#۲۲۳) مرنج و مرنجان
در جایی خواندم که آقای دولابی (عارف مشهور معاصر) گفته بود: خلاصه تمام علم اخلاق این دو کلمه است: مرنج و مرنجان!
و می‌گویند فردی از شیخ نخودکی اصفهانی -که در نوجوانی کتاب نشان از بی‌‌نشان‌ها که شرح کمالاتش بود را خواندم و تا مدت‌ها تحت تاثیرش بودم- خواسته بود تا پندش دهد. شیخ هم گفته بود: مرنج و مرنجان!
گفته بود: آقا! مرنجان را فهمیدم. یعنی کسی را اذیت نکنم. ولی مرنج یعنی چه؟ چطور می‌توانم ناراحت نشوم؟ مثلا وقتی بفهمم کسی در حق‌م بدی کرده، غیبت کرده یا بدگویی کرده چطور می‌توانم نرنجم؟
شیخ نخودکی گفته بود: چاره‌ی نرنجیدن این است که خودت را کسی ندانی. اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی‌رنجی!
به نظرم شاید نرنجاندن را بلد باشیم، اما برای خود را ندیدن و نرجیدن راه درازی داریم._
امین‌نوشت | @amin_neveshtble.ir/join/MjNkNjU2OW
در جایی خواندم که آقای دولابی (عارف مشهور معاصر) گفته بود: خلاصه تمام علم اخلاق این دو کلمه است: مرنج و مرنجان!
و می‌گویند فردی از شیخ نخودکی اصفهانی -که در نوجوانی کتاب نشان از بی‌‌نشان‌ها که شرح کمالاتش بود را خواندم و تا مدت‌ها تحت تاثیرش بودم- خواسته بود تا پندش دهد. شیخ هم گفته بود: مرنج و مرنجان!
گفته بود: آقا! مرنجان را فهمیدم. یعنی کسی را اذیت نکنم. ولی مرنج یعنی چه؟ چطور می‌توانم ناراحت نشوم؟ مثلا وقتی بفهمم کسی در حق‌م بدی کرده، غیبت کرده یا بدگویی کرده چطور می‌توانم نرنجم؟
شیخ نخودکی گفته بود: چاره‌ی نرنجیدن این است که خودت را کسی ندانی. اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی‌رنجی!
به نظرم شاید نرنجاندن را بلد باشیم، اما برای خود را ندیدن و نرجیدن راه درازی داریم._
امین‌نوشت | @amin_neveshtble.ir/join/MjNkNjU2OW۱۹:۰۰