مفصلترین کتابی است که درباره قفقاز حدفاصل سقوط تزاریسم روسیه و اشغال مجدد توسط روسیه شوروی تاکنون خواندهام. هدف اصلیام از مطالعه آن، کنکاش در باب دورهای بود که ملتهای مدرن در قفقاز متولد میشوند؛ و کتاب از این منظر اثر قابل توجهی است. اگرچه کتاب در سال ۱۹۵۱ نوشته شده و به سبب توجه همزمان به جمهوری آذربایجان، گرجستان و ارمنستان دچار اندکی سردرگمی، به قول دکتر سینا حسینپور، است.در کنار، کتاب از بابت دریافت موقعیت ایران در آن دوران نیز قابل توصیه است.
#کتاب #قفقاز #تاریخ
۱۰:۱۴
شب های روشن - مددلو
PIAJ_Volume 17_Issue 3_Pages 95-116.pdf
انتشار یافته در: رهیافتهای سیاسی و بینالمللی، دوره ۱۷، شماره ۳، مهر ۱۴۰۴
برای نگارش این مقاله شش کتاب دوره ابتدایی انتشار یافته در دولت فرقه دموکرات پیشهوری را خواندم (به همین خاطر به طور غیررسمی یک تصدیق ششم ابتدایی قدیم بایست به بنده اعطا شود
چکیده مبسوطمقدمه و اهداف: دوره یکساله حکومت فرقه دموکرات آذربایجان (۱۳۲۴-۱۳۲۵) به رهبری پیشهوری، مقطعی مهم در تاریخ معاصر ایران است که با تلاش برای ایجاد ساختارهای سیاسی و فرهنگی متمایز از جمله تدوین کتب درسی به زبان آذربایجانی همراه بود. علیرغم اهمیت نظام آموزشی این دوره، تحلیل نظاممند محتوای سیاسی و ایدئولوژیک کتب درسی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف واکاوی چگونگی بازنمایی مفاهیم و دیدگاههای سیاسی حکومت فرقه در متون آموزشی رسمی آن دوره انجام شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که کتب درسی فرقه دموکرات چگونه در راستای جامعهپذیری سیاسی و تثبیت ایدئولوژی حاکم، به ساخت هویت، معرفی نظم سیاسی مطلوب و بیاعتبارسازی نظم پیشین میپرداختند؟روش: این پژوهش با بهرهگیری از چارچوب نظریه هژمونی آنتونیو گرامشی و مفاهیم مرتبط آن مانند انقلاب منفعل و روشنفکران ارگانیک به تحلیل موضوع پرداخته است. نظریه هژمونی بر نقش نهادهای جامعه مدنی، بهویژه آموزش در کسب رضایت و مشروعیت برای قدرت حاکم تأکید دارد. روش تحقیق، تحلیل مضمون کیفی است که بر روی متن شش جلد کتاب درسی دوره ابتدایی (کلاسهای اول تا ششم) حکومت فرقه دموکرات اعمال گردید. دادهها با استفاده از فرایند شش مرحلهای و سه سطحی (کدگذاری آزاد، محوری و گزینشی) تحلیل شدند که منجر به شناسایی مضامین پایه، سازماندهنده و در نهایت، مضمون فراگیر پژوهش شد.یافتهها: تحلیل مضامین نشان میدهد که کتب درسی فرقه دموکرات به عنوان ابزاری کلیدی در یک پروژه هژمونیک عمل میکردند. شش مضمون سازماندهنده اصلی شناسایی شد: ۱) ساخت هویت متمایز آذربایجان بر دو پایه زبان و تاریخ: این کتب با تأکید فراوان بر زبان آذربایجانی و بازخوانی تاریخ با محوریت قهرمانان و روایتهای محلی، هویتی مستقل و متمایز از هویت ایرانی مسلط را مهندسی میکردند. ۲) تثبیت جایگاه مردمی فرقه دموکرات و نهادهای آن: فرقه به عنوان نماینده حقیقی آرمانهای مردم آذربایجان و تداوم مبارزات تاریخی (مانند مشروطه) معرفی میشد و نهادهای آن (مانند مجلس ملی) نماد حاکمیت مردم قلمداد میگردید. ۳) بیاعتبارسازی نظم پیشین (دین و سلطنت): نهاد سلطنت و روحانیت به عنوان نمادهای استبداد، کهنهپرستی و عامل عقبماندگی مورد نقد و تخریب قرار میگرفتند تا زمینه برای پذیرش نظم جدید فراهم شود. ۴) ترویج آرمانهای سوسیالیسم انقلابی: مفاهیم و واژگان چپگرایانه (خلق، زحمتکش، مبارزه طبقاتی، نقد بورژوازی) به وفور استفاده میشد و روحیه انقلابی و ارزشهای سوسیالیستی ستایش میگردید. ۵) ترسیم آذربایجان شوروی بهمثابه الگو و شوروی بهمثابه آرمانشهر: جمهوری سوسیالیستی آذربایجان و اتحاد شوروی به عنوان نمونههای پیشرفت، عدالت و الگوی مطلوب برای آینده آذربایجان ایران به تصویر کشیده میشدند. ۶) ترسیم تصویر متمایز از ایران: رابطه با ایران در هالهای از ابهام و تمایز ترسیم میشد؛ ضمن اشاره به ایران به عنوان واحد جغرافیایی، هویت آذربایجانی به عنوان وطن اصلی برجسته و گاه تقابل میان آذربایجان آزادیخواه و تهران مستبد مطرح میگردید. مضمون فراگیر مستخرج از این یافتهها «مهندسی هویت متمایز و سوسیالیستی آذربایجان: استقرار هژمونی فرقه دموکرات در تقابل با ایران سنتی» بود که نشاندهنده تلاش سیستماتیک برای ساخت هویتی جدید، با جهتگیری سوسیالیستی و در تضاد با هویت و نظم ایرانی مسلط است.نتیجهگیری: یافتههای پژوهش، منطبق با نظریه گرامشی نشان میدهند که فرقه دموکرات از نظام آموزشی و کتب درسی به عنوان ابزار اصلی در یک انقلاب منفعل برای کسب هژمونی فرهنگی و سیاسی بهره برد. روشنفکران ارگانیک فرقه در تدوین این متون نقش کلیدی داشتند. این پروژه هژمونیک با وجود تلاش برای مهندسی هویت و کسب رضایت، به دلیل فقدان پایگاه اجتماعی مستقل و وابستگی به شوروی ناتوان از ایجاد اجماع فراگیر بود و نهایتاً با شکست مواجه شد.
۴:۱۷
تیم فوتبال پرسپولیس ایران تیم اوروگوئه را زد و استادیوم یک پارچه احساسات شده بود. شاهنشاه فرمودند: عجیب است که مردم سر شیرهای دستشوییها و مستراحهای استادیوم صدهزار نفری را میدزدند، برای چه؟ نخستوزیر عرض کرد: تربیت ندارند.من عرض کردم: ممکن است، ولی مثل این که اینها را از خودشان نمیدانند، یعنی متعلق به خود نمیدانند. مثل این است که این وسائل مال غیر و متعلق به غیر است. شاهنشاه فرمودند: این که بیشتر باعث تعجب میشود. عرض کردم: خیر، برخورد ما با مردم طوری است، مثل این که ما قشون غالب هستیم _ یعنی دستگاه هیئت حاکمه ـ و مردم، مردم یک کشور مغلوب.
یادداشتهای علم، ج ۲، ص ۲۲۳
#یادداشتهای_علم
۱۸:۰۸
چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۵۱صبح شرفیاب شدم، شاهنشاه را کسل دیدم؛ فکر کردم بابت تلفات زیاد زلزله [۱] است. بعد معلوم شد در انجام یک امرِ شاهنشاه قدری قصور شده.توضیحاتی که عرض کردم روشن شدند که تقصیر از کسی نبود، بعد سر حال آمدند.
یادداشتهای علم، ج ۲، ص ۲۲۷
#یادداشتهای_علم
پینوشت:۱. زلزله قیر و کارزین در جنوب استان فارس، به بزرگی ۶.۹ ریشتر، با ۵۰۱۰ کشته و آسیب به خانهها تا شعاع ۲۰۰ کیلومتری.
۶:۵۴
چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۵۱[شاه] به من اوامری دادند که با مدیر عامل شرکتهای عامل در خصوص اضافه برداشت و همچنین ساختن تصفیه خانه بزرگی در بوشهر صحبت کنم. همان وقت فکر میکردم بیچاره اقبال [مدیرعامل شرکت ملی نفت] که در اتاق مجاور منتظر است، چه کاره است؟
یادداشتهای علم، ج ۲، ص ۲۲۷
#یادداشتهای_علم
۴:۴۶
ما هم همینطور آقای احمدمیرزا... ما هم همینطور.
پینوشت:تصویر احمد شاه قاجار در کودکی.
مددلو
@r_madadlou
پینوشت:تصویر احمد شاه قاجار در کودکی.
۸:۰۲
[شاه] اوامری در خصوص حزب مردم فرمودند که: به دکتر کنی دبیرکل بگو تشکیلات خود را گسترش دهد و جوانهای تازه بیاورد.عرض کردم: چشم ولی تا اجازه حرف زدن و انتقاد کردن نداشته باشند فایده ندارد.فرمودند: منظور من هم همین است، زیرا اگر این دریچه اطمینان را باز نکنیم حرفها از حلقوم گریلاها و جنگلیها و آدمکشها در می آید. عرض کردم: کاملاً صحیح است ولی چندین دفعه تصمیم اتخاذ فرمودهاید و باز دریچه را بستهاید. مگر همین زمستان گذشته نبود که برای دو کلمه حرف که این بدبختها در مجلس در مورد بودجه زدند تلگراف صریح فرمودید که به آنها ابلاغ کنند همان معامله با شما خواهد شد که با کمونیستهای غیرقانونی میشود.
یادداشتهای علم، ج ۲، ص ۲۵۰
#یادداشتهای_علم
۱۹:۵۷
رضاشاه تحت تأثیر آتاترک بود و تنها سفر خارجیاش نیز به جمهوری ترکیه بود. چند سال قبل، بخشی از فیلمهای این سفر که مربوط به دیدار رضاشاه و آتاترک بود در قالب یک مستند پخش شد. اکنون، فیلمی از نخستین روزهای وی در ترکیه نیز منتشر شده است.در این فیلم رضاشاه در ۲۰ خرداد ۱۳۱۳ از مرز دوغوبایزید وارد ترکیه شده، شب را در ایغدیر گذرانده، به قارص رفته و در روستای «ولادی قارص» که توسط روسها در 10 کیلومتری قارص ساخته شده بود، استراحت میکند.گفته میشود تنها فیلم از رضاشاه که در آن صحبت میکند، همان تصاویر پیشتر منتشر شده در دیدار با آتاترک است.
۱۸:۰۸
عرض کردم: ... با این وضعی که شاهنشاه دارید و اوامرتان بلافاصله اجراء میشود، لااقل قبل از صدور اوامر، خصوصاً در امور اقتصادی و اجتماعی، کارها باید مطالعهٔ مختصری توسط اهل فن بشود.
[شاه] فرمودند: پس دولت من و سازمان برنامه چه صیغهایست؟ این دولت در دولت میشود.
عرض کردم: آخر وزرا مستقیماً از شاهنشاه دستور میگیرند، بعد هم که دستور اجراء میفرمایند، دیگر فلک جلودار آنها نمیشود. این است که در دستگاه دولت هم ازهمگسیختگی عجیبی موجود است.
فرمودند: باز هم به عقیدۀ سابق خودم فکر میکنم لازم نیست... مگر این همه پیشرفتهای بزرگ کردهایم، کسی به ما مشورت داده است؟
یادداشتهای علم، ج ۲، ص ۲۵۱
#یادداشتهای_علم
۱۹:۲۹
این کتاب در سال ۱۹۴۲ با هدف بررسی و نقد سنتهای تاریخنگاری نوشته شده. نویسنده سنن تاریخنگاری را به دو بخش مفاهیم لاهوتی و جادویی، و نظریههای طبیعی تقسیم کرده و با بیانی ساده، شفاف و قابل تحسین نقد میکند. او که یک مارکسیست است، در دو فصل پایانی ماتریالیسم تاریخی را به عنوان سنت تاریخنگاری قابل اتکا معرفی میکند و البته همان نقدی که به سایر سنن تاریخنگاری داشت، یعنی داشتن نقشهای از پیش تعیین شده و فراتاریخی، به همراه هدفی نهایی برای تاریخ، در ماتریالیسم تاریخی نیز هست، اگرچه نویسنده در تلاش برای انکارش باشد.
#کتاب #تاریخ
۱۲:۴۰
البته تغییر ادبیات از «امت به ملتِ» نظام سیاسی کشور مربوط به جنگ دوازده روزه نیست، بلکه پیشتر از آن شروع شد، از اواسط جنگ ایران و عراق. فرایند پذیرش و یکدستسازی مسئولان نظام نیز از جنگ دوازده روزه شروع نشد، از اوج گرفتن تحریمها و احساس تنهایی دوباره کشور شروع شد.اهمیت جنگ دوازده روزه در عیانسازی و تسریع سلطهِ «ادبیاتِ تغییر یافته» است.
اکنون چند مسأله پیش آمده:- نظام دولت-ملت توانسته قواعد رفتاری و فکری خود را بر جمهوری اسلامی غالب کند.- بخشی از جامعه تغییر ادبیات را نه فکری، دائمی و بنیادین بلکه تاکتیک موقت بقای قدرت میبیند.- بخشی از هسته سخت نظام تغییر ادبیات را نمیپذیرد و دچار تناقض میشود. در نتیجه شروع به ساخت یک جمهوری اسلامی ایدئال در ذهن خود میکند که پاک و منزه از تغییر ادبیات است اما به واسطه مشتی نفوذی و قدرتطلب و منحرف از آرمانها در محاصره قرار گرفته.- تغییر از کدام امت به کدام ملت؟ از مبدأ امت اسلامی؟ یا شیعی؟ به مقصد ملت قومی؟ یا شهروندی؟ یا اسلامی؟ یا شیعی؟ فارس و شهروند و مسلمان و شیعه به کدام تعریف؟ هر کدام از اینها تبعاتی دارد. تغییر آسان نیست.
۴:۲۵
بازارسال شده از انجمن علمی م.ا علوم سیاسی دانشگاه امامصادق(ع)
۲۰:۱۱
یکشنبه صبح رسیدم تهران. به مکافاتی. دیشبش در اتوبوس خوابیده بودم، مثلاً. تا عصر سر پا بودم؛ رسیدم اتاق کارم، گفتم دراز بکشم، به خواب سنگینی رفتم و خواب دیدم.دیدم که رئیس یکی از دانشگاههای بلاد کفر شدم و آقای دکتری به نام مستر استنوگرفر، از آن نجیبزادگان بااصل و نسب، آمد و سخنرانی کرد که حکومت از آن طبقه متوسط است حداقل و محرومان عقدهایهای عالماند.با خودم گفتم ای بابا، اینکه نشد؛ باید ساختاری با این فکر مقابله کنم. جلسه گذاشتیم و قرار شد سالانه ده درصد از ورودیهای دانشگاه را استعدادیابی کنیم از طبقه محروم جامعه و هزینه رفت و آمد ماهانه به دیارشان و خورد و خوراک و خرید کتابشان را بورسیه کنیم (شهریه و پول خوابگاه هم که کلا از دانشجو جماعت نمی گرفتیم)دانشگاه کوچکی بود، ده درصد میشد ۲۰-۳۰ دانشجو. اینطوری فرصتی فراهم میشد برای مستعدین طبقه محروم تا بیآنکه آبرویشان برود، فرصت فراهم شود جهت بطلان حرفهای مستر استنوگرفر.به ناگاه سید صدایم زد و از خواب پریدم و شکر خدای به جا آوردم که در بلاد کفر و با افکار ملحدین کمونیست نیستم.
#خواب
۱۷:۳۳
معرفینویسنده در این کتاب ریشه های سیاست خارجی غیردولتی ایران را در خاورمیانه به دوران پهلوی دوم برده و با تمرکز بر دوران پساکودتای 28 مرداد دو شاخه اصلی این سیاست را در کردستان عراق و شیعیان جنوب لبنان یافته و واکاوی نموده است. کتاب بر اساس مقدمات، شروع، اوج، تضعیف و پایان این سیاست تنظیم شده، هر فصل از کتاب را به دو بخش کردستان عراق و شیعیان لبنان تقسیم شده و تلاش شده این دو شاخه به موازات هم پیش رود. هر قدر محتوای کتاب پیش می رود، مطالعه کتاب جذاب تر و علاقه به ادامه مطالعه بیشتر می شود. نویسنده با توانمندی چگونگی تعامل میان نهادهای دخیل در سیاست خارجی ایران را با منطق تکروانه پهلوی دوم نشان داده است و نیز به درستی موفقیت در سیاست خارجی را پایه گذار اعتماد به نفس افراطی شاه و در پیش گرفتن سیاست داخلی ویرانگر از سوی او تشخیص داده است. همچنین در بازخوانی نگرش شاه به سیاست خارجی، اگرچه بر جغرافیای سیاسی تکیه داشته، نگاهی عمیق تر و دقیق تر از آثار معمول در بازار تاریخ معاصر ایران داشته است.
نقدنویسنده اگر چه تلاش کرده دو شاخه لبنان و عراق را به موازات هم پیش برد اما میان این دو شاخه شاهد هیچ تعاملی نیستیم، گو اینکه دو پرونده کاملا مجزا از یکدیگر هستند که اگر چنین بود می بایست نویسنده به آن می پرداخت. مهم تر آنکه برخلاف دیدگاه نویسنده، هر قدر در مبحث لبنان پیش می رویم بیشتر به این نتیجه می رسیم که لبنان تنها طرح اولیه ای از شاخه مدیترانه ای سیاست خارجی غیردولتی پهلوی دوم بود و در حدی نبوده که به عنوان یکی از دو شاخه این سیاست مطرح شود. کما اینکه نویسنده به اسم سیاست خارجی غیردولتی پهلوی دوم، بخش عمده ای از مبحث لبنان را به امام موسی صدر و اقدامات ایشان اختصاص داده است.نقطه اوج کتاب فصل آخر آن است و البته نقطه اوج نقد به کتاب نیز همانجاست.در فصل آخر نویسنده پایه های سیاست خارجی غیردولتی ایران در منطقه را در نظریه تنهایی استراتژیک قرار می دهد اما شرحی که از نظریه ارائه می دهد، آن را به مفهومی احساسی با روایتی نوستالژیک از جغرافیا، تاریخ و فرهنگ بدل می کند. بی همتاسازی، خاص بودگی، پریشان زمانی، از جا دررفتگی تاریخی مفاهیم و خالص سازی از ایرانیت در عین ادعای محتوای متنوع آن دیگر مسائلی هستند که نقد فصل آخر را ممکن می کنند.
توصیه به مطالعهکسانی که به تاریخ پهلوی دوم، انقلاب اسلامی، سیاست خارجی معاصر ایران، مطالعات لبنان، مطالعات کُردی و امام موسی صدر علاقمند هستند، کتاب را از دست ندهند.
#کتاب #تاریخ #ایران
۱۷:۱۹
کتاب را دکتر افتخاری معرفی کردند. عنوان و شرح آن بسیار برای خرید کتاب وسوسه برانگیز است.
#کتاب
مددلو
@r_madadlou
#کتاب
۹:۱۴
۹:۱۴
بازارسال شده از انجمن علمی م.ا علوم سیاسی دانشگاه امامصادق(ع)
لینک ثبتنام:
۱۵:۴۹