۲۰:۱۷
a-aramesho.mp3
۰۶:۳۷-۶.۱ مگابایت
۲۰:۴۵
۱۲:۳۶
۴:۲۰
بازارسال شده از «مهدی یاوران ان شاء الله»
۱۹:۳۱
درگوشی با لیلی
فاطمه جان شایان زیر سایه مرتضی علی سلامت و موید به تاییدات حضرت صاحب باشی! اللهم اختم لکِ بالسعادة و الشهادة! با سید مرتضی آوینی محشور باشی بانو!
فرستنده این پیام، هاجرسادات موسوی بوده؛ دو سال پیش، وقتی هنوز هیچ کداممان از بیماریش خبر نداشتیم؛ حتی خودش. حالا، یکی دو روز دیگر، اولین سالگرد رفتنش از راه میرسد. امشب، از جلوی بیمارستان سینا گذشتیم و من به یاد رنج همین شبهای پارسالمان و ذره ذره آب شدن رفیقمان فشرده شدم. اینها صاف باید روز تولدم در ذهنم برود و بیاید و ویرانم کند. آنهم در ابتدای دهه چهل زندگی. تا یادم بماند، عمر آدمیزاد، به مویی بند است. و مرگچه همه نزدیک است. آره داداش جونـ... ٠۳/۱٠/۱پ. ن: به فاتحه ای مهمانش کنیمـ
#تولد #مرگ #چهل . .https://ble.ir/leili_haj1403درگوشی با لیلی.
#تولد #مرگ #چهل . .https://ble.ir/leili_haj1403درگوشی با لیلی.
۱۹:۳۸
۲۰:۴۲
پاکت هدیه
د
درگوشی با لیلی
۱۸:۴۴
۵:۱۳
امام سجّاد علیه السلام:
پس حقّ مادرت اين است كه بدانى او تو را در جايى حمل كرده است كه هيچ كس فردى ديگر را در آنجا حمل نمىكند، و از ميوه دل خود چيزى بتو خورانده است كه هيچ كس بديگرى نميخوراند. و با گوش و چشم و دست و پا و مو و پوست [و خلاصه] تمام جوارحش تو را حفاظت نموده و از تو نگهدارى كرده، و از اين كارش هم خرّم و شاد بوده، و در عين حال مراقب بوده، و در ايّام باردارى هر ناگوارى و درد و سنگينى و غم و اندوهى را بجان خريده و تحمّل نمود، تا آن موقعى كه دست قدرت الهى تو را از او فارغ ساخت و بر پهنه زمين آورد، از آن به بعد خوش داشت كه تو سير باشى و او گرسنه، تو پوشيده باشى و او برهنه، تو سيراب باشى و او تشنه، و بر تو سايه بگستراند و خود در برابر آفتاب باشد، و با سختى خود تو را به رفاه اندازد، و با بيخوابى خود خواب را بر تو شيرين كند. مادر اندرونش ظرف تو، و دامنش محلّ آرامش تو، و پستانش ظرف آب تو، و جانش پناه تو بوده است. و فقط بخاطر تو متحمّل گرم و سرد دنيا شده است، پس به همان اندازه هم تو از او تشكّر كن، و آن را جز بيارى و توفيق خداوند نتوانى!
تحف العقول، صفحه 242 و 243.https://ble.ir/leili_haj1403درگوشی با لیلی.
پس حقّ مادرت اين است كه بدانى او تو را در جايى حمل كرده است كه هيچ كس فردى ديگر را در آنجا حمل نمىكند، و از ميوه دل خود چيزى بتو خورانده است كه هيچ كس بديگرى نميخوراند. و با گوش و چشم و دست و پا و مو و پوست [و خلاصه] تمام جوارحش تو را حفاظت نموده و از تو نگهدارى كرده، و از اين كارش هم خرّم و شاد بوده، و در عين حال مراقب بوده، و در ايّام باردارى هر ناگوارى و درد و سنگينى و غم و اندوهى را بجان خريده و تحمّل نمود، تا آن موقعى كه دست قدرت الهى تو را از او فارغ ساخت و بر پهنه زمين آورد، از آن به بعد خوش داشت كه تو سير باشى و او گرسنه، تو پوشيده باشى و او برهنه، تو سيراب باشى و او تشنه، و بر تو سايه بگستراند و خود در برابر آفتاب باشد، و با سختى خود تو را به رفاه اندازد، و با بيخوابى خود خواب را بر تو شيرين كند. مادر اندرونش ظرف تو، و دامنش محلّ آرامش تو، و پستانش ظرف آب تو، و جانش پناه تو بوده است. و فقط بخاطر تو متحمّل گرم و سرد دنيا شده است، پس به همان اندازه هم تو از او تشكّر كن، و آن را جز بيارى و توفيق خداوند نتوانى!
تحف العقول، صفحه 242 و 243.https://ble.ir/leili_haj1403درگوشی با لیلی.
۵:۱۷
۱۴:۰۵
۱۳:۵۴
۱۵:۵۴
۱۶:۰۰
۱۹:۲۰
۸:۱۰
سکوت گاه از غم استگاه از عدمگاه از رازی شورانگیزگاه از تاملگاه... . باز سکوتی هستکه سرشار ناگفتههاست... . #شب_جمعه. https://ble.ir/leili_haj1403درگوشی با لیلی.
۱۱:۲۳
۱۵:۳۳
آن خاطرات بامزه ات از مشایه، استخاره هایت، اعلام قمر در عقرب و درگاه های صدقه ات، روضه های هفتگی ت، خنده هایت سر جمع زدن های پول خروس و گوسفند قربانی اول ماه و...هاجر...شوخی شوخی رفتی دختر...روز ام البنین، توی قطعه پدر و مادر شهدا، به خانم سپردیمت.ناشناسی، شبش خواب تابوتی را دیده بود که یک نفر با لباس تعزیه، بدون دست، روی شانه اش گذاشته...هاجر سادات، حالا یکسال گذشته و دلمان بدجوری برایت تنگ است.هنوز هم شبهای جمعه، روضه هات را در گروه داریم.هنوز هم توی کارهای خیر دسته جمعی، به اسم خودت سهم برمیداریم.هنوز هم متن هایت را با اسم خودت فوروارد میکنیم.هنوز هم صوتهایت را به مناسبات و موضوعات گوش میدهیم.یک گروه ساخته ایم برای خاطراتت؛ از متن گرفته تا فیلم و صوت و عکس و مدام یادت میکنیم.توی دعاهایمان "به دم مرتضی علی" تو را تکرار میکنیم.توی دغدغه هایمان برای اسلام و جهان و مقاومت، دغدغه های تو را یاد میکنیم.توی عرض ارادت هایمان به ائمه و اولیاءالله، به یادت هستیم و فکر میکنیم چقدر خوب میشود تو هم پیش اجداد مطهرت یادمان کنی.راستی راستیرفتی هاجر...رفتی پیش شهدا و خوبان...بعد از اینهمه سال، بالاخره راحت خوابیدی.... #شب_جمعه . https://ble.ir/leili_haj1403درگوشی با لیلی
۱۵:۳۳