خانه خدا یا خانه مردم؟!
قسمت ۱ از ۲
کعبه و مسجدالحرام را در عرف عمومی #خانه_خدا یا #بیتالله میخوانیم. اما شایان تأمل است که در قرآن کریم بیش از آنکه انتساب این بیت و خانه به خداوند مورد تأکید باشد(۱)، انتساب آن به «ناس» و «مردم» مورد توجه است. به این آیه دقت کنید: إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَ هُدًى لِلْعَالَمِينَ (۲). آیه به وضوح نشان میدهد این خانه، خانه مردم است. یا این آیه: جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَ الْهَدْيَ وَ الْقَلَائِدَ (۳) نشان میدهد کعبه و مناسک و ضوابط مرتبط با آن، ستون و مایه قوام زندگی مردم است. یا به این آیه توجه کنید که در آن، کعبه پایگاه و کانونی برای مردم تلقی شده است: وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْنًا (۴). یا در جای دیگر در مورد نظام ماهها و ماههای حرام میگوید: يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ (۵) و مردم و حج را در کنار هم بکار میبرد. بطور کلی همنشینی واژه «ناس» با موضوعات مرتبط با کعبه، قبله و حج در بیانات قرآنی مشهود است.
مطلب فوق ما را به تأمل وامی دارد که چرا در قرآن این تأکید بر تعلق این خانه به مردم وجود دارد؟ پاسخ را نباید این دانست که انتساب این خانه به خدا مهم نیست، این موضوع پیشفرض بحث و یک اصل اساسی است. پاسخ را در این نکته باید جستجو کرد که در این زمینه، محل منازعه کجاست؟ آنچه محل منازعه جبهه ایمان و جبهه کفار و بیدینان است، نه انتساب این خانه به خدا، بلکه نوع این انتساب است. کسی منکر نبوده و نیست که کعبه و #حج به خدا مرتبط است؛ آنچه مهم است این مطلب است که چه سبک خداگرایی در حج معیار باشد؟ سبکی که نتیجه آن تأمین منافع تودههای مردم و استفاده عمومی از فرصت این پایگاه عمومی است یا سبکی که به ظلم و تحقیر تودهها دامن میزند؟
کسی که با قرآن سروکار داشته باشد و مفاهیم مدنظر قرآن و منظومه فکری آن را دنبال کند، به خوبی میداند که حج موحدانه قرآنی، خداگرایی را به شکلی دنبال میکند که ماهیتاً از دل آن مردمگرایی و توجه به #منافع_عمومی حاصل میشود و این، نقطه مقابل حج مشرکانه و دنیامدارانه است. حجی که در آن سخن از خدایی بیربط به زندگی جاری در زمین است و ثمره آن جز اولویت منافع سردمداران و عدم لحاظ منافع مردمان نیست.
پایان قسمت اول
پانوشت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ۱. تنها در دو مورد بصورت صریحتری، خانه به خدا نسبت داده شده است: رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِندَ «بَيْتِكَ» الْمُحَرَّمِ (إبراهيم: ۳۷). در سوره قریش نیز خداوند را صاحب و ارباب این خانه معرفی میکند: فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هٰذَا الْبَيْتِ (قريش: ۳).۲. آلعمران، ۹۶؛ ترجمه: آری، اولین خانه و پایگاهی که برای مردم قرار داده شد -در حالی که مبارک است و هدایت برای جهانیان- همانی است که در مکه است [نه بیتالمقدس]. ۳. مائده، ۹۷؛ ترجمه: خداوند کعبه آن خانه واجد حرمت را مایه قیام [و زندگی پایدار و سرپا] برای مردمان قرار داد و همچنین ماه حرام و قربانی و گردنآویزها [ی آویخته بر گردن شتران قربانی].۴. بقره، ۱۲۵؛ ترجمه: و آن هنگام که این خانه را [مرکز، پاتوق و] محل رفت و آمد برای مردمان و [کانون] امنیت [برایشان] قرار دادیم...۵. بقره، ۱۸۹؛ ترجمه: از تو در مورد [فلسفه طراحی] ماهها میپرسند؟ بگو: «این ماهها چارچوبهای زمانی است [که] برای [بهرهمندی] مردم و [انجام] حج [توسط آنها طراحی شده است]».
صفحه گفتگو با قرآن | قرآنگفت@ghorangoft_ir
۸:۳۷