طلع البدر علینا من ثنیات الوداع
وجب الشكر علینا ما دعى لله داع
ماه شب چهارده از گردنه وداع بر ما طلوع کرد و شب تاریک ما را روشنی بخشید
تا هنگامی که ندای دعوت به سوی خدا در این جهان طنین انگیز باشد،شکر خدواند بر ما واجب است
وجب الشكر علینا ما دعى لله داع
ماه شب چهارده از گردنه وداع بر ما طلوع کرد و شب تاریک ما را روشنی بخشید
تا هنگامی که ندای دعوت به سوی خدا در این جهان طنین انگیز باشد،شکر خدواند بر ما واجب است
۱۹:۲۷
پویش بزرگ «نقشآفرینی در جبهه حق»
با قرآن برخیز، با ایمان بجنگ، با دعا بمان
در جهانی که آتش فتنهها هر روز شعلهورتر میشود، دیگر نمیتوان تماشاگر ماند.آنکه میفهمد شرایط اضطرار چیست، خوب میداند که گاهی یک سوره، یک نیت، یک دعا، میتواند معادلهها را عوض کند.
در این میدان، قرآن نه تنها پناه است، که ابزار دفاع و تهاجم است؛ نه فقط آرامبخش، که اقتداربخش است.در روزگاری که جنگها ترکیبی شدهاند، سلاحها نیز باید ترکیبی باشند؛ و چه سلاحی از قرآن و دعای خصله برندهتر؟برخی راهشان را با ختمهای معمول قرآن میپیمایند، و برخی با نقشهای دقیقتر، سبکشناسی شدهتر، موثرتر...کسانی هستند که سورهها را نه از روی عادت، که با نیت اثرگذاری بر جبهه دشمن میخوانندکسانی که به جای اضطراب، وقت فتنه آرامتر میشوند، چون خود را جزئی از طرح الهی میدانندکسانی که ایمان را مثل عضلهای تمرین میدهند، با ختمهای منظم، با انس با چینش سورهها، با آگاهی از فواتح و خواتم
گاهی باید از خود پرسید: اگر در برابر فتنه بیدفاعیم، نکند هنوز قرآن را آنطور که باید نخواندهایم؟شاید وقت آن است که سورهها را نه برای تبرک، که برای تحول باز کنیم…در این راه، کسی منتظر ما نمیماند؛ این ما هستیم که باید از قافله جا نمانیم.
در امتداد همان اشکها، پویشی شکل گرفته است؛یک پویش هفتروزه، که ختمیست از جنس مبارزه؛با تلاوت سورههایی که پناهاند و تهاجم، زرهاند و شمشیر.نه ختمی فقط برای ثواب، بلکه ختمی برای قوام ایمان،ختمی برای تقویت جبههی درون،ختمی برای نقشآفرینی در جنگ ترکیبیِ امروز.در این مسیر، هر کس به اندازه وسع و وقتش میپیوندد: برخی در سه روز قرآن را ختم میکنند، برخی در هفت روز،برخی در پانزده یا سی روز
*ظَهر و پشتوانه این پویش؛ اینجاست*
پیوند دسترسی به فرمایشات استاد اخوت با موضوع چگونگی نقش آفرینی در سپاه حق بوسیله ارتقاء معنویت و بوسیله بهرهمندی از قرآن و ادعیه
جلسه اول
جلسه دوم
جلسه سوم
پیوند ورود به کانال خیمه رحمت : https://ble.ir/kheymerahmat
هر سوره، روضهایست از حقیقتِ نبرد حق و باطل و هر بار خواندنش، تجدید میثاقیست برای پیوستن به قافلهای که امشب در طول تاریخ به راه افتاده است. شما کدام آیه را راهی میدان کردهاید؟
#سپاه_حق#ختم_قرآن
https://ble.ir/mehr_o_ab
با قرآن برخیز، با ایمان بجنگ، با دعا بمان
پیوند دسترسی به فرمایشات استاد اخوت با موضوع چگونگی نقش آفرینی در سپاه حق بوسیله ارتقاء معنویت و بوسیله بهرهمندی از قرآن و ادعیه
هر سوره، روضهایست از حقیقتِ نبرد حق و باطل و هر بار خواندنش، تجدید میثاقیست برای پیوستن به قافلهای که امشب در طول تاریخ به راه افتاده است. شما کدام آیه را راهی میدان کردهاید؟
#سپاه_حق#ختم_قرآن
۱۷:۰۵
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
و هنگامىكه قرآن مىخوانى، ميان تو و آنها كه به آخرت ايمان نمىآورند، حجاب ناپيدايى قرار مىدهيم
فرا میخوانم
به تضرع
جمیع ملائک مُوَکِل سوره مبارکه اسراء و آیه ۴۵
و شهید سید حسن نصرالله
برای بازگرداندن هر تیر انسی و جنی که به سمت سیدناالقائد پرتاب میشود و اصابتشان به ساختار باطل خودشان
#سپاه_حق#ختم_قرآن
۰:۵۷
بسم الله
روزی خواهد آمدروزی حسین بن علی رجعت خواهد کرد و در جایگاه حاکمیت نظام اسلامی خواهد ایستاد و اجرای تمام احکام اسلام را بر عهده خواهد گرفت؛ از عدالت در اقتصاد و استقرار فرهنگ اسلام و... تا اجرای هر واجب و نهی از حرامی
آنان که امروز حسین شهید را به مقتل مصلحت میکشانند در زمانه امارت و امیری حسین چه خواهند کرد؟
وقتش نرسیده که به دوران امیرالمومنین و حسین بیاندیشیم؟همه باید فکر کنند؛ آنان که به دنبال اجرای احکام خدا هستند اما راه و روششان به سمت تحکم و خشونت میرود و گاه به آزادی درونی انسان و کرامتش آسیب میزنند و آنان که به خیال کفایت دل پاک داشتن، مجوز زیر پا گذاشتن امر خدا را میدهند.
همه باید بيانديشند به دوران امارت حسین که درود و سلام خدا و فرشتگان و همه عالمیان بر او باد
#روایت_فتح
https://ble.ir/mehr_o_ab
روزی خواهد آمدروزی حسین بن علی رجعت خواهد کرد و در جایگاه حاکمیت نظام اسلامی خواهد ایستاد و اجرای تمام احکام اسلام را بر عهده خواهد گرفت؛ از عدالت در اقتصاد و استقرار فرهنگ اسلام و... تا اجرای هر واجب و نهی از حرامی
آنان که امروز حسین شهید را به مقتل مصلحت میکشانند در زمانه امارت و امیری حسین چه خواهند کرد؟
وقتش نرسیده که به دوران امیرالمومنین و حسین بیاندیشیم؟همه باید فکر کنند؛ آنان که به دنبال اجرای احکام خدا هستند اما راه و روششان به سمت تحکم و خشونت میرود و گاه به آزادی درونی انسان و کرامتش آسیب میزنند و آنان که به خیال کفایت دل پاک داشتن، مجوز زیر پا گذاشتن امر خدا را میدهند.
همه باید بيانديشند به دوران امارت حسین که درود و سلام خدا و فرشتگان و همه عالمیان بر او باد
#روایت_فتح
https://ble.ir/mehr_o_ab
۱:۳۰
پویش بزرگ «نقشآفرینی در جبهه حق»
آغاز ماجرا
https://ble.ir/mehr_o_ab/2335415040088477693/1751821529248
فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا ﴿٥٢﴾از كافران اطاعت مكن، و به حكم خدا با آنها جهاد كن، جهادى بزرگ
فرامیخوانم
به نداء جلی
جمیع ملائک موکل سوره مبارکه فرقان
و شهید محمد سعید ایزدی (حاج رمضان)
برای محکم شدن قلوب سپاه حق برای فرمان نبردن از کافران
#سپاه_حق#ختم_قرآن#نقشآفرینی_در_جبهه_حق
https://ble.ir/mehr_o_ab
آغاز ماجرا
فرامیخوانم
به نداء جلی
جمیع ملائک موکل سوره مبارکه فرقان
و شهید محمد سعید ایزدی (حاج رمضان)
برای محکم شدن قلوب سپاه حق برای فرمان نبردن از کافران
#سپاه_حق#ختم_قرآن#نقشآفرینی_در_جبهه_حق
۶:۵۳
ری را برگزار میکند:
قیام نوجوانانه: از آیه تا اثر
دوره تابستانهای برای کشف مأموریت اجتماعی با الهام از سوره مدثر
نوجوان! آمادهای برای یک قیام واقعی؟
در دنیایی که صدای نوجوانها کمتر شنیده میشود، ما تو را به یک ماجراجویی متفاوت دعوت میکنیم:
از دل آیات سوره مدثر
تا تحلیل مستندهایی پرهیجان درباره مقاومت، جهاد فرهنگی و اصلاح اجتماعی
تا نوشتن متنهای تحلیلی و ساخت کلیپ با هوش مصنوعی
تا حضور در جشنواره «عمار» و اثرگذاری واقعی!
در دورهی «قیام نوجوانانه» قراره با همدیگه:
حقیقت جامعهمون رو ببینیمفکر کنیمبنویسیمو با ابزارهای نو روایتگر آرمانهامون باشیم!
مدت دوره: 4 هفته |
ویژه نوجوانان اهل دغدغه و ایده |
خروجی: متن، کلیپ، رشد اعتماد به نفس و یک تجربه عمیق اجتماعی
آغاز از عصر عاشورا… ادامهی مسیر روشن قیام، از زبان تو!
آغاز دوره: چهارشنبه اول مرداد
مدرس: قدسیه پائینی
مکان: مدرسه قرآن و عترت
برای کسی اطلاعات بیشتر و ثبت نام با ایدی زیر در ارتباط باشید
@bigdelinoor
قیام نوجوانانه: از آیه تا اثر
دوره تابستانهای برای کشف مأموریت اجتماعی با الهام از سوره مدثر
در دنیایی که صدای نوجوانها کمتر شنیده میشود، ما تو را به یک ماجراجویی متفاوت دعوت میکنیم:
در دورهی «قیام نوجوانانه» قراره با همدیگه:
حقیقت جامعهمون رو ببینیمفکر کنیمبنویسیمو با ابزارهای نو روایتگر آرمانهامون باشیم!
برای کسی اطلاعات بیشتر و ثبت نام با ایدی زیر در ارتباط باشید
۱۲:۳۵
آخرین جنگ وجودیمدرنیته... نه با شمشیر، با لبخند آمد.آمد و گفت: آزادی، حقوق بشر، پیشرفت...ولی یکبهیک ستونهای فرهنگ شیعی را شکست:
ولایت را تبدیل به احساس کرد
شهادت را به خاطره
انتظار را به مراسم تقویمی
دیگر امام، رهبر نبود... نماد شد.دیگر عاشورا، دعوت نبود... نمایش شد.با قانون، با رسانه، با دانشگاه...با مصرفگراییای که حتی زیارت را هم بستهبندی کرد.و ما؟ما ایستادهایم وسط «تجدد»... با روحی خلع سلاحشده.تا پیش از این روزها که دوباره یک جنگ تحمیلی دیگر، آن شکوه بیهمانند و گسترده را در میان خرابههای انشعاب و تفرقه و گسل برایمان هویدا کرد.
این قسمت: روضههای خانگیاین متن خلاصهای از کتاب the art of resistance in Islam، درک یک نویسنده انگلیسی را از ساختاری که هویت ساز دینی و فرهنگی وسیاسی ما بود و بلایی که یکی دو دهه پیش بر سرش آوردند.
https://ble.ir/mehr_o_ab/35531388828685896/1752733194385
ما دوباره زنده میشویم به اذن الله
دیگر امام، رهبر نبود... نماد شد.دیگر عاشورا، دعوت نبود... نمایش شد.با قانون، با رسانه، با دانشگاه...با مصرفگراییای که حتی زیارت را هم بستهبندی کرد.و ما؟ما ایستادهایم وسط «تجدد»... با روحی خلع سلاحشده.تا پیش از این روزها که دوباره یک جنگ تحمیلی دیگر، آن شکوه بیهمانند و گسترده را در میان خرابههای انشعاب و تفرقه و گسل برایمان هویدا کرد.
این قسمت: روضههای خانگیاین متن خلاصهای از کتاب the art of resistance in Islam، درک یک نویسنده انگلیسی را از ساختاری که هویت ساز دینی و فرهنگی وسیاسی ما بود و بلایی که یکی دو دهه پیش بر سرش آوردند.
https://ble.ir/mehr_o_ab/35531388828685896/1752733194385
ما دوباره زنده میشویم به اذن الله
۶:۱۷
بازارسال شده از فرزندان ابراهیم
روضههای خانگی و مقاومت
خانم یافا شانیک، استاد دانشگاه بیرمنگام، کتابی دارد با عنوان: "the art of resistance in Islam"او در کتاب به بررسی سیاست و مقاومت در خاورمیانه و ابزارهای مقاومتِ مسلمانان میپردازد. ایده محوری کتاب این است که مقاومت در برابر قدرتهای استعماری و گفتمانهای غربی، صرفا از مسیر سیاسی و نظامی نمیگذرد، بلکه ریشههای عمیقی در هنر، زیبایی شناسی ، ادبیات، هنرهای اسلامی و ... دارد.
شانیک به شکل ویژه سراغ زنان مسلمان میرود و یکی از پر قدرت ترین ابزارهای مقاومت که از آن نام میبرد؛ #مجالس_عزاداری_زنان_شیعه است. او به این نکته اشاره میکند که مجالس عزاداری زنان شیعه فقط جای دعا و گریه نیست؛ زنان در این مجالس و در فضایی صمیمی و جمعی، تربیت سیاسی میشوند.
همچنین اشاره ای به تمایز تربیت سیاسی زنان در غرب و در جهان اسلام میکند و میگوید:برخلاف بسیاری از زنان غربی که بیشتر در انجمنها و ساختارهای مدنی و با آموزش های رسمی و به شکل فردی با سیاست آشنا میشوند و غالبا هویت سیاسی و دینی آنان مجزا از هم است ، اما زنان شیعه در محافل مذهبی–خانگی، به پیوستگیِ هویتِ دینی و سیاسی رسیده و برای کنشگری، مسئولیت پذیری ،مطالبهگری و رهبری معنوی و سیاسی جامعه آماده میشوند.
او اذعان میکند: محافل عزاداری زنان شیعه همان جایی است که تربیت سیاسی و اجتماعی ، خیلی طبیعی وارد زندگی روزمره زنان میشود و روح مقاومت و ایستادگی نسل به نسل در آنها ادامه می یابد...
عکسها متعلق است به روضههای خانگی محرم ۱۴۰۴
@safar_be_gheble
او اذعان میکند: محافل عزاداری زنان شیعه همان جایی است که تربیت سیاسی و اجتماعی ، خیلی طبیعی وارد زندگی روزمره زنان میشود و روح مقاومت و ایستادگی نسل به نسل در آنها ادامه می یابد...
@safar_be_gheble
۶:۱۹
دزدی که اشتباه گرفت... خیلی اشتباه
تابستون تهران یعنی گرما، پشه، کولر خراب، و شبهایی که خواب از چشم آدم فرار میکنه. اما واسه بعضیا، شب فقط وقت خنک شدن نیست... وقتِ "کار"ه.امید، دزد با سابقهی محلهی ما، اون شب تصمیم گرفت بره ساختمون نوساز سر کوچه که همهاش پچپچ بود دربارش. میگفتن مال یه تاجر ساکته که همیشه پردهها رو کشیده نگه میداره و کلی دوربین گذاشته دور خونه.امید گفت:«وقتی اینهمه دوربینه، حتماً چیز دندونگیری هست!»نردبون قرضی رو گذاشت، از دیوار بالا رفت، خودشو رسوند به طبقه سوم. پنجره نیمهباز بود. انگار خودش دعوت شده بود!تا پاشو گذاشت داخل، یه نفس عمیق کشید... و ناگهان خشکش زد.اتاق شبیه کارگاه اختراعات شرلوک هلمز بود، البته اگه شرلوک هلمز داعشی بود! همهجا پر بود از پهپاد، سیم، باتری، ریموت، و یه چیزی که امیدوار بود بمب نباشه.با خودش گفت:«یا خدا! من دزد شدم که آیفون بدزدم، نه اینکه بشم شاهد بمبگذاری بینالمللی!»عرق از پیشونیش شره کرد. قلبش تند میزد. به جای اینکه فلش برداره، گوشی رو درآورد. شماره گرفت: ۱۱۰.اونور خط گفتن:«بله، ۱۱۰.»گفت:«سلام... آقا من یه اعتراف دارم. دزد شدم. رفتم دزدی، ولی اشتباه اومدم یه ساختمون... پره از پهپاد و مواد عجیب و چیزایی که به عمرم ندیدم. به خدا راست میگم. آدرس رو بدم؟»آدرس رو با دقت گفت. بعد، لحظهای سکوت کرد. گفت:«درسته دزدم... ولی آدمم! وظیفهی شهروندیمه خب!»بعد گوشی رو قطع کرد، به خودش گفت:«برم یا بمونم؟ اگه بمونم میگیرنم. اگه برم، وجدانم درد میگیره... نه خب، چه کاریه، برم یه دوغ بخورم شاید خواب بودم!»و پرید پایین. هنوز به سر کوچه نرسیده بود که صدای آژیر پلیس اومد. پشت سرش دود و نور و جیغ همسایهها.همون شب، تو گروههای محلی، یه پیام دستبهدست میشد:«قهرمان ملی: دزد محترم با گزارش خود، عملیات تروریستی را ناکام گذاشت.»امید، از اون شب به بعد، دیگه دزدی نکرد... ولی یه کانال زد به اسم «افشاگریهای اتفاقی»!
این ماجرا، واقعی است.
#روایت_نگار#وعده_صادق
https://ble.ir/mehr_o_ab
تابستون تهران یعنی گرما، پشه، کولر خراب، و شبهایی که خواب از چشم آدم فرار میکنه. اما واسه بعضیا، شب فقط وقت خنک شدن نیست... وقتِ "کار"ه.امید، دزد با سابقهی محلهی ما، اون شب تصمیم گرفت بره ساختمون نوساز سر کوچه که همهاش پچپچ بود دربارش. میگفتن مال یه تاجر ساکته که همیشه پردهها رو کشیده نگه میداره و کلی دوربین گذاشته دور خونه.امید گفت:«وقتی اینهمه دوربینه، حتماً چیز دندونگیری هست!»نردبون قرضی رو گذاشت، از دیوار بالا رفت، خودشو رسوند به طبقه سوم. پنجره نیمهباز بود. انگار خودش دعوت شده بود!تا پاشو گذاشت داخل، یه نفس عمیق کشید... و ناگهان خشکش زد.اتاق شبیه کارگاه اختراعات شرلوک هلمز بود، البته اگه شرلوک هلمز داعشی بود! همهجا پر بود از پهپاد، سیم، باتری، ریموت، و یه چیزی که امیدوار بود بمب نباشه.با خودش گفت:«یا خدا! من دزد شدم که آیفون بدزدم، نه اینکه بشم شاهد بمبگذاری بینالمللی!»عرق از پیشونیش شره کرد. قلبش تند میزد. به جای اینکه فلش برداره، گوشی رو درآورد. شماره گرفت: ۱۱۰.اونور خط گفتن:«بله، ۱۱۰.»گفت:«سلام... آقا من یه اعتراف دارم. دزد شدم. رفتم دزدی، ولی اشتباه اومدم یه ساختمون... پره از پهپاد و مواد عجیب و چیزایی که به عمرم ندیدم. به خدا راست میگم. آدرس رو بدم؟»آدرس رو با دقت گفت. بعد، لحظهای سکوت کرد. گفت:«درسته دزدم... ولی آدمم! وظیفهی شهروندیمه خب!»بعد گوشی رو قطع کرد، به خودش گفت:«برم یا بمونم؟ اگه بمونم میگیرنم. اگه برم، وجدانم درد میگیره... نه خب، چه کاریه، برم یه دوغ بخورم شاید خواب بودم!»و پرید پایین. هنوز به سر کوچه نرسیده بود که صدای آژیر پلیس اومد. پشت سرش دود و نور و جیغ همسایهها.همون شب، تو گروههای محلی، یه پیام دستبهدست میشد:«قهرمان ملی: دزد محترم با گزارش خود، عملیات تروریستی را ناکام گذاشت.»امید، از اون شب به بعد، دیگه دزدی نکرد... ولی یه کانال زد به اسم «افشاگریهای اتفاقی»!
این ماجرا، واقعی است.
#روایت_نگار#وعده_صادق
https://ble.ir/mehr_o_ab
۱۷:۰۷
این داستان، داستان نیست
اپیزود اول – سال ۱۳۶۵ | دشت مهران
هوا تازه روشن شده بود.رزمندهها در پشت تپه و خاکریز پناه گرفته بودند؛بینشان سی متر فضای باز بود، پر از تیر و مرگ.هر که پا میگذاشت، میافتاد.تکتیرانداز دشمن آن مسیر را میپایید.مهمات بچهها تمام میشد.راه برگشت نبود.یکی با وانت رفت، از میان گلولهها عبور کرد، مهمات رساند.برگشت. زنده.
فرمانده گفت: «باید خاکریز بزنیم.»لودر رسید.پنج نفر کمک، یک راننده.اولی رفت، لودر را روشن کرد، پنج متر خاک بالا آورد.گلوله خورد. افتاد.دومی سینهخیز رفت، نشست، نیم متر خاک ریخت، شهید شد.سومی، چهارمی، پنجمی...ششمین نفر، آخرین لودرچی، هنوز کابین را درست ندیده، تیر خورد.ده متر خاک. شش شهید.اما حالا، راهی باز شده بود.
اپیزود دوم – سال ۱۴۰۴ | تونل پرتاب موشک- تهران
صدای انفجار پیچید.موشک، لانچر، دو اپراتور... همه در یک لحظه سوختند.بدنها ناپدید، شعلهها بلند.سکوت، دیوار تونل را پوشانده بود.
فرمانده فهرست را باز کرد:۲۰ داوطلب، یکی برای هر پرتاب.هر پرتاب یعنی احتمال صفرِ برگشت.بیرون، هر اصابت موفق با کف و سوت همراه بود.اما داخل تونل، هیچکس چیزی نمیگفت.افسر جوان بلند شد، جلو رفت.صدایش لرز نداشت: «نوبت منه.»فرمانده فقط نگاهش کرد.دست گذاشت روی شانهاش؛ داغ، سنگین.لانچر دوباره غرید.افسر رفت.و دیگر صدایی از او نیامد.
ایران همان ایران است، رزمنده همان رزمنده....
https://ble.ir/mehr_o_ab
اپیزود اول – سال ۱۳۶۵ | دشت مهران
هوا تازه روشن شده بود.رزمندهها در پشت تپه و خاکریز پناه گرفته بودند؛بینشان سی متر فضای باز بود، پر از تیر و مرگ.هر که پا میگذاشت، میافتاد.تکتیرانداز دشمن آن مسیر را میپایید.مهمات بچهها تمام میشد.راه برگشت نبود.یکی با وانت رفت، از میان گلولهها عبور کرد، مهمات رساند.برگشت. زنده.
فرمانده گفت: «باید خاکریز بزنیم.»لودر رسید.پنج نفر کمک، یک راننده.اولی رفت، لودر را روشن کرد، پنج متر خاک بالا آورد.گلوله خورد. افتاد.دومی سینهخیز رفت، نشست، نیم متر خاک ریخت، شهید شد.سومی، چهارمی، پنجمی...ششمین نفر، آخرین لودرچی، هنوز کابین را درست ندیده، تیر خورد.ده متر خاک. شش شهید.اما حالا، راهی باز شده بود.
اپیزود دوم – سال ۱۴۰۴ | تونل پرتاب موشک- تهران
صدای انفجار پیچید.موشک، لانچر، دو اپراتور... همه در یک لحظه سوختند.بدنها ناپدید، شعلهها بلند.سکوت، دیوار تونل را پوشانده بود.
فرمانده فهرست را باز کرد:۲۰ داوطلب، یکی برای هر پرتاب.هر پرتاب یعنی احتمال صفرِ برگشت.بیرون، هر اصابت موفق با کف و سوت همراه بود.اما داخل تونل، هیچکس چیزی نمیگفت.افسر جوان بلند شد، جلو رفت.صدایش لرز نداشت: «نوبت منه.»فرمانده فقط نگاهش کرد.دست گذاشت روی شانهاش؛ داغ، سنگین.لانچر دوباره غرید.افسر رفت.و دیگر صدایی از او نیامد.
ایران همان ایران است، رزمنده همان رزمنده....
۵:۰۶
پویش بزرگ «نقشآفرینی در جبهه حق»
آغاز ماجرا
https://ble.ir/mehr_o_ab/2335415040088477693/1751821529248
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
وَالضُّحَى ﴿١﴾ وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿٢﴾ مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ﴿٣﴾ وَلَلآخِرَةُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الأولَى ﴿٤﴾ وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى ﴿٥﴾ أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى ﴿٦﴾ وَوَجَدَکَ ضَالا فَهَدَى ﴿٧﴾ وَوَجَدَکَ عَائِلا فَأَغْنَى ﴿٨﴾ فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلا تَقْهَرْ ﴿٩﴾ وَأَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ ﴿١٠﴾ وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ﴿١١﴾
فرامیخوانم
به صوت حزین
جمیع ملائک موکل سوره مبارکه ضحی
و حضرت جلیله مطهره خدیجه الکبری
و شهید یحیی سنوار
برای ...
#سپاه_حق#ختم_قرآن#نقشآفرینی_در_جبهه_حق
https://ble.ir/mehr_o_ab
آغاز ماجرا
وَالضُّحَى ﴿١﴾ وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿٢﴾ مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ﴿٣﴾ وَلَلآخِرَةُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الأولَى ﴿٤﴾ وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى ﴿٥﴾ أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى ﴿٦﴾ وَوَجَدَکَ ضَالا فَهَدَى ﴿٧﴾ وَوَجَدَکَ عَائِلا فَأَغْنَى ﴿٨﴾ فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلا تَقْهَرْ ﴿٩﴾ وَأَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ ﴿١٠﴾ وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ﴿١١﴾
فرامیخوانم
به صوت حزین
جمیع ملائک موکل سوره مبارکه ضحی
و حضرت جلیله مطهره خدیجه الکبری
و شهید یحیی سنوار
برای ...
#سپاه_حق#ختم_قرآن#نقشآفرینی_در_جبهه_حق
۱۹:۵۰
الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى يُؤْمِنُ الْخائِفِينَ، وَيُنَجِّى الصَّالِحِينَ ، وَيَرْفَعُ الْمُسْتَضْعَفِينَ، وَيَضَعُ الْمُسْتَكْبِرِينَ، وَيُهْلِكُ مُلُوكاً وَيَسْتَخْلِفُ آخَرِينَ، وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ قاصِمِ الْجَبَّارِينَ، مُبِيرِ الظَّالِمِينَ، مُدْرِكِ الْهارِبِينَ، نَكالِ الظَّالِمِينَ، صَرِيخِ الْمُسْتَصْرِخِينَ، مَوْضِعِ حاجاتِ الطَّالِبِينَ، مُعْتَمَدِ الْمُؤْمِنِينَ
احساس میکنم در میانه یک حماسه عظیم و شکوهمند الهی ایستادهام.
️نوازده دوره گردی در فرانسه سرود ای ایران مرز پرگهر را مینوازد.
️اپراتوری در تهران، زنی در هنگامه بمباران زنی در شیراز را ارام میکند و برایش شارژ میخرد.
️جهادیهایی که بیمنت خانههای خراب شده کسانی که فحششان میدادند را رفت و روب میکنند.
️در استرالیا و چین و اسپانیا و خیلی جاهای دیگر دنیا به زبان فارسی مرگ بر اسرائیل میگویند. چه افتخاری است که زبانمان برای درهم کوبیدن ظالمان دارد جهانی میشود.
️پیشخدمتی در اسپانیا، اسرائیلیها را از رستورانش بیرون میکند.
️مردمی در ساحل یونان اجازه پیاده شدن اسرائیلیها در بندرشان را نمیدهند.
️مردمی که به سپاهشان دشمنام میدادند و هر روز برج و بارویی از شهر را به یکی از انها منتسب میکردند، حالا دارند روایت شهدایشان و فرزندان شهید ساده زیستشان را میشنوند.
️تصویب کننده برجام، در جایگاه سرباز نظام با اقتدار به روسیه میرود و توی دهن اسرائیل میزند.
️نویسندهای که در فتنه زن زندگی از روی نیروهای امنیتی رد شده بود، حالا به دنبال روایت قدرت از جنگ است.
حالا در این میان دولتی هم به دنبال افزایش واردات سگ و گربه باشد یا همین طور با قیمت نان و آب بازی کند.چه غم در این میانه هولناک حماسهسالهاست اهل روایت خودشان و ما را کشتند که سیاهی و سپیدی وجود ندارد، هر چه هست خاکستری استحالا این روزها هیچ کس نمیخواهد وسط بایستد. هیچ کس نمیخواهد خاکستری باشد.
و آه از غزهآه از غم غزه که دارد دنیا را دوپاره میکند میان حرامزادگان و فرزندان ابراهیم.و آقا و مقتدایم که دههها کرور کرور هزینه کردند تا کسی او را نشنود و نبیند و امروز مسلمان و غیر مسلمان نام او را به سینه میزنند و خود را مفتخر و صاحب فضیلت می دانند که او رهبر و آقایشان هست.
دنیا آتشفشانی شده است که برای قدوم آن موعود آخرالزمان، دارد بر سر مستکبران و ظالمان عالم میریزد با هر گدازه ای که شهیدی است از فردای طوفان الاقصی
شما هم میبینید؟ میشنوید؟
و ما در این میانهایمدر آخرین روزهایی که مهلت ملحق شدن داریم تا آن ندای در جوار کعبه
#سپاه_حق#آینده_نزدیک#نقشآفرینی_در_جبهه_حق
https://ble.ir/mehr_o_ab
احساس میکنم در میانه یک حماسه عظیم و شکوهمند الهی ایستادهام.
شما هم میبینید؟ میشنوید؟
و ما در این میانهایمدر آخرین روزهایی که مهلت ملحق شدن داریم تا آن ندای در جوار کعبه
#سپاه_حق#آینده_نزدیک#نقشآفرینی_در_جبهه_حق
۱۴:۱۳
مرکز نوآوری شهید آوینی (منشاء) با همکاری مرکز علم و فناوری پژوهشهای بنیادین هنر و رسانه دانشکده شهید آوینیو اندیشکده مُشعِر (علوم شناختی، هنر و رسانه) برگزار میکند:
امنیت فرهنگی
مطالعه تطبیقی سینمای ایران و آمریکا
مدرس: دکتر قدسیه پائینی
یکشنبه ۱۲ و ۲۶ مرداد ماه
ساعت ۱۵
شهرک شهید محلاتی، دانشکده شهید آوینی
ثبت نام:
@z_kouhsar
@hooshnegaran_com
امنیت فرهنگی
مطالعه تطبیقی سینمای ایران و آمریکا
مدرس: دکتر قدسیه پائینی
ثبت نام:
۷:۳۶
۴:۴۲
هر آن کس که راهی است
امکان دارد بر من منت بگذارد و اگر توانست در کنار مزار حضرت علیاکبر (یا هر گوشهای از حرم)؛ یک سوره یس به نیابت از شهید جواد اللهکرم هدیه به حضرت علی اکبر بخواند؟
امکان دارد بر من منت بگذارد و اگر توانست در کنار مزار حضرت علیاکبر (یا هر گوشهای از حرم)؛ یک سوره یس به نیابت از شهید جواد اللهکرم هدیه به حضرت علی اکبر بخواند؟
۹:۳۹
تفکر انسان از جنس گزاره است؛ جملات کوتاه خبری
۱. محل آشکار شدن تمام درونیات و نیتها و سعیها و تلاشهای انسان در مشاهده اثر است.یعنی حاصل و ثمره هر چیز خودش را در اثر نشان میدهد.۲. اثر حاصل جمع تمام هستی انسان است از ابتدای تکلیف تا لحظه انجام عملیعنی فقط به محاسبات و اعمال مربوط به یک عمل نیست که اثر آن را میسازد.یعنی بین موفقیت یک عمل و تلاشهای مستقیم برای آن عمل رابطه مستقیمی وجود ندارد. رابطه اصلی برای اثرگذاری بین یک عمل و تمام هستی یک انسان است.در نتیجه۳. برای اثر داشتن هر عمل، برای به هدف نشستن هر گلولهای (علم و دانش و فرهنگ و هنر و ...) باید ،عمل کننده آن صاحب نفسی برای اثر گذاشتن باشد. (شنیدهاید که میگویند آدمهای قدیمی صاحب نفس بودند)۴. ایجاد اثر برای هر انسانی نیاز به یک ذخیره دارد. ده سال، بیست سال، سی سال دروغ نگفتن، غیبت نکردن، وفای به عهد و .....خلاصه کلام این که برای اثر دار شدن کلام باید در نفس به سکون ف ذخیره داشت.هر کدام از این گزارهها حاصل جلسه و گفتگو و مطالعهای برای یکی از روزهای هفته گذشته است تا آخرینش در کانال تا کوچ و روایت زندگی محمدمهدی رمیتی شهید ۱۸ ساله لبنانی
۵. سوال آخر سوالی که جگر را میسوزاند من چه ذخیرهای برای اثر در کلام دارم؟
https://ble.ir/mehr_o_ab
۱. محل آشکار شدن تمام درونیات و نیتها و سعیها و تلاشهای انسان در مشاهده اثر است.یعنی حاصل و ثمره هر چیز خودش را در اثر نشان میدهد.۲. اثر حاصل جمع تمام هستی انسان است از ابتدای تکلیف تا لحظه انجام عملیعنی فقط به محاسبات و اعمال مربوط به یک عمل نیست که اثر آن را میسازد.یعنی بین موفقیت یک عمل و تلاشهای مستقیم برای آن عمل رابطه مستقیمی وجود ندارد. رابطه اصلی برای اثرگذاری بین یک عمل و تمام هستی یک انسان است.در نتیجه۳. برای اثر داشتن هر عمل، برای به هدف نشستن هر گلولهای (علم و دانش و فرهنگ و هنر و ...) باید ،عمل کننده آن صاحب نفسی برای اثر گذاشتن باشد. (شنیدهاید که میگویند آدمهای قدیمی صاحب نفس بودند)۴. ایجاد اثر برای هر انسانی نیاز به یک ذخیره دارد. ده سال، بیست سال، سی سال دروغ نگفتن، غیبت نکردن، وفای به عهد و .....خلاصه کلام این که برای اثر دار شدن کلام باید در نفس به سکون ف ذخیره داشت.هر کدام از این گزارهها حاصل جلسه و گفتگو و مطالعهای برای یکی از روزهای هفته گذشته است تا آخرینش در کانال تا کوچ و روایت زندگی محمدمهدی رمیتی شهید ۱۸ ساله لبنانی
۵. سوال آخر سوالی که جگر را میسوزاند من چه ذخیرهای برای اثر در کلام دارم؟
https://ble.ir/mehr_o_ab
۵:۳۶

پاکت هدیه
مهرآب
برای باشکوهترین دلیل هست بودنمان
امروز صبح وقتی از خانه بیرون آمدم، دردمندانه از حضرت حجت عذرخواهی کردم، از این که این قدر در ساخت نظامی که دست قدرتمند ایشان باشد، عاجز ماندهایم. اما خداوند را شاکرم که در روزگاری پا به هستی گذاشتهام که رزمندگی برای الله سکه رایج جهان شده است. از مرزهای مسلمانی شناسنامهای و تشیع صوری بیرون رفته است. مرز میان انسانها دین حنیف شده است. دین ابراهیم خلیل الله.شجره ابراهیم، با چهره خونینشان در هنگام لقا، فخر رسول خاتم هستند در برابر ملکوت وملائکهاش. شهید پشت شهید فانوسهای این راه میشوند و راه به نور باز میکنند.گمانم این است آن عجز، گشاینده فجری است که شهدا در حال ساخت آنند.
#هفت_اکتبر#آیندهسازی_غیب
https://ble.ir/mehr_o_ab
#هفت_اکتبر#آیندهسازی_غیب
۵:۵۶
در دست همانی بود که آن جا ایستاده است.از روی تابوت برداشته بود.نگاهم را دید و دستش را بلند کرد.درست در میان دستهای بالا آمدهام نشست.
https://ble.ir/mehr_o_ab
https://ble.ir/mehr_o_ab
۷:۳۹