بله | کانال ادراکات | فاطمه رایگانی
عکس پروفایل ادراکات | فاطمه رایگانیا

ادراکات | فاطمه رایگانی

۵۲۰عضو
بازارسال شده از فرهیختگان آنلاین
thumbnail

۸:۳۵

بازارسال شده از فرهیختگان آنلاین
thumbnail

۸:۳۵

بازارسال شده از فرهیختگان آنلاین
undefined حجاب، قانون و عقلانیت حکمرانی دینی
undefinedسینا کلهر، پژوهشگر جامعه‌شناسی در یادداشتی برای فرهیختگان نوشت:
undefined در روزگاری که گفت‌وگوهای فکری گاه به میدان داوری‌های شتاب‌زده و برچسب‌زنی بدل می‌شود، دفاع از آزادی اندیشه خود مهم‌ترین وظیفه‌ی اندیشه است. آن‌چه در مناظره‌ی اخیر درباره‌ی نزدیکی دولت به جامعه و مسئله‌ی قانون حجاب گفته شد، نه تلاشی برای تضعیف دین، بلکه دعوتی بود به بازاندیشی در نسبت میان «حکم الهی»، «قانون سیاسی» و «عقلانیت اجتماعی». این نوشتار در پنج بند می‌کوشد نشان دهد که تعلیق یا تغییر در ابلاغ قانون حجاب نه نشانه‌ی لیبرالیسم، بلکه نشانه‌ی بلوغ در سیاست دینی است.
۱. اخلاق نقد و خطر انگ‌زنیundefined برچسب‌زدن، اگرچه در کوتاه‌مدت خصم را ساکت می‌کند، اما در عرصه‌ی اندیشه موجب جمود و عقب‌ماندگی می‌شود. هرگاه گفتمان‌ها از توان تولید معنا تهی شوند، به جای گفت‌وگو به شناسنامه‌سازی روی می‌آورند. گفتن این‌که «فلان فرد لیبرال است» یا «انحرافی می‌اندیشد»، نشانه‌ی ضعف فکری است نه قوت آن. اندیشه زمانی زنده است که میان ایده‌ها داوری کند، نه میان ایدئولوژی‌ها. هرگاه داوری‌های اعتقادی جای تحلیل‌های عقلانی را بگیرد، تفکر از نفس می‌افتد و دانش سیاسی به صحنه‌ی ایمان‌های کور بدل می‌شود. اخلاق نقد یعنی پرهیز از داوری درباره‌ی نیت و تمرکز بر معنای گفتار.
۲. از قانون تا معنا؛ بحران گفتمان‌سازی در مسئله‌ی حجابundefined در سال‌های اخیر، دفاع از حجاب بیش از آن‌که بر معنا و اقناع استوار باشد، بر قانون و اجبار تکیه کرده است. پاسخ غالب به پرسش «چرا باید حجاب رعایت شود؟» چنین است: «چون قانون کشور است.» این پاسخ هرچند از نظر حقوقی معتبر است، اما از نظر گفتمانی، نقطه‌ی شکست معناست. در این منطق، ایمان به نظم حقوقی واگذار شده و قانون، جانشین معنا شده است. این وضعیت نتیجه‌ی غفلت جریان‌های فکری از بازتولید معناست؛ جریانی که به‌جای بازسازی اقناع اجتماعی، وقت خود را صرف انگ‌زنی و باطن‌خوانی می‌کند. چنین مسیری نه تنها حجاب را تضعیف می‌کند، بلکه توان فرهنگی دین را نیز کاهش می‌دهد.
۳. عقل مصلحت‌اندیش و تطور در روش‌های حکمرانی دینیundefinedدر حکومت دینی، اجرای احکام الهی روش‌های متنوعی دارد. تاریخ پس از انقلاب اسلامی درباره‌ی حجاب گواه همین عقلانیت است. از اسفند ۱۳۵۷ تا تصویب قانون در سال ۱۳۶۲، نظام اسلامی نزدیک به پنج سال بدون اتکا به ابزار قانونی، از راه اقناع فرهنگی پیش رفت. سپس در سال ۱۳۷۵ مجازات شلاق از قانون حذف و جریمه‌ی نقدی جایگزین شد. این تغییرات، استحاله نیست، تطور است؛ انعطاف نظام برای اجرای بهتر یک حکم الهی. همان‌گونه که فقه پویا با زمانه اجتهاد می‌کند، حکمرانی دینی نیز برای تحقق همان ارزش، ابزار مؤثرتر را برمی‌گزیند. نشانه‌ی عقلانیت نظام دینی همین قدرت اصلاح است.
۴. سیاست‌گذاری اجتماعی و منطق اثربخشیundefined پیمایش‌های رسمی و مطالعات اجتماعی نشان می‌دهد که سیاست‌های الزام‌آور در حوزه‌ی حجاب نتوانسته‌اند به اهداف خود برسند. هرچه فشار بیشتر شده، بی‌تفاوتی یا واکنش اجتماعی نیز افزایش یافته است. این تجربه جهانی است: هرجا سرمایه‌ی اقناع کاهش یابد، هزینه‌ی اجبار بالا می‌رود. عقل حکمرانی حکم می‌کند که در چنین موقعیتی بازنگری صورت گیرد. تعلیق یا اصلاح قانون نه عقب‌نشینی از دین، بلکه بازاندیشی در ابزار تحقق آن است. همان‌طور که طبیب برای حفظ جان بیمار، دوز دارو را تغییر می‌دهد، نظام دینی نیز برای حفظ روح حکم، شکل اجرای آن را تعدیل می‌کند.
۵. جامعه به‌مثابه‌ی سوژه‌ی فهم و احساسundefined جامعه تنها مجموعه‌ای از مخاطبان نیست؛ صاحب فهم، احساس و حافظه است. در جامعه‌ی ایران، دوگانگی و چندصدایی در باب حجاب واقعیتی انکارناپذیر است. در چنین شرایطی، انعطاف و تأمل حکومت در ابلاغ یا تغییر قانون نشانه‌ی درک عمیق از همین واقعیت است. نظامی که به جای لجاجت، به فهم مردم گوش می‌سپارد، نه از هویت خود کاسته بلکه نسبت خود را با مردم ترمیم کرده است. این هوشمندی در حکمرانی دینی است: پیوند دادن ایمان با فهم مردم، تا قانون و ایمان در خدمت یکدیگر بمانند، نه در تعارض.
@FarhikhteganOnline

۸:۳۵

ادراکات | فاطمه رایگانی
undefined حجاب، قانون و عقلانیت حکمرانی دینی undefinedسینا کلهر، پژوهشگر جامعه‌شناسی در یادداشتی برای فرهیختگان نوشت: undefined در روزگاری که گفت‌وگوهای فکری گاه به میدان داوری‌های شتاب‌زده و برچسب‌زنی بدل می‌شود، دفاع از آزادی اندیشه خود مهم‌ترین وظیفه‌ی اندیشه است. آن‌چه در مناظره‌ی اخیر درباره‌ی نزدیکی دولت به جامعه و مسئله‌ی قانون حجاب گفته شد، نه تلاشی برای تضعیف دین، بلکه دعوتی بود به بازاندیشی در نسبت میان «حکم الهی»، «قانون سیاسی» و «عقلانیت اجتماعی». این نوشتار در پنج بند می‌کوشد نشان دهد که تعلیق یا تغییر در ابلاغ قانون حجاب نه نشانه‌ی لیبرالیسم، بلکه نشانه‌ی بلوغ در سیاست دینی است. ۱. اخلاق نقد و خطر انگ‌زنی undefined برچسب‌زدن، اگرچه در کوتاه‌مدت خصم را ساکت می‌کند، اما در عرصه‌ی اندیشه موجب جمود و عقب‌ماندگی می‌شود. هرگاه گفتمان‌ها از توان تولید معنا تهی شوند، به جای گفت‌وگو به شناسنامه‌سازی روی می‌آورند. گفتن این‌که «فلان فرد لیبرال است» یا «انحرافی می‌اندیشد»، نشانه‌ی ضعف فکری است نه قوت آن. اندیشه زمانی زنده است که میان ایده‌ها داوری کند، نه میان ایدئولوژی‌ها. هرگاه داوری‌های اعتقادی جای تحلیل‌های عقلانی را بگیرد، تفکر از نفس می‌افتد و دانش سیاسی به صحنه‌ی ایمان‌های کور بدل می‌شود. اخلاق نقد یعنی پرهیز از داوری درباره‌ی نیت و تمرکز بر معنای گفتار. ۲. از قانون تا معنا؛ بحران گفتمان‌سازی در مسئله‌ی حجاب undefined در سال‌های اخیر، دفاع از حجاب بیش از آن‌که بر معنا و اقناع استوار باشد، بر قانون و اجبار تکیه کرده است. پاسخ غالب به پرسش «چرا باید حجاب رعایت شود؟» چنین است: «چون قانون کشور است.» این پاسخ هرچند از نظر حقوقی معتبر است، اما از نظر گفتمانی، نقطه‌ی شکست معناست. در این منطق، ایمان به نظم حقوقی واگذار شده و قانون، جانشین معنا شده است. این وضعیت نتیجه‌ی غفلت جریان‌های فکری از بازتولید معناست؛ جریانی که به‌جای بازسازی اقناع اجتماعی، وقت خود را صرف انگ‌زنی و باطن‌خوانی می‌کند. چنین مسیری نه تنها حجاب را تضعیف می‌کند، بلکه توان فرهنگی دین را نیز کاهش می‌دهد. ۳. عقل مصلحت‌اندیش و تطور در روش‌های حکمرانی دینی undefinedدر حکومت دینی، اجرای احکام الهی روش‌های متنوعی دارد. تاریخ پس از انقلاب اسلامی درباره‌ی حجاب گواه همین عقلانیت است. از اسفند ۱۳۵۷ تا تصویب قانون در سال ۱۳۶۲، نظام اسلامی نزدیک به پنج سال بدون اتکا به ابزار قانونی، از راه اقناع فرهنگی پیش رفت. سپس در سال ۱۳۷۵ مجازات شلاق از قانون حذف و جریمه‌ی نقدی جایگزین شد. این تغییرات، استحاله نیست، تطور است؛ انعطاف نظام برای اجرای بهتر یک حکم الهی. همان‌گونه که فقه پویا با زمانه اجتهاد می‌کند، حکمرانی دینی نیز برای تحقق همان ارزش، ابزار مؤثرتر را برمی‌گزیند. نشانه‌ی عقلانیت نظام دینی همین قدرت اصلاح است. ۴. سیاست‌گذاری اجتماعی و منطق اثربخشی undefined پیمایش‌های رسمی و مطالعات اجتماعی نشان می‌دهد که سیاست‌های الزام‌آور در حوزه‌ی حجاب نتوانسته‌اند به اهداف خود برسند. هرچه فشار بیشتر شده، بی‌تفاوتی یا واکنش اجتماعی نیز افزایش یافته است. این تجربه جهانی است: هرجا سرمایه‌ی اقناع کاهش یابد، هزینه‌ی اجبار بالا می‌رود. عقل حکمرانی حکم می‌کند که در چنین موقعیتی بازنگری صورت گیرد. تعلیق یا اصلاح قانون نه عقب‌نشینی از دین، بلکه بازاندیشی در ابزار تحقق آن است. همان‌طور که طبیب برای حفظ جان بیمار، دوز دارو را تغییر می‌دهد، نظام دینی نیز برای حفظ روح حکم، شکل اجرای آن را تعدیل می‌کند. ۵. جامعه به‌مثابه‌ی سوژه‌ی فهم و احساس undefined جامعه تنها مجموعه‌ای از مخاطبان نیست؛ صاحب فهم، احساس و حافظه است. در جامعه‌ی ایران، دوگانگی و چندصدایی در باب حجاب واقعیتی انکارناپذیر است. در چنین شرایطی، انعطاف و تأمل حکومت در ابلاغ یا تغییر قانون نشانه‌ی درک عمیق از همین واقعیت است. نظامی که به جای لجاجت، به فهم مردم گوش می‌سپارد، نه از هویت خود کاسته بلکه نسبت خود را با مردم ترمیم کرده است. این هوشمندی در حکمرانی دینی است: پیوند دادن ایمان با فهم مردم، تا قانون و ایمان در خدمت یکدیگر بمانند، نه در تعارض. @FarhikhteganOnline
آنچه امروز گفت‌‌وگو درباره حجاب را سخت می‌کند مشکلی است که بند اول این یادداشت به‌خوبی اشاره کرده است. گویا در ذهن موافقان برخورد قهری قانونی با پدیده بی‌حجابی این پیش‌فرض نشسته که هرکس این‌گونه برخورد را نفی کند مشکلی با بی‌حجابی ندارد یا حتی فراتر از این از عادی‌شدنش ذوق هم می‌کند! حال آنکه در این میان افرادی هستند که قلبشان از دیدن این همه تغییر در پوشش به درد می‌آید اما نسخه‌های این چنین را هم بی‌اثر می‌دانند. پاسخ به این‌ها چیست؟ تو اگر پیشنهاد بهتری داری بگو! بدیهی‌است که فقدان ایده جایگزین ایده قبلی را مؤثر نمی‌کند! پس اجازه بدهید کسی ایده بهتری نداشته باشد اما هم‌چنان دلالیل مخالفتش با ایده فعلی را هم بگوید و در عین حال مسلمان دلسوز باشد! مثل ناظری که به شما می‌گوید من ماشین بهتری برایت ندارم اما این که انتخاب کرده‌ای هم ترمز درست و حسابی ندارد. بین نرفتن و مردن بگذار من موافق اولی باشم!
@edraakaat

۸:۳۷

بازارسال شده از رسانه تصویری آن
thumbnail
اعتراضات به تصویر موهن روزنامه هم‌میهن
فاطمه رایگانی، استاد دانشگاه در گفت‌وگو با رسانه تصویری «آن»:
undefinedانتشار تصویر زنی با چادر در کنار اخبار مربوط به جرائم غیراخلاقی، اقدامی نادرست است. شما کاربر عادی شبکه‌های اجتماعی نیستید، بلکه یک تیم حرفه‌ای رسانه‌ای هستید که باید از تأثیر هر تصویر بر ذهن مخاطب آگاه باشید.
#تیتر_اول
@ONnewsmedia

۱۹:۴۰

thumbnail
‏هزار مرتبه از ریشه، ریشه‌کن شده‌ام‏اگر که خم نشدم چون تو استخوان منی…
‏⁧ #صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدلله
@edraakaat

۱۶:۲۶

thumbnail
دربارهٔ اهمیت مراسم فاطمیه همین بس که فرمود:
«انقلاب شیعه از زهرا سلام‌ الله علیها شروع شد. اول انقلابی شیعه، فاطمهٔ زهرا، دختر پیامبر است.»
سید علی خامنه‌ای، ۱۳۵۱/۱۱/۲۵
‏@edraakaat

۲۰:۱۷

thumbnail
گاهی باید یک نفر بیاید، از همهٔ قصه‌ها و حرف‌هایی که تاکنون شنیده‌ایم آشنایی‌زدایی کند؛ مثلاً از آن تشییع شبانه در کوچه‌پس‌کوچه‌های بنی‌ هاشم. مشهورش این است که دختر پیامبر نمی‌خواست جسمش از میان نامحرمان بگذرد. عمیق‌تر اما این است که آن تشییع آخرین قدم یک «مقاومت عظیم بود… مبارزه‌ای ممتد با چند نوع و چند جلوه؛ با جسم و سخن و در آخر با دفن شدن. این نوع دفن شدن غوغاست. عجیب است. رمزی است. این زن جانش را فدا کرده بود که نگذارد حکومت به دست نااهلان بیفتد». حالا این‌گونه دفن شدن را خواست تا به همه بگوید «این‌ها که راس کار هستند نا‌اهلند». نااهلان را چه به گرفتن زیر تابوت پارهٔ جان رسول خدا؟ کتاب «حقیقت عظیم» پر از این آشنایی‌زدایی‌ها از حیات پرمعنای حضرت زهراست. بهترین کتاب برای این شب‌ها…
@edraakaat

۱۹:۳۲

بازارسال شده از هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف
thumbnail
undefined #گزارش_تصویری مراسم عزاداری #فاطمیه‌دوم_۱۴۰۴
undefined شب سومundefined ۳۰ آبان ماه
undefined با پیش‌منبر دکتر #رایگانی، سخنرانی حجت‌الاسلام #مفیدی و با نوای کربلایی امین #حسن‌زاده و کربلایی یزدان #محرابیان
🟢 گزارش تصویری کامل مراسم در کانال آرشیو مراسمات (@AzzahraaMedia)
undefined هیأت الزهرا(س) را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید.

۱۹:۲۱

بازارسال شده از آرشیو مراسمات هیأت الزهرا (س)

s_14040830_1_Rayegani_Pishmenbar.mp3

۱۹:۴۴-۱۹.۶۹ مگابایت
undefined #گزارش_صوتی مراسم عزاداری #فاطمیه‌دوم_۱۴۰۴
undefined شب سومundefined ۳۰ آبان ۱۴۰۴
undefined دکتر #رایگانی
undefined پیش‌منبر
undefined هیأت الزهرا(س) را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید.

۱۹:۲۱

thumbnail
#پادکست | #نشست
undefined کشور سودان و دومینوی پروژه لیدری زنان
undefined دکتر فاطمه رایگانی
undefined فکرت | گفت‌وگویی برای ساخت فردا
@edraakaat

۱۱:۵۰

سودان.mp3

۳۰:۲۴-۲۰.۸۹ مگابایت
سودان و دومینوی پروژه لیدری زنان | فاطمه رایگانی
عناوین ارائه
- انقلاب‌های حاضر منطقه- انقلاب‌ها یا جرقه‌های زنانه؟- زنان و جنبش‌های بی رهبر- تفاوت آبان ۱۳۹۸ و پائیز ۱۴۰۱- ساخت نیروی معترض خیابانی- نواقص قوانین زنانه
undefined فکرت | گفت‌وگویی برای ساخت فردا
@edraakaat

۱۱:۵۴

thumbnail
انقلابی بودن در زمانۀ پس از انقلاب با زمانۀ قبل از انقلاب فرق دارد. نیروی انقلابی درون نظام باید بلد باشد مرز بین محافظه‌کاری و ساختارشکنی بی‌قاعده را پیدا کند. نه ساختارشکنی بی‌قاعده و از بیخ‌زدن همه چیز کمکی به جامعه می‌کند نه دفاع تمام‌قد از همه چیز و انکار اشکالات موجود. ایران امروز نیرویی میانه‌ای می‌خواهد که ضمن حفظ منافع ملی‌اش و دفاع از ارزش‌های اصلی‌اش، صدای کسانی که فقدان و مانع دارند اما نادیده‌اند باشد. این اگر نبود رقیب به فریب علمِ مطالبه‌گری به دست می‌گیرد و نیروی سیاسی شما را به تاراج می‌برد.
@edraakaat

۱۰:۰۹

thumbnail
undefined شورش‌های بی‌رهبر..!فاطمه رایگانی
undefined اتفاقات سودان و جریان مهسا امینی شباهت‌های زیادی در نمادها دارند چرا که هر دو از جنس شورش‌های بی‌رهبر هستند که به نام زنان تمام می‌شوند.
undefined نسخه کامل ویدیو
undefined فکرت | گفت‌وگویی برای ساخت فردا
@edraakaat

۸:۰۵

thumbnail
undefined اقتصاد، خیابان و مردمفاطمه رایگانی
undefined در تمام اعتراضات اخیر، خیابان رکن مهمی بود که در آن، مردم خود را به عنوان دیگری در مقابل دولت رسمی معرفی می‌کنند و نقش وضعیت اقتصادی در این میان، بسیار پررنگ است.
undefined نسخه کامل ویدیو
undefined فکرت | گفت‌وگویی برای ساخت فردا
@edraakaat

۷:۰۷

thumbnail
شاید بی‌راه نباشد که بگوییم آگامبن فیلسوف زندگی است. او این مفهوم‌ را در نسبت با مقاومت صورت‌بندی می‌کند. از نظر آگامبن تاریخ اندیشهٔ غرب گرفتار دوشاخگی مفهوم زندگی است. او ریشهٔ این مسئله را در تفکیک یونانی میان zeo (صرف زنده‌بودن) و bios (راه و رسم زندگی) ردیابی می‌کند.یک زندگی یک راه است یا به بیان بهتر زندگی قدرتِ بودن در یک راه و ادامه‌دادن به این راه است. اما اگر یک راهِ خاص از بودن، وجود آدمی را ضعیف کند آن‌گاه زندگی به تغییردادن راه خود و کنشگری براساس طبیعت خود است. اما زندگی از شکلش جداشدنی نیست.در شرایطی که قدرت‌های موجود تلاش می‌کنند تا وجه آدمی را قالب کنند یا به سادگی آن را متلاشی کنند، «زیستن» همان «ایستادگی» یا حتی جان به در بردن از این قدرت‌هاست که می‌تواند از شکل زندگیِ یک نفر قدرتی در خودش خلق کند.آگامبن اینجا سراغ اخلاق اسپینوزا می‌رود. به‌زعم او اخلاق اسپینوزا یک استراتژی بسیار کارامد برای مقاومت دربرابر قدرت‌های خارجی و برای تقویت خود طرح می‌کند.
#مقاومت_و_زندگی
@edraakaat

۱۱:۵۷

بازارسال شده از اشارات
thumbnail
undefined دهه انقلاب‌های گمشده
#فاطمه_رایگانی
«اگر بسوزیم: دههٔ اعتراضات توده‌ای و انقلاب‌های گم‌شده» کتابی است که وینسنت بوینز، روزنامه‌نگار آمریکایی، بنا بر شواهد میدانی‌اش، دربارهٔ اعتراضات داخلی در ده کشور، بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ نوشته است. پرسش او در این کتاب این است که چرا هیچ‌کدام از این جنبش‌ها، به‌رغم انفجار اولیه، در نهایت به انقلاب تبدیل نشد و در بیشتر کشورها وضعی به مراتب بدتر از قبل را رقم زد. او ‌می‌گوید همهٔ این جنبش‌ها (از تونس و مصر تا هنگ‌کونگ و برزیل) در ابتدا اعتراضات خیابانی بودند که نیروی اجتماعی چشمگیری در میدان داشتند، همه در پی مشکلات متعدد و البته متفاوت در هرکشور شکل گرفتند، اغلب توانستند دولت‌ها را وادار به استعفا یا عقب‌نشینی کنند، اما درنهایت هیچ‌کدام تفاوت پایدار و سازنده‌ای متناسب با مطالباتشان ایجاد نکردند و برخلاف ادعای اولیه به انقلاب نرسیدند.بوینز پس از بررسی یک به یک این جنبش‌ها و توضیح ریشه‌ها، فرایند و‌ نتیجهٔ هرکدام، به این سوال این‌گونه پاسخ می‌دهد: این جنبش‌ها دو شباهت بسیار مهم داشتند که موجب شد با وجود تفاوت‌های تاریخی و اجتماعی بسیار، بر هم سرایت کنند: ۱.ساختار افقی و بدون رهبر و نقشه راه مشخص. ۲.هماهنگی در شبکه‌های اجتماعی که هم سازماندهی در داخل ايجاد کرد و هم با درمیان گذاشتن وقایع با دیگر کشور‌ها آن‌ها را نیز به این‌گونه اعتراض دعوت کرد! البته از نظر کنشگران این جنبش‌ها نداشتن رهبر و طرح سیاسیِ جایگزین نه‌تنها نقیصه محسوب نمی‌شد بلکه با صورت‌بندی‌هایی چون «افقی‌گرایی» دموکراتیک و «سیاست استقبالی» و … آن را تئوریزه و تجویز هم می‌کردند.
اما در واقع این جنبش‌ها، در فقدان طرح سیاسی و رهبری پیش‌برنده، در موفق ترین حالت فقط می‌توانند تا براندازی پیش بروند و پس از پیمودن گام اول کسی نیست که تصمیم بعدی را بگیرد!
در چنین شرایطی چه می‌شود؟ کنشگران اولیه در نبود ایده‌های ایجابی کنار می‌روند و کسی که سلاح و زور در دست داشته باشد خلاء سیاست را پر می‌کند و سرمايه اجتماعي به ميدان آمده را به نفع خود مصادره می‌کند. کشورها پس از پشت از سر گذاشتن این تجربه اغلب یا به دست نیروهای نظامی می‌افتند یا با دخالت شديد کشورهای رقيب مواجه می‌شوند.
البته که آن سوی این سخن، انکار واقعیت‌های منجر شده به این جنبش‌ها نیست. هیچکدام از این اعتراضات بر سر پوچ شکل نگرفت. برعکس اغلب درد واقعی پشت سر خودش داشت. مثل خودسوزی بوعزیزی، کارگر تونسی که فریادی از سر بی‌عدالتی و فقر ناشی از آن بود و توانست افرادی را که این بی‌عدالتی و فقر را حس می‌کردند هم‌دل و همراه کند و اراده سیاسی آن‌ها را به میدان بیاورد. اما کسی نبود این اراده سیاسی را در سطح بالاتر نمایندگی کند. فقدان نماینده در نهایت فقدان مسوولیت را رقم می زند و هیچ‌کس پاسخگوی آنچه که در ادامه رخ می‌دهد نیست. اغلب دمندگان در خشم شکل‌گرفته در خیابان‌ها پس از واقعه غیب می‌شوند و بدون این که مسوولیتی متوجه آن‌ها باشد میدان را به «استبداد بی‌ساختاری» واگذار می‌کنند. چنانچه سودان نیز تجربه‌ای مشابه همين روند را از سر گذراند و امروز نتيجه جنبشش پیش روی دنیاست.
حال تصور کنید عده‌ای در این میان بدون بازخوانی این فرایند و بدون در نظر گرفتن نتیجه، چند آیکون مشابه را از جغرافيا و تاريخ یک کشور جدا کنند و با شباهت‌سازی‌های نمادین آن را به جغرافيا و تاريخ دیگری عرضه‌کنند. نتیجه می‌شود دومینوی اعتراضات بی‌سر توده‌ای و درنهایت کشورهایی که از نظم پیشین خود را از دست داده‌اند و در وضع بی‌صورتی هرچه دارند را به قدرتی به مراتب ناسازگارتر با مطالبات خود تحویل می‌دهند. همین خطر، بازخوانی تجربهٔ این کشورها را برای هر کسی که به تحولات سیاسی می‌اندیشد ضروری می‌کند.
#جنبش‌های_اجتماعی#توده#سیاست‌_گذاری
undefined @esharat_57

۱۴:۳۷

اگر بسوزیم.pdf

۸.۸ مگابایت

این متن کتابی است که در یادداشت بالا به آن اشاره کردم. کتاب را قبلا خانم کریمخان به‌صورت غیررسمی ترجمه کرده و نسخه الکترونیکی‌اش را منتشر کرده است. اطلاعات ارزشمندی دارد که دیدنش خالی از لطف نیست.
@edraakaat

۱۴:۵۴

thumbnail
«مسأله #معیشت قطعاً در اولویت اول است. معیشت که نبود، دین هم نیست؛ اخلاق هم نیست؛ حفظ عصمت و #عفت هم نیست؛ امید هم نیست.»رهبر انقلاب ۱۳۷۹/۰۳/۲۹
- منتشرشده توسط اکانت خط رهبری/خبرگزاری فارس
@edraakaat

۷:۰۸

thumbnail
من قبلا از خدا شنیده بودم که «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُم»، یعنی از همهٔ شما محترم‌تر پیش خدا آن‌کسی است که از او پروا داشته باشد؛ و امروز از پیغمبرش شنیدم که «خَيرُكُم خَيرُكُم لنسائه» یعنی بهترین شما کسی‌ است که برای بانویش بهترین باشد. تازه ادامه هم داده که: «ما أَكرَمَ النِّساءَ إلاّ كَريمٌ و َلا أَهانَهُنَّ إلاّ لَئيمٌ». یعنی زنان را گرامى نمى دارد، مگر انسان بزرگوار و به آنان اهانت نمى كند مگر شخص پَست و بى مقدار.انگار می‌خواهد بگوید یکی از آن‌ نشانه‌های تقوا و پروای از خدا که گفتم حسن تعاملی‌ است که با زن‌هایتان می‌کنید. چرا انقدر مهم است؟ چون این قرار است از متمایزات شما با غیرمسلمین باشد. از نشانه‌های عبد‌نبودن آن‌ها و از نشانه‌های مدنی نبودنشان این است که کرامت زن‌هایشان را حفظ نمی‌کنند. خدا بر سر شما منت گذاشته، برایتان پیغمبر فرستاده، شما را اهل مدینه قرار داده؛ حالا بیاید حقش را ادا کنید. حقش چیست؟ یکی همین که وضع زنان جامعهٔ شما با غیر شما فرق داشته باشد. بشود ثمره دینداریتان را اینجا دید!
چقدر دیده‌اید آدم‌ها تقوای خودشان را اینگونه بسنجند؟
@edraakaat

۲۱:۲۸