و

وادی

۵۴عضو
thumnail
[أنا أفتقد الحاج عماد مغنية]
سیدحسن می‌گفت... @vaadi_ir

۱۸:۲۱

thumnail
أَيُّها الشَّهيد العظيم الحاضر فينا undefined
@vaadi_ir

۱۸:۴۳

thumnail
شام آخر
@vaadi_ir

۲۰:۴۸

thumnail
گاهی دل از غم مالامال می‌شود. امّا عزم و اراده باید راسخ بماند، گام باید محکم برداشته شود. غم‌هایی هست که کوه‌ها را می‌شکند، ولی‌ انسانِ مؤمن را نمی‌تواند بشکند ...
راه را باید ادامه داد...
@vaadi_ir

۲۱:۴۴

دعای چهاردهم صحیفه سجادیه
یا مَنْ لَا یخْفَی عَلَیهِ أَنْبَاءُ الْمُتَظَلِّمِینَ وَ یا مَنْ لَا یحْتَاجُ فِی قَصَصِهِمْ إِلَی شَهَادَاتِ الشَّاهِدِینَ وَ یا مَنْ قَرُبَتْ نُصْرَتُهُ مِنَ الْمَظْلُومِینَ وَ یا مَنْ بَعُدَ عَوْنُهُ عَنِ الظَّالِمِینَ.
قَدْ عَلِمْتَ، یا إِلَهِی، مَا نَالَنِی مِنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ مِمَّا حَظَرْتَ وَ انْتَهَکهُ مِنِّی مِمَّا حَجَزْتَ عَلَیهِ، بَطَراً فِی نِعْمَتِک عِنْدَهُ، وَ اغْتِرَاراً بِنَکیرِک عَلَیهِ.
اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ خُذْ ظَالِمِی وَ عَدُوِّی عَنْ ظُلْمِی بِقُوَّتِک، وَ افْلُلْ حَدَّهُ عَنِّی بِقُدْرَتِک، وَ اجْعَلْ لَهُ شُغْلًا فِیمَا یلِیهِ، وَ عَجْزاً عَمَّا ینَاوِیهِ
اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تُسَوِّغْ لَهُ ظُلْمِی، وَ أَحْسِنْ عَلَیهِ عَوْنِی، وَ اعْصِمْنِی مِنْ مِثْلِ أَفْعَالِهِ، وَ لَا تَجْعَلْنِی فِی مِثْلِ حَالِهِ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَعْدِنِی عَلَیهِ عَدْوَی حَاضِرَةً، تَکونُ مِنْ غَیظِی بِهِ شِفَاءً، وَ مِنْ حَنَقِی عَلَیهِ وَفَاءً.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ عَوِّضْنِی مِنْ ظُلْمِهِ لِی عَفْوَک، وَ أَبْدِلْنِی بِسُوءِ صَنِیعِهِ بی‌رَحْمَتَک، فَکلُّ مَکرُوهٍ جَلَلٌ دُونَ سَخَطِک، وَ کلُّ مَرْزِئَةٍ سَوَاءٌ مَعَ مَوْجِدَتِک.
اللَّهُمَّ فَکمَا کرَّهْتَ إِلَیّ أَنْ أُظْلَمَ فَقِنِی مِنْ أَنْ أَظْلِمَ.
اللَّهُمَّ لَا أَشْکو إِلَی أَحَدٍ سِوَاک، وَ لَا أَسْتَعِینُ بِحَاکمٍ غَیرِک، حَاشَاک، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ صِلْ دُعَائِی بِالْإِجَابَةِ، وَ اقْرِنْ شِکایتِی بِالتَّغْییرِ.
اللَّهُمَّ لَا تَفْتِنِّی بِالْقُنُوطِ مِنْ إِنْصَافِک، وَ لَا تَفْتِنْهُ بِالْأَمْنِ مِنْ إِنْکارِک، فَیصِرَّ عَلَی ظُلْمِی، وَ یحَاضِرَنِی بِحَقِّی، وَ عَرِّفْهُ عَمَّا قَلِیلٍ مَا أَوْعَدْتَ الظَّالِمِینَ، وَ عَرِّفْنِی مَا وَعَدْتَ مِنْ إِجَابَةِ الْمُضْطَرِّینَ.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ وَفِّقْنِی لِقَبُولِ مَا قَضَیتَ لِی وَ عَلَی وَ رَضِّنِی بِمَا أَخَذْتَ لِی وَ مِنِّی، وَ اهْدِنِی لِلَّتِی هِی أَقْوَمُ، وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا هُوَ أَسْلَمُ.

اللَّهُمَّ وَ إِنْ کانَتِ الْخِیرَةُ لِی عِنْدَک فِی تَأْخِیرِ الْأَخْذِ لِی وَ تَرْک الِانْتِقَامِ مِمَّنْ ظَلَمَنِی إِلَی یوْمِ الْفَصْلِ وَ مَجْمَعِ الْخَصْمِ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَیدْنِی مِنْک بِنِیةٍ صَادِقَةٍ وَ صَبْرٍ دَائِمٍ
وَ أَعِذْنِی مِنْ سُوءِ الرَّغْبَةِ وَ هَلَعِ أَهْلِ الْحِرْصِ، وَ صَوِّرْ فِی قَلْبِی مِثَالَ مَا ادَّخَرْتَ لِی مِنْ ثَوَابِک، وَ أَعْدَدْتَ لِخَصْمِی مِنْ جَزَائِک وَ عِقَابِک، وَ اجْعَلْ ذَلِک سَبَباً لِقَنَاعَتِی بِمَا قَضَیتَ، وَ ثِقَتِی بِمَا تَخَیرْتَ
آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ، إِنَّک ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ، وَ أَنْتَ عَلی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ

۶:۰۹

thumnail
‏يا من إذا تضايقت الأمور فتح لنا بابا لم تذهب إليه الأوهام، فصل على محمد وال محمد و افتح لأموري المتضايقة بابا لم يذهب إليه وهم، يا ارحم الراحمين
ای کسیکه هنگامی که امور ما را به تنگنا می‌اندازد، دری را برای ما می‌گشایی که در مُخیّله ما نمی‌گنجید، پس بر محمد و آل محمد صلوات فرست و برای امورم که مرا در فشار افکنده، دری بگشا که فکری به آن نرسیده (من عقلم نمی رسد). یاارحم الراحمین.

@vaadi_ir

۱۷:۱۳

4_5823663589642212908.ogg

۰۱:۲۶-۱۸۷.۵۵ کیلوبایت
خبر دادن شهید دکتر علی حیدری از شهادتشان
صوت شهید پزشک دکتر علی حیدری چند روز قبل از شهادتشان
@vaadi_ir

۹:۱۶

thumnail
راه کاروان عشق از میان تاریخ می‌گذرد. هرکس در هر زمره که می‌خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخوانداگرچه خواندن داستان را سودی نیست اگر دل کربلایی نباشد…
@vaadi_ir
یک‌ماه گذشت از رفتنت سیدِ عزیزِ مایکـــــمــــــاه

۱۶:۲۰

thumnail
خداحافظ ای شعر شب‌های روشن
@vaadi_ir

۷:۰۵

thumnail
یا صاحب الزمان....
@vaadi_ir

۱۳:۰۹

thumnail
فراموشت نمی‌کنیم آقا سیدفراموشمون نکن....
@vaadi_ir

۱۹:۴۵

thumnail
فقط اون ثانیه‌هایی که درباره شهادت سید عباس می‌گند و بعدش سکوت می‌کنند و بغض و... صلوات می‌فرستند تا آرام شوند....

صلوات بفرستیم، شاید ما هم آرام شدیم...
@vaadi_ir

۲:۴۷

thumnail
بل احیا عند ربهم یرزقون
@vaadi_ir

۶:۱۳

thumnail
الله یخلیکم....
@vaadi_ir

۱۹:۳۲

thumnail
چه خون‌هایی از ما ریختندوچه جگری از ما سوزاندند
@vaadi_ir

۷:۵۴

thumnail
واعلم ان النصر من عندالله سبحانه
@vaadi_ir

۷:۳۴

thumnail
روحی فداکم

۱۴:۰۹

thumnail
عاشق شده‌ست دانه به دانه هزار باردل‌خون و سینه‌چاک و برافروخته، انار
فریاد بی‌صداست ترک‌های پیکرشاز بس که خورده خونِ دل از دست روزگار
پاشیده رنگ سرخ به پیراهنِ خزانبسته حنا به پینۀ دستان شاخسار
در سرزمین گرم، انار آتشین شودیاقوت را می‌آورد آتشفشان به بار
با دست خود به حوصله پنهان نموده استیک دانه از بهشت در او آفریدگار
آن میوه‌ای که ساخته تسبیحی از خودششُکر از لبش نریخته، فی اللیل و النهار
آن میوه‌ای که فاطمه آن را طلب نمودچون باب میل اوست، شد این میوه تاجدار
آن بانویی که نام خودش شعر مطلق استدر وصفش استعاره نیاید به هیچ‌کار
نامی که داده است به زن قیمتی دگرنامی که داده است به مردان هم اعتبار
آن نام را می‌آورم، امّا نه بی‌وضو
دل را به آب می‌زنم، امّا نه بی‌گدار

جبر آن زمان که پشت در خانه‌اش نشستبرخاست آن قیامت عظمی به اختیار
رفت آنچنان که از نفس افتاد جبرئیلگویی پیمبر است به معراج رهسپار
شد عرصه‌گاه تنگ، ولی ماند پشت در
چون ماندن علی به اُحد ماند، استوار

برگشت، زخم خورده ولی فاتح نبردچون بازگشت حمزه از آشوب کارزار
در خون خضاب شد تنِ یارانِ بعد از او
آن‌ها که نام «فاطمه» را می‌زنند جار

من از کدام یک بنویسم که بوده‌اندحجّاج‌ها به ورطۀ تاریخ بی‌شمار
آن‌ها که با غرور نوشتند ساختیمدریاچه‌های احمری از خونِ این تبار
از کربلا به واقعۀ فَخ رسیده‌ایماز عمق ناگوارترین‌ها به ناگوار
محمود غزنوی به عداوت مگر نساختاز استخوان فاطمیان چوبه‌های دار
بوسهل زوزنی به شرارت هنوز هممحکوم می‌کند حسنک را به سنگسار
در لمعة دمشقیه جاری‌ست همچنانخون شهید اوّل و ثانی چون آبشار
عثمانیان به مذهب ما بس که تاختنددر سبزه‌زار و چالدران سرخ شد غبار
امّا هنوز هم به تأسّیِ فاطمه
نام علی‌ست روی لبِ شیعه آشکار

بیت از هلالی جُغتایی نشسته استاز آن شهید شیعه به ذهنم به یادگار
«جان خواهم از خدا نه یکی، بلکه صد هزارتا صدهزار بار بمیرم برای یار»
فرق است، فرق فاحشی از حرف تا عملراه است، راه بی‌حدی از شعر تا شعار
ما را چنان مباد که آیندگان ما
ما را رقم زنند مسلمان بی‌بخار

اینک مدافعان حرم شعله‌پرورندتا در بیاورند از آن دودمان دمار
با تیغ آب‌دیده‌ای از نوع اعتقادبا اعتقاد محکمی از جنس ذوالفقار
زهراست مادر من و من بی‌قرار اوآن نام را می‌آورم آری به افتخار
آن بانویی که وقت تشرّف به رستخیزپیغمبران پیاده می‌آیند و او سوار
فریاد می‌زنند که سر خم کنید، هان
تا از صراط بگذرد آیات سجده‌دار

هرجا نگاه می‌کنم آنجا مزار اوستپنهان و آشکار چنان ذات کردگار‌
این‌ها که گفته‌ایم یکی بود از هزارامّا هنوز شیعه مصمّم، امیدوار...
[سید حمیدرضا برقعی]
#شعرخوانی #باهم_ببینیم
@vaadi_ir

۲۲:۵۰

thumnail
دلم برای توییکه هیچ‌وقت ندیدمتتنگ است...

۲۱:۰۹

thumnail
ز اعماق قرون از بین جمعیت تو را دیدیدم
تو هم ای ناز مطلقاز همان بالا، ببین ما را
[محمد سهرابی]#شعرخوانی
@vaadi_ir

۱۷:۲۹