عکس پروفایل فقه، فلسفه و حقوقف

فقه، فلسفه و حقوق

۵۶عضو
undefinedبسم الله الرحمن الرحیم undefined

۱۳:۰۸

https://t.me/legaltheoriکانال اصلی ما در نرم افزار تلگرام undefined

۱۳:۲۲

undefinedدوستان عزیز، علم تنها درس خواندن و گذراندن واحد نیست؛ البته گذراندن دروس اگر لازم نبود عقلا چنین سنگ بنایی را نمی نهادند، ولی بحث در کافی بودن آن است. جوینده‌ی دانش باید دائماً مشغول به تفکر و اندیشیدن باشد. علمی که در آن فهم و اندیشه نباشد، علم نیست. از هر فرصتی برای فکر کردن استفاده کنید، هم فکر کردن درباره‌ی آن موضوعاتی که خوانده اید و در متون درسی‌تان با آنها مواجه شده‌اید، و هم فکر کردن درباره‌ی آن اموری که در زندگی علمی و شخصی خود با آن مواجه می شوید.بسیاری از ما گمان داریم که زیاد فکر می کنیم؛ گاه ساعت ها در موضوعی به فکر فرو می رویم؛ ولی فکر آن است که هم دوام داشته باشد و هم اتصال. دوام بدان معنا که بتوانیم اگر یک ربع ساعت فکر می کنیم، موضوعی را در ذهن خود قدم به قدم پیش بریم تا به نتیجه معینی نائل آییم یا دست کم از پرسشی خام به پرسشی پخته و صیقل یافته منتقل شویم، اما انسان‌ها به طور عادی منقطع فکر می کنند؛ هر از چند لحظه‌ای ذهن آنها دچار پرش می شود، پس در واقع فکر مفیدی تحقق پیدا نمی کند. حال که آشکار شد فکر کردن شروطی دارد و بسیاری از افراد قادر به حفظ دوام و اتصال در تفکر خود نیستند، باید دانست که قدرت بر دوام و اتصال در فکر، با تمرین به دست می آید؛ پس باید ذهن را ورزش داد تا بتواند به مدت های طولانی‌تر و طولانی‌تر به طور متمرکز در یک موضوع بیندیشد. با توجه به ضیق زمان برای یک دانشجو، اگر بتوانیم چنین مهارتی را برای خود پدید آوریم، این امکان را خواهیم داشت که از زمان‌های در حال تلف شدن برای فکر کردن استفاده کنیم، پشت ترافیک، در اتوبوس و مترو، در حال قدم زدن و در هر موقعیت دیگر. در آغار تمرین فکر کردن فقط تمرین است، ولی پس از آن که مهارت به تدریج حاصل شد، باید بیاموزیم که افکار خود را بنویسیم، زیرا افکار بسیار فرّار و گذرا هستند. حتی اگر لازم است کلاسی در این باره بگذرانیم که چگونه می توان این افکار گذرا را به روی کاغذ آورد. به هرحال باید توجه داشته باشیم که افکار همواره در ذهن ما حفظ نمی شوند و از یاد خواهند رفت، پس باید نوشته شوند. قدم دیگر پرورش دادن خود برای سامان‌دهی به این افکار یادداشت شده است. بسیار می شناسم کسانی را که هرگز نتوانسته‌‌اند در موضوعی یک فکر متمرکز و ثمربخش داشته باشند؛ بسیار می شناسم کسانی که فکر می کنند، اما بدون آن که آنها را ثبت کنند، افکار پرثمر خود را به باد فراموشی سپرده‌اند؛ و بسیار می شناسم بزرگانی را که یادداشت های پراکنده‌شان در کمدها و کشوها تل انبار شده و هرگز نه خود و نه دیگران نتوانسته اند از آن یادداشت ها بهره‌ای ببرند. بدانیم در طول تاریخ هرگاه نکته‌ای کشف شده است، حاصل کار عالمی است که فکر می کند، افکار خود را به طور منظم روی کاغذ می آورد و بدانها نظم می بخشد پس بکوشیم که در شمار همین عالمان باشیم. به عنوان آخرین جمله یادآور می شوم که علم – به خصوص علم دین – لابد آن قدر ارزش دارد که طلب آن را به عنوان راه زندگی‌مان انتخاب کرده‌ایم، پس حتماً آن قدر می ارزد که در طی این مسیر جدی باشیم، از تمام نیروی خود استفاده کنیم - وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا ... (عنکبوت/69) – و با محاسبه نفس، هرگز به تساهل و وقت گذرانی زندگی نکنیم - بَلِ الْانسَانُ عَلىَ‏ نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ وَ لَوْ أَلْقَى‏ مَعَاذِیرَهُ(قیامه/15-14).undefined نامه دکتر احمد پاکتچی به دانشجویان
@legaltheori

۱۸:۲۹

thumnail
undefined مقام پرسش۲
کدام انسان‌ها می‌توانند این‌گونه از کشور خود دفاع نموده و برای آن مبارزه نمایند و جان، مال و زندگی خود را به پای ملت خود قربانی نمایند؟!
اساساً چه طرحی از دولت-ملت می‌تواند چنین انسان‌هایی را خلق نماید که بدون هیچ انتظار و توقعی مادی و علیرغم تحمل تهمت‌ها و محنت‌ها، این‌چنین خطر و هزینه‌دادن برای ملت خود را انتخاب نمایند؟!
چه درکی از هم‌سرنوشتی و هم‌وطنی، چگونه نگریستنی به ملت و‌ مردمی که فرسنگ‌ها با تو و انتخاب تو فاصله دارند، این‌چنین سلحشوری و شجاعت و رادمردی را تولید می‌کند؟!
مگر‌ آن جهان‌پهلوان کرمانی چه قرارداد اجتماعی با ما تهران‌نشین‌های رفاه‌زده و عافیت‌طلب بسته بود که در آن نامه به دخترش نوشت: (دخترم خیلی خسته‌ام...سی سال است که نخوابیده‌ام اما دیگر نمی خواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک می‌ریزم که پلک‌هایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشد تا نکند در غفلت من آن طفل بی‌پناه را سر ببرند.)
#بحران_اندیشه#اندیشه_در_بحران
undefinedفقه، فلسفه و حقوق @legaltheori

۱۳:۵۲

thumnail

۱۳:۵۲

جهاد علمی از لسان آیت الله شیخ جواد مروی_یک.mp3

۰۹:۱۱-۱.۰۵ مگابایت
undefinedسری صوت های پیرامون #جهاد_علمی و #آداب_دانشجوییundefined قسمت اول(1): آیت الله شیخ جواد مروی
undefinedفقه، فلسفه و حقوق @legaltheori

۱۷:۳۴

undefined علامه طباطبایی، مکتب اشک و ناله
علامه طباطبایی جزء نوادر حکمایی بود که بین معقول، منقول و مشهود جمع ‌کرد؛ حکیم، عارف، فقیه و اصولی خوبی بود و در عین حال که به برهان و اشکال هندسی و اشکال منطقی و مانند آن حرمت می نهاد، " مکتب اشک و ناله " بود.او با قلم مطالبی را می نوشت و با اشک با دشمن درون می جنگید تا راه شهود را باز کند. برخی از شاگردان ایشان نقل کردند که در صحنه عرفات دیدم " علامه طباطبائی (رض) " از آن خیمه و چادر بیرون آمد و در جایی از صحنه وسیع عرفات، روی همان خاک و شن پیشانی نهاد و این بیت حافظ را می خواند و اشک می ریخت: صبا به لطف بگو آن غزال رعنا راکه سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را
-------------------------------- علامه سیّد محمّد حسین طباطبایی (ره)آیت الله جوادی آملی دیوان حافظ
undefinedفقه، فلسفه و حقوق @legaltheori

۱۴:۳۷

از مراجع عظام تقلید که از جمله‌ شاگردان مبرز آیت الله خویی بوده و محضر محقق اصفهانی را نیز درک نموده چنین می‌نویسد:
من در سخنان همه علماى شيعه و بسيارى از دانشمندان اهل‏ سنّت و جماعت بسيار پژوهش نمودم و  دريافتم كه سرمايه و موادّ اصلى دنياى وجود ظاهرى صدّيقه طاهره فاطمه زهرا عليها السلام از موادّ اين جهان خاكى و فناپذير نيست، بلكه بخش مادى و ظاهرى آن وجود گرانمايه، از بهشت پرطراوت و زيباى خدا و از بلندترين درختان و برترين ميوه ‏هاى آن است. امّا روح ارجمند آن بانوى بزرگ نيز كه از سوى خداوند حكيم متناسب و هماهنگ با اين جسم مبارك برگزيده شده، از رازها و اسرار الهى است كه ما حقيقت آن را در نمى ‏يابيم و نمى‏ شناسيم. تنها چيزى كه ما در اين مورد در مى يابيم، همان چيزى است كه به‏ وسيله روايات، رسيده و بيانگر آن است كه روح تابناك فاطمه عليها السلام از فروغ عظمت و شكوه خدا آفريده شده است. چنين مفهوم و سخنى را برخى از كتاب‏ هاى روايى از جمله كتاب «معانى الْأخبار صدوق» از امام صادق و او نيز از نياى گرانقدرش سالار پيامبران خدا آورده است كه فرمود: «خُلِقَ نِورُ فاطِمَة قَبْلَ أنْ يُخْلقَ الْأرْضُ وَ السَّماءُ...»  نور وجود فاطمه پيش از آفرينش آسمان و زمين آفريده شد! برخى از مردم پرسيدند: اى پيامبر خدا! آيا گوهر وجود فاطمه عليها السلام از انسان ها نيست؟ پيامبر فرمود: فاطمه حوريه ‏اى است در سيماى انسان، و خدا او را پيش از آفرينش آدم و عالم و ديگر ارواح انسان ها... از فروغ تابناك خود آفريد. «فاطِمَةُ حَوْراءٌ إنْسِيّة خَلَقَهَا اللّه‏ُ عزَّ وَ جَلَّ مِن نُورِهِ قَبْلَ أنْ يُخْلَقَ آدَم...». با اين بيان، با نگرش به ‏محتواى اين حديث شريف قدسى كه در بسيارى از مجموعه‏ هاى روايى آمده است، اين معمّا حل مى ‏شود كه «لَوْلاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُكَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما» اگر تو نبودى، جهان را نمى ‏آفريدم و اگر على نبود، تو را، و اگر فاطمه نبود، شما را پديد نمى ‏آوردم، يعنى چه؟ و نيز روشن مى‏ گردد كه چرا در روز رستاخيز به هنگام ورود فاطمه عليها السلام به بهشت پرطراوت و زيباى خدا، پيامبران از آدم گرفته تا ديگران به زيارت او مى ‏شتابند، و حتى سالار پيامبران خدا حضرت محمّد صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله به ديدار دخت فرزانه خويش مى ‏رود. و نيز روشن مى‏ شود كه چرا پيامبر پس از برانگيخته شدن مردم و پايان حسابرسى از آنان، نخستين كسى است كه به سوى بهشت خدا مى ‏رود و تنها يك گروه از او پيشى مى‏ گيرد كه آن گروه ارجمند نيز گروه فاطمه عليها السلام است.
undefinedو بنا دارم اینگونه نوشته او را کامل نمایم؛
و از این روی روشن می‌شود معنای این بیان نورانی حضرات معصومین علیهم‌السلام:نَحْنُ حُجَجُ اللّه‏ِ عَلى خَلْقِهِ وَ فاطمةُ حُجةٌ اللهِ عَليَنا ما حجّت‏ ها و برگزيدگان خدا بر آفريدگانش مى ‏باشيم، و فاطمه، حجّت راستين و پُرشكوه خدا بر ما مى ‏باشد.
و آشکار میشود سر این مطلب که گویی، غیر از ذات اقدس الهی، تنها کسی که که در سجده می‌توان او را خطاب قرار داد حضرت زهراست ولاغیر، چه در نماز استغاثه به ایشان به سجده می‌رویم و می‌گوییم؛«یا مَوْلاتى یا فاطِمَةُ اَغیثینی»
گویی فاطمه هم مدار و مبنای هستی و جمیع ممکنات و مخلوقات است، هم قائمه ذوات مقدس معصومین و از این روی در صلوات خاصه حضرتشان می‌خوانیم؛«أللّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَة وَ أَبِيْها وَ بَعْلِها وَ بَنِيْها وَ السِّرِ الْمُسْتَوْدَعِ فِيْها بِعَدَد ما أَحاطَ بِهِ عِلْمُك» بارخدايا! درود و سلام بفرست بر وجود گرامى فاطمه و بر پدر گران‏قدر او و همسر ارجدمند او و دو فرزندش و بر راز به ‏امانت سپرده شده در وجود نازنين او، به شمار آنچه علم و دانش بى ‏كران تو آن را فرا گرفته است.

undefinedفقه، فلسفه و حقوق @legaltheori

۹:۴۲

https://t.me/palkotob
در این کانال‌ تلگرامی تقریبا هر کتابی که تاکنون راجع به مساله فلسطین نوشته شده قرار داده شده و البته مدام به روزرسانی می‌شود.

۱۷:۳۶

thumnail
دوگانه نظر-عمل حقیقی نیست. از امام خمینی، امام موسی صدر، شهید بهشتی یا از افلاطون و ارسطو تا شیخ بهایی و خواجه نصیر، چه کسی می‌تواند بگوید کار سیاسی و عملی بیشتری کرده و تاثیر بیشتری در عالم واقع و ساحت انضمامی گذاشته است؟ چرا همواره در طولِ تاریخ عمده فقها و فلاسفه را تبعید نموده یا می‌کشتند؟ اساسا بدون حکیم و فیلسوف چگونه امکان های عمل مهیا و مشخص می‌شود؟ سیاستمداران و مجریان مبتنی بر طرح و طراحی و منظر و نظرِ چه کسانی می‌توانند اداره و اجرایی داشته باشند؟ چه رسد به علوم انسانی معاصر که تنطیم و تصرف و تدبیر و توسعه در ذات آن است و چه بسا شاید بتوان گفت که وجه تکنیکال آن دیگر وجوه آن را پوشانده است!
#نظر_عمل_ساز_است#کتابخوان_ها_موثر_ترند
undefined فقه، فلسفه و حقوق @legaltheori

۱۰:۳۷

فقه، فلسفه و حقوق
undefined undefinedسری صوت های پیرامون #جهاد_علمی و #آداب_دانشجویی undefined قسمت اول(1): آیت الله شیخ جواد مروی undefinedفقه، فلسفه و حقوق @legaltheori

آیت الله احمد عابدی_یک.MP3

۲۹:۱۳-۶.۶۹ مگابایت
undefinedسری صوت های پیرامون #جهاد_علمی و #آداب_دانشجوییundefined قسمت دوم(2): آیت الله احمد عابدی
undefinedفقه، فلسفه و حقوق @legaltheori

۱۱:۲۹

undefined از مراجع عظام تقلید که از جمله‌ شاگردان مبرز آیت الله خویی بوده و محضر محقق اصفهانی را نیز درک نموده چنین می‌نویسد:
من در سخنان همه علماى شيعه و بسيارى از دانشمندان اهل‏ سنّت و جماعت بسيار پژوهش نمودم و  دريافتم كه سرمايه و موادّ اصلى دنياى وجود ظاهرى صدّيقه طاهره فاطمه زهرا عليها السلام از موادّ اين جهان خاكى و فناپذير نيست، بلكه بخش مادى و ظاهرى آن وجود گرانمايه، از بهشت پرطراوت و زيباى خدا و از بلندترين درختان و برترين ميوه ‏هاى آن است. امّا روح ارجمند آن بانوى بزرگ نيز كه از سوى خداوند حكيم متناسب و هماهنگ با اين جسم مبارك برگزيده شده، از رازها و اسرار الهى است كه ما حقيقت آن را در نمى ‏يابيم و نمى‏ شناسيم. تنها چيزى كه ما در اين مورد در مى يابيم، همان چيزى است كه به‏ وسيله روايات، رسيده و بيانگر آن است كه روح تابناك فاطمه عليها السلام از فروغ عظمت و شكوه خدا آفريده شده است. چنين مفهوم و سخنى را برخى از كتاب‏ هاى روايى از جمله كتاب «معانى الْأخبار صدوق» از امام صادق و او نيز از نياى گرانقدرش سالار پيامبران خدا آورده است كه فرمود: «خُلِقَ نِورُ فاطِمَة قَبْلَ أنْ يُخْلقَ الْأرْضُ وَ السَّماءُ...» ؛  نور وجود فاطمه پيش از آفرينش آسمان و زمين آفريده شد! برخى از مردم پرسيدند: اى پيامبر خدا! آيا گوهر وجود فاطمه عليها السلام از انسان ها نيست؟ پيامبر فرمود: فاطمه حوريه ‏اى است در سيماى انسان، و خدا او را پيش از آفرينش آدم و عالم و ديگر ارواح انسان ها... از فروغ تابناك خود آفريد. «فاطِمَةُ حَوْراءٌ إنْسِيّة خَلَقَهَا اللّه‏ُ عزَّ وَ جَلَّ مِن نُورِهِ قَبْلَ أنْ يُخْلَقَ آدَم...» .  با اين بيان، با نگرش به ‏محتواى اين حديث شريف قدسى كه در بسيارى از مجموعه‏ هاى روايى آمده است، اين معمّا حل مى ‏شود كه: «لَوْلاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُكَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما» ؛ اگر تو نبودى، جهان را نمى ‏آفريدم و اگر على نبود، تو را، و اگر فاطمه نبود، شما را پديد نمى ‏آوردم، يعنى چه؟ و نيز روشن مى‏ گردد كه چرا در روز رستاخيز به هنگام ورود فاطمه عليها السلام به بهشت پرطراوت و زيباى خدا، پيامبران از آدم گرفته تا ديگران به زيارت او مى ‏شتابند، و حتى سالار پيامبران خدا حضرت محمّد صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله به ديدار دخت فرزانه خويش مى ‏رود. و نيز روشن مى‏ شود كه چرا پيامبر پس از برانگيخته شدن مردم و پايان حسابرسى از آنان، نخستين كسى است كه به سوى بهشت خدا مى ‏رود و تنها يك گروه از او پيشى مى‏ گيرد كه آن گروه ارجمند نيز گروه فاطمه عليها السلام است.
undefined من بنا دارم اینگونه نوشته او را کامل نمایم؛
و از این روی روشن می‌شود معنای این بیان نورانی حضرات معصومین علیهم‌السلام:«نَحْنُ حُجَجُ اللّه‏ِ عَلى خَلْقِهِ وَ فاطمةُ حُجةٌ اللهِ عَليَنا» . ما حجّت‏ ها و برگزيدگان خدا بر آفريدگانش مى ‏باشيم، و فاطمه، حجّت راستين و پُرشكوه خدا بر ما مى ‏باشد.
و آشکار میشود سر این مطلب که گویی، غیر از ذات اقدس الهی، تنها کسی که که در سجده می‌توان او را خطاب قرار داد حضرت زهراست ولاغیر، چه در نماز استغاثه به ایشان به سجده می‌رویم و می‌گوییم؛«یا مَوْلاتى یا فاطِمَةُ اَغیثینی»
گویی فاطمه هم مدار و مبنای هستی و جمیع ممکنات و مخلوقات است، هم قائمه ذوات مقدس معصومین و از این روی در صلوات خاصه حضرتشان با قرارگرفتن ایشان در مرکزیت این انساب، می‌خوانیم؛«أللّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَة وَ أَبِيْها وَ بَعْلِها وَ بَنِيْها وَ السِّرِ الْمُسْتَوْدَعِ فِيْها بِعَدَد ما أَحاطَ بِهِ عِلْمُك»؛ بارخدايا! درود و سلام بفرست بر وجود گرامى فاطمه و بر پدر گران‏قدر او و همسر ارجدمند او و دو فرزندش و بر راز به ‏امانت سپرده شده در وجود نازنين او، به شمار آنچه علم و دانش بى ‏كران تو آن را فرا گرفته است.

undefined فقه، فلسفه و حقوق@legaltheori
#فاطمیه

۱۴:۲۶

thumnail
...وَقِفُوهُمْ، إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ...
تا پیش از فرارسيدن لحظه نهایی برملا شدن نفاق و کفر که حقیقت علنی و عریان شده و جان‌هایی در این میان قربانی گردند و یا به کمال نهایی نرسند، هرکسی که بدان بهره‌ای از حق و حقیقت رسیده موظف و مسئول است تا علاوه بر تعمیق شخصی حقیقت و معرفت، آن را به دیگران منتقل نماید و تا لحظه آخر، لحظه‌ای از فراهم آوردن شرایط برای تربیت و هدایت دیگران فروگذاری ننماید و بستر رسیدن به کمال را مهیا نماید؛ یعنی همواره مشفقانه و مومنانه به دنبال مهیاساختن امکان اتصال دیگران به نور باشد تا خود هم منور گردد...چراکه در آن لحظه نهایی، هم جان ها قربانی می‌شوند و هم تماشاچی‌ها مواخذه می‌گردند. تنبیه و توبیخ الهی برای کسانی هم خواهد بود که فارغ از جهاد و مجاهدت برای دیگران و جان های دیگر، به دنبال مال و جاه و رفاه و توسعه فردی رفتند...از ماجرای سوریه می‌توان درس‌ها و عبرت‌ها گرفت که برای ما در ایرانِ معاصر راهگشا باشد، اما عبرتی که در آن صرفاً مردم سوریه شماتت شوند، حتما آخرین عبرت خواهد بود!
با این تفاسیر، این کلیپ را باید دوباره بازخوانی نمود و متوجه نحوی غفلت و نادیده انگاری شد، در معنای مشهور و مرسومی از آن که رسانه ها می‌خواهند به ما القا نمایند...

۴:۲۶

undefinedسه توصیه‌ی دکتر #پاکتچی به دانشجویان علوم قرآن و حدیث
دانش‌جویی گفت: با هزار امید به این رشته آمده‌ام اما به مسیر مشخصی نرسیده‌ام و سردرگم‌ام...
استاد پاکتچی در پاسخ سه توصیه به تمام دانشجویان این رشته کرد که در ویس‌های زیر آمده است.

undefined۱. به منابع این رشته بسنده نکنید. بسته به علاقه‌ی شخصی، با چند رشته‌ی دیگر هم درگیر شوید؛ هم با مطالعه‌ی منابع، هم شرکت در کلاس و همایش و زندگی در دنیای دیگر رشته‌ها؛ مثلا تاریخ، ادبیات، علوم پایه و...
undefined۲. درباره‌ی اجتماع بخوانید و اجتماع را خوب ببینید.
undefined۳. خود قرآن کریم و تفاسیر و منابع اصلی حدیث را هم که حتما می‌خوانید. دانستن نظرات جدید کافی نیست، آثار قدما را باید بلد باشید.

اگر این کارها را نکنید، نه تنها شغل خوبی نخواهید داشت، بلکه دین و ایمانتان را هم از دست خواهید داد! زیرا احساس بی‌ثمری خواهید کرد...
دانشجو: با این همه کتاب و وقت کم چه کنیم؟
استاد: البته هر کتابی را هم نخوانید...
به قول استادمان مرحوم #شرف‌الدین_خراسانی، بعضی نوشته‌ها را وقتی آدم می‌خواند، سوادش کم می‌شود!
بله... ناخواسته بر فکر آدمی اثر می‌گذارد...
#احمد_پاکتچیundefinedمنبع؛ جلسه‌ی پایانی کلاس فقه‌ الحدیث
undefinedفقه، فلسفه و حقوق@legaltheori

۱۳:۱۸

thumnail
undefinedشب یلدا، رسمی دیرینه و رویدادی اصیل است که به تار و پود فرهنگ ایرانی گره خورده و سهمی موثر در هویت انسان ایرانی معاصر دارد. ادبیات فارسی، سرشار از اشعار و استعاره‌های حکیمانه و هنرمندانه ای است که متوجه این سنتِ سازنده شده است. سنتی که در همه ارکان و اجزای آن می‌توان تحققِ جمعی دین و اخلاق اسلامی را پیدا نمود و به نوبه خود، در عصرِ هویت زدایی و تاریخ زدایی، به تقویت هویت ایرانی اسلامی ما کمک می‌کند و از طرفی مرز آیین‌های ایرانی اسلامی ما را با آیین‌های دیگر وارداتی و خارجي نگه می‌دارد.
undefinedبا این تفاسیر اما انسان مذهبی معاصر که گرفتار نهیلیسم است و با مرجعیت اسلام مداحان به جای علمای ربانی، امکان‌های اخذ اندیشه اسلامی و الهیات اصیل را از دست داده است، متأسفانه توانِ همدلی و مواجه معنادار با این سنت اصیل ایرانی اسلامی را ندارد و از آنجایی که دین را چنان فرقه و امری غیریت ساز و خالص کننده درک می‌کند، ظرفیت های فرهنگی و تاریخی تحقق امر دینی را از دست داده و اگر شبِ یلدا را نفی و تحقیر نکند، به دنبال الصاقِ ظواهر و الفاظ صوری مذهبی به این سنت است تا بتواند آن را برای خود معنادار کند. سنتی که خود نمایانگر امر دینی است!
undefinedغافل از آنکه این فرافکنی انارِ یلدا به انگور نجف و دیگر عباراتی از این دست که دوگانه سازی می‌نماید، در نهایت به تخریب هویت و فرهنگ ایرانی اسلامی و تعظیم و تکریم هویت و فرهنگ خارجی و غربی می انجامد. چراکه مناسک جمعی امری ضروری برای حیات فرهنگی انسان بوده و نتیجه تقلیل یلدا، تعظیم هالووین و ولنتاین و 8 مارس و کریسمس و دیگر رویدادهای متضاد با فرهنگی ایرانی اسلامی خواهد بود. نه تکریم و تعظیم انگور نجف و... . چه اینکه میان انار یلدا و انگورِ نجف دوگان و غیریتی نمی‌باشد و اسلام و ایران بر روی یکدیگر نشسته‌اند. همان ادبیات فارسی است که عناصر معنوی و حکمی را حفظ و بازتوزیع نموده و سراسر جلوه دین و اسلام است و در نهایت آنکه بر قله این فرهنگ و ادب نشسته و در شب یلدا محل رجوع قرار می‌گیرد می‌گوید؛حافظ اگر قدم زنی در رهِ خاندان به صدق
بدرقهٔ رَهَت شود، همَّتِ شَحنِهٔ نجف

undefinedیلدای جبهه‌ها ؛ تذکری برای ماست که زندگی‌های عاری از جهاد و مجاهدت و معنویت داریم و از طرفی در ظواهر و نمادها به دنبال فراتر از آنچه هستیم که شهدایمان بودند و امامِ شهدا از ما می‌خواست و در اندیشه خود آن را بیان می‌داشت. ظواهری که مارا از باطن دور نگه داشته و سرگرم نگه می‌دارد....
undefinedفقه، فلسفه و حقوق@legaltheori

۱۶:۳۸

fazilate mahe rajab- ostad fayyazbakhsh.mp3

۰۸:۳۷-۳.۰۷ مگابایت
undefined بشنوید| توصیه‌ها و دستورات ویژه استقبال از ماه رجب.استاد فیاض‌بخش

undefined بیایید در این ماه با امیرالمومنین(ع) معامله کنیم!undefined روش عملی مراقبه و محاسبه در ماه رجب.undefined اعمال عبادی توصیه‌شده در ماه رجب

undefinedفقه، فلسفه و حقوق@legaltheori

۱۳:۰۸

فقه، فلسفه و حقوق
undefined undefined بشنوید| توصیه‌ها و دستورات ویژه استقبال از ماه رجب. استاد فیاض‌بخش undefined بیایید در این ماه با امیرالمومنین(ع) معامله کنیم! undefined روش عملی مراقبه و محاسبه در ماه رجب. undefined اعمال عبادی توصیه‌شده در ماه رجب undefinedفقه، فلسفه و حقوق @legaltheori
undefinedدر الهیات شیعی و برخی آرای فلسفی، زمان امری کمی، ثابت، واحد و یک سره و یکسان نیست. هر دمی را اثر و ثمری متفاوت است و روزها و ماه‌های مختلف، دارای معانی و لوازم و دلالت‌های مخصوص خود می‌باشند. اَیْنَ الرجبیّون و توجه به این سرآغاز، فرصتی است برای خروج از روزمرگی و معنا بخشی به روزها...
#روزهایی_علیه_روزمرگی

۱۸:۴۸

سخنرانی سردار سلیمانی.pdf

۲۰۵.۵۷ کیلوبایت

undefined «عمل مقدس، قیام پیوسته، راهگشایی در تاریکی»
متن مکتوبِ آخرین سخنرانی حاج قاسم سلیمانی در جمع فرماندهان سپاه، در سال ۱۳۹۸

undefinedفقه، فلسفه و حقوق@legaltheori

۱۹:۱۵

thumnail
undefined الهیاتِ اسلامِ ناب(بازنشر یادداشتی قدیمی به مناسبتِ حواشی اخیر)

undefinedفردا رهبر انقلاب اسلامی، که انقلابی برآمده از خوانشی از مذهب تشیع بوده، چنان‌که مذهب رسمی کشور است و رهبرانِ این نیز آن نیز تاکنون از تبارِ سادات بنی‌هاشم بوده‌اند، برای فردی سنی‌ مذهب نمازِ میت می‌خواند و به پاک‌سرشتی و عدالت و تقوای او شهادت می‌دهد. امری به ظاهر عجیب و متناقض! اما آیا این یک کنش تاکتیکی و با ملاحظه منافع سیاسی است؟ یا از مبنایی اصیل و الهیاتی حکایت می‌کند؟
undefinedآن جهان‌پهلوان کرمانی نیز سال‌های پیش از شهادتش فرموده بود: «امروز اگر در فلسطین کسی اظهار شیعی بکند ما با او کار نمی‌کنیم. خودم را می‌گویم؛ شما می‌توانید انتقاد کنید به من. ۹۹.۹‎٪ مردم فلسطین اهل تسنن هستند. ما دفاع می‌کنیم از آن‌ها» آیا این سخن نیز یک رتوریک سیاسی بوده با ملاحظه منافع سیاسی؟ یا از مبنایی اصیل و الهیاتی حکایت می‌کند؟
undefined بسیار از این قبیل خطابه‌ها و کنش‌ها و اقدامی که گویا مرزهای ظاهری مرسوم شیعه-سنی را درنوردیده و به غایتی بالاتر از آن توجه می‌دهد. مانند تکریم و تعظیم شهدای دفاع مقدس و دیگر شهدای وطن و مدافعان حرمی که لزوما شیعه نبودند، چنانکه روحِ خدا به مراجع وقت فرمود: «این وصیت نامه هایی که این عزیزان (شهدا) می نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ،یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها رو بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید»
undefinedتقلیل هر امر پیچیده و چند‌گانه‌ای به نحوی سیاست‌بازی ریاکارانه و حقه‌بازی ساده‌ترین راه در مواجه با این قبیل پدیده‌هاست، به خصوص اگر ایدئولوژی بر ذهن و زبان ما حاکم باشد حتما غیر از تطبیق الگوهای ایدئولوژیک پیشینی، مواجه متفکرانه دیگری برای ما گشوده نمی‌شود. اما با گذر از عادات فکری و ساده‌سازی‌، و با مراجعه به آثار رهبران و اندیشمندان انقلاب اسلامی، می‌توان طرحی الهیاتی و اصیل را به مثابه منطقی برای این قبیل مواجه‌ها دریافت. خوانشی از اسلامی که در طرح الهیاتی «اسلام انقلابی»، «اسلامِ ایرانی» و «فقه جواهری ناظر به زمان و مکان» و «نظریه فطرت»، «فطرت و مسئولیت» و... امام خمینی تعیبیه شده است و به مثابه سنگ‌بنایی برای جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن قرار دارد و دوگان‌های متعدد و به‌ظاهر متناقض را در کنارِ هم نشانده است؛ امر ملی-امر دینی، اسلام-ایران، شیعه-سنی، ملت-امت، اقتصاد دولتی-اقتصاد آزاد، فقه-حقوق، فتوا-قانون، مردم-خدا، فرد-جامعه و... (که البته توجه متن حاضر صرفا ناظر به یکی از این دوگان‌هاست؛ سنی-شیعه؛ که در این خوانش از اسلام؛ اسلامِ ناب؛ منحل شده است)
undefinedدر این طرح الهیاتی، اگرچه تشیع مذهب رسمی است و غایت هم رسیدن به همان ارزش‌های اسلام در صورت کامل خود، یعنی تشیع می‌باشد و سیره ائمه شیعه به مثابه الگوی حکمرانی قرار دارد، اما مبتنی بر همان منطق تشیع علوی، دوگانه‌هایی چون سنی-شیعه در مقابله با غایتی بالاتر تحت عنوان برپایی نظام و امت اسلامی و ایران قوی و مبارزه با ظلم و استکبار، چنان عمل نمی‌کنند که دین را تبدیل به فرقه‌ای مخصوص پیروان خود نموده و یا جوهره دینداری که مسئولیت و جهاد و مجاهدت است را فدای مناسک و ظواهر یا پوسته دین نماید. چراکه بنیاد را بر دوگان‌های اصلی ‌و اساسی انسانیت - سوژگی ، انسان - نا انسان و مستضعف - مستکبر بنا نهاده است و اسلام سیاسی که حافظ نظام و انقلاب اسلامی است ملاک است نه اسلام عبادی مناسکی که نسبت با دیگری و جامعه ندارد. نظریه وحدت هم از همین طرح بر می‌خیزد که در آن وحدت یک حقیقت است نه تاکتیک!
undefinedاینجاست که انقلاب اسلامی می‌تواند با تسنن فلسطینی نسبتی برقرار نماید اما در مقابل با اسلام آمریکایی و تشیع لندنی بی‌نسبت و بلکه علیه آن است. چنانکه زهیربن قین عثمانی و وهب نصرانی تحت خیمه حسین(ع) آمده و سرآمد شهیدان و مردان تاریخ شدند اما چه بسا شیعیانی که حتی اگر تحت خیمه یزید هم نرفتند، تحت خیمه حسین(ع) هم نیامدند حال اگر متوجه این طرح اصیل الهیاتی شویم که از اسلام ایرانی و تشیعِ علوی برخاسته، این عبارت دیگر از جهان پهلوان کرمانی را بهتر در می‌یابیم که فرمود: «قدس امکان ندارد آزاد بشود جز با پرچمداری شیعه»
undefinedثمره این طرح الهیاتی و اصیل را هم می‌توان در واقعیت دنیای معاصر دید، جایی که در نسبت با فجایعی که در غزه رخ داده و می‌دهد تمام کشورهای عربی و سنی‌مذهب ساکت نشسته و منفعل هستند اما «اسلامِ ایرانی و تشیع علوی» زمامِ جبهه مقاومت و حمایت از مستضعفان جهان را به دست گرفته و تحت لوای خود به هر نژاد و مذهبی یاری می‌رساند و به دنبال برپایی انسان آزاد و آگاه است. چه بصره، چه غزه چه بوسنی هرزگوین!
undefinedفقه، فلسفه و حقوق@legaltheori

۱۷:۰۱

 جامعه‌شناسی_نام‌های_تاریخ_اسلام.pdf

۴۲۶.۸۲ کیلوبایت

جامعه شناسی نام‌های تاریخ اسلام (درباره محبوبیت نام علی در طول تاریخ اسلام)
undefinedمحمدرضا شفیعی کدکنی
undefinedفقه، فلسفه و حقوق@legaltheori

۷:۵۰