قرآن سرِ نیزه زدن، شد از رسوم دشمنیگاهی به وقت صفّین، گاهی به وقت کربلا
گاهی ظواهر منطقی؛ اهریمنی باشد درونباری در آتش مُصحَفی؛ کین بام دارد دو هوا
آری همه ایّامها، گویا که عاشورا شودیا اینکه نام هر مکان، در هر کجا شد نینوا
آخر چه شوری شد به پا؟ عالم چه آمد بر سَرش؟شوری که تلخ اما شِکر، هر کس به نوعی مبتلا
شیرینیاش طعم حقیقت، تلخیاش بوی غلطسَرپا مَصافِ هم روند و قصدشان پیکارها
حرفی نمیباشد ز دیروز و کنون گر بنگریمتاریخها تکرار میگردند اما در خفا
باید ببینم در کدامین جبهه میباشم مقیمدر پیش شیطانها اِقامت کردهام یا که خدا
کربوبلاها و دَهُمروزِ محرمهای منمعنا دهد با حق بپیوندم وَ از باطل جدا
علی سلیمی#شعر•••••••••••••••••••••••••••••••••••••مَدّٰاحے اربٰاب | @maddahi_arbab
گاهی ظواهر منطقی؛ اهریمنی باشد درونباری در آتش مُصحَفی؛ کین بام دارد دو هوا
آری همه ایّامها، گویا که عاشورا شودیا اینکه نام هر مکان، در هر کجا شد نینوا
آخر چه شوری شد به پا؟ عالم چه آمد بر سَرش؟شوری که تلخ اما شِکر، هر کس به نوعی مبتلا
شیرینیاش طعم حقیقت، تلخیاش بوی غلطسَرپا مَصافِ هم روند و قصدشان پیکارها
حرفی نمیباشد ز دیروز و کنون گر بنگریمتاریخها تکرار میگردند اما در خفا
باید ببینم در کدامین جبهه میباشم مقیمدر پیش شیطانها اِقامت کردهام یا که خدا
کربوبلاها و دَهُمروزِ محرمهای منمعنا دهد با حق بپیوندم وَ از باطل جدا
علی سلیمی#شعر•••••••••••••••••••••••••••••••••••••مَدّٰاحے اربٰاب | @maddahi_arbab
۱۲:۴۸
از اِستماع نام او گویی دهان بیاختیارلب را گشود و بیامان بر او درودی را نثار
حتی خدا حتی ملائک هم برای این مقامهر لحظه و هر دم کُنندش نام احمد را سلام
آسوده خاطر باشدم تا که دلم در دست اوستامن و امان باشد، امین است، هر چه دارم دستِ دوست
در بحر رحمانیتش از بَهرِ او غوطه زنماو رحمت للعالمین باشد، نباشد هیچ غم
گُل مات زیباییِ او، مبهوت او باشد بهارآری ربیعِ واقعی، باشد جمال این نگار
افلاک و انجم چون بخواهد افکند دیده به اوسر را به بالا برده و در آسمانها جست و جو
سلسلهی پیغمبران را باشَدَش حُسن خِتامیا که بُوَد شَهبیت شعر و نغمه و نظم و نظام
بر هم زده برنامهها و نقشهی اهریمنان ناچار اسلام آورند و یا مُشوّش بیامان
آری قلمها بشکند از وصفِ موصوفی چُو اواز جذبهاش آتش بیفتد برگهها را از دو سو
این مثنوی پایان ندارد، هر چه که گویم کم استاز بهر سِیر آسمان، جمع نظرها هم کم است
علی سلیمی
#پیامبر_اکرم (صلاللهعلیهوآلهوالسلم)#شعر•••••••••••••••••••••••••••••••••••••مَدّٰاحے اربٰاب | @maddahi_arbab
حتی خدا حتی ملائک هم برای این مقامهر لحظه و هر دم کُنندش نام احمد را سلام
آسوده خاطر باشدم تا که دلم در دست اوستامن و امان باشد، امین است، هر چه دارم دستِ دوست
در بحر رحمانیتش از بَهرِ او غوطه زنماو رحمت للعالمین باشد، نباشد هیچ غم
گُل مات زیباییِ او، مبهوت او باشد بهارآری ربیعِ واقعی، باشد جمال این نگار
افلاک و انجم چون بخواهد افکند دیده به اوسر را به بالا برده و در آسمانها جست و جو
سلسلهی پیغمبران را باشَدَش حُسن خِتامیا که بُوَد شَهبیت شعر و نغمه و نظم و نظام
بر هم زده برنامهها و نقشهی اهریمنان ناچار اسلام آورند و یا مُشوّش بیامان
آری قلمها بشکند از وصفِ موصوفی چُو اواز جذبهاش آتش بیفتد برگهها را از دو سو
این مثنوی پایان ندارد، هر چه که گویم کم استاز بهر سِیر آسمان، جمع نظرها هم کم است
علی سلیمی
#پیامبر_اکرم (صلاللهعلیهوآلهوالسلم)#شعر•••••••••••••••••••••••••••••••••••••مَدّٰاحے اربٰاب | @maddahi_arbab
۸:۵۹
تیره کردند آسمان را با ستمها بیامانغافل از اینکه بباشد تیر طوفان در کمان
گرچه موسی مُنجیِ آنها بُوَد در بَحرِ نیلغرقِ سیلِ نوح گردد همنشینِ با بَدان
مردی و مردانگی در کارشان بیمعنی استمیکُشند از پیر و بُرنا تا که طفل و نوجوان
هرکجا سبز و گلستان باشدش مثل بهارپای نحس و شومشان آنجا رسد گردد خزان
دم زنند از دین و مذهب، نام یزدان، شرع و کیشخلوت آنان بُوَد تدریس به اهریمنان
"دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور"گاهی آرامش خبر دارد ز طوفان در جهان
دور نَبوَد که ببینی ریشهی صهیون ز خاکچون مُغیلان کَنده آید گُم شود در کاهدان
خواب بر چشمانشان هرگز نیاید تا ابدمِهترین بخش تن و اندامشان شد گوششان
ضربهی حیدر به خیبر واهمه حاکم کندوحشتی دارند از نام امیرم در اذان
یاعلی گویان بباید آتشی برهم زنیمتا که بُگریزند از دنیا به پاهای دوان
علی سلیمی
#طوفان_الاقصی #مرگ_بر_اسرائیل#شعر•••••••••••••••••••••••••••••••••••••مَدّٰاحے اربٰاب | @maddahi_arbab
گرچه موسی مُنجیِ آنها بُوَد در بَحرِ نیلغرقِ سیلِ نوح گردد همنشینِ با بَدان
مردی و مردانگی در کارشان بیمعنی استمیکُشند از پیر و بُرنا تا که طفل و نوجوان
هرکجا سبز و گلستان باشدش مثل بهارپای نحس و شومشان آنجا رسد گردد خزان
دم زنند از دین و مذهب، نام یزدان، شرع و کیشخلوت آنان بُوَد تدریس به اهریمنان
"دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور"گاهی آرامش خبر دارد ز طوفان در جهان
دور نَبوَد که ببینی ریشهی صهیون ز خاکچون مُغیلان کَنده آید گُم شود در کاهدان
خواب بر چشمانشان هرگز نیاید تا ابدمِهترین بخش تن و اندامشان شد گوششان
ضربهی حیدر به خیبر واهمه حاکم کندوحشتی دارند از نام امیرم در اذان
یاعلی گویان بباید آتشی برهم زنیمتا که بُگریزند از دنیا به پاهای دوان
علی سلیمی
#طوفان_الاقصی #مرگ_بر_اسرائیل#شعر•••••••••••••••••••••••••••••••••••••مَدّٰاحے اربٰاب | @maddahi_arbab
۱۲:۲۸
-53534974_-2077177066.mp3
۰۵:۵۶-۱۴.۲۶ مگابایت
۱۹:۲۵
1_1129295253.mp3
۰۴:۲۴-۱۰.۱۸ مگابایت
۱۴:۲۹
۱۸:۰۹
1085808384_-224975782.mp3
۰۹:۰۶-۱۱.۴۶ مگابایت
۱۸:۵۰
-2024726784_-682707894.mp3
۰۵:۵۲-۵.۵۲ مگابایت
۹:۳۵
Moghadam-ShahadatImamHadi1394[02].mp3
۰۳:۰۰-۳.۶۶ مگابایت
۴:۱۳
-1129308416_-887226496.mp3
۱۶:۰۱-۲۹.۳۵ مگابایت
۱۸:۰۹
1_7959124256.mp3
۰۹:۴۵-۲۲.۳۵ مگابایت
۴:۴۳
پیچیده دراین دشت عجب بوی عجیبیبوی خوشی از نافه ی آهوی نجیبی
یا قافله ای رد شده بارش همه گلبرگجامانده از آن قافله عطر گل سیبی
یک شمه شمیم خوش فردوس ..نه پس چیستپس چیست عجب بوی خداوند فریبی
کی لایق بوی خوشی از کوی بهشت استجانی که ازاین عطر نبرده است نصیبی
این گل گل صدبرگ نه هفتاد و دو برگ استلب تشنه و تنهاست چه مضمون غریبی
با خط چلیپای پرازخون بنویسیدرفته است مسیحایی بالای صلیبی
پیران همه رفتند جوانان همه رفتندجز تشنگی انگار نمانده است حبیبی
گاهی سر نی بود و زمانی ته گودال
طی کرد گل من چه فرازی چه نشیبی
#سعید_بیابانکی
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••مَدّٰاحے اربٰاب | @maddahi_arbab
یا قافله ای رد شده بارش همه گلبرگجامانده از آن قافله عطر گل سیبی
یک شمه شمیم خوش فردوس ..نه پس چیستپس چیست عجب بوی خداوند فریبی
کی لایق بوی خوشی از کوی بهشت استجانی که ازاین عطر نبرده است نصیبی
این گل گل صدبرگ نه هفتاد و دو برگ استلب تشنه و تنهاست چه مضمون غریبی
با خط چلیپای پرازخون بنویسیدرفته است مسیحایی بالای صلیبی
پیران همه رفتند جوانان همه رفتندجز تشنگی انگار نمانده است حبیبی
گاهی سر نی بود و زمانی ته گودال
طی کرد گل من چه فرازی چه نشیبی
#سعید_بیابانکی
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••مَدّٰاحے اربٰاب | @maddahi_arbab
۱۶:۰۵
تبرک جُستم از مادر، به نامش میکنم آغازکه نام او بُود رمزی برای جَستن و پرواز
همه شوقم بُود اینکه ببینم طرح لبخندشز او لشگرکشی باشد منم در پُست یک سرباز
به شهر او نمییابی تو راهی که شود بنبستبه قاموسش گِره معنا ندارد چون که باشد باز
اگر بیمارِ او باشی سلامت در دو دنیاییکه اسمش تا بیاید از دری دیگر رود اَمراض
سخن گفتن از او راحت نباشد هر چه گویم مننباشد مثل او زیرا بُود او شکل یک اعجاز
به نامش میگرفتند از خدا شهد شهادت راکه گویی اسم او باشد سراسر سِر و رمز و راز
بباشد معدن علم و کرامت، مظهر عصمتعفاف و حُجب او باشد زنان را اُسوهای ممتاز
به وقتی که گل نرگس دوباره رخ نمایاندبپیچد بوی عطر یاس و صحن او شود دلباز
علی سلیمی
#حضرت_زهرا (علیهاالسلام)#شعر•••••••••••••••••••••••••••••••••••••مَدّٰاحے اربٰاب | @maddahi_arbab
همه شوقم بُود اینکه ببینم طرح لبخندشز او لشگرکشی باشد منم در پُست یک سرباز
به شهر او نمییابی تو راهی که شود بنبستبه قاموسش گِره معنا ندارد چون که باشد باز
اگر بیمارِ او باشی سلامت در دو دنیاییکه اسمش تا بیاید از دری دیگر رود اَمراض
سخن گفتن از او راحت نباشد هر چه گویم مننباشد مثل او زیرا بُود او شکل یک اعجاز
به نامش میگرفتند از خدا شهد شهادت راکه گویی اسم او باشد سراسر سِر و رمز و راز
بباشد معدن علم و کرامت، مظهر عصمتعفاف و حُجب او باشد زنان را اُسوهای ممتاز
به وقتی که گل نرگس دوباره رخ نمایاندبپیچد بوی عطر یاس و صحن او شود دلباز
علی سلیمی
#حضرت_زهرا (علیهاالسلام)#شعر•••••••••••••••••••••••••••••••••••••مَدّٰاحے اربٰاب | @maddahi_arbab
۱۳:۳۵
امیرالمومنین، شیر خدا، حقالیقین باشدبنازم هِیبت مولا، شکوه و عِزِّ دین باشد
که ضرب ذوالفقار او خدا را کرده معبودشز طاعات همه جن و بشر هم برترین باشد
قَدَرقدرت، ولینعمت، سراسر غیرت و شوکتبه پیش پای او چون آسمانها هم زمین باشد
شنیدم که علی نامش بباشد رمز شیداییچو خواهم اینچنین مستی، به گوشم این طنین باشد
نَفَسهایم به کار افتد چو باشم در رکاب اوخدا دُرِّ نجف داده به قلبم این نگین باشد
به صف که میزند حیدر دگر دشمن نخواهد ماند عدو داند دراُفتادن در این میدان چنین باشد
ندای نَغزِ مولایم به معراج نبی گُل کردکه گویی احمد و حیدر به عرش حق، قرین باشد
پناه و مَلجَاءِ اَیتام و فرزندانِ مسکینان منم باشم فقیر او که مولایم همین باشد
علی سلیمی
#امیرالمومنین (علیهالسلام)#شعر•••••••••••••••••••••••••••••••••••••مَدّٰاحے اربٰاب | @maddahi_arbab
که ضرب ذوالفقار او خدا را کرده معبودشز طاعات همه جن و بشر هم برترین باشد
قَدَرقدرت، ولینعمت، سراسر غیرت و شوکتبه پیش پای او چون آسمانها هم زمین باشد
شنیدم که علی نامش بباشد رمز شیداییچو خواهم اینچنین مستی، به گوشم این طنین باشد
نَفَسهایم به کار افتد چو باشم در رکاب اوخدا دُرِّ نجف داده به قلبم این نگین باشد
به صف که میزند حیدر دگر دشمن نخواهد ماند عدو داند دراُفتادن در این میدان چنین باشد
ندای نَغزِ مولایم به معراج نبی گُل کردکه گویی احمد و حیدر به عرش حق، قرین باشد
پناه و مَلجَاءِ اَیتام و فرزندانِ مسکینان منم باشم فقیر او که مولایم همین باشد
علی سلیمی
#امیرالمومنین (علیهالسلام)#شعر•••••••••••••••••••••••••••••••••••••مَدّٰاحے اربٰاب | @maddahi_arbab
۱۵:۴۴
273555202_1873062844.mp3
۰۹:۰۵-۸.۳۲ مگابایت
۱۹:۱۹
-147841280_1224211614.mp3
۰۷:۰۳-۶.۵۱ مگابایت
۲۰:۱۷
793845506_1533968843.mp3
۰۳:۲۸-۸.۶۵ مگابایت
۱۱:۱۹
بازارسال شده از مداحی ارباب 🇵🇸
۲۰:۱۷
بازارسال شده از مداحی ارباب 🇵🇸
Moghadam-Shab1Fatemieh21394[02].mp3
۰۵:۴۷-۵.۳۹ مگابایت
۱۲:۵۰
5f69999b-b849-4e8b-97de-fcc1957f9bd2.mp3
۰۷:۲۵-۱۷.۰۷ مگابایت
۱۹:۴۰