عکس پروفایل آموزش طنزآ

آموزش طنز

۱۹۳عضو
آموزش طنز
اولین چیزی که باید بهش اشاره کرد و دوستان هم اشاره کردن اینه که نثر مسجع قرار نیست شعر بشه. قرار نیست جای ارکان جمله عوض بشه تا شما به سجع دست پیدا کنید. این نمونه فوق العاده سعدی رو ببینید: بازرگانی را شنیدم که صد و پنجاه شتر بار داشت و چهل بنده خدمتکار (داشت). شبی در جزیرهٔ کیش مرا به حجره خویش در آورد. همه شب نیارمید از سخنهای پریشان گفتن که: فلان انبازم به ترکستان است و فلان بضاعت به هندوستان (است) و این قبالهٔ فلان زمین است و فلان چیز را فلان ضمین (است). گاه گفتی: خاطر اسکندریه دارم که هوایی خوش (در گویش قدیم مثل گویش لری خَش خونده میشد) است. باز گفتی: نه! که دریای مغرب مشوش است. اینم نمونه سجع در مناجات الهی! نـــام تو مــا را جواز !(است) و مهــــــر تو ما را جهــاز !(است) الهی شنــاخت تو ما را امان !(است) و لطف تو مـــا را عیـــان (است) الهی! فضـــل تـــو ما را لوا (است),کنف تــــو ما را ماوی !(است) الهی! ضیعفان را پناهی قاصدان را بـــر سراهی مومنـــــان را گواهی چه بود که افزایی و نکاهی ؟ الهــــی! چه عزیز است او که تو او را خواهی ! ور بگریزد او را در راه آری . طوبی آنکس را کـــه تو او رایی ! آیا که:تا از ما خــــود کرایی ؟ البته واضحه که متن گاهی ما رو مجبور میکنه قالب جمله رو بشکونیم به خصوص توی تذکره نویسی زیاد پیش میاد اما هر چی از به هم خوردن جای ارکان جمله پرهیز کنیم و از حذف به قرینه های لفظی یا معنوی(مثل پرانتز های بالا) کمک بگیریم به نثر مسجع درست نزدیک تر میشیم. نکته بعد که توی نقیضه های دوستان میبینیم هم اصرار بر جفت جفت کردن سجع هاشونه که مثل شعرش کنن هم افراط بر تکرار یک الگوی قافیه ای در همه متنه که اینجا دیدیم همونطور که توی نمونه های بالا دیدیم سجع ها به جای خودش باید جفت بشن و به جا سه تایی بشن و به جای خودش هم دنباله دار بشن.
#آموزش#طنزچند نکته مهم در مورد نوشتن نثر های کهن و مسجع

۱۱:۲۹

#آموزش#ادبیات_کهن
به این ابیات دقت کنید: خواجوی کرمانی: دل صنوبریم همچو بید می لرزد
حافظ: دل صنوبریم همچو بید لرزانست
خواجو کرمانی: چون کمیت اشک را بر قطره کردم گرم رو
حافظ:گر کمیت اشک گلگونم نبودی گرم رو خواجو: ولوله از جان شیخ و شاب برآمد
حافظ: خروش و ولوله در جان شیخ و شاب انداز
خواجو: جان بی جمال جانان پیوند جان نجوید
حافظ: جان بی جمال جانان میل جهان ندارداین ابیات را هم: سعدی: جز این قدر نتوان گفت بر جمال تو عیب
که مهربانی از آن طبع و خو نمی‌آید
حافظ: جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب
که وضع مهر و وفا نیست روی زیبا راعطار: به هوا داری گل ذره صفت در رقص آی
کم ز ذره نه ای او هم ز هوا می آید
حافظ: به هوا داری او ذره صفت رقص کنان
تا لب چشمه خورشید درخشان بروممولوی: بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
حافظ: بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران
بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید نظامی: هر چه خلاف آمد عادت بود
قافله سالار سعادت بود
حافظ: بر خلاف آمد عادت بطلب کام که من
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم خاقانی: می آفتاب زرفشان جام بلورش آسمان
مشرق کف ساقیش دان مغرب لب یار آمده
حافظ: خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد
این تعداد اقتباس در اشعار حافظ باعث شده بسیاری بر او خورده بگیرند و حتی رو به گستاخی گذاشته و او را تنها سارق آثار ادبی بنامند. البته در پاسخ این گستاخی جواب این است که حافظ بیش از اقتباس، ذوق آزمایی داشته تا ذوق و هنر خود را در مقابل پیشینان به اثبات برساند.اما جدای از این جدل چیزی که واضح است و نیاز به بحث و تحلیل ندارد، اولا تسلط خیره کننده حافظ بر ادیبات پیشینیان خود بوده و ثانیا تلاش و تقلید آثار آن ها برای کشف ذوق و زیبایی آفرینی آنان. شاید باورتان نشود اما حافظ این روند را حتی با شاعران قرن 4 که امروزه نام و نشان زیادی از آن ها نیست هم حفظ کرده!رفيع الدين نیشابوری: ز سنبلی که عذارت بر ارغوان افکندهزار سوز در این جان ناتوان افکندبگو که تیر جفا بر که راست خواهی کرد؟که ابروی تو خمی باز در کمان افکندحافظ: خمی که ابروی شرح تو در کمان انداختبه قصد جان من زار ناتوان انداختابوذرحسین ترک ایلاقی:رادمردی و مرددانی چیست؟با هنر تر ز خلق گویی کیست؟آنکه با دوستان بداند ساختوآنکه با دشمنان بداند زیستحافظ:آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مداراابوطاهر طیب ابن محمدبر سر یله(کج) نهاد کلاه و نشست تندحافظ:نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشستکسایی مروزیگویند صبر کن که تو را صبر بردهدآری دهد ولیک به عمری دگر دهدحافظ:گویند سنگ لعل شود در مقام صبرآری شود ولیک به خون جگر شود
غرض از نوشتن این متن اما این بود که ببینیم بزرگان ادبیات همگی سعی داشتند بر دوش گذشتگان بایستند تا قله بلند تری بسازند نه این که کوهی را از ابتدا بنا نهند و این میسر نمیشود جز با مطالعه و تمرین و تقلید آثار دیگران.پدرم هم مثال خوبی دارد. میگوید خیلی از شاعران امروز مثل کسی هستند که در جزیره ای متروک، لامپ را اختراع می کند. با شوق قایقی می سازد که لامپش را به جهان نشان دهد و در اولین بندر با پروژکتور روبرو می شود.

۲۰:۵۶

بازارسال شده از منقضی شد

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

آموزش طنز
پیام صوتی
برای شواعر عزیز نکاتی در مورد اهمیت چینش واژه در شعر گفتمبه نظرم به درد نواثر و مواتن عزیز هم بخوره

۱۳:۰۰

thumnail
شعر مرحوم ابوتراب جلی
#طنز_خوب

۱۱:۰۷

معرفی سلطنت طلبان از زبان خودشان
☆اشرف پهلویمنم که شهره شهرم به عشق ورزیدنمنم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن
☆ محمدرضا پهلویتا زمیخانه ومی، نام و نشان خواهد بودسر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
☆بختیاردست از طلب ندارم تا کام من برایدیا تن رسد به جانان، یا جان زتن دراید

☆ربع پهلویچل سال بیش رفت که من لاف می‌زنمکز چاکران پیرمغان کمترین منم
☆علیرضا نوری‌زادههر چند کان آرام دل، دانم نبخشد کام دل نقش خیالی می‌کشم فال دوامی می‌زنم
☆ فرح پهلوی ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویشاعظم سادات موسوی
از منظر #قالب

۱۷:۲۱

بازارسال شده از باشگاه طنز انقلاب اسلامی

aron.docx

۲۰.۶۲ کیلوبایت

این فایل چند جلسه آموزش فیلمنامه توسط آرون سورکین نویسنده معروف آمریکاییه که اولین فیلمش رو هم امسال ساخت. همه دوره رو نتونستم ببینم و اینا نکات هست که هرکدوم میتونه راجع بهش ساعت ها بحث بشه. صرفا برای جهت دهی به روند یادگیری فیلمنامه و آشنایی با کلیات. دوره کامل آموزشیش رو هم اگه تونستم فشرده میکنم فیلمارو و میذارم گروه

۲۰:۳۸

بازارسال شده از باشگاه طنز انقلاب اسلامی

voice_msg_-5594322594541431621.opus

۰۹:۵۶-۱.۳۶ مگابایت
#واکنش#روایت#داستانواکنش، اهرمی برای فضا سازی و بازی با احساس مخاطب در داستان

۲۰:۳۸

بازارسال شده از طنز مطبوعاتی- باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب اسلامی
مادربزرگ من بنده خدا آلزایمر داره هیچی یادش نیست بجز اینکه هر دفعه میرفتم پیشش میگفت ازدواج نمیکنی ؟ میگفتم نه .. میگفت خاک تو سرت ... چند روز پیش تولدش بود بچه ها نوه نتیجه هاش پول رو هم گذاشتیم یه جشن براش گرفتیم آخر جشن رفتم پیشش پرسید گفت ازدواج نکردی ؟ گفتم چرا ازدواج کردم ... گفت خاک تو سرت ... گفتم چرا ... گفت تو این گرونی کی زن میگیره اخه .. گفتم شما مگه گرونی رو متوجه میشی .. گفت درسته آلزایمر دارم ولی دیگه رئیس جمهور که نیستم که گرونی رو نفهمم ...

۷:۰۱

بازارسال شده از طنز مطبوعاتی- باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب اسلامی
همه آتلیه‌های عکاسی امن نیستند

بارها پلیس و اتحادیه عکاسان در خصوص ناامنی و امکان سودجویی در آتلیه‌ها و واحدهای عکاسی و فیلمبرداری بی مجوز، به زوج‌های جوان کشور هشدار داده اند.
همچین نیست که مسؤولان ما فقط جوانان غیورمان را تشویق به ازدواج کنند و بعدش از شما به خیر و از ما به سلامت!….نخیر؛ تا مطمئن نشویم که زوج های عزیز تازه به هم رسیده، دچار خوشبختی لازم نشدند، ول کن معامله نیستیم.

نمونه اش همین هشدار بموقع مسؤولان دلسوز به زوج های جوان در خصوص این که اطلاع داشته باشند که همه آتلیه های عکاسی امن نیستند. مگر آن دسته از آتلیه‌های عکاسی که امن هستند.

توصیه برعکس:
عکس با مکث بهترین عکس است
به ز ایمیل و سی دی و فکس است
لیــک عکــاس مطمئـن گیــر آر
«گردش روزگار بر عکـس اسـت»
در همین راستا، بارها پلیس و اتحادیه عکاسان در خصوص ناامنی و امکان سودجویی در آتلیه‌ها و واحدهای عکاسی و فیلمبرداری بی مجوز، به زوج‌های جوان کشور هشدار داده اند.
منتهی نه که در پاره ای اوقات ممکن است این عکاسی‌های فاقد مجوز با آنها ارزان حساب کنند؛ فلذاست که الکی الکی با سرمایه و آبروی خود و خانواده خود بازی کرده‌اند.
متأسفانه این عزیزان موقعی متوجه می‌شوند چه کلاه گشادی سرشان رفته که سی دی شان در آمده و عکس و فیلم‌های شخصی و خانوادگیشان سر از اینترنت و زیر پل سیدخندان و بازار سیداسمال در آورده است.
بسته پیشنهادی:به منظور جلوگیری از بروز پاره ای تخلفات در برخی آتلیه‌های عکاسی و فیلمبرداری، به زوج‌های جوان توصیه اکید می‌شود که توصیه‌های تیر به نشان ما را جدی بگیرند و به هرچندتای آن که می‌توانند عمل کنند، عمل نمایند. باشد که ضرر نبینند. ذیلاً چند پیشنهاد فشرده امنیتی را ملاحظه بفرمایید تا بعد:
۱ـ عکاسی مطمئن پیداکنید:در زمان ورود به عکاسی یا به هنگام عکس انداختن، از شخص عکاس درخواست ظهور مجوز کنید. از او بخواهید که مجوز عکس انداختنش را برای شما ظاهر کند. مسلماً وقتی که در مدت ۱۷ دقیقه می‌ توانند عکس‌های شما را ظاهر کنند، پس مجوز عکاسی خود را در ۱۷ ثانیه می‌توانند ظاهر نمایند. اگر عکاسش مطمئن نبود، یا جیغ بزنید یا سریعاً به ۱۱۰ زنگ بزنید. قاطی نکنید به ۱۱۰ زنگ بزنید جیغ بزنید!
۲ـ پشت به دوربین باشید:اگر علیرغم دیدن مجوز آتلیه، باز هم شک داشتید که نکند عکاس و فیلمبردار مربوطه خودش برای خودش مجوز درست کرده و از بیخ من درآوردی است؛محض احتیاط لازم پشت به دوربین قرار بگیرید. کار از محکم کاری عیب نمی کند. به هر حال، شما و زوجه محترمه (یا شما و زوج محترم) که به خوبی همدیگر را می‌شناسید.
‌غصه بقیه را هم نخورید. وقتی بگویید ماییم، باور می‌کنند. مهم کلاه خودتان است که دو دستی نگهش دارید باد نبرد. خودتان نمی‌توانید، از شریک زندگیتان کمک بگیرید اگر دستانش بیکار است.
۳ـ عکس با چاپ در محل:چطور شد که قصاب با گوسفند زنده در محل داریم، اما در زمینه سایر مشاغل به صرافت اجرای این سیستم پیشرفته خدمت رسانی نمی افتیم؟…برای اطمینان بیشتر از امنیت کار، می‌توانید با عکاس و فیلمبردار شرط کنید که همان منزل شما را آتلیه تصور نماید و در همانجا که عکس و فیلم گرفته، دست به ظهور و مونتاژ آنها بزند.
در این حالت، شما نیز به قول بروبچه‌های تلویزیونی، بلاتشبیه حکم ناظر کیفی را پیدا می‌کنید. می‌توانید نظارت کنید و کیف کنید. به هر حال عکس و فیلم خودتان است؛ مال غریبه نیست.
رضا رفیع

۷:۰۱

بازارسال شده از طنز مطبوعاتی- باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب اسلامی
مي رود از هر طرف رقصان و با لنگر گدا // از دو سويت مي رود، اين ور گدا، آن ور گدا!
گر دهي كمتر زده تومان حسابت مي رسد // مي كند گردن كلفتي، مي كشد خنجر گدا!
با صداي دلخراشش ضجه مويه مي كند // راستي در ضجه مويه مي كند محشر گدا!
لعن و نفرين مي كند گر قلب او را بشكني // مي كند محرومت از سرچشمه كوثر گدا!
بر تو مي چسبد مثال مرد مومن بر ضريح // گر بگويي من ندارم، كي كند باور گدا؟!
هست دايم باخبر از قيمت ارز و طلا // داند از هر شخص ديگر نرخ را بهتر گدا!
گر روي در خانه اش،* اطراف شمران يا ونك // دست كم دارد سه تا منشي، دو تا نوكر گدا!
در صف بنزين اگر با او بد اخلاقي كني // مي كند لاستيك ماشين ترا پنچر گدا!
گر گدايان را براي پول در يك صف كني // صف كشد از شرق ري تا غرب بابلسر گدا!
بهر خارانيدن ران چون بري دستي به جيب // با هياهو مي رسند از راه، يك لشكر گدا!
خودكفا شد از گدا اين كشور و دارم يقين // مي شود تا سال ديگر صادر از كشور گدا!!
مرحوم ابوالفضل زروئی

۷:۰۱

بازارسال شده از طنز مطبوعاتی- باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب اسلامی
خوب دوستان دیشب در مورد متن استنداپ صحبت کردید و تقریبا همه نظراتتون درست بوداما تکنیکی که توی اون متن به شکل خیلی ساده دیدیم رو در این شعر و متن میتونیم به شکل فنی تر ببینیمچه اتفاقی؟
در متن اول میبینیم که طنزپرداز داره درمورد روابطش با مادربزرگش خاطره میگه و در دل اون از گرونی و سختی ازدواج جوانان گلایه می کنه. اما به صورت ناگهانی و بدون هیچ مقدمه چینی تعریضی به رئیس جمهور و فراموش کردن وعده ها میزنه.
در متن دوم طنز پرداز در قالب راهکار شروع به ارائه راهکارهایی برای اعتماد به عکاس های عروسی میکنه و به پلیس انتقاد می کنه که چرا بجای برخورد با کلاهبردار ها، با یه هشدار ساده رفع تکلیف می کنه از خودش. اما یک دفعه تعریضی به مسئولین میزنه که جوانان رو به ازدواج دعوت می کنن اما فکری برای خوشبخت شدنشون نمی کنن
در شعر هم ما شاهد اینیم که طنز پرداز داره به گداپروری و رفتار گداها انتقاد می کنه اما ناگهان در بیت آخر تعریضی به بحث خودکفایی و صادرات بیهوده میزنه
این یکی از غافلگیرکننده ترین شگردهای طنزه و به شدت در ایجاد لذت کشف برای مخاطب و تاثیر گذاری موثره. به نوعی شاید بشه این شگرد رو زیر مجموعه #ادماج در علم بلاغت دونست. لااقل ما این جوری میخوایم صداش کنیم.
در ادماج طنزپرداز شروع میکنه متنی رو با سوژه خاص و نقطه کانونی خاص مینویسه اما ناگهان با تعریضی به یک سوژه کاملا متفاوت و منفک از متن و با نقطه کانونی کاملا متفاوت مخاطب رو غافلگیر می کنه.
خیلی وقتا در ادماج هدف نویسنده اون تعریض به ظاهر کوچیکه و سایر متن طنز کاملا بهانه است. اما مهمه که اون متن بدون اون تعریض هم جذابیت خاص خودش رو داشته باشه و اصطلاحا طنز درست باشه

۷:۰۱

بازارسال شده از باشگاه طنز انقلاب اسلامی

voice_msg_8374936409755750974.opus

۰۹:۴۵-۱.۳۳ مگابایت
تهیه دفترچه و آرشیو کمیکروشی برای رسیدن به ایده های شوخ طبعانه
مناسب برای اعضای جدید الورود

۷:۳۵

بازارسال شده از باشگاه طنز انقلاب اسلامی
#آموزش #نقدهمانطور که می‌دانید، نقد در ادبیات امروز جهان، یک علم مستقل و بسیار تخصصی شده‌است؛ به طوری که منتقدین کاملا از ادیبان و هنرمندان منفک شده‌اند. برای نقد حرفه‌ای، مکتب ها و روش‌های مختلفی ابداع شده که نه در این چهارچوب می‌گنجد و نه حتی آن‌چنان به دردمان می‌خورد.
برای نقد کردن یا بهتر بگویم کمک به سایر نویسندگان دو مدل زیر پیشنهاد می‌شود:

۱. نقد چهار چوب محوراین مدل نقد عمده نقدهی امروز باشگاه را شامل می‌شود. اصولش این است که اثر را با شاخص‌هایی که تا کنون آموختیم می‌سنجیم. مثلا نقطه کانونی درست است؟ قالب رعایت شده؟ از همه ظرفیت‌های قالب استفاده شده؟ منطق جهان طنز در اثر دیده می‌شود؟ و...
البته این مدل نقد در سطح ما و باشگاهمان بسیار خوب و اثربخش است و موجب پیشرفت؛ اما یادمان باشد خیلی در سطح حرفه‌ای جایگاهی ندارد و لارنس این قبیل نقدها را چرندیات از پیش بافته می‌داند!
۲. بررسی میزان اثرگذاری بر منتقداین مدل نقد مدلی بسیار ساده است ولی می‌تواند تا سطح حرفه‌ای ادامه یابد.
در این مدل منتقد سعی می‌کند ابتدا اثر را مانند یک مخاطب عادی بخواند و از آن لذب ببرد. بعد نقاطی که بیشتر یا کمتر دوست داشت را مشخص می‌کند. در مرحله دوم سعی می‌کند علت این دوست‌ داشتن یا نداشتن را کشف کند و بنویسد.این که چه آرایه یا تکنیک یا نوآوری یا زیرکی باعث شده این قسمت از متن جذاب شود یا چه اشتباهی قسمت دیگر را کسل کننده کرده است.
البته اگر فعلا قصد یا توان ورود به مرحله دوم را ندارید همین قدر که بگویید کجای اثر را دوست داشتید و کجا را نه، برای مولف کافیست تا سلیقه مخاطب را بشناسد.

۱۵:۲۲

بازارسال شده از تحریریه کانال و پابه‌راه سایت

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

بازارسال شده از تحریریه کانال و پابه‌راه سایت

قالبهای طنز.docx

۲۰.۰۶ کیلوبایت

۱۶:۲۱

آموزش طنز
قالبهای طنز.docx
یه فایل نسبتا جامع از همه قالب‌های نثرسعی کنید اینا رو تمرین کنید و روی مهماش مسلط شید.
یکی یکی برای خودتون تیک بزنید

۱۶:۵۱

بازارسال شده از طنز ورزی
خوب برسیم به تفاوت تجاهل عارف و دلیل عکس
همینطور که گفته شد توی تجاهل عارف ما دلیلی برای ارائه نداریم. یعنی نمیدونیم چرا اینجوریه!
اما توی دلیل عکس ما دلیل ارائه میدیم اما دلیلمون درست کار نمیکنه یا حتی برعکس کار میکنه.
مثلا وقتی حافظ میگه:ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیستسَهی‌ قدانِ سیَه‌ چشمِ ماه‌ سیما را
اینجا داره تجاهل عارف میکنه. یعنی چیزی که میدونه رو به کنایه میگه نمیدونم.
ولی وقتی میگه:حاشا که من به موسم گل ترک می کنممن لاف عقل می‌زنم این کار کی کنم؟اینجا داره عقل داشتن رو دلیلی برای باده نوشی ارائه میده در حالی که برعکس! آدم عاقل شراب نمیخوره!
پس این دو تکنیک رو متوجه باشید که توی تجاهل عارف ما دلیل ارائه نمیدیم و خودمون رو به ندانستن میزنیماما توی دلیل عکس ما دلیل ارائه میدیم ولی دلیلمون درست کار نمیکنه.
برای تجاهل عارف از کلید واژه هایی مثل نمیدانممن نمی‌فهممآخرش هم نفهمیدیم.نمیدانم چه سری‌ستنمیتوانم درک کنممیتونید استفاده کنید و البته خیلی چیزای دیگه.

۷:۱۱

بازارسال شده از تذکره نویسی

کبسولهای دستور زبان کهن.docx

۱۸.۳ کیلوبایت

۱۳:۵۹

بازارسال شده از تذکره نویسی
دوستان این توضیح رو بدم که این ها فقط یه جرعه است از دستور زبان کهنروح کهن نویسی هم به دستتون نمیاد مگر با زیاد خوندن و مانوس شدن با آثار کهنولی این ها یه سری تکنیک های دستور زبانی کاربردیه که استفاده از اون ها میتونه فضای کهن رو بر متنتون حاکم کنه

۱۳:۵۹