بله | کانال محمود کریمی بیرانوند
عکس پروفایل محمود کریمی بیرانوندم

محمود کریمی بیرانوند

۱۶۷عضو
بازارسال شده از علی بهادری جهرمی
thumbnail
undefinedاولین دستاورد پیگیری و ‎#تصویب_غیرکارشناسی سی‌اف‌تی و پالرمو:
undefinedاف‌ای‌تی‌اف از جهان خواست اقدامات مقابله‌ای مؤثر علیه تهران اجرا کند!
undefined[صفحه توییتر دکتر علی بهادری جهرمی](https://x.com/alibahaadori/status/1981962812470493306?t=8i0JBLuoog46Y4sU7LELsw&s=19)
@Alibahadorijahromi

۷:۲۸

undefinedمحمود کریمی بیرانوندundefinedمسیر برجام را رفتید، جواب برجامی گرفتید
undefinedبیانیه اخیر گروه ویژه اقدام مالی (FATF) که علی‌رغم اقدام اخیر جمهوری اسلامی ایران در تصویب مشروط دو لایحه مربوط به کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه جرایم سازمان‌یافتهٔ فراملی (پالرمو) و کنوانسیون بین‌المللی مقابله با تأمین مالی تروریسم (CFT) توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام صادر شد، حاوی یک پیام راهبردی است که فراتر از حوزه فنی مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم (AML/CFT) است. باقی ماندن ایران در فهرست «حوزه‌های قضایی پرخطر مشمول فراخوان اقدام» (فهرست سیاه)، نه صرفاً یک شکست فنی، بلکه نشان‌دهنده شکست یک رویکرد دیپلماتیک است که فرض را بر کفایت امتیازدهی‌های محدود برای تغییر بنیادین در معادلات بین‌المللی قرار داده بود.
undefinedاز منظر تحلیل سیاسی-اقتصادی، این رویداد بار دیگر این نظر را تقویت می‌کند که تعاملات در نهادهای بین‌المللی، به ویژه آنهایی که تحت تأثیر مستقیم قدرت‌های بزرگ هستند، صرفاً بر پایه مقررات فنی شکل نمی‌گیرد. همانطور که در بیانیه اخیر FATF مشهود بود، این نهاد بین‌المللی ضمن تأکید بر عدم اجرای اکثریت برنامه اقدام ایران از سال ۲۰۱۶، مستقیماً به حق تحفظ‌های (Reservations) ایران نسبت به کنوانسیون پالرمو حمله کرد و آن‌ها را «بیش از حد گسترده» و ناسازگار با استانداردهای خود ارزیابی نمود. این اقدام به وضوح نشان می‌دهد که حتی پس از تصویب قوانین داخلی، تمرکز نهاد بر ارزیابی ماهیت و گستره حق تحفظ‌ها است؛ امری که ریشه در اختلافات عمیق‌تر و سیاسی در تعریف مفهوم «تروریسم» دارد.
undefinedپیوند دادن مستقیم مطالبات فنی FATF به «عدم انطباق ایران با تعهدات هسته‌ای خود در زمینه عدم اشاعه» در قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل، که به صراحت در بیانیه ۲۴ اکتبر ۲۰۲۵ ذکر شده، ماهیت سیاسی این فراخوان‌ها را بیش از پیش آشکار می‌سازد. این امر به وضوح نشان می‌دهد که پرونده FATF برای ایران، از یک مسأله صرفاً مالی و اقتصادی، به ابزاری برای اعمال فشار جامع در راستای مطالبات سیاسی و امنیتی تبدیل شده است.undefined این روند مشابه با تجربه مذاکرات هسته‌ای (برجام) است؛ جایی که ایران در مقابل امتیازات محدود، الزامات برجامی را پذیرفت، اما فشارهای ثانویه و تحریم‌های دیگر نه تنها برداشته نشد، بلکه تشدید نیز گردید. می‌توان گفت «مسیر برجام را رفتید، جواب برجامی گرفتید»؛ به این معنا که تعامل صرفاً امتیازی، منجر به پاسخ‌های چندبعدی از سوی طرف مقابل می‌شود که هدف نهایی آن‌ها نه همکاری، بلکه تغییر رفتار سیاسی و راهبردی است.
undefinedلذا، راهبرد دیپلماسی اقتصادی ایران نمی‌تواند تنها بر پایه پذیرش‌های محدود و تأیید قوانین خارجی شکل گیرد. موفقیت در عرصه بین‌الملل، به ویژه در مواجهه با نهادهایی چون FATF، مستلزم یک راهبرد قدرت داخلی‌محور است. تقویت زیرساخت‌های مالی داخلی، اتخاذ تدابیر قاطع و شفاف در مبارزه با فساد سازمان‌یافته، و ساماندهی نظام بانکی کشور به نحوی که کمترین آسیب‌پذیری را در برابر فشارهای خارجی داشته باشد، باید در اولویت قرار گیرد.
undefinedعبرت اصلی از این رویداد آن است که هرگونه تعامل دیپلماتیک موفق، باید بر درک دقیق از دشمنی و اهداف فراملی نهادهای بین‌المللی شکل گیرد؛ نه بر فرض خوش‌بینی نسبت به تغییر رویکرد آن‌ها صرفاً به واسطه امتیازدهی‌های محدود. تا زمانی که موازنه قدرت به نفع ایران تغییر نکند و قدرت داخلی به عنوان اهرم اصلی در میز مذاکرات عمل نکند، هر اندازه که کوتاه بیایید و امتیاز بدهید، نهادهای بین‌المللی با مطالبات بیشتری شما را پس خواهند زد. این بیانیه یادآوری می‌کند که دیپلماسی صرفاً یک ابزار ارتباطی نیست، بلکه بازتابی از قدرت ملی است.
لینک بیانیه جدید FATFhttps://www.fatf-gafi.org/en/publications/High-risk-and-other-monitored-jurisdictions/Call-for-action-october-2025.html
@mkarimibeyranvand

۱۲:۵۹

thumbnail
آرزوهای دولت چهاردهم در اصلاحیه پیشنهادی برنامه هفتم(بخوانید سطح انتظارات پیشرفت اقتصادی از دولت مستقر) کف عملکرد دولت شهید رئیسی هم نیست.امام سجاد(ع) فرمودند:قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَی قَدْرِ هِمَّتِهِ(ارزش هر کس به اندازه همت اوست)
https://virasty.com/M_karimib1/1761419232134844163
@mkarimibeyranvand

۱۹:۱۱

thumbnail

۱۹:۱۱

thumbnail
چرا ترامپ اقتصاد بازار آزاد را با جنگ تعرفه‌ای مورد هجمه قرار داده است؟چون علم اقتصاد قانون نیست،ابزار موفقیت کشور است.بدهی ملی ۱۲۰%، افزایش نرخ بهره،کاهش اشتغال و کاهش سرعت رشد اقتصادی آمریکا باعث اتخاذ سیاست‌های ضد اقتصاد علم نما شده است.بیاییم به اقتصاد متعارف ابزاری نگاه کنیم نه وحیانی!
https://virasty.com/M_karimib1/1761508019622672305
@mkarimibeyranvand

۱۹:۵۴

undefinedمحمود کریمی بیرانوند
undefinedاقتصاد؛ قانون ثابت یا ابزار سیاست‌گذاری؟
undefinedدر فضای عمومی و حتی در میان برخی از دانشگاهیان، گاهی از علم اقتصاد چنان سخن گفته می‌شود که گویی مجموعه‌ای از قوانین تغییرناپذیر و مقدس است؛ قوانینی که اگر رعایت شوند، نتیجه‌ای قطعی در پی دارند و اگر نقض شوند، الزاماً بحران اقتصادی به‌دنبال خواهد داشت. این نگاه، در ظاهر علمی است، اما در واقع ریشه در برداشت نادرست از ماهیت اقتصاد دارد.undefinedاقتصاد، برخلاف علوم طبیعی، با پدیده‌هایی سروکار دارد که ریشه در رفتار انسانی، نهادهای اجتماعی و تصمیم‌های سیاسی دارند. از این‌رو، قوانین اقتصادی مطلق و همیشگی نیستند، بلکه چارچوب‌هایی تحلیلی‌اند برای فهم واقعیت و تصمیم‌سازی در شرایط خاص.
undefinedنکته‌ی جالب اینجاست که همان کشورها و سیاست‌گذارانی که از اقتصاد بازار آزاد، رقابت و عدم‌مداخله سخن می‌گویند، در شرایط بحرانی خلاف همین اصول عمل می‌کنند. نمونه‌های آن فراوان است: از اجرای سیاست‌های حمایتی در بحران مالی ۲۰۰۸ گرفته تا جنگ‌های تعرفه‌ای اخیر که توسط دولت آمریکا به‌راه افتاد. در ظاهر، آموزه‌های اقتصادیِ لیبرال بر آزادی تجارت و حذف موانع قیمتی تأکید دارند، اما در عمل، همین نظام‌ها وقتی منافع ملی یا ثبات سیاسی‌شان در خطر است، به ابزارهای حمایتی، تعرفه‌ای و حتی مداخله‌ی مستقیم در بازار متوسل می‌شوند.undefinedاین رفتار تناقض‌آمیز نیست، بلکه نشان می‌دهد که خود سیاست‌گذاران اقتصاد را نه قانون مقدس، بلکه ابزاری برای مدیریت موقعیت‌ها می‌دانند. با این حال، در سطح آموزش و ترویج عمومی، همین نظریه‌ها گاه به‌صورت نسخه‌های قطعی و تغییرناپذیر عرضه می‌شوند؛ گویی اقتصاد لیبرال آخرین مرحله‌ی تکامل اندیشه‌ی اقتصادی است و هرگونه نقد یا انحراف از آن، ضدعلم تلقی می‌شود.
undefinedاگر بپذیریم که علم اقتصاد در اصل ابزاری برای تحلیل و تصمیم‌سازی است، آنگاه سیاست‌گذاری اقتصادی باید همواره با اقتضائات زمان و مکان تطبیق یابد. هیچ سیاستی – چه در قالب بازار آزاد و چه در قالب مداخله‌ی دولت – ذاتاً خوب یا بد نیست؛ ارزش آن در میزان کارآمدی‌اش برای تحقق اهداف مشخص یک جامعه سنجیده می‌شود. برای مثال، در دوره‌هایی از تاریخ، آزادسازی تجاری رشد و رفاه را به همراه آورده، اما در شرایط دیگر، سیاست‌های حمایتی و کنترل سرمایه موجب ثبات و توسعه شده‌اند. آنچه اهمیت دارد، نحوه‌ی استفاده از ابزارهای اقتصادی در موقعیت‌های واقعی است، نه وفاداری بی‌چون‌وچرا به یک مکتب فکری خاص.undefinedاقتصاد لیبرال با تأکید بر رقابت، آزادی انتخاب و نقش حداقلی دولت، در مقاطع زیادی کارآمد بوده است، اما فرض‌های بنیادین آن – از جمله عقلانیت کامل عاملان اقتصادی و کارایی مطلق بازار – در دنیای امروز به چالش کشیده شده‌اند. بحران‌های مالی، افزایش نابرابری، تغییرات اقلیمی و تحولات فناورانه نشان داده‌اند که بازار به‌تنهایی قادر به تأمین عدالت و پایداری اقتصادی نیست.از این رو، تکیه‌ی مطلق بر نسخه‌های لیبرالی بدون توجه به بستر سیاسی و اجتماعی، همان‌قدر خطرناک است که نادیده‌گرفتن اصول پایه‌ای اقتصاد. واقعیت این است که اقتصاد متعارف نه مجموعه‌ای از قوانین آسمانی، بلکه زبان تصمیم‌سازی عقلانی در جهان انسانی است. سیاست‌گذاران بزرگ، زمانی موفق بوده‌اند که اقتصاد را به‌عنوان ابزاری پویا و تطبیق‌پذیر به کار گرفته‌اند، نه به‌عنوان آموزه‌ای خشک و تغییرناپذیر.زمان آن رسیده است که به جای نگاه تقدس‌آمیز به نظریه‌های اقتصادی، آن‌ها را در خدمت واقعیت‌های متغیر جوامع و منافع مردم قرار دهیم. اقتصاد زمانی مفید است که در اختیار انسان باشد، نه زمانی که انسان در خدمت تئوری‌های آن عمل کند.
@mkarimibeyranvand

۶:۲۹

thumbnail
ایده بانک‌های خصوصی(زائیده دوران هاشمی رفسنجانی)، مسئله را از خلق پول به خلق بانک برای کنز ثروت تغییر داد.بانک خصوصی یعنی تولید ثروت بادآورده،بی نهایت و بی ثمر برای تقویت تولید ملی
@mkarimibeyranvand

۱:۴۱

thumbnail
وقتی خدا با من است...
@mkarimibeyranvand

۱:۴۱

امام خامنه ای مدظله العالی:
برادران و خواهران عزیز! مسئله‌ی امروز ایران، مسئله‌ی تداوم و ادامه‌ی یک انقلاب بزرگ و بی‌نظیر است. تداوم انقلاب یعنی چه؟ ما نام ادامه‌ی انقلاب را بر زبان جاری میکنیم، همه تکرار میکنیم امّا ادامه‌ی انقلاب یعنی ادامه‌ی مبارزه؛ انقلاب، بدون مبارزه ممکن نیست و مبارزه باید ادامه پیدا کند.طرف مبارزه کیست؟ البته طرف مبارزه علی‌الظّاهر ممکن است امروز تفاوت کند امّا در باطن طرف مبارزه‌ی ملّت ایران، آن جبهه ای است که تا دیروز ملّت ایران با او میجنگید: یعنی قدرت و سلطه‌ی جهانی امپریالیسم که ملّت باید با او مبارزه بکند. چگونه مبارزه بکند؟ باید شیوه‌های دشمنی او را بشناسد و آن را خنثی بکند که رسول خدا فرمود: العَالِمُ‌ بِزَمَانِهِ‌ لَا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَوَابِس‌؛(۷) اگر ما زمان خود را بشناسیم، جریانهای سیاسی حاکم بر زمان را بشناسیم، آن‌وقت توطئه‌ها را خواهیم شناخت. دشمنها را در هر لباس ولو در لباس دوست خواهیم دید و خواهیم شناخت. این وظیفه‌ی ملّت ایران است؛ این وظیفه رهبران است؛ این وظیفه‌‌ی روحانیّت است؛ این وظیفه‌ی روشنفکران است. به جای حرفهای یاوه و بیهوده، به جای به هم پریدن‌ها، به جای یکدیگر را تخطئه کردن‌ها، به جای اینکه با بردن نام امام عملاً در خطّ مقابل امام قرار بگیرند و علی‌رغم آنکه امام این همه، همه را به وحدت کلمه و وحدت صفوف توصیه کرده‌اند، صفوف را از یکدیگر جدا کنند، تفرقه ایجاد بکنند، به جای این‌همه، سعی کنند به مردم، به ذهن مردم، به دل مردم، به بینش مردم، عمق سیاسی بدهند، به مردم بفهمانند در دنیا چه خبر است تا مردم گمان نکنند که مبارزه تمام شد. به خدا مبارزه تمام نشده است! بنده تردید دارم که سخت‌ترین میدانهای مبارزه‌ی این ملّت در طول پانزده سال اخیر در آینده نباشد؛ بنده تردید دارم که «لیلةَ الهریر»(۸) این جنگ طولانی گذشته باشد. ملّت مسلمان ایران اگر میخواهد از اسلامش، از آرمانهایش، از دینش، از شرفش، از استقلالش دفاع بکند، اگر میخواهد خود را به استقلال اقتصادی و استقلال سیاسی و سپس استقلال فرهنگی برساند باز باید مبارزه کند.
@mkarimibeyranvand

۱۳:۵۴

thumbnail
اقتصاد بدون تولید، فقط حسابداری فقر است:در منطق اقتصاد متعارف، تورم با کاهش قدرت خرید کنترل می‌شود، نه با افزایش ظرفیت تولید و این یعنی حذف مردم از اقتصاد، نه حل مسئله!(بخوانید نابودی سفره 9 دهک بالا برای دهک دهم)!وقتی تولید از اولویت می‌افتد، تورم شاید آرام بگیرد، اما اقتصاد هم از نفس می‌افتد.
@mkarimibeyranvand

۱۳:۰۰

thumbnail
اخراج کامل آمریکا
۱۳ آبان روز اخراج آمریکا از ایران است.بدون تردید در ۴۷ سال گذشته قدرت آمریکا در منطقه به‌واسطه نفوذ ایران کاهش یافته است.اخراج کامل آمریکا از منطقه هدفی دست‌یافتنی،ممکن و جذاب است که اینبار توسط جوانان دست‌پرورده مکتب مقاومت(سلیمانی) اتفاق خواهد افتاد انشالله.

۵:۰۹

thumbnail
قاعده طلایی اقتصاد مقاومتی
میزان امید یا اعتقاد به حل مشکلات اقتصادی از طریق مذاکره با آمریکا = دوری از اندیشه اقتصاد مقاومتی باندازه همان مقدار امید یا اعتقادشرط اول قدمِ اصلاحات اساسی در اقتصاد ایران آنست که از آمریکا ناامید باشیم!
@mkarimibeyranvand

۱۷:۴۷

امام خامنه‌ای مدظله العالی:
واقعیّت مسئله امروز در کشور ایران و در فضای سیاسی ما و در فضای سیاسی جهان این است: ملّتی که سالیان درازی از امپریالیسم شلّاق خورده است، ملّتی که غارت شده است، امروز پس از آنکه بندها را از دست ‌‌و پای خود باز کرده و بدون اتّکاء به هیچ قدرتی جز قدرت خود، استقلال و آزادی خود را به دست آورده است، به کمک مستضعفان دیگر می‌‌شتابد. این مبارزه‌‌ی شما فقط برای ملّت ایران نیست؛ مبارزه‌‌ای است برای همه‌‌ی مستضعفان جهان. در این مبارزه‌‌ی سیاسی، دو قدرت در مقابل یکدیگر قرار گرفته‌‌اند: یک قدرت، قدرت ملّت ایران است، با همه‌‌ی توان و نیرویش که آن را باید شناخت و برآورد کرد؛ و یک قدرت، قدرت شیطانی امپریالیسم است، با همه‌‌ی دَم‌‌ودستگاهش، با همه‌‌ی جاه و جلال و جبروتش. ما در این میدان، گستاخانه قدم گذاشته‌‌ایم؛ ما داوطلبانه وارد این معرکه‌‌ی مخاصمه شده‌‌ایم.۵۸/۹/۹
@mkarimibeyranvand

۱۰:۴۸

امام خامنه‌ای مدظله العالی:
برادران و خواهران من! ما در نقطه‌‌ی حسّاسی از تاریخ ایران، بل در نقطه‌‌ی حسّاسی از تاریخ جهان قرار گرفته‌‌ایم؛ ما محور تاریخ شده‌‌ایم؛ آینده‌‌ی تاریخ به ما مینگرد؛ آینده‌‌ی تاریخ از ما سخن میگوید؛ امروز ما میتوانیم سرنوشت ملّتهای ضعیف و مستضعف را تعیین کنیم. خود ما در میان صحنه و وسط ماجرا، گرمیِ میدان کارزار را احساس نمیکنیم امّا نگرندگان از دور، بینندگان در طول تاریخ، اهمّیّت این لحظات را بخوبی احساس میکنند. ما باید مقاوم بشویم؛ آینده‌‌ی مستضعفان کشورهای تحت ستم و آینده‌‌ی ایران بسته به مقاومت ملّت ما است؛ ما باید این مقاومت را به جان بخریم.
۵۸/۹/۹
@mkarimibeyranvand

۱۱:۰۳

thumbnail
امام خامنه ای مد ظله العالی:
دنیا فقط به‌‌ معنای زندگی در این محدوده نیست و آخرت به ‌‌معنای زندگی پس از مرگ نیست؛ همه‌‌ی آرمانهای کوچک و حقیر و موضعی و صنفی و شخصی، «دنیا» است و همه‌‌ی آرمانهای عزیز و بزرگ و عمومی، «آخرت» است. 
@mkarimibeyranvand

۱۱:۰۹

محمود کریمی بیرانوند
undefined امام خامنه ای مد ظله العالی: دنیا فقط به‌‌ معنای زندگی در این محدوده نیست و آخرت به ‌‌معنای زندگی پس از مرگ نیست؛ همه‌‌ی آرمانهای کوچک و حقیر و موضعی و صنفی و شخصی، «دنیا» است و همه‌‌ی آرمانهای عزیز و بزرگ و عمومی، «آخرت» است.  @mkarimibeyranvand
چه تبیین مُوسع، انقلابی و بُرّنده‌ای از مفاهیم دینی ارائه فرموده‌اند.

۱۱:۱۲

thumbnail
تمدن بدون علم هرگز!
هیچ تمدنی بدون توسعه علمی شکل نمی‌گیرد؛ چه در تنوع علوم و چه در عمق آن. همان‌گونه که شکوه تمدن اسلامی تا عصر صفوی و قدرت امروز غرب، بر پایه علم بنا شده‌اند. تأکید مداوم رهبری بر پیشرفت در حوزه‌های هسته‌ای، فضایی، پزشکی و علوم انسانی نیز از همین منطق تمدنی سرچشمه می‌گیرد.
@mkarimibeyranvand

۸:۵۸

undefinedمحمود کریمی بیرانوند
undefinedتمدن بدون علم هرگز
undefinedهیچ جامعه‌ای بدون شکوفایی علمی و عمق معرفتی به مرحله تمدن نمی‌رسد. علم، ستون فقرات هر تمدن و نیروی سامان‌دهندۀ فرهنگ، اقتصاد و سیاست است. در تاریخ اسلام، دوره صفویه نقطه اوج این پیوند میان علم، ایمان و قدرت تمدنی بود؛ عصری که بر مبنای عقلانیت شیعی و تعالیم ائمه، الگویی راستین از تمدن اسلامی شکل گرفت که می‌توانست الگوی جهانی علم و معنویت برای بشریت باشد.
undefinedدر آن دوران، مکتب شیعی با ساختار اجتهادی و نگاه عقل‌گرای خود، علم را از سطح تقلید به سطح تولید رساند. عالمان و اندیشمندان بزرگی در این چارچوب پرورش یافتند که هر یک تلفیقی از دانش نظری، تجربه عینی و روح معنوی بودند. شیخ بهایی از درخشان‌ترین چهره‌های این دوره بود؛ عالمی که فقه، ریاضیات، مهندسی و نجوم را در خدمت سامان جامعه به کار گرفت. آثار او در طراحی سازه‌ها، مهندسی آب و معماری، نشانه‌ای از پیوند دین و علم در رویکرد تمدنی شیعی است.
undefinedدر کنار او، میرداماد با احیای حکمت الهی و تبیین مبانی فلسفه اسلامی، دستگاهی معرفتی ساخت که راه را برای اندیشه‌ورزی نو باز کرد. ملاصدرا نیز با طرح فلسفه حکمت متعالیه، میان وحی، عقل و شهود آشتی برقرار کرد و تحولی بنیادین در تفکر اسلامی پدید آورد. در حوزه پزشکی و علوم تجربی نیز دانشمندانی چون حکیم مؤمن تنکابنی با گردآوری دانش داروشناسی و تدوین متون طبی منسجم، سطح روش‌مندی علم را بالا بردند. مجموعۀ این تلاش‌ها، تمدنی آفرید که علم در آن نه فقط ابزار قدرت، بلکه راهی برای تعالی معنوی و خدمت به انسان بود.
undefinedتمدنی که در آن عصر شکل گرفت، مرز جغرافیایی نمی‌شناخت و چهره‌ای فراگیر از تمدن اسلامی عرضه می‌کرد. اگر استمرار می‌یافت، بی‌تردید مسیر تاریخ متفاوت می‌شد و تمدن مادی و ابزاری غرب هرگز به جایگاه فعلی نمی‌رسید. زیرا ساختار معرفتی آن تمدن بر مبنای هماهنگی عقل، معنویت و تجربه بنا شده بود. انقطاع این مسیر علمی بود که جهان اسلام را به رکود و غرب را به برتری مادی کشاند.
undefinedامروز احیای آن بنیان فکری در قالب تمدن نوین اسلامی، ضرورت تاریخی ایران است. از همین رو، رهبر انقلاب اسلامی با نگاهی تمدنی، پیشرفت علمی را محور استقلال و اقتدار تعریف کرده‌اند. تأکید ایشان بر توسعه دانش‌های راهبردی چون فناوری هسته‌ای، علوم فضایی، نانوتکنولوژی، زیست‌فناوری و علوم سلامت، معنایی فراتر از رشد فناورانه دارد؛ این یک راهبرد تمدنی برای بازسازی هویت علمی امت اسلامی است.
undefinedدر همین مسیر، اندیشه اقتصاد مقاومتی نیز بخشی از همین منطق علمی است. رهبری بارها تأکید کرده‌اند ملتی که در اقتصاد به دیگران وابسته است، در علم و فرهنگ نیز آزاد نخواهد بود. تولید علم در عرصه اقتصاد، یعنی بنا نهادن زیربنای استقلال پایدار. اقتصاد مقاومتی نه صرفاً سیاستی اقتصادی، بلکه بیان فکری همان جهان‌بینی علمی اسلام است که بر خوداتکایی، خلاقیت و عدالت اجتماعی تکیه دارد.
undefinedایران امروز، همانند صفویان دیروز، در آستانه لحظه‌ای تمدنی قرار دارد. مسیر آینده نه از تقلید، بلکه از نوآوری علمی و ایمان الهی می‌گذرد. راه رهایی از وابستگی، تولید علم و تبدیل آن به نیروی محرکِ جامعه است. این همان تداوم تاریخی است که از علوم ائمه تا عقلانیت صفوی و اکنون در راهبرد رهبری امتداد یافته است.
undefinedتمدن اسلامی آینده، تنها با علم معنا می‌یابد؛ علمی که بومی، اخلاقی و متصل به ایمان باشد. در این چشم‌انداز، علم و تمدن دو چهرۀ یک حقیقت‌اند: هرگاه یکی تضعیف شود، دیگری نیز فرو می‌پاشد. و درست از همین زاویه است که می‌توان گفت علم بدون تمدن هرگز معنا نمی‌یابد، و تمدنی که علم را در خود بالنده سازد، در مسیر جاودانگی گام برمی‌دارد.
@mkarimibeyranvand

۱۹:۴۹

چند جمله روح نواز از حضرت روح الله:
بسم الله الرحمن الرحیماز طرف اداره کل تربیت معلم در رابطه با شروع کار آموزش معلمین و مدرسین سراسر کشور گزارش رسید که در آن از اینجانب خواسته شده بود تا کلمه‌ای در این مورد داشته باشم. ضمن تشکر از زحمات مسئولین لازم است اهمیت موضوعی را که کراراً گوشزد کرده‌ام، تکرار نمایم. تردیدی نیست که جهانخواران برای به دست آوردن مقاصد شوم خود و تحت ستم کشیدن مستضعفان جهان راهی بهتر از هجوم به فرهنگ و ادب کشورهای ضعیف ندارد. زیرا با تربیت غربی یا شرقی معلم و استاد است که دبستانها و دبیرستانها محلهایی می‌شوند مجهز برای تربیت غربی یا شرقی جوانهایی که دولتمردان و دست اندر کاران آتیه کشورهایند. و با این گونه تربیت است که جوانان با گرایش به یکی از دو قطب قدرت، راه را برای مستکبرین جهان در به دام کشیدن کشورهای مستضعف به صورتی شایسته و بدون زحمت و دستیازی به سلاح‌های نظامی زنگزده باز می‌نمایند.برای آنان چه راهی بهتر از آنکه با دست قشری از بومی‌های هر کشور، ملتها را بی‌سر و صدا بلکه باشوق و رغبت به سوی مقاصد آنان کشیده تا دسترنج ملتها و ذخایر کشورها را با عرض ارادت و ادب و قبول منت از اربابان تقدیم آنان نمایند. ضربه‌های مهلکی که بر کشور مظلوم ما در این پنجاه سال اخیر از دانشگاهها و اساتید منحرفی که با تربیت غربی بر مراکز علم و تربیت حکمفرما بودند وارد آمد از سر نیزه رضاخان و پسرش وارد نشد.البته اساتید و معلمان متعهدی بودند، لکن زمام امور در دست آنان نبود. ما از شرّ رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شرّ تربیت یافتگان غرب و شرق به این‌ زودیها نجات نخواهیم یافت. اینان برپادارندگان سلطه ابر قدرتها هستند و سر سپردگانی می‌باشند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمی‌شوند ، و هم اکنون با تمام ورشکستگیها دست از توطئه علیه جمهوری اسلامی و شکستن این سدّ عظیم الهی برنمی دارند. ملت عزیز ایران و سایر کشورهای مستضعف جهان اگر بخواهند از دامهای شیطنت آمیز قدرتهای بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند چاره‌ای جز اصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارند؛ و این میسر نیست جز با دست اساتید و معلمان متعهدی که در دبستانها تا دانشگاهها راه یافته‌اند و با تعلیم و کوشش در رشته‌های مختلف علوم و تربیت صحیح و تهذیب مراکز تربیت و تعلیم از عناصر منحرف و کج اندیش، نوباوگان را که ذخایر کشور ومایه امید ملت‌اند، همدوش با تعلیم در همه رشته‌ها به حسب تعالیم اسلامی تربیت و تهذیب نمایند و علوم اسلامی را که مربی اخلاق و مهذب نفوس (1) است به دست کارشناسان اسلامی داده تا نوباوگان و جوانان عزیز را بدین مکتب جامع روانبخش آشنا و از تعلیمات علمی و عملی آن برخوردار سازند. و به یقین بدانند که اسلام مکتبی است که انسانها را به گونه‌ای می‌سازد که به جز حق و مبدأ خلق به هیچ مکتبی تسلیم نشوند و تحت تأثیر هیچ قدرتی واقع نگردند، و مسئله کشور خود را با هیچ انگیزه‌ای از دست ندهند، و از استقلال و آزادی خویش و سایربندگان خدا بی‌هیچ طمع و خوفی دفاع کنند، و از خودخواهیها و کوتاه بینیها - که منشأ بدبختی و گرفتاریها است - اجتناب کنند. و شما عزیزان که دامن به کمر زده و در راه تربیت معلم قدم بر می‌دارید از عمق ارزش کار خودآگاه باشید و در راه این هدف مقدس از هیچ کوششی دریغ نورزید، و خود را وقف خدا و بندگان او نمایید و بدانید که خداوند با شماست و به شما توفیق خواهد داد.والسلام علیکم و رحمة الله.
زمان: 7 دی 1360 / 1 ربیع الاول 1402
@mkarimibeyranvand

۵:۵۹

بازارسال شده از پایگاه خبری بردار
thumbnail
undefined دو جریان اقتصادی با یک پیامد
دکتر حمیدرضا مقصودی، اقتصاددان:undefinedدو جریان اقتصادی با یک پیامد:۱- جریانی که کارش بدبخت نمایی است تا به غرب آویزان شود. ۲- جریانی که بدبخت نمایی می کند تا خود را ناجی مردم معرفی کند.
undefinedهر دو جریان، ضد امید، ضد پیشرفت و منحرف هستند. جریان ولایی و اصیل را با عنصر امید، حرکت و اعتماد به نفس ملی زیر سایه پیشرفت های نظام جستجو کنید.
undefinedپایگاه خبری بُردار| @Bordarna |

۷:۰۵