۱ تیر
وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِاما اهل شقاوت و بدبختی، چه مردمِ بدبختی: فِي سَمُومٍ وَحَمِيمٍهستند در میان بادی سوزان و آبی جوشان وَظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍو دود سیاهی چون سایبان لَا بَارِدٍ وَلَا كَرِيمٍکه نه خنک است و نه فایدهرسان. إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَٰلِكَ مُتْرَفِينَآنها قبل از این، مرفّهانی بیدرد بودند وَكَانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِو همیشه بر اطاعت از غیرخدا اصرار داشتند. واژه نامه اَصحابُ الشِمال : تیره بختانآن ها که نامه ی عمل را به دست چپ دریافت کنند سَمُوم : شعله ی آتش که در پوست بدن نفوذ می کند، باد سوزان حَمِیم : آب جوشان ظِلّ : سایه یَحمُوم : دود سیاه غلیظ لا بارِد : سرد و خنک نیست لا کَرِیم : بی فایده و غیر مفید《یعنی این سایه فواید سایه را که خنکی و آرامش است ندارد》 مُترَفِین(تَرَف) : خوش گذرانان،مرفهان کانُو یُصِرُّونَ(صَرّ) : پافشاری می کردند حِنث : گناه بزرگ
۱۷:۵۱
-114221312_1837357133.mp3
۰۰:۴۳-۶۷۹.۵۸ کیلوبایت
۱۷:۵۲
وَكَانُوا يَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَدائم میگفتند: «بعد از اینکه مردیم و مشتی خاک و استخوان شدیم، یعنی باز واقعاً زنده میشویم؟! أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَنیاکانمان چطور؟!» قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَبگو: «بهیقین، همۀ انسانها را از اولین تا آخرین، لَمَجْمُوعُونَ إِلَىٰ مِيقَاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍدر وعدۀ دیدار روز قیامت، جمع میکنند. واژه نامه : مِتنا : مُردیم عِظام : جمع عَظم : استخوان ها مَبعُوثُون : بر انگیخته شدگان
۱۷:۵۲
591666947_1218092685.mp3
۰۰:۳۷-۵۸۷.۷۴ کیلوبایت
۱۷:۵۲
۱۸ شهریور
ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَدر آن روز، شما ای گمراهانِ انکارکنندۀ همه چیز، لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍحتماً از درخت زقّوم میخورید فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَو شکمهایتان را از آن پر میکنید فَشَارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِو بلافاصله، همچون شتران عطشزده، مجبور میشوید فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِاز آبی جوشان بنوشید! هَٰذَا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِاین است شیوۀ پذیرایی از آنها در روز جزا! واژه نامه آکِلون : خورندگان مالِئُون : پرکنندگان حَمیم : آب جوشان شُربَ الهِیم : مانند نوشیدن شتران تشنه هیم : جمع اَهیَم و هَیما : شتران مبتلا به مرض تشنگی افراطی نُزُل : پذیرایی
۷:۵۷
بازارسال شده از سوره مبارکه واقعه
056 (13).mp3
۰۰:۴۵-۷۰۴.۴۸ کیلوبایت
۸:۱۶
نَحْنُ خَلَقْنَاكُمْ فَلَوْلَا تُصَدِّقُونَماییم که شما را آفریدهایم. چرا حرفمان را دربارۀ معاد نمیپذیرید؟! أَفَرَأَيْتُمْ مَا تُمْنُونَآیا دربارۀ بچهدارشدنِ خودتان فکر کردهاید؟! أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَشما فرزند را بهشکل انسانی کامل میآفرینید یا ما؟! نَحْنُ قَدَّرْنَا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ مرگ را هم ما میانتان گذاشتهایم. نه اینکه قادر به ادامهدادن حیاتتان نباشیم؛ عَلَىٰ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثَالَكُمْ وَنُنْشِئَكُمْ فِي مَا لَا تَعْلَمُونَبلکه میخواهیم کسان دیگری را بهجایتان بیاوریم. شما را هم در عالمی دیگر، دوباره زنده میکنیم که از ویژگیهایش خبری ندارید. وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَىٰ فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَالبته از جزئیات آفرینشِ نخستین خبر دارید. پس چرا بهخودتان نمیآیید؟! واژه نامه فَلَولَا تُصَّدِقون : پس چرا تصدیق نمی کنید؟ اَفَرَاَیتُم : آیا دیدید ماتُمنون : آن《نطفه》را که می کارید، آنچه به رحم میریزید تَخلُقُون : می آفرینید قَدَّرنا : مقدّر کردیم مَسبُوقِین (سَبق) : شکست خوردگان، عقب زدگان اَن نُبَدِّلَ : تا اینکه جانشین کنیم نُنشِئُ (نَشا) : پدید می آوریم فی ما لَا تَعلَمُون : در جایی که شماخصوصیات آن را نمی دانید اَلنَّشاَةَ الاولی : جهان نخستین، دنیای فعلی فَلَولَا تَذَکَّرُون : پس چرا متذکر نمی شوید؟
۸:۱۷
056 (12).mp3
۰۰:۵۴-۸۴۹.۷۸ کیلوبایت
۸:۱۷
أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَحْرُثُونَآیا به آنچه میکارید، توجه کردهاید؟! أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَشما آن را میرویانید یا ما؟! لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَاگر میخواستیم، آنچنان به خسوخاشاک تبدیلش میکردیم که خوشی را فراموش کنید إِنَّا لَمُغْرَمُونَو بگویید: «ما خسارت دیدیم! بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَبلکه بدتر، بدبخت شدیم!» واژه نامه ما تَحرُثُون (حَرث) : آنچه کشت می کنید تَزرَعُونَ (زَرع) : می رویانید نَحنُ الزّارِعُون : ما رویاننده ایم لَو نَشاءُ : اگر می خواستیم لَجَعَلنا : حتما قرار می دادیم حُطام : گیاه خشک و متلاشی شده تَفَکَّهُ : غصه خوردن، پشیمان شدن، جا خوردن! فَظَلتُم تَفَکَّهون : پس شما در پشیمانی و افسوس می افتید مُغرَمُون (غَرِمَ) : غرامت دیدگان،زیان دیدگان
۸:۲۰
056 (10).mp3
۰۰:۳۷-۵۹۰.۱۹ کیلوبایت
۸:۲۰
أَفَرَأَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَبُونَآیا به آب گوارایی که مینوشید، دقت کردهاید؟! أَأَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَشما آن را از ابرها فرو میفرستید یا ما؟! لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْكُرُونَاگر میخواستیم، تلخ و شورش میکردیم. پس چرا شکر نمیکنید؟! أَفَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَآیا به آتشی که روشن میکنید، نظر انداختهاید؟! أَأَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِئُونَشما درختش را میرویانید یا ما؟! نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِلْمُقْوِينَما آن را یادآور آتش جهنم قرار دادهایم و وسیلهای برای استفادۀ مسافران. فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِحال که چنین است، اسم خدای بزرگمرتبهات را به پاکی یاد کن. واژه نامه تَشرَبُون : می نوشید اَنزَلتُم : فرو فرستادید مُنزِلُون : نازل کنندگان، فرستندگان مُزن : ابر باران زا اُجاج : تلخ، بسیار شور تُورُون ( وری) : روشن می کنید، بر می افروزید اَنشَاتُم ( نَشا) : پدید آوردید مُنشِئُون : پدید آورندگان تَذکِرَة : تذکر دادن مُقوین ( قوی) : صحرانشینان،نیاز مندان به آتش
۸:۵۰
056 (9).mp3
۰۱:۰۷-۱.۰۳ مگابایت
۸:۵۰
فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِنمیخواهم قسم بخورم به جایگاه فلکی ستارگان. إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌولی بدانید قرآن کتابی ارزشمند است. فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍاصل آن در کتابی پوشیده و مصون از هرگونه تغییر است. لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ جز پاکشدگانِ از آلودگیها به حقایقش دسترسی ندارند. تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَقرآن را خدای جهانیان فرستاده است. أَفَبِهَٰذَا الْحَدِيثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَقرآنِ با چنین اوصافی را سرسری میگیرید؟! وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَچرا خیال میکنید از انکارکردنش بهرهای میبرید؟! واژه نامه مَواقِع : جمع مَوقِع : جایگاه ها لَو تَعلَمُون : اگر می دانستید کِتابِ مَّکنُون (کن) : کتابی در پرده و مصون《 دور از دسترس شیاطین》 لا یَمَسُّ : دسترسی ندارد، دست نمی یابد تَنزیل : نازل شده اَنتُم مُدهِنُون (دُهن) : شما سبک گیرندگانید، شما بی اعتنا و سهل انگارانید تَجعَلُونَ : قرار می دهید
۹:۰۵
056 (8).mp3
۰۱:۰۱-۹۵۸.۳۶ کیلوبایت
۹:۰۶
فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَمیگویید مرگ در دست خدا نیست؟! وقتی جان کسی به گلو میرسد، وَأَنْتُمْ حِينَئِذٍ تَنْظُرُونَشما در آن لحظه فقط تماشا میکنید. وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْ وَلَٰكِنْ لَا تُبْصِرُونَما از شما به آن فرد نزدیکتریم؛ ولی حضور ما را متوجه نمیشوید. فَلَوْلَا إِنْ كُنْتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَپس اگر راست میگویید که حسابوکتابی در کار نیست، تَرْجِعُونَهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَچرا جانش را به بدنش برنمیگردانید؟! واژه نامه بَلَغَتِ الحُلقُوم : رسید( جان) به گلوگاه حینَئِذ : در آن هنگام تَنظُرُون : تماشا می کنید لا تُبصِرُون : نمی بینید مَدینین (دَین) : جمع مَدین : 《اسم مفعول است》پاداش داده شدگان، به پای حساب کشانده شدگان اِن کُنتُم غَیرَ مَدینین : اگر شما در برابر اعمالتان محاسبه شونده نیستید فَلَولا تَرجِعُونَها : پس چرا آنرا بر نمی گردانید《 یعنی روح مرده را》
۹:۱۶
056 (7).mp3
۰۰:۴۳-۶۸۴.۰۷ کیلوبایت
۹:۱۶
فَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَبدانید ما جانش را میگیریم و حسابوکتاب هم در کار است: اگر از نزدیکان به خدا باشد، فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍهمۀ وجودش، رفاه و راحتی و بهشت پُرنازونعمت خواهد بود وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِو اگر از سعادتمندان باشد، فَسَلَامٌ لَكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِبه او میگویند: «درود مردم سعادتمند نثارت باد!» واژه نامه رَوح و رِیحان : استراحت و گل های خوشبو اَصحابُ الیَمین : اهل سعادت
۹:۲۰
056 (5).mp3
۰۰:۴۲-۶۶۳.۶۶ کیلوبایت
۹:۲۰
وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَاگر هم از انکارکنندههای گمراه باشد، فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍبا آبی جوشان از او پذیرایی میکنند وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍو سرانجامش سرخوسوختهشدن در جهنم است. إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِبهراستی، این مطالب همگی عین حقیقت است؛ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِپس اسم خدای بزرگمرتبهات را به پاکی یاد کن واژه نامه نُزُل : پذیرایی حَمیم : آب جوشان تَصلِیة ( صَلی) : داخل کردن به آتش ، سوزاندن به آتش
۹:۲۴
056 (4).mp3
۰۰:۳۸-۵۹۷.۵۴ کیلوبایت
۹:۲۴