«شماره ۱» - ۱۴۰۱/۱۱/۰۲مردی و کاری!به این شعار یا توصیه یا فکت به شدت معتقد هستم. اینکه یک نفر باید از پس یک کار بربیاد و در یک حوزه عمیق شود. البته اشتباه نشود؛ ما در دوران دانشجویی به افرادی که فقط و فقط سرشان در درس بود، میگفتیم Point! یعنی اینها هیچ بعد دیگری به جز درس ندارند.اما اولین چیزی که به آن معتقدم و به دوستان و جوانتر از خودم «پیشنهاد» میکنم، عمیق شدن در یک حوزه است. معیار واحدی هم دارد؛ باید هویت برند شخصی را ساخت. باید یک لیبل یا برچسب واحد داشت. نمیتوان یکجا تحلیلگر سیاسی بود؛ یکجا کارشناس اقتصادی؛ جای دیگر مدیرعامل و ...؛ باید سعی کرد کاری کرد که همه ما را به یک تخصص و به یک حوزه بشناسند.اگر دیگران پرسیدند فلانی معلوم هست چه میکنی!؟ یعنی جایابی یا positioning خوبی نداریم و جای خودمان را پیدا نکردهایم.در کل باید گاهی از خیلی از فرصتها و پولهای دیگر هم چشمپوشی کرد؛ همه اینها را باید فدای شعار «مردی و کاری» کرد. @hmirzaei68
۱۹:۴۰
بازارسال شده از برنامه تلویزیونی ثریا
۰:۴۶
بازارسال شده از برنامه تلویزیونی ثریا
۰:۴۶
حکمرانی هوشمند | حسین میرزایی
#ببینید | این روش جنگیدن نیست! جای خالی جرأت شهید باقریها در جنگ اقتصادی امروز در #جنگ_اقتصادی امروز شیرمردی مثل حسن باقری باید باشد که بلند بگوید این روش بانکداری جواب نمیدهد! این روش جنگیدن نیست... @sorayatv
داشتن اطلاعات دقیق و قابل اتکا، رکن اصلی نظام حکمرانی و تصمیمگیری استسالگرد امسال شهادت حسن باقری با سالهای قبل متفاوت بود. نابغه جنگ عنوانی بود که برای حسن باقری در رسانهها زیاد به چشم میخورد.فرق اساسی حسن باقری که به نظرم سبک و سیاق جنگ را تغییر داد، ترکیب اطلاعات دقیق برای برنامهریزی و تصمیمگیری و شجاعت در پیادهسازی برنامهها در عملیاتها بود.حجم کار شناسایی حسن باقری وحشتناک بود. ما در خیلی از حوزههای اقتصادی، نه برای کلاس گذاشتن مدیران و پر کردن سایتها از آمار و ارقام بی مصرف، بلکه برای همه تصمیمگیریها، نیازمند اطلاعات دقیق و شناسایی درست هستیم.یکی از معاونین وزیر در دولت دوازدهم که ۸،۵ سال معاون وزیر بود و سه دولت را تجربه کرد، در سال هفتم به یکی از مناطق دور افتاده سفر کرده بود و همانند جهانگردان، از دیدن محرومیت یک منطقه حیرت کرده بود! اشکال کار این بود که ایشان ۷ سال تاخیر کرده بود و عین این ۷ سال را در اتاق خود و در تعامل با جمعی پژوهشگر تصمیم داشت حوزه خودش را اداره کند.سئوال اینجا بود که ۷ سال قبل ازاین سفر بر اساس چه اطلاعات واقعی و قابل اتکائی قدم برمیداشت و تصمیمگیری میکرد!؟ @hmirzaei68
۰:۵۱
اسمهای بزرگ؛ تیمهای کوچک شناخت و تجربه زیادی از کار با شرکتهای بزرگ و اسم و رسم دار در حوزه ICT را دارم. سازمانهای دولتی گمان میکنند اسم برای آنها کار میکند. فلذا به سراغ شرکتهای بزرگ میروند. از فردای قرارداد، آن سازمان میماند و مدیر پروژه و تیمهایی که اغلب در داخل پروژه ستاپ میشوند! یعنی شرکتهای بزرگ در دل پروژهها تیمسازی میکنند.در واقع سازمانها هزینههای سنگین ادارهی این قبیل شرکتها را و برند و سابقه آنها را پرداخت میکنند؛ اما در اغلب موارد از نحوه تعامل و پشتیبانی و توسعه سامانه ناراضی هستند. چه باید کرد؟به جد معتقدم عمر خیلی از شرکتهای بزرگ در حوزه فناوری اطلاعات به سر رسیده است. سازمانهای دولتی و شرکتهای خصوصی بزرگ هم باید از آنها دل بکنند. در کشورهای پیشرو در حوزه نوآوری و کارآفرینی* به سمت استارتاپ استدیو رفتهاند. در سوئد لابراتوار دولت الکترونیک راهاندازی کردند. مسائل را از سازمانها و شرکتها میگیرند؛ راهکار اختصاصی میسازند و بعضا راهکار را به صورت محصول قابل عرضه به سایر سازمانها توسعه میدهند. هزینههای توسعه پایین میآید. پای خلاقیت و نوآوری به پروژهها باز میشود. اغلب این تیمها اقدامات جسورانه انجام میدهند؛ چیزی که در شرکتهای بزرگ به روتین و فریمهای از پیش تعریف شده، تبدیل شده است.تیمهایی که در قالب استارتاپ استدیو فعالیت میکنند، چابک و در دسترس هستند. هزینهها و دغدغههای ساختاری کمتری دارند.🟠 ملاحظه اینجاست که قطعا سازمانها نباید رفتار مالی و اداری که با شرکتهای پیر دارند را با این تیمها داشته باشند. ساختار جوان این تیمها نیازمند نگهداری و صیانت است.🟢 توصیه به مدیران فناوری اطلاعات سازمانها و شرکتهای بزرگ:از اسمهای قدیمی دست بکشید. به دل اکوسیستم بروید و تیمهای کوچک و متوسط با انگیزه را پیدا کنید و آنها را درگیر کنید.قرارداد محکم و عادلانه ببندید و مسائل خود را حل کنید. به این تیمها هم فرصت رشد و توسعه بدهید. @hmirzaei68
۵:۲۲
بازارسال شده از سامانه نوین اصناف
radio-eghtesad-01_11_15-08_00-[AudioTrimmer.com].mp3
۷.۳۳ مگابایت
۱۰:۴۹
بهای تغییرات را بدهیم! صرف عالمانه زمان و هزینه و اختصاص نیروی انسانی خوب و حرفهای، از اولویتهاست. بدون صرف زمان، با تعجیل و به صورت سطحی، به سمت کارهای نمایشی و بیاثر پیش خواهیم رفتبسیاری از سیاسیون و مدیران در شروع فعالیت خود، این انتظار را در مخاطبین و ذینفعان خود به وجود میآورند که میتوانند به صورت خلقالساعه مشکلات آن حوزه را مرتفع کنند. بعد از مدتی با موانع و محدودیتها مواجه میشوند؛ نیروی انسانی سازمان با آنها همراهی نمیکند؛ منابع مورد نیاز تامین نمیشود؛ خلاصه اوضاع آنطور که فکر میکردند و انتظار داشتند پیش نمیرود.نتیجه:از عملیات واقعی دست میکشند و به سمت پمپاژ شعار و بیان اهدافی که تصمیم به انجامشان را داشتند، میروند. در واقع به سمت کارهای نمایشی میروند و به بایدها و بشودها بسنده میکنند.نکته مهمی را عرض می کنم؛ سادهترین تغییر در کشور برای اینکه روی زمین بیاید و به طور واقعی اجرا شود، بسته به آن حوزه، نیازمند صرف زمان و انجام کارهای واقعی و ریشهای ست.نمیتوان صحبت از اصلاح نظام دارویی کشور زد، اما به سراغ اصلاح فرایندها، کدینگ دارویی، نحوه ثبت فرآوردههای دارویی، فرایند صدور مجوز واردات، اولویتبندی تخصیص ارز، نظارت بر واردات، نظارت بر شناسهدار شدن، نظارت و رصد لحظهای و برخط زنجیره تامین تا نقطه نهایی و از آن سو اصلاح نظام بیمهای برای پوشش داروها و غیره نرفت. همه اینها نیازمند کار واقعی و ریشهای ست. نیازمند کار کارشناسی و دلسوزانه است.بهای تغییر، صرف زمان و هزینه به صورت عالمانه و بهینه است. برای داشتن بهترین تیم باید هزینه کرد و به آنها زمان داد.فلذا باید سیاسیون بدانند که در طول مدت زمان تصدی پستها و مسئولیتهایشان، میتوانند رشتهی بهبودها و تحولات را از قبلیها بگیرند؛ کار را سرعت بدهند و به خوبی پیش برده و در نهایت به بعدیها برسانند. نمیتوان وعدههای فوری و یک روزه به مردم داد که همین امر موجب دلسردی و از بین رفتن پایگاه اجتماعی مدیران و سیاسیون و احزاب خواهد شد. @hmirzaei68
۱۹:۵۷
بازارسال شده از خانه اندیشهورزان
۱۵:۳۱
۱۲:۵۳
اهمیت گفتگو و آرامش مدیریتی در موفقیت پروژههای ملییکی از ویژگیهای مدیران پروژههای ملی، صبر و توان گفتگو و برقراری آرامش در پروژهها است. برخی از مدیران، با نشانهها و افکار درونی خود و اتفاقاتی که حتی به وقوع نپیوستهاند، برانگیخته میشوند و تصمیمات نادرست و هیجانی گرفته و بعضا موجب بروز آسیب به پروژهها میشوند.سال ۹۳ در خلال یکی از پروژهها، با مقاومت جدی برخی مدیران در حوزه سلامت مواجه شدیم. برای مشورت سراغ یکی از مدیران با تجربه و بازنشسته رفتم. گفتم دولت که تغییر کرد، برخی افراد بر سر کار آمدهاند که با اجرای فلان پروژه موافق نیستند و سنگ اندازی میکنند. ایشان خیلی با آرامش گفتند ایرادی ندارد، ۳ سال تحمل کنید اینها بروند و نفرات بعدی بیایند تا شاید گرهی کار باز شد.در آن زمان که خیلی با شور و هیجان بودیم، اگر ایشان میگفتند سه روز دیگر هم اینها میروند، تحمل نمیکردم و انتظار داشتم همان موقع کار پیش برود. سه سالی که ایشان هم گفت زیاد بود؛ اما غرض این بود که باید گاهی صبر استراتژیک کنید تا موقعیت مناسب فراهم شود.برخی از افرادی که این روزها درگیر پروژههای ملی هستند، فاقد هرگونه صبر و طمانینه هستند و هیجانات خود را در پروژهها تخلیه میکنند.به محض بروز یک مساله، سریعا رسانهها را وارد میدان میکنند و برای جنگ، صف آرائی میکنند. قطعا این رویکرد اشتباه است.خاطرم هست برای اجرای پروژهی دیگری، ۵ ماه زمان گذاشتم و بیش از ۲۴ مدیر موثر در حوزه بیمه درمان را در تامین اجتماعی و بیمه سلامت و چند سازمان دیگر حضورا ملاقات کردم؛ طرح را پرزنت کردم و از همهی آنها امضا گرفتم. برای یادگاری هم شده آن طرحواره را نگه داشتهام.باید گفتگو کرد. نباید اجازه داد به پروژهها شوک وارد شود. برخی ابزارها و برخی اقدامات باید همیشه در ذهن بمانند و هیچوقت اجرایی نشوند.فلذا به نظرم باید مدیرانی در پروژههای ملی گمارده شوند که اولا تجربه کار ملی داشته باشند و ثانیا توان برقراری گفتگو و به اصطلاح ایجاد Advocacy یا گفتمانسازی داشته باشند. حتما باید تستهای روانشناسی بگذرانند و آدمهای جوشی و پر استرس نباشند.گاهی یک حرکت همانند انفجار غیراصولی در فرایند ساخت تونل، میتواند یک راه را برای همیشه کور کند. @hmirzaei68
۷:۳۴
بازارسال شده از جایزه ملی سیاستگذاری
۱۷:۴۶
۲۰:۱۵
۲۰:۵۴
۲۰:۱۸
۱۱:۱۸
بازارسال شده از مسکن نیوز
۱۴:۲۴
بازارسال شده از سامانه نوین اصناف
۱۷:۱۳
۳:۲۱
۱۴:۱۵
بازارسال شده از مهداده (محفل هماندیشی داده)
۲۱:۴۶