جعفر احمدزاده نامزد دهه هفتادی دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی
حوزه انتخابیه تهران، ری ، شمیرانات ، اسلامشهر و پردیس
کد انتخاباتی: ۹۱۹۵
کارشناس ارشد حقوق کیفری و جرم شناسی کارشناس حقوق کارشناس قضایی ۸ سال سابقه اجرایی و آموزشی مشاور علمی و پژوهشی کارشناس حقوقی و قضایی
مولف چندین مقاله در حوزه قضایی و قانون اساسی
️برنامه ها و اهداف:
شفافیت و تصمیم برای مردم در مقابل چشم مردم خارج کردن بانک ها از بنگاه داری ساماندهی بازار کشاورزی در جهت امنیت غذایی و سبد معیشتیشکست انحصار زمین با تخصیص زمین رایگان به مردم فرصت تولید ثروت برای مردم ایجاد سرمایه گذاری های خرد برای مردم در پروژهای کلان کشور بهداشت عادلانه و سلامت محور.........
جعفر احمدزاده نامزد دهه هفتادی دوازدهمین دوره #انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه تهران، ری،شمیرانات،اسلامشهر و پردیسhttps://ble.ir/jafarahmadzadehir
حوزه انتخابیه تهران، ری ، شمیرانات ، اسلامشهر و پردیس
کد انتخاباتی: ۹۱۹۵
کارشناس ارشد حقوق کیفری و جرم شناسی کارشناس حقوق کارشناس قضایی ۸ سال سابقه اجرایی و آموزشی مشاور علمی و پژوهشی کارشناس حقوقی و قضایی
مولف چندین مقاله در حوزه قضایی و قانون اساسی
️برنامه ها و اهداف:
شفافیت و تصمیم برای مردم در مقابل چشم مردم خارج کردن بانک ها از بنگاه داری ساماندهی بازار کشاورزی در جهت امنیت غذایی و سبد معیشتیشکست انحصار زمین با تخصیص زمین رایگان به مردم فرصت تولید ثروت برای مردم ایجاد سرمایه گذاری های خرد برای مردم در پروژهای کلان کشور بهداشت عادلانه و سلامت محور.........
جعفر احمدزاده نامزد دهه هفتادی دوازدهمین دوره #انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه تهران، ری،شمیرانات،اسلامشهر و پردیسhttps://ble.ir/jafarahmadzadehir
۷:۴۳
کاندیداهای مورد حمایت ایثارگران » کاندیدهای جبهه ایثارگران کل کشور» جمعیت ترویج فرهنگ ایثاروشهادت » کمیته پیگیری مطالبات ایثارگران (خادم الحسین ع مهدوی مقدم) » کانال ایثارنیوز و گروهای وابسته » ابرگروه پیش کسوتان» کمپین رزمندگان و کمیته مطالباتحمایت خود را از ایثارگران عزیز اعلام میکند
️اقای دکتر محمد رضا مدبر (ابراهیم ابادی)سبزوار بزرگ
️مرتضی اقا تهرانی تهران
️محمدکوثری تهران
️سیدمحمدنبویان تهران
️دکتر خلیل عرب خردمند تهران
️اقبال شاکری تهران
️سیدمحسن شجاعی تهران
️رضا حبیبی مهرجو تهران
️پرویز ترکی تهران
️جعفر احمدزاده تهران (۹۱۹۵)
️محمدمهدی مفتح همدان
مردم و ایثارگران ولایتمدار عزیز به جای یک جا نشستن و گلایه کردنبیا خودت سرنوشت خودتو انتخاب کن
️اقای دکتر محمد رضا مدبر (ابراهیم ابادی)سبزوار بزرگ
️مرتضی اقا تهرانی تهران
️محمدکوثری تهران
️سیدمحمدنبویان تهران
️دکتر خلیل عرب خردمند تهران
️اقبال شاکری تهران
️سیدمحسن شجاعی تهران
️رضا حبیبی مهرجو تهران
️پرویز ترکی تهران
️جعفر احمدزاده تهران (۹۱۹۵)
️محمدمهدی مفتح همدان
مردم و ایثارگران ولایتمدار عزیز به جای یک جا نشستن و گلایه کردنبیا خودت سرنوشت خودتو انتخاب کن
۲۱:۰۰
۵:۴۳
۲۲:۱۳
۲۱:۵۰
۸:۰۳
۱۶:۴۲
۸:۲۴
۲۱:۱۵
۸:۲۰
آینده ایران تحت تأثیر حضور دوباره ترامپ:
تأثیرات حضور دوباره دونالد ترامپ بر روی ایران و آینده این کشور از زوایای مختلفی قابل بررسی است. در این تحلیل، میتوانیم به تفصیل بیشتری به جوانب اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی بپردازیم.
۱. سیاستهای اقتصادی و تأثیرات آن
الف. تحریمهای اقتصادی
**تحریمها بر صنعت نفت**: صنعت نفت ایران یکی از اصلیترین منابع درآمدی کشور است. در صورت تداوم و تشدید تحریمها، ایران ممکن است قادر به فروش نفت خود به دیگر کشورها نباشد. این قبیل تحریمها نه تنها بر درآمدزایی کشور تأثیر میگذارد، بلکه به افزایش هزینهها در بخشهای مختلف اقتصادی نیز منجر خواهد شد.
- **نقص در تامین مالی**: با کاهش درآمدهای نفتی، دولت ممکن است با کمبود بودجه مواجه شود، که این به کاهش خدمات عمومی، نظام آموزشی، بهداشت و زیرساختها منجر میشود.
**تحریمهای بانکی و مالی**: تحریمهای بانکی میتواند به منزوی شدن ایران در نظام مالی بینالمللی منجر شود. این موضوع نه تنها مانع از جذب سرمایهگذاریهای خارجی میشود بلکه به فعالان اقتصادی داخلی نیز آسیب میزند.
ب. بحران اقتصادی
**تورم و بیکاری**: به دلیل تحریمها و کاهش درآمدها، نرخ تورم در ایران احتمالاً افزایش خواهد یافت. افزایش بیکاری و کاهش قدرت خرید مردم میتواند به بروز بحرانهای اجتماعی و اقتصادی منجر شود.
- **تعمیق بحران اقتصادی**: سختیهای اقتصادی میتواند باعث تقویت نارضایتی عمومی و سرخوردگی اجتماعی شود. این شرایط میتواند پیامدهای طولانیمدتی داشته باشد که تأثیر آن بر نسلهای آینده نیز احساس خواهد شد.
۲. تحولات سیاسی و روابط داخلی
الف. نارضایتی اجتماعی
**اعتراضات عمومی**: با ادامه شرایط اقتصادی دشوار و نارضایتیها، احتمال بروز تظاهرات و اعتراضات عمومی افزایش مییابد. این نارضایتیها میتواند به چالشهای جدی برای نظام جمهوری اسلامی تبدیل شود.
- **فشار به نظام**: این تظاهراتها ممکن است به تقویت فشارها بر دولت و نهادهای حاکمیتی منجر شود و تقاضا برای اصلاحات سیاسی و اقتصادی را به وجود آورد.
ب. تقسیم قدرت
**نقش جناحهای مختلف سیاسی**: حضور ترامپ و سیاستهایش ممکن است موجب ایجاد شکافهای بیشتری میان جناحهای مختلف سیاسی در ایران شود. جناحهای اصلاحطلب ممکن است از این شرایط برای افزایش فشارها بر اصولگرایان و مطالبه اصلاحات استفاده کنند.
- **تغییر در دینامیک سیاسی**: این وضعیت میتواند به تغییر یا تعدیل در سیاستها و رویکردهای کلان ایران منجر شود، به ویژه اگر جناحهای مختلف احساس کنند که در شرایط دشواری قرار دارند و نیاز به همکاری دارند.
۳. مشکلات اجتماعی و فرهنگی
الف. بحران هویت
**مسائل هویتی**: نوجوانان و جوانان ایرانی، که با تحریمها و فشارهای اقتصادی مستقیم روبرو هستند، ممکن است احساس بحران هویت و ناپایداری کنند. این احساس میتواند به بروز بیاعتمادی نسبت به نهادهای حاکمیتی و افزایش تمایل به غربگرایی و فرهنگهای خارجی منجر شود.
- **تغییرات فرهنگی**: نسل جوان ممکن است به دنبال ایجاد تغییرات اجتماعی و فرهنگی باشد که بیانگر آرزوها و نیازهای جدید آنها باشد، و این تغییرات میتواند بر آرمانها و اهداف جامعه ایرانی تأثیر بگذارد.
ب. نقش رسانهها
**رسانههای اجتماعی**: گسترش دسترسی به رسانههای اجتماعی و ابزارهای ارتباطی میتواند به تسهیل شکلگیری جنبشهای اجتماعی و جریانهای مدنی کمک کند. این وضعیت ممکن است به افراد بیشتری این امکان را بدهد که نگرانیها و نارضایتیهای خود را بیان کنند.
- **آگاهی اجتماعی**: با افزایش آگاهی اجتماعی و اطلاعات در مورد شرایط اقتصادی و سیاسی، میتوان انتظار داشت که جامعه ایرانی به سمت مطالبهگری و تغییر حرکت کند.
۴. امنیت و چالشهای نظامی
الف. بروز تنشهای نظامی
**خلیج فارس و مرزهای ایران**: با از سرگیری سیاستهای تهاجمی از سوی ترامپ، احتمال بروز تنشهای نظامی در خلیج فارس و دیگر مناطق و مرزهای ایران افزایش مییابد.
- **حملات سایبری**: یک حادثه نظامی یا درگیری میتواند به حملات سایبری علیه زیرساختهای حیاتی ایران منجر شود، که این میتواند تبعات گستردهای داشته باشد.
ب. پاسخ ایران به تهدیدات
**تقویت شبکههای دفاعی**: به منظور پاسخ به تهدیدات خارجی، ایران ممکن است به افزایش قدرت نظامی خود و تقویت توانایی دفاعی بپردازد. این موضوع شامل:
- **گسترش تولید تسلیحات**: ایران میتواند به تولید داخلی سلاحهای پیشرفتهتر و فناوریهای نظامی جدید پرداخته و توان بازدارندگی خود را تقویت کند.
- **تقویت روابط با کشورهای همسو**: ایران ممکن است روابط خود را با کشورهایی که تحت فشارهای مشابهی هستند، مانند چین و روسیه، عمیقتر کند و به ایجاد ائتلافهای جدید و تقویت اقدامات مشترک نظامی بپردازد.
۵. آینده دیپلماسی
الف. ارتباط
تأثیرات حضور دوباره دونالد ترامپ بر روی ایران و آینده این کشور از زوایای مختلفی قابل بررسی است. در این تحلیل، میتوانیم به تفصیل بیشتری به جوانب اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی بپردازیم.
۱. سیاستهای اقتصادی و تأثیرات آن
الف. تحریمهای اقتصادی
**تحریمها بر صنعت نفت**: صنعت نفت ایران یکی از اصلیترین منابع درآمدی کشور است. در صورت تداوم و تشدید تحریمها، ایران ممکن است قادر به فروش نفت خود به دیگر کشورها نباشد. این قبیل تحریمها نه تنها بر درآمدزایی کشور تأثیر میگذارد، بلکه به افزایش هزینهها در بخشهای مختلف اقتصادی نیز منجر خواهد شد.
- **نقص در تامین مالی**: با کاهش درآمدهای نفتی، دولت ممکن است با کمبود بودجه مواجه شود، که این به کاهش خدمات عمومی، نظام آموزشی، بهداشت و زیرساختها منجر میشود.
**تحریمهای بانکی و مالی**: تحریمهای بانکی میتواند به منزوی شدن ایران در نظام مالی بینالمللی منجر شود. این موضوع نه تنها مانع از جذب سرمایهگذاریهای خارجی میشود بلکه به فعالان اقتصادی داخلی نیز آسیب میزند.
ب. بحران اقتصادی
**تورم و بیکاری**: به دلیل تحریمها و کاهش درآمدها، نرخ تورم در ایران احتمالاً افزایش خواهد یافت. افزایش بیکاری و کاهش قدرت خرید مردم میتواند به بروز بحرانهای اجتماعی و اقتصادی منجر شود.
- **تعمیق بحران اقتصادی**: سختیهای اقتصادی میتواند باعث تقویت نارضایتی عمومی و سرخوردگی اجتماعی شود. این شرایط میتواند پیامدهای طولانیمدتی داشته باشد که تأثیر آن بر نسلهای آینده نیز احساس خواهد شد.
۲. تحولات سیاسی و روابط داخلی
الف. نارضایتی اجتماعی
**اعتراضات عمومی**: با ادامه شرایط اقتصادی دشوار و نارضایتیها، احتمال بروز تظاهرات و اعتراضات عمومی افزایش مییابد. این نارضایتیها میتواند به چالشهای جدی برای نظام جمهوری اسلامی تبدیل شود.
- **فشار به نظام**: این تظاهراتها ممکن است به تقویت فشارها بر دولت و نهادهای حاکمیتی منجر شود و تقاضا برای اصلاحات سیاسی و اقتصادی را به وجود آورد.
ب. تقسیم قدرت
**نقش جناحهای مختلف سیاسی**: حضور ترامپ و سیاستهایش ممکن است موجب ایجاد شکافهای بیشتری میان جناحهای مختلف سیاسی در ایران شود. جناحهای اصلاحطلب ممکن است از این شرایط برای افزایش فشارها بر اصولگرایان و مطالبه اصلاحات استفاده کنند.
- **تغییر در دینامیک سیاسی**: این وضعیت میتواند به تغییر یا تعدیل در سیاستها و رویکردهای کلان ایران منجر شود، به ویژه اگر جناحهای مختلف احساس کنند که در شرایط دشواری قرار دارند و نیاز به همکاری دارند.
۳. مشکلات اجتماعی و فرهنگی
الف. بحران هویت
**مسائل هویتی**: نوجوانان و جوانان ایرانی، که با تحریمها و فشارهای اقتصادی مستقیم روبرو هستند، ممکن است احساس بحران هویت و ناپایداری کنند. این احساس میتواند به بروز بیاعتمادی نسبت به نهادهای حاکمیتی و افزایش تمایل به غربگرایی و فرهنگهای خارجی منجر شود.
- **تغییرات فرهنگی**: نسل جوان ممکن است به دنبال ایجاد تغییرات اجتماعی و فرهنگی باشد که بیانگر آرزوها و نیازهای جدید آنها باشد، و این تغییرات میتواند بر آرمانها و اهداف جامعه ایرانی تأثیر بگذارد.
ب. نقش رسانهها
**رسانههای اجتماعی**: گسترش دسترسی به رسانههای اجتماعی و ابزارهای ارتباطی میتواند به تسهیل شکلگیری جنبشهای اجتماعی و جریانهای مدنی کمک کند. این وضعیت ممکن است به افراد بیشتری این امکان را بدهد که نگرانیها و نارضایتیهای خود را بیان کنند.
- **آگاهی اجتماعی**: با افزایش آگاهی اجتماعی و اطلاعات در مورد شرایط اقتصادی و سیاسی، میتوان انتظار داشت که جامعه ایرانی به سمت مطالبهگری و تغییر حرکت کند.
۴. امنیت و چالشهای نظامی
الف. بروز تنشهای نظامی
**خلیج فارس و مرزهای ایران**: با از سرگیری سیاستهای تهاجمی از سوی ترامپ، احتمال بروز تنشهای نظامی در خلیج فارس و دیگر مناطق و مرزهای ایران افزایش مییابد.
- **حملات سایبری**: یک حادثه نظامی یا درگیری میتواند به حملات سایبری علیه زیرساختهای حیاتی ایران منجر شود، که این میتواند تبعات گستردهای داشته باشد.
ب. پاسخ ایران به تهدیدات
**تقویت شبکههای دفاعی**: به منظور پاسخ به تهدیدات خارجی، ایران ممکن است به افزایش قدرت نظامی خود و تقویت توانایی دفاعی بپردازد. این موضوع شامل:
- **گسترش تولید تسلیحات**: ایران میتواند به تولید داخلی سلاحهای پیشرفتهتر و فناوریهای نظامی جدید پرداخته و توان بازدارندگی خود را تقویت کند.
- **تقویت روابط با کشورهای همسو**: ایران ممکن است روابط خود را با کشورهایی که تحت فشارهای مشابهی هستند، مانند چین و روسیه، عمیقتر کند و به ایجاد ائتلافهای جدید و تقویت اقدامات مشترک نظامی بپردازد.
۵. آینده دیپلماسی
الف. ارتباط
۱۵:۱۰
از طریق دیپلماسی
**برقراری مذاکرات جدید**: اگر ترامپ بخواهد سیاستهای تنشزا را کاهش دهد، ممکن است به انجام مذاکرات جدید به منظور بازنگری در توافقها و توافقات جدید با ایران بپردازد.
- **توافقهای دوجانبه**: این مذاکرات میتواند باعث بهبود روابط دیگر کشورها با ایران شود و ایران را در موقعیت بهتری برای مذاکرات بینالمللی قرار دهد.
ب. تأثیر بر روابط بینالمللی
**استفاده از امکانات بینالمللی**: ایران ممکن است به دنبال فرصتهایی برای بهرهبرداری از تنشهای بینالمللی باشد و از این طریق، موقعیت بینالمللی خود را تقویت کند.
- **تنظیم استراتژیهای جدید**: ایران ممکن است استراتژیهای خود را بر اساس تحولات جهانی و تمدید روابط با کشورهایی که دارای مواضع مشابه هستند، تنظیم کند.
نتیجهگیری نهایی
حضور دوباره ترامپ در قدرت میتواند ایران را با چالشهای جدی مواجه کند، از جمله فشارهای اقتصادی، نارضایتی اجتماعی، تنشهای نظامی و وقوع بحرانهای هویتی. با این حال، ایران نیز میتواند از این شرایط به عنوان فرصتی برای تقویت روابط با کشورهای همسایه و خارج از غرب استفاده کند. نهایتاً، آینده ایران نشاندهنده تعاملات داخلی و بینالمللی پیچیدهای خواهد بود که ممکن است تحت تأثیر روابط قدرتها در سطح جهانی قرار گیرد. این شرایط میتواند مسیری را برای تغییرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در ایران به ارمغان آورد که پیامدهای آن نه تنها بر ایران بلکه بر منطقه و دنیا نیز تأثیرگذار خواهد بود.
@jafarahmadzadehir
**برقراری مذاکرات جدید**: اگر ترامپ بخواهد سیاستهای تنشزا را کاهش دهد، ممکن است به انجام مذاکرات جدید به منظور بازنگری در توافقها و توافقات جدید با ایران بپردازد.
- **توافقهای دوجانبه**: این مذاکرات میتواند باعث بهبود روابط دیگر کشورها با ایران شود و ایران را در موقعیت بهتری برای مذاکرات بینالمللی قرار دهد.
ب. تأثیر بر روابط بینالمللی
**استفاده از امکانات بینالمللی**: ایران ممکن است به دنبال فرصتهایی برای بهرهبرداری از تنشهای بینالمللی باشد و از این طریق، موقعیت بینالمللی خود را تقویت کند.
- **تنظیم استراتژیهای جدید**: ایران ممکن است استراتژیهای خود را بر اساس تحولات جهانی و تمدید روابط با کشورهایی که دارای مواضع مشابه هستند، تنظیم کند.
نتیجهگیری نهایی
حضور دوباره ترامپ در قدرت میتواند ایران را با چالشهای جدی مواجه کند، از جمله فشارهای اقتصادی، نارضایتی اجتماعی، تنشهای نظامی و وقوع بحرانهای هویتی. با این حال، ایران نیز میتواند از این شرایط به عنوان فرصتی برای تقویت روابط با کشورهای همسایه و خارج از غرب استفاده کند. نهایتاً، آینده ایران نشاندهنده تعاملات داخلی و بینالمللی پیچیدهای خواهد بود که ممکن است تحت تأثیر روابط قدرتها در سطح جهانی قرار گیرد. این شرایط میتواند مسیری را برای تغییرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در ایران به ارمغان آورد که پیامدهای آن نه تنها بر ایران بلکه بر منطقه و دنیا نیز تأثیرگذار خواهد بود.
@jafarahmadzadehir
۱۵:۱۱
بحث "مردمی کردن دولت" بهویژه در کشورهای در حال توسعه و در زمینههای سیاسی و اجتماعی، موضوعی پیچیده و چندجانبه است. این مفهوم بهطور کلی به روندی اشاره دارد که در آن دولتها سعی میکنند جامعه را در تصمیمگیریها و برنامهریزیهای خود مشارکت دهند و از نظرات و خواستههای عموم مردم بهرهمند شوند.
تحلیل مفهوم "مردمی کردن دولت":
1. واقعیت یا فریب؟ - واقعیت**: در صورتیکه دولتها واقعا به گفتههای خود پایبند باشند و سازوکارهایی برای مشارکت مردم ایجاد کنند، این فرآیند میتواند به بهبود خدمات عمومی، کاهش فساد، و افزایش اعتماد عمومی منجر شود. شهرداریها و نهادهای محلی میتوانند از نظرات مردم برای شفافتر کردن عملکردهایشان استفاده کنند.
- **فریب**: اما در عمل، اگر این فرآیند تنها یک شعار باشد و دولتها به طور واقعی به نظرات و خواستههای مردم توجه نکنند، این مفهوم میتواند به عنوان یک ابزار سیاسی برای مشروعیت بخشیدن به تصمیمات اتخاذ شده یا کاهش انتقادات استفاده شود. در این حالت، مردمی کردن دولت ممکن است به عنوان یک "فریب" تعبیر شود.
2. **ویژگیهای مردمی کردن دولت: - شمولیت**: دولت باید تلاش کند تا همه اقشار جامعه، از جمله گروههای (marginalized)، یعنی به حاشیه رانده شده در فرآیندهای تصمیمگیری شرکت کنند.
- **شفافیت**: یکی از ارکان کلیدی مردمی کردن دولت، شفافیت در عملکرد و پاسخگویی به شهروندان است.
- **نگهداری ارتباط**: ایجاد یک بستر مناسب برای ارتباط مستمر و دوطرفه میان مسئولان و مردم.
3. **چالشها: - **مقاومت مرکزی**: بسیاری از دولتها ممکن است نسبت به فکر کردن به قدرت مردمی و دادن اختیارات به مردم مقاومت کنند. - **نیاز به زیرساخت**: ایجاد یک سیستم مردمی و پاسخگو نیازمند زیرساختهای مناسب در زمینه فناوری، آموزش و مدیریت است.
بهطور کلی، "مردمی کردن دولت" میتواند به عنوان یک رویکرد مثبت برای احیای ارتباطات بین دولت و مردم در نظر گرفته شود، اما در نهایت، موفقیت این رویکرد به اقدامات عملی و واقعی حکومت در راستای تحقق این مفهوم بستگی دارد. اگر این مفاهیم تنها در حد شعار باقی بمانند و عملی نشوند، به راحتی میتوانند به عنوان فریب تعبیر شوند.
@jafarahmadzadehir
تحلیل مفهوم "مردمی کردن دولت":
1. واقعیت یا فریب؟ - واقعیت**: در صورتیکه دولتها واقعا به گفتههای خود پایبند باشند و سازوکارهایی برای مشارکت مردم ایجاد کنند، این فرآیند میتواند به بهبود خدمات عمومی، کاهش فساد، و افزایش اعتماد عمومی منجر شود. شهرداریها و نهادهای محلی میتوانند از نظرات مردم برای شفافتر کردن عملکردهایشان استفاده کنند.
- **فریب**: اما در عمل، اگر این فرآیند تنها یک شعار باشد و دولتها به طور واقعی به نظرات و خواستههای مردم توجه نکنند، این مفهوم میتواند به عنوان یک ابزار سیاسی برای مشروعیت بخشیدن به تصمیمات اتخاذ شده یا کاهش انتقادات استفاده شود. در این حالت، مردمی کردن دولت ممکن است به عنوان یک "فریب" تعبیر شود.
2. **ویژگیهای مردمی کردن دولت: - شمولیت**: دولت باید تلاش کند تا همه اقشار جامعه، از جمله گروههای (marginalized)، یعنی به حاشیه رانده شده در فرآیندهای تصمیمگیری شرکت کنند.
- **شفافیت**: یکی از ارکان کلیدی مردمی کردن دولت، شفافیت در عملکرد و پاسخگویی به شهروندان است.
- **نگهداری ارتباط**: ایجاد یک بستر مناسب برای ارتباط مستمر و دوطرفه میان مسئولان و مردم.
3. **چالشها: - **مقاومت مرکزی**: بسیاری از دولتها ممکن است نسبت به فکر کردن به قدرت مردمی و دادن اختیارات به مردم مقاومت کنند. - **نیاز به زیرساخت**: ایجاد یک سیستم مردمی و پاسخگو نیازمند زیرساختهای مناسب در زمینه فناوری، آموزش و مدیریت است.
بهطور کلی، "مردمی کردن دولت" میتواند به عنوان یک رویکرد مثبت برای احیای ارتباطات بین دولت و مردم در نظر گرفته شود، اما در نهایت، موفقیت این رویکرد به اقدامات عملی و واقعی حکومت در راستای تحقق این مفهوم بستگی دارد. اگر این مفاهیم تنها در حد شعار باقی بمانند و عملی نشوند، به راحتی میتوانند به عنوان فریب تعبیر شوند.
@jafarahmadzadehir
۱۵:۳۰
۲۰:۵۷
۷:۵۸
تحلیل صنعت خودرو در ایران: بحرانها، مافیا و ضرورت اصلاحات بنیادین (بخش ۱)
صنعت خودرو در ایران، بهعنوان یکی از صنایع کلیدی و مهم اقتصادی، سالهاست که درگیر بحرانهای متعدد است. از عدم پاسخگویی نیاز واقعی بازار به محصولات باکیفیت و مقرون به صرفه گرفته تا سوءاستفادههای مالی، دلالی و مافیای خودرو که در پشت پرده این بحرانها قرار دارنداما این صنعت با مشکلات زیادی روبهرو است که نه تنها بر کیفیت و تنوع خودروهای تولیدی اثر گذاشته، بلکه در نتیجه ناکارآمدی مدیریتی، فساد و انحصار، فشار زیادی به طبقات مختلف جامعه وارد کرده است..1. بحرانهای اقتصادی صنعت خودروصنعت خودرو در ایران بهویژه در دهههای اخیر با بحرانهای فراوانی روبهرو بوده است. این بحرانها از چند جنبه قابل بررسی است. نخستین و مهمترین مسئله، عدم توانایی خودروسازان ایرانی در پاسخ به تقاضای واقعی بازار است. ظرفیتهای تولید محدود، تکنولوژیهای قدیمی و عدم سرمایهگذاری در زمینه تحقیق و توسعه از جمله عواملی هستند که باعث شدهاند صنعت خودرو نتواند بهطور صحیح و بهموقع پاسخگوی نیاز مردم باشد.دومین بحران، کیفیت پایین محصولات است که همواره نارضایتی عمومی را به همراه داشته است. این مشکل بهویژه در خودروهای داخلی نمایان است که اکثر آنها فاقد استانداردهای روز دنیا هستند. بهعلاوه، مصرف سوخت بالا و مشکلات فنی متعدد باعث میشود که مالکان خودروهای داخلی هزینههای اضافی را متحمل شوند.2. نقش مافیا و دلالان خودرو در بحرانیکی از مهمترین عواملی که صنعت خودرو را در ایران به بنبست کشانده است، وجود مافیا و دلالان در این عرصه است. این افراد با استفاده از رانتهای دولتی، اقدام به خرید و فروش خودروهایی میکنند که مردم به آنها دسترسی ندارند. این روند موجب ایجاد حباب قیمتی در بازار و کاهش دسترسی مردم به خودروهای باکیفیت و ارزانتر میشود.در حقیقت، این دلالان و مافیاهای خودرو با سو استفاده از سیاستهای ناقص دولت در عرصه واردات و تولید داخلی، بازار خودرو را بهطور غیرقانونی دستکاری میکنند. این عمل باعث شده که قیمتها در بازار خودرو بهطور تصنعی بالا رود و مصرفکنندگان نهایی بیشترین ضرر را متحمل شوند.3. نقش مجلس و دولت در بحران خودرومجلس و دولت بهعنوان نهادهای نظارتی و تصمیمگیر در این زمینه، باید در برابر این بحرانها پاسخگو باشند. اما متأسفانه عملکرد این نهادها بهویژه در سالهای اخیر ضعیف بوده است. طرحهایی که در مجلس برای اصلاح صنعت خودرو به تصویب میرسد معمولاً بهجای تمرکز بر بهبود کیفیت و کاهش قیمتها، بیشتر به نفع شرکتهای بزرگ خودروساز و دلالان بوده است.مجلس باید بهطور جدیتر به تصویب قوانین و مقرراتی بپردازد که بهطور مستقیم منافع مصرفکنندگان را تأمین کند. مثلاً نظارت بر قیمتگذاری خودروها، تسهیل واردات خودروهای خارجی باکیفیت و اصلاح تعرفههای گمرکی میتواند تأثیرات مثبتی در کاهش قیمت خودروها و افزایش رقابت در بازار داشته باشد.یکی از عوامل مهمی که به تداوم بحران مافیای خودرو کمک کرده، عدم نظارت مؤثر و اجرای ضعیف قوانین از سوی مجلس و نهادهای نظارتی است. عملکرد مجلس در این زمینه به شدت ضعیف بوده و این نهاد به جای نظارت و تصویب قوانین شفاف و کارآمد، غالباً در برابر فشارهای اقتصادی و سیاسی تسلیم شده است.1. کمکاری و کوتاهی مجلس در تصویب قوانین شفاف و کارآمد: مجلس شورای اسلامی که وظیفه نظارت بر اجرای قوانین و سیاستها را دارد، متأسفانه بهجای برخورد با فساد مافیای خودرو، اغلب در برابر آن سکوت کرده است. بهطور خاص، قوانین واردات خودرو و حمایت از خودروسازان داخلی هیچگاه به نفع مصرفکنندگان و اقتصاد کشور نبوده است. در حالی که صنعت خودرو نیاز به اصلاحات جدی و رقابتی دارد، نمایندگان مجلس در تصویب قوانین کلیدی برای اصلاح این صنعت کوتاهی کردهاند.2. تسلیم در برابر لابیها و فشارهای اقتصادی: یکی دیگر از مشکلات اساسی، تسلیم شدن مجلس در برابر لابیهای مافیای خودرو است. این لابیها از طریق نفوذ در تصمیمات اقتصادی و سیاسی، به راحتی میتوانند قوانین و سیاستهای دولت را به نفع خود تغییر دهند. نمایندگان مجلس، بهجای پیگیری حقوق مردم و منافع عمومی، تحت فشار این گروهها قرار گرفته و تصمیمات غلطی را اتخاذ کردهاند که تنها به ضرر مصرفکنندگان و اقتصاد کشور بوده است.3. عدم نظارت و پیگیری مستمر بر عملکرد خودروسازان و واردکنندگان: متأسفانه مجلس بهجای نظارت مستمر و دقیق بر عملکرد خودروسازان و واردکنندگان، از فعالیتهای نظارتی خود کاسته است. در حالی که بسیاری از خودروسازان داخلی در زمینه کیفیت و ایمنی خودروها استانداردهای جهانی را رعایت نمیکنند
صنعت خودرو در ایران، بهعنوان یکی از صنایع کلیدی و مهم اقتصادی، سالهاست که درگیر بحرانهای متعدد است. از عدم پاسخگویی نیاز واقعی بازار به محصولات باکیفیت و مقرون به صرفه گرفته تا سوءاستفادههای مالی، دلالی و مافیای خودرو که در پشت پرده این بحرانها قرار دارنداما این صنعت با مشکلات زیادی روبهرو است که نه تنها بر کیفیت و تنوع خودروهای تولیدی اثر گذاشته، بلکه در نتیجه ناکارآمدی مدیریتی، فساد و انحصار، فشار زیادی به طبقات مختلف جامعه وارد کرده است..1. بحرانهای اقتصادی صنعت خودروصنعت خودرو در ایران بهویژه در دهههای اخیر با بحرانهای فراوانی روبهرو بوده است. این بحرانها از چند جنبه قابل بررسی است. نخستین و مهمترین مسئله، عدم توانایی خودروسازان ایرانی در پاسخ به تقاضای واقعی بازار است. ظرفیتهای تولید محدود، تکنولوژیهای قدیمی و عدم سرمایهگذاری در زمینه تحقیق و توسعه از جمله عواملی هستند که باعث شدهاند صنعت خودرو نتواند بهطور صحیح و بهموقع پاسخگوی نیاز مردم باشد.دومین بحران، کیفیت پایین محصولات است که همواره نارضایتی عمومی را به همراه داشته است. این مشکل بهویژه در خودروهای داخلی نمایان است که اکثر آنها فاقد استانداردهای روز دنیا هستند. بهعلاوه، مصرف سوخت بالا و مشکلات فنی متعدد باعث میشود که مالکان خودروهای داخلی هزینههای اضافی را متحمل شوند.2. نقش مافیا و دلالان خودرو در بحرانیکی از مهمترین عواملی که صنعت خودرو را در ایران به بنبست کشانده است، وجود مافیا و دلالان در این عرصه است. این افراد با استفاده از رانتهای دولتی، اقدام به خرید و فروش خودروهایی میکنند که مردم به آنها دسترسی ندارند. این روند موجب ایجاد حباب قیمتی در بازار و کاهش دسترسی مردم به خودروهای باکیفیت و ارزانتر میشود.در حقیقت، این دلالان و مافیاهای خودرو با سو استفاده از سیاستهای ناقص دولت در عرصه واردات و تولید داخلی، بازار خودرو را بهطور غیرقانونی دستکاری میکنند. این عمل باعث شده که قیمتها در بازار خودرو بهطور تصنعی بالا رود و مصرفکنندگان نهایی بیشترین ضرر را متحمل شوند.3. نقش مجلس و دولت در بحران خودرومجلس و دولت بهعنوان نهادهای نظارتی و تصمیمگیر در این زمینه، باید در برابر این بحرانها پاسخگو باشند. اما متأسفانه عملکرد این نهادها بهویژه در سالهای اخیر ضعیف بوده است. طرحهایی که در مجلس برای اصلاح صنعت خودرو به تصویب میرسد معمولاً بهجای تمرکز بر بهبود کیفیت و کاهش قیمتها، بیشتر به نفع شرکتهای بزرگ خودروساز و دلالان بوده است.مجلس باید بهطور جدیتر به تصویب قوانین و مقرراتی بپردازد که بهطور مستقیم منافع مصرفکنندگان را تأمین کند. مثلاً نظارت بر قیمتگذاری خودروها، تسهیل واردات خودروهای خارجی باکیفیت و اصلاح تعرفههای گمرکی میتواند تأثیرات مثبتی در کاهش قیمت خودروها و افزایش رقابت در بازار داشته باشد.یکی از عوامل مهمی که به تداوم بحران مافیای خودرو کمک کرده، عدم نظارت مؤثر و اجرای ضعیف قوانین از سوی مجلس و نهادهای نظارتی است. عملکرد مجلس در این زمینه به شدت ضعیف بوده و این نهاد به جای نظارت و تصویب قوانین شفاف و کارآمد، غالباً در برابر فشارهای اقتصادی و سیاسی تسلیم شده است.1. کمکاری و کوتاهی مجلس در تصویب قوانین شفاف و کارآمد: مجلس شورای اسلامی که وظیفه نظارت بر اجرای قوانین و سیاستها را دارد، متأسفانه بهجای برخورد با فساد مافیای خودرو، اغلب در برابر آن سکوت کرده است. بهطور خاص، قوانین واردات خودرو و حمایت از خودروسازان داخلی هیچگاه به نفع مصرفکنندگان و اقتصاد کشور نبوده است. در حالی که صنعت خودرو نیاز به اصلاحات جدی و رقابتی دارد، نمایندگان مجلس در تصویب قوانین کلیدی برای اصلاح این صنعت کوتاهی کردهاند.2. تسلیم در برابر لابیها و فشارهای اقتصادی: یکی دیگر از مشکلات اساسی، تسلیم شدن مجلس در برابر لابیهای مافیای خودرو است. این لابیها از طریق نفوذ در تصمیمات اقتصادی و سیاسی، به راحتی میتوانند قوانین و سیاستهای دولت را به نفع خود تغییر دهند. نمایندگان مجلس، بهجای پیگیری حقوق مردم و منافع عمومی، تحت فشار این گروهها قرار گرفته و تصمیمات غلطی را اتخاذ کردهاند که تنها به ضرر مصرفکنندگان و اقتصاد کشور بوده است.3. عدم نظارت و پیگیری مستمر بر عملکرد خودروسازان و واردکنندگان: متأسفانه مجلس بهجای نظارت مستمر و دقیق بر عملکرد خودروسازان و واردکنندگان، از فعالیتهای نظارتی خود کاسته است. در حالی که بسیاری از خودروسازان داخلی در زمینه کیفیت و ایمنی خودروها استانداردهای جهانی را رعایت نمیکنند
۲۲:۰۲
مجلس و سایر نهادهای نظارتی هیچگونه برخورد جدی با آنها ندارند همچنین، واردکنندگان خودروهای غیر استاندارد با هزینههای گزاف را به بازار وارد میکنند، در حالی که مجلس هیچگونه اقدامی برای مقابله با این تخلفات انجام نمیدهد.4. عدم حمایت از حقوق مصرفکنندگان: مجلس، که باید مدافع حقوق مصرفکنندگان باشد، بهجای آنکه منافع عمومی را اولویت قرار دهد، بیشتر به نفع تولیدکنندگان داخلی و واردکنندگان فاسد عمل کرده است. در حالی که مردم در جستجوی خودروهای باکیفیت و ارزانقیمت هستند، مجلس هیچگونه تدابیر مؤثری برای کاهش قیمتها یا افزایش رقابت در بازار خودرو اتخاذ نکرده است.5. سیاستهای واردات خودرو و بیتوجهی به نیاز واقعی بازار: سیاستهای وارداتی که در مجلس تصویب میشود، بیشتر به نفع گروههای خاص است و نه به نفع مصرفکنندگان. در حالی که نیاز به خودروهای باکیفیت و ارزانقیمت در کشور به شدت احساس میشود، قوانین واردات بیشتر به گونهای تنظیم شده که به سود واردکنندگان خاص و خودروسازان داخلی تمام میشود. این سیاستها نه تنها مشکل را حل نمیکند بلکه آن را پیچیدهتر نیز میسازد...
@jafarahmadzadehir
@jafarahmadzadehir
۲۲:۰۵
تحلیل صنعت خودرو در ایران:بحرانها و مافیا و ضرورت اصلاحات بنیادین (بخش۲)
4. فساد در صنعت خودروفساد در صنعت خودرو یکی از مسائل عمدهای است که در سطح کلان وجود دارد. این فساد از سطح مدیران و مسئولین دولتی گرفته تا شرکتهای خودروساز و دلالان در بازار قابل مشاهده است. عدم شفافیت در قراردادهای خرید و فروش، پرداخت رشوه به مسئولین دولتی و سوءاستفاده از موقعیتهای قانونی، از جمله مواردی است که در این زمینه مطرح است. این فساد نهتنها به صنعت خودرو آسیب میزند بلکه اعتماد مردم به دولت و نهادهای قانونی را نیز کاهش میدهد.5. تأثیرات اجتماعی و اقتصادی بحران خودروبحران خودرو تأثیرات اجتماعی و اقتصادی عمیقی بر جامعه دارد. از لحاظ اجتماعی، افزایش قیمت خودرو و عدم توانایی طبقات کمدرآمد در خرید خودرو، موجب نارضایتی و احساس بیعدالتی در میان مردم شده است. بسیاری از خانوادهها از داشتن خودروی شخصی محروم هستند و این مسئله باعث افزایش فشار اقتصادی بر آنها شده است.از منظر اقتصادی، صنعت خودرو در ایران نهتنها بهعنوان یک صنعت حیاتی در اقتصاد کشور محسوب میشود، بلکه در ایجاد اشتغال و تحریک سایر بخشها نیز نقش مهمی ایفا میکند. بنابراین بحران این صنعت، تبعات گستردهای برای دیگر صنایع و اشتغال در کشور خواهد داشت.6. راهکارها و پیشنهادات برای اصلاح بحرانبرای رفع بحرانهای موجود در صنعت خودرو، چندین راهکار کلیدی وجود دارد که میتواند بهطور موثر وضعیت این صنعت را بهبود بخشد:1. اصلاح سیاستهای واردات خودرو: با کاهش تعرفههای گمرکی و تسهیل واردات خودروهای خارجی باکیفیت، میتوان رقابت در بازار خودرو را افزایش داد و قیمتها را کاهش داد.2. افزایش نظارت و شفافیت: نظارت دقیقتر بر فرآیند تولید، توزیع و فروش خودرو باید صورت گیرد. این نظارت میتواند به کاهش فساد و دلالی کمک کند.3. تشویق به تولید خودروهای برقی و کممصرف: توسعه و تولید خودروهای برقی و کممصرف باید در دستور کار صنعت خودروسازی ایران قرار گیرد. این خودروها نهتنها از لحاظ اقتصادی مقرونبهصرفه هستند، بلکه بهعنوان یک گام بهسوی توسعه پایدار نیز اهمیت دارند.4. توسعه سیستم حمل و نقل عمومی: ایجاد و توسعه شبکههای حمل و نقل عمومی کارآمد میتواند فشار از روی بازار خودرو برداشته و نیاز به خودروهای شخصی را کاهش دهد.5. اجرای برنامههای آموزشی برای مصرفکنندگان: مصرفکنندگان باید در زمینه انتخاب خودروهای مناسب، حقوق خود در قبال خودروسازان و آگاهی از فساد و دلالیهای موجود در بازار، آموزشهای لازم را ببینند.صنعت خودرو در ایران، با تمام پیچیدگیها و بحرانهایی که در آن وجود دارد، نیازمند اصلاحات اساسی است. نهادهای دولتی، مجلس و خودروسازان باید با هم همکاری کنند تا این بحرانها را مدیریت و اصلاح کنند. اگر این اصلاحات بهدرستی انجام شوند، صنعت خودرو میتواند به یکی از ارکان اقتصادی و اجتماعی کشور تبدیل شود و رضایت مردم را جلب کند.
@jafarahmadzadehir
4. فساد در صنعت خودروفساد در صنعت خودرو یکی از مسائل عمدهای است که در سطح کلان وجود دارد. این فساد از سطح مدیران و مسئولین دولتی گرفته تا شرکتهای خودروساز و دلالان در بازار قابل مشاهده است. عدم شفافیت در قراردادهای خرید و فروش، پرداخت رشوه به مسئولین دولتی و سوءاستفاده از موقعیتهای قانونی، از جمله مواردی است که در این زمینه مطرح است. این فساد نهتنها به صنعت خودرو آسیب میزند بلکه اعتماد مردم به دولت و نهادهای قانونی را نیز کاهش میدهد.5. تأثیرات اجتماعی و اقتصادی بحران خودروبحران خودرو تأثیرات اجتماعی و اقتصادی عمیقی بر جامعه دارد. از لحاظ اجتماعی، افزایش قیمت خودرو و عدم توانایی طبقات کمدرآمد در خرید خودرو، موجب نارضایتی و احساس بیعدالتی در میان مردم شده است. بسیاری از خانوادهها از داشتن خودروی شخصی محروم هستند و این مسئله باعث افزایش فشار اقتصادی بر آنها شده است.از منظر اقتصادی، صنعت خودرو در ایران نهتنها بهعنوان یک صنعت حیاتی در اقتصاد کشور محسوب میشود، بلکه در ایجاد اشتغال و تحریک سایر بخشها نیز نقش مهمی ایفا میکند. بنابراین بحران این صنعت، تبعات گستردهای برای دیگر صنایع و اشتغال در کشور خواهد داشت.6. راهکارها و پیشنهادات برای اصلاح بحرانبرای رفع بحرانهای موجود در صنعت خودرو، چندین راهکار کلیدی وجود دارد که میتواند بهطور موثر وضعیت این صنعت را بهبود بخشد:1. اصلاح سیاستهای واردات خودرو: با کاهش تعرفههای گمرکی و تسهیل واردات خودروهای خارجی باکیفیت، میتوان رقابت در بازار خودرو را افزایش داد و قیمتها را کاهش داد.2. افزایش نظارت و شفافیت: نظارت دقیقتر بر فرآیند تولید، توزیع و فروش خودرو باید صورت گیرد. این نظارت میتواند به کاهش فساد و دلالی کمک کند.3. تشویق به تولید خودروهای برقی و کممصرف: توسعه و تولید خودروهای برقی و کممصرف باید در دستور کار صنعت خودروسازی ایران قرار گیرد. این خودروها نهتنها از لحاظ اقتصادی مقرونبهصرفه هستند، بلکه بهعنوان یک گام بهسوی توسعه پایدار نیز اهمیت دارند.4. توسعه سیستم حمل و نقل عمومی: ایجاد و توسعه شبکههای حمل و نقل عمومی کارآمد میتواند فشار از روی بازار خودرو برداشته و نیاز به خودروهای شخصی را کاهش دهد.5. اجرای برنامههای آموزشی برای مصرفکنندگان: مصرفکنندگان باید در زمینه انتخاب خودروهای مناسب، حقوق خود در قبال خودروسازان و آگاهی از فساد و دلالیهای موجود در بازار، آموزشهای لازم را ببینند.صنعت خودرو در ایران، با تمام پیچیدگیها و بحرانهایی که در آن وجود دارد، نیازمند اصلاحات اساسی است. نهادهای دولتی، مجلس و خودروسازان باید با هم همکاری کنند تا این بحرانها را مدیریت و اصلاح کنند. اگر این اصلاحات بهدرستی انجام شوند، صنعت خودرو میتواند به یکی از ارکان اقتصادی و اجتماعی کشور تبدیل شود و رضایت مردم را جلب کند.
@jafarahmadzadehir
۹:۱۷
پیشینه تاریخی و دلایل قدرت طلبی نسل های قدیمینسلهای دهه ۳۰ و ۴۰ به دلیل نقش تاریخی و بنیادین خود در شکلگیری و تثبیت نظام، همچنان در قدرت باقی ماندهاند این نسلها با توجه به تجربههای تاریخی، خود را مسئول حفظ انقلاب و ارزشهای آن میدانند در کنار این موضوع، فرهنگ سنتی مرجعیت سنی نیز به استمرار حضور آنان در مدیریت کمک کرده استدر ایران، نگاه سنتی به مدیریت که افراد مسنتر را مرجع تصمیمگیری میداند، باعث شده جوانان کمتر فرصت پیشرفت در عرصه مدیریت پیدا کنند این مسئله با حس جایگزینناپذیری مدیران قدیمی و نبود سیستم جانشینپروری همراه شده است شبکههای گسترده قدرت و روابط سیاسی-اقتصادی این نسلها نیز بهعنوان یکی از موانع اصلی ورود نسل جدید به عرصه مدیریت عمل میکندیکی از مشکلات دیگر، نقش رسانههای رسمی است که بیشتر به برجسته کردن دستاوردهای نسلهای قدیمی پرداخته و کمتر به معرفی و ترویج مشارکت جوانان میپردازند این در حالی است که شبکههای اجتماعی بیشتر به جوانانی توجه دارند که خواهان تغییر هستنددر مقایسه با کشورهای پیشرفته، میانگین سن مدیران ارشد ایران بسیار بالاتر است در کشورهای توسعهیافته، بسیاری از مدیران کلیدی از نسل جوان انتخاب میشوند همچنین سیستمهای مدیریتی در این کشورها بر پایه شایستهسالاری و تربیت مدیران جوان استوار استبرای حل این مشکل، تغییر فرهنگ سنتی به سمت شایستهسالاری و اصلاح قوانین مدیریتی ضروری است تربیت نسل جدید مدیران و ایجاد فرصتهای برابر برای جوانان میتواند باعث پویایی سیستم مدیریتی شود رسانهها نیز باید نقشی فعال در معرفی الگوهای موفق جوان ایفا کنند و به آیندهمحوری بپردازندحضور طولانیمدت نسلهای قدیمی در قدرت، علاوه بر کاهش کارآمدی سیستم مدیریتی، به کاهش اعتماد عمومی و افزایش شکاف میان نسلها منجر شده است اگر انتقال قدرت به نسلهای جدید با برنامهریزی و اصلاحات ساختاری همراه نشود، این شکاف عمیقتر شده و اعتماد اجتماعی بیش از پیش آسیب خواهد دید...
@jafarahmadzadehir
@jafarahmadzadehir
۱۰:۴۲
روز ۱۲ آذرماه، سالروز تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، فرصتی است برای بررسی جدی عملکرد دولتها و سنجش میزان پایبندی آنها به اصول این سند مهم ،از دولت اول تا چهاردهم، یک سؤال اساسی ذهن مردم را مشغول کرده است آیا قانون اساسی که محور عدالت، آزادی و حاکمیت مردم است، بهدرستی اجرا شده؟ یا اینکه تنها به ابزاری برای توجیه قدرتطلبی و فساد تبدیل شده است؟قانون اساسی، میراث انقلاب اسلامی و خون شهدا، با تأکید بر اصولی مانند عدالت اجتماعی، رفع تبعیض، و حاکمیت مردم، نقشه راه یک نظام عادلانه و مردمی است اما در عمل، چه چیزی به دست آمده است؟ دولتهای اولیه بهدلیل بحرانهای داخلی و خارجی شاید توجیهاتی برای کمتوجهی به حقوق مردم داشته باشند، اما آیا این بهانه برای همه دولتها قابل پذیرش است؟دولتهای میانی، بهجای مبارزه با فساد، خود به منبعی برای گسترش آن تبدیل شدند انحصار قدرت، سوءمدیریت و رانتخواری، فاصله طبقاتی را عمیقتر کرد در دولتهای یازدهم و دوازدهم که با شعار تدبیر و امید روی کار آمدند، نهتنها این آرمان محقق نشد، بلکه تصمیمات نادرست اقتصادی، فقر و نارضایتی را دوچندان کرداکنون در دولت چهاردهم، شاهد اوجگیری بحران اقتصادی، فاصلهگیری از شایستهسالاری و تمرکز بر حواشی سیاسی هستیم اصولی مانند رفع تبعیض و تأمین معیشت مردم (مطابق اصل ۳ و ۴۳) به حاشیه رانده شدهاند دولت بهجای پایبندی به قانون اساسی، درگیر ملوکالطوایفی قدرت میان جناحها و افراد شده است درحالیکه قانون اساسی بر حاکمیت مردم تأکید دارد، حاکمیت عملاً به دست گروههای خاص افتاده که تنها به منافع خود میاندیشنداعتماد عمومی، اصلیترین سرمایه یک نظام سیاسی، اکنون به پایینترین سطح خود رسیده است مردم، که بر اساس اصول قانون اساسی باید صاحبان اصلی قدرت باشند، به تماشاچیانی خاموش تبدیل شدهاند آیا این همان آرمانی است که برای آن انقلاب شد؟بزرگترین سؤال امروز این است: آیا نظام میتواند به اصول قانون اساسی بازگردد؟ آیا عدالت اجتماعی، که قلب قانون اساسی است، دوباره در اولویت قرار خواهد گرفت؟ یا این که ادامه مسیر کنونی، کشور را بهسوی سقوط ارزشها و آرمانهای انقلاب خواهد برد؟قانون اساسی نه فقط یک سند حقوقی بلکه روح یک ملت است اگر این روح از بدن نظام جدا شود، روز قانون اساسی دیگر نه یک جشن ملی بلکه یادآور خیانت به خون شهدا و حقوق ملت خواهد بود وقت آن رسیده که دولتها بهجای توجیه ناکارآمدی، ارادهای واقعی برای اجرای عدالت و احیای اعتماد مردم نشان دهند در غیر این صورت، آیندهای مبهم و تیره در انتظار خواهد بود.
#قانون_اساسی#ایران#مردم#🇮🇷
@jafarahmadzadehir
#قانون_اساسی#ایران#مردم#🇮🇷
@jafarahmadzadehir
۱۱:۱۶