برای قرارگرفتن در مسیر پیشرفت،فقط ذکر کارساز نیست.فکر هم لازم است.این را نه با گفتار، بلکه با رفتارتان به کودکتان بیاموزید.
@zangeavval
@zangeavval
۸:۵۳
ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ میکند؟ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ... ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ... ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭘﻮﺳﺘﯽ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ...
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ؛ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ گرانبها ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ...
ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﯾﺨﺖ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺁﺑﯽ ﮔﻮﺍﺭﺍ..!! ﺷﻤﺎ ﮐﺪﺍﻣﯿﮏ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ میکنید؟
ﻫﻤﮕﯽ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺭﺍ..!! ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: میبینید؟! ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ ﻟﯿﻮﺍنﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﺪ ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ.. !!
#تلنگر
ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ میکند؟ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ... ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ... ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭘﻮﺳﺘﯽ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ...
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ؛ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ گرانبها ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ...
ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﯾﺨﺖ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺁﺑﯽ ﮔﻮﺍﺭﺍ..!! ﺷﻤﺎ ﮐﺪﺍﻣﯿﮏ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ میکنید؟
ﻫﻤﮕﯽ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺭﺍ..!! ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: میبینید؟! ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ ﻟﯿﻮﺍنﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﺪ ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ.. !!
ﺣﯿﻒ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ انسانها ﺩﯾﺮ آشکار میشود.
@zangeavval
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ؛ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ گرانبها ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ...
ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﯾﺨﺖ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺁﺑﯽ ﮔﻮﺍﺭﺍ..!! ﺷﻤﺎ ﮐﺪﺍﻣﯿﮏ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ میکنید؟
ﻫﻤﮕﯽ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺭﺍ..!! ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: میبینید؟! ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ ﻟﯿﻮﺍنﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﺪ ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ.. !!
#تلنگر
ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ میکند؟ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ... ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ... ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭘﻮﺳﺘﯽ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ...
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ؛ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ گرانبها ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ...
ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﯾﺨﺖ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺁﺑﯽ ﮔﻮﺍﺭﺍ..!! ﺷﻤﺎ ﮐﺪﺍﻣﯿﮏ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ میکنید؟
ﻫﻤﮕﯽ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺭﺍ..!! ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: میبینید؟! ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ ﻟﯿﻮﺍنﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﺪ ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ.. !!
ﺣﯿﻒ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ انسانها ﺩﯾﺮ آشکار میشود.
@zangeavval
۲۱:۵۳
وقتی گفته میشود
[[موروثیئه]]
[[موروثیئه]]
۲۰:۰۶
پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را میطلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بیحکمت نیست.»پادشاه از شنیدن این حرف ناراحتتر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند.روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیلهای وحشی تنها یافت. آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر میاندیشید دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت: «درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایدهای داشته؟»وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد: «برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم.»
حكايت؛ امثال و حکم
حكايت؛ امثال و حکم
۲۳:۰۳
هرجا که هستیمباید به احترامشان بایستیموتشویقشان کنیم.کودک را برای نوع اعتراض.پدر را برای صبوری.
۸:۵۵
اگر شما، پدر و مادر آگاهی باشید، یقیناً در لطف و مهربانی به کودکتان، هرگز زیادهروی نمیکنید.
جسم و روان او برای رشد و ارتقاء گاهی، مقداری تلخی هم لازم دارد.
مانند درد متهی دندانپزشکی،روی دندانهای پوسیده.
@zangeavval
جسم و روان او برای رشد و ارتقاء گاهی، مقداری تلخی هم لازم دارد.
مانند درد متهی دندانپزشکی،روی دندانهای پوسیده.
@zangeavval
۱۸:۲۰
این فیلم ساختگی است.البته که پدر و مادر خانواده،با هماهنگی هم این داستان را طراحی کردهاند.به نوشتههای روی فیلم خوب دقت کنید.
@zangeavval
@zangeavval
۸:۱۵
مادر عزیز،پدر عزیز،
آیا زمانی که کودکتان در حال تماشای کارتون با شخصیتهای غیر انسان هست، سازندگان آن برنامهها دارند به کودک شما دروغ میگویند؟ آیا دارند آنها را میفریبند و منحرفشان میکنند؟و آیا شما دائماً به کودکتان یادآوری میکنید که:《این برنامهها همه دروغ است》《حیوان که حرف نمیزند》《اصلاً امکان ندارد کسی با دروغگفتن دماغش دراز شود》《اصلاً امکان ندارد کسی با فریبخوردن، گوشش دراز شود》《اصلاً مگر میشود شکم گرگ را پاره کنی و شنگول و منگول را سالم از شکمش بیرون بیاوری، بعد داخل شکمش سنگ بیندازی آن را بدوزی و گرگ زنده بماند؟》همهاش دروغ محض است قربان تو بروم. اصلاً اینچیزها را باور نکن》《در عوض هر کسی با تو حرفهای غیرواقعی مانند اینها زد، در چشمانش نگاه کن و بگو تو داری دروغ میگویی. حتی اگر او مربی تو باشد.》《ببین پسرم، گوش کن دخترم، من که مادر تو هستم، من که پدر تو هستم، دارم به تو راستش را میگویم. اصلاً حیوانات حرف نمیزنند، اینجوری غذا نمیخورند. اینجوری راه نمیروند. اینجوری روی تخت نمیخوابند. به هم شببه خیر نمیگویند. اصلاً حیوانات چه میفهمند خودرو یعنی چه! پول یعنی چه! لباس یعنی چه! حیوانات که لباس نمیپوشند!》اگر به راستی اینگونه رفتار میکنید و اینگونه میاندیشید،حتماً به سوادتان شک کنید.بخش قابل توجهی از رشد کودک با تخیلات گره خورده.اگر بنا به شرایطی، قولی به او داده میشود.این معنای دروغ گفتن به او نیست.آیا کسانی که سال میلادی را جشن میگیرند و به کودکشان میگویند:《وقتی در شب عید، تو در خواب هستی، بابانوئل با گوزنهایش میآید و هدیهای در جوراب آویزان شدهی روی درخت کاج برای تو میگذارد.》یعنی دوهزارسال است که دارند به هم دروغ میگویند؟؟؟ به فرزندانشان دروغ میگویند؟کسانی که چنین تفکری دارند،با منطق آنها، میبایست تمام قصهها و افسانهها را یکجا به آتش کشید.چرا که همه دارند دروغ میگویند.از کسی که آن قصه و افسانه را خلق کرده تا کسی که همهجا مینشیند و آن را نقل و روایت میکند.
اگر قرار بود با کودکان خیلی صادق باشیم، دیگر در هیچ کارتونی شخصیتهای حیوانی، رفتار انسانی به خود نمیگرفتند.مانند انسان، روی دو پا راه نمیرفتند.لباس نمیپوشیدند.حرف نمیزدند.سوار خودرو نمیشدند.با قاشق و چنگال و داخل بشقاب غذا نمیخوردند.به وسیلهی لیوان آب نمینوشیدند.حالا باز هم گمان میکنید برنامههایی که با این مضامین برای کودکان تولید میشود دروغ است؟
وقتی مربیها در کلاس درس، شخصیتی خیالی را برای کودک ترسیم میکنند،در حال ضربهزدن به روحیات پاک آنها نیستند! در حال دروغگفتن و فریبدادنشان نیستند!بلکه برعکس، آنها با این تخیلات ایجاد انگیزه میکنند و کودک را به تکاپو میاندازند.پس ذهن آنها را خراب نکنید.مربی دروغ نمیگوید.کودک، تشنهی تخیل است.روح او با تخیل، امیدوارانهتر و با انگیزهای بسیار بالا، هرآنچه را شنیده، در ذهن پویای خود تجسم میکند به پرواز درمیآید.اگر تخیل ماهیت دروغ میداشت، هیچگاه انسان هواپیما نمیساخت.مربی دروغ نمیگوید، بلکه برای ارتقای رشد خلاقیت کودک خیالپردازی میکند.
@zangeavval
آیا زمانی که کودکتان در حال تماشای کارتون با شخصیتهای غیر انسان هست، سازندگان آن برنامهها دارند به کودک شما دروغ میگویند؟ آیا دارند آنها را میفریبند و منحرفشان میکنند؟و آیا شما دائماً به کودکتان یادآوری میکنید که:《این برنامهها همه دروغ است》《حیوان که حرف نمیزند》《اصلاً امکان ندارد کسی با دروغگفتن دماغش دراز شود》《اصلاً امکان ندارد کسی با فریبخوردن، گوشش دراز شود》《اصلاً مگر میشود شکم گرگ را پاره کنی و شنگول و منگول را سالم از شکمش بیرون بیاوری، بعد داخل شکمش سنگ بیندازی آن را بدوزی و گرگ زنده بماند؟》همهاش دروغ محض است قربان تو بروم. اصلاً اینچیزها را باور نکن》《در عوض هر کسی با تو حرفهای غیرواقعی مانند اینها زد، در چشمانش نگاه کن و بگو تو داری دروغ میگویی. حتی اگر او مربی تو باشد.》《ببین پسرم، گوش کن دخترم، من که مادر تو هستم، من که پدر تو هستم، دارم به تو راستش را میگویم. اصلاً حیوانات حرف نمیزنند، اینجوری غذا نمیخورند. اینجوری راه نمیروند. اینجوری روی تخت نمیخوابند. به هم شببه خیر نمیگویند. اصلاً حیوانات چه میفهمند خودرو یعنی چه! پول یعنی چه! لباس یعنی چه! حیوانات که لباس نمیپوشند!》اگر به راستی اینگونه رفتار میکنید و اینگونه میاندیشید،حتماً به سوادتان شک کنید.بخش قابل توجهی از رشد کودک با تخیلات گره خورده.اگر بنا به شرایطی، قولی به او داده میشود.این معنای دروغ گفتن به او نیست.آیا کسانی که سال میلادی را جشن میگیرند و به کودکشان میگویند:《وقتی در شب عید، تو در خواب هستی، بابانوئل با گوزنهایش میآید و هدیهای در جوراب آویزان شدهی روی درخت کاج برای تو میگذارد.》یعنی دوهزارسال است که دارند به هم دروغ میگویند؟؟؟ به فرزندانشان دروغ میگویند؟کسانی که چنین تفکری دارند،با منطق آنها، میبایست تمام قصهها و افسانهها را یکجا به آتش کشید.چرا که همه دارند دروغ میگویند.از کسی که آن قصه و افسانه را خلق کرده تا کسی که همهجا مینشیند و آن را نقل و روایت میکند.
اگر قرار بود با کودکان خیلی صادق باشیم، دیگر در هیچ کارتونی شخصیتهای حیوانی، رفتار انسانی به خود نمیگرفتند.مانند انسان، روی دو پا راه نمیرفتند.لباس نمیپوشیدند.حرف نمیزدند.سوار خودرو نمیشدند.با قاشق و چنگال و داخل بشقاب غذا نمیخوردند.به وسیلهی لیوان آب نمینوشیدند.حالا باز هم گمان میکنید برنامههایی که با این مضامین برای کودکان تولید میشود دروغ است؟
وقتی مربیها در کلاس درس، شخصیتی خیالی را برای کودک ترسیم میکنند،در حال ضربهزدن به روحیات پاک آنها نیستند! در حال دروغگفتن و فریبدادنشان نیستند!بلکه برعکس، آنها با این تخیلات ایجاد انگیزه میکنند و کودک را به تکاپو میاندازند.پس ذهن آنها را خراب نکنید.مربی دروغ نمیگوید.کودک، تشنهی تخیل است.روح او با تخیل، امیدوارانهتر و با انگیزهای بسیار بالا، هرآنچه را شنیده، در ذهن پویای خود تجسم میکند به پرواز درمیآید.اگر تخیل ماهیت دروغ میداشت، هیچگاه انسان هواپیما نمیساخت.مربی دروغ نمیگوید، بلکه برای ارتقای رشد خلاقیت کودک خیالپردازی میکند.
@zangeavval
۹:۱۰
۹:۱۹
۱۹:۴۹
۱۷:۳۰
از همین حالا سواد رسانهای خود را ارتقا دهید، و با انتقال درست آن به فرزندان خود، آنها را از فریبهای رسانهای ایمن نگاهدارید.در عصر ما،[جنگ رسانه]،به مراتب خطرناکتر از هر جنگ دیگری است.
@zangeavval
@zangeavval
۲۰:۰۳
عیدتان مبارک
۱۶:۵۸
شفیعیکدکنی: به دنبال حذف زبان فارسی هستند.
محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر: اینهایی که روی زبان محلی ما فشار میآورند و میگویند با لهجه کدکنی بهتر است شعر بگوییم، میدانند چهکار میکنند. آنها میدانند که در لهجهی کدکنی شاهنامه، مثنوی، سعدی و نظامی وجود ندارد. این لهجه وقتی خیلی بزرگ بشود، چهار داستان کوتاه و دو سه شعر بند تُمبانی میراثش خواهد شد. خواننده هم میرود سراغ خواندن شکسپیر. شما خیال میکنید روسها در آسیای میانه چه میکنند؟هر قومیت کوچکی را پر و بال میدهند و میگویند شما بیایید لهجه خودتان و موسیقی خودتان را بگویید و ما برایتان کف میزنیم.انگلستان، شبه قاره هندش را همینطور کرد. اول زبان فارسی را از بین برد، بعد گفت اردو کنید.آنها میدانستند زبان فارسی شاهنامه، مثنوی، سعدی و حافظ دارد و میتواند با شکسپیر کشتی بگیرد ولی اردو چیزی ندارد که کشتی بگیرد و بعد از مدتی بچه (همان خواننده متون محلی) میگوید اردو چیزی ندارد و زبانش را انگلیسی میکند.
شما را به خدا با زبان فارسی مهربان باشید.بیایید حقش را به جا آوریم و در گفت و گوهای روزمرهی خود از واژگان بیگانه استفاده نکنیم.روزگاری نه چندان دور، فارسی در حال فتح بخش قابل توجهی از آسیا بود.همین حالا هم بخش قابل توجهی از آثار مکتوبمان جهانی است.با خط و زبان فارسی مهربان باشیم.
@zangeavval
محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر: اینهایی که روی زبان محلی ما فشار میآورند و میگویند با لهجه کدکنی بهتر است شعر بگوییم، میدانند چهکار میکنند. آنها میدانند که در لهجهی کدکنی شاهنامه، مثنوی، سعدی و نظامی وجود ندارد. این لهجه وقتی خیلی بزرگ بشود، چهار داستان کوتاه و دو سه شعر بند تُمبانی میراثش خواهد شد. خواننده هم میرود سراغ خواندن شکسپیر. شما خیال میکنید روسها در آسیای میانه چه میکنند؟هر قومیت کوچکی را پر و بال میدهند و میگویند شما بیایید لهجه خودتان و موسیقی خودتان را بگویید و ما برایتان کف میزنیم.انگلستان، شبه قاره هندش را همینطور کرد. اول زبان فارسی را از بین برد، بعد گفت اردو کنید.آنها میدانستند زبان فارسی شاهنامه، مثنوی، سعدی و حافظ دارد و میتواند با شکسپیر کشتی بگیرد ولی اردو چیزی ندارد که کشتی بگیرد و بعد از مدتی بچه (همان خواننده متون محلی) میگوید اردو چیزی ندارد و زبانش را انگلیسی میکند.
شما را به خدا با زبان فارسی مهربان باشید.بیایید حقش را به جا آوریم و در گفت و گوهای روزمرهی خود از واژگان بیگانه استفاده نکنیم.روزگاری نه چندان دور، فارسی در حال فتح بخش قابل توجهی از آسیا بود.همین حالا هم بخش قابل توجهی از آثار مکتوبمان جهانی است.با خط و زبان فارسی مهربان باشیم.
@zangeavval
۲۰:۱۶
۱۵:۲۱
به نظرتان چه نامی برای این گمراهی خودخواستهی این جماعت بگذاریم!!!
۱۳:۰۲
۱۱:۳۰