۴ شهریور ۱۴۰۲
میزبان: آقای خراطیان، اساساً خاستگاه و ریشه و ضرورت شکلگیری اندیشکده ها به کجا برمیگردد؟
مهمان: خلاصه و مختصر و مفید آن این است که فضای اقتصادی بعد از انقلاب دوم صنعتی در آمریکا به سمتی پیش رفت که ما با یک جامعه پیچیده مواجه شدیم و به هر حال آن دولت فدرال به نظر میآمد که دیگر حریف این پیچیدگیهای جامعه نیست. حالا عدهای از افراد اقتصادی و سیاسی آمریکا به این نتیجه رسیدند که مؤسساتی نیاز است که به کمک دولت فدرال بیایند و به قول معروف در فرایند تصمیمگیریهای هم سیاست داخلی و هم سیاست خارجی آمریکا به دولت کمک کنند. در بریتانیا نیز با تأسیس Chatham House این اتفاق افتاد و آنجا نیز همین طور شد که تقریباً بعد از جنگ جهانی اول و اجلاس پاریس، اگر اشتباه نکنم، این احساس نیاز شد که انگار مسائل بینالمللی از یک پیچیدگیای برخوردار شدند که ما نمیتوانیم فقط در قالب حزب یا در قالب دولت اینها را پیگیری کنیم. نیاز به این هست که یک جاهایی باشد که آدمهای اهل فکر بیایند، ناظر به مسائل دولت به طور متمرکز به فکر بپردازند. این هم در بریتانیا و هم در آمریکا تقریباً همزمان است و این شد که به تدریج به تعداد آن مؤسسات در مقاطع مختلف؛ جنگ جهانی دوم یک مقطع بود، دهه هفتاد و هشتاد باز یک مقطع بود، اینها سه تا موجی هستند که هم در بریتانیا و هم در ایالات متحده امواج توسعه اندیشکدهها هستند و بعد از آن دیگر میگویم که اینها به تمام کشورها منتشر شدند و میشود گفت که اگر بخواهیم خلاصه بگوییم، این هست که اندیشکدهها به وجود آمدند،
اولین پادکست تکان | اندیشکده چیست و چرا به آن نیاز داریم؟ مهمان: مهدی خراطیان
#محتوا #اپیزود_اول_فصل_اول
کانال پادکست تکان در تلگرام (https://t.me/Tekkan_Podcast) | بله (http://ble.ir/tekkan_podcast)
مهمان: خلاصه و مختصر و مفید آن این است که فضای اقتصادی بعد از انقلاب دوم صنعتی در آمریکا به سمتی پیش رفت که ما با یک جامعه پیچیده مواجه شدیم و به هر حال آن دولت فدرال به نظر میآمد که دیگر حریف این پیچیدگیهای جامعه نیست. حالا عدهای از افراد اقتصادی و سیاسی آمریکا به این نتیجه رسیدند که مؤسساتی نیاز است که به کمک دولت فدرال بیایند و به قول معروف در فرایند تصمیمگیریهای هم سیاست داخلی و هم سیاست خارجی آمریکا به دولت کمک کنند. در بریتانیا نیز با تأسیس Chatham House این اتفاق افتاد و آنجا نیز همین طور شد که تقریباً بعد از جنگ جهانی اول و اجلاس پاریس، اگر اشتباه نکنم، این احساس نیاز شد که انگار مسائل بینالمللی از یک پیچیدگیای برخوردار شدند که ما نمیتوانیم فقط در قالب حزب یا در قالب دولت اینها را پیگیری کنیم. نیاز به این هست که یک جاهایی باشد که آدمهای اهل فکر بیایند، ناظر به مسائل دولت به طور متمرکز به فکر بپردازند. این هم در بریتانیا و هم در آمریکا تقریباً همزمان است و این شد که به تدریج به تعداد آن مؤسسات در مقاطع مختلف؛ جنگ جهانی دوم یک مقطع بود، دهه هفتاد و هشتاد باز یک مقطع بود، اینها سه تا موجی هستند که هم در بریتانیا و هم در ایالات متحده امواج توسعه اندیشکدهها هستند و بعد از آن دیگر میگویم که اینها به تمام کشورها منتشر شدند و میشود گفت که اگر بخواهیم خلاصه بگوییم، این هست که اندیشکدهها به وجود آمدند،
اولین پادکست تکان | اندیشکده چیست و چرا به آن نیاز داریم؟ مهمان: مهدی خراطیان
#محتوا #اپیزود_اول_فصل_اول
کانال پادکست تکان در تلگرام (https://t.me/Tekkan_Podcast) | بله (http://ble.ir/tekkan_podcast)
۱۸:۵۹
۵ شهریور ۱۴۰۲
میزبان: آقای خراطیان، چرا به اندیشکده نیاز داریم؟
مهمان: اندیشکدهها یک خلأهایی را دارند پر میکنند. دولتها به واسطه اینکه بالأخره خواهی، نخواهی، هرچقدر هم که آن نظام نظام مردمسالاری باشد و هرچقدر هم آدمهایی که وارد دولت میشوند، بر مبنای الگوهای شایستهسالارانهای انتخاب شده باشند، بالأخره توان نگریستن از بیرون به خود را ندارند و در بازآفرینی حالا نگاههای آنها به جهان و همچنین شناختن اولویتهای مسائل، زیرا فشار کار روزمره دولتی معمولاً به یک مدیر اجازه نمیدهد که بیاید، از بیرون نگاه کند. یا مثلاً اگر روندی دارد تغییر میکند، چه در داخل کشور، چه در خارج کشور یک روند نوظهوری دارد میآید که منافع ملی کشور را تحت تأثیر دارد قرار میدهد، معمولاً سیاستمداران به خاطر سرشلوغیشان که از این جلسه به آن جلسه در حال رفت و آمد هستند، فرصت نمیکنند که به این مسائل بپردازند. حتی مراکز راهبردی که در دولتها تعریف میشوند و بالأخره هر وزارتخانهای، یا حالا فرض کنید که نهاد ریاستجمهوری، نهاد نخستوزیری باشد، وزارتخانه باشد، اینها معمولاً بازوهای مشورتی در داخل خودشان دارند، اما باز هم میبینید که همانها به واسطه این چسبندگیای که به دولت دارند، به یک رخوتهایی تدریجاً دچار میشوند، به یک محافظهکاریهایی دچار میشوند که معمولاً توان رصد کردن تحولات، حالا مخصوصاً آنهایی که خیلی رادیکال هستند، سریع هستند، منافع ملی کشور را به سرعت میتوانند تحت تأثیر قرار بدهند، معمولاً توان این حل و فصل را ندارند، توان درک را ندارند. بنابراین میشود گفت که در این مسئله اندیشکدهها به کمک دولتها میآیند که بیایند، این مسئله را، این درد را حل کنند. بازوهای مشورتی داخل دولت سر جایش است، آن فراست و توانمندی آن سیاستمدار نیز سر جایش است، اما همیشه باید کسانی باشند که از بیرون به دولتها نگاه کنند، به مسائل نگاه کنند، محافظهکاری کمتری داشته باشند تا کشور جلو برود. اگر اندیشکدهها نباشند، میتوانیم با قاطعیت بگوییم که ما برای مسائل بسیار پیچیده و پویا راهحلهای دمدستی ارائه میکنیم. کما اینکه خیلی جاها میبینیم، در همین ایران خودمان خیلی جاها آدم متوجه میشود که مثلاً برای یک مسائل بسیار حاد، پیچیده، دیرپا یک دفعه میبینید که یک وزیر یک مصاحبه میکند، یک مقام عالیرتبه مصاحبه میکند، حرفهایی که میزند، بعضاً راهحلهای یا تاریخ مصرف گذشته است، یا اگر تاریخ مصرف گذشته نباشد، عملی نیست، یا با آن روح حاکم بر جامعه فاصله خیلی خیلی معناداری دارد. اینها مال این است که ما نظام اندیشکدهای در کشور نداریم و اگر انشاءالله این در کشور پا بگیرد و نسج پیدا کند، امیدوار هستیم که مسائل ما، هم نحوه تبیین مسائل ما و تحلیل کردنهای ما ارتقا پیدا کند، هم تجویزهای ما تجویزهای پیچیدهتر، دقیقتر و حالا به قول فرنگیها to the point تر و کاراتری باشد.
اولین پادکست تکان | اندیشکده چیست و چرا به آن نیاز داریم؟ مهمان: مهدی خراطیان
#محتوا #اپیزود_اول_فصل_اول
کانال پادکست تکان در تلگرام (https://t.me/Tekkan_Podcast) | بله (http://ble.ir/@tekkan_podcast)
مهمان: اندیشکدهها یک خلأهایی را دارند پر میکنند. دولتها به واسطه اینکه بالأخره خواهی، نخواهی، هرچقدر هم که آن نظام نظام مردمسالاری باشد و هرچقدر هم آدمهایی که وارد دولت میشوند، بر مبنای الگوهای شایستهسالارانهای انتخاب شده باشند، بالأخره توان نگریستن از بیرون به خود را ندارند و در بازآفرینی حالا نگاههای آنها به جهان و همچنین شناختن اولویتهای مسائل، زیرا فشار کار روزمره دولتی معمولاً به یک مدیر اجازه نمیدهد که بیاید، از بیرون نگاه کند. یا مثلاً اگر روندی دارد تغییر میکند، چه در داخل کشور، چه در خارج کشور یک روند نوظهوری دارد میآید که منافع ملی کشور را تحت تأثیر دارد قرار میدهد، معمولاً سیاستمداران به خاطر سرشلوغیشان که از این جلسه به آن جلسه در حال رفت و آمد هستند، فرصت نمیکنند که به این مسائل بپردازند. حتی مراکز راهبردی که در دولتها تعریف میشوند و بالأخره هر وزارتخانهای، یا حالا فرض کنید که نهاد ریاستجمهوری، نهاد نخستوزیری باشد، وزارتخانه باشد، اینها معمولاً بازوهای مشورتی در داخل خودشان دارند، اما باز هم میبینید که همانها به واسطه این چسبندگیای که به دولت دارند، به یک رخوتهایی تدریجاً دچار میشوند، به یک محافظهکاریهایی دچار میشوند که معمولاً توان رصد کردن تحولات، حالا مخصوصاً آنهایی که خیلی رادیکال هستند، سریع هستند، منافع ملی کشور را به سرعت میتوانند تحت تأثیر قرار بدهند، معمولاً توان این حل و فصل را ندارند، توان درک را ندارند. بنابراین میشود گفت که در این مسئله اندیشکدهها به کمک دولتها میآیند که بیایند، این مسئله را، این درد را حل کنند. بازوهای مشورتی داخل دولت سر جایش است، آن فراست و توانمندی آن سیاستمدار نیز سر جایش است، اما همیشه باید کسانی باشند که از بیرون به دولتها نگاه کنند، به مسائل نگاه کنند، محافظهکاری کمتری داشته باشند تا کشور جلو برود. اگر اندیشکدهها نباشند، میتوانیم با قاطعیت بگوییم که ما برای مسائل بسیار پیچیده و پویا راهحلهای دمدستی ارائه میکنیم. کما اینکه خیلی جاها میبینیم، در همین ایران خودمان خیلی جاها آدم متوجه میشود که مثلاً برای یک مسائل بسیار حاد، پیچیده، دیرپا یک دفعه میبینید که یک وزیر یک مصاحبه میکند، یک مقام عالیرتبه مصاحبه میکند، حرفهایی که میزند، بعضاً راهحلهای یا تاریخ مصرف گذشته است، یا اگر تاریخ مصرف گذشته نباشد، عملی نیست، یا با آن روح حاکم بر جامعه فاصله خیلی خیلی معناداری دارد. اینها مال این است که ما نظام اندیشکدهای در کشور نداریم و اگر انشاءالله این در کشور پا بگیرد و نسج پیدا کند، امیدوار هستیم که مسائل ما، هم نحوه تبیین مسائل ما و تحلیل کردنهای ما ارتقا پیدا کند، هم تجویزهای ما تجویزهای پیچیدهتر، دقیقتر و حالا به قول فرنگیها to the point تر و کاراتری باشد.
اولین پادکست تکان | اندیشکده چیست و چرا به آن نیاز داریم؟ مهمان: مهدی خراطیان
#محتوا #اپیزود_اول_فصل_اول
کانال پادکست تکان در تلگرام (https://t.me/Tekkan_Podcast) | بله (http://ble.ir/@tekkan_podcast)
۱۴:۴۸
۷ شهریور ۱۴۰۲
میزبان: آقای خراطیان، این دولت است که به اندیشکده نیاز داره یا اندیشکده است که به خاطر کمک به دولت و حل مسائل به وجود اومده؟
مهمان: بالأخره در یک جامعه همه عناصر به هم وابسته هستند. یعنی ما نمیتوانیم بگوییم که این است یا آن. مثل همان قضیه مرغ و تخممرغ میماند، اما واقعیت این است که دولتها، یعنی ما به جوامع نگاه میکنیم، جوامع همیشه برای اینکه بقای خودشان را حفظ کنند، وقتی خلأهایی را در درون خودشان احساس میکنند، به مرور زمان به سمت رفع این خلأها میروند.
مثلاً نگاه کنید، فرض بفرمایید که در همین مذاکرات برجام خیلی از مسئولین کشور را میدیدم که متوجه این بحث خلأ اندیشکدهها در ایران شده بودند که میدیدند که بالأخره آن طرف اندیشکدههای مثل بروکینگز، بلفر، کمیته بحران و اینها پشت تیم مذاکرهکننده هستهای آمدند، این طرف اگرچه آدمهای توانمند و خبره بودند، اما دست آنها از خیلی جهتها خالی بود. زیرا آن طرفی که در جلسه میآمد، فرض بفرمایید شاید چندین هزار صفحه پشتیبان آن جلسه ایشان بوده که از دل این اندیشکدهها بیرون امده است. خب، وقتی سیاستمدار ما یا مردم ما این خلأ را میبینند، این نیاز را میبینند، به سمت رفع این خلأ میروند.
بنابراین اگر بخواهم که یک جوابی بدهم، میخواهم بگویم که به نوعی دولتها و جامعه است که نیاز به یک نهادی به نام اندیشکده دارد. حالا اندیشکدهها نیز بله، برای بقای خودشان، ادامه حیات خودشان نیز نیازمند کمکهای مالی دولتها میتوانند باشند، یا نیازمند حمایت سیاسی دولتها میتوانند باشند، یا نیازمند این هستند که مثلاً اگر حرفی میزنند، بالأخره کسی به حرف آنها گوش بکند. این که غیر قابل انکار است، اما اصل داستان این است که یک نیازی، یک خلئی در درون جوامع هست و این نیاز باید با اندیشکدهها برطرف شود.
اولین پادکست تکان | اندیشکده چیست و چرا به آن نیاز داریم؟ مهمان: مهدی خراطیان
#محتوا #اپیزود_اول_فصل_اول
کانال پادکست تکان در تلگرام (https://t.me/Tekkan_Podcast) | بله (http://ble.ir/@tekkan_podcast)
مهمان: بالأخره در یک جامعه همه عناصر به هم وابسته هستند. یعنی ما نمیتوانیم بگوییم که این است یا آن. مثل همان قضیه مرغ و تخممرغ میماند، اما واقعیت این است که دولتها، یعنی ما به جوامع نگاه میکنیم، جوامع همیشه برای اینکه بقای خودشان را حفظ کنند، وقتی خلأهایی را در درون خودشان احساس میکنند، به مرور زمان به سمت رفع این خلأها میروند.
مثلاً نگاه کنید، فرض بفرمایید که در همین مذاکرات برجام خیلی از مسئولین کشور را میدیدم که متوجه این بحث خلأ اندیشکدهها در ایران شده بودند که میدیدند که بالأخره آن طرف اندیشکدههای مثل بروکینگز، بلفر، کمیته بحران و اینها پشت تیم مذاکرهکننده هستهای آمدند، این طرف اگرچه آدمهای توانمند و خبره بودند، اما دست آنها از خیلی جهتها خالی بود. زیرا آن طرفی که در جلسه میآمد، فرض بفرمایید شاید چندین هزار صفحه پشتیبان آن جلسه ایشان بوده که از دل این اندیشکدهها بیرون امده است. خب، وقتی سیاستمدار ما یا مردم ما این خلأ را میبینند، این نیاز را میبینند، به سمت رفع این خلأ میروند.
بنابراین اگر بخواهم که یک جوابی بدهم، میخواهم بگویم که به نوعی دولتها و جامعه است که نیاز به یک نهادی به نام اندیشکده دارد. حالا اندیشکدهها نیز بله، برای بقای خودشان، ادامه حیات خودشان نیز نیازمند کمکهای مالی دولتها میتوانند باشند، یا نیازمند حمایت سیاسی دولتها میتوانند باشند، یا نیازمند این هستند که مثلاً اگر حرفی میزنند، بالأخره کسی به حرف آنها گوش بکند. این که غیر قابل انکار است، اما اصل داستان این است که یک نیازی، یک خلئی در درون جوامع هست و این نیاز باید با اندیشکدهها برطرف شود.
اولین پادکست تکان | اندیشکده چیست و چرا به آن نیاز داریم؟ مهمان: مهدی خراطیان
#محتوا #اپیزود_اول_فصل_اول
کانال پادکست تکان در تلگرام (https://t.me/Tekkan_Podcast) | بله (http://ble.ir/@tekkan_podcast)
۷:۵۷
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
۷:۴۶
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
۱۰:۰۸
Tekkan Podcast E2.mp3
۴۰.۹۷ مگابایت
۱۰:۱۷
۱ مهر ۱۴۰۲
میزبان: آقای ظفریان، به نظر شما ضرورت تأسیس این اندیشکدهها از کجا نشئت میگیرد؟
مهمان: اینکه تعداد اندیشکدهها خیلی زیاد شده و به سرعت دارند رشد میکنند، توصیف درستی است و در دهه نود و مخصوصاً از سال 95 به بعد تعداد اندیشکدهها با سرعت خیلی زیادی افزایش پیدا کرد، اما اینکه دلیل آن چیست و از کجا این نشئت میگیرد، به نظر من یک بار باید فلسفه اصلی اندیشکدهها و تأسیس اندیشکدهها را ببینیم. یک بار نیز وضعیت سیاسی- اجتماعی ایران را در واقع ببینیم که چرا الآن به اندیشکدهها اقبال شده و در حال رشد زیاد هستند.
فلسفه اصلی اندیشکدهها در دنیا و احتمالاً در ایران در واقع از اینجا نشئت میگیرد که اندیشکدهها واسط بین نهاد علم؛ یعنی دانشگاه و نهاد اجرا و تصمیمگیری؛ یعنی ساحت عمل و مدیران اجرایی هستند. یعنی در واقع این طور هست که اندیشکدهها یک پا در حوزه نظر دارند، با مبانی علمی و تئوریک و در کشور ما با مبانی دینی آشنایی دارند و در واقع روی آنها تسلط نسبی دارند و یک نگاهی در واقع به عرصه اجرا و تصمیمگیری که خب، این تصمیمگیری خودش یک تصمیمگیری چند بعدی است. به طور مثال شما میخواهید درباره افزایش قیمت بنزین در کشور تصمیمگیری کنید، خب، این اثرات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی دارد. لذا تصمیمگیری خودش چند بعدی هست و پیچیدگی دارد.
اندیشکده همان نهادی است که این فاصله بین نهاد علم؛ دانشگاه که خیلی جزئی است و با متدولوژی علمی دارد پیش میرود و مسائل را تکبعدی پاسخ میدهد، با ساحت اجرا که در این پیچیدگیها قرار دارد، دارد پر میکند و پیشنهاداتی را که ریشه در یک پشتوانه علمی دارند، به عرصه عملیاتی و اجرایی کشور دارد ارائه میکند. این فلسفه اصلی شکلگیری اندیشکدههاست.
دومین پادکست تکان | چگونه یک اندیشکده تأسیس و مدیریت کنیم؟ مهمان: حبیبالله ظفریان
#محتوا #اپیزود_دوم_فصل_اول
کانال پادکست تکان در تلگرام (https://t.me/Tekkan_Podcast) | بله (http://ble.ir/@tekkan_podcast)
مهمان: اینکه تعداد اندیشکدهها خیلی زیاد شده و به سرعت دارند رشد میکنند، توصیف درستی است و در دهه نود و مخصوصاً از سال 95 به بعد تعداد اندیشکدهها با سرعت خیلی زیادی افزایش پیدا کرد، اما اینکه دلیل آن چیست و از کجا این نشئت میگیرد، به نظر من یک بار باید فلسفه اصلی اندیشکدهها و تأسیس اندیشکدهها را ببینیم. یک بار نیز وضعیت سیاسی- اجتماعی ایران را در واقع ببینیم که چرا الآن به اندیشکدهها اقبال شده و در حال رشد زیاد هستند.
فلسفه اصلی اندیشکدهها در دنیا و احتمالاً در ایران در واقع از اینجا نشئت میگیرد که اندیشکدهها واسط بین نهاد علم؛ یعنی دانشگاه و نهاد اجرا و تصمیمگیری؛ یعنی ساحت عمل و مدیران اجرایی هستند. یعنی در واقع این طور هست که اندیشکدهها یک پا در حوزه نظر دارند، با مبانی علمی و تئوریک و در کشور ما با مبانی دینی آشنایی دارند و در واقع روی آنها تسلط نسبی دارند و یک نگاهی در واقع به عرصه اجرا و تصمیمگیری که خب، این تصمیمگیری خودش یک تصمیمگیری چند بعدی است. به طور مثال شما میخواهید درباره افزایش قیمت بنزین در کشور تصمیمگیری کنید، خب، این اثرات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی دارد. لذا تصمیمگیری خودش چند بعدی هست و پیچیدگی دارد.
اندیشکده همان نهادی است که این فاصله بین نهاد علم؛ دانشگاه که خیلی جزئی است و با متدولوژی علمی دارد پیش میرود و مسائل را تکبعدی پاسخ میدهد، با ساحت اجرا که در این پیچیدگیها قرار دارد، دارد پر میکند و پیشنهاداتی را که ریشه در یک پشتوانه علمی دارند، به عرصه عملیاتی و اجرایی کشور دارد ارائه میکند. این فلسفه اصلی شکلگیری اندیشکدههاست.
دومین پادکست تکان | چگونه یک اندیشکده تأسیس و مدیریت کنیم؟ مهمان: حبیبالله ظفریان
#محتوا #اپیزود_دوم_فصل_اول
کانال پادکست تکان در تلگرام (https://t.me/Tekkan_Podcast) | بله (http://ble.ir/@tekkan_podcast)
۱۳:۵۵
۵ مهر ۱۴۰۲
میزبان: آقای ظفریان، الزامات تأسیس یک اندیشکده چیست؟
مهمان: یک: مسئله تأمین مالی دو: مسئله نیروی انسانی سه: مسئله ارتباطات و رسانه چهار: مسئله ثبت حقوقی پنج: مسئله مدیریت دانش
در پستهای بعدی به اختصار به هر کدام از موارد اشاره خواهیم داشت و شرح خواهیم داد.
دومین پادکست تکان | چگونه یک اندیشکده تأسیس و مدیریت کنیم؟ مهمان: حبیبالله ظفریان
#محتوا #اپیزود_دوم_فصل_اول
کانال پادکست تکان در تلگرام (https://t.me/Tekkan_Podcast) | بله (http://ble.ir/@tekkan_podcast)
مهمان: یک: مسئله تأمین مالی دو: مسئله نیروی انسانی سه: مسئله ارتباطات و رسانه چهار: مسئله ثبت حقوقی پنج: مسئله مدیریت دانش
در پستهای بعدی به اختصار به هر کدام از موارد اشاره خواهیم داشت و شرح خواهیم داد.
دومین پادکست تکان | چگونه یک اندیشکده تأسیس و مدیریت کنیم؟ مهمان: حبیبالله ظفریان
#محتوا #اپیزود_دوم_فصل_اول
کانال پادکست تکان در تلگرام (https://t.me/Tekkan_Podcast) | بله (http://ble.ir/@tekkan_podcast)
۱۲:۳۵
۱۳ مهر ۱۴۰۲
میزبان: آقای ظفریان، شرایط تأسیس اندیشکده چیست؟ (قسمت اول: تأمین مالی)
مهمان: اولین مسئله در اندیشکدهها مسئله تأمین مالی است. ما یک روزی میخواستیم اندیشکدهای را که بنده در آن سابقه حضور دارم، اندیشکده امیرکبیر را میخواستیم تأسیس کنیم، پیش چند نفری رفتیم که در این فضاها زیاد کار کرده بودند و حضور جدی داشتند و بالأخره استخوان ترکانده بودند و گفتیم که میخواهیم اندیشکده را مبتنی بر تأمین مالی پروژهای و از بازار انگار پژوهشی تأمین مالی کنیم. همه میگفتند: نمیشود. شما مسئله تأمین مالیتان را اول حل کنید، با یک نهادی به صورت مستقیم تعامل کنید که تأمین مالیتان را انجام بدهد، آن موقع میشود به این فکر کرد که اندیشکده داشته باشید. تقریباً این اتفاق ممتنع بود، در ذهن همه این بزرگوارانی که با آنها مشورت میکردیم، اما خب، اگر مسئله تأمین مالی حل بشود که فرض سؤال شماست، تازه به نظر من وارد خود اندیشکدهداری میشویم.
دومین پادکست تکان | چگونه یک اندیشکده تأسیس و مدیریت کنیم؟ مهمان: حبیبالله ظفریان
#محتوا #اپیزود_دوم_فصل_اول
کانال پادکست تکان در تلگرام (https://t.me/Tekkan_Podcast) | بله (http://ble.ir/@tekkan_podcast)
مهمان: اولین مسئله در اندیشکدهها مسئله تأمین مالی است. ما یک روزی میخواستیم اندیشکدهای را که بنده در آن سابقه حضور دارم، اندیشکده امیرکبیر را میخواستیم تأسیس کنیم، پیش چند نفری رفتیم که در این فضاها زیاد کار کرده بودند و حضور جدی داشتند و بالأخره استخوان ترکانده بودند و گفتیم که میخواهیم اندیشکده را مبتنی بر تأمین مالی پروژهای و از بازار انگار پژوهشی تأمین مالی کنیم. همه میگفتند: نمیشود. شما مسئله تأمین مالیتان را اول حل کنید، با یک نهادی به صورت مستقیم تعامل کنید که تأمین مالیتان را انجام بدهد، آن موقع میشود به این فکر کرد که اندیشکده داشته باشید. تقریباً این اتفاق ممتنع بود، در ذهن همه این بزرگوارانی که با آنها مشورت میکردیم، اما خب، اگر مسئله تأمین مالی حل بشود که فرض سؤال شماست، تازه به نظر من وارد خود اندیشکدهداری میشویم.
دومین پادکست تکان | چگونه یک اندیشکده تأسیس و مدیریت کنیم؟ مهمان: حبیبالله ظفریان
#محتوا #اپیزود_دوم_فصل_اول
کانال پادکست تکان در تلگرام (https://t.me/Tekkan_Podcast) | بله (http://ble.ir/@tekkan_podcast)
۸:۳۱
۲۳ مهر ۱۴۰۲
میزبان: آقای ظفریان، شرایط تأسیس اندیشکده چیست؟ (قسمت دوم: مسئله نیروی انسانی)
مهمان: دوم بحث سرمایه انسانی میشود. بالأخره این الگو را، هر شکل و قالبی نیز داشته باشد، یک تعداد افرادی باید پیش ببرند و در واقع بتوانند پاسخ آن سؤال و مسئلهای را که در اندیشکده طرح شده، پیدا بکنند. سرمایه انسانی نیز مهمترین دارایی اندیشکده و به عقیده من تنها دارایی اندیشکده است. اصلاً اندیشکده را، هم در داخل ایران و هم در خارج، عمدتاً با آدمهایشان میشناسند. خب، اینکه چه نیروی انسانیای را به کار بگیرد، آن نیروی انسانی چه ویژگیهایی داشته باشد، در واقع نسبت به پیگیری و حل مسئله چقدر دغدغهمند باشد، چقدر دانشهای لازم را برای آن حل مسئلهای که میخواهد انجام بدهد، داشته باشد، چقدر توانایی ارتباطگیری و اقناعسازی داشته باشد، این یک طرف است.
سطوح سرمایه انسانی متفاوت، یعنی هر پروژه پژوهشی و هر سؤالی که در اندیشکده به آن میخواهد پاسخ داده شود، حداقل سه سطح نیرو میخواهد. - یک سطح نیروی راهبر پروژه میخواهد که باید بتواند طرح مسئله درست بکند و یک راهبری کلان نسبت به مسئله داشته باشد. - یک سطح مدیر پروژه میخواهد که بتواند پروژه را جمعآوری کند، آن متدی را که جمعبندی شده، در اجرائیات پروژه پیش ببرد.- یک سطح نیز در واقع سطح کارشناس میخواهد که به سرچ و جمعبندی اولیه و اینها بپردازند. این سه سطح را باید داشته باشد.
بحث راهبری بسیار مهم است. اگر اندیشکده شما تازه تأسیس باشد و نتوانید از توان راهبری داخلی خودتان و یا بیرونی استفاده کنید، حتماً نمیتوانید حل مسئله کنید. تقریباً تمام مسائلی را که بنده در اندیشکدهها سراغ دارم، حرفهای اصلیای که تولید شدند، یعنی آن خروجی اصلی اندیشکدهها از آدمهایی بوده که حداقل ده سال سابقه کار اندیشکدهای داشتند، در سطح راهبر بودند، توانستند پروژهها را پیش ببرند. پس مسئله دوم مسئله راهبری هر پروژه و هر مسئله هست.
شنیدن این اپیزود در شنوتو (https://shenoto.com/album/podcast/209215/چگونه-یک-اندیشکده-تأسیس-و-مدیریت-کنیم؟) | کستباکس (https://castbox.fm/episode/چگونه-یک-اندیشکده-تأسیس-و-مدیریت-کنیم؟-id5555904-id630930251?country=us) | تلگرام
(https://t.me/Tekkan_Podcast/16) دومین پادکست تکان | چگونه یک اندیشکده تأسیس و مدیریت کنیم؟ مهمان: حبیبالله ظفریان
️ #محتوا️ #اپیزود_دوم_فصل_اول
کانال پادکست تکان در تلگرام (https://t.me/Tekkan_Podcast) | بله (http://ble.ir/@tekkan_podcast)
مهمان: دوم بحث سرمایه انسانی میشود. بالأخره این الگو را، هر شکل و قالبی نیز داشته باشد، یک تعداد افرادی باید پیش ببرند و در واقع بتوانند پاسخ آن سؤال و مسئلهای را که در اندیشکده طرح شده، پیدا بکنند. سرمایه انسانی نیز مهمترین دارایی اندیشکده و به عقیده من تنها دارایی اندیشکده است. اصلاً اندیشکده را، هم در داخل ایران و هم در خارج، عمدتاً با آدمهایشان میشناسند. خب، اینکه چه نیروی انسانیای را به کار بگیرد، آن نیروی انسانی چه ویژگیهایی داشته باشد، در واقع نسبت به پیگیری و حل مسئله چقدر دغدغهمند باشد، چقدر دانشهای لازم را برای آن حل مسئلهای که میخواهد انجام بدهد، داشته باشد، چقدر توانایی ارتباطگیری و اقناعسازی داشته باشد، این یک طرف است.
سطوح سرمایه انسانی متفاوت، یعنی هر پروژه پژوهشی و هر سؤالی که در اندیشکده به آن میخواهد پاسخ داده شود، حداقل سه سطح نیرو میخواهد. - یک سطح نیروی راهبر پروژه میخواهد که باید بتواند طرح مسئله درست بکند و یک راهبری کلان نسبت به مسئله داشته باشد. - یک سطح مدیر پروژه میخواهد که بتواند پروژه را جمعآوری کند، آن متدی را که جمعبندی شده، در اجرائیات پروژه پیش ببرد.- یک سطح نیز در واقع سطح کارشناس میخواهد که به سرچ و جمعبندی اولیه و اینها بپردازند. این سه سطح را باید داشته باشد.
بحث راهبری بسیار مهم است. اگر اندیشکده شما تازه تأسیس باشد و نتوانید از توان راهبری داخلی خودتان و یا بیرونی استفاده کنید، حتماً نمیتوانید حل مسئله کنید. تقریباً تمام مسائلی را که بنده در اندیشکدهها سراغ دارم، حرفهای اصلیای که تولید شدند، یعنی آن خروجی اصلی اندیشکدهها از آدمهایی بوده که حداقل ده سال سابقه کار اندیشکدهای داشتند، در سطح راهبر بودند، توانستند پروژهها را پیش ببرند. پس مسئله دوم مسئله راهبری هر پروژه و هر مسئله هست.
شنیدن این اپیزود در شنوتو (https://shenoto.com/album/podcast/209215/چگونه-یک-اندیشکده-تأسیس-و-مدیریت-کنیم؟) | کستباکس (https://castbox.fm/episode/چگونه-یک-اندیشکده-تأسیس-و-مدیریت-کنیم؟-id5555904-id630930251?country=us) | تلگرام
(https://t.me/Tekkan_Podcast/16) دومین پادکست تکان | چگونه یک اندیشکده تأسیس و مدیریت کنیم؟ مهمان: حبیبالله ظفریان
️ #محتوا️ #اپیزود_دوم_فصل_اول
کانال پادکست تکان در تلگرام (https://t.me/Tekkan_Podcast) | بله (http://ble.ir/@tekkan_podcast)
۱۴:۰۱
۲۵ مهر ۱۴۰۲
میزبان: آقای ظفریان، شرایط تأسیس اندیشکده چیست؟ (قسمت سوم و چهارم و پنجم: مسئله ارتباطات و رسانه، ثبت حقوقی و مدیریت دانش)
مهمان: مسئله سوم مسئله ارتباطات و رسانه هست. حالا اگر به این حرف رسیدیم، این را چگونه پیش ببریم، چطوری در سطح حاکمیت، چه در بین نخبگان، چه در بین تصمیمگیران و چه در بین فضای عمومی، یعنی مردم، چطوری حرف را بتوانیم جا بیندازیم و اقناعسازی ایجاد کنیم. این تازه مسئله بعدی اندیشکده میشود.
یک مسئلهای که شاید حالا قبلتر از اینها باشد، آن ثبت حقوقی اندیشکده، مدل تعامل آن با شخصیت حقوقی، هم به دلیل قراردادها، هم به دلیل اعتبار اندیشکده است که این نیز یک مسئله است.
مسئلهای که بعداً پیش میآید، بحثهای مدیریت دانش اندیشکده است. حالا چند تا پروژه انجام داده، نیروی انسانی تربیت شده، در سطوح مختلف آن نیروی انسانی دارد، کارهایی که اندیشکده میکند، چطوری به سند تبدیل شوند، مدیریت دانش بشود، بتوانیم آنها را به حلقههای بعدی نیروی انسانی انتقال بدهیم و در واقع بتوانیم یک ساختار این شکلی برای اندیشکده درست کنیم.
شنیدن این اپیزود در شنوتو (https://shenoto.com/album/podcast/209215/چگونه-یک-اندیشکده-تأسیس-و-مدیریت-کنیم؟) | کستباکس (https://castbox.fm/episode/چگونه-یک-اندیشکده-تأسیس-و-مدیریت-کنیم؟-id5555904-id630930251?country=us) | تلگرام
(https://t.me/Tekkan_Podcast/16) دومین پادکست تکان | چگونه یک اندیشکده تأسیس و مدیریت کنیم؟ مهمان: حبیبالله ظفریان
️ #محتوا️ #اپیزود_دوم_فصل_اول
کانال پادکست تکان در تلگرام (https://t.me/Tekkan_Podcast) | بله (http://ble.ir/@tekkan_podcast)
مهمان: مسئله سوم مسئله ارتباطات و رسانه هست. حالا اگر به این حرف رسیدیم، این را چگونه پیش ببریم، چطوری در سطح حاکمیت، چه در بین نخبگان، چه در بین تصمیمگیران و چه در بین فضای عمومی، یعنی مردم، چطوری حرف را بتوانیم جا بیندازیم و اقناعسازی ایجاد کنیم. این تازه مسئله بعدی اندیشکده میشود.
یک مسئلهای که شاید حالا قبلتر از اینها باشد، آن ثبت حقوقی اندیشکده، مدل تعامل آن با شخصیت حقوقی، هم به دلیل قراردادها، هم به دلیل اعتبار اندیشکده است که این نیز یک مسئله است.
مسئلهای که بعداً پیش میآید، بحثهای مدیریت دانش اندیشکده است. حالا چند تا پروژه انجام داده، نیروی انسانی تربیت شده، در سطوح مختلف آن نیروی انسانی دارد، کارهایی که اندیشکده میکند، چطوری به سند تبدیل شوند، مدیریت دانش بشود، بتوانیم آنها را به حلقههای بعدی نیروی انسانی انتقال بدهیم و در واقع بتوانیم یک ساختار این شکلی برای اندیشکده درست کنیم.
شنیدن این اپیزود در شنوتو (https://shenoto.com/album/podcast/209215/چگونه-یک-اندیشکده-تأسیس-و-مدیریت-کنیم؟) | کستباکس (https://castbox.fm/episode/چگونه-یک-اندیشکده-تأسیس-و-مدیریت-کنیم؟-id5555904-id630930251?country=us) | تلگرام
(https://t.me/Tekkan_Podcast/16) دومین پادکست تکان | چگونه یک اندیشکده تأسیس و مدیریت کنیم؟ مهمان: حبیبالله ظفریان
️ #محتوا️ #اپیزود_دوم_فصل_اول
کانال پادکست تکان در تلگرام (https://t.me/Tekkan_Podcast) | بله (http://ble.ir/@tekkan_podcast)
۷:۲۳
۳ آبان ۱۴۰۲
۱۲:۱۴
Tekkan Podcast E3.mp3
۵۵.۴۳ مگابایت
۱۲:۱۵
۱۰ آبان ۱۴۰۲
مسئله چیست؟
مسئله به معنای وضعیت یا شرایطی است که نیاز به توجه، بررسی و حل دارد. مسئله معمولاً به عنوان یک چالش، مشکل یا نقطه ضعف در یک وضعیت مشخص مطرح میشود و ممکن است که مسئله در بخشهای مختلف اجتماعی، اقتصادی، فنی، سیاسی و حتی زندگی ما وجود داشته باشد.
حالا حل مسئله چیست؟ حل مسئله به معنای پیدا کردن و پیادهسازی راهحلهای مؤثر و عملی برای مسائل و چالشهایی است که در حوزههای مختلف برای یک کشور و حتی زندگی ما ممکن است وجود داشته باشد. حل مسئله یک کشور نیازمند تحلیل دقیق و جامع از وضعیت فعلی آن کشور و شناسایی مسائل اصلی آن است. حل مسئله شامل فرایندهای مختلفی است که از جمله آنها میتوانیم به تحقیقات، مطالعات تکمیلی، همکاری با نهادها و سازمانهای مختلف، ارزیابی تأثیر راهحلها، تدوین و اجرای برنامهها و سیاستها، هدف حل مسئله بهبود وضعیت کشور، رفع مشکلات و ایجاد تغییرات مثبت در حوزههای مختلف است.
با پیادهسازی راهحلهای مناسب میشود به توسعه پایدار، افزایش رفاه اجتماعی، رشد اقتصادی، بهبود خدمات عمومی، مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست، تقویت نظام سیاسی و اجتماعی و سایر اهداف مرتبط دست پیدا کرد.
مسئلههای کشور ممکن است که پیچیده و چالشبرانگیز باشد، اما با استفاده از تواناییهای مختلف و تجربههای موفق داخلی و خارجی میتوانیم راهحلهای مناسبی برای آنها پیدا و بهبود قابل توجهی در وضعیت کشور ایجاد کنیم.
مهمترین کارکرد اندیشکده مسلماً حل مسئله یا کمک به حل مسئله است. این یعنی اندیشکدهها با محوریت یک یا چند حوزه تخصصی، مثل اقتصاد، سلامت فقر و غیره شکل میگیرند تا با شناسایی مهمترین مسائل آن حوزه و ریشهیابی چگونگی شکلگیری آن مسائل به یک راهحل پایدار برسند تا با کمک ابزارهای مختلف حل مسئله همچون ترویج، چانهزنی، پژوهش به حل آن مسئله اقدام کنند و به سراغ مسائل بعدی بروند.
اساساً اندیشکده و حل مسئله به هم گره خوردند و اگر اندیشکده به دنبال حل مسئله نیست، نباید اسم خودش را اندیشکده بگذارد. شاید پژوهشکده اسم خیلی بهتری باشد. اندیشکدهای که به دنبال حل مسئله باشد، دیگر به دنبال تولید دانش نیست، بلکه مدیریت دانش میکند تا مسئلهای را بتواند حل کند، یا بعضاً میشود گفت که کمک به حل آن مسئله بکند.
شنیدن این اپیزود در شنوتو | کستباکس | تلگرام
سومین پادکست تکان | اندیشکده چگونه باید مسئله را حل کند؟
مهمان: محمد فدایی
️ #محتوا️ #اپیزود_سوم_فصل_اول
کانال پادکست تکان در *تلگرام** |* *بله*
مسئله به معنای وضعیت یا شرایطی است که نیاز به توجه، بررسی و حل دارد. مسئله معمولاً به عنوان یک چالش، مشکل یا نقطه ضعف در یک وضعیت مشخص مطرح میشود و ممکن است که مسئله در بخشهای مختلف اجتماعی، اقتصادی، فنی، سیاسی و حتی زندگی ما وجود داشته باشد.
حالا حل مسئله چیست؟ حل مسئله به معنای پیدا کردن و پیادهسازی راهحلهای مؤثر و عملی برای مسائل و چالشهایی است که در حوزههای مختلف برای یک کشور و حتی زندگی ما ممکن است وجود داشته باشد. حل مسئله یک کشور نیازمند تحلیل دقیق و جامع از وضعیت فعلی آن کشور و شناسایی مسائل اصلی آن است. حل مسئله شامل فرایندهای مختلفی است که از جمله آنها میتوانیم به تحقیقات، مطالعات تکمیلی، همکاری با نهادها و سازمانهای مختلف، ارزیابی تأثیر راهحلها، تدوین و اجرای برنامهها و سیاستها، هدف حل مسئله بهبود وضعیت کشور، رفع مشکلات و ایجاد تغییرات مثبت در حوزههای مختلف است.
با پیادهسازی راهحلهای مناسب میشود به توسعه پایدار، افزایش رفاه اجتماعی، رشد اقتصادی، بهبود خدمات عمومی، مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست، تقویت نظام سیاسی و اجتماعی و سایر اهداف مرتبط دست پیدا کرد.
مسئلههای کشور ممکن است که پیچیده و چالشبرانگیز باشد، اما با استفاده از تواناییهای مختلف و تجربههای موفق داخلی و خارجی میتوانیم راهحلهای مناسبی برای آنها پیدا و بهبود قابل توجهی در وضعیت کشور ایجاد کنیم.
مهمترین کارکرد اندیشکده مسلماً حل مسئله یا کمک به حل مسئله است. این یعنی اندیشکدهها با محوریت یک یا چند حوزه تخصصی، مثل اقتصاد، سلامت فقر و غیره شکل میگیرند تا با شناسایی مهمترین مسائل آن حوزه و ریشهیابی چگونگی شکلگیری آن مسائل به یک راهحل پایدار برسند تا با کمک ابزارهای مختلف حل مسئله همچون ترویج، چانهزنی، پژوهش به حل آن مسئله اقدام کنند و به سراغ مسائل بعدی بروند.
اساساً اندیشکده و حل مسئله به هم گره خوردند و اگر اندیشکده به دنبال حل مسئله نیست، نباید اسم خودش را اندیشکده بگذارد. شاید پژوهشکده اسم خیلی بهتری باشد. اندیشکدهای که به دنبال حل مسئله باشد، دیگر به دنبال تولید دانش نیست، بلکه مدیریت دانش میکند تا مسئلهای را بتواند حل کند، یا بعضاً میشود گفت که کمک به حل آن مسئله بکند.
شنیدن این اپیزود در شنوتو | کستباکس | تلگرام
سومین پادکست تکان | اندیشکده چگونه باید مسئله را حل کند؟
مهمان: محمد فدایی
️ #محتوا️ #اپیزود_سوم_فصل_اول
کانال پادکست تکان در *تلگرام** |* *بله*
۶:۲۲
۱۲ آبان ۱۴۰۲
بازارسال شده از جامعه اندیشکدهها
۲۰:۲۰
۱۸ آبان ۱۴۰۲
میزبان: آقای فدایی مسئله اصلاً یعنی چه؟ به چه مسئله میگوییم و این چه تفاوتی با سایر مفاهیم متشابه مثل معضل و مشکل دارد؟ خیلی دوست داریم که به ما بگویید که اصلاً مسئله را چطوری میشود که از سایر چالشها متمایز کرد؟ و از شما میخواهیم که یک تعریفی جامع و مانع از مسئله برای ما ارائه بدهید. (قسمت اول: مسئله چیست؟)
مهمان:
مسئله ریشه معضلات ماست. به همین دلیل نیز نسبت به آن چیزی که به عنوان مشکل در جامعه ما شناخته میشود و مردم درباره آن صحبت میکنند، عمیقتر، پیچیدهتر است و در واقع از وجوه ذهنیتر مفاهیم برخوردار است. واقعیت این است که یک سری قاعده در عالم وجود دارد و کار میکند. یکی از مهمترین قواعدی که در عالم حکمفرماست، قاعده علّی هست. یعنی یک سری رابطههای علّی و معلولی در روابط میبینیم. هر پدیدهای که امروز در جامعه ببینید، هر اتفاقی که در زندگی شخصی، در جامعه میبینید، این به یک علتی اتفاق افتاده، یک پشتی دارد، یک back ی دارد. وقتی مسئله میگوییم، منظور ما آن لایه پشت ماجراست. آن جایی که اتفاقاً کمتر دیده میشود، کمتر در مورد آن حرف زده میشود و تنها جایی است که اگر آن مرتفع شود، در واقع مشکلات ما از بین میرود.
یک مثال بزنم که بحث شاید روشنتر شود. ما همه یک چیزی را در جامعه حس میکنیم، به اسم گرانی است. حس میکنیم که آن چیزهایی که دوست داریم بخریم، یا پولمان نمیرسد، یا فاصله ما با آن بیشتر و بیشتر دارد میشود، یا با یک مسامحهای از این به تورم نیز تعبیر میشود که البته یک فرق کوچکی دارد، اما ما فعلاً با فرق آن کاری نداریم. این آن چیزی است که جامعه میبیند، میفهمد، نسبت به آن حس دارد، مشکلات یا معضلات آن چیزی هستند که جامع از آن خاطره دارد، میتواند از آن قصه تعریف کند، بگوید که چه زمانی آن را دیده، چه تجربهای با آن داشته و در واقع چطوری با آن کنار میآید.
حالا یک سؤال پیش میآید که چرا گرانی هست؟ اگر ما پاسخ آن چرایی را پیدا کنیم، یعنی مسئله گرانی را پیدا کردیم. یعنی آن چیزی که باعث شده که این اتفاق بیفتد. خب، ما یک اقتصاد متورم داریم، به خاطر اینکه حجم نقدینگی در جامعه ما خیلی بالاست، من به لایه چرایی وارد شدم، از این به بعد حرفهایی دارم میزنم که شاید خیلی عمومی نباشد. در لایه پیچیدهتر ماجرا دارم میشوم. وقتی که شما در نظام اقتصادیتان خلق نقدینگی میکنید، یعنی حجم پول در جامعه زیاد میشود، این مثل این میماند که شما در واقع تقاضای جامعه را دارید تشدید میکنید، اما تولید تغییر نکرده است. رشد اقتصادی ثابت بوده، یا صفر بوده، یا نزدیک به صفر بوده، در سالهایی شاید منفی بوده، تولید افزایش پیدا نکرده، یعنی عرضه افزایش پیدا نکرده، اما تقاضا بالا رفته، پول توزیع شده، من قبلاً پول نداشتم، نمیخواستم، اما الآن پول دارم، میخواهم، تولید تفاوت نکرده، این منجر به گرانی میشود. پس اگر من بخواهم یک فکری به حال وضعیت تورمی اقتصاد کنم، باید بروم، روی خلق پول بایستم و آنجا یک کارهایی بکنم. آن مسئله میشود. گرانی مشکل شد، خلق پول مسئله من شد.
شنیدن این اپیزود در شنوتو | کستباکس | تلگرام
سومین پادکست تکان | اندیشکده چگونه باید مسئله را حل کند؟
مهمان: محمد فدایی
️ #محتوا️ #اپیزود_سوم_فصل_اول
کانال پادکست تکان در *تلگرام** |* *بله*
مهمان:
مسئله ریشه معضلات ماست. به همین دلیل نیز نسبت به آن چیزی که به عنوان مشکل در جامعه ما شناخته میشود و مردم درباره آن صحبت میکنند، عمیقتر، پیچیدهتر است و در واقع از وجوه ذهنیتر مفاهیم برخوردار است. واقعیت این است که یک سری قاعده در عالم وجود دارد و کار میکند. یکی از مهمترین قواعدی که در عالم حکمفرماست، قاعده علّی هست. یعنی یک سری رابطههای علّی و معلولی در روابط میبینیم. هر پدیدهای که امروز در جامعه ببینید، هر اتفاقی که در زندگی شخصی، در جامعه میبینید، این به یک علتی اتفاق افتاده، یک پشتی دارد، یک back ی دارد. وقتی مسئله میگوییم، منظور ما آن لایه پشت ماجراست. آن جایی که اتفاقاً کمتر دیده میشود، کمتر در مورد آن حرف زده میشود و تنها جایی است که اگر آن مرتفع شود، در واقع مشکلات ما از بین میرود.
یک مثال بزنم که بحث شاید روشنتر شود. ما همه یک چیزی را در جامعه حس میکنیم، به اسم گرانی است. حس میکنیم که آن چیزهایی که دوست داریم بخریم، یا پولمان نمیرسد، یا فاصله ما با آن بیشتر و بیشتر دارد میشود، یا با یک مسامحهای از این به تورم نیز تعبیر میشود که البته یک فرق کوچکی دارد، اما ما فعلاً با فرق آن کاری نداریم. این آن چیزی است که جامعه میبیند، میفهمد، نسبت به آن حس دارد، مشکلات یا معضلات آن چیزی هستند که جامع از آن خاطره دارد، میتواند از آن قصه تعریف کند، بگوید که چه زمانی آن را دیده، چه تجربهای با آن داشته و در واقع چطوری با آن کنار میآید.
حالا یک سؤال پیش میآید که چرا گرانی هست؟ اگر ما پاسخ آن چرایی را پیدا کنیم، یعنی مسئله گرانی را پیدا کردیم. یعنی آن چیزی که باعث شده که این اتفاق بیفتد. خب، ما یک اقتصاد متورم داریم، به خاطر اینکه حجم نقدینگی در جامعه ما خیلی بالاست، من به لایه چرایی وارد شدم، از این به بعد حرفهایی دارم میزنم که شاید خیلی عمومی نباشد. در لایه پیچیدهتر ماجرا دارم میشوم. وقتی که شما در نظام اقتصادیتان خلق نقدینگی میکنید، یعنی حجم پول در جامعه زیاد میشود، این مثل این میماند که شما در واقع تقاضای جامعه را دارید تشدید میکنید، اما تولید تغییر نکرده است. رشد اقتصادی ثابت بوده، یا صفر بوده، یا نزدیک به صفر بوده، در سالهایی شاید منفی بوده، تولید افزایش پیدا نکرده، یعنی عرضه افزایش پیدا نکرده، اما تقاضا بالا رفته، پول توزیع شده، من قبلاً پول نداشتم، نمیخواستم، اما الآن پول دارم، میخواهم، تولید تفاوت نکرده، این منجر به گرانی میشود. پس اگر من بخواهم یک فکری به حال وضعیت تورمی اقتصاد کنم، باید بروم، روی خلق پول بایستم و آنجا یک کارهایی بکنم. آن مسئله میشود. گرانی مشکل شد، خلق پول مسئله من شد.
شنیدن این اپیزود در شنوتو | کستباکس | تلگرام
سومین پادکست تکان | اندیشکده چگونه باید مسئله را حل کند؟
مهمان: محمد فدایی
️ #محتوا️ #اپیزود_سوم_فصل_اول
کانال پادکست تکان در *تلگرام** |* *بله*
۵:۱۶
۲۱ آبان ۱۴۰۲
میزبان: به سؤال اصل مطلب و موضوع اصلی پادکست برویم؛ یعنی «حل مسئله و نسبت آن با اندیشکده». سؤال اینجاست که چه پیوندی میان اندیشکده و مسئله وجود دارد؟ (قسمت دوم: نیست بین مسئله و اندیشکده؟)
مهمان: این پیوند از آن جایی شروع میشود که ما گفتیم: مسئله در واقع از یک ساحت عمیقتر، پیچیدهتر و ذهنیتری برخوردار است. از آنجا که این طوری است، حالا شما برای پرداختن به مسئله نیاز به نهادهای فکری دارید. اندیشکده نهاد فکری شماست. ما نهادهای علمی- پژوهشی در کشور داریم، دانشگاهها هستند، با یک قرائتی میشود گفت که برخی از مؤسسات وابسته به حوزههای علمیه هستند، پژوهشکدهها و مؤسسات پژوهشی هستند. اینها نهادهای علمی- پژوهشی هستند.
نهاد علمی- پژوهشی لااقل مثل اینکه امروز رخ داده، با نهاد فکری که در ایران به اسم اندیشکده مشهور شده و موضوع گفتوگوی ما هست، یک فرقی دارند. نهاد علمی- پژوهشی در واقع از مطالعه شروع میکنند. میروند، میخوانند که قبلیها چه گفتند، سعی میکنند که آن را یک قدم جلوتر برند. برای همین نیز میگویند که ما در مرز دانش حرکت میکنیم، اما این برخورد یک برخورد غیر مسئلهمند و غیر دغدغهمند با پدیده است. زیرا معلوم نیست که قبلیها اصلاً در context ی که، در فضایی که من به آن اختیاج دارم، حرف زدند یا نه. نهاد فکری اول مطالعه نمیکند، اول نسبت به مسئله فکر میکند و وقتی که فکر کرد و به سؤال برخورد، حالا برای پاسخ سؤالش به سراغ مطالعه، مصاحبه، پیمایش و تمام ابزارهایی میرود که در این جهت تولید شدند.
اگر ما خواستیم از سطح معلول به دنیای علتها حرکت کنیم، در لایه زیرین برویم که این حرکت یک حرکت فکری است. تقریباً به نهاد فکری احتیاج داریم و اصلاً هویت اصلی اندیشکده همین است. اندیشکده نهادی است که قادر است که به مسائل کشور فکر کند و این چیزی است که کار بسیار سختی است. ما در زندگی خودمان، زندگی فردیمان یک ذره از فکر کردن فاصله گرفتیم، بر خلاف تصوری که شاید رایج باشد، هرکسی که این صدا را میشنود، شاید حس کند که ما همه در زندگیمان داریم فکر میکنیم، منتها ما کمتر فکر میکنیم، خیلی کم! ما غالباً تخیل میکنیم، تصور میکنیم، تجسم میکنیم. زیرا فکر کردن نیاز به تمرکزی دارد که از سبک زندگی روزانه ما الآن گرفته شده است.
سرعت اتفاقات و تحولات و توسعه ابزارهای خاصی که همه از آن بهرهمند میشوند، باعث شده که فراغتی برای ما برای فکر کردن باقی نماند. حالا شما این را در نهادهای ما بیاورید، از لایه فرد به لایه نهاد بیاورید. این معضل چند برابر میشود، چند ده برابر میشود. نهادهای ما درگیر امور روزمره هستند، گرفتار هستند. وقتی که شما به یک سازمان دولتی یا سازمان عمومی میروید، واضحترین دریافتی که پیدا میکنید، این است که چقدر سر اینها شلوغ است، چقدر مشغول هستند، چقدر اربابرجوع دارند، چقدر مسائل جاری دارند و امکان فکر کردن، فراغت فکر کردن از دستگاههای دولتی تقریباً سلب شده، نهادهای علمی- پژوهشی را نیز عرض کردم. آن نهادی که این وسط به مسائل کشور میتواند فکر کند، اندیشکدهها هستند. شنیدن این اپیزود در شنوتو | کستباکس | تلگرام
سومین پادکست تکان | اندیشکده چگونه باید مسئله را حل کند؟
مهمان: محمد فدایی
️ #محتوا️ #اپیزود_سوم_فصل_اول
کانال پادکست تکان در *تلگرام** |* *بله*
مهمان: این پیوند از آن جایی شروع میشود که ما گفتیم: مسئله در واقع از یک ساحت عمیقتر، پیچیدهتر و ذهنیتری برخوردار است. از آنجا که این طوری است، حالا شما برای پرداختن به مسئله نیاز به نهادهای فکری دارید. اندیشکده نهاد فکری شماست. ما نهادهای علمی- پژوهشی در کشور داریم، دانشگاهها هستند، با یک قرائتی میشود گفت که برخی از مؤسسات وابسته به حوزههای علمیه هستند، پژوهشکدهها و مؤسسات پژوهشی هستند. اینها نهادهای علمی- پژوهشی هستند.
نهاد علمی- پژوهشی لااقل مثل اینکه امروز رخ داده، با نهاد فکری که در ایران به اسم اندیشکده مشهور شده و موضوع گفتوگوی ما هست، یک فرقی دارند. نهاد علمی- پژوهشی در واقع از مطالعه شروع میکنند. میروند، میخوانند که قبلیها چه گفتند، سعی میکنند که آن را یک قدم جلوتر برند. برای همین نیز میگویند که ما در مرز دانش حرکت میکنیم، اما این برخورد یک برخورد غیر مسئلهمند و غیر دغدغهمند با پدیده است. زیرا معلوم نیست که قبلیها اصلاً در context ی که، در فضایی که من به آن اختیاج دارم، حرف زدند یا نه. نهاد فکری اول مطالعه نمیکند، اول نسبت به مسئله فکر میکند و وقتی که فکر کرد و به سؤال برخورد، حالا برای پاسخ سؤالش به سراغ مطالعه، مصاحبه، پیمایش و تمام ابزارهایی میرود که در این جهت تولید شدند.
اگر ما خواستیم از سطح معلول به دنیای علتها حرکت کنیم، در لایه زیرین برویم که این حرکت یک حرکت فکری است. تقریباً به نهاد فکری احتیاج داریم و اصلاً هویت اصلی اندیشکده همین است. اندیشکده نهادی است که قادر است که به مسائل کشور فکر کند و این چیزی است که کار بسیار سختی است. ما در زندگی خودمان، زندگی فردیمان یک ذره از فکر کردن فاصله گرفتیم، بر خلاف تصوری که شاید رایج باشد، هرکسی که این صدا را میشنود، شاید حس کند که ما همه در زندگیمان داریم فکر میکنیم، منتها ما کمتر فکر میکنیم، خیلی کم! ما غالباً تخیل میکنیم، تصور میکنیم، تجسم میکنیم. زیرا فکر کردن نیاز به تمرکزی دارد که از سبک زندگی روزانه ما الآن گرفته شده است.
سرعت اتفاقات و تحولات و توسعه ابزارهای خاصی که همه از آن بهرهمند میشوند، باعث شده که فراغتی برای ما برای فکر کردن باقی نماند. حالا شما این را در نهادهای ما بیاورید، از لایه فرد به لایه نهاد بیاورید. این معضل چند برابر میشود، چند ده برابر میشود. نهادهای ما درگیر امور روزمره هستند، گرفتار هستند. وقتی که شما به یک سازمان دولتی یا سازمان عمومی میروید، واضحترین دریافتی که پیدا میکنید، این است که چقدر سر اینها شلوغ است، چقدر مشغول هستند، چقدر اربابرجوع دارند، چقدر مسائل جاری دارند و امکان فکر کردن، فراغت فکر کردن از دستگاههای دولتی تقریباً سلب شده، نهادهای علمی- پژوهشی را نیز عرض کردم. آن نهادی که این وسط به مسائل کشور میتواند فکر کند، اندیشکدهها هستند. شنیدن این اپیزود در شنوتو | کستباکس | تلگرام
سومین پادکست تکان | اندیشکده چگونه باید مسئله را حل کند؟
مهمان: محمد فدایی
️ #محتوا️ #اپیزود_سوم_فصل_اول
کانال پادکست تکان در *تلگرام** |* *بله*
۶:۱۰
۱۰ دی ۱۴۰۲
۸:۳۹
Tekkan Podcast E4.mp3
۷۶.۷۳ مگابایت
۸:۴۱
۷ بهمن ۱۴۰۲
میزبان: آقای میرزایی از نظر شما واقعاً اندیشهورز کیست؟ چه مأموریتی دارد؟ و چگونه میتوانیم آن را درست و حسابی و واضح تعریف کنیم؟
مهمان: به طور عمومی همه انسانها مخاطب این بحث هستند. همه اندیشهورز هستند، همه دارند فکر میکنند، اما ما دنبال چه جور کسانی هستیم؟ زیرا همه در صورت اینکه در عمق مناسب و در رویکرد درست و مستقل از عوامل انگیزشی و شخصیتیشان بتوانند فکر کنند، در آن سطح میتوانند حرفی ارائه کنند. فردی که خیلی توان ذهنی نیز داشته باشد، اما هیچ بروندادی نداشته باشد، هیچ فعلی انجام نداده، تحولی ایجاد بشود، یا یک صحبتی نکرده و به فرض ایشان خیلی هم صاحب بینش عمیقی باشد، یا توان ذهنی خوبی داشته باشد، مخاطب این بحث نیست. مثل سوپرکامپیوتری میماند که نه به پرینتری وصل باشد، نه به مانیتوری وصل باشد.
خلاصه ما متوجه نیستیم که این دارد فکر میکند یا خاموش هست. کسانی نیز که فکر میکنند، معمولاً اگر افراد در یک رویکرد مشترک باشند، شبیه به هم فکر میکنند. مزیت اصلی این است که در رویکرد دیگری بتوانی بحث را مطرح کنی. فرض کنید که برای معضل ترافیکی تهران راهحلی از عدهای بخواهید. کسانی بگویند که خیابانها را تعریض کنیم و در تقاطعها پل بزنیم، پارکینگهایی بسازیم، یا ساعات رفت و آمد مردم را تنظیم کنیم و یا با IT و پیک و غیره ترددهای مردم را کم کنیم. تمام اینها در یک رویکرد هستند. مثلاً میآیند، میگویند که مترو را زیاد کنیم، اتوبوس و وسائل عمومی و غیره، زیرا یک وسیله عمومی جایگزین دهها وسیله شخصی میشود. اینها شبیه به هم دارند فکر میکنند. حرف همدیگر را دارند کامل میکنند، اما اگر یکی آمد، فضای دیگری را آورد، گفت که شما هرچقدر هم خیابان را تعریض کنید و اتوبوس را زیاد کنید و خلاصه نظم بیشتری به تردد بدهید، با وجود اینکه تهران مرکزیت همه مشاغل هست، همه مأموریتها در تهران تجمیع شده، اقتصاد اینجاست، تجارت اینجاست، مرکز دانشگاهی اینجاست، مرکز اداری اینجاست، خلاصه درآمد اینجاست و مشاغل را به سمت خودش دارد میکشد، باز هرچقدر هم خیابان را تعریض کنید، فردا دوباره ناکافی خواهد بود. راهحل ترافیک تهران این است که تو ابرشهرهای دیگری، یا نقاط با مأموریت شغلی دیگری را که جمعیتپذیر باشند، راه بینداز که جمعیت اقلاً سمت تهران سرریز نشود و یا جمعیت تهران سرریز شود و به آنجا برود و ظرفیتهای اینجا آزاد شود.
ملاحظه میفرمایید که جماعت اول درست میگفتند، این فرد دومی نیز درست میگوید. اینها ضد هم نیستند، منتها در دو رویکرد مختلف حرف زدند. پس ببینیم که افراد در چه رویکردی هستند و در چه عمقی. زیرا هر مسئلهای یک علتی دارد و خودش معلول علت دیگری است و همان علت خودش معلول یک علت دیگری است. این بستگی دارد که فرد به کدام لایه بپردازد.
و اما اینکه ما از کجا تشخیص بدهیم؟ از گفتار و بروندادهای آنهاست. زیرا ممکن است که محتواهای گفتاری مفصلی را ارائه داده باشد، اما اگر متمایز بود، در پارادایم متفاوتی بود، در عمق بیشتری بود و در برگیرنده مسائل ما میشد، آن میشد که آن فرد برای ما مخاطب است، اما اینکه فکر کنیم اندیشهورز یک جور شغل است، لزوماً این طوری نیست، لزوماً شغل محسوب نمیشود. شغل فرد میتواند آموزش در دانشگاه یا در مدارس باشد، شغلهای دیگری داشته باشد، اما صاحبنظر باشد، در دولت کار کند و بیاید، کارهایش را ارائه کند، اما شغل خیلی تأثیر دارد، به خاطر اینکه اگر شغل دیگری داشته باشد، فضایش عوض میشود. وقتی فضای آدم عوض میشود، نمیتواند، حوصله نمیکند که عمیق شود و تعمق کند و باید در ارتباط با مشاغلی باشد که ایشان فراغت لازم را دارد و شغلش این را از این حوزه اندیشهورزی دور نمیکند.
شنیدن این اپیزود در شنوتو | کستباکس | تلگرام | بله
چهارمین پادکست تکان | اندیشهورز کیست؟ و چگونه تربیت میشود؟ مهمان: مهندس صابر میرزایی
️ #محتوا️ #اپیزود_چهارم_فصل_اول
کانال پادکست تکان در *تلگرام** |* *بله*
مهمان: به طور عمومی همه انسانها مخاطب این بحث هستند. همه اندیشهورز هستند، همه دارند فکر میکنند، اما ما دنبال چه جور کسانی هستیم؟ زیرا همه در صورت اینکه در عمق مناسب و در رویکرد درست و مستقل از عوامل انگیزشی و شخصیتیشان بتوانند فکر کنند، در آن سطح میتوانند حرفی ارائه کنند. فردی که خیلی توان ذهنی نیز داشته باشد، اما هیچ بروندادی نداشته باشد، هیچ فعلی انجام نداده، تحولی ایجاد بشود، یا یک صحبتی نکرده و به فرض ایشان خیلی هم صاحب بینش عمیقی باشد، یا توان ذهنی خوبی داشته باشد، مخاطب این بحث نیست. مثل سوپرکامپیوتری میماند که نه به پرینتری وصل باشد، نه به مانیتوری وصل باشد.
خلاصه ما متوجه نیستیم که این دارد فکر میکند یا خاموش هست. کسانی نیز که فکر میکنند، معمولاً اگر افراد در یک رویکرد مشترک باشند، شبیه به هم فکر میکنند. مزیت اصلی این است که در رویکرد دیگری بتوانی بحث را مطرح کنی. فرض کنید که برای معضل ترافیکی تهران راهحلی از عدهای بخواهید. کسانی بگویند که خیابانها را تعریض کنیم و در تقاطعها پل بزنیم، پارکینگهایی بسازیم، یا ساعات رفت و آمد مردم را تنظیم کنیم و یا با IT و پیک و غیره ترددهای مردم را کم کنیم. تمام اینها در یک رویکرد هستند. مثلاً میآیند، میگویند که مترو را زیاد کنیم، اتوبوس و وسائل عمومی و غیره، زیرا یک وسیله عمومی جایگزین دهها وسیله شخصی میشود. اینها شبیه به هم دارند فکر میکنند. حرف همدیگر را دارند کامل میکنند، اما اگر یکی آمد، فضای دیگری را آورد، گفت که شما هرچقدر هم خیابان را تعریض کنید و اتوبوس را زیاد کنید و خلاصه نظم بیشتری به تردد بدهید، با وجود اینکه تهران مرکزیت همه مشاغل هست، همه مأموریتها در تهران تجمیع شده، اقتصاد اینجاست، تجارت اینجاست، مرکز دانشگاهی اینجاست، مرکز اداری اینجاست، خلاصه درآمد اینجاست و مشاغل را به سمت خودش دارد میکشد، باز هرچقدر هم خیابان را تعریض کنید، فردا دوباره ناکافی خواهد بود. راهحل ترافیک تهران این است که تو ابرشهرهای دیگری، یا نقاط با مأموریت شغلی دیگری را که جمعیتپذیر باشند، راه بینداز که جمعیت اقلاً سمت تهران سرریز نشود و یا جمعیت تهران سرریز شود و به آنجا برود و ظرفیتهای اینجا آزاد شود.
ملاحظه میفرمایید که جماعت اول درست میگفتند، این فرد دومی نیز درست میگوید. اینها ضد هم نیستند، منتها در دو رویکرد مختلف حرف زدند. پس ببینیم که افراد در چه رویکردی هستند و در چه عمقی. زیرا هر مسئلهای یک علتی دارد و خودش معلول علت دیگری است و همان علت خودش معلول یک علت دیگری است. این بستگی دارد که فرد به کدام لایه بپردازد.
و اما اینکه ما از کجا تشخیص بدهیم؟ از گفتار و بروندادهای آنهاست. زیرا ممکن است که محتواهای گفتاری مفصلی را ارائه داده باشد، اما اگر متمایز بود، در پارادایم متفاوتی بود، در عمق بیشتری بود و در برگیرنده مسائل ما میشد، آن میشد که آن فرد برای ما مخاطب است، اما اینکه فکر کنیم اندیشهورز یک جور شغل است، لزوماً این طوری نیست، لزوماً شغل محسوب نمیشود. شغل فرد میتواند آموزش در دانشگاه یا در مدارس باشد، شغلهای دیگری داشته باشد، اما صاحبنظر باشد، در دولت کار کند و بیاید، کارهایش را ارائه کند، اما شغل خیلی تأثیر دارد، به خاطر اینکه اگر شغل دیگری داشته باشد، فضایش عوض میشود. وقتی فضای آدم عوض میشود، نمیتواند، حوصله نمیکند که عمیق شود و تعمق کند و باید در ارتباط با مشاغلی باشد که ایشان فراغت لازم را دارد و شغلش این را از این حوزه اندیشهورزی دور نمیکند.
شنیدن این اپیزود در شنوتو | کستباکس | تلگرام | بله
چهارمین پادکست تکان | اندیشهورز کیست؟ و چگونه تربیت میشود؟ مهمان: مهندس صابر میرزایی
️ #محتوا️ #اپیزود_چهارم_فصل_اول
کانال پادکست تکان در *تلگرام** |* *بله*
۱۰:۵۷