۲۴ مرداد ۱۴۰۰
۲۶ مرداد ۱۴۰۰
۱۶:۳۶
۱۶:۳۹
۱۶:۳۹
۱ شهریور ۱۴۰۰
چطور میشه یک جمع تصميماتی میگیرن که هیچ کدومِ اعضا از اون راضی نیستن؟
پارادوکس ابیلین: از ریسک های تصمیم گروهی
دکتر مهدی نریمانینشر: گاهنامه مدیر
■در یک بعدازظهر داغ در کولمن تگزاس، خانوادهای در آسایش و راحتی، در حیاط خانهشان، مشغول دومینو بازی کردن بودند تا اینکه پدربزرگ پیشنهاد داد که برای یک گردش کوتاه به ابیلین(۵۳ کیلومتر بیرون از شهر) بروند و ناهار را آنجا بخورند. □مادر گفت: «وای! چه ایدهٔ خوبی!» و پدر با وجود آنکه از دوری راه و گرمای هوا میترسید اما از آنجا که احساس میکرد مخالف جمع است تاییدکنان گفت: «من هم موافقم! تنها امیدوارم که مادربزرگ هم مشکلی با این ایده نداشته باشد.» و مادربزرگ فوراً گفت: «البته که مشکلی ندارم، من مدتها است که ابیلین را ندیدهام…»
●سواری طولانی، هوا گرم و راه پر از خاک و طوفان بود. زمانی که به رستوران رسیدند، غذا به بدی راه بود. آنها چهار ساعت بعد در خستگی مفرط، به خانه بازگشتند.یکی از آنها به دروغ گفت: «گردش خوبی بود. این طور نیست؟» این را مادربزرگ گفته بود که از صمیم قلب، تمایلی به رفتن نداشت اما در عین حال نتوانسته بود در برابر سه انسان مشتاق مقاومت کند. ○پدر خطاب به مادر گفت: «من که چندان لذتی از گردش نبردم. تنها به خاطر تو بود که حاضر شدم بیایم.» و مادر گفت: «من فقط میخواستم که تو ناراحت نشوی. کدام انسان عاقلی در این هوای گرم از خانه بیرون میرود؟»
■در پایان پدر بزرگ خاطرنشان کرد که تنها به این خاطر چنین پیشنهادی را دادهاست که احساس میکرده بقیه از ماندن در خانه خسته شدهاند.□اعضای گروه همگی حیران بودند که چهطور تصمیمی گرفتهاند که هیچکدامشان به انجام آن تمایلی نداشتهاند.
○آنچه در بالا ملاحظه فرمودید، تحت عنوان پارادوکس ابیلین مطرح شده است.مجموعهای از مردم به شکل گروهی، تصمیم به انجام کاری میگیرند؛ در حالیکه هر کدام به تنهایی، با انجام آن کار مخالفاند. این اتفاق زمانی روی میدهد که هر کدام از اعضایِ آن گروه، به اشتباه فکر میکند که تصمیم شخصیِ او، در تعارض با خواستِ جمعی است و بنابراین باید از ارائه نظر خود، خودداری کند.
●چقدر از تصمیمات ما در سازمانهایمان شبیه این داستان است؟ چقدر ترس از برخورد به ما صدمه زده است؟ این برخورد چقدر هزینه داشته که حاضر شده ایم یک تصمیمی بگیریم که از نظر ما درست نبوده یا در بهترین حالت با آن مخالف بوده ایم؟
پارادوکس ابیلین: از ریسک های تصمیم گروهی
دکتر مهدی نریمانینشر: گاهنامه مدیر
■در یک بعدازظهر داغ در کولمن تگزاس، خانوادهای در آسایش و راحتی، در حیاط خانهشان، مشغول دومینو بازی کردن بودند تا اینکه پدربزرگ پیشنهاد داد که برای یک گردش کوتاه به ابیلین(۵۳ کیلومتر بیرون از شهر) بروند و ناهار را آنجا بخورند. □مادر گفت: «وای! چه ایدهٔ خوبی!» و پدر با وجود آنکه از دوری راه و گرمای هوا میترسید اما از آنجا که احساس میکرد مخالف جمع است تاییدکنان گفت: «من هم موافقم! تنها امیدوارم که مادربزرگ هم مشکلی با این ایده نداشته باشد.» و مادربزرگ فوراً گفت: «البته که مشکلی ندارم، من مدتها است که ابیلین را ندیدهام…»
●سواری طولانی، هوا گرم و راه پر از خاک و طوفان بود. زمانی که به رستوران رسیدند، غذا به بدی راه بود. آنها چهار ساعت بعد در خستگی مفرط، به خانه بازگشتند.یکی از آنها به دروغ گفت: «گردش خوبی بود. این طور نیست؟» این را مادربزرگ گفته بود که از صمیم قلب، تمایلی به رفتن نداشت اما در عین حال نتوانسته بود در برابر سه انسان مشتاق مقاومت کند. ○پدر خطاب به مادر گفت: «من که چندان لذتی از گردش نبردم. تنها به خاطر تو بود که حاضر شدم بیایم.» و مادر گفت: «من فقط میخواستم که تو ناراحت نشوی. کدام انسان عاقلی در این هوای گرم از خانه بیرون میرود؟»
■در پایان پدر بزرگ خاطرنشان کرد که تنها به این خاطر چنین پیشنهادی را دادهاست که احساس میکرده بقیه از ماندن در خانه خسته شدهاند.□اعضای گروه همگی حیران بودند که چهطور تصمیمی گرفتهاند که هیچکدامشان به انجام آن تمایلی نداشتهاند.
○آنچه در بالا ملاحظه فرمودید، تحت عنوان پارادوکس ابیلین مطرح شده است.مجموعهای از مردم به شکل گروهی، تصمیم به انجام کاری میگیرند؛ در حالیکه هر کدام به تنهایی، با انجام آن کار مخالفاند. این اتفاق زمانی روی میدهد که هر کدام از اعضایِ آن گروه، به اشتباه فکر میکند که تصمیم شخصیِ او، در تعارض با خواستِ جمعی است و بنابراین باید از ارائه نظر خود، خودداری کند.
●چقدر از تصمیمات ما در سازمانهایمان شبیه این داستان است؟ چقدر ترس از برخورد به ما صدمه زده است؟ این برخورد چقدر هزینه داشته که حاضر شده ایم یک تصمیمی بگیریم که از نظر ما درست نبوده یا در بهترین حالت با آن مخالف بوده ایم؟
۷:۲۶
۱۵ مهر ۱۴۰۰
بازارسال شده از مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع)
۲۱:۴۹
۱۹ آبان ۱۴۰۰
بازارسال شده از KHAMENEI.IR
۱۲:۱۰
۸ دی ۱۴۰۰
۱۶:۰۲
۱۶:۰۶
۲۱ دی ۱۴۰۰
بازارسال شده از Hossein Afrasiab
۱۶:۲۱
۲۳ دی ۱۴۰۰
۲۱:۱۶
۲۰ بهمن ۱۴۰۰
۱۹:۲۲
مدیریت از بیرون
#پهلوانی، #بزغالهای را بغل میکند و صد متر راه میبرد. پس از طی راه، هم خودش و هم بزغاله #خسته میشوند و کار نیز تعطیل میگردد.اما گاهی به جای پهلوان، یک بچۀ 8 ساله*، *دو هزار گوسفند را از شهری به شهر دیگر راه میبرد بدون اینکه خودش و آنها خسته شوند!
بغل کردن یعنی #مدیریت_از_بیرون که دستاورد غرب است و بهترین مثال آن «حضور و غیاب» است که امروزه در حوزه، دانشگاه و آموزش و پرورش صورت میگیرد.اگر به آنها بگویند فردا درس تعطیل است، همه خوشحال میشوند. چون حس زندانی بودن میکنند، چون از بیرون مدیریت میشوند.
اسلام به #مدیریت_از_درون معتقد است، به همپا راه رفتن نه #بغل_کردن
آیت الله محی الدین شیرازی
@management_isu
#پهلوانی، #بزغالهای را بغل میکند و صد متر راه میبرد. پس از طی راه، هم خودش و هم بزغاله #خسته میشوند و کار نیز تعطیل میگردد.اما گاهی به جای پهلوان، یک بچۀ 8 ساله*، *دو هزار گوسفند را از شهری به شهر دیگر راه میبرد بدون اینکه خودش و آنها خسته شوند!
بغل کردن یعنی #مدیریت_از_بیرون که دستاورد غرب است و بهترین مثال آن «حضور و غیاب» است که امروزه در حوزه، دانشگاه و آموزش و پرورش صورت میگیرد.اگر به آنها بگویند فردا درس تعطیل است، همه خوشحال میشوند. چون حس زندانی بودن میکنند، چون از بیرون مدیریت میشوند.
اسلام به #مدیریت_از_درون معتقد است، به همپا راه رفتن نه #بغل_کردن
آیت الله محی الدین شیرازی
@management_isu
۲۰:۳۶
۱۰ اسفند ۱۴۰۰
نامردان میدان (مدیران فاسد)
در حال حاضر مسئول و مسئولیت تعاریف دیگری پیدا کرده است ، به عبارتی دیگر مسئولیت در جمهوری اسلامی به مثابه خدمتگزاری و انجام تکلیف به نحو احسن نیست بلکه حتی تعریفی عکس پیدا کرده است . که در نتیجه ان عواقبی را پدید اورده است که یکی از انها فساد در دستگاه های حکومتی می باشد . فساد ، کلمه ای است که امروزه کمتر کسی هست که در مواجهه با نظامات اجتماعی ان را درک نکرده باشد . فسادی که علتی بر نارضایتی عمومی مردم شده است . و علاوه بر ان باعث عدم رشد بالفعل کشور های در حال توسعه شده است . علل وجود فساد در مدیران:حال می توان ابتدا با شناسایی گلوگاه های وجود فساد در دستگاه های حکومتی و بر طرف کردن انها کمکی به یافتن علت های ان پرداخت ،تا قبل از وقوع پیشگیری های لازمه را انجام داد . به طور کلی می توان علت وجود فساد را در سه بخش فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی تلقی کرد . در گام اول اینطور می توان بیان کرد که از عمده دلایل کمرنگ شدن فرهنگ هایی اصیل اسلامی مانند فرهنگ جهادی در سازمان ها که دارای ارزش هایی الهی و انسانی است، که انسان را برای هدفی والاتر از خود و کسب سود و منافع شخصی در نظر می گیرد و با نوع سازمان ها و ادارات ما سنخیت دارد . هم چنین فرهنگ فساد ستیزی در عامه مردم جهت مطالبه گری سازنده ، فرهنگی که در اموزه های دینی ما بسیار سفارش شده است . از جهت سیاسی ، دلایلی همچون وجود رانت ها و سفارشات سیاسی مخرب که اغلب توسط صاحبان قدرت انجام می شود ، وجود گروه های فشار به عبارتی سازمانها و گروه های غیر پاسخگو که در اقتصاد حضور دارند اما به سازمانهای اقتصادی اعم از اداره مالیات، وزارتخانه ها و مجلس پاسخگو نیستند . همچنین عدم وجود قوانین و مقررات روشن و شفاف ، که بتواند مصادیق فساد را به طور کامل روشن کند و از بروز ان جلوگیری کند قابل توجه است. عدم وجود جریان های اطلاع رسانی با شرایط و ضوابط برای انتشار اخبار و اطلاعات در رسانه ها جهت شفاف سازی . از نظر اقتصادی دلایلی همچون می توان به ناکارامدی نظام حقوق و دستمزد به ویژه در دولت پرداخت . درامد ناکافی و توزیع نا متناسب درامد ها و ناکارامدی نظام تامین اجتماعی به طوریکه سازمانها کارفرما با لطایف الحیلی قرار داد 89 روزه منعقد کند و از بیمه کارگر و کارمند سر باز بزند کارکنان که می تواند جای بحث و تامل بسیاری باشد اما می تواند به عنوان یک عنوان اثر گذار در نظر گرفته شود . علاوه بر این عوامل ذکر شده ناکارامدی سیستم های بانکی را می توان بر انها اضافه کرد چراکه بانک ها در کشور اکثر سرمایه خود را مشغول واسطه گری کرده و از انجام فعالیت های زیر ساختی بدلیل بالا بودن ریسک سرمایه گذاری و بازگشت سرمایه جلوگیری می کنند . راه های برون رفت در فساد مدیران:فی الحال ریشه کنی کامل فساد امکانپذیر نیست ولی با یکسری اقدامات متهورانه معینی می توان میزان آن را کاهش داد . می توان با انجام اقداماتی از شدت ان کاست که عبارت اند از : بهبود کیفیت سنجش و گزینش مدیران دستگاه های حکومتی در نظام جامع مدیریت ، شنیده ها حاکی از ان است که با روی کار امدن دولت جدید سامانه تحت عنوان نظام جامع مدیریتی کشور در حال راه اندازی است تا مدیران را بر اساس شایستگی و تعهد به خدمت بگیرند که عملی شدن ان یا نه جای بحث دارد . تصویب قوانین و مقررات شفاف با رویکرد چند جانبه که خلا هایی که می شود قانون را دور زد را پوشش دهد . هم چنین می توان با بازبینی بر دستگاه و سیستم های دولتی ، نوع عملکردی انها را بهبود داد تا از نفوذ فساد در سازمان ها جلوگیری کرد به عنوان مثال می توان نظارت بر سازمان هارا از نظارت بالا به پایین به شیوه نظارت از پایین به بالا تغییر داد و مسیر کشف فساد را به شکل حمایت از گزارشدهندگان تخلف دراورد به نحوی که انگیزه و بستر لازم برای افشای فساد فراهم شود .در اخر می توان گفت که هر یک از عوامل و روش های برون رفت می تواند مورد توجه دستگاه های نظارتی قرار بگیرد تا کمی از وقوع فساد در دستگاه های دولتی جلوگیری شود.
سید امیرحسین عراقچی
@management_isu
در حال حاضر مسئول و مسئولیت تعاریف دیگری پیدا کرده است ، به عبارتی دیگر مسئولیت در جمهوری اسلامی به مثابه خدمتگزاری و انجام تکلیف به نحو احسن نیست بلکه حتی تعریفی عکس پیدا کرده است . که در نتیجه ان عواقبی را پدید اورده است که یکی از انها فساد در دستگاه های حکومتی می باشد . فساد ، کلمه ای است که امروزه کمتر کسی هست که در مواجهه با نظامات اجتماعی ان را درک نکرده باشد . فسادی که علتی بر نارضایتی عمومی مردم شده است . و علاوه بر ان باعث عدم رشد بالفعل کشور های در حال توسعه شده است . علل وجود فساد در مدیران:حال می توان ابتدا با شناسایی گلوگاه های وجود فساد در دستگاه های حکومتی و بر طرف کردن انها کمکی به یافتن علت های ان پرداخت ،تا قبل از وقوع پیشگیری های لازمه را انجام داد . به طور کلی می توان علت وجود فساد را در سه بخش فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی تلقی کرد . در گام اول اینطور می توان بیان کرد که از عمده دلایل کمرنگ شدن فرهنگ هایی اصیل اسلامی مانند فرهنگ جهادی در سازمان ها که دارای ارزش هایی الهی و انسانی است، که انسان را برای هدفی والاتر از خود و کسب سود و منافع شخصی در نظر می گیرد و با نوع سازمان ها و ادارات ما سنخیت دارد . هم چنین فرهنگ فساد ستیزی در عامه مردم جهت مطالبه گری سازنده ، فرهنگی که در اموزه های دینی ما بسیار سفارش شده است . از جهت سیاسی ، دلایلی همچون وجود رانت ها و سفارشات سیاسی مخرب که اغلب توسط صاحبان قدرت انجام می شود ، وجود گروه های فشار به عبارتی سازمانها و گروه های غیر پاسخگو که در اقتصاد حضور دارند اما به سازمانهای اقتصادی اعم از اداره مالیات، وزارتخانه ها و مجلس پاسخگو نیستند . همچنین عدم وجود قوانین و مقررات روشن و شفاف ، که بتواند مصادیق فساد را به طور کامل روشن کند و از بروز ان جلوگیری کند قابل توجه است. عدم وجود جریان های اطلاع رسانی با شرایط و ضوابط برای انتشار اخبار و اطلاعات در رسانه ها جهت شفاف سازی . از نظر اقتصادی دلایلی همچون می توان به ناکارامدی نظام حقوق و دستمزد به ویژه در دولت پرداخت . درامد ناکافی و توزیع نا متناسب درامد ها و ناکارامدی نظام تامین اجتماعی به طوریکه سازمانها کارفرما با لطایف الحیلی قرار داد 89 روزه منعقد کند و از بیمه کارگر و کارمند سر باز بزند کارکنان که می تواند جای بحث و تامل بسیاری باشد اما می تواند به عنوان یک عنوان اثر گذار در نظر گرفته شود . علاوه بر این عوامل ذکر شده ناکارامدی سیستم های بانکی را می توان بر انها اضافه کرد چراکه بانک ها در کشور اکثر سرمایه خود را مشغول واسطه گری کرده و از انجام فعالیت های زیر ساختی بدلیل بالا بودن ریسک سرمایه گذاری و بازگشت سرمایه جلوگیری می کنند . راه های برون رفت در فساد مدیران:فی الحال ریشه کنی کامل فساد امکانپذیر نیست ولی با یکسری اقدامات متهورانه معینی می توان میزان آن را کاهش داد . می توان با انجام اقداماتی از شدت ان کاست که عبارت اند از : بهبود کیفیت سنجش و گزینش مدیران دستگاه های حکومتی در نظام جامع مدیریت ، شنیده ها حاکی از ان است که با روی کار امدن دولت جدید سامانه تحت عنوان نظام جامع مدیریتی کشور در حال راه اندازی است تا مدیران را بر اساس شایستگی و تعهد به خدمت بگیرند که عملی شدن ان یا نه جای بحث دارد . تصویب قوانین و مقررات شفاف با رویکرد چند جانبه که خلا هایی که می شود قانون را دور زد را پوشش دهد . هم چنین می توان با بازبینی بر دستگاه و سیستم های دولتی ، نوع عملکردی انها را بهبود داد تا از نفوذ فساد در سازمان ها جلوگیری کرد به عنوان مثال می توان نظارت بر سازمان هارا از نظارت بالا به پایین به شیوه نظارت از پایین به بالا تغییر داد و مسیر کشف فساد را به شکل حمایت از گزارشدهندگان تخلف دراورد به نحوی که انگیزه و بستر لازم برای افشای فساد فراهم شود .در اخر می توان گفت که هر یک از عوامل و روش های برون رفت می تواند مورد توجه دستگاه های نظارتی قرار بگیرد تا کمی از وقوع فساد در دستگاه های دولتی جلوگیری شود.
سید امیرحسین عراقچی
@management_isu
۲۱:۱۰
۱۸ اسفند ۱۴۰۰
تلههای تبیین!دور نشدن از اهداف انقلاب_ مطلوب بودن وضع موجود!– برخی از اینکه رهبر انقلاب ادعای دور شدن از اهداف انقلاب را قویا رد کردند (۱۴۰۰/۱۱/۲۸) نتیجه گرفته اند: پس حتما وضعیت موجود، نزدشان مطلوب است؛ حتی آنرا قسم حضرت عباس و اینرا دم خروس گرفته اند!– در حالیکه این دوگانه تعاندی غلط است و شقّ سومی هم در بین است: از اهداف دور نشده ایم اما نسبت به وضعیت مطلوب هم فاصله(و گاهی فاصله زیاد) داریم.– خود رهبر انقلاب در نمونه هایی از این فاصله ها دارند:«آن عدالتی که اسلام از ما خواسته است با آنچه که امروز در جامعه ماست فاصله زیادی دارد» (۸۹/۱۱/۱۵)«این همه راجع به عدالت اجتماعی می گوییم جزو واضحات و مسلمات است خب کو؟ حالا تحقق پیدا کرد عدالت اجتماعی؟ ضریب جینی روز به روز بالاتر رفته است[۱]؛ بدتر شده است چرا؟!» (۹۶/۳/۳۱)حرکت به سمت اهداف “کُند یا تند”، “پیوسته یا منقطع” ادامه داشته است؛ اما نظام اسلامی به اهدافش پشت نکرده است.– مثلا اینکه هر روز توئیت زن های ناقد و متعرض به رهبری بیشتر می شوند، یعنی هنوز آزادی بر استبداد ترجیح دارد. حتی اگر سعه صدر بیشتر برای تعرض ها و اقدامات تندتر را از اهداف بدانید، درون آن فاصله است نه پشت کردن به آرمانها. در گذشته به پاسبانی نمی شد چنین تعرض کرد!– عدالتخواهی نظام فقط این تشرها از عقب ماندگی عدالت بر دولتها نیست اقلا ابلاغ و قانون سیاستهای عدالتی (مثل بند ب سیاستهای اصل۴۴) بعنوان سهم جایگاه رهبر در این فرآیند نمونه ای از پشت نکردن به اهداف است. عدم تحقق آنها داخل در بررسی علل فاصله هاست و ایندو نباید باهم خلط شود.کارآمدی ها از ولایت _ ناکامی ها از منتخبین(دولتها و مجالس)!رهبر انقلاب اخیرا درباره برجام گفتند:«در قضایای برجام در سال۹۴و۹۵ ایرادی که بنده می گرفتم این بود که یک نکاتی باید در برجام رعایت می شد که مشکلات بعدی پیش نیاید…در تذکرات هم مکرر گفتم خب بعضی از اینها در نظر گرفته نشد…این مشکلات بعدی پیش آمد که خب همه مشاهده می کنند» (۱۴۰۰/۱۱/۲۸)برخی کلا اینگونه موارد را تعمیم و به آن خلوص می رسند که: همه عیوب از نهادهای انتخابی و منتخبان ملت است و همه پیشرفتها از ولایت و نهادهای انتصابی!این رویکرد در هادیان و تبیین گران مجامع حزب اللهی زیاد است که البته مخالف صریح فرمایش رهبر انقلاب است:وجود دو گرایش تبلیغاتی غلط است:– یکی اینکه عده ای هر مشکلِ موجود در کشور را به نظام نسبت دهند که الان وجود دارد. اگر تبعیض و فقر هست و اگر مشکل خارجی پیدا می کنیم، قواره نظام اسلامی و قانون اساسی را زیر سؤال می برند و هر مشکل کوچکی در هرگوشه ای را به مشکل نظام برمی گردانند! این غلط است.– نقطه مقابل آن که ۱۸۰ درجه با این تفاوت دارد این است که عده ای نظام را -که نظام را هم در رهبری یا چیزی مثل رهبری خلاصه می کنند- از هر عیوب مبرّا نشان می دهند. هر مشکلی که هست به پای چهار پنج مسئول یک بخش نظام می ریزند، این هم غلط است!(ما مشکلاتی داریم که این مشکلات غالبا ناشی از عملکرد مجموعه خود ماست. باید ریشه مشکلات را بشناسیم و به خودمان -همانطور که آقای خاتمی در صحبت اول جلسه اشاره کردند- نگاه نقادانه کنیم، نقاط قوت و ضعف را بیابیم و دلسوزانه به نقاط ضعف بپردازیم و آنها را برطرف کنیم این مارا موفق خواهد کرد)(۸۲/۶/۵)این رویکرد(دوگانه شماره ۲) عملا دو دهه این راه غلط را علیرغم رهبر انقلاب به شکل سازمان یافته برای #تبیین برگزیده و عملا در توضیح بسیاری از مشکلات، عقیم مانده و لاجرم راه را برای راه حل رقیب(مشکل از قواره نظام و قانون اساسی است) فراهم کرده است! در حالیکه راه درست تر بازبینی و بررسی منشأ ها و کانون های تصمیم سازی و اجرا در کل حکمرانی است…
شاید ادامه یافت! حجت الاسلام قنبریان@management_isu
شاید ادامه یافت! حجت الاسلام قنبریان@management_isu
۲۰:۱۶
۲۰ اسفند ۱۴۰۰
با اینکه در حوالی چشمم ندارمت
اما هنوز کنج دلم دوست دارمت
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر@management_isu
اما هنوز کنج دلم دوست دارمت
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر@management_isu
۱۷:۴۶
۱۹ مرداد ۱۴۰۱
بازارسال شده از اخبار رسمی دانشکده معارف اسلامی و مدیریت
۱۴:۲۸
۲۰ مهر ۱۴۰۱
آنچه دبیر گفت، طرح ستاد بود ️(نقدی کوتاه بر طرح حجاب و عفاف ستاد امر به معروف - حاج آقا قنبریان)۱ از ۳
گزارش اجمالی• جنجالی که آقای #هاشمی_گلپایگانی ساخت، بازگویی یک فراز از "طرح جامع عفاف و حجاب ستاد امر به معروف(ویرایش هفتم)" بود!گرچه از جمله ویژگی های طرح "عدم تنش زایی" بیان شده اما اولین گفتن ها از آن چنین تنشی را موجب شد!• شاید بتوان سخن محوری طرح را "تبدیل جرم به تخلف" شمرد؛ و الا "توأمانی کار فرهنگی و اجرایی"، "اعتماد سازی مردمی با شروع از دستگاه های دولتی"، "مردمی بودن" و... بیشتر شعاری و کلیشه ای اند.هرکس یکبار طرح را بخواند متوجه می شود: می خواهد تنش های حاصل از گشت ارشاد را با جریمه نقدی بدون مواجهه مستقیم با بی حجاب کم کند!• در این طرح گشت ارشادِ مسئولین با شروع حجاب از ادارات دولتی و جریمه مدیران در قبال بی حجابی پرسنل و ارباب رجوع، تأویل برده شده است!• منظور از مردمی بودن نیز، دادن امکان جریمه مالی کردن به معتمدین ستاد بعنوان ضابط قضایی است! همچنین امکان کارهای فرهنگی(مشاوره، آموزش و...) توسط برخی تشکل های مردمی ثبت نام کرده در سایت ستاد است؛ که "بالتبع از حمایت های مالی، معنوی و حقوقی مقتضی برخوردار خواهند شد"(ص۱۵).در ویژگیِ "عدم وابستگی به بودجه دولت" توضیح داده اند: "عدالت اجتماعی حکم می کند دستگاه های دولتی و غیر دولتی و افرادی که باعث آلودگی فرهنگی اجتماع شده اند، خود هزینه سالم سازی آن را نیز تامین کنند"!(ص۴۲) لذا جریمه های مالی -که ترجیع بند این طرح است- بشکل صد در صد در اختیار ستاد امربه معروف قرار می گیرد! "در این طرح با استفاده از جرایم نقدی، هزینه برنامه های فرهنگی نهادهای مردمی و یا برنامه های فرهنگی مندرج در قوانین تامین می شود"(ص۲۲).• حرف نو و مورد تاکید و تکرار این طرح، همین جریمه های نقدی بجای بازداشت های گشت ارشاد است؛ که از آن به عنوان "هزینه سازی بی تفاوتی" هم یاد شده است.• این جریمه ها بعد از تذکر ابتدایی شامل این افراد می شود:- مسئول اداره بخاطر عدم رعایت حجاب توسط کارکنان یا ارباب رجوع!"بطور مثال اگر در یکی از شعب بانکی در منطقه اجرای طرح چند نفر کارمند بدحجاب گزارش شوند، بعد از تذکر در نوبت اول، فرضا چند میلیون از حقوق مدیر کسر می شود! همچنین درصدی از بودجه رفاهی کارکنان، تبدیل به بودجه آموزشی و ترویجی عفاف و حجاب می شود!"(ص۲۳و۲۴)"اگر دستگاه دولتی نسبت به فردی که کشف حجاب نموده[ ارباب رجوع] هیچگونه تمهید و تذکر و اصلاح، خدمات اداری ارائه دهد، مدیر مورد جریمه واقع می شود"(ص۲۴)- صاحب پلاک خانه در محله!در عرصه محله پلاک خانه هایی که بدحجاب از آن آمده، مثل پلاک ماشین(توسط معتمدین ستاد) جریمه تقدی می شود."مسئول خانه و سرپرست خانواده، مسئول حفظ بهداشت اخلاقی و روانی خانه و محله نیز می باشد. به جهت تسری این آلودگی فرهنگی از خانه به محله و جامعه و ترک فعل در انجام مسئولیت فرهنگی خود، نسبت به اجتماع باید هزینه مشخص شده را بپردازد"(ص۲۶)در آپارتمانها و مجتمع های مسکونی، مدیر مجموعه مسئول است. - رانندگان وسائل نقلیه در قبال مسافر بدحجاب.- مدیر مجتمع تجاری_خدماتی- مدیر مراکز آموزشی(دانشگاه ها، مدارس و...)"علاوه بر ابزار تغییر مدیریت، در این طرح در صورت عدم رعایت مراکز آموزشی، به تناسب وضعیت و براساس شاخص های عفاف و حجاب، مدیر مجموعه آموزشی جریمه می شود"(ص۳۳)- رهگذران معابر و مراکز عمومی"در این مرحله ابتدا دوربین های معابر عمومی عکس بردای کرده و با چهره و شماره ملی تطبیق داده، تذکر لسانی به شکل پیامکی به گوشی مخاطب و یا بسته فرهنگی به آدرس شخص ارسال و در مراحل بعدی قبض جریمه اثرگذار بدون هیچگونه درگیری به آدرس شخص ارسال و یا در کارت ملی هوشمند ذخیره می گردد!"(ص۳۵)
نقد و بررسی طرح را در بخش دوم بخوانید
@management_isu
گزارش اجمالی• جنجالی که آقای #هاشمی_گلپایگانی ساخت، بازگویی یک فراز از "طرح جامع عفاف و حجاب ستاد امر به معروف(ویرایش هفتم)" بود!گرچه از جمله ویژگی های طرح "عدم تنش زایی" بیان شده اما اولین گفتن ها از آن چنین تنشی را موجب شد!• شاید بتوان سخن محوری طرح را "تبدیل جرم به تخلف" شمرد؛ و الا "توأمانی کار فرهنگی و اجرایی"، "اعتماد سازی مردمی با شروع از دستگاه های دولتی"، "مردمی بودن" و... بیشتر شعاری و کلیشه ای اند.هرکس یکبار طرح را بخواند متوجه می شود: می خواهد تنش های حاصل از گشت ارشاد را با جریمه نقدی بدون مواجهه مستقیم با بی حجاب کم کند!• در این طرح گشت ارشادِ مسئولین با شروع حجاب از ادارات دولتی و جریمه مدیران در قبال بی حجابی پرسنل و ارباب رجوع، تأویل برده شده است!• منظور از مردمی بودن نیز، دادن امکان جریمه مالی کردن به معتمدین ستاد بعنوان ضابط قضایی است! همچنین امکان کارهای فرهنگی(مشاوره، آموزش و...) توسط برخی تشکل های مردمی ثبت نام کرده در سایت ستاد است؛ که "بالتبع از حمایت های مالی، معنوی و حقوقی مقتضی برخوردار خواهند شد"(ص۱۵).در ویژگیِ "عدم وابستگی به بودجه دولت" توضیح داده اند: "عدالت اجتماعی حکم می کند دستگاه های دولتی و غیر دولتی و افرادی که باعث آلودگی فرهنگی اجتماع شده اند، خود هزینه سالم سازی آن را نیز تامین کنند"!(ص۴۲) لذا جریمه های مالی -که ترجیع بند این طرح است- بشکل صد در صد در اختیار ستاد امربه معروف قرار می گیرد! "در این طرح با استفاده از جرایم نقدی، هزینه برنامه های فرهنگی نهادهای مردمی و یا برنامه های فرهنگی مندرج در قوانین تامین می شود"(ص۲۲).• حرف نو و مورد تاکید و تکرار این طرح، همین جریمه های نقدی بجای بازداشت های گشت ارشاد است؛ که از آن به عنوان "هزینه سازی بی تفاوتی" هم یاد شده است.• این جریمه ها بعد از تذکر ابتدایی شامل این افراد می شود:- مسئول اداره بخاطر عدم رعایت حجاب توسط کارکنان یا ارباب رجوع!"بطور مثال اگر در یکی از شعب بانکی در منطقه اجرای طرح چند نفر کارمند بدحجاب گزارش شوند، بعد از تذکر در نوبت اول، فرضا چند میلیون از حقوق مدیر کسر می شود! همچنین درصدی از بودجه رفاهی کارکنان، تبدیل به بودجه آموزشی و ترویجی عفاف و حجاب می شود!"(ص۲۳و۲۴)"اگر دستگاه دولتی نسبت به فردی که کشف حجاب نموده[ ارباب رجوع] هیچگونه تمهید و تذکر و اصلاح، خدمات اداری ارائه دهد، مدیر مورد جریمه واقع می شود"(ص۲۴)- صاحب پلاک خانه در محله!در عرصه محله پلاک خانه هایی که بدحجاب از آن آمده، مثل پلاک ماشین(توسط معتمدین ستاد) جریمه تقدی می شود."مسئول خانه و سرپرست خانواده، مسئول حفظ بهداشت اخلاقی و روانی خانه و محله نیز می باشد. به جهت تسری این آلودگی فرهنگی از خانه به محله و جامعه و ترک فعل در انجام مسئولیت فرهنگی خود، نسبت به اجتماع باید هزینه مشخص شده را بپردازد"(ص۲۶)در آپارتمانها و مجتمع های مسکونی، مدیر مجموعه مسئول است. - رانندگان وسائل نقلیه در قبال مسافر بدحجاب.- مدیر مجتمع تجاری_خدماتی- مدیر مراکز آموزشی(دانشگاه ها، مدارس و...)"علاوه بر ابزار تغییر مدیریت، در این طرح در صورت عدم رعایت مراکز آموزشی، به تناسب وضعیت و براساس شاخص های عفاف و حجاب، مدیر مجموعه آموزشی جریمه می شود"(ص۳۳)- رهگذران معابر و مراکز عمومی"در این مرحله ابتدا دوربین های معابر عمومی عکس بردای کرده و با چهره و شماره ملی تطبیق داده، تذکر لسانی به شکل پیامکی به گوشی مخاطب و یا بسته فرهنگی به آدرس شخص ارسال و در مراحل بعدی قبض جریمه اثرگذار بدون هیچگونه درگیری به آدرس شخص ارسال و یا در کارت ملی هوشمند ذخیره می گردد!"(ص۳۵)
نقد و بررسی طرح را در بخش دوم بخوانید
@management_isu
۱۰:۱۹
آنچه دبیر گفت، طرح ستاد بود ️(نقدی کوتاه بر طرح حجاب و عفاف ستاد امر به معروف)۲ از ۳
نقد و بررسی اجمالی هر طرح و برنامه ای باید درون یک چارچوبه فقهی-حقوقی مشروع و معتبر تعریف شود. استناد این طرح به برخی مصوبات شوراها یا خود ستاد بیشتر از قوانین مورد تایید شورای نگهبان است و در برخی نوآوری ها نیز هیچ استناد درستی به شرع و قانون ندارد و خود می خواهد جای قانون بنشیند.مثلا متعهد کردن کسی با ضمانت اجرای جریمه نقدی در قبال عمل دیگری -که راه حل اصلی این طرح است- چه وجه شرعی دارد؟!- اگر ازباب وظیفه امر به معروف است؛ که مختص او نیست و برای او هم منوط به بودن شروط احتمال تاثیر و عدم مفسده و... است. نمی توان با فشار جریمه این شرایط و تشخیص فرد از نبودن شرایط را نقض کرد!- اگر از باب ولایت داشتن فرد مذکور است؛ که باز چنین ولایتی حتی برای پدر در قبال فرزند رشیدش ثابت نمیشود! مسئول اداره چه ولایت شرعی بر کارمندان دارد تا در قبال پوشش او مسئول باشد؟!- اگر از باب تولیت (ولایت ضعیف در حد وظیفه محوله) است؛ فقط در همان وظایفی که محل عقد اجاره دولت هست، او مسئولیت دارد نه بیشتر! دو قانون بی حجابی را برای کارمندان دولت تخلف اداری شمرده است(بند۱۳ ماده۸ قانون رسیدگی به تخلفات اداری/ بند۵ ماده۱۸ قانون بازسازی نیروهای انسانی موسسات دولتی) اما در هردو قانون در ماده اول هیات رسیدگی تعریف کرده است و تخلف را برعهده رئیس اداره نیانداخته است.در ماده۹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری، تنبیهات اداری را به ترتیب ذکر کرده که بند(ج) آن کسر حقوق و مزایا است اما برای خود متخلف نه رئیس اداره! بعلاوه این قوانین متعلق به موسسات دولتی است؛ چگونه تعهد به حجاب پرسنل را جزء وظایف رئیس موسسات بخش خصوصی و غیر دولتی می کنند؟!مدیر مجتمع تجاری و خدماتی و مدیر آپارتمان را چگونه متعهد به این تکلیف می کنند؟!- اگر تعزیری حکومتی برای تامین نظم عمومی است؛ ضابط باید خود متخلف را خطاب و کسی دیگر مسئول نیست!(بی نیاز از محکمه هم نیست)- قیاس حجاب با تخلف رانندگی -که مثلا کمربند ایمنی سرنشین برعهده راننده است- هم اشکال عرفی سازی حجاب را لازمه دارد؛ و هم ناهنجاری خاص و معلوم و معین را میتواند پوشش دهد. چنین سطح از ناهنجاری در همه عرصه های شمارش شده بالسویه نیست. هیچوقت کارمند یا محصل و دانشجو مثل نامزد یک راننده درون ماشین، در محل کار و تحصیل حاضر نمیشود.
عجیب این است که در این طرح همه (از صاحب خانه و مدیر آپارتمان در محله تا مدیر در اداره و مدرسه و دانشگاه و...) مسئول عمل دیگری شده، جریمه نقدی می شوند؛ الا روحانی محله، امام جماعت اداره و مدرسه، مسئولین نهاد نمایندگی در دانشگاه ها و...!در حالیکه اگر در بقیه فاقد نص شرعی و مغایرت قوانین مصوب هستیم؛ اما درباره مبلغین و علماء اقلا نصوص شرعی اثبات تعهد در قبال عمل گناهکاران می کند.برای نمونه کلینی در کافی از حارث بن مغیره روایت میکند که امام صادق(ع) را شبی در یکی از کوچه های مدینه دید که به او فرمود: "من گناه سفهاء شما را گردن علمائتان می گذارم!"۱• بعلاوه کنید دو مساله دیگر:- اولا شرط نهی از منکر علم ناهی به منکر و بیان اثر گذار است که روحانی اداره بیشتر از رئیس اداره و مسئول نهاد بیشتر از رئیس دانشگاه و روحانی محله و مسجد بیشتر از مالک ساختمان و مدیر آپارتمان دارد.- ثانیا تصحیح فقهی پول گرفتن برای ادای واجب تعبدی ای مثل نماز (در اداره و مدرسه و...) بسی مشکل است اما قرار دادن همان اجرت در قبال واجب توصلی ای مثل امر به معروف آسان تر حلال میشود.پس اگر ستاد امر به معروف راه دیگری جز جریمه نقدی برای حجاب نمی شناسد، به حسب روایت حارث بن مغیره و غیر از آن، روحانیون مراکز را در قبال بد حجابی محل کار جریمه کند!
اینکه عده ای را بعنوان معتمد خود، ضابط و اختیاردار صدور جریمه برای سایر مردم کنیم؛ اسمش هرچه باشد مردمی سازی نیست! بلکه جامعه را به کسانی(اقلیتی) که امر و نهی می کنند و کسانی که فقط امر و نهی پذیرند(و اگر نپذیرند جریمه می شوند) تقسیم کرده ایم (با همه آثار مخربش)!به نص آیه ۷۱توبه: همه زنان و مردان مسلمان بر هم ولایت دارند و این ولایت منشأ جواز امر و نهی کردن هم در معروف ها و منکر هاست.چون شرط آمر و ناهی، عدالت او نیست؛ پس المومنون و المومنات در آیه، شامل همه افراد جامعه اسلامی میشود. واضح و روشن یعنی یک دختر بی حجاب نیز بر یک محجبه، مجتهد و کارگزار حکومت، ولایتِ تواصی و ولایت امربه معروف دارد!۲
ادامه یادداشت در بخش سوم
@management_isu
نقد و بررسی اجمالی هر طرح و برنامه ای باید درون یک چارچوبه فقهی-حقوقی مشروع و معتبر تعریف شود. استناد این طرح به برخی مصوبات شوراها یا خود ستاد بیشتر از قوانین مورد تایید شورای نگهبان است و در برخی نوآوری ها نیز هیچ استناد درستی به شرع و قانون ندارد و خود می خواهد جای قانون بنشیند.مثلا متعهد کردن کسی با ضمانت اجرای جریمه نقدی در قبال عمل دیگری -که راه حل اصلی این طرح است- چه وجه شرعی دارد؟!- اگر ازباب وظیفه امر به معروف است؛ که مختص او نیست و برای او هم منوط به بودن شروط احتمال تاثیر و عدم مفسده و... است. نمی توان با فشار جریمه این شرایط و تشخیص فرد از نبودن شرایط را نقض کرد!- اگر از باب ولایت داشتن فرد مذکور است؛ که باز چنین ولایتی حتی برای پدر در قبال فرزند رشیدش ثابت نمیشود! مسئول اداره چه ولایت شرعی بر کارمندان دارد تا در قبال پوشش او مسئول باشد؟!- اگر از باب تولیت (ولایت ضعیف در حد وظیفه محوله) است؛ فقط در همان وظایفی که محل عقد اجاره دولت هست، او مسئولیت دارد نه بیشتر! دو قانون بی حجابی را برای کارمندان دولت تخلف اداری شمرده است(بند۱۳ ماده۸ قانون رسیدگی به تخلفات اداری/ بند۵ ماده۱۸ قانون بازسازی نیروهای انسانی موسسات دولتی) اما در هردو قانون در ماده اول هیات رسیدگی تعریف کرده است و تخلف را برعهده رئیس اداره نیانداخته است.در ماده۹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری، تنبیهات اداری را به ترتیب ذکر کرده که بند(ج) آن کسر حقوق و مزایا است اما برای خود متخلف نه رئیس اداره! بعلاوه این قوانین متعلق به موسسات دولتی است؛ چگونه تعهد به حجاب پرسنل را جزء وظایف رئیس موسسات بخش خصوصی و غیر دولتی می کنند؟!مدیر مجتمع تجاری و خدماتی و مدیر آپارتمان را چگونه متعهد به این تکلیف می کنند؟!- اگر تعزیری حکومتی برای تامین نظم عمومی است؛ ضابط باید خود متخلف را خطاب و کسی دیگر مسئول نیست!(بی نیاز از محکمه هم نیست)- قیاس حجاب با تخلف رانندگی -که مثلا کمربند ایمنی سرنشین برعهده راننده است- هم اشکال عرفی سازی حجاب را لازمه دارد؛ و هم ناهنجاری خاص و معلوم و معین را میتواند پوشش دهد. چنین سطح از ناهنجاری در همه عرصه های شمارش شده بالسویه نیست. هیچوقت کارمند یا محصل و دانشجو مثل نامزد یک راننده درون ماشین، در محل کار و تحصیل حاضر نمیشود.
عجیب این است که در این طرح همه (از صاحب خانه و مدیر آپارتمان در محله تا مدیر در اداره و مدرسه و دانشگاه و...) مسئول عمل دیگری شده، جریمه نقدی می شوند؛ الا روحانی محله، امام جماعت اداره و مدرسه، مسئولین نهاد نمایندگی در دانشگاه ها و...!در حالیکه اگر در بقیه فاقد نص شرعی و مغایرت قوانین مصوب هستیم؛ اما درباره مبلغین و علماء اقلا نصوص شرعی اثبات تعهد در قبال عمل گناهکاران می کند.برای نمونه کلینی در کافی از حارث بن مغیره روایت میکند که امام صادق(ع) را شبی در یکی از کوچه های مدینه دید که به او فرمود: "من گناه سفهاء شما را گردن علمائتان می گذارم!"۱• بعلاوه کنید دو مساله دیگر:- اولا شرط نهی از منکر علم ناهی به منکر و بیان اثر گذار است که روحانی اداره بیشتر از رئیس اداره و مسئول نهاد بیشتر از رئیس دانشگاه و روحانی محله و مسجد بیشتر از مالک ساختمان و مدیر آپارتمان دارد.- ثانیا تصحیح فقهی پول گرفتن برای ادای واجب تعبدی ای مثل نماز (در اداره و مدرسه و...) بسی مشکل است اما قرار دادن همان اجرت در قبال واجب توصلی ای مثل امر به معروف آسان تر حلال میشود.پس اگر ستاد امر به معروف راه دیگری جز جریمه نقدی برای حجاب نمی شناسد، به حسب روایت حارث بن مغیره و غیر از آن، روحانیون مراکز را در قبال بد حجابی محل کار جریمه کند!
اینکه عده ای را بعنوان معتمد خود، ضابط و اختیاردار صدور جریمه برای سایر مردم کنیم؛ اسمش هرچه باشد مردمی سازی نیست! بلکه جامعه را به کسانی(اقلیتی) که امر و نهی می کنند و کسانی که فقط امر و نهی پذیرند(و اگر نپذیرند جریمه می شوند) تقسیم کرده ایم (با همه آثار مخربش)!به نص آیه ۷۱توبه: همه زنان و مردان مسلمان بر هم ولایت دارند و این ولایت منشأ جواز امر و نهی کردن هم در معروف ها و منکر هاست.چون شرط آمر و ناهی، عدالت او نیست؛ پس المومنون و المومنات در آیه، شامل همه افراد جامعه اسلامی میشود. واضح و روشن یعنی یک دختر بی حجاب نیز بر یک محجبه، مجتهد و کارگزار حکومت، ولایتِ تواصی و ولایت امربه معروف دارد!۲
ادامه یادداشت در بخش سوم
@management_isu
۱۰:۱۹
آنچه دبیر گفت، طرح ستاد بود ️(نقدی کوتاه بر طرح حجاب و عفاف ستاد امر به معروف)۳ از ۳
• مردمی سازی امر به معروف فقط و فقط در گرو به رسمیت شمردن این نص قرآنیِ منعکس در اصل۸ قانون اساسی است. شوراها و ستادها حق ندارند چنین حق همگانی را عملا سلب کنند. توضیح اینکه: وقتی فقط حجاب ماموریت ستاد امر به معروف باشد، معتمدینش هم فقط محجبه یا متشرعه میشوند و آمر و ناهی کردن اینها با اختیار صدور جریمه، جامعه را به طبقه آمران و طبقه رعیت تقسیم می کند!روزی که یک دختر بی حجاب توانست به حسب آن ادله متقن قرآنی و قانون اساسی، یک مجتهد یا کارگزار ارشد نظام را بخاطر اسراف در سهم امام(ع) یا ساختمان اشرافی و مانند آن نهی از منکر کند؛ ولایت همگانی مردم در امر به معروف محقق شده است. در آنصورت آن دختر بی حجاب درباره منکر بی حجابی هم بهتر نهی می شنود و نیاز به دادن قبض جریمه دست یک عده معتمد ستاد نیست!اینجور طرح ها، طرف را وادار به واکنش می کند و تلقی اش از نهی از منکر و نصیحت را بد می کند. روایات اینگونه امر به معروفها و نصیحت ها را "خَشِنه" می خواند. گروهی از اهالی خراسان از برخی خاندان به امام رضا(ع) گفتند که اعمال قبیحی انجام می دهند شما نهی شان کنید حضرت فرمود: چنین نمی کنم! گفتند: چرا؟ فرمود: پدرم می فرمود: این نصیحت موجب واکنش و تلقی بد آنها میشود.۳.............................................
پاورقی:۱. السرائر مِنْ کِتَابِ الْمَشِیخَةِ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِیرَةِ قَالَ: لَقِیَنِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِی بَعْضِ طُرُقِ الْمَدِینَةِ لَیْلًا فَقَالَ لِی یَا حَارِثُ فَقُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ أَمَا لَتَحْمِلُنَّ ذُنُوبَ سُفَهَائِکُمْ عَلَی عُلَمَائِکُمْ ثُمَّمَضَی قَالَ ثُمَّ أَتَیْتُهُ فَاسْتَأْذَنْتُ عَلَیْهِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لِمَ قُلْتَ لَتَحْمِلُنَّ ذُنُوبَ سُفَهَائِکُمْ عَلَی عُلَمَائِکُمْ فَقَدْ دَخَلَنِی مِنْ ذَلِکَ أَمْرٌ عَظِیمٌ فَقَالَ نَعَمْ مَا یَمْنَعُکُمْ إِذَا بَلَغَکُمْ عَنِ الرَّجُلِ مِنْکُمْ مَا تَکْرَهُونَهُ مِمَّا یَدْخُلُ بِهِ عَلَیْنَا الْأَذَی وَ الْعَیْبُ عِنْدَ النَّاسِ أَنْ تَأْتُوهُ فَتُؤَنِّبُوهُ وَ تَعِظُوهُ وَ تَقُولُوا لَهُ قَوْلًا بَلِیغاً فَقُلْتُ لَهُ إِذًا لَا یَقْبَلُ مِنَّا وَ لَا یُطِیعُنَا قَالَ فَقَالَ فَإِذًا فَاهْجُرُوهُ عِنْدَ ذَلِکَ وَ اجْتَنِبُوا مُجَالَسَتَهُ.( ر.ک:الکافی ج۸ ص۱۶۲/ وسائل ج۱۶ص۱۴۵) البته طبق این روایت هم بعد از تذکر دیگر وظیفه ای گردن علماء نیست. و به حسب قوانین رسیدگی به تخلفات اداری/ و بازسازی نیروی انسانی موسسات دولتی تنبیهات اداری از طریق هیات رسیدگی و به خود متخلف تعلق می گیرد نه مسئول اداره و نه روحانی آن.۲. ر.ک: تفسیر المیزان ج۹ص ۳۳۸ / ترجمه المیزان ج۹ص۴۵۵/ اسس النظام السیاسی عند الامامیه ص۴۳تا۴۵/ دراسات فی ولایه الفقیه و فقه الدوله ج۱ص۷۷ و ج۲ص۱۶۹و ص۲۲۵* در اینباره فایل صوتی نگاهی فقهی به فرآیند تحقق حجاب را بشنوید https://eitaa.com/m_ghanbarian/3428۳.جَاءَ قَوْمٌ بِخُرَاسَانَ إِلَى الرِّضَا ع فَقَالُوا إِنَّ قَوْماً مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ يَتَعَاطَوْنَ أُمُوراً قَبِيحَةً فَلَوْ نَهَيْتَهُمْ عَنْهَا فَقَالَ لَا أَفْعَلُ قِيلَ وَ لِمَ قَالَ لِأَنِّي سَمِعْتُ أَبِي ع يَقُولُ النَّصِيحَةُ خَشِنَةٌ (وسائل ج۱۶ص۱۲۸)
محسن قنبریان ۱۴۰۱/۷/۱۹
@management_isu
• مردمی سازی امر به معروف فقط و فقط در گرو به رسمیت شمردن این نص قرآنیِ منعکس در اصل۸ قانون اساسی است. شوراها و ستادها حق ندارند چنین حق همگانی را عملا سلب کنند. توضیح اینکه: وقتی فقط حجاب ماموریت ستاد امر به معروف باشد، معتمدینش هم فقط محجبه یا متشرعه میشوند و آمر و ناهی کردن اینها با اختیار صدور جریمه، جامعه را به طبقه آمران و طبقه رعیت تقسیم می کند!روزی که یک دختر بی حجاب توانست به حسب آن ادله متقن قرآنی و قانون اساسی، یک مجتهد یا کارگزار ارشد نظام را بخاطر اسراف در سهم امام(ع) یا ساختمان اشرافی و مانند آن نهی از منکر کند؛ ولایت همگانی مردم در امر به معروف محقق شده است. در آنصورت آن دختر بی حجاب درباره منکر بی حجابی هم بهتر نهی می شنود و نیاز به دادن قبض جریمه دست یک عده معتمد ستاد نیست!اینجور طرح ها، طرف را وادار به واکنش می کند و تلقی اش از نهی از منکر و نصیحت را بد می کند. روایات اینگونه امر به معروفها و نصیحت ها را "خَشِنه" می خواند. گروهی از اهالی خراسان از برخی خاندان به امام رضا(ع) گفتند که اعمال قبیحی انجام می دهند شما نهی شان کنید حضرت فرمود: چنین نمی کنم! گفتند: چرا؟ فرمود: پدرم می فرمود: این نصیحت موجب واکنش و تلقی بد آنها میشود.۳.............................................
پاورقی:۱. السرائر مِنْ کِتَابِ الْمَشِیخَةِ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِیرَةِ قَالَ: لَقِیَنِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِی بَعْضِ طُرُقِ الْمَدِینَةِ لَیْلًا فَقَالَ لِی یَا حَارِثُ فَقُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ أَمَا لَتَحْمِلُنَّ ذُنُوبَ سُفَهَائِکُمْ عَلَی عُلَمَائِکُمْ ثُمَّمَضَی قَالَ ثُمَّ أَتَیْتُهُ فَاسْتَأْذَنْتُ عَلَیْهِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لِمَ قُلْتَ لَتَحْمِلُنَّ ذُنُوبَ سُفَهَائِکُمْ عَلَی عُلَمَائِکُمْ فَقَدْ دَخَلَنِی مِنْ ذَلِکَ أَمْرٌ عَظِیمٌ فَقَالَ نَعَمْ مَا یَمْنَعُکُمْ إِذَا بَلَغَکُمْ عَنِ الرَّجُلِ مِنْکُمْ مَا تَکْرَهُونَهُ مِمَّا یَدْخُلُ بِهِ عَلَیْنَا الْأَذَی وَ الْعَیْبُ عِنْدَ النَّاسِ أَنْ تَأْتُوهُ فَتُؤَنِّبُوهُ وَ تَعِظُوهُ وَ تَقُولُوا لَهُ قَوْلًا بَلِیغاً فَقُلْتُ لَهُ إِذًا لَا یَقْبَلُ مِنَّا وَ لَا یُطِیعُنَا قَالَ فَقَالَ فَإِذًا فَاهْجُرُوهُ عِنْدَ ذَلِکَ وَ اجْتَنِبُوا مُجَالَسَتَهُ.( ر.ک:الکافی ج۸ ص۱۶۲/ وسائل ج۱۶ص۱۴۵) البته طبق این روایت هم بعد از تذکر دیگر وظیفه ای گردن علماء نیست. و به حسب قوانین رسیدگی به تخلفات اداری/ و بازسازی نیروی انسانی موسسات دولتی تنبیهات اداری از طریق هیات رسیدگی و به خود متخلف تعلق می گیرد نه مسئول اداره و نه روحانی آن.۲. ر.ک: تفسیر المیزان ج۹ص ۳۳۸ / ترجمه المیزان ج۹ص۴۵۵/ اسس النظام السیاسی عند الامامیه ص۴۳تا۴۵/ دراسات فی ولایه الفقیه و فقه الدوله ج۱ص۷۷ و ج۲ص۱۶۹و ص۲۲۵* در اینباره فایل صوتی نگاهی فقهی به فرآیند تحقق حجاب را بشنوید https://eitaa.com/m_ghanbarian/3428۳.جَاءَ قَوْمٌ بِخُرَاسَانَ إِلَى الرِّضَا ع فَقَالُوا إِنَّ قَوْماً مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ يَتَعَاطَوْنَ أُمُوراً قَبِيحَةً فَلَوْ نَهَيْتَهُمْ عَنْهَا فَقَالَ لَا أَفْعَلُ قِيلَ وَ لِمَ قَالَ لِأَنِّي سَمِعْتُ أَبِي ع يَقُولُ النَّصِيحَةُ خَشِنَةٌ (وسائل ج۱۶ص۱۲۸)
محسن قنبریان ۱۴۰۱/۷/۱۹
@management_isu
۱۰:۱۹