ف

فصل کوچ

۴عضو
بسم الله الرحمن الرحیم

۰:۱۷

thumnail
بسم‌اللهنزدیک به 6 سال پیش، یعنی ۱۷ بهمن ۱۳۹۷، اولین پست سایت «فصل کوچ» را منتشر کردم. آن روز بعد از سال‌ها وبلاگ‌نویسی‌های پراکنده، با نام‌های مستعار بامعنا و بی‌معنا، تصمیم گرفتم با نام خودم بنویسم، از حدیث نفس نوشتن فاصله بگیرم و بیش‌تر از تجربه‌ها، افکارم و چیزهایی که آموخته‌ام بنویسم.پیش از “فصل کوچ”، از خود می‌پرسیدم که “نوشته‌های من چه تغییری در فضای فکری جهان ایجاد می‌کند؟ نوشتن و ننوشتن من چه فرقی برای آدم‌ها دارد؟ انتشار این نوشته‌ها چه فایده‌ای دارد؟” اما روزی به این فکر کردم که مثل گل‌های کوچک کنار جوی آب، که روزی یک مسافر، یک رهگذر نگاهشان می‌کند و دلش از آن زیبایی کوچک و کم‌عمر خوش و روشن می‌شود، شاید نوشته من هم شبیه تجربه زیسته کسی باشد و بتواند یک روزنه، یک سوسوی کم‌رمق نور در زندگی کسی روشن کند. آن وقت چه می‌شود؟ آیا نوشتن بهتر از ننوشتن نیست؟ آیا ایجاد این امکان، بهتر از نگه داشتن آن در کتم عدم نیست؟ امروز 5سال و10 ماه و 10 روز است که دکمه انتشار اولین نوشته‌ام را در فصل کوچ زده‌ام، به نام خودم، و دیگر آن را پاک نکرده‌ام. خوشحالم؛ نه به خاطر نوشتن مطالب عجیب و فاخر؛ خوشحالم، به خاطر جرأت کردن، به خاطر بودن، به خاطر فکر کردن، به خاطر “جریان زندگی‌ساز نوشتن”. نوشتن، همان‌طور که فکر ما را می‌سازد و پیراسته و منسجم می‌کند، همانطور که به ما امکان آموختن و پیش رفتن می‌دهد، زندگی ما را می‌سازد و پیش می‌برد. به همین خاطر است که نام این خانه، این فصل از زندگی من، “فصل کوچ” است؛ فصل زیبای “نوشتن” و “کوچیدن”!
پ.ن.: پستی بروز شده از سایت

وجیهه مهرابی | @vjh_mhrb | @vajihemehrabin_ir

۰:۱۸

به نام خدادر مسیر° ماندندر ابتدای بیش‌تر از نصف سال‌های عمرم، به این فکر کرده‌ام که هدف کلی زندگی‌ام چیست و امسال باید چه اهدافی را دنبال کنم. هر سال به تناسب سنم و وضعی که در آن بودم اهدافی در ذهن داشتم اما هدف کلی و مسیر اصلی همیشه در ذهنم ثابت بود؛ جدای از این که چه هدفی دارم «همان که باید بودن» نگرانی همیشگی من در زندگی بود، هرچند در عمل هیچ وقت آنی نبودم که باید باشم!هر بار که به زندگی‌ام نگاه می‌کنم، از دو جنبه در دغدغه‌ام شکست خورده‌ام؛ اول پرداختن به اولویت و دوم صرف تمام توان در پرداختن به اولویت.مشکل اول دو جنبه دارد، گاهی وظیفه اصلی را تشخیص نداده‌ام و گاهی وظیفه اصلی را می‌دانسته‌ام اما توانم را در کارهای بدون اولویت صرف کرده‌ام. مشکل دوم هم این است صد خود را در آن اولویت مصرف نکرده‌ام. اما انسان می‌تواند همیشه درحال رشد باشد.حتی در زمینه تلاش‌کردن هم می‌شود بهتر شد؛ «امروز بیش‌تر و بهتر از دیروز تلاش می‌کنم». برنامه‌ریزی راهی است برای بهتر کار کردن؛ برای یادگرفتنش تلاش نسبتاً خوبی داشتم. در این زمینه خط رشد من از شروع تا امروز به این شکل بوده: از نوشتن برنامه‌ای سفت و سخت برای داشتن کمترین زمان هدررفته، رسیدم به اجرایی‌ترین برنامه در عین تقسیم وقت بین مهمترین کارها.درنهایت وقتی که برنامه‌ای قابل اجرا و بهینه وجود دارد که در آن به اولویت‌ها توجه شده حالا نوبت اجرا است. بنابراین بدون تعارف دلیل دیگر شکستم این است: تنبلی در اجرای برنامه!این مقدمه را گفتم که از شروع «گزارش ماهانه رشد فردی» صحبت کنم. امیدوارم که این نوشتن و انتشار این گزارش به خودم و دیگران در مسیر رشد کمک کند. این ایده را از یک وبلاگ گرفته‌ام که نویسنده‌اش #گزارش_ماهانه_رشد_فردی خود را در پایان هر ماه منتشر می‌کند. خواندن این گزارش‌ها برای من خیلی مفید بوده؛ برای اینکه بدانم «در مسیر°ماندن» چگونه است. باید درباره این موضوع مفصل بنویسم، اما فعلاً کوتاه بگویم: شاید نتوانیم هر روز عالی باشیم، گاهی معمولی هستیم و گاهی به سختی ادامه می‌دهیم، مهم‌ترین چیز در مسیر ماندن است، یعنی «حرکت در جهت درست».به امید خدا گزارش‌های ماهانه را از این ماه شروع می‌کنم.
#رشد_فردی#برنامه_ریزی#هدف_زندگی#گزارش_ماهانه_رشد_فردی
وجیهه مهرابی | @vjh_mhrb| @vajihemehrabin_ir

۹:۰۳