شما معشوق خدا هستی!
سیر و سلوک هم نمیخواد!
باورت میشه؟!
#کلیپ_صوتی #یه_حس_خوب
https://ble.ir/yehesekhoob
سیر و سلوک هم نمیخواد!
باورت میشه؟!
#کلیپ_صوتی #یه_حس_خوب
https://ble.ir/yehesekhoob
۷:۳۰
4_5974551000546018021.mp3
۰۲:۰۰-۱.۰۱ مگابایت
۷:۳۰
۷:۴۰
۸:۰۲
۶:۴۴
۷:۰۸
۷:۰۹
گیف
۰۰:۱۲
۷:۱۷
۵:۱۸
۵:۱۹
#دلانه
همیشه دوستام می گفتن : خوش به حالت از هفت دولت آزادی !!! منم بادی می انداختم تو غبغب که : آزادی رو عشقه !!!
تا اینکه یه روز به قصه ی " بشر" رسیدم ...یه جوون اهل همه چی که همه ی عمرش رو به شهوت گذرونی و گناه و هر چی پیش آید خوش آید گذرونده بود !
یه روز امام کاظم (ع) از کوچه ای که خونه ی «بشر» در اون بود رد می شدن . صدای ساز و آواز همه ی کوچه رو برداشته بود .
امام موقعی که به در خونه ی «بشر» می رسن اتفاقا در باز میشه و یکی از کنیزای بشر از خونه بیرون میاد . کنیز حضرت رو می شناسه و امام با اینکه میدونسته اینجا خونه ی بشره از کنیز می پرسه : آقای تو آزاده یا بنده؟
کنیز میگه : معلومه که آزاده ! امام میگه : بله درست میگی ! چون اگه بنده بود شرایط بندگی رو رعایت می کرد . اگه بنده بود از آقای خودش اطاعت میکرد .
اینو میگه و میره ! کنیز به خونه برمیگرده و همه چی رو برای بشر تعریف میکنه . حرف امام جوری بشر رو تکون میده که سراسیمه از جاش بلند میشه . پابرهنه خودش رو به امام میرسونه و خودشو روی پاهای امام میندازه و برای همیشه توبه میکنه
جالب تر اینکه بشر به عشق اون لحظه ای که پابرهنه به سمت امام دوید تا آخر عمر دیگه کفش نمی پوشه و برای همینم معروف میشه به بشرحافی: یعنی پابرهنه !
من فکر میکردم آزادم . دست و پای منم بند خیلی چیزا بود ...بند قیافه ، بند تیپ ، بند حرف مردم ، بند نمره و خیلی چیزا
من بند بودم ولی بنده نبودم ...
برام دعا کن بندگی رو عشقه !!
#یه_حس_خوب
@yehesekhoob99
https://ble.ir/yehesekhoob
همیشه دوستام می گفتن : خوش به حالت از هفت دولت آزادی !!! منم بادی می انداختم تو غبغب که : آزادی رو عشقه !!!
تا اینکه یه روز به قصه ی " بشر" رسیدم ...یه جوون اهل همه چی که همه ی عمرش رو به شهوت گذرونی و گناه و هر چی پیش آید خوش آید گذرونده بود !
یه روز امام کاظم (ع) از کوچه ای که خونه ی «بشر» در اون بود رد می شدن . صدای ساز و آواز همه ی کوچه رو برداشته بود .
امام موقعی که به در خونه ی «بشر» می رسن اتفاقا در باز میشه و یکی از کنیزای بشر از خونه بیرون میاد . کنیز حضرت رو می شناسه و امام با اینکه میدونسته اینجا خونه ی بشره از کنیز می پرسه : آقای تو آزاده یا بنده؟
کنیز میگه : معلومه که آزاده ! امام میگه : بله درست میگی ! چون اگه بنده بود شرایط بندگی رو رعایت می کرد . اگه بنده بود از آقای خودش اطاعت میکرد .
اینو میگه و میره ! کنیز به خونه برمیگرده و همه چی رو برای بشر تعریف میکنه . حرف امام جوری بشر رو تکون میده که سراسیمه از جاش بلند میشه . پابرهنه خودش رو به امام میرسونه و خودشو روی پاهای امام میندازه و برای همیشه توبه میکنه
جالب تر اینکه بشر به عشق اون لحظه ای که پابرهنه به سمت امام دوید تا آخر عمر دیگه کفش نمی پوشه و برای همینم معروف میشه به بشرحافی: یعنی پابرهنه !
من فکر میکردم آزادم . دست و پای منم بند خیلی چیزا بود ...بند قیافه ، بند تیپ ، بند حرف مردم ، بند نمره و خیلی چیزا
من بند بودم ولی بنده نبودم ...
برام دعا کن بندگی رو عشقه !!
#یه_حس_خوب
@yehesekhoob99
https://ble.ir/yehesekhoob
۵:۱۹
۵:۱۹
گیف
۰۰:۱۳
۱۹:۱۶
از پیرمرد حکیمی پرسیدند: از عمری که سپری نمودی چه چیز یاد گرفتی؟ پاسخ داد:
یاد گرفتمکه دنیا قرض است باید دیر یا زود پس بدهیم.
یاد گرفتمکه مظلوم دیر یا زود حقش را خواهد گرفت.
یاد گرفتمکه دنیای ما هر لحظه ممکن است تمام شود اما ما غافل هستیم.
یاد گرفتمکه سخن شیرین، گشاده رویی و بخشش سرمایه اصلی ما در زندگیست.
یاد گرفتمکه ثروتمند ترین مردم در دنیا کسی است که از سلامتی، امنیت و آرامش بهره مند باشد.
یاد گرفتمکسی که جو را میکارد گندم را برداشت نخواهد کرد.
یاد گرفتمکه عمر تمام میشود اما کار تمام نمیشود.
یاد گرفتمکسی که میخواهد مردم به حرفش گوش بدهند باید خودش نیز به حرف آنان گوش دهد.
یاد گرفتمکه مسافرت کردن و هم سفره شدن با مردم بهترین معیار و دقیق ترین راه برای محک زدن شخصیت و درون آنان است.
یاد گرفتمکسی که مرتب میگوید: من این میکنم و آن میکنم تو خالی است و نمیتواند کاری انجام دهد.
یاد گرفتمکسی که معدنش طلا است همواره طلا باقی میماند بدون تغییر، اما کسی که معدنش آهن است تغییر میکند و زنگ میزند.
یاد گرفتمتمام کسانیکه در گورستان هستند همه کارهایی داشتند و آرمانهایی داشتند که نتوانستند محقق گردانند.
یاد گرفتمکه بساط عمر و زندگیمان را در دنیا طوری پهن کنیم که در موقع جمع کردن دست و پایمان را گم نکنیم .
┅┅✿❀❀✿┅┅@yekhesekhoob
یاد گرفتمکه دنیا قرض است باید دیر یا زود پس بدهیم.
یاد گرفتمکه مظلوم دیر یا زود حقش را خواهد گرفت.
یاد گرفتمکه دنیای ما هر لحظه ممکن است تمام شود اما ما غافل هستیم.
یاد گرفتمکه سخن شیرین، گشاده رویی و بخشش سرمایه اصلی ما در زندگیست.
یاد گرفتمکه ثروتمند ترین مردم در دنیا کسی است که از سلامتی، امنیت و آرامش بهره مند باشد.
یاد گرفتمکسی که جو را میکارد گندم را برداشت نخواهد کرد.
یاد گرفتمکه عمر تمام میشود اما کار تمام نمیشود.
یاد گرفتمکسی که میخواهد مردم به حرفش گوش بدهند باید خودش نیز به حرف آنان گوش دهد.
یاد گرفتمکه مسافرت کردن و هم سفره شدن با مردم بهترین معیار و دقیق ترین راه برای محک زدن شخصیت و درون آنان است.
یاد گرفتمکسی که مرتب میگوید: من این میکنم و آن میکنم تو خالی است و نمیتواند کاری انجام دهد.
یاد گرفتمکسی که معدنش طلا است همواره طلا باقی میماند بدون تغییر، اما کسی که معدنش آهن است تغییر میکند و زنگ میزند.
یاد گرفتمتمام کسانیکه در گورستان هستند همه کارهایی داشتند و آرمانهایی داشتند که نتوانستند محقق گردانند.
یاد گرفتمکه بساط عمر و زندگیمان را در دنیا طوری پهن کنیم که در موقع جمع کردن دست و پایمان را گم نکنیم .
┅┅✿❀❀✿┅┅@yekhesekhoob
۱۷:۴۵
۱۷:۴۵
۱۷:۴۵
۵:۴۰
۱۷:۰۴
۱۸:۱۹
۲۰:۱۴