عکس پروفایل مجال | ياسر جلالیم

مجال | ياسر جلالی

۹۵عضو
ثبت‌نام تمام شد؛ بی‌انصافی است که قدردان مسئولیت‌پذیری آقای دکتر مخبر نباشیم. در اولویت قرار دادن اداره کشور در این روزهای سخت و جلوگیری از ایجاد اختلال در امورات اجرایی و توجه به حفظ انسجام در ساختار دولت، ستودنی است. @majaal

۱۶:۵۱

thumnail
می‌خواهید در یک روز آینده به افزایش مشارکت کمک کنید؟ @majaal

۴:۰۳

به خواست و اراده ⁧‫#مردم‬⁩ احترام بگذاریم. قدردان حضور آنان باشیم. سراغ آن‌ها که مشارکت نکردند برویم و بشنویم و درکشان کنیم. به جای ماندن در تصورات و موهومات خودساخته، انگاره‌ها و توصیفات قبلی در مورد مردم را کنار بگذاریم و واقعیت را آن گونه که هست ببینیم؛ و برای آن برنامه‌ریزی کنیم. @majaal

۷:۴۳

چند هفته پیش در یک گفت‌وگو با آقای سعید فضل زرندی (برنامه تمام رخ) وضعیت مشارکت و ترکیب آراء در انتخابات اخیر ریاست جمهوری را تا حدی که امکان داشت، توصیف کردم.
این توصیف بر اساس تطبیق اقلیمی داده‌های پیمایشی و ثبتی با مطالعه مفصل همکاران من در پروژه «گونه‌شناسی بین‌موضوعی جامعه ایران» انجام شده است.
@majaal

۲۲:۰۴

بازارسال شده از تمام‌رخ | TamamRokh
thumnail
undefined«چهار اقلیم جامعه ایران به چه کسی رأی دادند؟»
undefinedتیزر گفتگوی چالشی با یاسر جلالی، پژوهشگر مسائل اجتماعی و داده، درباره گونه‌شناسی مردم ایران و رفتار اقلیم‌های متفاوت جامعه در انتخابات 1403
undefinedجلسه دوم از سری گفتگو با عنوان «افکارسنجی‌ها درباره انتخابات چه میگویند؟»
undefinedتماشای فیلم کامل در آپارات تمام‌رخaparat.com/v/mmmmp2bundefinedتماشای فیلم کامل در یوتیوب تمام‌رخ youtu.be/DV1yWE407G0

۲۲:۰۵

بازارسال شده از تمام‌رخ | TamamRokh
thumnail
«با وجود دعوت چهره‌هایی مثل خاتمی و ظریف، مشارکت تیپ کمتر مذهبی و غیرهمراه با نظام حتی نسبت به 1400 هم کاهشی بود!»
undefined توضیحات یاسر جلالی (پژوهشگر مسائل اجتماعی و داده) درباره رفتار انتخاباتی «اقلیم نارنجی» در گفتگو با تمام‌رخ:
undefined«اقلیم نارنجی» تکنولوژیک، جوان، عموما غیرفقیر اما کمتر مقید به شرعیات و غیرهمراه با نظام هستند.
undefinedدر انتخابات 96 نیمی از آنها در انتخابات شرکت کردند و در 88 بدنه اصلی رای موسوی بین آنها بود.
undefinedاز 96 تا 1400، مشارکت اقلیم نارنجی با چهل درصد کاهش به 10 درصد رسید. در دور اول انتخابات اخیر مشارکتشان از 1400 هم کمتر شد به 8 درصد رسید. جالب اینکه در دور دوم یک درصد دیگر هم کاهش پیدا کرد!
undefinedکل رای این اقلیم در انتخابات اخیر در حدود یک میلیون رای بود.
undefinedبحران اصلی مشارکت، تصلب رفتار عدم مشارکت در این اقلیم است. ورود چهره‌ها نه تنها باعث افزایش مشارکت نشد بلکه از 1400 هم کمتر شد. باید برنامه مفصل و مستقلی برای احیای مشارکت آنها داشت، با کارهای ساده شدنی نیست.
undefinedتماشای فیلم کامل در آپارات تمام‌رخaparat.com/v/mmmmp2bundefinedتماشای فیلم کامل در یوتیوب تمام‌رخ youtu.be/DV1yWE407G0

۲۲:۰۵

بازارسال شده از تمام‌رخ | TamamRokh
thumnail

۲۲:۰۵

بازارسال شده از تمام‌رخ | TamamRokh
thumnail
«برخلاف تصور، مذهبی‌های سنتی، غیرتکنولوژیک و همراه نظام (اقلیم آبی) در 92 و 96 بیشتر به روحانی و در 1403 بیشتر به پزشکیان رای دادند!»
undefined توضیحات یاسر جلالی (پژوهشگر مسائل اجتماعی و داده) درباره رفتار انتخاباتی «اقلیم آبی» در گفتگو با تمام‌رخ:
undefined«اقلیم آبی» سنتی، مذهبی، همراه نظام و غیرتکنولوژیک است. میانگین سنی 52 دارد و بیشتر ساکن شهرهای کوچک و روستا است.
undefinedاقلیم آبی در 88 بیشتر به احمدی‌نژاد، در 92 و 96 به روحانی و در 1400 به مرحوم رئیسی رای دادند.
undefinedاقلیم آبی یک مشارکت باثبات و حدود 85 درصدی در انتخاباتها دارد. برای همین نظرش تعیین کننده است.
undefinedاقلیم آبی همیشه به کاندید پیروز رای میدهد و تاکنون در هیچ انتخاباتی نباخته است.
undefinedبسته به تلقی از طرف پیروز، رای اقلیم آبی از سایر نامزدها تخلیه و جابجا میشود. مثل 92 به سمت روحانی، یا در انتخابات اخیر که در دو روز آخر دور اول از آقای قالیباف به سمت جلیلی و پزشکیان به نسبت 2به1 تخلیه شد.
undefinedتماشای فیلم کامل در آپارات تمام‌رخaparat.com/v/mmmmp2bundefinedتماشای فیلم کامل در یوتیوب تمام‌رخ youtu.be/DV1yWE407G0
undefinedمشاهده سایر بریده‌های این گفتگو (درباره سایر اقلیم‌ها) و تیزر و بریده‌های سایر گفتگوها در کانال بله تمام‌رخ
@tamamrokhmedia

۲۲:۰۵

thumnail

۱۸:۴۱

آرمان و واقعیت به عنوان دو بال اصلی ⁧‫#اسلام_ناب‬⁩ با یک موازنه استاندارد، ترکیب دقیق و اصیلی می‌سازند که در یک صورت واحد انقلابی ‌ـ عقلانیِ توأم، ظهور و بروز می‌یابد. اسلام آمریکایی با تغییر این موازنه، مدل‌های جعلی ایجاد می‌کند؛ و تمرکز آن بر حذف عناصر اصلی و حفظ دو صورت است.
@majaal

۱۵:۴۹

مرور برخی از خروجی‌های فکری و سیاستی نشان می‌دهد در ادبیات غربی‌ها و به صورت خاص آمریکایی‌ها، موضوع قابل پیش‌بینی نبودن ایران تا حدود ۱۰ سال پیش، یک چالش دائم برای آنان بوده است.
بعد از توافق موقت و بعد هم پس از برجام، ایران و رفتار ایران در یک دامنه و غشای قابل پیش‌بینی قرار گرفت.
شرایط به سمتی پیش رفته که تمام کدها و الگوریتم‌های رفتاری ایران و حتی نهادهای انقلابی در دسترس طرف مقابل بوده و قابلیت پیش‌بینی رفتار و بدتر از آن به واسطه ترکیب شدن با موضوع نفوذ، امکان مهندسی رفتار را ایجاد کرده است.
بعد از شهادت حاج قاسم و برآورد دقیق آن‌ها در مورد واکنش ایران نیز در کلان از نقطه پیش‌بینی رفتار ایران به نقطه امکان مهندسی و گرفتن پالس مورد انتظار رسیدیم. این تجربه بعد از آن، بارها به صورت عملیاتی تکرار شد.
جمهوری اسلامی باید از این غشای خودساخته و دیگرساخته که الگوریتم رفتاری و بازه‌های تحرک و حتی گزینه‌های محتمل و اولویت‌ها را از قبل برای طرف مقابل مشخص کرده، بیرون بیاید.
شرایطی که امکان مهندسی و امکان پیش‌بینی رفتار ایران برای طرف مقابل فراهم شده، باید تغییر کند.
بدون گسستن این غشای پرمخاطره و بدون بازیابی مزیت “قابل پیش‌بینی نبودن برای دشمن”، نمی‌توان تغییر اساسی در معادله فعلی ایجاد کرد.
@majaal

۱۵:۲۲

thumnail

۱۰:۳۶

جنگ و مخاصمه بدون استقرار حالت فوق‌العاده در ارکان اجرایی و بدون آمادگی اذهان عمومی و بدون وجود حس جنگی در مسئولین و مردم، به افزایش عمق خسارت و توسعه دامنه جنگ می‌انجامد. براساس تجربه کرونا، حس نزدیک واقعیت می‌تواند علاوه بر دفاع مشارکتی، برخی از چالش‌های توسعه را نیز علاج کند.
@majaal

۲۰:۱۳

منتظر عملیات سخت دشمن هستند؛ اما عملیات‌های نرم روزانه او از برآوردها خارج است. منتظر اتفاقی نظیر پیجرها هستند؛ اما انفجارهای رسانه‌ای هر روزه در ذهن مردم و به‌ویژه مؤثرین انقلابی را در محاسبه خود نمی‌آورند. جنگ ترکیبی صرفا اصطلاح نیست؛ از آمادگی تا بازدارندگی را بازتعریف می‌کند.
@majaal

۱۶:۵۰

جمهوری اسلامی توانایی کنار زدن غشای پیش‌بینی پذیری و به دست گرفتن ابتکار عمل را دارد. امکان و مزیت ایران در خلق معادله جدید در حوزه نرم و تغییر موازنه در قلب‌ها بیش از حوزه سخت است. جسارت و پیشتازی عراقچی و پزشکیان و قاآنی و قالیباف و بیش و پیش از همه، رهبر انقلاب مقابل چشم‌هاست.
@majaal

۱۴:۰۹

اقدامات رادیکال، موضوعات در حال برجسته شدن از سوی گروه‌های ظاهرا بی‌ارتباط یا حتی درگیر با هم و رفتار عناصر و شبکه‌های فعال در رسانه‌های اجتماعی، شباهت بسیار به الگو و پترن بهار ۱۴۰۰ تا شهریور ۱۴۰۱ دارد. با دامنه و بسامد بیشتر و البته در هماهنگی کامل با طرف جنگ و مخاصمه خارجی.
@majaal

۱۸:۱۸

thumnail
چند نکته در باب .: قطبیت و دوقطبی‌های خطرناک :.
ایجاد قطبیت در موضوعات مختلف، از مختصات همه جوامع انسانی است اما این اختلافات در جامعه ایرانی، به دلیل آنکه مورد هجمه عملیات رسانه‌ای جبهه باطل قرار دارد، بیش از سایر جوامع بروز و ظهور داشته است.
رسانه‌های اجتماعی همواره بستر مناسبی برای بروز دوقطبی‌ها در میان کاربرانشان بوده‌اند. نتایج حاصل از تحلیل شبکه‌ها همواره نشانگر قطبیدگی در میان نقاط شبکه در موضوعات مختلف هستند.
به نظر می‌رسد جامعه ایرانی با وضعیت پیچیده‌تری مواجه است؛ بدین‌صورت که از سال ۱۴۰۱ و پس از اعمال محدود در دسترسی به رسانه‌های اجتماعی خارجی، کاربران به رسانه‌های متعددی کوچ کردند. تکثر این رسانه‌ها در ایران، منجر به تکثر دوقطبی‌ها و گسترش شکاف‌های اجتماعی شده است و وضعیت قطبیت را تشدید کرده است.
در حال حاضر برخی فضاهای فرهنگی و سرگرمی نیز متأسفانه در حال اختصاصی شدن و غلبه یک قطب هستند. مثلاً دوسوم افراد حاضر در کافه‏ها در کشور از یک گروه جامعه بوده و قهوه‏خانه‏ها، رستوران‏ها، کنسرت‏ها و گیم‏نت‏ها دارای غلبه جمعیتی به سمت این گروه هستند.
در سمت مقابل پیاده‏روی اربعین، هیأت، نماز جمعه، حرم و مسجد فضاهایی است که بیشتر از سمت دیگر طیف پرشده است.
جدا شدن فضاهای حقیقی و مجازی زیست افراد دو سر این طیف لایه‏ عمیقی از پیشرفت قطبش در جامعه به حساب می‏آید.
پیش‌فرض‌ها، پیش‌داوری‌ها و تصورات نادرستی در میان هر قطب نسبت به قطب دیگر وجود دارد که حتی منجر به ترس آنها از یکدیگر می‌شود.
جامعه ایران یک بعد بزرگ دارد و اگر شکل هندسی داشت یک خط طولانی و بلند به حساب می‏آمد، در وسط این بعد، یک شکاف نسبتاً بزرگ وجود دارد. در حالت عادی روی مواضع کلی سیاسی، یعنی همراهی با جمهوری اسلامی، عده‏ قابل توجهی در میانه این طیف قرار دارند و از نظر سیاسی خاکستری به حساب می‏آیند.
اما اگر جامعه در سطح گروه‌های کوچک یک تا سه میلیون نفری مشاهده شود و هر شخص کنار افرادی شبیه به خودش از نظر سبک زندگی و نگرش‏های سیاسی و اقتصادی قرار بگیرد، در میانه جامعه یک شکاف ایجاد می‏شود که جمعیت دو طرف این شکاف، تقریباً با هم برابر و معادل نیمی از جمعیت جامعه هستند.
در وضعیت قطبش جامعه، افراد مقید تغییر وضعیت زیادی نداشته‌اند اما افراد نیمه مقید در حال حرکت به سمت افراد غیرمقید هستند.
معنی این توصیف‌های مبتنی بر مشاهده این است که جامعه ایران در میانه خود دارای یک شکافتگی ناپیدا است که البته هنوز کاملاً محقق نشده است اما تنش‏ها و شکاف‌های قرمز مانند ۱۴۰۱ و ۱۳۸۸ پتانسیل بالایی برای تحقق آن دارد.
شاید تحقق این شکاف یک مسیر یک‌طرفه هم باشد و در صورت تحقق و خراب کردن برخی پل‏های ارتباطی بین مردم در جامعه، این روابط دوباره بهبود پیدا نکنند. یکی از موضوعاتی که به تحقق این موضوع کمک می‏کند «دعوای سیاسی» است.
کار درست اجتماعی و فرهنگی در حوزه‌های مختلف همچون حجاب، تنش‏زا نیست؛ اما فعالیت‏هایی که رنگ و بوی دعوای سیاسی دارد و به‌نوعی فضای دوقطبی و تقابل سیاسی ایجاد می‏کند، به وقوع این شکاف یا عمق آن کمک می‏کنند.
در مقابل اجتماعی کردن موضوعاتی که به افزایش قطبیت و در نتیجه تقابل بزرگ دو نیمه جامعه می‌انجامد، باید با تمام توان ایستاد.
@majaal

۷:۰۹

هسته سخت نظام!
مفهوم هسته سخت لزوما مفهوم بدی نیست. اما اصل نسبت آن با مردم و نظام اسلامی و انقلاب اسلامی از جنس تکلیف و فداکاری و ایثار و آماده به کاری و در میدان بودن برای آرمان‌های بزرگ ملت و انقلاب و مسئولیت‌پذیری نسبت به جامعه است؛ نه مطالبه حق و تعیین تکلیف و خط و نشان کشیدن و فشار آوردن و شکاف ایجاد کردن.
هسته سخت کسانی هستند که حاضرند جانشان را بر سر انقلاب اسلامی و آرمان‌های آن بگذارند و انقلاب و نظام و مردم را جدا از هم نمی‌دانند.
آرمان این هسته سخت امامت امت است. این‌ها خود را فدای مسیری می‌کنند که قرار است شرایطی را فراهم کند که مردم امام باشند.
این هسته سخت، ایران و انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و مردم را تفکیک نمی‌کنند و برعکس فدای این اتحاد می‌شوند.
این‌ها جدا از مردم نیستند در سرنوشت بلکه در تکلیف و در میدان بودن و دغدغه اجتماعی، پیشرو و فداکارند.
این‌ها شعار نیست. ذره ذره تاریخ انقلاب و جنگ و بعد از آن پر است از روایت فدا شدن این‌ها.
مردم هم این‌ها را می‌شناسند و قدرشان را می‌دانند.
این هسته سخت با قرائتی که گفته شد، مقابل آن هسته سختی که تلقی منفی از آن وجود دارد ایستاده و می‌ایستد؛ نه با دعوا بلکه با تبیین و تلاش فداکارانه بیشتر.
@majaal

۲۰:۲۷

.: نگاه مردم ایران به آمریکا :. (چند گزاره توصیفی بر اساس پیمایش ۲۱ آبان ۱۴۰۳)
۶۶ درصد مردم ایران، آمریکا را بسیار زیاد و ۲۸ درصد این کشور را تاحدی متجاوز می‏دانند.
۶۳ درصد مردم ایران، آمریکا را بسیار زیاد وحشی و خونریز می‏دانند و ۲۹ درصد هم آن را تاحدی وحشی و خونریز ارزیابی می‏کنند.
۶۷ درصد مردم ایران، آمریکا را پایبند به قوانین بین‌المللی نمی‏دانند.
تنها ۱۷ درصد مردم کشور، آمریکا را خیرخواه مردم دنیا و فقط ۶ درصد مردم ایران، آمریکا را خیرخواه مردم ایران می‏دانند.
۳۸ درصد مردم ایران، قدرت آمریکا را رو به افزایش می‏دانند؛ و ۶۱ درصد مردم ایران، قدرت ایران را رو به افزایش ارزیابی می‌کنند.
به طور خلاصه مردم ایران، آمریکا را موجودی شرور و متجاوز اما در عین حال قدرتمند می‏دانند که به قوانین بین‏المللی پایبندی زیادی ندارد.
فهم مردم ایران از مذاکره با آمریکا از سر علاقه یا اعتماد به آمریکا نیست. بلکه بر اساس یک فهم ابزاری و حسابگرانه است و با احتمال امکان کسب فایده و تأمین منافع ملی در تعامل با یک موجود شرور ولی قدرتمند، شاید با مذاکره همراهی کنند.  @majaal

۱۳:۵۷

مواضع صریح و متقن رهبر انقلاب تکلیف‌آور است و نباید به راحتی از کنار آن عبور کرد. با چند مطلب به ظاهر از سر ندامت اما پر از طعنه و کنایه، نمی‌شود مسیر قبلی را توجیه و از این تعارض عبور کرد.
در مورد چند موضوع حجاب، فضای مجازی، دولت چهاردهم، جنگ با رژیم و حامیان او و… بدنه انقلابی دغدغه‌مند است و بخشی از این بدنه نیز چارچوب فکری و البته انتظاراتی خاص دارد. در مورد این موضوعات، چالش‌هایی مهم و نقص‌هایی در ادراک و عملکرد وجود دارد و البته واقعیت‌های اجتماعی و فنی و سیاسی نیز در مورد آن‌ها دخیل است.
اما نکته اینجاست که با سوء استفاده از این فضا، تلاش‌هایی در جریان است که مرجعیت در این موضوعات برای جریان انقلابی از امتداد رهبری و چارچوب هدایت ایشان خارج شود.
برخی با حرف‌ها و استدلال‌ها و فضاسازی ‌هایی به دنبال آن هستند که در بخشی از بدنه انقلابی و معتقد و مقید، این جا بیفتد که یا رهبری انقلابی نیست یا ایشان به دلیل ملاحظات و مصالحی موضع صریح نمی‌گیرند و موضع و عملکرد فعلی ایشان، سنجه و شاخص و نماد جریان انقلابی نیست.
نتیجه این مسیر، ایجاد کانون‌های مرجعیت جدید یا خارج شدن مراجع قبلی جریان انقلابی از امتداد موضع رهبری و کنش مستقل و متعارض آن‌ها با رهبری است.
بانیان این وضعیت و کسانی که به هر دلیلی، فعالانه در اختلال نظام محاسبه و تشخیص و تحلیل جریان انقلابی دخیل بوده‌اند و بر آتش بی‌اعتمادی به ارکان کشور و اتخاذ مواضع غلط دمیدند و در میانه جنگ وجودی، فریادها را از دشمن به ارکان نظام برگرداندند و به نام جهاد تبیین و انقلابی‌گری و باز کردن راه برای رهبری، معارضه ناصواب را راهبری کردند، تا مدت‌ها باید سکوت پیشه کنند؛ و البته در جهت اصلاح واقعی و از سر صداقت و خلوص برآیند.
در این فضا بودند و هستند بعضی از متولیان و مسئولیت‌‌دارانی که با ملاحظه‌کاری و به دلیل ترس از تکفیر و برچسب‌های غیرانقلابی و محافظه‌کاری، نه تنها در وظیفه تبیین درست و نقد رفتار گروه خطاکار کوتاهی کردند، بلکه ابزار برجسته شدن صدا و امکان توسعه نفوذ آن‌ها در بدنه انقلابی را در اختیارشان گذاشتند و عملا در روز مبادا، بدنه نیروی پیشران انقلاب را مقابل انقلاب و پاسداران انقلاب قرار دادند و به افزایش قطبیت در نخبگان و جامعه و توسعه نفرت‌پراکنی کمک کردند. این آقایان هم علاوه بر پاسخگویی و تغییر رویه، باید بگویند تدبیرشان برای تغییر ریل چیست.
@majaal

۲۲:۴۸