- بزرگ میشی، یادت میره.- مرد که گریه نمیکنه.- دختر از این کارها نمیکنه، زشته تو دختری!
این جملات با اینکه ظاهر سادهای دارن اما میتونن آثار مخرب و دائمی بر کودک بذارن! چون به کودک این پیام رو میرسونن که:
احساسات تو برای من مهم نیست و اهمیتی نداره
️
من (به عنوان والد) قادر به پذیرش و درک احساسات تو نیستم
️
تو باید احساساتت رو سرکوب کنی
️
من والد امنی نیستم و تو نمیتونی بهم اعتماد کنی
️
به احساساتت اعتماد نکن (که این منجر به پایین اومدن اعتماد کودک به زنگ خطر درونیش میشه)
️
پس لطفا کمتر از این الفاظ در گفتگوهامون استفاده کنیم
️
قبوله؟
#فرزندپروری#والدگری_آگاهانه
این جملات با اینکه ظاهر سادهای دارن اما میتونن آثار مخرب و دائمی بر کودک بذارن! چون به کودک این پیام رو میرسونن که:
احساسات تو برای من مهم نیست و اهمیتی نداره
من (به عنوان والد) قادر به پذیرش و درک احساسات تو نیستم
تو باید احساساتت رو سرکوب کنی
من والد امنی نیستم و تو نمیتونی بهم اعتماد کنی
به احساساتت اعتماد نکن (که این منجر به پایین اومدن اعتماد کودک به زنگ خطر درونیش میشه)
پس لطفا کمتر از این الفاظ در گفتگوهامون استفاده کنیم
قبوله؟
#فرزندپروری#والدگری_آگاهانه
۲۱:۲۱
یه لقمه کتاب امروز🫶
کدوم مورد رو تجربه کردی تا حالا؟🥺
کدوم مورد رو تجربه کردی تا حالا؟🥺
۸:۲۳
سحر: بابا کارنامم رو ببین! معدلم ۱۹/۵ شده
پدر: آهان چه خوب، اوا چرا نمره علوم رو ۱۹ شدی! کاش این رو هم ۲۰ میشدی دیگه
سحر: بابا ببین کارنامم رو
پدر: آهان آفرین دخترِ خوب بابا! تو همیشه باید بهترین باشی! راستی توی کلاستون بازم کسی ۲۰ شده؟ یا فقط دختر من ۲۰ شده؟
سحر: بابا من فقط توی کلاسمون ۲۰ شدم! نفر اول کلاس هم شدما!
پدر: به به آفرین به شما! چقدر خوب که شما اولی! توی مدرسه چی؟ کسی بالاتر از تو هست؟
۱۴:۴۵
کمالگرایی والدین.m4a
۰۴:۳۵-۴.۳۲ مگابایت
کاملگرایی یا پیشرفتگرایی؟
۱۴:۴۷
۱۴:۵۰
موافقی در روزهای آینده راجع به اینکه چجوری میتونیم کمالگراییمون رو در والدگری و فرزندپروری کاهش بدیم، صحبت کنیم؟
اگه موافقی تیک پایین رو بزن
اگه موافقی تیک پایین رو بزن
۱۵:۰۵
عیدتون مبارک رفقا 
️
۸:۵۳
نمیدونم شما هم شبِ تولدتون همین حس رو دارین یا نه!اما من چندسالی میشه که شبِ تولدم به خیلی چیزا فکر میکنم...به اینکه در سالی که از عمرم گذشت، چقدر خندیدم؟ چقدر رنجیدم؟ چقدر زندگی کردم؟ چقدر تونستم آدما رو خوشحال کنم یا درکشون کنم؟ و هزارتا سوال این مدلی دیگه...اما مهمترین چیزی که در قلب و فکرم پررنگه، حضور آدمای امنِ زندگیمه! آدمایی که آغوششون همیشه برای شنیدن و درکِ رنجهام باز بوده🥺 آدمایی که هرلحظه بهم یادآور شدن، زندگی همچنان ارزش زیستن و لبخند زدن داره🫂
از اونجایی که چندتا از اون آدما در این کانال هم هستن، خواستم از همینجا بگم قدردان بودنتون هستم و ممنونم که با حضورتون، قلبم رو برای ادامه زندگی زنده نگه میدارید
به وقتِ ۲۶ دی ماه
️
از اونجایی که چندتا از اون آدما در این کانال هم هستن، خواستم از همینجا بگم قدردان بودنتون هستم و ممنونم که با حضورتون، قلبم رو برای ادامه زندگی زنده نگه میدارید
به وقتِ ۲۶ دی ماه
۱۸:۴۱
چندباری بود که کادر مدرسه، درباره پسرک بهم میگفتند و میخواستند که با او مشاوره داشته باشم.از آنجایی که میدانستم پسرک نفوذ زیادی دارد و روی بچههای دیگر تاثیر میگذارد، تصمیم گرفتم مشاوره را از جایی شروع کنم که برای پسرک خوشایند است.روز اول که او را در راهروی مدرسه دیدم، دعوتش کردم به اتاق مشاوره و در کمال ناباوری او سریعا پذیرفت و گفت: همین الان بریم اتاقتون.وقتی وارد اتاق مشاوره شدیم، دقایقی با او درباره مسائل مختلف حرف زدم و بازی کردیم. میدانستم که پسرک علاقهمند به رهبری کردن است پس تصمیم گرفتم او را همیار مشاور کنم تا به من گزارشهای هفتگی دهد.ارتباط مثبت پسرک با من زودتر از آنچه که فکر میکردم شکل گرفت.پسرک وقتی در جشن انار من را دید، از دور لبخندی زد و سلامی گفت!وقتی گوشهای نشسته بودم و اجرای بچهها را تماشا میکردم، به بهانه پرسیدن سوالی نزدیکم شد اما انگار جایزههایی که در دستش بود، برایش افتخارآمیز بود! و دنبال فرصتی بود که من را متوجه آنها کند! با چشمانی پراز ذوق از او پرسیدم جایزه گرفتی؟ سریع جواب داد: بله سرود خوندم و جایزه گرفتم
هفته دیگر مجددا من را وقتی که با معلم در راهروی مدرسه صحبت میکردیم دید، جلو آمد و گفت: خانم بعد از کلاس بیایم پیشِ شما؟ من که در قلبم قند آب میشد(چون این به معنای ارتباطگیری پسرک بود) بدون تعلل، گفتم: آره آره حتما بیا منتظرتم
زنگ آخر شد و پسرک آمد.وسط کارگاه از همکارم پرسیده بود: پس نشان الماس کجاس؟ همکارم که متعجب شده بود، از من درباره نشان الماس پرسید و من برای او توضیح دادم؛ اینجا بود که انگار پسرک به هدفش رسیده بود و به شکل غیرمستقیم به بچههای دیگر فهمانده بود که من نشان الماس دارم و همیار مشاور هستم
( نشان الماس راز بین من و پسرک هست که نشاندهنده همیار مشاور بودنِ پسرک هست).وقتی زنگ خانه خورد و وقت رفتن بود، سریع گفت: من که نمیرم! من هستم همینجا پیش شما
به او گفتم: اما اگه دیر بری، ممکنه مامانت نگرانت بشه!میگفت: نه خانم کسی نگرانم نمیشه! مامانم اصلا نگرانم نمیشه. من میمونم پیش شما.
نمیدانم! شاید هم واقعا کسی منتظر او نبود :(
خلاصه که بعد از دقایقی حرف زدن و بازی کردن بالاخره راضی شد که برود!قبل رفتن به او گفتم: دوست داری که بیای اینجا پیشم؟ احساست چیه وقتی میای اینجا؟گفت: احساس خوبی دارم و دوست دارم بیام پیشتون چون وقتی میام اینجا با شما کارهای خوبی انجام میدیم.
پ.ن: قصه پسرک را گفتم که بگم:کلیدِ ارتباط با بچههایی که قلدری میکنن یا دنبال جلب توجه هستن اینه که بهشون توجه کنید، باهاشون وقت بگذرونید و بهشون مسئولیتهای واقعی برای دیده شدن بدید.من عمیقا معتقدم که توجه معجزه میکنه!آدما در هر سن و موقعیتی که باشن، نیازمند نوازش و توجه هستن!نیازمند ضربههای مثبت هستن!من برای پسرک کار عجیب و غریبی نکرده بودم! فقط دیده بودمش! چیزی که شاید از خانوادش دریافت نمیکنه :)
#یادداشت_های_من#قصه_مراجع_های_من
هفته دیگر مجددا من را وقتی که با معلم در راهروی مدرسه صحبت میکردیم دید، جلو آمد و گفت: خانم بعد از کلاس بیایم پیشِ شما؟ من که در قلبم قند آب میشد(چون این به معنای ارتباطگیری پسرک بود) بدون تعلل، گفتم: آره آره حتما بیا منتظرتم
زنگ آخر شد و پسرک آمد.وسط کارگاه از همکارم پرسیده بود: پس نشان الماس کجاس؟ همکارم که متعجب شده بود، از من درباره نشان الماس پرسید و من برای او توضیح دادم؛ اینجا بود که انگار پسرک به هدفش رسیده بود و به شکل غیرمستقیم به بچههای دیگر فهمانده بود که من نشان الماس دارم و همیار مشاور هستم
نمیدانم! شاید هم واقعا کسی منتظر او نبود :(
خلاصه که بعد از دقایقی حرف زدن و بازی کردن بالاخره راضی شد که برود!قبل رفتن به او گفتم: دوست داری که بیای اینجا پیشم؟ احساست چیه وقتی میای اینجا؟گفت: احساس خوبی دارم و دوست دارم بیام پیشتون چون وقتی میام اینجا با شما کارهای خوبی انجام میدیم.
پ.ن: قصه پسرک را گفتم که بگم:کلیدِ ارتباط با بچههایی که قلدری میکنن یا دنبال جلب توجه هستن اینه که بهشون توجه کنید، باهاشون وقت بگذرونید و بهشون مسئولیتهای واقعی برای دیده شدن بدید.من عمیقا معتقدم که توجه معجزه میکنه!آدما در هر سن و موقعیتی که باشن، نیازمند نوازش و توجه هستن!نیازمند ضربههای مثبت هستن!من برای پسرک کار عجیب و غریبی نکرده بودم! فقط دیده بودمش! چیزی که شاید از خانوادش دریافت نمیکنه :)
#یادداشت_های_من#قصه_مراجع_های_من
۹:۴۷
#تلنگر_امروز🌱
۹:۳۶
وقتی کودک شما از چیزی میترسه، گفتن جملاتی مثل: ● نترس بابا! اینکه ترس نداره!●پسر/دختر من شجاعه! از هیچی نمیترسه!●اَه چقدر ترسویی! خستم کردی دیگه!
ممکن هست به او احساس بیاهمیتی یا عدم درک بده و حتی ترسش را تشدید کنه. در عوض، میتونید از جملات جایگزین استفاده کنین که به کودک احساس امنیت و حمایت بده و به او کمک کنه که با ترس خود کنار بیاد.
در ادامه، چند جمله مفید و موثر را به شما پیشنهاد میدهم:
۱. میدونم که الان احساس ترس میکنی، و این کاملاً طبیعیه.
️چرا این جمله مفیده؟: این جمله به کودک نشون میده که احساساتش را درک میکنی و او را قضاوت نمیکنی.
مثال: اگر کودکت از تاریکی میترسه،بهش بگو: میدونم که تاریکی میتونه ترسناک باشه، و این احساس کاملاً طبیعیه.
۲. من اینجام و کنارت هستم. با هم از پسش برمیآییم.
️چرا این جمله مفیده؟: این جمله به کودک اطمینان میده که تنها نیست و شما از او حمایت میکنید.
مثال: اگر کودک از صدای رعد و برق میترسه، بهش بگو: من اینجام و کنارت هستم. میتونیم با هم به صدا گوش بدیم و ببینیم چقدر طول میکشه.
۳.میتونی به من بگی چه چیزی تو رو میترسونه؟ دوست دارم بدونم.
️چرا این جمله مفیده؟: این جمله کودک را تشویق میکنه که درباره ترس خود صحبت کنه و احساساتش را بیان کنه.
مثال: اگر کودک از فردی میترسد، بهش بگو: میتونی به من بگی چه چیزی در مورد او (شخص مدنظر) تو رو میترسونه؟ دوست دارم بدونم تا بتونم کمکت کنم.
۴.ترسیدن اشکالی نداره، همه آدما بعضی وقتها میترسن. مهم اینه که یاد بگیریم چطور باهاش کنار بیاییم.
️چرا این جمله مفیده؟: این جمله به کودک میفهماند که ترسیدن طبیعی است و او میتواند راههایی برای مدیریت آن یاد بگیره.
مثال: اگر کودک از صدای رعدوبرق میترسه، بهش بگو: ترسیدن از صدای رعد و برق کاملاً طبیعیه. منم وقتی بچه بودم همینطور بودم. میتونیم با هم تمرین کنیم تا احساس بهتری داشته باشی.
۵.بیا با هم فکر کنیم چه کار میتونیم بکنیم تا احساس بهتری داشته باشی.
️این جمله چرا مفیده؟: این جمله کودک را تشویق میکنه تا فعالانه در حل مشکل مشارکت کنه و احساس کنترل بیشتری داشته باشه؟
مثال: اگر کودک از خوابیدن در اتاق خود میترسه، بهش بگو: بیا با هم فکر کنیم چه کار میتونیم بکنیم تا اتاقت جای امنتری به نظر بیاد. شاید یه چراغ خواب کوچیک کمک کنه؟
راستی یادت نره
مهمترین نکته اینه که با صبر و همدلی به حرفهای کودکت گوش بدی و او را همراهی کنی

اگه دوست داری از این محتواها بیشتر داشته باشیم، روی قلب پایین بزن

#فرزندپروری#والدگری_آگاهانه
ممکن هست به او احساس بیاهمیتی یا عدم درک بده و حتی ترسش را تشدید کنه. در عوض، میتونید از جملات جایگزین استفاده کنین که به کودک احساس امنیت و حمایت بده و به او کمک کنه که با ترس خود کنار بیاد.
در ادامه، چند جمله مفید و موثر را به شما پیشنهاد میدهم:
۱. میدونم که الان احساس ترس میکنی، و این کاملاً طبیعیه.
۲. من اینجام و کنارت هستم. با هم از پسش برمیآییم.
۳.میتونی به من بگی چه چیزی تو رو میترسونه؟ دوست دارم بدونم.
۴.ترسیدن اشکالی نداره، همه آدما بعضی وقتها میترسن. مهم اینه که یاد بگیریم چطور باهاش کنار بیاییم.
۵.بیا با هم فکر کنیم چه کار میتونیم بکنیم تا احساس بهتری داشته باشی.
راستی یادت نره
اگه دوست داری از این محتواها بیشتر داشته باشیم، روی قلب پایین بزن
#فرزندپروری#والدگری_آگاهانه
۱۴:۲۷
سلام و درود به همه دوستان عزیز
از اونجایی که قصد دارم محتوای کانال را متناسب با نیازهای شما همراهان عزیز تنظیم کنم، لازمه که بدونم فرزندتون در چه رده سنی قرار داره. این اطلاعات به من کمک میکنه که محتواهایی متناسب با سن کودکان شما در کانال قرار بدم
لطفاً سن فرزندتون را در بخش "دیدگاه" که در پایین همین پست قرار داره
(البته اگر اپلیکیشن بله را بهروزرسانی کرده باشید، این گزینه برای شما فعاله)، برای من بنویسید
️
از همراهی و همکاری شما پیشاپیش سپاسگزارم
از اونجایی که قصد دارم محتوای کانال را متناسب با نیازهای شما همراهان عزیز تنظیم کنم، لازمه که بدونم فرزندتون در چه رده سنی قرار داره. این اطلاعات به من کمک میکنه که محتواهایی متناسب با سن کودکان شما در کانال قرار بدم
لطفاً سن فرزندتون را در بخش "دیدگاه" که در پایین همین پست قرار داره
از همراهی و همکاری شما پیشاپیش سپاسگزارم
۱۶:۴۹
سلام رفقا شبتون بخیر
یه تشکر ویژه دارم از مامانهای عزیزی که سنِ فرزندشون رو برام در پست قبلی نوشتن
ممنونم که همراه هستید و دغدغه آگاهی دارید
راستی امروز در جشنواره اسباببازی این کتابها رو دیدم و خیلی پسندیدم
حالا چرا؟ یادتونه در مورد اضطراب جدایی براتون گفته بودم؟یکی از بازیهایی که خیلی به کاهش اضطراب جدایی کمک میکنه، بازی "دالی موشه" هست
این کتابها هم در واقع به این صورت که در تصویر
مشاهده میکنید، این بازی رو با کودک انجام میدن.
پس اگه سن فرزندتون زیر ۲ سال هست، این کتابها حتما پیشنهاد میشه
#معرفی_کتاب_کودک#کودکان_زیر_دوسال
راستی امروز در جشنواره اسباببازی این کتابها رو دیدم و خیلی پسندیدم
پس اگه سن فرزندتون زیر ۲ سال هست، این کتابها حتما پیشنهاد میشه
#معرفی_کتاب_کودک#کودکان_زیر_دوسال
۱۷:۳۱
فاطمه موری | مشاوره خانواده
اضطراب جدایی یعنی چی؟
در چه بازه سنی اتفاق میفته؟
️
در این فایلهای صوتی، درباره اضطراب جدایی براتون گفته بودم
️
۱۷:۳۲
این پست مخصوص باباهاست
️ پس برای هر بابایی که میشناسی، بفرست
والدگری یکی از زیباترین و در عین حال چالشبرانگیزترین تجربههای زندگی هست
و شما در آستانهی یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین نقشهای زندگی خود قرار دارید یعنی پدر بودن!
پدر بودن فقط به معنای تأمین مالی خانواده نیست، بلکه به معنای حضور فیزیکی و عاطفی شما در زندگی فرزندتان است
حضور فیزیکی شما از همان ماههای اولیه مهم است! و باعث آرامش فرزندتان میشود و بذر امید را در دلش میکارد و به او القاء میکند که "دنیا جای امنیست"🥺
کودکانی که پدرانشان در زندگی آنها حضور فعالی دارند، از نظر عاطفی پایدارتر، از نظر اجتماعی موفقتر و از نظر تحصیلی عملکرد بهتری دارند. بنابراین لطفا لطفا نقش خودتان را دست کم نگیرید!بدانید و آگاه باشید که فرزندتان تعامل با دیگران و دنیای بیرون را از طریق شما کشف میکند.شما به عنوان نمایندهی دنیای بیرون، به فرزندتان کمک میکنید تا با قوانین، روابط اجتماعی آشنا شود. این نقش شماست که به فرزند یاد میدهید که چگونه در جامعه رفتار کند و با دیگران ارتباط برقرار کند.فرزندان، به ویژه پسرها، از پدران خود الگوبرداری میکنند. رفتارها، ارزشها و حتی نحوهی برخورد شما با مشکلات، تأثیر مستقیمی بر شخصیت فرزندتان دارد.
خلاصه که پدران عزیز، شما نقش کلیدی در زندگی فرزندتان دارید. حضور شما، محبت شما و حمایت شما، پایههای محکمی برای رشد و موفقیت او میسازد پس حضورتان را از آنها دریغ نکنید
سبز باشید و برقرار
#فرزندپروری#والدگری_آگاهانه#پدرانگی
والدگری یکی از زیباترین و در عین حال چالشبرانگیزترین تجربههای زندگی هست
پدر بودن فقط به معنای تأمین مالی خانواده نیست، بلکه به معنای حضور فیزیکی و عاطفی شما در زندگی فرزندتان است
حضور فیزیکی شما از همان ماههای اولیه مهم است! و باعث آرامش فرزندتان میشود و بذر امید را در دلش میکارد و به او القاء میکند که "دنیا جای امنیست"🥺
کودکانی که پدرانشان در زندگی آنها حضور فعالی دارند، از نظر عاطفی پایدارتر، از نظر اجتماعی موفقتر و از نظر تحصیلی عملکرد بهتری دارند. بنابراین لطفا لطفا نقش خودتان را دست کم نگیرید!بدانید و آگاه باشید که فرزندتان تعامل با دیگران و دنیای بیرون را از طریق شما کشف میکند.شما به عنوان نمایندهی دنیای بیرون، به فرزندتان کمک میکنید تا با قوانین، روابط اجتماعی آشنا شود. این نقش شماست که به فرزند یاد میدهید که چگونه در جامعه رفتار کند و با دیگران ارتباط برقرار کند.فرزندان، به ویژه پسرها، از پدران خود الگوبرداری میکنند. رفتارها، ارزشها و حتی نحوهی برخورد شما با مشکلات، تأثیر مستقیمی بر شخصیت فرزندتان دارد.
خلاصه که پدران عزیز، شما نقش کلیدی در زندگی فرزندتان دارید. حضور شما، محبت شما و حمایت شما، پایههای محکمی برای رشد و موفقیت او میسازد پس حضورتان را از آنها دریغ نکنید
سبز باشید و برقرار
#فرزندپروری#والدگری_آگاهانه#پدرانگی
۸:۰۰
۲ نکته طلایی در مورد بچههای زیر دوسال:
️هرچقدر بیشتر با کودکان زیر دوسال صحبت کنید، حتی اگر فقط دارید کارهای روزمرهتون رو توصیف میکنید (مثلاً "حالا دارم لباست رو تنت میکنم" یا "این غذا رو ببین چقدر خوشمزهست!")، این کار به رشد زبانی و شناختی کودک کمک زیادی میکنه. مغز بچهها در این سن مثل اسفنجه و هر کلمهای که میشنوه، ارتباطات عصبی جدیدی در مغزش ایجاد میکنه.
️تماس فیزیکی مثبت، مثل بغل کردن، نوازش کردن و حتی تماس پوستی (skin-to-skin)، باعث ترشح هورمونهایی مثل اکسیتوسین (هورمون عشق و آرامش) و کاهش هورمونهای استرس در بچهها میشه. این کار نه تنها به بچه احساس امنیت و آرامش میده، بلکه به رشد مغزش هم کمک میکنه. در واقع، این تماسهای محبتآمیز باعث ایجاد ارتباطات عصبی قویتر در مغز بچه میشن و حتی میتونن روی تواناییهای یادگیریاش در آینده تأثیر مثبت بذارن.
پ.ن: عکس از پسرداییجان هست

#فرزندپروری#کودکان_زیر_دوسال
پ.ن: عکس از پسرداییجان هست
#فرزندپروری#کودکان_زیر_دوسال
۹:۱۰
سلام شبتون بخیر رفقا
امیدوارم حالِ دلتون خوب باشه🩵
اومدم با معرفی یه کتابی که خودم واقعا دوسش دارم!🥹
کتاب "پروانهای که دست از تلاش برنداشت" اثر راس بوراک یه داستان ساده اما خیلی قشنگ و پر از حسِ خوبه. این کتاب درباره یه پروانهست
که با وجود همه سختیها و موانع، هیچوقت از تلاش کردن دست برنمیداره. داستانش به ما یادآوری میکنه که زندگی همیشه آسون نیست، اما اگر بخوایم و تلاش کنیم، میتونیم به اهدافمون برسیم
نویسنده با زبانی ساده و روان، مفاهیم عمیقی مثل امید، پشتکار و تغییر رو تو قالب یه داستان کوتاه و جذاب بیان میکنه. این کتاب بهمون نشون میده که حتی کوچکترین موجودات هم میتونن با ارادهی قوی، کارهای بزرگ انجام بدن
ردهسنی: ۴ تا ۸ سال
#معرفی_کتاب_کودک
اومدم با معرفی یه کتابی که خودم واقعا دوسش دارم!🥹
کتاب "پروانهای که دست از تلاش برنداشت" اثر راس بوراک یه داستان ساده اما خیلی قشنگ و پر از حسِ خوبه. این کتاب درباره یه پروانهست
نویسنده با زبانی ساده و روان، مفاهیم عمیقی مثل امید، پشتکار و تغییر رو تو قالب یه داستان کوتاه و جذاب بیان میکنه. این کتاب بهمون نشون میده که حتی کوچکترین موجودات هم میتونن با ارادهی قوی، کارهای بزرگ انجام بدن
#معرفی_کتاب_کودک
۱۶:۲۸
پسرک از ابتدای کلاس، سعی میکرد اصلاً به من نگاه نکنه🥺 وقتی با بچهها شعر احساسات رو میخوندیم یا زمانی که کتاب قصه رو میخوندیم و بچهها مشتاقانه میخواستن تصاویر کتاب رو ببینن، من مدام حواسم بهش بود
میخواستم اگه یه چیزی میگه، سریع جوابش رو بدم؛ چون میدونستم تازه دو روزه وارد کلاس شده و فضای جدید و آدمای جدید براش استرسآوره!تا اواسط کلاس، هیچ عکسالعملی ازش ندیدم، ولی کمکم شروع کرد به همراهی با بقیه
وقتی کلاس تموم شد، من و مربی داشتیم صحبت میکردیم که یهو دیدیم رفته زیر میز مربی پنهان شده! بچهها سریع فهمیدن و گفتن: «سعید (اسم مستعار) وقتی قهر میکنه، میره زیر میز!» مربی میخواست واکنشی نشون بده، ولی من بهش اشاره کردم که دست نگه داره. منم رفتم کنارش زیر میز نشستم و آروم، طوری که فقط خودش بشنوه، گفتم: «دوست داری باهم حرف بزنیم؟» کاپشنش رو کشید بالا تا صورتش رو بپوشونه
بهش گفتم: «آها، هنوز آماده نیستی!» بعد ساعتم رو نشونش دادم و گفتم: «دوست داری دو دقیقه وقت بدیم و بعد اگه آماده بودی، حرف بزنیم؟» باز هم سکوت کرد و هیچی نگفت. بهش گفتم: «اگه موافقی، دست راستت رو بالا ببر.» خیلی آروم دستش رو بالا آورد. منم گفتم: «باشه، پس منتظر میمونم.» کمتر از یه دقیقه بعد، کاپشنش رو پایین کشید و یه چنگال شکسته که از روی زمین برداشته بود، نشونم داد. درباره هر چیزی که میشد راجع به یه چنگال شکسته گفت، باهم حرف زدیم!
بعد از یه مدتی، دوباره رفت زیر میز. من رفتم روی صندلی کنار میز نشستم و یه صندلی دیگه هم کنار خودم گذاشتم. بهش گفتم: «اگه دوست داری، میتونی بیای اینجا بشینی.» بعد حواسم رو بردم به تخته و قصهای که مربی تعریف میکرد. آرومآروم از زیر میز بیرون اومد و روی صندلی کنار من نشست
بعد شروع کرد درباره نقاشیهای روی تخته با من حرف زد و تا زمانی که کلاس تموم شد، همچنان گفتوگوها ادامه داشت...
حالا چرا این تجربم رو براتون تعریف کردم؟
میخوام بگم که این لحظههای کوچیک و ساده، نشون میده که چقدر صبر و درک کردن میتونه توی رفتار بچهها، بهخصوص اونهایی که توی موقعیتهای جدید احساس ناامنی میکنن، تاثیر بذاره🥺 هر قدم کوچیکی که برمیداریم، میتونه یه دنیا تفاوت توی احساسات و رفتارشون ایجاد کنه.
بچهها، بهخصوص وقتی توی محیطهای جدید قرار میگیرن، نیاز به زمان و فضای امن دارن تا خودشون رو با شرایط وفق بدن
ما به عنوان مربی، معلم یا حتی والدین، باید بدون فشار آوردن و با صبر، بهشون فرصت بدیم تا آرومآروم اعتماد کنن و احساس امنیت داشته باشن. اینطوری میتونن کم کم با بقیه ارتباط برقرار کنن. حتی یه حرکت کوچیک مثل نشستن کنارشون و منتظر موندن، میتونه مسیر رو براشون هموار کنه و باعث بشه احساس تنهایی و اضطراب کمتری داشته باشن
پ.ن: بنده مشاور بچهها هستم و براشون کارگاههای مهارتهای زندگی و تنظیم هیجانات و ... برگزار میکنم و بچهها هفتهای یکبار من رو میبینند و از اونجایی که سعید تازه به کلاس ملحق شده، دفعه اولی بود که با بنده آشنا میشد.
#یادداشت_های_من#تجربیات_من
حالا چرا این تجربم رو براتون تعریف کردم؟
میخوام بگم که این لحظههای کوچیک و ساده، نشون میده که چقدر صبر و درک کردن میتونه توی رفتار بچهها، بهخصوص اونهایی که توی موقعیتهای جدید احساس ناامنی میکنن، تاثیر بذاره🥺 هر قدم کوچیکی که برمیداریم، میتونه یه دنیا تفاوت توی احساسات و رفتارشون ایجاد کنه.
بچهها، بهخصوص وقتی توی محیطهای جدید قرار میگیرن، نیاز به زمان و فضای امن دارن تا خودشون رو با شرایط وفق بدن
پ.ن: بنده مشاور بچهها هستم و براشون کارگاههای مهارتهای زندگی و تنظیم هیجانات و ... برگزار میکنم و بچهها هفتهای یکبار من رو میبینند و از اونجایی که سعید تازه به کلاس ملحق شده، دفعه اولی بود که با بنده آشنا میشد.
#یادداشت_های_من#تجربیات_من
۲۱:۱۹
https://www.instagram.com/fatemeh_moorii?igsh=bmV3OHFnbHZ1Mjhs
سلام دوستان شبتون بخیر
اومدم بگم اگه تمایل داشتین، روی لینک بالا
بزنید و پیج اینستاگرام بنده رو هم فالو کنید
️یکسری از محتواهای آموزشی رو در پیج براتون قرار میدم
سلام دوستان شبتون بخیر
۲۰:۰۳
سلام رفیق
امیدوارم حالِ دلت خوب باشه
️
امروز یکی از این جملهها رو به فرزندت هدیه بده

از اینکه مامان تواَم، کلی حس خوب دارم و دلم گرمه. تو یه بخش مهم از خانوادۀ ما هستی و بدون تو، همهچیز ناقصه.
چرا این جمله؟
بهش این پیام رو منتقل میکنی که وجودش باارزش و مهمه!
همینطوری که هستی، ما بهت افتخار میکنیم. هیچ چیزی توی دنیا نمیتونه باعث بشه کمتر دوستت داشته باشیم. حتی اگه گاهی خرابکاری کنی یا اشتباه کنی، بازم عشق ما بهت همیشه ثابته.
چرا این جمله؟
بهش این پیام رو منتقل میکنی که همیشه برای شما دوست داشتنیه بدون هیچ قید و شرطی!
ممنونم بابت همۀ کمکهایی که میکنی، حتی اگه کوچیک باشن. از هر لحظهای که باهات میگذرونم، کلی انرژی میگیرم و لذت میبرم. تو دنیام رو قشنگتر میکنی!
چرا این جمله؟
بهش این پیام رو منتقل میکنی که کمکهاش دیده میشه و ارزشمنده! و شما به تلاشهاش توجه میکنی!
#والدگری_آگاهانه
امروز یکی از این جملهها رو به فرزندت هدیه بده
چرا این جمله؟
چرا این جمله؟
چرا این جمله؟
#والدگری_آگاهانه
۸:۱۰