عکس پروفایل باشگاه ادبی بانوی فرهنگب

باشگاه ادبی بانوی فرهنگ

۱,۲۱۲عضو
عکس پروفایل باشگاه ادبی بانوی فرهنگب
۱.۲هزار عضو

باشگاه ادبی بانوی فرهنگ

اخبار و دوره های بانوی فرهنگ اینجا اطلاع رسانی می‌شود
⭕️ ارتباط مستقیم با دفتر بانوی فرهنگ:02191088034

۲۲ اردیبهشت

بازارسال شده از فارس نوجوان
thumnail
🔴 این‌بار با پادکست‌های ویتامین کِ اومدیم، تا کتاب‌های خوب رو بهتون معرفی کنیم.

📚این قسمت: معرفی کتاب دختر ماه
نویسنده: خانم سارا عرفانی
انتشارات: مدرسه
@fars_nojavan

۸:۲۵

thumnail

۱۸:۴۴

۲۴ اردیبهشت

thumnail
در نمایشگاه کتاب، همراه ما باشید.

۷:۲۷

۲۵ اردیبهشت

thumnail
جشن امضای کتاب «قاف»با حضور سارا عرفانیپنجشنبه بیست و هفتم اردیبهشتساعت ۱۷نمایشگاه کتاب تهرانغرفه انتشارات انقلاب اسلامی
با ما همراه باشید🌻
ble.ir/join/OWVhOWU4MT

۱۸:۳۰

۲۶ اردیبهشت

thumnail
باشگاه ادبی بانوی فرهنگ برگزار می‌کند:
« نقد ادبی »با احسان عباسلو
مدرس، نویسنده، و پژوهشگر، كارشناس ارشد ادبيات انگليسی. معاون آموزش و پژوهش بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان، مدیر سرای اهل قلم و مدیر خانه ترجمه. داور كتاب سال جمهوري اسلامی ايران ، داور كتاب فصل جمهوری اسلامي ايران، داور جایزه جلال آل احمد، داور جایزه پروین اعتصامی، داور کتاب سال دانشجویی، داور کتاب سال جوانان.
📌 دوره نقد ادبی مشتمل است بر ۱۰ جلسه:
عناوین جلسات
1) تعریف نقد و معرفی نقد سنتی2) نقد صورتگرایانه3) نقد روانشناختی4) نقد اسطوره ای و کهن الگویانه5) نقد جامعه شناختی6)نقد تاریخی7) نقد ساختارگرایانه8) نقد پسااستعماری9)نقد ژانری10) نقد عملیهر جلسه همراه با یک کار عملی است.
زمان برگزاری:دو‌شنبه‌ها از ۰۷/۰۳/۱۴۰۳ ساعت ۱۴ الی ۱۶به صورت حضوری و برون خط( آفلاین)
📍 محل برگزاری:تهران، خیابان حافظ، تقاطع سمیه، حوزه هنری، طبقه دوم، سرای چمران
جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام دوره در پیام رسان بله با شناسه@motamedi4 در ارتباط باشید.

با ما همراه باشید 🪻https://ble.ir/banooyefarhang_info

۱۲:۲۵

thumnail
با ما همراه باشید 🪻https://ble.ir/banooyefarhang_info

۱۲:۲۶

۲۸ اردیبهشت

thumnail
حضور سرکار خانم سارا عرفانی و تعدادی از اعضای باشگاه ادبی بانوی فرهنگ در غرفه‌ی انتشارات انقلاب اسلامی، برای مراسم جشن امضای کتاب قاف.
ble.ir/join/OWVhOWU4MT

۲۳:۱۸

thumnail
حضور خانم نرگس سلیمانی، دختر حاج قاسم سلیمانی، در جشن امضای کتاب قاف

ble.ir/join/OWVhOWU4MT

۲۳:۲۱

۳۱ اردیبهشت

thumnail
با ما همراه باشید 🪻https://ble.ir/banooyefarhang_info

۲۰:۵۸

thumnail
با ما همراه باشید 🪻https://ble.ir/banooyefarhang_info

۲۰:۵۹

thumnail
با ما همراه باشید 🪻https://ble.ir/banooyefarhang_info

۲۰:۵۹

thumnail
نشست نویسندگان و فرهنگ کار و داستان نویسی با حضور جناب آقای مجتبی نورانی، دبیر ستاد نهضت ملی ارتقا و فرهنگ کار و سرکار خانم سارا عرفانی، مدیر باشگاه ادبی بانوی فرهنگ
با ما همراه باشید 🪻https://ble.ir/banooyefarhang_info

۲۱:۰۳

thumnail
با ما همراه باشید 🪻https://ble.ir/banooyefarhang_info

۲۱:۰۳

۱ خرداد

thumnail
این مطلب را از اینجا دنبال کنید👇
https://www.banooyefarhang.com/به-آنچه-خدا-برایمان-خیر-دیده،-اعتماد-کنبم
با ما همراه باشید 🪻https://ble.ir/banooyefarhang_info

۱۱:۲۴

thumnail
دیروقت بود و باید می‌خوابیدم. اما بی‌قراری و بی‌خبری مثل یک مار دورم پیچیده بودند و نمی‌گذاشتند راحت نفس بکشم. هیچ ذکر طولانی را نمی‌توانستم بگویم. تمرکز نداشتم و ذکرها قاطی می‌شد. آیت الکرسی را بخش بخش می‌خواندم به لاتاخذه السنه نرسیده، فکرهای آشفته‌ دوره‌ام می‌کرد. یعنی این همه گروه‌های امدادی نتوانستند بالگرد را پیدا کنند؟ له ما فی السماوات والارضنه! نشانه ها این نیست. باور کن شهید شده‌اند! به ادامه آیه فکر می‌کردم و یادم نمی‌افتاد بعد از له ما فی السماوات و الارض چه باید می‌خواندم؟ بغض‌کردم . صفحه اینستا را باز کردم و نوشتم:« ما
ادامه این مطلب را از اینجا دنبال کنید👇
https://www.banooyefarhang.com/شهادت-چقدر-این-کلمه-برای-ما-راهگشاست/
با ما همراه باشید 🪻https://ble.ir/banooyefarhang_info

۱۱:۲۵

thumnail
چقدر شبیه نامت شدی گوشی را از دست بچه ها درمی‌آورم که از صبح دارند بازی می‌کنند و به اتاق هدایتشان میکنم. برای تولد امام رضا جان میخواهم کیک درست کنم اما یک چیزی کم دارم. سراغ گوشی میروم ، بله و ایتا را که باز میکنم سیل پیام ها آوار می‌شود روی سرم . تیتر یک خبرهای دنیا «فرود سخت بالگرد حامل رئیس جمهور و همراهانش» است. قلبم به شماره می‌افتد و چیزی دلم را چنگ میزند. فوری تلویزیون را روشن می‌کنم و شبکه خبر با آن زیر نویس قرمز و دایره هایی که مثل یک قطره ی آب در خون موج درست کرده چشمم را میزند. خاطرات تلخ داغ عزیزان تداعی می‌شود . یا ابالفضلی می‌گویم و خودم را به نزدیک تلویزیون می‌رسانم و کلمات را دوباره و چند باره می‌خوانم. تسبیح برمیدارم نذر میکنم و برای مادر امام زمان علیه السلام صلوات می‌فرستم. صدقه می‌گذارم. دلم آرام و قرار ندارد. توی سرم چیزهایی مدام تکرار می‌شود و پتکی میشود به سرم. مگر قبل از پرواز آب و هوا را چک نکردند؟سوالات دایره وار توی سرم می‌چرخند و من جوابی برایش ندارم. من جلفا رفته‌ام. توی بهار و تابستان هم سرما دارد. نه از این سرماهای معمولی که ما توی تهران تجربه می‌کنیم. ما ترک ها برای آب و هوای سرد سه تا کلمه داریم «سَرین»، «سُیوخ» و هوایی که سرمای شدید سوزان دارد را «شاخْدا» می‌گوییم. هوای جلفا و دامنه ی کوه‌های اطرافش، چیزی که توی شبکه ی خبر نشان می‌داد با آن همه برف و باران و مه غلیظ، قطع به یقین فراتر از شاخدا بود. حالا شما تصور کن لباس گرم نداری. بعد از فرود سخت حتما مجروح هم شدی و خون از دست دادی. تا تاریکی هوا هم که همینطور سرمای هوا بیشتر می‌شود و تو فقط خدا را داری. لحظه‌ی برخورد چه چیزی توی دلت گفتی سید؟ می‌دانم سرت شلوغ بود. همان دیروز فقط فرصت کردی نمازت را اول وقت بخوانی اما ناهارت را نخوردی. می‌دانم حواست به پیرمردها و پیرزن‌های روستا و جوانان بود که چشم به راهت بودند. همه آنهایی که تا به حال یک فرماندار را هم از نزدیک ندیده‌اند. حالا محل شهادتت شده یک مکان صعب العبور که فقط همان روستایی محروم می‌تواند بیاید و سری بزند. یکی نوشته بود مگر صندلی ریاست جمهوری خار داشت که ننشستی رویش و شب عیدی پیام تبریک ندادی؟ اما همه می‌دانیم و آنهایی که نمی‌دانستند حالا فهمیدند که تو فرق داشتی سید. تو میخواستی کنار مردم باشی. حتی نگذاشتی یک دست بین تو مردم فاصله بیاندازد. میخواستی سید محرومان بودن را به تصویر بکشی. میخواستی خودت دستهای زحمت کش روستایی ها را در دست بگیری. حالا عبایت خاکی شود یا باد عمامه ات را تکان دهد برایت خدمت مهم بود. در سرما و گرما سفرهای استانی را رفتی. گفته بودند چرا به یک استان چند بار سفر کردی و تو چه زیبا گفتی که برای حل مشکلشان حاضری چندین بار دیگر هم بروی تا خیالت راحت شود مشکل حل شده است. اصلا شهادتت هم با بقیه فرق دارد. حتما باید در حال خدمت کردن می‌بودی چون زمان فراغت نداشتی، زمان استراحت نداشتی. راستی یکی از اولیا خدا راز دو تا از دعاهایت را فاش کرد سید. باز که ما را شرمنده کردی. چه لذتی دارد شب قدری آرزوی شهادت بکنی و امام رضا جان آمین بگوید و پای دعایت را امضاء کند. شب وعده ی صادق، همان روزی که همه پر بودیم از غرور و افتخار، حال مان خوب بود و داشتیم به همه پُزِ کشورمان را می‌دادیم، شما توی سجده از خدا خواستی فدای مردم شوی. این چه کاری بود کردی سید؟ حالا ما با داغ تو چه کنیم؟ وقتی می‌خواستم به شما رای بدهم را خوب یادم هست. یکی دو نفری آمدند و حرفی پراندند و دلم را شکستند. یادم هست موضع خودم را مشخص کردم و گفتم من طرفدار کسی هستم که گوش به فرمان رهبری باشد. اعتراف می‌کنم که همان موقع خیلی مطمئن نبودم پای حرف‌هایتان بمانید. آخر من و همین و سالانم نسل رجایی‌ و بهشت را درک نکردیم. اما سید خودمانیم تو تمام معادلات را به هم زدی. ویژگی اصلی و محبوبیتت صاف و صادق و خالص بودنت بود. این که می‌گویند نام نیک برای فرزندان بگذارید چون در سرنوشت شان تأثیر می‌گذارد درست است. باید ابراهیم باشی و اطاعت پذیر، تا خدا مثل آتشی که برای حضرت ابراهیم گلستان کرد، سوز و سرمای شدید ورزقان را به آغوش گرم خودش و امام رئوف تبدیل کند. ابراهیم که باشی خدا در آغوشت می‌گیرد. چه نام نیکویی داشتی و چقدر شبیه نامت بودی. راستی حالا که ساکن آسمان شدی حتما هوای محرومان را بیشتر داری؟ این چه سوالی است. شما نشان خدمت را از دستان مبارک امام رضا جان گرفتید. حالا حتما خادم مخصوص آقا هستید. مخصوصاً حالا که اسم تان شیفت اول خادم های روز تولد آقاست. خوش به سعادت تان. چه باشکوه و سربلند به محضر آقای رئوف رفتید. من مطمئنم شما شفاعت مان می‌کنید. انگشت جوهری ما آن دنیا گواهی می‌دهد که ما به شهید زنده رأی دادیم. مریم رضازاده
با ما همراه باشید 🪻https://ble.ir/banooyefarhang_info

۱۱:۳۳

thumnail
کلاس درست نویسی، خانم سمیه عظیمی
با ما همراه باشید 🪻https://ble.ir/banooyefarhang_info

۱۴:۲۶

thumnail
کلاس درست نویسی، خانم سمیه عظیمی
با ما همراه باشید 🪻https://ble.ir/banooyefarhang_info

۱۴:۲۹

thumnail
کلاس درست نویسی، خانم سمیه عظیمی
با ما همراه باشید 🪻https://ble.ir/banooyefarhang_info

۱۴:۳۰

thumnail
کلاس درست نویسی، خانم سمیه عظیمی
با ما همراه باشید 🪻https://ble.ir/banooyefarhang_info

۱۴:۳۷