#گزارش جهان بیش از آن پیچیده است که بتوان برای آن یک الگوی واحد تجویز کرد اندیشههای کلان توسعه همواره تحت سلطۀ دیدگاههای جامع و فراگیری بودهاند که هدفشان دگرگون ساختن جوامع فقیر بوده است. در برابر این دیدگاههای جامع، دگراندیشانی ساختارشکن نیز وجود داشتهاند که در میان آنان، بدون تردید آلبرت هیرشمن برجستهترین چهره بود. هیرشمن در دوران حضورش در مباحث توسعه، همواره به همعصرانش یادآوری میکرد که هر کشوری اگر توانایی اجرای برنامههای جامع را داشت، اساساً کشوری توسعهنیافته به شمار نمیرفت. باید دست به تجربه و آزمون زد و به دنبال راهحلهای منحصربهفردی بود که بتوانند ساختارهای اجتماعی ریشهداری را که مانع رشد هستند، دور زد. سیاستگذاران باید اولویتها و فرصتها را شناسایی و بر آنها تمرکز کنند؛ باید به دنبال تغییرات تدریجی و پیدرپی باشند، نه یک جهش فراگیر و ناگهانی. ایجاد رشد اقتصادی مستلزم آن است که سیاستگذار اهداف درست را نشانه گیرد، نه اینکه بخواهد همه چیز را همزمان انجام دهد. در هر مقطع زمانی، مهم آن است که فشارها و گرههای اصلی رشد در جامعه کاهش یابد. بسیاری از اقتصاددانان در زمان خود نسبت به رویکرد هیرشمن تردید داشتند، زیرا نمیتوانستند اندیشههای او را در قالب اقتصادی که آموخته بودند، بگنجانند. اما با گذشت زمان، علم اقتصاد نیز غنیتر شده است. متن کامل را از اینجا بخوانید. @development_studies