عکس پروفایل 𝑀𝑒𝑟𝑎'𝑠 𝑑𝑖𝑎𝑟𝑦

𝑀𝑒𝑟𝑎'𝑠 𝑑𝑖𝑎𝑟𝑦

۱۱۴عضو
𝑀𝑒𝑟𝑎'𝑠 𝑑𝑖𝑎𝑟𝑦
میگن هر چیزی رو به خودت تلقین کنی همون میشه... ولی من خیلی به خودم گفتم دوستش ندارم , اما بازم هر دفعه به یادشم.... _
_خیلی وقتا سعی کردم رو عشقم نسبت بهت سرپوش بزارم..
همش با خودم گفتم نه این امکان نداره که بهش حس داشته باشم..نباید این اتفاق بیوفته .
جلوی احساساتم ایستادم مثل یه سد قوی..
اما بازم نتونستم کامل جلوی حسم بهت و بگیرم .
روز به روز بیشتر شدنش و حس کردم!
این که چجور بهت فکر میکنم،به رفتارت،به ظاهرت،به روابطتت با بقیه‌‌‌...
مثل یه استاکر روانی رفتار کردم. اما به هیچ نتیجه‌ای نرسیدم . چون تو رو مالِ خودم نمیدیدم،،نمیبینم...
حتی میترسم بهت نزدیک شم،چون وابسته میشم و این برام اذیت کنندست؛
ولی وقتی باهات حرف میزنم قند تو دلم آب میشه،وقتی اونشکلی صدام میکنی و من حتی خجالت میکشم ذوقم نسبت بهش و بیان کنم..درد داره اما قابل تحمله .
پس خودخواه میشم گاهی،و با یه دلیل چرت میام پیویت تا حداقل یکم که شده از حرفات لذت ببرم .

اما تهش چی؟آخرش قراره چی بشه عشق مخفیِ من؟
اگه راجبش بهت بگم چی؟!
قول میدی اگه نخواستیم با یه دلیل منطقی من و از خودت برنجونی؟
حداقل الان که دیگه تلقین نمیکنم به دوست نداشتنت حداقل تو یه قدم بیا جلو،که یکمم شده امیدوارم شم...لطفا؛

۱۹:۳۳

نوشته‌ی جالبی شد._Mera

۱۹:۳۳

'ولی اون نمیدونه من قلبم و باختم به تک عکسش تو ته‌تهای گالریم..

۲۱:۵۸

𝑀𝑒𝑟𝑎'𝑠 𝑑𝑖𝑎𝑟𝑦
'ولی اون نمیدونه من قلبم و باختم به تک عکسش تو ته‌تهای گالریم..
اشکال نداره امیدوارم یه روز گالریم پر شه از عکساش..

۲۲:۰۱

یه برف فاصله‌ست، تا همیشه پاک شدن رد تو از قصه‌م. ببار برف. پاک کن آخرین خاطره، آخرین یادگار رو. من، راضی ام._سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

۲۲:۳۹

اینجا صد تایی شه دیگه از خدا چیزی نمیخوام.

۹:۳۳

عصبیم،پس لاک میزنم .

۱۳:۴۹

بعضی وقتا آدم بعضی چیزا رو وقتی میبینه،میشنوه،میفهمه..مغزش رسما به فاک میره .

۱۳:۵۳

_خاله میشه من و از خودم نجات بدی؟

۱۴:۱۹

کاش بعضی‌هارو هیچ وقت نمی‌شناختم..

۱۴:۵۸

آدمِ دیگه...یه روزی ساعت شِش باعث ذوق و خوشحالیت میشه و روز بعد تو همون ساعت،اون قسمت سبز روحت و خاکستری میکنه...

۱۵:۰۰

سلام و عرض ادب!
_خب‌خب‌خب..زدین دیلیِ قشنگم و بن کردید،صدقه‌سری خودم و خانوادم .
آاااماااا‌ حتی کسی که بن کرد نفهمید چجوری با روش کیم‌جئون‌مِراییم‌ پیداش کردم،ولی از اونجایی که دل رئوفی داشتم مستقیم نیومدم دهانش را چیزباران کنم و واگذار کردمش به خدا .
این از این .
دوم این کهههه،آقا من از اول آمار برام مهم نبود و فقط محتوای چنل و خاطراتش مهم بود،اونم که الحمدلله همش و تو یه چنل دیگه ذخیره کرده بودم .
سوم،من این جا رو زدم و تا هرجا که تونستم پیامای دیلیِ قبل رو فور کردم توش ولی خب نصف عکس و فیلما بلاک شده،اینم صدقه‌سری خودم و دوستام ‌.
و از اینا که می‌گذریم می‌رسیم به دیلیِ جدیدمیشنوم؛، رفقا من همچین امیدی برای زدنش نداشتم ولی خیلیا پیگیری کردن و خب...منم دوباره یدونه دیگه زدم و مبارکم باشه .
ایشالا که این جا حداقل موندگار بشه برامون و..
دیگه بوس به توجهتون؛
(راستی، اونیم گفت از طرف اون فحش بدم بهت جناب بن کننده، فحشششششششششششش‌یوووووو)
_کیم‌جئون مِرا

۱۹:۵۸

'مزه‌ی شیر و بيسکوئيت‌مادر بعد صد سال ، باز هم تکراری نمیشه ‌.تو دقیقا مثل ترکیب این دو،برای من تکراری نشدنی هستی ...

۲:۱۱

یه نفر نمیتونه همزمان هم خوشحالت کنه هم باعث گریه‌ات شه..اون:

۱۵:۰۵

الان از نگرانی گریه‌ام میگیره:_)

۱۵:۰۷

𝑀𝑒𝑟𝑎'𝑠 𝑑𝑖𝑎𝑟𝑦
یه نفر نمیتونه همزمان هم خوشحالت کنه هم باعث گریه‌ات شه.. اون:
تو نمیتونی همون یه نفر و بعد یه ساعت دو ساعت ببوسی و برا همیشه بزاریش کنار..من:

۱۷:۴۶

thumnail
_کوکی،عاشق شدن اصلا چیز خوبی نیست...
احتمالا هنوز تجربه نکردیش،پس ازت میخوام اگه یه روزی عاشق کسی شدی حتما به هیونگ بگی باشه؟ چون نمی‌خوام تو طول عاشقی کردنت آسیب ببینی،حتی یه کوچولو.
_تهیونگ هیونگم؟_جان تهیونگ هیونگ؟_من عاشق شدم...عاشق آدم مهربونی که سعی داره بهم یاد بده وقتی عاشق شدم چجوری رفتار کنم تا نشکنم ‌.تهیونگ بعد از این که فهمیدی دوست دارم بازم قراره مراقبم باشی تا آسیب نبینم؟_جئون جونگ کوک! _هیونگ ببخشید که نتونستم جلوی احساساتم و بگیرم.._واقعا داری برای چیزی معذرت خواهی میکنی که من ۴ سال پیش نتونستم جلوش و بگیرم؟
داری معذرت خواهی میکنی بخاطر احساسی که تو این چهارسال میخواستم فراموشش کنم ولی هردفعه چشمات بهم یادآوری کرد نمیتونم ازت بگذرم؟
_ته این حرفا واقعیه؟_هست،تهیونگ هیونگی از این به بعد قراره ازت مراقبت کنه،خیلی بیشتر از قبل و حسابی برات عاشقی کنه.._Mera

۲۲:۳۲

_تهیونگ عشق و عاشقی چیه از نظر تو؟_سوال سختیه و کلی حرف میشه زد راجبش پسرم،ولی چرا این و میپرسی وقتی من و تو،یعنی ما،مثال بارزی هستیم برای بیان نظریه‌ام راجب عشق و عاشقی؟

۲۲:۴۷

_فکر کنم بهت گفته بودم وقتی فهمیدی دوستِت دارم و دلم برات قیلی‌ویلی میره اگه همون حس و بهم نداشتی فقط کافیه یه دلیل منطقی برام بیاری تا فراموشت کنم .اما تو حتی این کار رو هم نکردی عشق...

۲۲:۵۳

وای رفتم از پیامای اول این جا نگاه کردم...چقدر ویو ها مورد پسند بودددد:)

۶:۳۱