشد. سلبریتی همان کسی است که ازمنظر قرآن، دینش را لهو و لعب قرار داده است.
یکی از علل گستاخی اسرائیل و آمریکا در این یک سال بعد از طوفان الاقصی و این حجم وقاحت در ترور، پالسهای ضعفی بود که توسط سلبریتیها به جامعه غرب ارسال شد. لذا نهتنها خون آرمان علیوردی و روحالله عجمیان بلکه خدا میداند چقدر از خونهای مردم فلسطین و لبنان هم به گردن سلبریتیها خواهد بود که در این یکسال نهتنها برای فلسطین موضعی نگرفتند بلکه بعضاً منتقد دفاع از فلسطین بودند.
درنقطه مقابل مکتب سلبریتیسم، مکتب شهادت قرار دارد. شهید تجسم هفت متعلق ایمان است و سلبریتی تجسم هفت متعلق کفر. شهید محصول تفقه وحیانی قرآن است و سلبریتی محصول تفکر فلسفی غرب. اساساً هدف همه این جنگها و گذشت روزگار و ایام را خداوند این میداند که چند تا شهید از بین ما انتخاب کند: وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنكُمْ شُهَدَاءَ ﴿آل عمران: ١٤٠﴾. شهرت لزوماً محمود نیست. اگرچه اگر هم باشد اصالت بر شهرت در آسمان است نه زمین. در مقابل شهرت، گمنامی قرار دارد. گمنامی یعنی کسی حقیقت ما را نشناسد نه اسم و فامیلمان را. مثلاً امام خمینی و رهبر انقلاب و حاج قاسم و شهید چمران و امثالهم همگی گمنام بودند زیرا اکثریت مردم صرفاً اسمی از آنها میدانند و حقیقت وجودشان چندان شناخته شده نیست.
امثال سلبریتیها فقط از دور خوبند. هرچه نزدیکتر میشویم، تعفن زندگیشان بیشتر دیده میشود. حال اگر کسی سندروم پرستش سلبریتی داشته باشد، تعفن سلبریتیها او را بیشتر میگیرد و این شخص به جای اینکه از آن تعفن بیزار شود بدان عادت میکند و خودش هم دچار آن تعفن میشود. اما شهدا هرچه بدانها نزدیک میشویم خوبیشان را بیشتر میفهمیم.
در این فضای دوقطبی قرآنی بین شهید و سلبریتی، آرمان و روحالله رفتند تا آرمان روحالله بماند. اما سؤال این بود که اندیشه روحالله و آرمان روحالله چه بود؟ حدوداً یازده ساله بودم که با امکانات بسیار کم آن سالها، دو جلد کتاب درباره اندیشه امام خمینی نوشتم و عنوانش را گذاشتم «اندیشه روحالله». ماحصل این کتاب و ماحصل اندیشه روحالله را در یک عبارت میتوان گفت: «اسلام ناب محمدی». آرمان روحالله نیز برگرفته از همین اندیشه روحالله است. آرمان روحالله آن است که ایشان در هفدهم فروردین 58 بیان کردند: «باید تابع قرآن شد. باید انسان قرآنی ساخت. ملتها باید صورت قرآنی شوند. باید از روی نقشه اسلام حرکت کرد.»
هماکنون باید دوباره برگردیم و مولفههای اندیشه روحالله (یعنی اسلام ناب محمدی) را احیا کنیم تا به آرمان روحالله (یعنی قرآنیشدن جامعه) برسیم. لذا به جریان احیاگری و به محییالدینهایی نیاز داریم که دین را احیا کنند. کتابمان هم قرآن است. و البته قرآن کتابی ذوقی نیست بلکه کاملا علمی است و نظریههای قرآنی و مفاقیه آن کاملا پاسخگوی نیازهای بشریت هستند. اندیشکده تثبیت نیز رسالت خود را تبیین و گفتمانسازی این مفاقیه قرآنی میداند.
اما درسی که از فتنه آن سال میگیریم این است که هرچه درمقابل شیاطین کوتاه بیاییم و به بهانه عدم ایجاد تنش، انفعال نشان دهیم، شیاطین جسورتر میشوند. درس آن فتنه، غیرتورزی است. اگر غیرتورزی نکنیم و حکم قتال و قصاص را اجرا نکنیم، حیات و زندگانی ما دچار چالش خواهد شد. درمقابل اسرائیل نیز تا دیر نشده باید دستور قرآن و سنت پیامبر و امر ولی فقیه و حکم عقل را اجرا کنیم و سریعاً قصاص و قتال را انجام دهیم وگرنه وقایعی رقم خواهد خورد که قابلجبران نیست. یاعلی
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
۱۰:۰۳
برهنگی و رهینگی
فارغ از اینکه کسی که برهنه میشود مشکل روانی دارد یا نه؛ و فارغ از اینکه علل برهنگی چیست؛ و فارغ از همه مباحث روزهای اخیر، چند نکته لازم به ذکر است:
برهنه رهین است؛ رها نیست. برهنه در رهن است؛ در رهن نگاه مردم. برهنه آزاد نیست بلکه دنبال کسب نگاه مردم است. كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ (38 مدثر). برهنگی ملازم رهینگی است؛ و برهنه، رهین و اسیر است. کسی که لخت میشود پیش از لخت ظاهری، ازنظر معنوی و فرهنگی لخت است. البته اقدامی که میکند ظلم است و علیه امنیت روانی مردم است و باید با او اکیدا برخورد جدی شود.
برهنگی زنان جامعه، ناشی از برهنگی قوانین است. با این قوانین سست، شیطان به دو مورد از اهدافش رسید. هدف شیطان از این پروژه (چه ازطریق مشکل روانی و چه ازهر طریق دیگری) این بود که اولاً قبح برهنگی شکسته شود و زشتی آن از بین برود و تابوشکنی رقم بخورد. و ثانیاً بیتفاوتی مردم نسبت به برهنگی و اشاعه فحشا مشخص شود. فارغ از اینکه برخورد با این مسئله چگونه باید باشد بههرحال شیطان جنی در هر دو هدفش موفق شد. شیطان انسی نیز مترصد چنین فرصتی بود تا از آن بهرهبرداری لازم را بکند.
توجیه مشکل روانی، بازدارنده نیست بلکه مشوق کسانی است که عامدانه در پی اشاعه فحشا و برهنگی در جامعهاند. اگر ایادی دشمن تاکنون ابا داشتند که کاملاً برهنه شوند، از حالا به بعد با توجیه مشکل روانی و بدون وجود قانون بازدارنده، برهنگی را در جامعه اشاعه خواهند داد. ضمن اینکه وقتی کسی مشکل روانی دارد، چرا آمده سراغ حجاب؟! چرا بخاطر مشکل روانیاش سراغ دزدی نرفته؟! چرا سراغ تخلفات دیگر نرفته؟! چرا تاقبل از فتنه ززآ شاهد چنین مسائلی نبودیم درحالیکه در آن زمان هم مشکل روانی وجود داشت! درواقع دیواری کوتاهتر از حجاب وجود ندارد! چون قانون حجاب بیصاحاب و بیحساب و کتاب است و متأسفانه بازدارندگی لازم را ندارد!
ما سه ناموس داریم: زن، دین، و وطن. ضعف حمایت از ناموس زن درمقابل فتنه ززآ، و ضعف حمایت از ناموس دین درمقابل علوم انسانی مسموم رقم خورده است. نگذاریم ضعف حمایت از وطن درمقابل موشکهای اسرائیل نیز رقم بخورد. هماکنون زمان محک غیرت ماست. بیتفاوتی نسبت به تجاوز به این سه ناموس به معنی دیاثت است. بیتفاوت نباشیم! متأسفانه غیرت توحیدی در جامعه کم شده و نیازمند جنبشها و جریاناتی برای احیای غیرتهای مدفونشده هستیم. غیورمردانه قیام کنیم! یاعلی
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
فارغ از اینکه کسی که برهنه میشود مشکل روانی دارد یا نه؛ و فارغ از اینکه علل برهنگی چیست؛ و فارغ از همه مباحث روزهای اخیر، چند نکته لازم به ذکر است:
برهنه رهین است؛ رها نیست. برهنه در رهن است؛ در رهن نگاه مردم. برهنه آزاد نیست بلکه دنبال کسب نگاه مردم است. كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ (38 مدثر). برهنگی ملازم رهینگی است؛ و برهنه، رهین و اسیر است. کسی که لخت میشود پیش از لخت ظاهری، ازنظر معنوی و فرهنگی لخت است. البته اقدامی که میکند ظلم است و علیه امنیت روانی مردم است و باید با او اکیدا برخورد جدی شود.
برهنگی زنان جامعه، ناشی از برهنگی قوانین است. با این قوانین سست، شیطان به دو مورد از اهدافش رسید. هدف شیطان از این پروژه (چه ازطریق مشکل روانی و چه ازهر طریق دیگری) این بود که اولاً قبح برهنگی شکسته شود و زشتی آن از بین برود و تابوشکنی رقم بخورد. و ثانیاً بیتفاوتی مردم نسبت به برهنگی و اشاعه فحشا مشخص شود. فارغ از اینکه برخورد با این مسئله چگونه باید باشد بههرحال شیطان جنی در هر دو هدفش موفق شد. شیطان انسی نیز مترصد چنین فرصتی بود تا از آن بهرهبرداری لازم را بکند.
توجیه مشکل روانی، بازدارنده نیست بلکه مشوق کسانی است که عامدانه در پی اشاعه فحشا و برهنگی در جامعهاند. اگر ایادی دشمن تاکنون ابا داشتند که کاملاً برهنه شوند، از حالا به بعد با توجیه مشکل روانی و بدون وجود قانون بازدارنده، برهنگی را در جامعه اشاعه خواهند داد. ضمن اینکه وقتی کسی مشکل روانی دارد، چرا آمده سراغ حجاب؟! چرا بخاطر مشکل روانیاش سراغ دزدی نرفته؟! چرا سراغ تخلفات دیگر نرفته؟! چرا تاقبل از فتنه ززآ شاهد چنین مسائلی نبودیم درحالیکه در آن زمان هم مشکل روانی وجود داشت! درواقع دیواری کوتاهتر از حجاب وجود ندارد! چون قانون حجاب بیصاحاب و بیحساب و کتاب است و متأسفانه بازدارندگی لازم را ندارد!
ما سه ناموس داریم: زن، دین، و وطن. ضعف حمایت از ناموس زن درمقابل فتنه ززآ، و ضعف حمایت از ناموس دین درمقابل علوم انسانی مسموم رقم خورده است. نگذاریم ضعف حمایت از وطن درمقابل موشکهای اسرائیل نیز رقم بخورد. هماکنون زمان محک غیرت ماست. بیتفاوتی نسبت به تجاوز به این سه ناموس به معنی دیاثت است. بیتفاوت نباشیم! متأسفانه غیرت توحیدی در جامعه کم شده و نیازمند جنبشها و جریاناتی برای احیای غیرتهای مدفونشده هستیم. غیورمردانه قیام کنیم! یاعلی
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
۱۸:۱۸
تبعات انتخاب ترامپ
همانطور که پیشبینی کرده بودم ترامپ پیروز انتخابات آمریکا شد؛ و این عمدتاً بدین دلیل بود که وی نسبت به وضع موجود منتقد و معترض بود. در اغلب انتخاباتها در همه جای جهان، علت پیروزی همین است: منتقد وضع موجود بودن. و البته چند نکته در باب مواضع ترامپ:
مواضع ترامپ در دفاع از اسرائیل بسیار پررنگتر از هریس است. هریس و همکارش تیم والز هر دو بر راهحل دو کشوری بهعنوان هدف نهایی سیاست ایالاتمتحده در جبهه اسرائیل-فلسطین تأکید کردهاند و ایضاً در دفاع از آتشبس بین اسرائیل و حماس و درباره ضرورت رسیدگی به شرایط غیرانسانی در غزه، صحبتهایی ایراد کردهاند. اما ترامپ اغلب خود را بهعنوان «بهترین دوستی که اسرائیل تابهحال داشته» توصیف میکند. در 5 سپتامبر، دونالد ترامپ ویدئویی را در اکانت Truth social خود با عنوان «هیچ رئیسجمهوری از اسرائیل و آمریکاییهای یهودی بیشتر از دونالد ترامپ دفاع نکرده» منتشر کرد. او اظهار داشت که مهمترین طرفدار اسرائیل در تاریخ ایالاتمتحده است؛ کسی که جامعه یهودی میتواند روی او حساب کند.
جرد کوشنر، داماد ترامپ که در اولین دوره ریاستجمهوری او نقش برجستهای در سیاست خاورمیانه ایفا کرد، در اوایل سال جاری در یک مجمع دانشگاه هاروارد پیشنهاد کرد که فلسطینیها میتوانند به نقب یا مصر منتقل شوند و غزه میتواند تبدیل به یک «ملک بسیار باارزش ساحلی» شود! در ماه مه 2018، ترامپ سفارت آمریکا در اسرائیل را از تلآویو به بیتالمقدس منتقل کرد؛ و در مارس بعد، بلندیهای جولان را تحت حاکمیت اسرائیل به رسمیت شناخت. همچنین در سال 2018، دولت ترامپ تمام کمکهای مالی به آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی (آنروا) را قطع کرد.
در دور دوم ریاستجمهوری ترامپ، تلاشها برای رسیدگی به بحران انسانی در غزه ممکن است از اولویت کمتری نسبت به دوره دولت بایدن برخوردار باشد. ترامپ هیچ نظری برای رد جابجایی اجباری فلسطینیان از غزه -موضوعی کلیدی برای دولت مصر- ابراز نکرده است. مهمترین پیامد سیاست خاورمیانهای دولت ترامپ، امضای توافقنامه ابراهیم در سال 2020 بود. دولت بعدی ترامپ احتمالاً کشورهای عربی، بهویژه عربستان سعودی را تشویق میکند تا برای تعمیق ادغام اسرائیل در منطقه، قراردادهایی مشابه توافق ابراهیم امضا کنند.
در مورد ایران، هریس از مذاکره و توافق حمایت میکرد اما ترامپ از مواضع قاطعانه علیه ایران حمایت میکند. معاون ترامپ، سناتور ونس در مصاحبهای با فاکس نیوز در 16 ژوئیه 2024 اظهار داشت که تعامل ایالاتمتحده با ایران نباید صرفاً همین «حملههای کوچک ضعیف» باشد. ونس اعلام کرد: «اگر میخواهید به ایرانیها مشت بزنید، محکم بزنید». وی با حمایت از ترور قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، اعلام کرد که این حمله «آرامش را به ارمغان آورد و ایرانیها را کنترل نمود». ترامپ در مارس 2024 در گفتگو با فاکسنیوز گفت: «شرط میبندم که ایران را نیز وارد توافقنامه ابراهیم میکردم».
هنگامیکه ترامپ در 20 ژانویه 2017 تحلیف شد، کاخ سفید یک سند سیاست خارجی منتشر کرد که در آن آمده بود «شکست دادن داعش و سایر گروههای تروریستی اسلامی رادیکال بالاترین اولویت ما خواهد بود.» حملات داعش در عراق و سوریه از سال 2023 تا 2024 دو برابر شده و مشخص نیست که آیا دولت بعدی ترامپ، با توجه به رویکرد ناهماهنگ امنیت منطقهای خود در دوره اول، مبارزه با داعش را در دوره دوم در اولویت قرار دهد یا خیر.
در اوکراین، انتخاب ترامپ احتمالاً به ضرر زلنسکی خواهد بود. بعلت رویکرد ترامپ به اروپا، تردیدهایی در مورد تعهد ایالاتمتحده به روابط فراآتلانتیک در چارچوب ناتو وجود دارد. سیاست «اول آمریکا» ترامپ باعث شد که او اروپا را به خروج ایالاتمتحده از ناتو تهدید نماید. او بر کشورهای عضو ناتو فشار آورده بود تا کمک مالی خود را به این ائتلاف افزایش دهند. لذا با کاهش کمکهای آمریکا به اوکراین، و با تمرکز بیشتر آمریکا بر جبهه اسرائیل و تایوان، احتمالاً اروپا در زمینه جنگ اوکراین بهعنوان یک کنشگر خودمختار ظاهر خواهد شد.
اگرچه سگ زرد برادر شغال است اما از شغال، هارتر و گستاختر است. این امر مستلزم این است که ایران نیز محکمتر و جدیتر گام بردارد. همانطورکه دشمن در کفر خودش جریتر شده، ایران نیز در پایبندی به ایمان خودش باید جرأت و جدیت بیشتری داشته باشد انشاءالله.
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
همانطور که پیشبینی کرده بودم ترامپ پیروز انتخابات آمریکا شد؛ و این عمدتاً بدین دلیل بود که وی نسبت به وضع موجود منتقد و معترض بود. در اغلب انتخاباتها در همه جای جهان، علت پیروزی همین است: منتقد وضع موجود بودن. و البته چند نکته در باب مواضع ترامپ:
مواضع ترامپ در دفاع از اسرائیل بسیار پررنگتر از هریس است. هریس و همکارش تیم والز هر دو بر راهحل دو کشوری بهعنوان هدف نهایی سیاست ایالاتمتحده در جبهه اسرائیل-فلسطین تأکید کردهاند و ایضاً در دفاع از آتشبس بین اسرائیل و حماس و درباره ضرورت رسیدگی به شرایط غیرانسانی در غزه، صحبتهایی ایراد کردهاند. اما ترامپ اغلب خود را بهعنوان «بهترین دوستی که اسرائیل تابهحال داشته» توصیف میکند. در 5 سپتامبر، دونالد ترامپ ویدئویی را در اکانت Truth social خود با عنوان «هیچ رئیسجمهوری از اسرائیل و آمریکاییهای یهودی بیشتر از دونالد ترامپ دفاع نکرده» منتشر کرد. او اظهار داشت که مهمترین طرفدار اسرائیل در تاریخ ایالاتمتحده است؛ کسی که جامعه یهودی میتواند روی او حساب کند.
جرد کوشنر، داماد ترامپ که در اولین دوره ریاستجمهوری او نقش برجستهای در سیاست خاورمیانه ایفا کرد، در اوایل سال جاری در یک مجمع دانشگاه هاروارد پیشنهاد کرد که فلسطینیها میتوانند به نقب یا مصر منتقل شوند و غزه میتواند تبدیل به یک «ملک بسیار باارزش ساحلی» شود! در ماه مه 2018، ترامپ سفارت آمریکا در اسرائیل را از تلآویو به بیتالمقدس منتقل کرد؛ و در مارس بعد، بلندیهای جولان را تحت حاکمیت اسرائیل به رسمیت شناخت. همچنین در سال 2018، دولت ترامپ تمام کمکهای مالی به آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی (آنروا) را قطع کرد.
در دور دوم ریاستجمهوری ترامپ، تلاشها برای رسیدگی به بحران انسانی در غزه ممکن است از اولویت کمتری نسبت به دوره دولت بایدن برخوردار باشد. ترامپ هیچ نظری برای رد جابجایی اجباری فلسطینیان از غزه -موضوعی کلیدی برای دولت مصر- ابراز نکرده است. مهمترین پیامد سیاست خاورمیانهای دولت ترامپ، امضای توافقنامه ابراهیم در سال 2020 بود. دولت بعدی ترامپ احتمالاً کشورهای عربی، بهویژه عربستان سعودی را تشویق میکند تا برای تعمیق ادغام اسرائیل در منطقه، قراردادهایی مشابه توافق ابراهیم امضا کنند.
در مورد ایران، هریس از مذاکره و توافق حمایت میکرد اما ترامپ از مواضع قاطعانه علیه ایران حمایت میکند. معاون ترامپ، سناتور ونس در مصاحبهای با فاکس نیوز در 16 ژوئیه 2024 اظهار داشت که تعامل ایالاتمتحده با ایران نباید صرفاً همین «حملههای کوچک ضعیف» باشد. ونس اعلام کرد: «اگر میخواهید به ایرانیها مشت بزنید، محکم بزنید». وی با حمایت از ترور قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، اعلام کرد که این حمله «آرامش را به ارمغان آورد و ایرانیها را کنترل نمود». ترامپ در مارس 2024 در گفتگو با فاکسنیوز گفت: «شرط میبندم که ایران را نیز وارد توافقنامه ابراهیم میکردم».
هنگامیکه ترامپ در 20 ژانویه 2017 تحلیف شد، کاخ سفید یک سند سیاست خارجی منتشر کرد که در آن آمده بود «شکست دادن داعش و سایر گروههای تروریستی اسلامی رادیکال بالاترین اولویت ما خواهد بود.» حملات داعش در عراق و سوریه از سال 2023 تا 2024 دو برابر شده و مشخص نیست که آیا دولت بعدی ترامپ، با توجه به رویکرد ناهماهنگ امنیت منطقهای خود در دوره اول، مبارزه با داعش را در دوره دوم در اولویت قرار دهد یا خیر.
در اوکراین، انتخاب ترامپ احتمالاً به ضرر زلنسکی خواهد بود. بعلت رویکرد ترامپ به اروپا، تردیدهایی در مورد تعهد ایالاتمتحده به روابط فراآتلانتیک در چارچوب ناتو وجود دارد. سیاست «اول آمریکا» ترامپ باعث شد که او اروپا را به خروج ایالاتمتحده از ناتو تهدید نماید. او بر کشورهای عضو ناتو فشار آورده بود تا کمک مالی خود را به این ائتلاف افزایش دهند. لذا با کاهش کمکهای آمریکا به اوکراین، و با تمرکز بیشتر آمریکا بر جبهه اسرائیل و تایوان، احتمالاً اروپا در زمینه جنگ اوکراین بهعنوان یک کنشگر خودمختار ظاهر خواهد شد.
اگرچه سگ زرد برادر شغال است اما از شغال، هارتر و گستاختر است. این امر مستلزم این است که ایران نیز محکمتر و جدیتر گام بردارد. همانطورکه دشمن در کفر خودش جریتر شده، ایران نیز در پایبندی به ایمان خودش باید جرأت و جدیت بیشتری داشته باشد انشاءالله.
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
۱۸:۱۹
توهم دلار و تفقه زکات
نوسانات دلار و طلا در روزهای اخیر، آبروی علم اقتصاد مدرن را در تئوری دست نامرئی بازار برد. در این نوشتار به بررسی موضوع ارز و راهکار نهایی آن خواهیم پرداخت.
معرفت بشر سه سطح دارد: توهم، تفهم، و تفقه. طبق اذعان اندیشمندان غربی، بشر مدرن در علوم مختلف خود دچار توهم است. در چنین دنیایی تنها معرفت تفقهی قرآن است که نجاتبخش بشر است. علم اقتصاد مدرن نیز توهمی است و موهومات آن درتضاد با مفاقیه قرآنی قرار دارند. اقتصاد مدرن، حاوی مواهیم تثلیثی متعددی است که اولاً ریشه در نگاه مشرکانه و متوهمانه تثلیث دارند و ثانیاً ناکارآمدی آنها مشخص شده است.
اقتصاددانان دوگانههای غلطی مطرح کردهاند و جامعه را در میان آن دوگانها دچار چالش میکنند و لذا یا باید حد وسط آنها را انتخاب کرد، یا ترکیبی از آنها را انتخاب کرد، و یا بخشی از یکی و بخشی از دیگری انتخاب کرد. دوگان عرضه و تقاضا، دوگان رقابت و انحصار، دوگان دولتی و خصوصی، و دوگان تورم و بیکاری، بخشی از این دوگانها هستند. یکی از آن مواهیم تثلیثی، در حوزه کارنسی و ارز است. دوگانه غلط ارز میخکوبشده یا ارز شناور، جامعه را مجبور به انتخاب حد وسط «ارز شناور مدیریتشده» کرده است؛ فارغ از اینکه اساساً این زمینِ بازی و این دوگان غلط است و قواعد آن نیز اشتباه است.
راهکار نهایی مسأله ارز را نباید در روشهای برخاسته از علم اقتصاد مدرن جست. راهکار نهایی، زکات است. زکات صرفاً یک حکم کوچک در حوزه حمایت از فقرا نیست بلکه حاوی یک سیستم پولی پیشرفته و گسترده است زیرا صرفاً تحقق بخشی از زکات که مربوط به پول طلا و نقره است، موجب میشود سیستم پولی اصلاح گردد. این حکم مهم قرآن که نادیده گرفتن آن بخشی از شرک شناخته شده، هماکنون تعطیل شده و امت اسلامی باید پول واحد ثابت خود را شکل دهند.
معنی توحید، یکتایی نیست بلکه زدودن شرکها از سیستمهای مشرکانه جامعه و تحقق راهکارهای قرآنی است. حضرت فاطمه زهرا در خطبه فدکیه فرمود: «فَجَعَلَ اللَّهُ الْایمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ ... وَ الزَّکاةَ تَزْکِیَةً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِی الرِّزْقِ». زکات موجب تزکیه نفس و نماء در رزق است.
هماکنون در جامعه دو گروه وجود دارند: گروهی که از نوسانات دلار استرس میگیرند و طمع افزایش مال خود را دارند؛ و گروهی که از مال خود میگذرند و به لبنان و فلسطین انفاق میکنند و زکات میدهند. اینها به آرامش و تثبیت میرسند و آنها به استرس و تثلیث!
در مسأله قطعی برق نیز اگرچه باید یقه جریان لیبرال را گرفت که تأسیس پالایشگاه را کثافت خواند و با تأسیس نیروگاه مخالفت کرد و معاهده ننگین پاریس را امضا کرد، اما متهم اصلی، خود علم اقتصاد است. مردم عزیز! علم اقتصاد ناکارآمد و تثلیثی است. علیه آن قیام کنید و خود را از اسارت غل و زنجیرهای شرک و تثلیث برهانید انشاءالله.
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
نوسانات دلار و طلا در روزهای اخیر، آبروی علم اقتصاد مدرن را در تئوری دست نامرئی بازار برد. در این نوشتار به بررسی موضوع ارز و راهکار نهایی آن خواهیم پرداخت.
معرفت بشر سه سطح دارد: توهم، تفهم، و تفقه. طبق اذعان اندیشمندان غربی، بشر مدرن در علوم مختلف خود دچار توهم است. در چنین دنیایی تنها معرفت تفقهی قرآن است که نجاتبخش بشر است. علم اقتصاد مدرن نیز توهمی است و موهومات آن درتضاد با مفاقیه قرآنی قرار دارند. اقتصاد مدرن، حاوی مواهیم تثلیثی متعددی است که اولاً ریشه در نگاه مشرکانه و متوهمانه تثلیث دارند و ثانیاً ناکارآمدی آنها مشخص شده است.
اقتصاددانان دوگانههای غلطی مطرح کردهاند و جامعه را در میان آن دوگانها دچار چالش میکنند و لذا یا باید حد وسط آنها را انتخاب کرد، یا ترکیبی از آنها را انتخاب کرد، و یا بخشی از یکی و بخشی از دیگری انتخاب کرد. دوگان عرضه و تقاضا، دوگان رقابت و انحصار، دوگان دولتی و خصوصی، و دوگان تورم و بیکاری، بخشی از این دوگانها هستند. یکی از آن مواهیم تثلیثی، در حوزه کارنسی و ارز است. دوگانه غلط ارز میخکوبشده یا ارز شناور، جامعه را مجبور به انتخاب حد وسط «ارز شناور مدیریتشده» کرده است؛ فارغ از اینکه اساساً این زمینِ بازی و این دوگان غلط است و قواعد آن نیز اشتباه است.
راهکار نهایی مسأله ارز را نباید در روشهای برخاسته از علم اقتصاد مدرن جست. راهکار نهایی، زکات است. زکات صرفاً یک حکم کوچک در حوزه حمایت از فقرا نیست بلکه حاوی یک سیستم پولی پیشرفته و گسترده است زیرا صرفاً تحقق بخشی از زکات که مربوط به پول طلا و نقره است، موجب میشود سیستم پولی اصلاح گردد. این حکم مهم قرآن که نادیده گرفتن آن بخشی از شرک شناخته شده، هماکنون تعطیل شده و امت اسلامی باید پول واحد ثابت خود را شکل دهند.
معنی توحید، یکتایی نیست بلکه زدودن شرکها از سیستمهای مشرکانه جامعه و تحقق راهکارهای قرآنی است. حضرت فاطمه زهرا در خطبه فدکیه فرمود: «فَجَعَلَ اللَّهُ الْایمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ ... وَ الزَّکاةَ تَزْکِیَةً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِی الرِّزْقِ». زکات موجب تزکیه نفس و نماء در رزق است.
هماکنون در جامعه دو گروه وجود دارند: گروهی که از نوسانات دلار استرس میگیرند و طمع افزایش مال خود را دارند؛ و گروهی که از مال خود میگذرند و به لبنان و فلسطین انفاق میکنند و زکات میدهند. اینها به آرامش و تثبیت میرسند و آنها به استرس و تثلیث!
در مسأله قطعی برق نیز اگرچه باید یقه جریان لیبرال را گرفت که تأسیس پالایشگاه را کثافت خواند و با تأسیس نیروگاه مخالفت کرد و معاهده ننگین پاریس را امضا کرد، اما متهم اصلی، خود علم اقتصاد است. مردم عزیز! علم اقتصاد ناکارآمد و تثلیثی است. علیه آن قیام کنید و خود را از اسارت غل و زنجیرهای شرک و تثلیث برهانید انشاءالله.
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
۱۸:۴۹
هوشمند جاهل!
تحلیلی بر انیمیشن روبات وحشی (2024) به کارگردانی کریس سندرز
ماهیت هوش مصنوعی چیست و چه ضعفها و آسیبهایی دارد؟تعریف تمدن غرب از انسان آینده چه خواهد بود؟ حیوان روبوجن چیست؟معرفت مبتنیبر هوش مصنوعی چه اشکالاتی دارد؟سینمای اتوپیا و سینمای دیستوپیا چگونه به مثابه رؤیا و کابوس عمل میکنند؟
مشاهده در یوتیوب:https://youtu.be/fyrNdXfvju0
مشاهده در آپارات:https://www.aparat.com/v/nyt5qr1
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
تحلیلی بر انیمیشن روبات وحشی (2024) به کارگردانی کریس سندرز
ماهیت هوش مصنوعی چیست و چه ضعفها و آسیبهایی دارد؟تعریف تمدن غرب از انسان آینده چه خواهد بود؟ حیوان روبوجن چیست؟معرفت مبتنیبر هوش مصنوعی چه اشکالاتی دارد؟سینمای اتوپیا و سینمای دیستوپیا چگونه به مثابه رؤیا و کابوس عمل میکنند؟
مشاهده در یوتیوب:https://youtu.be/fyrNdXfvju0
مشاهده در آپارات:https://www.aparat.com/v/nyt5qr1
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
۱۸:۴۹
تأخیر در انتقام ممنوع!
انتقام از اسرائیل باید چگونه باشد؟ انتقام شهادت حاج قاسم چه باید میبود؟
باتوجه به گذشت دو هفته از تجاوز اسرائیل به ایران، و با توجه به روی کار آمدن مجدد قاتل حاج قاسم، در این ویدئو با بررسی سریال اشباح بیروت (Ghosts of Beirut) تولید 2023، به این سؤال پرداختم که انتقام ترور حاج قاسم چه بود؟ و چه انتقامی باید گرفته میشد که گرفته نشد؟!
مشاهده ویدئو در یوتیوب:https://youtu.be/9pi6gyJrRlE
مشاهده ویدئو در آپارات:https://aparat.com/v/ayp2vf2
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
انتقام از اسرائیل باید چگونه باشد؟ انتقام شهادت حاج قاسم چه باید میبود؟
باتوجه به گذشت دو هفته از تجاوز اسرائیل به ایران، و با توجه به روی کار آمدن مجدد قاتل حاج قاسم، در این ویدئو با بررسی سریال اشباح بیروت (Ghosts of Beirut) تولید 2023، به این سؤال پرداختم که انتقام ترور حاج قاسم چه بود؟ و چه انتقامی باید گرفته میشد که گرفته نشد؟!
مشاهده ویدئو در یوتیوب:https://youtu.be/9pi6gyJrRlE
مشاهده ویدئو در آپارات:https://aparat.com/v/ayp2vf2
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
۱۸:۵۰
۱۸:۵۱
مادر واقعی
امام صادق علیهالسلام فرمود مادر شیعیان، حضرت فاطمه زهرا است. این روایت بیان دیگری از همان آیات قرآن است که بر جدایی نسبتهای دنیوی در قیامت و عدم وجود نسبهای دنیوی و اعتباری در عالم حقیقت حکایت دارد.
حدیث کساء نیز دعایی بسیار پرمعنا است. در سراسر این دعا، حضور مادر پررنگ است. اساساً این روایت -حتی هنگامی که نقل گفتگوی میان خداوند و جبرئیل است- از زبان ایشان روایت میشود. و کسی که اذن ورود به ذیل کساء پیامبر را میدهد خود ایشان است. و ایشان است که خداوند اهلبیت را با محوریت او تعریف میکند: هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها. و همین است که حدیث کساء گرهگشایی میکند.
رمز پیروزی شیعه در دفاع مقدس و در جنگ ۳۳ روزه و امثالهم مادر است. او بود که به حاج قاسم و اوس عبدالحسین برونسی و سایر شهدا کمک میکرد. و آنها نیز شعارشان این بود که «میروم تا انتقام مادرم زهرا بگیرم». و بیراه نیست که اهل معرفت گویند «هر گناهی کمک به بازوی قنفذ است در ضربه زدن به مادر» و «هر کار خیری التیامبخشی به زخمهای ایشان است.»
نامعلومی مزار مبارک مادرمان نیز حکایت از همین دارد که شیعه تا هنگام ظهور و برملا شدن مزار ایشان، آرام و قرار نخواهد داشت. و تنها راه نجات ما در مسائل سیاسی، اقتصادی، خانوادگی، ازدواج، فرزندآوری، حجاب، و... تأسی و اقتدا به تئوریهای مادرمان است نه اقتدا به تئوریهای علوم انسانی مدرن که در تضاد کامل با نگاه قرآنی مادر است.
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
امام صادق علیهالسلام فرمود مادر شیعیان، حضرت فاطمه زهرا است. این روایت بیان دیگری از همان آیات قرآن است که بر جدایی نسبتهای دنیوی در قیامت و عدم وجود نسبهای دنیوی و اعتباری در عالم حقیقت حکایت دارد.
حدیث کساء نیز دعایی بسیار پرمعنا است. در سراسر این دعا، حضور مادر پررنگ است. اساساً این روایت -حتی هنگامی که نقل گفتگوی میان خداوند و جبرئیل است- از زبان ایشان روایت میشود. و کسی که اذن ورود به ذیل کساء پیامبر را میدهد خود ایشان است. و ایشان است که خداوند اهلبیت را با محوریت او تعریف میکند: هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها. و همین است که حدیث کساء گرهگشایی میکند.
رمز پیروزی شیعه در دفاع مقدس و در جنگ ۳۳ روزه و امثالهم مادر است. او بود که به حاج قاسم و اوس عبدالحسین برونسی و سایر شهدا کمک میکرد. و آنها نیز شعارشان این بود که «میروم تا انتقام مادرم زهرا بگیرم». و بیراه نیست که اهل معرفت گویند «هر گناهی کمک به بازوی قنفذ است در ضربه زدن به مادر» و «هر کار خیری التیامبخشی به زخمهای ایشان است.»
نامعلومی مزار مبارک مادرمان نیز حکایت از همین دارد که شیعه تا هنگام ظهور و برملا شدن مزار ایشان، آرام و قرار نخواهد داشت. و تنها راه نجات ما در مسائل سیاسی، اقتصادی، خانوادگی، ازدواج، فرزندآوری، حجاب، و... تأسی و اقتدا به تئوریهای مادرمان است نه اقتدا به تئوریهای علوم انسانی مدرن که در تضاد کامل با نگاه قرآنی مادر است.
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
۱۸:۵۱
معماری مگالوپلیس بنسلمان! کعبه یا مکعب؟
رقص فاحشهها بر فراز نماد کعبه در فشن شوی عربستان درحالیکه آوارگان فلسطینی در نزدیکی آنها تحت ظلم و ستم هستند، خبرساز شده و در این تحلیل به ابعادی از این قضیه میپردازیم.
واژه کعبه، ازنظر ریشهشناسی به معنای زمین مرتفع و متعالی است. خود کعبه نیز تنزل تسبیحات اربعه در عالم عرش است که از زمان حضرت آدم بر روی زمین وجود داشته است. اما در قرنهای مختلف توسط شیاطین و بتها اشغال شده و ماهیت آن تخریب شده است. بن سلمان نیز بعنوان گاو شیرده آمریکا، در مسیر مگاپروژه خود تحتعنوان مکعب، فشن شوی فاحشهها را در ریاض برگزار کرد. سعودی سعی دارد با معماری و شهرسازی مدرن لیبرال و توسعه لیبرالی، به آرمانشهری تبدیل شود که آمال ایالاتمتحده باشد. فارغ از اینکه این نوع توسعه در غرب شکست خورده است.
آرمانشهر بنسلمان را میتوان در فیلم مگالوپلیس مشاهده کرد. امسال فرانسیس فورد کاپولا در فیلم جدید خود با نام مگالوپلیس، شکست عمیق آمریکا را با صدای بلند اعلام کرد اما طرح جایگزین وی تحت عنوان مگالوپلیس ماهیتا تفاوتی با وضع موجود ندارد. وی در این فیلم که پس از دهها سال و با کمک ابرشرکت مشروباتش آن را ساخته است، با اقتباس از وضعیت روم باستان و شکست آن امپراتوری، آمریکا را به دلیل بدهی کلان و فحشای بیحدوحصر و فساد مالی و سیاسی، کشوری ورشکسته میداند که هیچ راه نجاتی نخواهد داشت. اما راه نجات وی و آرمانشهری که متصور است، پورنوتوپیایی است که صرفاً ظاهر تکنولوژیک و معماریاش تغییر کرده و بنیانهای جامعهسازی آن دقیقاً همان بنیانهای کفرکیشانه آمریکای مدرن و روم باستان است. شهرسازی بنسلمان نیز کفرکیشانه و مگالومانیایی است تا مگالوپلیس خود را محقق کند.
سعودی بنسلمان پروژهای در دستور کار دارد که یک مکعب بزرگ بعنوان یک مرکز تفریحی تجاری با ویژگیهای خاص معماری لیبرال بسازد. مکعب یا همان cube در زبان انگلیسی، درواقع نماد یک تاس ششضلعی است که رژیم سعودی با ایجاد آن تاس، بر سر اسلام و مظاهر آن قمار میکند. مکعب بنسلمان همان بیت عنکبوت و مسجد ضراری است که در قرآن مذمت شده، و فحشاگری فاحشهها مصداق آیه ۳۵ أنفال است که فرمود: وَمَا كَانَ صَلَاتُهُمْ عِندَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكَاءً وَتَصْدِيَةً. ازنظر قرآن، کعبه بیت عتیق (آزاد) است و نماد قیام و آزادی است اما مکعب، بیت اسیر است و نماد اسارت و بردگی است.
اما معماری قرآنی چگونه است؟ در حکمت معماری باید به این پرسش پاسخ دهیم که اولاً غایت خلقت انسان چیست؟ و ثانیاً ظرفیت شکل حیات این انسان چه مختصاتی دارد؟ معماری و شهرسازی مگالوپلیس در آمریکا و سعودی، معماری حیوانی و مبتنیبر لایه صدر و شغاف است و نه معماری قرآنی مبتنی بر قلب و فواد. مکعب و کعبه ظاهراً شبیهاند اما مکعب، معماری حیوانی است و کعبه، معماری فؤادی. در آرمانشهر قرآن، معماری و شهرسازی مبتنیبر نیات حسنه و انگیزههای صالحی است که منتج به معماری حیامدار، معماری حیاتبخش، معماری فؤادمحور، و مساکن طیبه و آرامشبخش میشود.
تکلیف ما را درباره بنسلمان امام خمینی در پیام قطعنامهاش مشخص کرده است: «اگر از صدام بگذريم، اگر مسأله قدس را فراموش کنيم، اگر از جنايت هاي امريکا بگذريم از ال سعود نخواهيم گذشت.مگر مسلمانان نمي بينند که امروز مرکز وهابيت در جهان به کانونهاي فتنه و جاسوسي مبدل شده اند که از يک طرف اسلام اشرافيت اسلام ابوسفياني، اسلام ملاهاي کثيف درباري، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فريب و سازش و اسارت و اسلام حاکميت سرمايه و سرمايه داران بر مظلومان و پابرهنه ها و در يک کلمه اسلام امريکايي را ترويج مي کنند و از طرف ديگر سر بر استان سرور خويش امريکاي جهانخوار مي گذارند.»
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
رقص فاحشهها بر فراز نماد کعبه در فشن شوی عربستان درحالیکه آوارگان فلسطینی در نزدیکی آنها تحت ظلم و ستم هستند، خبرساز شده و در این تحلیل به ابعادی از این قضیه میپردازیم.
واژه کعبه، ازنظر ریشهشناسی به معنای زمین مرتفع و متعالی است. خود کعبه نیز تنزل تسبیحات اربعه در عالم عرش است که از زمان حضرت آدم بر روی زمین وجود داشته است. اما در قرنهای مختلف توسط شیاطین و بتها اشغال شده و ماهیت آن تخریب شده است. بن سلمان نیز بعنوان گاو شیرده آمریکا، در مسیر مگاپروژه خود تحتعنوان مکعب، فشن شوی فاحشهها را در ریاض برگزار کرد. سعودی سعی دارد با معماری و شهرسازی مدرن لیبرال و توسعه لیبرالی، به آرمانشهری تبدیل شود که آمال ایالاتمتحده باشد. فارغ از اینکه این نوع توسعه در غرب شکست خورده است.
آرمانشهر بنسلمان را میتوان در فیلم مگالوپلیس مشاهده کرد. امسال فرانسیس فورد کاپولا در فیلم جدید خود با نام مگالوپلیس، شکست عمیق آمریکا را با صدای بلند اعلام کرد اما طرح جایگزین وی تحت عنوان مگالوپلیس ماهیتا تفاوتی با وضع موجود ندارد. وی در این فیلم که پس از دهها سال و با کمک ابرشرکت مشروباتش آن را ساخته است، با اقتباس از وضعیت روم باستان و شکست آن امپراتوری، آمریکا را به دلیل بدهی کلان و فحشای بیحدوحصر و فساد مالی و سیاسی، کشوری ورشکسته میداند که هیچ راه نجاتی نخواهد داشت. اما راه نجات وی و آرمانشهری که متصور است، پورنوتوپیایی است که صرفاً ظاهر تکنولوژیک و معماریاش تغییر کرده و بنیانهای جامعهسازی آن دقیقاً همان بنیانهای کفرکیشانه آمریکای مدرن و روم باستان است. شهرسازی بنسلمان نیز کفرکیشانه و مگالومانیایی است تا مگالوپلیس خود را محقق کند.
سعودی بنسلمان پروژهای در دستور کار دارد که یک مکعب بزرگ بعنوان یک مرکز تفریحی تجاری با ویژگیهای خاص معماری لیبرال بسازد. مکعب یا همان cube در زبان انگلیسی، درواقع نماد یک تاس ششضلعی است که رژیم سعودی با ایجاد آن تاس، بر سر اسلام و مظاهر آن قمار میکند. مکعب بنسلمان همان بیت عنکبوت و مسجد ضراری است که در قرآن مذمت شده، و فحشاگری فاحشهها مصداق آیه ۳۵ أنفال است که فرمود: وَمَا كَانَ صَلَاتُهُمْ عِندَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكَاءً وَتَصْدِيَةً. ازنظر قرآن، کعبه بیت عتیق (آزاد) است و نماد قیام و آزادی است اما مکعب، بیت اسیر است و نماد اسارت و بردگی است.
اما معماری قرآنی چگونه است؟ در حکمت معماری باید به این پرسش پاسخ دهیم که اولاً غایت خلقت انسان چیست؟ و ثانیاً ظرفیت شکل حیات این انسان چه مختصاتی دارد؟ معماری و شهرسازی مگالوپلیس در آمریکا و سعودی، معماری حیوانی و مبتنیبر لایه صدر و شغاف است و نه معماری قرآنی مبتنی بر قلب و فواد. مکعب و کعبه ظاهراً شبیهاند اما مکعب، معماری حیوانی است و کعبه، معماری فؤادی. در آرمانشهر قرآن، معماری و شهرسازی مبتنیبر نیات حسنه و انگیزههای صالحی است که منتج به معماری حیامدار، معماری حیاتبخش، معماری فؤادمحور، و مساکن طیبه و آرامشبخش میشود.
تکلیف ما را درباره بنسلمان امام خمینی در پیام قطعنامهاش مشخص کرده است: «اگر از صدام بگذريم، اگر مسأله قدس را فراموش کنيم، اگر از جنايت هاي امريکا بگذريم از ال سعود نخواهيم گذشت.مگر مسلمانان نمي بينند که امروز مرکز وهابيت در جهان به کانونهاي فتنه و جاسوسي مبدل شده اند که از يک طرف اسلام اشرافيت اسلام ابوسفياني، اسلام ملاهاي کثيف درباري، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فريب و سازش و اسارت و اسلام حاکميت سرمايه و سرمايه داران بر مظلومان و پابرهنه ها و در يک کلمه اسلام امريکايي را ترويج مي کنند و از طرف ديگر سر بر استان سرور خويش امريکاي جهانخوار مي گذارند.»
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
۶:۴۱
اخطار: ردّه و ردی نزدیک است(۱)
در این نوشتار، ده نکته درباره دو خطر بزرگ «ردّه» و «ردی» و دو قاعده قرآنی «استبدال» و «تیه» ذکر کردم که قابل تأمل است. تا انتها با ما همراه باشید.
رنسانس اقتصادی: از دهه هفتاد و هشتاد به این سو، نهادهای اقتصاد لیبرال نظیر بانک، بهنحوی قارچگونه در همه جای کشور سر برآوردند و اقتصاد کشور را به ربا و قمار و مناسبات حرام آلوده کردند. اساتید دانشگاه و مراجع تقلید هزاران بار نسبت به بانکهای ربوی هشدار دادند اما کسی گوش نکرد. نفوذ لقمه حرام، باعث نطفههای حرام و آسیبهای فرهنگی جدی شد.
رنسانس فرهنگی: از دهه هشتاد و نود به این سو، ولانگاری فرهنگی و عدم نظارت بر فضای مجازی و بهتبع رنسانس اقتصادی، بیحجابیها و بیفرهنگیها رواج یافت تا اینکه در فتنه ززآ، فواحش طغیان کردند و حتی برهنگی نیز نهادینه شد. در این هنگام، ژوئیسانس و پورنوکراسی رقم خورد و تابوها شکسته شد.
هماکنون در زمینه فرهنگی دچار وضعیت بیدولتی هستیم. وضعیت بیدولتی وضعیتی است که در آن، حاکمیت یا توان مقابله با بیقانونی ها را ندارد و یا اراده آن را ندارد. هماکنون یوتیوب بعنوان رسانه مرجع، آکنده از هزاران ویدئو در رابطه با اشاعه برهنگی و دیاثت است.
بهاییان، سلطنتطلبان، اجیرشدگان و سایر نفوذیها ازطریق تهیه ولاگها در مالها، کافهها، رستورانها، پاساژها، کنسرتها، بهدنبال اشاعه شدید زندگیهای نرمال همراه با رقص و پایکوبی و اختلاط و مشروبخواری و ازدواج دختران مسلمان با کفار هستند. درد اینجاست که هیچ مقابلهای با این اقدامات ساختارشکن نمیشود.
رنسانس سیاسی: نفوذ جریان لیبرال در نهادهای سیاسی سابقهای چنددههای دارد اما در دولت لیبرال پزشکیان، رسماً فتنهگران و آشوبگران به حاکمیت رسیدند و نفوذ و نفاق در حاکمیت نهادینه شد. در عرصه نظامی نیز ترورهای متعدد سرداران اسلام و انفعال جبهه مقاومت در ششماهه دوم جنگ غزه و اسرائیل، در کنار رنسانسهای قبلی، فضا را برای یک رنسانس استراتژیک همهجانبه آماده کرده! و دشمن آماده است تا هنگام وفات یا ترور امام خامنهای، گامهای بعدی را برای آغاز یک ایران پسا تئوکراتیک بردارد.
ادامه دارد...
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
در این نوشتار، ده نکته درباره دو خطر بزرگ «ردّه» و «ردی» و دو قاعده قرآنی «استبدال» و «تیه» ذکر کردم که قابل تأمل است. تا انتها با ما همراه باشید.
رنسانس اقتصادی: از دهه هفتاد و هشتاد به این سو، نهادهای اقتصاد لیبرال نظیر بانک، بهنحوی قارچگونه در همه جای کشور سر برآوردند و اقتصاد کشور را به ربا و قمار و مناسبات حرام آلوده کردند. اساتید دانشگاه و مراجع تقلید هزاران بار نسبت به بانکهای ربوی هشدار دادند اما کسی گوش نکرد. نفوذ لقمه حرام، باعث نطفههای حرام و آسیبهای فرهنگی جدی شد.
رنسانس فرهنگی: از دهه هشتاد و نود به این سو، ولانگاری فرهنگی و عدم نظارت بر فضای مجازی و بهتبع رنسانس اقتصادی، بیحجابیها و بیفرهنگیها رواج یافت تا اینکه در فتنه ززآ، فواحش طغیان کردند و حتی برهنگی نیز نهادینه شد. در این هنگام، ژوئیسانس و پورنوکراسی رقم خورد و تابوها شکسته شد.
هماکنون در زمینه فرهنگی دچار وضعیت بیدولتی هستیم. وضعیت بیدولتی وضعیتی است که در آن، حاکمیت یا توان مقابله با بیقانونی ها را ندارد و یا اراده آن را ندارد. هماکنون یوتیوب بعنوان رسانه مرجع، آکنده از هزاران ویدئو در رابطه با اشاعه برهنگی و دیاثت است.
بهاییان، سلطنتطلبان، اجیرشدگان و سایر نفوذیها ازطریق تهیه ولاگها در مالها، کافهها، رستورانها، پاساژها، کنسرتها، بهدنبال اشاعه شدید زندگیهای نرمال همراه با رقص و پایکوبی و اختلاط و مشروبخواری و ازدواج دختران مسلمان با کفار هستند. درد اینجاست که هیچ مقابلهای با این اقدامات ساختارشکن نمیشود.
رنسانس سیاسی: نفوذ جریان لیبرال در نهادهای سیاسی سابقهای چنددههای دارد اما در دولت لیبرال پزشکیان، رسماً فتنهگران و آشوبگران به حاکمیت رسیدند و نفوذ و نفاق در حاکمیت نهادینه شد. در عرصه نظامی نیز ترورهای متعدد سرداران اسلام و انفعال جبهه مقاومت در ششماهه دوم جنگ غزه و اسرائیل، در کنار رنسانسهای قبلی، فضا را برای یک رنسانس استراتژیک همهجانبه آماده کرده! و دشمن آماده است تا هنگام وفات یا ترور امام خامنهای، گامهای بعدی را برای آغاز یک ایران پسا تئوکراتیک بردارد.
ادامه دارد...
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
۱۸:۵۱
اخطار: ردّه و ردی نزدیک است(۲)
اخطارهای امام خامنهای: اردیبهشت امسال امام خامنهای برای اولین بار صحبت از بداء و تأخیر در ظهور کردند. در خرداد ماه صحبت از شرایط مرگ و زندگی برای جبهه مقاومت کردند. مرداد ماه، عقبنشینی را موجب غضب الهی دانستند. آبان ماه صحبت از خطر «ردّه» و عقبگرد و ارتجاع کردند. و پنجم آذر نیز گفتند که اگر در کشور استبداد یا هرجومرج پیش آید، بسیج باید مقابله کند.
ردّه یعنی بازگشت و ارتداد و عقبگرد به سنن جاهلیت قبل از انقلاب. «ردی» یعنی هلاکت و سقوط. ردّه موجب ردی است. پس از رحلت پیامبر گروههای مختلفی از جامعه اسلامی دچار ارتداد و ردّه و عقبگرد شدند. و این خطر بزرگ پیش روی ما نیز هست. وقتی جامعهای پس از رحلت حاکم الهی و صالح خود دچار ردّه شود، خداوند دو قاعده را پیاده میکند: قاعده «استبدال» و قاعده «تیه».
قاعده استبدال بدین معنی است که خداوند قوم دیگری را برای یاری دینش انتخاب میکند؛ و قاعده تیه بدین معنی است که خداوند، قومی که ردّه میکنند را تا سالهای سال حیران و سرگردان میکند. حضرت موسی بنیاسرائیل را به فتح سرزمین موعود دعوت کرد اما آنها سر باز زدند و تا چهل سال در وادی تیه سرگردان بودند تا اینکه نسل جدیدی تربیت شدند و وارد سرزمین موعود شدند.
پس از عقبنشینی جبهه ظاهراً انقلابی در زمینه حجاب و ترویج کنسرتها و عقبنشینی آنها در مقابل نهادهای اقتصاد لیبرال و عقبنشینی آنها در قبال انتقام از اسرائیل، غضب الهی و ورود به عصر «تیه» در کمین ماست. همین مغضوب شدن ویژگی قوم بنیاسرائیل بود که بخاطر عقبنشینیهایشان شامل حالشان شد.
راهبرد ما در قبال ردّه و تیه چیست؟ تقویت جریان احیاگری. احیای مفاقیه قرآنی و ترویج اسلام ناب محمدی و تربیت نسل جدید معتقد به این مفاقیه، وظیفه ما در این عصر است. بر ماست که هریک از ما یک کلیدواژه قرآنی را به دست بگیرد و آن را زنده کند. و البته لازمه احیای دین توسط ما احیای قلوب خودمان است. عمرتان را صرف لیبرالیسم موجود در کشور نکنید. قلب خود و جامعه را با قرآن زنده کنید تا نسل جدیدی برای ظهور تربیت شود. پس از این همه عبرت از سالیان اخیر، رو به قرآن آورید و آینده روشن ایران ۱۴۴۴ را دریابید انشاءالله.
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
اخطارهای امام خامنهای: اردیبهشت امسال امام خامنهای برای اولین بار صحبت از بداء و تأخیر در ظهور کردند. در خرداد ماه صحبت از شرایط مرگ و زندگی برای جبهه مقاومت کردند. مرداد ماه، عقبنشینی را موجب غضب الهی دانستند. آبان ماه صحبت از خطر «ردّه» و عقبگرد و ارتجاع کردند. و پنجم آذر نیز گفتند که اگر در کشور استبداد یا هرجومرج پیش آید، بسیج باید مقابله کند.
ردّه یعنی بازگشت و ارتداد و عقبگرد به سنن جاهلیت قبل از انقلاب. «ردی» یعنی هلاکت و سقوط. ردّه موجب ردی است. پس از رحلت پیامبر گروههای مختلفی از جامعه اسلامی دچار ارتداد و ردّه و عقبگرد شدند. و این خطر بزرگ پیش روی ما نیز هست. وقتی جامعهای پس از رحلت حاکم الهی و صالح خود دچار ردّه شود، خداوند دو قاعده را پیاده میکند: قاعده «استبدال» و قاعده «تیه».
قاعده استبدال بدین معنی است که خداوند قوم دیگری را برای یاری دینش انتخاب میکند؛ و قاعده تیه بدین معنی است که خداوند، قومی که ردّه میکنند را تا سالهای سال حیران و سرگردان میکند. حضرت موسی بنیاسرائیل را به فتح سرزمین موعود دعوت کرد اما آنها سر باز زدند و تا چهل سال در وادی تیه سرگردان بودند تا اینکه نسل جدیدی تربیت شدند و وارد سرزمین موعود شدند.
پس از عقبنشینی جبهه ظاهراً انقلابی در زمینه حجاب و ترویج کنسرتها و عقبنشینی آنها در مقابل نهادهای اقتصاد لیبرال و عقبنشینی آنها در قبال انتقام از اسرائیل، غضب الهی و ورود به عصر «تیه» در کمین ماست. همین مغضوب شدن ویژگی قوم بنیاسرائیل بود که بخاطر عقبنشینیهایشان شامل حالشان شد.
راهبرد ما در قبال ردّه و تیه چیست؟ تقویت جریان احیاگری. احیای مفاقیه قرآنی و ترویج اسلام ناب محمدی و تربیت نسل جدید معتقد به این مفاقیه، وظیفه ما در این عصر است. بر ماست که هریک از ما یک کلیدواژه قرآنی را به دست بگیرد و آن را زنده کند. و البته لازمه احیای دین توسط ما احیای قلوب خودمان است. عمرتان را صرف لیبرالیسم موجود در کشور نکنید. قلب خود و جامعه را با قرآن زنده کنید تا نسل جدیدی برای ظهور تربیت شود. پس از این همه عبرت از سالیان اخیر، رو به قرآن آورید و آینده روشن ایران ۱۴۴۴ را دریابید انشاءالله.
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
۱۸:۵۱
علوم مُرده و حرمت اکل میته
طبق آمار رسمی حکومت که پارسال منتشر شد، از ۷۵هزار مسجد موجود در کشور، دو سوم آنها یعنی ۵۰هزار مسجد کاملاً تعطیلاند. و بقیه مساجد هم در حد یکی دو ساعت فقط برای نماز واجب باز میشوند و آنها هم عملاً تعطیلاند چون هیچ نقش موثری در حیات اجتماعی سیاسی فرهنگی اقتصادی جامعه ندارند.
سطح دینداری مردم در حال کاهش است، درصد افراد نمازخوان کم شده، درصد مشروبخواری افزایش یافته، برهنگیها و بیحجابیها گسترش یافته، و بیاعتقادیها و الحاد در میان جوانان بیشتر شده است. این امر ناشی از علل مختلفی است که علت اصلی آن، علوم انسانی مسموم دانشگاهها و ترویج بیرویه مدرکگرایی است.
ترویج بیرویه دانشگاه رفتن زنان (که آمار آن در ایران بیش از همه کشورهاست) موجب هلاکت زنان و هلاکت نسل بعد شده و باید با این رویه مقابله شود. اقتصاد، روانشناسی، جامعهشناسی، فلسفه، ارتباطات، مدیریت، حتی علوم فنی و علوم پایه، همگی در مُردگی قلوب و اذهان جوانان متهماند و برای احیای جامعه باید مبانی علوم را متحول کرد.
البته این بحث به معنی ناامیدی نیست. قرآن و اسلام که هیچگاه شکست نمیخورند. انقلابینماهای لیبرالخوانده شکست خوردند و مایه عبرت موحدین شدند. جوانان موحد باید علوم و مفاقیه قرآنی را که کاملاً مهجور و متروک و وارونه شدهاند احیا کنند. لازمه این احیاگری، عدم استفاده از علوم انسانی مسموم دانشگاههاست. این علوم انسانی مردهاند و توان احیای جامعه را ندارند. استفاده از علوم مرده همانند خوردن گوشت مردار، حرام است و قلب را میمیراند. متأسفانه مسئولین جامعه بسیاری از جوانان را دچار مردهخواری و مسمومیت کردهاند و راه نجات در بازگشت به قرآن است.
علوم و مفاقیه قرآن همان باران رحمتی هستند که بر زمین مرده قلبهای ما و جامعه ما خواهند بارید و آن را زنده خواهند کرد. این باران رحمت در دوران ظهور به اوج خودش خواهد رسید و از هماکنون باید نسیم رحمت و نفحاتی را که موجب بارش این ابرها میشود دریافت. رسالت اندیشکده تثبیت نیز رهنمون کردن این نفحات برای بارش علوم احیاگر قرآنی بر قلبها و ذهنهای مرده ماست. با ما همراه باشید.
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
طبق آمار رسمی حکومت که پارسال منتشر شد، از ۷۵هزار مسجد موجود در کشور، دو سوم آنها یعنی ۵۰هزار مسجد کاملاً تعطیلاند. و بقیه مساجد هم در حد یکی دو ساعت فقط برای نماز واجب باز میشوند و آنها هم عملاً تعطیلاند چون هیچ نقش موثری در حیات اجتماعی سیاسی فرهنگی اقتصادی جامعه ندارند.
سطح دینداری مردم در حال کاهش است، درصد افراد نمازخوان کم شده، درصد مشروبخواری افزایش یافته، برهنگیها و بیحجابیها گسترش یافته، و بیاعتقادیها و الحاد در میان جوانان بیشتر شده است. این امر ناشی از علل مختلفی است که علت اصلی آن، علوم انسانی مسموم دانشگاهها و ترویج بیرویه مدرکگرایی است.
ترویج بیرویه دانشگاه رفتن زنان (که آمار آن در ایران بیش از همه کشورهاست) موجب هلاکت زنان و هلاکت نسل بعد شده و باید با این رویه مقابله شود. اقتصاد، روانشناسی، جامعهشناسی، فلسفه، ارتباطات، مدیریت، حتی علوم فنی و علوم پایه، همگی در مُردگی قلوب و اذهان جوانان متهماند و برای احیای جامعه باید مبانی علوم را متحول کرد.
البته این بحث به معنی ناامیدی نیست. قرآن و اسلام که هیچگاه شکست نمیخورند. انقلابینماهای لیبرالخوانده شکست خوردند و مایه عبرت موحدین شدند. جوانان موحد باید علوم و مفاقیه قرآنی را که کاملاً مهجور و متروک و وارونه شدهاند احیا کنند. لازمه این احیاگری، عدم استفاده از علوم انسانی مسموم دانشگاههاست. این علوم انسانی مردهاند و توان احیای جامعه را ندارند. استفاده از علوم مرده همانند خوردن گوشت مردار، حرام است و قلب را میمیراند. متأسفانه مسئولین جامعه بسیاری از جوانان را دچار مردهخواری و مسمومیت کردهاند و راه نجات در بازگشت به قرآن است.
علوم و مفاقیه قرآن همان باران رحمتی هستند که بر زمین مرده قلبهای ما و جامعه ما خواهند بارید و آن را زنده خواهند کرد. این باران رحمت در دوران ظهور به اوج خودش خواهد رسید و از هماکنون باید نسیم رحمت و نفحاتی را که موجب بارش این ابرها میشود دریافت. رسالت اندیشکده تثبیت نیز رهنمون کردن این نفحات برای بارش علوم احیاگر قرآنی بر قلبها و ذهنهای مرده ماست. با ما همراه باشید.
اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
۱۸:۵۱
باسلام
برای دسترسی به مطالب و تحلیلهای علمی قرآنی اندیشکده، به همین شناسه در ایتا و تلگرام مراجعه نمایید:
https://eitaa.com/tasbit1444
https://t.me/tasbit1444
برای دسترسی به مطالب و تحلیلهای علمی قرآنی اندیشکده، به همین شناسه در ایتا و تلگرام مراجعه نمایید:
https://eitaa.com/tasbit1444
https://t.me/tasbit1444
۹:۵۸