آغاز یک سفر جدید با DeepSeek 
هوش مصنوعی DeepSeek یک مدل زبانی بزرگ است که توسط شرکتی در چین به نام DeepSeek ایجاد شده است. کاربران با کمک این هوش مصنوعی میتوانند سوالاتشان را مطرح کنند و پاسخ دقیق آنها را دریافت کنند.
از مزایای این هوش مصنوعی میتوان به این مورد اشاره کرد که توانایی بالایی در پردازش زبان فارسی دارد و برای کاربران فارسی زبان، گزینهٔ مناسبی است. علاوهبر این، DeepSeek AI رایگان است و از مدلهای پشرفتهای مثل DeepSeek-V3 و DeepSeek-R1 استفاده میکند که منجر به پاسخهای دقیقتری میشود.
چطور میتوانیم از این هوش مصنوعی استفاده کنیم؟
ورود به سایتhttps://chat.deepseek.com/ ساخت اکانت کاربری انتخاب مدل هوش مصنوعی طرح سوال و نوشتن پرامپت
شما هم از تجربهی استفاده از این هوش مصنوعی بگید و پرامپتهای خلاقانهتون رو با ما به اشتراک بگذارید.
@CognitionWorld
هوش مصنوعی DeepSeek یک مدل زبانی بزرگ است که توسط شرکتی در چین به نام DeepSeek ایجاد شده است. کاربران با کمک این هوش مصنوعی میتوانند سوالاتشان را مطرح کنند و پاسخ دقیق آنها را دریافت کنند.
از مزایای این هوش مصنوعی میتوان به این مورد اشاره کرد که توانایی بالایی در پردازش زبان فارسی دارد و برای کاربران فارسی زبان، گزینهٔ مناسبی است. علاوهبر این، DeepSeek AI رایگان است و از مدلهای پشرفتهای مثل DeepSeek-V3 و DeepSeek-R1 استفاده میکند که منجر به پاسخهای دقیقتری میشود.چطور میتوانیم از این هوش مصنوعی استفاده کنیم؟
ورود به سایتhttps://chat.deepseek.com/ ساخت اکانت کاربری انتخاب مدل هوش مصنوعی طرح سوال و نوشتن پرامپت شما هم از تجربهی استفاده از این هوش مصنوعی بگید و پرامپتهای خلاقانهتون رو با ما به اشتراک بگذارید. @CognitionWorld۷:۳۸
دیتاکس دوپامین
چطوری معتاد به دوپامین سطحی¹ میشویم؟رسانهها و فضای مجازی چطوری دست به یکی میکنند برای معتاد شدن ما؟و آیا واقعا میشود از دست دوپامین سطحی رها شد؟
میتوانید پاسخ این سوالات را در این کلیپ زیبا مشاهده بفرمایید.همچنین اگر شما هم مثل ما دوپامینفَن هستید کافیه اسم این انتقالدهنده عصبی شگفتانگیز را دنیای شناخت جستجو کنید تا کلی محتوای جذاب کشف کنید.
¹Cheap Dopamine
این کلیپ یازدهمین پست از پروندهٔ #مغز_شگفتانگیز دنیای شناخت است.
Credit: StringCast @CognitionWorld
چطوری معتاد به دوپامین سطحی¹ میشویم؟رسانهها و فضای مجازی چطوری دست به یکی میکنند برای معتاد شدن ما؟و آیا واقعا میشود از دست دوپامین سطحی رها شد؟میتوانید پاسخ این سوالات را در این کلیپ زیبا مشاهده بفرمایید.همچنین اگر شما هم مثل ما دوپامینفَن هستید کافیه اسم این انتقالدهنده عصبی شگفتانگیز را دنیای شناخت جستجو کنید تا کلی محتوای جذاب کشف کنید.
¹Cheap Dopamine
این کلیپ یازدهمین پست از پروندهٔ #مغز_شگفتانگیز دنیای شناخت است. Credit: StringCast @CognitionWorld۷:۴۵
مستند «هک بزرگ»؛ وقتی دادهها همهچیز را تغییر دادندمستند «هک بزرگ» (The Great Hack) محصول سال ۲۰۱۹، یکی از جذابترین و تکاندهندهترین روایتها از دنیای فناوری، شبکههای اجتماعی و نقش دادهها در زندگی امروز ما است. این مستند به کارگردانی کریم عامر و جهان نجیم، سفری عمیق به پشتپردهٔ ماجرای جنجالی کمبریج آنالیتیکا است؛ شرکتی که با استفاده از دادههای شخصی میلیونها نفر، توانست بر روند انتخابات و تصمیمگیریهای کلان سیاسی تأثیر بگذارد.این فیلم نه تنها پرده از قدرت و خطرات نهفته در دادهکاوی و هدفگذاری دیجیتال برمیدارد، بلکه سؤالهای بزرگی را دربارهٔ حریم خصوصی، دموکراسی و اخلاقیات در عصر دیجیتال مطرح میکند. شخصیتهایی مثل بریتنی کایزر، مدیر سابق کمبریج آنالیتیکا، نقش کلیدی در روایت این داستان دارند و بیننده را با چالشهای پیچیدهای روبهرو میکنند. چرا باید این مستند را ببینید؟«هک بزرگ» به شما نشان میدهد که چگونه رفتارهای آنلاین ما نه تنها توسط شرکتهای بزرگ ردیابی میشود، بلکه میتواند به ابزاری برای هدایت تصمیمگیریها و تغییر جامعه تبدیل شود. دیدن این مستند بهویژه به کسانی که دغدغهٔ حریم خصوصی و آینده فناوری دارند، پیشنهاد میشود.کلیپ بالا پیشنمایش رسمی مستند در یوتیوب است که بیش از پنج میلیون بازدید داشته است.
#معرفی_فیلم
@CognitionWorld۷:۴۵
️دنیایی بیمعنی در موسیقی: آموزیا¹ آیا تا به حال فکر کردهاید اگر #موسیقی، زبان احساسات، برایتان بیمعنا باشد، چه اتفاقی میافتد؟ #آموزیا یا همان ناتوانی ذاتی در درک موسیقی، افراد را در همین شرایط قرار میدهد. تصور کنید به یک کنسرت میروید، اما نتها و ملودیها تنها مجموعهای از صداهای بینظم برایتان هستند، نه تجربهای احساسی و لذت بخش. این اختلال که در افراد مبتلا به آموزیا رایج است باعث میشود مغز آنها در تشخیص و پردازش تفاوتهای جزئی صدا که برای ما موسیقی را معنادار میکند، دچار مشکل باشد. از دید عصبشناسی، آموزیا با نقصهایی در ساختار و ارتباطات مغز مرتبط است. در مغز این افراد، بخشهایی از قشر شنوایی و قشر پیشپیشانی، که وظیفه تحلیل و درک زیر و بمی و ریتم صداها را بر عهده دارند، به خوبی هماهنگ نیستند. نتیجه این است که موسیقی برای آنها چیزی جز الگوی سادهای از امواج صوتی که فاقد عمق احساسی است، نیست. آموزیا نه تنها فرد را از تجربه موسیقی محروم میکند، بلکه میتواند بر روابط اجتماعی او نیز اثر بگذارد. موسیقی غالباً ابزاری برای پیوندهای اجتماعی و اشتراک احساسات است؛ از آوازهای گروهی گرفته تا مراسم عروسی یا حتی سوگواریها، موسیقی ما را با دیگران مرتبط میکند. اما برای کسانی که آموزیا دارند، این لحظات میتواند بیگانه و پوچ به نظر برسد، چراکه موسیقی برایشان معنای احساسی ندارد. این به نوعی فاصله عاطفی منجر میشود. به همین دلیل، آموزیا تنها یک اختلال شنوایی نیست، بلکه یک مانع عاطفی و اجتماعی هم محسوب میشود که فرد را از یک دنیای مشترک احساسی محروم میسازد و میتواند منجر به منزوی شدن آنها شود. آنها همچنین در درک و ابراز عواطف از طریق موسیقی دچار مشکل هستند. مثلا نمیتوانند بین احساسات مختلفی که از طریق تغییرات ریتم و لحن موسیقیایی سخن منتقل میشود، تمایزی قائل شوند و احساسات طرف مقابل را درک کنند. یادداشتی که خواندید دهمین پست از پرونده #موسیقی_و_مغز است.¹Amusia
متینا عروجیدانشجوی مشاوره Credit: NCBI (2021) Credit: The Journal Of Neuroscience @CognitionWorld۷:۴۷
🧹 اگر فیلم هری پاتر در دنیای سایبورگها و با تم سایبرپانکی ساخته شده بود... #هوش_مصنوعی
@cognitionworld
@cognitionworld۷:۵۰
منابع بالقوه خطا در شناخت اجتماعی در پست قبلی درباره #سوگیری منفی نگری یا همان حساسیت بیشتر به اطلاعات منفی در مقایسه با اطلاعات مثبت برایتان توضیح دادم. اگر چه تمایل به توجه نشان دادن به اطلاعات منفی تمایلی نیرومند است ولی ما تمایل به نقطه مقابل که به آن سوگیری خوشبینانه¹ میگویند، نیز داریم. این تمایل به نوعی پیش آمادگی برای انتظار اینکه کارها خوب صورت بگیرند، اطلاق میشود. این سوگیری در واقع به تمایل افراد برای پیشبینی نتایج مثبت و نادیده گرفتن یا کم اهمیت جلوه دادن نتایج منفی اشاره دارد. این نوع سوگیری باعث میشود که افراد به طور غیرواقعی نسبت به آینده خوشبین باشند و خطرات و چالشها را کمتر از آنچه که هستند، ارزیابی کنند. بیشتر مردم باور دارند که آنها در مقایسه با دیگران بیشتر احتمال دارد که شغل خوبی پیدا کنند و ازدواج موفقی داشته باشند و کمتر احتمال دارد که اتفاقاتی نظیر اخراج از کار و طلاق برای آنها بیفتد.به همین ترتیب ما اغلب اعتماد بیشتری به باورها و قضاوتهای خود داریم اثری که آن را مانع بیش اطمینانی² میخوانند.این مانع به تمایل افراد برای ارزیابی بیش از حد تواناییها، دانش یا دقت پیشبینیهای خود اشاره دارد. افرادی که دچار این سوگیری هستند، معمولاً اعتماد به نفس بالایی در تصمیمات و پیشبینیهای خود دارند و ممکن است خطرات واقعی را نادیده بگیرند.آیا شما هم تجربهای دارید که نشان دهد خوشبینی بیش از حد میتواند به نتایج منفی منجر شود؟
¹Optimistic bias²Overconfidence barrier
Credit: Social PsychologyBy Nyla R. Branscomb and Robert A. Baronمهناز شاهوردی
@cognitionworld۷:۵۱
برای رقیق کردن اطلاعات چند لیوان آب به آن اضافه کنید
️هنری زوکییر در یک مطالعه از آزمودنیها سوال کرد که به نظر شما کدام یک از دانشجوهای زیر معدل بالاتری دارد: سم هر هفته به طور متوسط، حدود سی و یک ساعت خارج از کلاس درس میخواند. تام هر هفته به طور متوسط، حدود سی و یک ساعت خارج از کلاس درس میخواند. تام یک برادر و دو خواهر دارد. او هر سه ماه یکبار به دیدن پدربزرگ و مادربزرگ خود میرود و هر دوماه یکبار، بیلیارد بازی میکند.
نتایج نشان داد که آزمودنیها فکر میکنند سم معدل بالاتری دارد. به نظر شما چرا این اتفاق افتاد؛ ساعت درس خواندن سم و تام که یکسان بود؟ اثر رقیق شدن¹ پاسخ سوال ما را میدهد. طبق اثر رقیق شدن اگر شما اطلاعاتی که ارتباطی با موضوع اصلی ندارد را به مخاطب بدهید، این کار باعث میشود برجسته بودن موضوع اصلی کم شود و دیگر خیلی نمایان نباشد.
در این مطالعه هم صحبت درمورد خواهر و برادرهای تام و دیدارهای خانوادگیش که اطلاعات نامرتبط است، باعث میشود برجسته بودن این موضوع که او سی و یک ساعت درس خوانده است کم بشود. اثر رقیق شدن در تبلیغ کردن نیز کاربرد زیادی دارد؛ مخصوصا درمورد نامزدهای انتخاباتی. به این صورت که اضافه کردن اطلاعاتی درمورد دوران کودکی، توصیف محل زندگی و گفتن یک داستان از نامزد انتخاباتی باعث میشود که اگر او وجههی منفی دارد، از شدت آن کم شود.
بهنظر شما چرا این اتفاق میافتاد؟ به این دلیل که دادن اطلاعات نامرتبط، آن فرد رو به دیگران شبیهتر و در نتیجه متوسطتر و مانند هر یک از ما نشان میدهد. در نتیجه احساسات منفی نسبت به او کمتر میشود و فکر میکنیم او هم فردی ست مثل ما. پس حتما متوجه مشکلات و شرایط ما است.
نام مقاله: The dilution effect: The role of the correlation and the dispersion of predictor variables in the use of nondiagnostic information.
1. dilution effect
Credit
مائده پورقنبری دانشجوی روانشناسی
@cognitionworld | CWA
️هنری زوکییر در یک مطالعه از آزمودنیها سوال کرد که به نظر شما کدام یک از دانشجوهای زیر معدل بالاتری دارد: سم هر هفته به طور متوسط، حدود سی و یک ساعت خارج از کلاس درس میخواند. تام هر هفته به طور متوسط، حدود سی و یک ساعت خارج از کلاس درس میخواند. تام یک برادر و دو خواهر دارد. او هر سه ماه یکبار به دیدن پدربزرگ و مادربزرگ خود میرود و هر دوماه یکبار، بیلیارد بازی میکند. نتایج نشان داد که آزمودنیها فکر میکنند سم معدل بالاتری دارد. به نظر شما چرا این اتفاق افتاد؛ ساعت درس خواندن سم و تام که یکسان بود؟ اثر رقیق شدن¹ پاسخ سوال ما را میدهد. طبق اثر رقیق شدن اگر شما اطلاعاتی که ارتباطی با موضوع اصلی ندارد را به مخاطب بدهید، این کار باعث میشود برجسته بودن موضوع اصلی کم شود و دیگر خیلی نمایان نباشد. در این مطالعه هم صحبت درمورد خواهر و برادرهای تام و دیدارهای خانوادگیش که اطلاعات نامرتبط است، باعث میشود برجسته بودن این موضوع که او سی و یک ساعت درس خوانده است کم بشود. اثر رقیق شدن در تبلیغ کردن نیز کاربرد زیادی دارد؛ مخصوصا درمورد نامزدهای انتخاباتی. به این صورت که اضافه کردن اطلاعاتی درمورد دوران کودکی، توصیف محل زندگی و گفتن یک داستان از نامزد انتخاباتی باعث میشود که اگر او وجههی منفی دارد، از شدت آن کم شود. بهنظر شما چرا این اتفاق میافتاد؟ به این دلیل که دادن اطلاعات نامرتبط، آن فرد رو به دیگران شبیهتر و در نتیجه متوسطتر و مانند هر یک از ما نشان میدهد. در نتیجه احساسات منفی نسبت به او کمتر میشود و فکر میکنیم او هم فردی ست مثل ما. پس حتما متوجه مشکلات و شرایط ما است. نام مقاله: The dilution effect: The role of the correlation and the dispersion of predictor variables in the use of nondiagnostic information.
1. dilution effect
Creditمائده پورقنبری دانشجوی روانشناسی @cognitionworld | CWA۷:۵۷
تا حالا سقلمه خوردید؟
به این دقت کردهاید که چرا در فروشگاههای زنجیرهای نزدیک پیشخوان، آدامس و چند خوراکی کوچک دیگر قرار میدهند؟ چنین چیدمان و ترتیبی قطعا بدون دلیل نیست. برای دانستن علت این چیدمان، همراه ما باشید.
یکی از اصطلاحاتی که ریچارد تیلر (پدر علم اقتصاد رفتاری) در گسترش آن نقش داشت، مفهوم «تلنگر¹» است. تیلر تلنگر را اینطور تعریف کرده است: تلنگر، جنبهای از معماری رفتار است که رفتار مردم را در راه پیشبینی پذیری، بدون ممنوع کردن هیچ گزینهای یا تغییر محسوسی در انگیزههای اقتصادیشان، اصلاح میکند. مثالی که در پاراگراف اول زده شد را بخاطر بیاورید. وقتی شما در صف هستید، چشمتان به خوراکیها میافتد و آنها را میخرید. از طرفی چون این کالاها کوچک هستند، خریدشان هم راحتتر است.
از این تکنیک برای دستکاری تصمیمگیری افراد و هدایت آن به سمت انتخابهای خاصی استفاده میشود. مثلا در کافههای دبیرستانهای خارج از کشور، بدون اینکه خوردن غذاهای ناسالم را ممنوع کنند، میوه را جایی که بهتر دیده میشود یا نزدیک صندوق قرار میدهند تا بچهها را به خوردن غذای سالمتر سوق بدهند.
نکتهٔ جالب توجه این است که مشتریها این اجناس را به دلیل سالم بودن یا قیمت پایین، آنها انتخاب نمیکنند بلکه به این علت که در معرض دید هست، برمیدارند. به همین خاطر نحوهٔ ارائه و چینش گزینهها بر انتخاب انسانها به شدت تأثیرگذار است.
شما چه مثالهای دیگری از تلنگر به یاد میآورید؟
¹ Nudge
یادداشتی که خواندید دومین پست از پروندهٔ #اقتصاد_رفتاری دنیای شناخت است.
هر سهشنبه منتظر پستهای بعدی این پرونده باشید.
Credit: Research Gate
@CognitionWorld
به این دقت کردهاید که چرا در فروشگاههای زنجیرهای نزدیک پیشخوان، آدامس و چند خوراکی کوچک دیگر قرار میدهند؟ چنین چیدمان و ترتیبی قطعا بدون دلیل نیست. برای دانستن علت این چیدمان، همراه ما باشید.یکی از اصطلاحاتی که ریچارد تیلر (پدر علم اقتصاد رفتاری) در گسترش آن نقش داشت، مفهوم «تلنگر¹» است. تیلر تلنگر را اینطور تعریف کرده است: تلنگر، جنبهای از معماری رفتار است که رفتار مردم را در راه پیشبینی پذیری، بدون ممنوع کردن هیچ گزینهای یا تغییر محسوسی در انگیزههای اقتصادیشان، اصلاح میکند. مثالی که در پاراگراف اول زده شد را بخاطر بیاورید. وقتی شما در صف هستید، چشمتان به خوراکیها میافتد و آنها را میخرید. از طرفی چون این کالاها کوچک هستند، خریدشان هم راحتتر است. از این تکنیک برای دستکاری تصمیمگیری افراد و هدایت آن به سمت انتخابهای خاصی استفاده میشود. مثلا در کافههای دبیرستانهای خارج از کشور، بدون اینکه خوردن غذاهای ناسالم را ممنوع کنند، میوه را جایی که بهتر دیده میشود یا نزدیک صندوق قرار میدهند تا بچهها را به خوردن غذای سالمتر سوق بدهند.نکتهٔ جالب توجه این است که مشتریها این اجناس را به دلیل سالم بودن یا قیمت پایین، آنها انتخاب نمیکنند بلکه به این علت که در معرض دید هست، برمیدارند. به همین خاطر نحوهٔ ارائه و چینش گزینهها بر انتخاب انسانها به شدت تأثیرگذار است.شما چه مثالهای دیگری از تلنگر به یاد میآورید؟¹ Nudge
یادداشتی که خواندید دومین پست از پروندهٔ #اقتصاد_رفتاری دنیای شناخت است. هر سهشنبه منتظر پستهای بعدی این پرونده باشید.Credit: Research Gate @CognitionWorld۸:۰۰
ترفندهای تاریک دنیای دیجیتال: چگونه بیآنکه بدانیم، فریب میخوریم؟
«کلیک ها و تریک ها: هنر تاریک متقاعدسازی آنلاین» مقالهای از پاتریک فیگن، پرده از روشهای پنهانی بر میدارد که شرکتهای دیجیتال برای هدایت تصمیمات کاربران به کار میبرند.
این تکنیکها، که با نام «الگوهای تاریک» شناخته میشوند، گاهی چنان زیرکانه طراحی شدهاند که حتی متوجه نمیشویم تحت تأثیر قرار گرفتهایم! فیگن این ترفندها را در شش دستهی FORCES طبقهبندی میکند:
️ قالببندی¹: تغییر نحوهی نمایش اطلاعات برای تأثیرگذاری بر انتخابها
️ مانعتراشی²: سخت کردن مسیرهایی که به نفع کاربر است (مثل مسیر لغو اشتراک!)
️ فریب³: سوق دادن کاربران به اقداماتی ناخواسته
️ اجبار⁴: وادار کردن افراد به تصمیمگیریهای ناآگاهانه
️ درگیر کردن⁵: نگه داشتن کاربران در پلتفرم بیشتر از آنچه که میخواهند
️ اغوا⁶: تحریک احساسات برای تصمیمگیری سریع و غیرمنطقی
با پیشرفت #هوشمصنوعی و فناوریهای جدید، این تکنیکها قدرتمندتر از همیشه شدهاند. آیا ما هنوز کنترل انتخابهایمان را در دنیای دیجیتال در دست داریم؟
مطالعهی کامل مقاله: لینک
فاطمه احمدیدانشجوی ارشد علوم شناختی و رسانه
1. Frame2. Obstruct3. Ruse4. Compel5. Entangle6. Seduce
@cognitionworld
«کلیک ها و تریک ها: هنر تاریک متقاعدسازی آنلاین» مقالهای از پاتریک فیگن، پرده از روشهای پنهانی بر میدارد که شرکتهای دیجیتال برای هدایت تصمیمات کاربران به کار میبرند. این تکنیکها، که با نام «الگوهای تاریک» شناخته میشوند، گاهی چنان زیرکانه طراحی شدهاند که حتی متوجه نمیشویم تحت تأثیر قرار گرفتهایم! فیگن این ترفندها را در شش دستهی FORCES طبقهبندی میکند:️ قالببندی¹: تغییر نحوهی نمایش اطلاعات برای تأثیرگذاری بر انتخابها️ مانعتراشی²: سخت کردن مسیرهایی که به نفع کاربر است (مثل مسیر لغو اشتراک!)️ فریب³: سوق دادن کاربران به اقداماتی ناخواسته️ اجبار⁴: وادار کردن افراد به تصمیمگیریهای ناآگاهانه️ درگیر کردن⁵: نگه داشتن کاربران در پلتفرم بیشتر از آنچه که میخواهند️ اغوا⁶: تحریک احساسات برای تصمیمگیری سریع و غیرمنطقی با پیشرفت #هوشمصنوعی و فناوریهای جدید، این تکنیکها قدرتمندتر از همیشه شدهاند. آیا ما هنوز کنترل انتخابهایمان را در دنیای دیجیتال در دست داریم؟ مطالعهی کامل مقاله: لینک فاطمه احمدیدانشجوی ارشد علوم شناختی و رسانه1. Frame2. Obstruct3. Ruse4. Compel5. Entangle6. Seduce
@cognitionworld۸:۰۷
️دیپ سیک، به عنوان رقیب چتجیپیتی یک مدل زبانی #هوش_مصنوعی است که به نسبت سایر ابزارهای مشابه، تا این زمان قدمی رو به جلو بوده. به دلیل اینکه: آزاد است و میتونیم به خوبی ازش استفاده کنیم و بفهمیم چه میکنهساخت مدلش بسیار کم هزینهتر از مدلهای قبلی بوده استفاده ازش بسیار کم هزینهتر از مدلهای دیگه بوده ️در این ویدئو، نگاهی میکنیم به اینکه چگونه #دیپسیک به اینجا رسیده است و چه فرصتهایی برای ما درست کرده و البته یادمان نرود که مدل چینی یک سری مشکلات پیچیدهای تری هم ممکن است با خود داشته باشد. @cognitionworld۸:۱۳
بهترین افزونههای هوش مصنوعی برای کروم Jasper یک نویسنده هوش مصنوعی با عملکردی بالاست یک که هر متنی را ایجاد میکند؛ دستور زبان را اصلاح میکند و به سرعت محتوا را برای مخاطب بازنویسی میکند. این هوش مصنوعی ویژگیهایی مانند طوفان فکری برای خلق ایدههای تازه، شکستن بلوک نویسنده و ایجاد ایمیلهای شخصیسازی شده را ارائه میدهد. همچنین از بیش از 50 الگو برای انواع مختلف محتوا، از جمله پستهای وبلاگها، متون تبلیغاتی و زیرنویسهای رسانههای اجتماعی پشتیبانی میکند که آن را به ابزاری چندجانبه برای بازاریابان و تولیدکنندگان محتوا تبدیل میکند. Harpa AI - یک دستیار هوش مصنوعی جهانی است که با Claude، ChatGPT و Gemini را در جستجوی Google ادغام میکند؛ ویدیوهای یوتوب را خلاصه میکند و بیش از 100 دستور از پیش تعریفشده را برای کارهایی مانند بهینهسازی سئو، مدیریت ایمیل، و نظارت بر وب ارائه میدهد. Perplexity یک ابزار قدرتمند جستجوی هوش مصنوعی است که صفحات وب، مقالات و سوالات را خلاصه میکند. Perplexity همچنین با موتورهای جستجو مانند گوگل و بینگ ادغام میشود و بینشهای مبتنی بر هوش مصنوعی را در کنار نتایج جستوجوی سنتی ارائه می دهد. Copyleaks ابزاری جهت تشخیص سرقت ادبی است که مبتنی بر هوش مصنوعی است. این ابزار اصالت محتوا را تضمین میکند و به طور گسترده توسط مربیان، سازندگان محتوا، و کسب و کارها برای تأیید صحت مطالب نوشته شده و اجتناب از مسائل مربوط به حق چاپ استفاده میشود. @cognitionworld۸:۱۳
آیا حضور در مراسم مذهبی واقعاً ما را مهربانتر و سخاوتمندتر میکند؟
یک مطالعه جدید در نیوزیلند، با بررسی دادههای 33,198 نفر بین سالهای 2018 تا 2021، سعی کرده به این سوال پاسخ بدهد و نتایج جالبی هم به دست آمده است.
برخلاف بسیاری از پژوهشهای قبلی که فقط به همبستگیها نگاه میکردند، این تحقیق از دادههای طولی استفاده کرده تا بتواند تأثیر واقعیِ تغییر در میزان حضور در مراسم مذهبی را بررسی کند. محققان سه سناریو را بررسی کردند: افزایش، کاهش، و ثابت ماندن میزان زمان شرکت در مراسم مذهبی، و تأثیر آن بر رفتارهای اجتماعی و کمک به دیگران را در هشت حوزه مختلف تحلیل کردند.
نتیجه چه بود؟ اگرچه ارتباط بین حضور مذهبی و رفتارهای اجتماعی مثبت وجود دارد، اما وقتی از روشهای دقیقتری برای بررسی علیت استفاده شد، این اثرات کمتر از چیزی بودند که در مطالعات مقطعی دیده میشد. با این حال، حتی افزایش اندک در حضور مذهبی میتوانست به کمکهای مالی معادل ۴٪ از هزینههای سالانه دولت نیوزیلند منجر شود، عددی که نشاندهندهی یک فایدهی اجتماعی قابلتوجه است.
این تحقیق نه تنها دیدگاه جدیدی دربارهی نقش دین در رفتارهای اجتماعی ارائه میدهد، بلکه میتواند برای سیاستگذاران هم مفید باشد؛ چراکه نشان میدهد مشارکت مذهبی چگونه میتواند بر میزان کمکهای مردمی و انسجام اجتماعی تأثیر بگذارد.
CognitionTimes; News n.922 @cognitionworld
یک مطالعه جدید در نیوزیلند، با بررسی دادههای 33,198 نفر بین سالهای 2018 تا 2021، سعی کرده به این سوال پاسخ بدهد و نتایج جالبی هم به دست آمده است.برخلاف بسیاری از پژوهشهای قبلی که فقط به همبستگیها نگاه میکردند، این تحقیق از دادههای طولی استفاده کرده تا بتواند تأثیر واقعیِ تغییر در میزان حضور در مراسم مذهبی را بررسی کند. محققان سه سناریو را بررسی کردند: افزایش، کاهش، و ثابت ماندن میزان زمان شرکت در مراسم مذهبی، و تأثیر آن بر رفتارهای اجتماعی و کمک به دیگران را در هشت حوزه مختلف تحلیل کردند.نتیجه چه بود؟ اگرچه ارتباط بین حضور مذهبی و رفتارهای اجتماعی مثبت وجود دارد، اما وقتی از روشهای دقیقتری برای بررسی علیت استفاده شد، این اثرات کمتر از چیزی بودند که در مطالعات مقطعی دیده میشد. با این حال، حتی افزایش اندک در حضور مذهبی میتوانست به کمکهای مالی معادل ۴٪ از هزینههای سالانه دولت نیوزیلند منجر شود، عددی که نشاندهندهی یک فایدهی اجتماعی قابلتوجه است.این تحقیق نه تنها دیدگاه جدیدی دربارهی نقش دین در رفتارهای اجتماعی ارائه میدهد، بلکه میتواند برای سیاستگذاران هم مفید باشد؛ چراکه نشان میدهد مشارکت مذهبی چگونه میتواند بر میزان کمکهای مردمی و انسجام اجتماعی تأثیر بگذارد. CognitionTimes; News n.922 @cognitionworld۸:۱۵
انزوا و تنهایی vs خلوت کردن
همهی ما زمانهایی رو توی روز تنها میگذرونیم. اما تا حالا فکر کردید که چطور فقط نامگذاری این زمان میتونه روی احساسات و تجربهی ما اثر بذاره؟ یه مطالعه علمی جدید نشون داده که یک تغییر زبانی ساده که برای توصیف تنهاییمون استفاده میکنیم، میتونه تأثیر چشمگیری روی حال و هوامون داشته باشه!
این مطالعه جذاب تو دو مرحله انجام شده:
۱- مرحلهی اولش اینطوری بود که توی یه آزمایش، ۵۰۰ نفر از بزرگسالان آمریکایی نظراتشون رو دربارهی ۵ اصطلاح رایج برای توصیف زمان تنهایی (مثل «وقتِ خودم»، «خلوت کردن»، «انزوا») گفتن. نتایج نشون داد که «وقتِ خودم» (Me-time) مثبتترین حس رو داشت، در حالی که «انزوا» (Isolation) کمترین امتیاز مثبت رو گرفت. ولییی همچنان کاملاً منفی هم نبود.
۲- مرحلهی دوم: تو یه آزمایش دیگه، ۱۷۶ دانشجو قبل از اینکه ۳۰ دقیقه تنها باشن، به دو گروه تقسیم شدن. به یه گروه گفتن قراره «وقتِ خودم» [یا فارسیترش: زمان خلوت] داشته باشن و به گروه دیگه گفتن قراره «در انزوا» باشن. نتیجه چی شد؟
🤌 اونایی که «وقتِ خودم» داشتن، بعد از این نیم ساعت احساسات مثبت بیشتری تجربه کردن و نگاهشون به تنهایی بهتر شد! اونایی که «در انزوا» بودن، حس مثبتی نداشتن و حتی کمی از تنهایی دلزدهتر شدن. در هر دو گروه، احساسات منفی نسبت به قبل کمتر شد، ولی اونایی که «وقتِ خودم» داشتن، کاهش بیشتری توی حسهای منفی تجربه کردن.
اما چرا اینطوری میشه، چرا کلمات مهمن؟
زبان روی مغز ما اثر میذاره. وقتی یه تجربه رو با کلمات مثبتی مثل «وقتِ خودم» توصیف میکنیم، ذهن ما اون رو یه فرصت برای آرامش و لذت میبینه. اما وقتی از کلماتی مثل «انزوا» استفاده میکنیم، ناخودآگاه احساس میکنیم که این یه وضعیت تحمیلی و ناخوشاینده.
پس خیلی ساده دفعهی بعد که تنها شدیم، بجای اینکه حس کنیم «تنها موندیم» و «منزوی» شدیم، بهتره بگیم الان «وقتِ خودمه»، وقت «خلوت» کردن، شاید همین یه تغییر زبونی ساده بتونه حالمون رو کلی بهتر کنه.
♾ مجتبی کوپایی روانشناس و رواندرمانگر
CognitionTimes; News n.884 @cognitionworld
همهی ما زمانهایی رو توی روز تنها میگذرونیم. اما تا حالا فکر کردید که چطور فقط نامگذاری این زمان میتونه روی احساسات و تجربهی ما اثر بذاره؟ یه مطالعه علمی جدید نشون داده که یک تغییر زبانی ساده که برای توصیف تنهاییمون استفاده میکنیم، میتونه تأثیر چشمگیری روی حال و هوامون داشته باشه! این مطالعه جذاب تو دو مرحله انجام شده:۱- مرحلهی اولش اینطوری بود که توی یه آزمایش، ۵۰۰ نفر از بزرگسالان آمریکایی نظراتشون رو دربارهی ۵ اصطلاح رایج برای توصیف زمان تنهایی (مثل «وقتِ خودم»، «خلوت کردن»، «انزوا») گفتن. نتایج نشون داد که «وقتِ خودم» (Me-time) مثبتترین حس رو داشت، در حالی که «انزوا» (Isolation) کمترین امتیاز مثبت رو گرفت. ولییی همچنان کاملاً منفی هم نبود.
۲- مرحلهی دوم: تو یه آزمایش دیگه، ۱۷۶ دانشجو قبل از اینکه ۳۰ دقیقه تنها باشن، به دو گروه تقسیم شدن. به یه گروه گفتن قراره «وقتِ خودم» [یا فارسیترش: زمان خلوت] داشته باشن و به گروه دیگه گفتن قراره «در انزوا» باشن. نتیجه چی شد؟
🤌 اونایی که «وقتِ خودم» داشتن، بعد از این نیم ساعت احساسات مثبت بیشتری تجربه کردن و نگاهشون به تنهایی بهتر شد!
اونایی که «در انزوا» بودن، حس مثبتی نداشتن و حتی کمی از تنهایی دلزدهتر شدن. در هر دو گروه، احساسات منفی نسبت به قبل کمتر شد، ولی اونایی که «وقتِ خودم» داشتن، کاهش بیشتری توی حسهای منفی تجربه کردن. اما چرا اینطوری میشه، چرا کلمات مهمن؟زبان روی مغز ما اثر میذاره. وقتی یه تجربه رو با کلمات مثبتی مثل «وقتِ خودم» توصیف میکنیم، ذهن ما اون رو یه فرصت برای آرامش و لذت میبینه. اما وقتی از کلماتی مثل «انزوا» استفاده میکنیم، ناخودآگاه احساس میکنیم که این یه وضعیت تحمیلی و ناخوشاینده.
پس خیلی ساده دفعهی بعد که تنها شدیم، بجای اینکه حس کنیم «تنها موندیم» و «منزوی» شدیم، بهتره بگیم الان «وقتِ خودمه»، وقت «خلوت» کردن، شاید همین یه تغییر زبونی ساده بتونه حالمون رو کلی بهتر کنه.
♾ مجتبی کوپایی روانشناس و رواندرمانگر
CognitionTimes; News n.884 @cognitionworld۸:۱۷
🟫 پژوهشگران 1000 تا عامل هوش مصنوعی رو تو یه سرور ماینکرافت قرار دادن و اونا هم شروع کردن تمدن خودشون رو با دولت، فرهنگ و اقتصاد توسعه دادن... نتیجه؟ یه آزمایش هیجانانگیز از میزان انسانی رفتار کردن هوش مصنوعی! مقاله و پروژه در گیتهاب
@cognitionworld
مقاله و پروژه در گیتهاب @cognitionworld۸:۲۳
چگونه تبلیغات دیجیتال شخصیت شما را میخوانند؟
آیا تا به حال حس کردهاید که برخی تبلیغات آنلاین انگار دقیقاً برای شما ساخته شدهاند؟ پژوهشی جذاب نشان میدهد که تبلیغات میتوانند با تحلیل ویژگیهای روانشناختی شما، تأثیرگذاری بیشتری داشته باشند!
نتایج پژوهش: محققان دریافتند که با استفاده از دادههای دیجیتال، مانند لایکهای فیسبوک یا رفتارهای آنلاین، میتوان پروفایلهای روانشناختی افراد را ایجاد کرد و پیامهای تبلیغاتی را بر اساس شخصیت آنها تنظیم کرد. در آزمایشهایی که روی بیش از ۳.۵ میلیون نفر انجام شد، پیامهای متناسب با شخصیت افراد تا ۴۰٪ کلیکها و ۵۰٪ خریدهای بیشتری نسبت به تبلیغات عمومی ایجاد کردند!
اما این روش چقدر اخلاقی است؟ در حالی که این روش بازاریابی میتواند برای تبلیغات و حتی سیاست مؤثر باشد، نگرانیهایی درباره حریم خصوصی و امکان سوءاستفاده از دادههای شخصی نیز وجود دارد. آیا ما تحت تأثیر تبلیغاتی قرار میگیریم که ناآگاهانه رفتار ما را هدایت میکنند؟
نظرتان چیست؟ آیا این نوع تبلیغات را مفید میدانید یا نگرانکننده؟
برای مطالعهی کامل مقاله، به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://www.pnas.org/doi/10.1073/pnas.1710966114
فاطمه احمدیارشد علوم شناختی و رسانه
@cognitionworld
آیا تا به حال حس کردهاید که برخی تبلیغات آنلاین انگار دقیقاً برای شما ساخته شدهاند؟ پژوهشی جذاب نشان میدهد که تبلیغات میتوانند با تحلیل ویژگیهای روانشناختی شما، تأثیرگذاری بیشتری داشته باشند! نتایج پژوهش: محققان دریافتند که با استفاده از دادههای دیجیتال، مانند لایکهای فیسبوک یا رفتارهای آنلاین، میتوان پروفایلهای روانشناختی افراد را ایجاد کرد و پیامهای تبلیغاتی را بر اساس شخصیت آنها تنظیم کرد. در آزمایشهایی که روی بیش از ۳.۵ میلیون نفر انجام شد، پیامهای متناسب با شخصیت افراد تا ۴۰٪ کلیکها و ۵۰٪ خریدهای بیشتری نسبت به تبلیغات عمومی ایجاد کردند! اما این روش چقدر اخلاقی است؟ در حالی که این روش بازاریابی میتواند برای تبلیغات و حتی سیاست مؤثر باشد، نگرانیهایی درباره حریم خصوصی و امکان سوءاستفاده از دادههای شخصی نیز وجود دارد. آیا ما تحت تأثیر تبلیغاتی قرار میگیریم که ناآگاهانه رفتار ما را هدایت میکنند؟ نظرتان چیست؟ آیا این نوع تبلیغات را مفید میدانید یا نگرانکننده؟برای مطالعهی کامل مقاله، به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://www.pnas.org/doi/10.1073/pnas.1710966114فاطمه احمدیارشد علوم شناختی و رسانه @cognitionworld۸:۲۴
بازارسال شده از
دستورالعمل برخورد با کودکان در هنگام انتشار اخبار جنگ
Psyche Science
Psyche Science۱۴:۰۰
بازارسال شده از
۱۴:۰۰
یکی از دوستان چند تا ابزار کاربردی برای شکستن شاخ غول پایاننامه بهم معرفی کرده که تصمیم گرفتم به شما هم معرفیشون کنم:
Undermind – برای طوفان فکری و ایدهپردازی. Elicit – کمک در مرور ادبیات و پیدا کردن مقالات علمی مرتبط. Typeset – برای فرمتبندی مقالات و پایاننامه طبق استانداردهای علمی. Storm (Stanford) – مناسب برای پژوهشهای خلاقانه و ایدههای نو. RabbitAI – یک دستیار تحقیقاتی هوشمند. Perplexity – برای جستوجوی دقیق و سریع همراه با منابع معتبر.
پیشنهاد میکنم سری به همه لینکهای درج شده بزنید و ببینید هر کدوم چه خدماتی را ارائه میدهند و یک جعبه ابزار شخصیسازی شده پژوهشی برای خودتون بسازید. علاوه بر این بررسی کنید آیا با رابط کاربری ارتباط میگیرید یا نه و قابلیتهای نسخه رایگان و پرمیوم چه تقاوتی دارند هم که اگر به صرفه بود یک اکانت دانشجویی، پلاس یا پرمیوم تنهایی یا یک دوست بخرید.
در آخر و برای یادآوری: این ابزارها جایگزین پژوهش و تفکر شما نیستند، اما حتما میتوانند مسیر را برای شما هموارتر کنند و کلی زمان برای شما ذخیره کنند. اما بهتر است تا مهارت کار عمیق و تجارب زیادی در پژوهش ندارید خیلی خودتان را به این ابزارها وابسته نکنید.
مجتبی کوپایی
@cognitionworld
Undermind – برای طوفان فکری و ایدهپردازی. Elicit – کمک در مرور ادبیات و پیدا کردن مقالات علمی مرتبط. Typeset – برای فرمتبندی مقالات و پایاننامه طبق استانداردهای علمی. Storm (Stanford) – مناسب برای پژوهشهای خلاقانه و ایدههای نو. RabbitAI – یک دستیار تحقیقاتی هوشمند. Perplexity – برای جستوجوی دقیق و سریع همراه با منابع معتبر.پیشنهاد میکنم سری به همه لینکهای درج شده بزنید و ببینید هر کدوم چه خدماتی را ارائه میدهند و یک جعبه ابزار شخصیسازی شده پژوهشی برای خودتون بسازید. علاوه بر این بررسی کنید آیا با رابط کاربری ارتباط میگیرید یا نه و قابلیتهای نسخه رایگان و پرمیوم چه تقاوتی دارند هم که اگر به صرفه بود یک اکانت دانشجویی، پلاس یا پرمیوم تنهایی یا یک دوست بخرید.
در آخر و برای یادآوری: این ابزارها جایگزین پژوهش و تفکر شما نیستند، اما حتما میتوانند مسیر را برای شما هموارتر کنند و کلی زمان برای شما ذخیره کنند. اما بهتر است تا مهارت کار عمیق و تجارب زیادی در پژوهش ندارید خیلی خودتان را به این ابزارها وابسته نکنید.
مجتبی کوپایی
@cognitionworld
۱۵:۳۳