عکس پروفایل بانوان بی نشان(عصرانتظار)ب

بانوان بی نشان(عصرانتظار)

۲۴۱عضو
undefined روزه گـرفتن جـُرم سنگینی بود.
undefined بچه ها غذای ظهـر را در یک پلاستیک جمع کرده، چهـار گوشه آن را گـره زده و زیـر پیـراهن خـود پنهـان می کردند تا زمـان افطـار مخفیـانه استفاده شود. اگـر موقع تفتیش از کسی غـذا می گرفتند او را شکنـجه می دادند. آن غـذای سـرد ظهـر با غذای مختصری که احیانا در شب می دادند را بچه ها به عنوان افطـار می خوردند و تا افطـار روز بعد به همین ترتیب می گذشت.
undefined خدا شاهد است امروز که سالها از اسارت می گذرد به هنگام افطـار همه نوع خوراکی با بهترین کیفیت در سفـره هایمان یافت میشود ولـی لـذت افطـار دوران اسارت را ندارد. به نظـر من آن غذا غذای بهشتی بود و ما هنگام افطـار واقعا حضور خــدا را احساس می کردیم.
undefined راوی: سـردار مرتضی حـاج باقری

#خاطرات#یاد_شهدا#ماه_رمضان.

۱:۰۴

thumbnail
در مسیر درست یارهم باشیم undefined
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا undefined
undefined و همگى به ريسمان خدا [ قرآن، و هرگونه وسيلۀ وحدت الهى]، چنگ زنيد، وپراكنده نشويد.
undefined آیه ۱۰۳ سوره مبارکه آل عمران

#زندگی_با_آیه_ها #آیه_روز_چهارم#رمضان_۱۴۰۳ #بانور

۱۲:۲۹

╔❁•°undefined°•❁╗صبحونمو خوردم و به اتاق برگشتم.سه تماس از دست رفته از عرشیا داشتمشماره مرجانو گرفتم،-الو مرجان -سلام...تو چرا اینقدر سحرخیزی دختر...اه...خودت نمیخوابی،نمیذاری منم بخوابم!undefined-باید باهات صحبت کنم.عرشیا رو یادته؟چندبار راجع بهش گفتم برات.-همون همکلاسی خوشگله زبان فرانسه؟undefinedخب؟؟ماجرای دیروز رو براش تعریف کردم.-جدی؟؟undefinedچه پررو این پسراundefinedولی خوشم میاد از اینا که زود پسر خاله میشنundefinedخیلی راحت میشه سرکارشون گذاشتundefined-نمیدونم.دودلماز یه طرف میگم از تنهایی که بهتره...از یه طرف میگم اینم یکی لنگه سعید...undefinedاز یه طرف نیاز دارم یکی کنارم باشه.نمیدونم انگار یچیزی گم کردم... حالم خوب نیست، خودت که میدونی!میگم شاید عرشیا بتونه امید به زندگی رو بهم برگردونه! -ولی بنظر من تو میخوای حال سعیدو بگیریundefined-نمیدونم...باور کن نمیدونم... -حالا هرچی که هست،امتحانش که ضرر نداره! undefinedدو روز باهاش بمون،خوشت اومد که اومده،نیومدم، میگی عرشیا جون هرررییییundefinedundefined-اره،راست میگیundefined-فقط ترنم! جون مادرت انصافاً دوباره مثل قضیه سعید نکنی، بعد تموم کردن نتونم جمعت کنماundefinedundefinedهرکاری میکنی عاشق نشوواقعاً به چشم سرگرمی نگاش کن!undefined-آخه رابطه بدون عشق به چه درد میخوره؟؟-فکر میکنی همه دوست دختر،دوست پسرا عاشق همن؟undefinedاگر عاشقن چرا ته همه رابطه ها یا به خیانت میرسه یا به کثافت کاری؟؟اگرم خوش شانس باشن ازدواج میکنن،بعد اون دوباره طلاق میگیرنundefined-پس اصلا برای چی باهم میمونن؟؟-سرگرمی عزیزم؟سر گرمی!! مثل الانه تو،که حوصلت سر رفتهundefined-اوهوم. باشه...-کی میای ببینمت؟-امروز که فکرنکنم،شاید فردا پس فردا یه سر اومدم...-باشه، خودت بهتری؟؟-بهتر؟؟undefinedمن فقط دارم نفس میکشم!همین!-اه اه...باز شروع کردبرو ترنم جان.برو حوصله ندارم،بای گلمundefined-مسخره....رفتم سراغ دفترچم که دیشب میخواستم مثلا توش بنویسم اما با دیدن شماره عرشیا،فراموشم شده بود.نشستم پشت میز...undefinedنوشتن مثل یه مسکنه!وقتی نمیدونی چته،وقتی زندگیت پر از سوال شده،بشین بنویس،اینجوری راحت تر به جواب میرسینوشته های قبلیمو مرور کردم و رو هر کدوم که راجع به سعید بود،یه خط قرمز کشیدم....undefinedمرجان راست میگفت!دیگه نباید دل ببندم!مثل سعید که دل نبسته بود و خیلی راحت گذاشت و رفت...من باید دوباره سرپا میشدمundefinedمن چم شده بود؟؟باید این مسئله رو حل میکردمنوشتم و نوشتم و نوشتم...تو حال خودم بودم که عرشیا زنگ زد...دل دل میکردم که جواب بدم یا نه...دستمو بردم سمت گوشی...-الو-سلام،صبح بخیرundefinedبالاخره بیدار شدین؟؟-صبح شماهم بخیر،بله خیلی وقته...-عه پس چرا جوابمو ندادیدundefined-عذرمیخوام، دستم بند بود-اهان،خواهش میکنم...خوبین؟دیشب خوب خوابیدین؟-ممنونم،بله-چه جوابای کوتاه و سردیundefinedفکراتونو کردین؟-تا حدودی...-خب؟به چه نتیجه ای رسیدین؟-من الان نمیتونم راجع به شما نظر بدم.چون تا الان فقط یک همکلاسی بودین برام و شناختی ازتون ندارم-خب این شناخت چطور به دست میاد؟؟-فکرمیکنم یک رابطه کوتاه امتحانی -جدی؟؟؟؟؟؟undefinedوای من که الان ذوق مرگ میشم کهundefinedچشم هرچی شما بگی...-خیلی جالبهundefinedموقع صحبت میشم شما،خانم سمیعیموقع پیامک میشم،تو، ترنم،عشقمundefined-خب آخه یکم باحیامundefinedخجالت میکشم.تازه اولشه خبundefined-بله...همه اول رابطه بهترین موجود روی زمین نشون میدن خودشونوundefined-تیکه میندازی؟؟من همیشه بهترین میمونم برات...اونقدر که رابطه کوتاه امتحانیت،بشه یه رابطه ابدی عاشقانه-بله بله....کافیه یکمم زبون باز باشن،دیگه بدتر....undefined-بیخیال همه اینا،مهم اینه که به خواستم رسیدم undefinedبه رفیقام که قول دادم بهشون شیرینی بدم -واقعاً؟ undefinedدیوونهundefinedیه ساعتی باهم حرف زدیم. و قرار شد شام باهاش برم بیرون...
═✧❁undefinedیازهراundefined❁✧┄

۱۹:۱۴

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

thumbnail
#زندگی_با_آیه_ها#پویانمایی
undefined آیه روز پنجم | سوره نساء ٧۵شمارا چه شده undefined
undefinedوَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا

undefinedشما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف [ی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بسته اند] نمی جنگید؟ آن مستضعفانی که همواره می گویند: پروردگارا! ما را از این شهری که اهلش ستمکارند، بیرون ببر و از سوی خود، سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده.
#بانور #جهت_انتشار

۱۳:۱۲

thumbnail
مسلمانان باید صدای مظلومان را بشنوند و در برابر ستم ساکت نمانند. هر انسان مستضعفی حق دارد در جستجوی عدالت و حمایت باشد. دعای آن‌ها در برابر خداوند نشانه‌ای از امید به رهایی و سرپرستی است.@banovanmoghavemat313

۱۸:۱۱

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

╔❁•°undefined°•❁╗
undefinedرمان او_را ... undefinedقسمت هفتم
شب حسابی به خودش رسیده بود.البته منم کم نذاشته بودم،اونقدری که همه با چشمشون دنبالم میکردن...شب هر دومون از خودمون گفتیم.عرشیا تا میتونست زبون ریخت و منو خندوندundefinedواقعاً چهره جذابی داشت...موهای مشکی که همیشه،یه حالت خیلی شیکی بهشون میداد، و ته ریش یه چهره ی مردونه و جذاب بهش ميداد...با این حال به پای خوشگلی و جذابیت من نمیرسید...undefinedعرشیا اونقدر اون شب صحبت کرد که حتی اسم بچه هامونم مشخص کرد!!قبل خداحافظی یه جعبه کوچیک و خوشگل گذاشت جلوم.-این چیه؟؟-یه هدیه ناقابل برای باارزش ترین فرد زندگیم...undefined-یعنی برای من؟؟undefined-مگه من باارزش تر از توهم تو زندگیم دارم؟؟undefined-وای ممنونم عرشیا...-قابل شمارو نداره خانومیundefinedحالا نمیخوای بازش کنی؟؟-چراundefinedبا دیدن گردنبند برلیان ظریف و خوشگل داخل جعبه چشام برق زدundefined-وااااایییی....عرشیا...این برای منه؟؟؟چقدرررر نازه....وای ممنونم...-خواهش میکنم عزیز...قیمتش یه بوس میشهundefined-بی ادب لوسundefinedundefinedنخواستم اصلا...-شوخی کردم بابا.... undefinedیعنی تو یه بوسم نمیخوای به ما بدی؟؟؟undefined-عرشیا آقا !یادت نره که این رابطه،کوتاه مدت واسه آشناييundefined-باشه بابا...نده...فقط با این حرفات دلمو نلرزون...لطفاundefined-تقصیر خودته...undefinedکی تو دیدار اول چنین حرفی میزنه به يه خانم؟؟-بله ببخشید...undefined-خواهش میکنم حالاundefinedممنون،خیلی خوشگله...فقط داره دیرم میشه،ممکنه بابام توبیخم کنه.دیگه باید برم.-چقدر زودundefinedباشه عزیزدلم...کاش حداقل ماشین نمیاوردی،خودم میرسوندمت...-نه ممنون.زحمتت نمیدم...بابت امشب ممنونم.خداحافظundefined-من از تو ممنونم که اومدی خانومی...دوستت دارم ترنم...خداحافظ گل منundefinedاز پیش عرشیا که برگشتم حالم خوب بود،چند روزی شارژ بودم...تا اینکه رفتم سراغ دفترچم...

۱۸:۵۹

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

thumbnail
یار و یاور باش در هر کار نیک undefined
وَتَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَالتَّقوىٰ وَلا تَعاوَنوا عَلَى الإِثمِ وَالعُدوانِ undefined
undefinedو يكديگر را بر انجام كارهاى خير و پرهيزكارى يارى نماييد، و يكديگر را بر گناه و تجاوز يارى ندهيد.
آیه ۲ سوره مبارکه مائده undefined
#زندگی_با_آیه_ها #آیه_روز_ششم#رمضان_۱۴۰۳

۹:۲۱

thumbnail
undefined | مدرسه حفظ آیه ۸۲ سوره مبارکه مائده
ز روز ازل خصم دین بوده‌اند undefined
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ undefined
undefined يقيناً سرسخت‌ترين مردم را در كينه و دشمنى نسبت به مؤمنان، يهوديان و مشركان خواهى يافت.
آیه ۸۲ سوره مبارکه مائده undefined
undefined مشاهده و دانلود مدرسه حفظ این آیه از صفحه آپارات زندگی با آیه ها
#زندگی_با_آیه_ها #آیه_روز_هفتم#رمضان_۱۴۰۳ #پویانمایی#جهت_انتشار
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄

۱۳:۴۱

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

thumbnail
همکاری و نیکی، کلید پیشرفت و آرامش است. با هم باشیم، بهتر خواهیم بود.

۱۵:۱۹

thumbnail
وادی سیاست و بقا، دشمن‌شناسی، هنر رقصیدن با سایه‌هاست. شناخت رقبا، همچون خواندن کتاب سرنوشت، کلید پیروزی است. غفلت از دشمن، دعوت به شکست است؛ پس چشم بگشا و در کمینِ رقیب، تیزبین باش!

۱۵:۵۲

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

thumbnail
مدرسه حفظ آیه۱۵۲ انعاموَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى ﴿۱۵۲ انعام﴾undefined(و هنگامی که سخن گویید، عدالت ورزید هر چند درباره خویشان باشد)undefinedدر دنیای امروز، یکی از مهم‌ترین وظایف ما این است که در هر گفتگو و بیان نظرات خود، عدالت را رعایت کنیم. حتی هنگامی که سخن از خویشاوندان و نزدیکان می‌باشد، باید به حقیقت و انصاف پایبند باشیم. با کلامی عادلانه، نه تنها به خود احترام می‌گذاریم بلکه به دیگران نیز الگوی معتبری برای رفتار و قضاوت می‌شویم. بیایید در هر کلمه‌ای که بر زبان می‌آوریم، عدالت را در نظر داشته باشیم.

۹:۲۶

thumbnail
التماس دعا ب وقت افطارundefined

۱۴:۱۵

بانوان بی نشان(عصرانتظار)
╔❁•°undefined°•❁╗ undefinedرمان او_را ... undefined قسمت هفتم شب حسابی به خودش رسیده بود. البته منم کم نذاشته بودم،اونقدری که همه با چشمشون دنبالم میکردن... شب هر دومون از خودمون گفتیم. عرشیا تا میتونست زبون ریخت و منو خندوندundefined واقعاً چهره جذابی داشت... موهای مشکی که همیشه،یه حالت خیلی شیکی بهشون میداد، و ته ریش یه چهره ی مردونه و جذاب بهش ميداد... با این حال به پای خوشگلی و جذابیت من نمیرسید...undefined عرشیا اونقدر اون شب صحبت کرد که حتی اسم بچه هامونم مشخص کرد!! قبل خداحافظی یه جعبه کوچیک و خوشگل گذاشت جلوم. -این چیه؟؟ -یه هدیه ناقابل برای باارزش ترین فرد زندگیم...undefined -یعنی برای من؟؟undefined -مگه من باارزش تر از توهم تو زندگیم دارم؟؟undefined -وای ممنونم عرشیا... -قابل شمارو نداره خانومیundefined حالا نمیخوای بازش کنی؟؟ -چراundefined با دیدن گردنبند برلیان ظریف و خوشگل داخل جعبه چشام برق زدundefined -وااااایییی.... عرشیا...این برای منه؟؟؟ چقدرررر نازه.... وای ممنونم... -خواهش میکنم عزیز... قیمتش یه بوس میشهundefined -بی ادب لوسundefinedundefined نخواستم اصلا... -شوخی کردم بابا.... undefined یعنی تو یه بوسم نمیخوای به ما بدی؟؟؟undefined -عرشیا آقا !یادت نره که این رابطه،کوتاه مدت واسه آشناييundefined -باشه بابا...نده...فقط با این حرفات دلمو نلرزون... لطفاundefined -تقصیر خودته...undefined کی تو دیدار اول چنین حرفی میزنه به يه خانم؟؟ -بله ببخشید...undefined -خواهش میکنم حالاundefined ممنون،خیلی خوشگله... فقط داره دیرم میشه، ممکنه بابام توبیخم کنه. دیگه باید برم. -چقدر زودundefined باشه عزیزدلم... کاش حداقل ماشین نمیاوردی،خودم میرسوندمت... -نه ممنون. زحمتت نمیدم... بابت امشب ممنونم. خداحافظundefined -من از تو ممنونم که اومدی خانومی... دوستت دارم ترنم... خداحافظ گل منundefined از پیش عرشیا که برگشتم حالم خوب بود،چند روزی شارژ بودم... تا اینکه رفتم سراغ دفترچم...
هرکس میخاد ادامه اش بخونه کانالش تو ایتاس اینم لینکش undefinedundefinedundefinedhttps://eitaa.com/hejab_va_efaf313

۱۶:۲۱

thumbnail
سلامundefinedundefinedپنج شنبه تون زیبا و شاد undefinedundefined
undefinedundefinedآخرهفته تون زیبا undefinedundefinedامروز از خداundefinedundefined برای تک تک تونundefinedundefinedاینگونه آرزو کردم undefinedundefinedروزتون پراز خوبیundefinedundefinedلحظه هاتون پراز آرامش undefinedundefinedنگاهتون پراز مهربانی undefinedundefinedدوستی هاتون پرازصداقت undefinedundefinedرزق و روزی تون پراز برکت وundefinedundefinedزندگیتون پراز محبت باشه

‌‌‍‌‌‌‍‌**✾࿐༅undefinedundefinedundefined༅࿐✾

۵:۳۹

Default Gift Icon

پاکت هدیه

عکس پروفایل بانوان بی نشان(عصرانتظار)ب

بانوان بی نشان(عصرانتظار)

میلاد کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی (ع) مبارک undefinedundefined