بله | کانال پیوستار
عکس پروفایل پیوستارپ

پیوستار

۲۰۳عضو
پیوستار
undefined اندیشکده پیوستار برگزار می‌کند: undefined مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد؛ تحلیل و آسیب‌شناسی نقش رسانه‌ها در ۱۲ روز دفاع از ایران» undefined نشست دوم: آسیب‌شناسی رسانه‌ها در روایت جنگ undefined با حضور: undefinedمحمد کریمی | سردبیر پیشین خبرگزاری‌های فارس و تسنیم undefined️محمد لسانی | فعال و پژوهشگر رسانه undefinedمحمدامین سلیمی | مجری و سردبیر پیشین خبرگزاری دانشجو برای حضور در نشست به این شناسه پیام دهید: @saharhamiidi undefined سه‌شنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ undefined خانه اندیشه‌ورزان | تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ولیعصر(عج) و برادران مظفر، پلاک ۹٠۷ undefined@Peivastar_ir
undefinedجهت حضور مجازی در نشست، از لینک زیر وارد شوید:
https://www.skyroom.online/ch/rewayatpishraft/dabirkhaneh-rewayat-pishraft

۱۳:۰۹

thumbnail
undefined️#گزارش‌بر‌خط از سومین نشست سلسله نشست‌های رسانه در میدان نبرد.
undefined@Peivastar_ir

۱۷:۴۱

thumbnail

۱۷:۴۱

thumbnail

۱۷:۴۱

بازارسال شده از خانه اندیشه‌ورزان
thumbnail
undefined بازتعریف رسانه جنگی؛ پیش‌شرط بقا در میدان روایت‌ها
undefined دومین نشست از سلسله نشست‌های «رسانه در میدان نبرد» با محوریت «آسیب‌شناسی رسانه‌‌ها در روایت جنگ» روز سه‌شنبه ۱۷ تیرماه، به همت اندیشکده پیوستار در خانه اندیشه‌ورزان برگزار شد. در این نشست، ابعاد مختلف ناتوانی رسانه‌های داخلی در مواجهه با بحران جنگی اخیر و ضعف ساختاری آن‌ها در روایت‌سازی و هدایت افکار عمومی مورد واکاوی قرار گرفت.
undefined محمد لسانی، فعال و پژوهشگر رسانه:خبر و روایت از یکدیگر متمایزند؛ خبر، گزارش یک رویداد است، در حالی که روایت، واگویه حسی و شخصی‌سازی‌شده از یک رویداد. به همین دلیل شبکه‌های اجتماعی روایت‌ساز هستند و رسانه‌های رسمی خبر تولید می‌کنند. در دو دهه‌ی گذشته روایت‌سازی متورم و ساختارزدایی از خبر، در صحنه‌ی رسانه اختلال ایجاد کرد. در حالی که وقتی به جنگ رسیدیم به دو دلیل فیلترینگ، و تناسب ماهیت سرد و سخت جنگ با خبر - نسبت به ماهیت گرم روایت - فضای کنش روایی مسدود و و مصرف خبر چندین برابر شد.
undefined محمد کریمی، سردبیر سابق خبرگزاری فارس و تسنیم:بحران اخیر نشان داد که رسانه‌های داخلی نه‌تنها از آمادگی عملیاتی برای روایت جنگ برخوردار نبودند، بلکه در لحظه آغاز بحران، حتی از وقوع حمله هم بی‌اطلاع بودند. فقدان قرارگاه رسانه‌ای، نبود سخنگوی واحد، دسترسی نداشتن خبرنگاران به اطلاعات معتبر، و ناتوانی در تربیت خبرنگاران تخصصی برای حوزه‌های امنیتی و نظامی، موجب شد روایت اول – که در جنگ روایت‌ها حیاتی است – به‌سادگی از دست برود.
undefined محمد امین سلیمی، مجری و سردبیر سابق خبرگزاری دانشجو:بحران امروز فقط بحران اطلاع‌رسانی نیست، بحران گفتمانی است. ما هنوز نمی‌دانیم همبستگی اجتماعی را حول چه محوری باید شکل دهیم و در برابر چه چیزی مبارزه می‌کنیم. بدون بازتعریف مفاهیمی چون دشمن، مقاومت و تمامیت سرزمینی، روایت ما ضعیف و پیروزی‌مان بی‌ریشه خواهد بود.
undefined گزیده‌ای از این رویداد را در کلیپ بالا ببینید!
#محتوا#رویداد#کلیپ
undefined خانه اندیشه‌ورزان را در بله | ایتا | روبیکا | تلگرام دنبال کنید!

۱۶:۵۸

thumbnail
undefined بخشی از سخنان دکتر محمد لسانی در دومین نشست از مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد» با موضوع آسیب‌شناسی رسانه‌ها در روایت جنگ را در ادامه خواهید خواند:
undefinedخبر و روایت از یکدیگر متمایزند؛ خبر، گزارش یک رویداد است، در حالی که روایت، واگویه حسی و شخصی‌سازی‌شده از یک رویداد. به همین دلیل شبکه‌های اجتماعی روایت‌ساز هستند و رسانه‌های رسمی خبر تولید می‌کنند. در دو دهه‌ی گذشته از خبر به روایت عبور کردیم و کاربران شبکه‌های اجتماعی موضوعیت داشتند؛ در حالی که وقتی به جنگ رسیدیم به دو دلیل مصرف خبر، چندین برابر روایت شد. اول اینکه جنگ نظامی، سرد و سخت از جنس خبر در رسانه‌های جمعی است نه گرم و نرم از جنس روایت در شبکه های اجتماعی. دوم اینکه فلیترینگ، فضای کنش روایی را مسدود کرد.پس در دو دهه اخیر که روایت‌سازی متورم نسبت به خبر داشتیم و شاکله‌ی نظام خبر و سازمان خبر (با تاکید بر سازمان صدا و سیما) تضعیف شد عملا این ساختارزدایی از خبر، در صحنه‌ی رسانه اختلال ایجاد کرد در حالی که خبر و روایت، دو بال یک نظام رسانه ای هستند و نباید یکی کمرنگ و دیگری پررنگ شود و هیچکدام قابل جایگزینی با یکدیگر نیستند.
undefined روز شروع حملات، از همان صبح زود، ده گروه خبری برای پوشش بخش‌های مختلفی مثل ترور و تخریب اعزام شدند. سرعت گزارش‌دهی خبرنگاران قابل توجه بود؛ قبلا چنین شتابی را ندیده بودیم، هرچند باز هم انتظار مردم و متخصصان بیشتر از این‌ها بود. در معاونت سیاسی، اقدام به اعزام سریع خبرنگاران یک نقطه‌ی قوت بود، اما در معاونت سیما دو مشکل جدی وجود داشت: اول اینکه تحریریه‌ای نبود تا مجری‌ها مجبور نشوند از روی موبایل خبر بخوانند و این کار باعث اعتبارزدایی نشود؛ تحریریه‌ای که بتواند محتوا را به‌درستی پالایش و آماده کند. دوم، سلیقه‌محوری مدیران بود که آنتن را از کارکرد ملی و حرفه‌ای‌اش می‌اندازد. آنتن شبکه‌های اصلی در چنین شرایطی نیازمند نظارت جدی است.
undefinedدر این جنگ ۱۲ روزه، سه لایه‌ی اصلی در تولید فیک‌نیوز فعال بودند: اول، سیاستمداران و کنشگران سیاسی که خودشان فیک می‌ساختند، مثل تکذیب اصابت موشک به حیفا توسط مسوولان رژیم یا ادعای ترامپ مبنی بر تقاضای ایران برای دیدار در کاخ سفید. دوم، رسانه‌های برند که امسال نقش فیک‌سازی کمتری داشتند و بیشتر با بازنشر سخنان ارتش اسرائیل سعی در ایجاد رعب داشتند. سوم، کاربران خرد شبکه‌های اجتماعی بودند که حجم زیادی فیک منتشر می‌کردند. نکته‌ی مهم این است که در مواجهه با این فیک‌ها، رسانه‌های ما مرجعیت کافی نداشتند و فقط به تکذیب بسنده می‌کردند و حتی ناخواسته باعث تقویت و پروموت همان فیک‌ها می‌شدند. اهمیت فکت‌چک یا راستی آزمایی در این است که نه‌تنها فیک را رد کند، بلکه بتواند اعتبار رسانه‌ی تولیدکننده‌ی فیک را هم هدف بگیرد و تولید هزینه برای فیک‌ساز کند.
undefined @Peivastar_ir

۶:۳۲

پیوستار
undefined undefined بخشی از سخنان دکتر محمد لسانی در دومین نشست از مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد» با موضوع آسیب‌شناسی رسانه‌ها در روایت جنگ را در ادامه خواهید خواند: undefinedخبر و روایت از یکدیگر متمایزند؛ خبر، گزارش یک رویداد است، در حالی که روایت، واگویه حسی و شخصی‌سازی‌شده از یک رویداد. به همین دلیل شبکه‌های اجتماعی روایت‌ساز هستند و رسانه‌های رسمی خبر تولید می‌کنند. در دو دهه‌ی گذشته از خبر به روایت عبور کردیم و کاربران شبکه‌های اجتماعی موضوعیت داشتند؛ در حالی که وقتی به جنگ رسیدیم به دو دلیل مصرف خبر، چندین برابر روایت شد. اول اینکه جنگ نظامی، سرد و سخت از جنس خبر در رسانه‌های جمعی است نه گرم و نرم از جنس روایت در شبکه های اجتماعی. دوم اینکه فلیترینگ، فضای کنش روایی را مسدود کرد. پس در دو دهه اخیر که روایت‌سازی متورم نسبت به خبر داشتیم و شاکله‌ی نظام خبر و سازمان خبر (با تاکید بر سازمان صدا و سیما) تضعیف شد عملا این ساختارزدایی از خبر، در صحنه‌ی رسانه اختلال ایجاد کرد در حالی که خبر و روایت، دو بال یک نظام رسانه ای هستند و نباید یکی کمرنگ و دیگری پررنگ شود و هیچکدام قابل جایگزینی با یکدیگر نیستند. undefined روز شروع حملات، از همان صبح زود، ده گروه خبری برای پوشش بخش‌های مختلفی مثل ترور و تخریب اعزام شدند. سرعت گزارش‌دهی خبرنگاران قابل توجه بود؛ قبلا چنین شتابی را ندیده بودیم، هرچند باز هم انتظار مردم و متخصصان بیشتر از این‌ها بود. در معاونت سیاسی، اقدام به اعزام سریع خبرنگاران یک نقطه‌ی قوت بود، اما در معاونت سیما دو مشکل جدی وجود داشت: اول اینکه تحریریه‌ای نبود تا مجری‌ها مجبور نشوند از روی موبایل خبر بخوانند و این کار باعث اعتبارزدایی نشود؛ تحریریه‌ای که بتواند محتوا را به‌درستی پالایش و آماده کند. دوم، سلیقه‌محوری مدیران بود که آنتن را از کارکرد ملی و حرفه‌ای‌اش می‌اندازد. آنتن شبکه‌های اصلی در چنین شرایطی نیازمند نظارت جدی است. undefinedدر این جنگ ۱۲ روزه، سه لایه‌ی اصلی در تولید فیک‌نیوز فعال بودند: اول، سیاستمداران و کنشگران سیاسی که خودشان فیک می‌ساختند، مثل تکذیب اصابت موشک به حیفا توسط مسوولان رژیم یا ادعای ترامپ مبنی بر تقاضای ایران برای دیدار در کاخ سفید. دوم، رسانه‌های برند که امسال نقش فیک‌سازی کمتری داشتند و بیشتر با بازنشر سخنان ارتش اسرائیل سعی در ایجاد رعب داشتند. سوم، کاربران خرد شبکه‌های اجتماعی بودند که حجم زیادی فیک منتشر می‌کردند. نکته‌ی مهم این است که در مواجهه با این فیک‌ها، رسانه‌های ما مرجعیت کافی نداشتند و فقط به تکذیب بسنده می‌کردند و حتی ناخواسته باعث تقویت و پروموت همان فیک‌ها می‌شدند. اهمیت فکت‌چک یا راستی آزمایی در این است که نه‌تنها فیک را رد کند، بلکه بتواند اعتبار رسانه‌ی تولیدکننده‌ی فیک را هم هدف بگیرد و تولید هزینه برای فیک‌ساز کند. undefined @Peivastar_ir
thumbnail
undefined بخشی از سخنان آقای محمد کریمی در دومین نشست از مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد» با موضوع آسیب‌شناسی رسانه‌ها در جنگ را در ادامه خواهید خواند:
undefinedاز جمعه با خلأ اطلاعاتی جدی روبه‌رو شدیم. نبودِ منبع اطلاع‌رسانی بالادستی باعث می‌شود مجری برنامه‌های جنگ مجبور شود خبرها را در لحظه از روی موبایل بخواند و این میان گاف هم داده می‌شود. ما پس از جنگ تحمیلی، قرارگاه جنگ داشتیم، اما چرا بعد از اتفاقاتی مثل سال ۷۸ و ۸۸ نفهمیدیم به قرارگاه اطلاعاتی-عملیاتی نیاز داریم؟ در بنابراین این جنگ اخیر خبرنگاران در میدان کاملا دستشان خالی بود و هیچ قرارگاه مشخصی نبود که بتواند در زمان جنگ به رسانه‌ها اطلاعات بدهد. در نهایت، هیچ‌کس اطلاعات دست اولی نداشت تا بتواند ابتکار عمل داشته باشد و تهدیدها را به فرصت تبدیل کند. نبود چنین قرارگاهی، خبرنگاران را در میدان معطل می‌کرد و مجبورشان می‌کرد برای ارائه سریع خبر، گاف بدهند؛ در حالی که مقصر اصلی این ضعف، خود خبرنگار نیست، بلکه ناآشنایی مدیران میدانی با کارکرد رسانه است.
undefinedچند ده میلیارد خرج پروژه‌بگیران مجازی شد اما ساختار رسانه‌ای برای جنگ نداریم و باید سریع ساخته شود. فرماندهان باید تجربه رسانه‌ای میدانی را بشنوند. سخنگوی واحد و ساختار متمرکز نداریم و حرف‌های پراکنده مسئولان خودش بحران‌ساز شد. خبرنگاران اصلی هم دیر وارد میدان شدند. نباید فریب آرامش کاذب را بخوریم؛ باید از همین حالا برای جنگ برنامه‌سازی کنیم، به رسانه‌ها اعتماد کنیم و آموزش خبرنگاری بحران را جدی بگیریم.
undefinedما هنوز باور نکرده‌ایم که باید خبرنگار تخصصی جنگ تربیت کنیم. خبرنگاران نظامی فعلی هم فقط به خاطر علاقه و تلاش شخصی‌شان به موفقیت رسیده‌اند، نه به خاطر آموزش سیستماتیک. بیشتر خبرنگاران حتی شناخت درستی از انواع موشک‌های ایرانی ندارند و اجازه نزدیک‌شدن به میدان جنگ را هم پیدا نمی‌کنند. بدون پرورش خبرنگار متخصص، رسانه در جنگ نمی‌تواند نقش واقعی‌اش را ایفا کند.
undefined @Peivastar_ir

۶:۳۲

پیوستار
undefined undefined بخشی از سخنان آقای محمد کریمی در دومین نشست از مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد» با موضوع آسیب‌شناسی رسانه‌ها در جنگ را در ادامه خواهید خواند: undefinedاز جمعه با خلأ اطلاعاتی جدی روبه‌رو شدیم. نبودِ منبع اطلاع‌رسانی بالادستی باعث می‌شود مجری برنامه‌های جنگ مجبور شود خبرها را در لحظه از روی موبایل بخواند و این میان گاف هم داده می‌شود. ما پس از جنگ تحمیلی، قرارگاه جنگ داشتیم، اما چرا بعد از اتفاقاتی مثل سال ۷۸ و ۸۸ نفهمیدیم به قرارگاه اطلاعاتی-عملیاتی نیاز داریم؟ در بنابراین این جنگ اخیر خبرنگاران در میدان کاملا دستشان خالی بود و هیچ قرارگاه مشخصی نبود که بتواند در زمان جنگ به رسانه‌ها اطلاعات بدهد. در نهایت، هیچ‌کس اطلاعات دست اولی نداشت تا بتواند ابتکار عمل داشته باشد و تهدیدها را به فرصت تبدیل کند. نبود چنین قرارگاهی، خبرنگاران را در میدان معطل می‌کرد و مجبورشان می‌کرد برای ارائه سریع خبر، گاف بدهند؛ در حالی که مقصر اصلی این ضعف، خود خبرنگار نیست، بلکه ناآشنایی مدیران میدانی با کارکرد رسانه است. undefinedچند ده میلیارد خرج پروژه‌بگیران مجازی شد اما ساختار رسانه‌ای برای جنگ نداریم و باید سریع ساخته شود. فرماندهان باید تجربه رسانه‌ای میدانی را بشنوند. سخنگوی واحد و ساختار متمرکز نداریم و حرف‌های پراکنده مسئولان خودش بحران‌ساز شد. خبرنگاران اصلی هم دیر وارد میدان شدند. نباید فریب آرامش کاذب را بخوریم؛ باید از همین حالا برای جنگ برنامه‌سازی کنیم، به رسانه‌ها اعتماد کنیم و آموزش خبرنگاری بحران را جدی بگیریم. undefinedما هنوز باور نکرده‌ایم که باید خبرنگار تخصصی جنگ تربیت کنیم. خبرنگاران نظامی فعلی هم فقط به خاطر علاقه و تلاش شخصی‌شان به موفقیت رسیده‌اند، نه به خاطر آموزش سیستماتیک. بیشتر خبرنگاران حتی شناخت درستی از انواع موشک‌های ایرانی ندارند و اجازه نزدیک‌شدن به میدان جنگ را هم پیدا نمی‌کنند. بدون پرورش خبرنگار متخصص، رسانه در جنگ نمی‌تواند نقش واقعی‌اش را ایفا کند. undefined @Peivastar_ir
thumbnail
undefinedبخشی از سخنان آقای محمدامین سلیمی در دومین نشست از مجموعه نشست« رسانه در میدان نبرد» با موضوع تحلیل و آسیب‌شناسی نقش رسانه‌ها در جنگ را در ادامه خواهید خواند:
undefinedبعد از ماجرای بنزین ۹۸ گفتم اگر حکمرانی تصمیم می‌گیرد کنش و نظارت عمومی را کنار بزند، رسانه چه کاری می‌تواند بکند؟ الان برخی در سطح رسانه یا فرهنگ جنگ تمرکز کرده‌اند ولی یک سطح نظری و گفتمانی نیز وجود دارد که مهم‌تر است. در حال جنگیم ولی برای لحظات جنگ به لحظات ادبیات و کلمه لاغریم. مسئله اصلی این است که بدانیم دعوا بر سر چیست و همبستگی باید حول چه چیزی باشد؛ همین تعیین می‌کند رسانه چه کند.
undefinedسال‌ها گفتمانی ترویج شد که دین را از محور جامعه بردارد و دشمن را توهم جلوه دهد، اما حالا این گفتمان باطل شده. نیروهای انقلابی هم با وجود اینکه می‌دانستند چنین روزی می‌رسد، برایش آماده نبودند و ادبیات لازم را توسعه ندادند.
undefinedانسجامی که فقط از انفعال بیاید پایدار نیست؛ انسجام واقعی باید فعال باشد و بر ایجاب و نفی اصیل استوار شود. سوال اینجاست که همبستگی مردم بر سر چیست؟ مثل حفظ تمامیت ارضی ایران یا درک واقعی بودن دشمن. همبستگی یعنی مردم بفهمند خطر نزدیک است، نه اینکه فقط سکوت کنند.
undefinedدشمن از ابتدای انقلاب دنبال تجزیه ایران بوده و برایش اولویت دارد او نمیپذیرد که چنین واحد سیاسی بزرگ و پهناوری تحت یک حکومت واحد در منطقه ما وجود داشته باشد
undefinedاین که تلاش‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی مسخره شد، نتیجه‌اش این بود که بعد از حمله به حزب‌الله، سوریه و حماس، حالا نوبت خود ایران رسید. همبستگی واقعی یعنی کنار گذاشتن این گفتمان‌های غیرواقع‌بینانه و درک حقیقت خطر؛ اسرائیل خطر وجودی را درک کرده اما ما هنوز نکرده‌ایم. گفتمان انکار خطر و دشمن در حکمرانی حالا به بن‌بست وجودی خود رسیده ولی همچنان تلاش میکند حفظ شود.
undefined@Peivastar_ir

۶:۳۵

thumbnail
بخشی از سخنان آقای سیدعلی سیدان در سومین نشست از مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد» با موضوع روایت‌های دوگانه و دوقطبی‌های پس از جنگ را در ادامه خواهید خواند:
undefinedدر گفتارهای رسانه‌ای دوگانه‌هایی مثل «امت/ملت»، «ایران/اسلام»، «جنگ/آتش‌بس» و «مذاکره/مقاومت» شکل گرفته است. در پس این دوگانه‌ها، دو جریان دیده می‌شوند که هر دو در یک چیز مشترکند: عدم‌استقرار در طرح سیاسی جمهوری اسلامی. یک جریان، نیروهای انقلابی‌ای هستند که در مقام تحلیل واقعیت، بنیان دینی و هویتی را فراموش می‌کنند. من آن‌ها را «ماتریالیست‌های مسلمان» می‌نامم؛ تحلیلی هیستریک دارند و ترس‌شان را با تهور پنهان می‌کنند. دومی، جریانی غرب‌گراست که حتی ایران‌گرا هم نیست و به ایران نمادین و دکوراتیو دل بسته، نه ایران واقعی. یکی توان نظری درک طرح جمهوری اسلامی را ندارد و دیگری آگاهانه از آن فاصله گرفته است.
undefinedبرای درک شرایط امروز، باید خودِ وضع موجود را تئوریزه کنیم؛ یعنی جمهوری اسلامی ایران و جنگی که در جریان است. همبستگی اجتماعیِ این روزها، حاصل هر جنگی نیست، بلکه نتیجۀ نبردی است میان طرح سیاسی جمهوری اسلامی و نظم سلطه جهانی، بر پایه‌ی هویت دینی و استقلال جمهور. این جنگ، ظرفیت تولید انسجام و حل کردن دوگانه‌ها را دارد چون از دل یک معنا و جهت‌گیری تاریخی برمی‌خیزد.
undefinedپروژۀ پیش‌رو در چنین شرایطی، «تصرف مفهومی ایران» است؛ یعنی جمهوری اسلامی باید ایران را نه صرفاً در نماد، بلکه در معنا بازتعریف کند. ما باید «ایرانِ جمهوری اسلامی» را بشناسیم، زیرا واقعی‌ترین ایران، همین ایران است. این ایران است که در صحنه حاضر و ایستاده است و موجب انسجام اجتماعی می‌شود. اگر ایران از حقیقت تهی شود، به مفهومی مرده بدل می‌شود. همان‌طور که در انقلاب، مردم امام را نه صرفاً به‌عنوان یک رهبر سیاسی، بلکه به‌عنوان حامل معنایی عمیق پذیرفتند، اکنون نیز باید مفهوم ایران درون طرح جمهوری اسلامی بازیابی شود. این بازتعریف نباید به سطح رسانه و تبلیغات محدود بماند، بلکه باید ساختاری، عمیق و درهم‌تنیده با آموزش، فرهنگ، سیاست و هویت باشد.
undefinedسوءبرداشت‌هایی هم در فضای گفتار عمومی شکل گرفته است. برای مثال، جملۀ «ای ایران بخوان» را نشانۀ چرخش به‌سوی ملی‌گرایی می‌دانند، در حالی که از ابتدا طرح جمهوری اسلامی، حفظ و استقلال ملت ایران بوده است؛ اما ایران درون طرح دینی، نه جدا از آن. این بازگشت نیست، بلکه بازتأکید بر همان بنیان است. ما تا امروز در نظریه‌پردازی برای این ایران کوتاهی کرده‌ایم. اکنون زمان آن است که این تصرف مفهومی به‌صورت واقعی، ساختاری و عمیق انجام شود.
undefined@Peivastar_ir

۷:۲۷

پیوستار
undefined بخشی از سخنان آقای سیدعلی سیدان در سومین نشست از مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد» با موضوع روایت‌های دوگانه و دوقطبی‌های پس از جنگ را در ادامه خواهید خواند: undefinedدر گفتارهای رسانه‌ای دوگانه‌هایی مثل «امت/ملت»، «ایران/اسلام»، «جنگ/آتش‌بس» و «مذاکره/مقاومت» شکل گرفته است. در پس این دوگانه‌ها، دو جریان دیده می‌شوند که هر دو در یک چیز مشترکند: عدم‌استقرار در طرح سیاسی جمهوری اسلامی. یک جریان، نیروهای انقلابی‌ای هستند که در مقام تحلیل واقعیت، بنیان دینی و هویتی را فراموش می‌کنند. من آن‌ها را «ماتریالیست‌های مسلمان» می‌نامم؛ تحلیلی هیستریک دارند و ترس‌شان را با تهور پنهان می‌کنند. دومی، جریانی غرب‌گراست که حتی ایران‌گرا هم نیست و به ایران نمادین و دکوراتیو دل بسته، نه ایران واقعی. یکی توان نظری درک طرح جمهوری اسلامی را ندارد و دیگری آگاهانه از آن فاصله گرفته است. undefinedبرای درک شرایط امروز، باید خودِ وضع موجود را تئوریزه کنیم؛ یعنی جمهوری اسلامی ایران و جنگی که در جریان است. همبستگی اجتماعیِ این روزها، حاصل هر جنگی نیست، بلکه نتیجۀ نبردی است میان طرح سیاسی جمهوری اسلامی و نظم سلطه جهانی، بر پایه‌ی هویت دینی و استقلال جمهور. این جنگ، ظرفیت تولید انسجام و حل کردن دوگانه‌ها را دارد چون از دل یک معنا و جهت‌گیری تاریخی برمی‌خیزد. undefinedپروژۀ پیش‌رو در چنین شرایطی، «تصرف مفهومی ایران» است؛ یعنی جمهوری اسلامی باید ایران را نه صرفاً در نماد، بلکه در معنا بازتعریف کند. ما باید «ایرانِ جمهوری اسلامی» را بشناسیم، زیرا واقعی‌ترین ایران، همین ایران است. این ایران است که در صحنه حاضر و ایستاده است و موجب انسجام اجتماعی می‌شود. اگر ایران از حقیقت تهی شود، به مفهومی مرده بدل می‌شود. همان‌طور که در انقلاب، مردم امام را نه صرفاً به‌عنوان یک رهبر سیاسی، بلکه به‌عنوان حامل معنایی عمیق پذیرفتند، اکنون نیز باید مفهوم ایران درون طرح جمهوری اسلامی بازیابی شود. این بازتعریف نباید به سطح رسانه و تبلیغات محدود بماند، بلکه باید ساختاری، عمیق و درهم‌تنیده با آموزش، فرهنگ، سیاست و هویت باشد. undefinedسوءبرداشت‌هایی هم در فضای گفتار عمومی شکل گرفته است. برای مثال، جملۀ «ای ایران بخوان» را نشانۀ چرخش به‌سوی ملی‌گرایی می‌دانند، در حالی که از ابتدا طرح جمهوری اسلامی، حفظ و استقلال ملت ایران بوده است؛ اما ایران درون طرح دینی، نه جدا از آن. این بازگشت نیست، بلکه بازتأکید بر همان بنیان است. ما تا امروز در نظریه‌پردازی برای این ایران کوتاهی کرده‌ایم. اکنون زمان آن است که این تصرف مفهومی به‌صورت واقعی، ساختاری و عمیق انجام شود. undefined@Peivastar_ir
thumbnail
بخشی از سخنان دکتر علیرضا بلیغ در سومین نشست از مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد» با موضوع روایت‌های دوگانه و دوقطبی‌های پس از جنگ را در ادامه خواهید خواند:
undefinedپروژه‌ای که غربی‌ها حتی پیش از ۷ اکتبر آن را دنبال می‌کردند، تلاش برای خنثی‌سازی اراده‌ی مستقل در خاورمیانه بود؛ منطقه‌ای که هنوز استعداد شکل‌گیری اراده‌های سیاسی و هویتی را دارد. این اراده محدود به جمهوری اسلامی نیست؛ پیش از آن هم جریان‌هایی مانند اخوان‌المسلمین، ظرفیت مقاومت در برابر اسرائیل را داشتند. در ادامه‌ی این پروژه، مسیر عادی‌سازی با اسرائیل طراحی شد تا اصل مبارزه با آن بی‌معنا شود؛ روندی که در کشورهایی مثل مصر و اردن پیش رفت و اسرائیل را به‌عنوان بخشی پذیرفته‌شده از نظم منطقه‌ای جا داد. به‌مرور، این طرح به‌گونه‌ای پیش رفت که حتی اراده‌ی مستقل ایران نیز باید در آن حل شود؛ طرحی که هدفش جا دادن اسرائیل در ساختار سیاسی و اقتصادی منطقه بود، بدون آن‌که بر دین یا هویت مذهبی تکیه داشته باشد. این مدل اساسا مبتنی بر حذف هر اراده‌ای است و با اسلام هم از همان جهت مخالفند، چون بیدارگر اراده هاست.
undefinedوحدت مهم است، اما اگر جهت نداشته باشد، پایدار نمی‌ماند. جهت، مقدم بر وحدت است. یکی از دلایلی که طرح جمهوری اسلامی برای برخی از مردم شنیده نشد، این بود که از داخل و خارج القا می‌شد که باید «نرمال» بود و مثل بقیه جهان حرکت کرد. اما جمهوری اسلامی از ابتدا آمده بود تا مسیری متفاوت را برود؛ مسیری که پیش از انقلاب و از زمان جنگ‌های ایران و روس آغاز شد اما انقلاب نقطه‌ی فتح آن بود نه آغازش. جنگ اخیر فرصتی بود برای شنیده‌شدن این تفاوت. وقتی موشک به تهران می‌خورد، حقیقتِ در جریان بودن جنگ عیان می‌شود؛ چیزی که پیش‌تر نه امکان گفتنش فراهم بود، نه آمادگی شنیدنش. امروز نباید زمان را صرف بازگشت به مجادلات گذشته کرد. اکنون لحظه‌ای است برای تمرکز بر دوگانه‌ی اصلی: اراده یا بی‌ارادگی، ایستادگی یا تسلیم. این دوگانه امروز مخاطب دارد و باید بر آن ایستاد.
undefinedیکی از پایه‌های فتوای رهبری درباره‌ی ممنوعیت ساخت بمب اتم، این باور است که در نهایت، اراده‌ی انسان باید بر تکنولوژی غلبه کند. ممکن است در نقطه‌ای صفر، شرایطی پدید آید که تصمیم تغییر کند، اما تا امروز جمهوری اسلامی بر این اصل ایستاده: حفظ شأن انسان در برابر ماشینی که دیگر انسانی پشت آن نیست. غرب همه‌ی ارزش‌های ادعایی‌اش—حقوق بشر، آزادی، انسانیت—را در حمایت از اسرائیل مصرف کرده و چیزی از آن‌ها باقی نمانده است. در چنین جهانی، جمهوری اسلامی با پافشاری بر این موضع، مردم جهان را به یک دعوت بنیادین فرا می‌خواند: انسان بمانید.
undefined@Peivastar_ir

۷:۲۸

پیوستار
undefined بخشی از سخنان دکتر علیرضا بلیغ در سومین نشست از مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد» با موضوع روایت‌های دوگانه و دوقطبی‌های پس از جنگ را در ادامه خواهید خواند: undefinedپروژه‌ای که غربی‌ها حتی پیش از ۷ اکتبر آن را دنبال می‌کردند، تلاش برای خنثی‌سازی اراده‌ی مستقل در خاورمیانه بود؛ منطقه‌ای که هنوز استعداد شکل‌گیری اراده‌های سیاسی و هویتی را دارد. این اراده محدود به جمهوری اسلامی نیست؛ پیش از آن هم جریان‌هایی مانند اخوان‌المسلمین، ظرفیت مقاومت در برابر اسرائیل را داشتند. در ادامه‌ی این پروژه، مسیر عادی‌سازی با اسرائیل طراحی شد تا اصل مبارزه با آن بی‌معنا شود؛ روندی که در کشورهایی مثل مصر و اردن پیش رفت و اسرائیل را به‌عنوان بخشی پذیرفته‌شده از نظم منطقه‌ای جا داد. به‌مرور، این طرح به‌گونه‌ای پیش رفت که حتی اراده‌ی مستقل ایران نیز باید در آن حل شود؛ طرحی که هدفش جا دادن اسرائیل در ساختار سیاسی و اقتصادی منطقه بود، بدون آن‌که بر دین یا هویت مذهبی تکیه داشته باشد. این مدل اساسا مبتنی بر حذف هر اراده‌ای است و با اسلام هم از همان جهت مخالفند، چون بیدارگر اراده هاست. undefinedوحدت مهم است، اما اگر جهت نداشته باشد، پایدار نمی‌ماند. جهت، مقدم بر وحدت است. یکی از دلایلی که طرح جمهوری اسلامی برای برخی از مردم شنیده نشد، این بود که از داخل و خارج القا می‌شد که باید «نرمال» بود و مثل بقیه جهان حرکت کرد. اما جمهوری اسلامی از ابتدا آمده بود تا مسیری متفاوت را برود؛ مسیری که پیش از انقلاب و از زمان جنگ‌های ایران و روس آغاز شد اما انقلاب نقطه‌ی فتح آن بود نه آغازش. جنگ اخیر فرصتی بود برای شنیده‌شدن این تفاوت. وقتی موشک به تهران می‌خورد، حقیقتِ در جریان بودن جنگ عیان می‌شود؛ چیزی که پیش‌تر نه امکان گفتنش فراهم بود، نه آمادگی شنیدنش. امروز نباید زمان را صرف بازگشت به مجادلات گذشته کرد. اکنون لحظه‌ای است برای تمرکز بر دوگانه‌ی اصلی: اراده یا بی‌ارادگی، ایستادگی یا تسلیم. این دوگانه امروز مخاطب دارد و باید بر آن ایستاد. undefinedیکی از پایه‌های فتوای رهبری درباره‌ی ممنوعیت ساخت بمب اتم، این باور است که در نهایت، اراده‌ی انسان باید بر تکنولوژی غلبه کند. ممکن است در نقطه‌ای صفر، شرایطی پدید آید که تصمیم تغییر کند، اما تا امروز جمهوری اسلامی بر این اصل ایستاده: حفظ شأن انسان در برابر ماشینی که دیگر انسانی پشت آن نیست. غرب همه‌ی ارزش‌های ادعایی‌اش—حقوق بشر، آزادی، انسانیت—را در حمایت از اسرائیل مصرف کرده و چیزی از آن‌ها باقی نمانده است. در چنین جهانی، جمهوری اسلامی با پافشاری بر این موضع، مردم جهان را به یک دعوت بنیادین فرا می‌خواند: انسان بمانید. undefined@Peivastar_ir
thumbnail
بخشی از سخنان دکتر میثم مهدیار در سومین نشست از مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد» با موضوع روایت‌های دوگانه و دوقطبی‌های پس از جنگ را در ادامه خواهید خواند:
undefinedطبیعی‌ست هر سرمایه‌ای میراث‌خوارانی پیدا می‌کند که با دوگانه‌سازی آن را مصادره کنند. پیش از این جنگ دوازده‌روزه، در روزمرگی‌ای گیر کرده بودیم که اجازه اندیشیدن نمی‌داد و مسائل زیادی بی‌پاسخ مانده بود. اما جنگ، امکان مواجهه با خود را فراهم کرد؛ بدون آن، نمی‌توانستیم این‌چنین شفاف بدانیم که از نهادهایی مثل آموزش‌وپرورش، رسانه یا ارتش چه می‌خواهیم. رخداد جنگ مسائل را از سطح انتزاع به واقعیت آورد؛ وحدت ملی-مذهبی، احساس تعلق، و بازنمایی قدرت نظامی همه از همین طریق شفاف شدند. شهید سلیمانی در وضعیت پیشین، الگویی دور از دسترس بود، اما اکنون الگویی مثل شهید پدافند، در دل زندگی روزمره تثبیت‌پذیر است. جنگ نه‌تنها برخی دوگانه‌های پیشین مثل زندگی/جنگ را تضعیف کرد، بلکه امر روزمره را با امر حماسی در هم آمیخت. ما با واقعیت خود روبه‌رو شدیم و دانستیم که از اقتصاد، از آموزش، و از سیاست چه می‌خواهیم. این، تجربه‌ای بود از امر سیاسی در معنای واقعی آن؛ و نباید اجازه داد این دستاورد منحل شود.
undefinedدر پیمایشی در سال ۱۴۰۲، اعتماد اجتماعی تنها ۸ درصد اعلام شده بود. اگر این عدد واقعاً منعکس‌کننده‌ی وضعیت جامعه بود، باید در جنگ اخیر شاهد واگرایی می‌بودیم، نه این حجم از همگرایی. اما جنگ تنها در جامعه‌ای منسجم می‌تواند به اتحاد منجر شود. ایران در بحران‌های مختلف مانند زلزله‌ی سرپل‌ذهاب، کرونا، یا پویش «ایران همدل»، بارها ظرفیت همبستگی اجتماعی عمیق خود را نشان داده؛ ظرفیتی که بدون ریشه‌های فرهنگی‌ای چون نذر، وقف، و هیئت شکل نمی‌گیرد. در تاریخ ایران، تنها دو بار دولت-ملت واقعی شکل گرفته: ساسانیان و صفویان؛ و هر دو بر پایه‌ی دین. امروز نیز همبستگی ملی بدون دین ممکن نیست. جمهوری اسلامی با محوریت ولی فقیه، بازتولید همان شاه آرمانی با فره ایزدی است، و انقلاب، ادامه‌ی تاریخ واقعی ایران. در لحظه‌ی خطر، مثل جنگ، لایه‌های زیرین هویت خود را نشان می‌دهند. هرچه هویت سکولارتر شود، انسجام اجتماعی کمتر و خطر تجزیه بیشتر می‌شود. دفاع مقدس و اکنون این جنگ، اوج تبلور جمهوری اسلامی است؛ جایی که هویت تاریخی و دینی ملت به شکل کامل ظاهر می‌شود.
undefinedدر علوم اجتماعی، انقلاب‌ها معمولاً به‌عنوان گسستی کامل از گذشته تحلیل می‌شوند، اما انقلاب اسلامی در امتداد تاریخ و حافظه‌ی معنوی ایران رخ داده است. شکافی که مردم در دوران پهلوی حس می‌کردند، نه صرفاً اقتصادی یا سیاسی، بلکه معنایی بود؛ شکافی که با جشن هنر شیراز یا برج آزادی پر نمی‌شد. انقلاب اسلامی، برخلاف انقلاب‌های مدرن، مسیر خشونت‌زدا و مشارکتی را انتخاب کرد. بسیج مردمی نه از دل اسلحه، که از راهپیمایی و نهادهای مردمی شکل گرفت. این فرم، در نهادهایی چون جهاد سازندگی و کمیته امداد تداوم یافت و با شعارهایی چون توحید، عدالت و استقلال گره خورد. ما در سال‌های پس از انقلاب نتوانستیم از این انرژی پاسداری کنیم؛ نهادها در روزمرگی حل شدند. اما امروز، جهشی دوباره رخ داده و باید آن را جدی بگیریم. برای حفظ این انسجام، باید روایت صحیح بسازیم و از دوگانه‌های جعلی چون ایران‌گرایی/امت‌گرایی عبور کنیم. جمهوری اسلامی بازتولید تاریخ واقعی ایران است؛ ایران معنوی، ایران با هویت مذهبی. تضعیف این پیوند معنوی، زمینه‌ی واگرایی را فراهم کرده است؛ از پان‌ترکیسم تا پان‌کردیسم. تجربه نشان داده ایران بدون معنویت، انسجامش را از دست می‌دهد و با سکولارتر شدن، هزینه‌های حفظ وحدت بالا می‌رود.
undefined@Peivastar_ir

۷:۲۸

پیوستار
undefined اندیشکده پیوستار برگزار می‌کند: undefined مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد؛ تحلیل و آسیب‌شناسی نقش رسانه‌ها در ۱۲ روز دفاع از ایران» undefined نشست سوم: روایت‌های دوگانه و دوقطبی‌های پس از جنگ undefined با حضور: undefinedمیثم مهدیار | عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی undefined️علیرضا بلیغ | عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی undefinedسیدعلی سیدان | روزنامه‌نگار فرهنگ و علوم انسانی و سردبیر ماهنامه سوره برای حضور در نشست به این شناسه پیام دهید: @saharhamiidi undefinedجهت حضور مجازی در نشست، از لینک زیر وارد شوید: https://www.skyroom.online/ch/rewayatpishraft/dabirkhaneh-rewayat-pishraft undefined چهارشنبه ۱۸ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ undefined خانه اندیشه‌ورزان | تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ولیعصر(عج) و برادران مظفر، پلاک ۹٠۷ undefined@Peivastar_ir
thumbnail
اندیشکده پیوستار با همکاری اندیشکده برند ملی ایران برگزار می‌کند:
undefined مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد؛ تحلیل و آسیب‌شناسی نقش رسانه‌ها در ۱۲ روز دفاع از ایران»
undefined نشست چهارم:برند ملی ایران در جنگ
undefined با حضور:undefinedدکتر حجت نیکی‌ملکی | هم‌بنیانگذار اندیشکده برند ملی ایرانundefined️دکتر محبوبه داودی | معاون پژوهشی پژوهشکده آراundefinedدکتر علیرضا نصر اصفهانی | مدیرگروه آینده‌پژوهی مرکز پژوهش‌های مجلس
برای حضور در نشست به این شناسه پیام دهید:@saharhamiidi
undefined چهارشنبه ۲۵ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰undefined پژوهشکده آرا | تهران، خیابان خواجه عبدالله انصاری، خیابان رودخانه،کوچه هشتم، پلاک ۶، مرکز پژوهشی آرا
undefined@Peivastar_ir

۷:۳۶

پیوستار
undefined اندیشکده پیوستار با همکاری خانه اندیشه‌ورزان مجموعه نشست‌های «رسانه چگونه می‌جنگد؟» را برگزار می‌کند: نشست چهارم: undefined مدیریت جامعه‌ی قطبی در شرایط جنگی undefined با حضور: undefinedدکتر حامد حاجی حیدری | هیئت علمی دانشگاه تهران undefined دکتر سید علی کشفی | مدیر مسئول موسسه اشراق برای حضور در این نشست به این شناسه پیام دهید: @sh_ve_74 undefined یکشنبه ۸ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ undefined خانه اندیشه‌ورزان | تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ولیعصر(عج) و برادران مظفر، پلاک ۹٠۷ undefined@Peivastar_ir
thumbnail
undefinedبخشی از سخنان دکتر حامد حاجی حیدری در نشست چهارم از سلسله نشست رسانه چگونه می‌جنگد در تاریخ ۸ تیرماه با موضوع مدیریت جامعه‌ی قطبی در شرایط جنگی را در ادامه خواهید خواند:
undefined توان نیرو‌های انقلابی در شکل‌دهی به گفتگوی عمومی تحلیل نرفته است. در اثنای حمله اسرائیل و ظهر بعد از حمله، مردم به نماز جمعه آمدند در حالی‌ که یک حفره حفاظتی جدی به وجود آمده و واکنش ایران هنوز شروع نشده است. روز بعد هم که جشن غدیر بود که شلوغ‌ترین جشنی بود که تا به امروز داشتیم. آن هم با یک مضمون کاملاً غالب سیاسی که پرتکرارترین شعار در آن این بود: «این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده»؛ این اگر توان شکل‌دهی نیروی انقلابی به گفتگوی عمومی نیست، پس چیست؟
undefinedگروه‌های انقلابی الزاماً وحدت‌زا نیستند. در انقلاب ایران استثنائاً وحدت‌زا هستند. نه در انقلاب فرانسه و نه در انقلاب بریتانیا چنین چیزی وجود ندارد.در انقلاب ایران در واقع چیزی وجود دارد به نام ولایت فقیه که نیرو‌ها را دور هم نگه می‌دارد و مکرراً هم این نقش را ایفا کرده و مکرراً این نقش مورد غفلت قرار گرفته است. انقلاب ایران از جهاتی شبیه به انقلاب آمریکاست. این نقش در آمریکا با قدرت قابل ملاحظه‌ای که قانون اساسی دارد به وجود آمده است که قانون اساسی در آن حالت فصل‌الخطابی دارد و یکی از دلایل موفقیت انقلاب آمریکا به شمار می‌رود.
undefinedدر مورد چشم‌اندازی که دموکراسی در کشور ما و حتی در جهان پیدا می‌کند، به نظر می‌رسد که ما با یک سرعت قابل ملاحظه‌ داریم به سمت یک حکومت بروکراتیک پلتفرمی می‌رویم. پلتفرم‌ها می‌توانند داده‌های کافی برای فهم دقیق نیازهای انسان در هر پنج ثانیه را فراهم کنند. این یعنی نیازی به برگزاری انتخابات در هر چهار سال یک بار نداریم و انواع بی‌واسطه‌تری از دموکراسی را می‌توانیم تجربه کنیم. به همین دلیل بهترین دولت‌های نورفاهی آینده که بتوانند نیازهای انسان‌ها را فهم و برآورده کنند، ممکن است هیچ نیازی به ساختارهایی مانند احزاب یا حتی رئیس‌جمهور انسان نداشته باشند.
undefinedالان تحلیل‌های طبقاتی (Class) و تحلیل‌های قشربندی (Stratifiction) بیش از حد برای تحلیل جامعه زمخت هستند. ما نیاز به مفهوم جدیدی به نام قِطاع (Sector) داریم. در علوم اجتماعی محاسباتی، سکتورهای اجتماعی شناسایی می‌گردند که به مراتب متکثر‌تر از مفهوم‌هایی مثل طبقه یا قشر هستند. سکتور یا قطاع از طریق هم‌شکلی‌های تکرارپذیر در موقعیت‌های موقت پدید می‌آید. مثلاً ممکن است یک قشر ناگهان مسئله امت و ملت برایش مهم بشود و بعد از دو هفته این سکتور کاملاً محو بشود. در این یکی‌دو هفته با این مفهوم بازی می‌کنند و بعد به سمت سکتورهای موقت جدید می‌روند. خاصیت سکتورها این است که بسیار گذرا هستند و ثابت نمی‌مانند.
undefined @Peivastar_ir

۱۸:۳۵

پیوستار
undefined اندیشکده پیوستار با همکاری خانه اندیشه‌ورزان مجموعه نشست‌های «رسانه چگونه می‌جنگد؟» را برگزار می‌کند: نشست چهارم: undefined مدیریت جامعه‌ی قطبی در شرایط جنگی undefined با حضور: undefinedدکتر حامد حاجی حیدری | هیئت علمی دانشگاه تهران undefined دکتر سید علی کشفی | مدیر مسئول موسسه اشراق برای حضور در این نشست به این شناسه پیام دهید: @sh_ve_74 undefined یکشنبه ۸ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ undefined خانه اندیشه‌ورزان | تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ولیعصر(عج) و برادران مظفر، پلاک ۹٠۷ undefined@Peivastar_ir
thumbnail
undefinedبخشی از سخنان دکتر سید علی کشفی در نشست چهارم از سلسله نشست رسانه چگونه می‌جنگد در تاریخ ۸ تیرماه با موضوع مدیریت جامعه‌ی قطبی در شرایط جنگی را در ادامه خواهید خواند:
undefinedدر طرح‌هایی که از نیروی انقلابی در جهان جدید وجود داشته است، قرار بوده نیروی انقلابی همان نیروی میانجی باشد. به‌عنوان مثال نزد مارکس، نیروی انقلابی همان میانجی‌‌ای است که تلاش می‌کند جامعه به دو قطب که تنها همدیگر را تخریب‌ می‌کنند، تبدیل نشود. این نیرو، با طرحی از سیاست، اجازه می‌دهد فضا برای نقش آفرینی سایر گروه‌های منزلتی، طبقاتی و غیره باز شود.میان این میانجی‌گری و آن عهد اساسی سیاست، یعنی میثاق، ربطی وثیق وجود دارد. به همین دلیل است که نیروی انقلابی آرمان‌های قانون اساسی را، به مثابه میثاق و بنیان نظم اجتماعی، دائما یادآوری می‌کنند. بنابراین، گفتار نیروی انقلابی مشحون از الهیات و ارزش‌های بلند انسانی است. همین‌جاست که گاهی نیروی این گفتارها به کژراهه می‌رود و تبدیل به صورت‌مسئله‌های کاذب می‌شود. مانند دوگانه کاذبی که ایران روزها میان «امت-ملت» ساخته شده است.
undefinedنیروی انقلابی جنبه‌ی پیشران دارد و سپهر سیاسی و اجتماعی را گسترده می‌کند تا امکان گفتگو برای سایر نیروها فراهم شود. برخلاف تصور ساخته‌شده که نیروی انقلابی ضد گفت‌وگو است، این نیروی انقلابی است که گفت‌وگو را ممکن می‌کند. بدون طرح آن مفروضات اساسی، گفت‌وگو بین طبقات ناممکن می‌شود.
undefinedاما نیروی انقلابی در شرایط پساانقلاب گرفتار موقعیتی متناقض می‌شود؛ بعد از نظم مستقر، از طرفی باید خصلت پیشران خود را حفظ کند و از طرف دیگر می‌بایست حافظ نظم مستقر باشد. او ناچار است این تناقض را در خود حمل کند. این مسئله‌مندی اساسی مایه‌ی حرکت پویای نیروی انقلابی و شادابی و تازگی گفتار اوست. در همین‌جا باید پرسید که ما چه تجربه‌ای را از سر گذراندیم که نیروی انقلابی در ایران از این حیث تضعیف شد؟ گفتارش کهنه شد و توانش برای ایجاد گفت‌وگوی عمومی، خصوصاً بعد از سال ۸۸ کم شد؛ در حالی که در سال‌های قبل، آن نیرو بود که اجازه می‌داد گفت‌وگو ممکن شود. ایده‌ی عدالت و فسادستیزی در دهه‌ی هفتاد در همین نشریات انقلابی پرورش یافت. شکیبایی و پیشرانی این نیرو، با تمام هزینه‌هایی که داشت، علاوه‌بر گفت‌وگو، امکان انتقاد را در بالاترین لایه‌های نظام در دهه‌ی هفتاد ایجاد کرده بود.
undefinedشیوه‌ی عمل جنگی رژیم صهیونسیتی شکلی از استفاده‌ی تمام از ماشین در جنگ است. بلکه می‌توان گفت جنگ نزد رژیم تماما ناانسانی است. اما در این‌سو، این نیروی انقلابی است که باید با طرح مجدد انسان در این جنگ، با تکیه بر جنبه‌های ذاتی انسان، موقعیت خودش را احیا کند. همین طرح است که او را قادر می‌سازد بر مرزهای مذهبی، نژادی و طبقاتی و حتی بر مرزهای تاریخ، فائق بیاید‌. این گفتار انقلابی است که «آرش» را از ناکجاآباد تاریخ بر روی بیلبوردهای تهران احضار کند.
undefined @Peivastar_ir

۱۸:۳۷

پیوستار
undefined اندیشکده پیوستار با همکاری اندیشکده برند ملی ایران برگزار می‌کند: undefined مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد؛ تحلیل و آسیب‌شناسی نقش رسانه‌ها در ۱۲ روز دفاع از ایران» undefined نشست چهارم: برند ملی ایران در جنگ undefined با حضور: undefinedدکتر حجت نیکی‌ملکی | هم‌بنیانگذار اندیشکده برند ملی ایران undefined️دکتر محبوبه داودی | معاون پژوهشی پژوهشکده آرا undefinedدکتر علیرضا نصر اصفهانی | مدیرگروه آینده‌پژوهی مرکز پژوهش‌های مجلس برای حضور در نشست به این شناسه پیام دهید: @saharhamiidi undefined چهارشنبه ۲۵ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ undefined پژوهشکده آرا | تهران، خیابان خواجه عبدالله انصاری، خیابان رودخانه،کوچه هشتم، پلاک ۶، مرکز پژوهشی آرا undefined@Peivastar_ir
thumbnail
undefinedبخشی از سخنان دکتر علیرضا نصراصفهانی در چهارمین نشست از مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد» با موضوع برند ملی ایران در جنگ را در ادامه خواهید خواند:
undefinedبرای شکل‌دادن به برند ملی ایران در وضعیت کنونی، توجه به سه نکته‌ی اساسی ضروری است:- اول؛ برند ملی باید جایگاه ایران را در نظم جهانی جدید روایت کند. این برند صرفاً یک پروژه تبلیغاتی و رسانه ای نیست، بلکه بازتابی از روایت تاریخی، جغرافیایی و سیاسی ایران در جهان جدید در حال شکل گیری است. باید مشخص شود ایران با چه ایده و در چه جایگاهی می‌خواهد در آینده نقش ایفا کند. بر این مبنا برندسازی ملی یک پروژه‌ی بین‌رشته‌ای است؛ در واقع در این اقدام باید نخبگان اقتصادی، هنری، بازاریابی و علوم راهبردی و... حضور داشته باشند. این نقش‌دهی نیز بروکراتیک و ابلاغی از بالا به پایین نیست بلکه باید در اکوسیستم فضای هم‌آفرینی فراهم شود. در این پروژه باید همه‌ی مردم نقش داشته باشند تا برند ملی مطلوب خلق شود.- دوم؛ برند ملی ما در جنگ اخیر چه بود؟ در این رخداد چهار روایت شکل گرفت: شکست، اختلاف، ناامیدی، و مقاومت. دشمن و برخی دوستان ناآگاه بر سه روایت نخست تأکید داشتند، اما مقام معظم رهبری روایت پیروزی، انسجام و مقاومت را برجسته کردند؛ روایتی که امتداد دو کلان پروژه‌ی سال‌های اخیر ایشان است: مقاومت و انسجام داخلی. این دو اکنون هم‌افزا شده‌اند، و برند ملی ایران در این موقعیت شده است.- سوم؛ برند ملی چگونه تقویت می‌شود؟ با داشتن طرح سیاسی روشن. باید بدانیم مفهوم «مقاومت» برای ما دقیقاً به چه معناست و هدف نهایی مانند «نابودی اسرائیل» با چه تعریفی محقق می‌شود. وقتی طرح، تصویر و افق آینده شفاف باشد، برند ملی نیز معنا و انسجام خواهد یافت.
undefinedاندیشکده‌های اسرائیلی معتقدند دکترین امنیتی ایران سه وجه دارد: مقاومت، هسته‌ای و موشکی. روایتی که ترامپ ارائه کرد این بود که به هر سه وجه حمله کرده و آن را از بین برده است. اما روایتی که باید مورد توجه قرار گیرد آن است که مقاومت یک مکتب و جریان است که با شهادت یک نفر از بین نمی‌رود. درباره‌ی برنامه‌ی هسته‌ای نیز مسیر به‌گونه‌ای بوده که حتی در میان خود اندیشکده‌های آمریکایی و مقاماتشان تردیدهایی ایجاد شده است. قدرت موشکی هم بنا بر گزارش‌های همان اندیشکده‌ها قابلیت احیا دارد. بنابراین، روایتی که آن‌ها از ما ساختند، تا حد زیادی مورد تردید و خدشه قرار گرفته است.
undefinedبه‌عنوان یکی از گام‌های نخستین برندسازی باید درمورد استعاره جنگ تأمل کنیم تا تصویر و ایماژ جنگ به‌شکل صحیح ایجاد شود. در واقع در همین قدم باید توجه داشت که از نظر واژگانی، «جنگ دوازده‌روزه» عنوان نامناسب و جعل واژگانی است که از جانب ترامپ مطرح شده؛ در مقابل عناوینی مانند «دفاع تمدنی» تاکنون به‌عنوان جایگزین مطرح شده است. همچنین باید در ادامه مسیر برای تقویت برند ملی ایران، دیپلماسی جنگ، برند سازی مردمی و خلق منافع استراتژیک با کشورهای همسو در اولویت قرار گیرد.
undefined@Peivastar_ir

۲۰:۴۹

پیوستار
undefined اندیشکده پیوستار با همکاری اندیشکده برند ملی ایران برگزار می‌کند: undefined مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد؛ تحلیل و آسیب‌شناسی نقش رسانه‌ها در ۱۲ روز دفاع از ایران» undefined نشست چهارم: برند ملی ایران در جنگ undefined با حضور: undefinedدکتر حجت نیکی‌ملکی | هم‌بنیانگذار اندیشکده برند ملی ایران undefined️دکتر محبوبه داودی | معاون پژوهشی پژوهشکده آرا undefinedدکتر علیرضا نصر اصفهانی | مدیرگروه آینده‌پژوهی مرکز پژوهش‌های مجلس برای حضور در نشست به این شناسه پیام دهید: @saharhamiidi undefined چهارشنبه ۲۵ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ undefined پژوهشکده آرا | تهران، خیابان خواجه عبدالله انصاری، خیابان رودخانه،کوچه هشتم، پلاک ۶، مرکز پژوهشی آرا undefined@Peivastar_ir
thumbnail
undefinedبخشی از سخنان دکتر حجت نیکی‌ملکی در چهارمین نشست از مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد» با موضوع برند ملی ایران در جنگ را در ادامه خواهید خواند:
undefinedبرندسازی ملی روایت گذشته، تصویر حال و ترسیم آینده یک کشور است. نمی‌توان صرفاً با تمرکز بر آینده، برند ملی را تعریف کرد، بدون آن که گذشته و وضعیت کنونی کشور تبیین شود. برای برندسازی ملی مؤثر، باید روایتی منسجم از تاریخ و هویت کشور ارائه داد، شرایط کنونی آن را به روشنی تصویر کرد و چشم‌اندازی برای آینده ترسیم نمود. این سه مؤلفه در کنار یکدیگر، برند ملی را شکل می‌دهند و باید در کمپین‌های برندسازی مورد توجه قرار گیرند.
undefinedفقدان سازوکارهای منسجم برای خلق روایت‌های ملی، یکی از چالش‌های اصلی در برندسازی ایران است. در جریان جنگ، نبود هماهنگی در پیام‌رسانی و پراکندگی سخنگویان، به تصویر برند ملی آسیب رساند. ایجاد یک نظام و ساز و کار روایت‌سازی منسجم، با بهره‌گیری از خرده‌روایت‌های مکمل و فراگیر، می‌تواند به تقویت برند ملی ایران در برابر روایت‌های رقیب و مخدوش کمک کند.
undefinedجنگ تحمیلی با محور آمریکایی - اسرائیلی فرصتی برای بازآفرینی برند ملی ایران فراهم کرد. پیش از این، دوگانه‌ی هویت ایرانی و اسلامی به عنوان چالشی در جامعه مطرح بود، اما جنگ این دو هویت را همسو کرد. حمایت گسترده مردم، فارغ از گرایش‌های فکری، از مقاومت در برابر دشمن خارجی نشان‌دهنده تقویت هویت ملی و اسلامی به صورت توأمان است. این هم‌افزایی، برند ملی ایران را به عنوان کشوری متحد و قدرتمند در ذهن مخاطبان داخلی و خارجی تقویت کرد.
undefinedبرند ملی ایران در ذهن مخاطبان مختلف به صورت متفاوتی شکل می‌گیرد. تقویت یا تضعیف برند ملی در ذهن مخاطب های جهانی به ادراک افراد از رفتار ایران و هم‌سویی آن با ارزش‌های ذهنی آن‌ها بستگی دارد. اگر رفتار ایران با ارزش‌های ذهنی مخاطبان هم‌سو باشد، برند ملی در ذهن آن‌ها تقویت می‌شود و در غیر این صورت، تضعیف می‌گردد. این تفاوت ادراک در جوامع مختلف، تحلیل دقیق‌تری از تأثیر برندسازی ملی را ضروری می‌سازد.
undefined @Peivastar_ir

۲۰:۴۹

پیوستار
undefined اندیشکده پیوستار با همکاری اندیشکده برند ملی ایران برگزار می‌کند: undefined مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد؛ تحلیل و آسیب‌شناسی نقش رسانه‌ها در ۱۲ روز دفاع از ایران» undefined نشست چهارم: برند ملی ایران در جنگ undefined با حضور: undefinedدکتر حجت نیکی‌ملکی | هم‌بنیانگذار اندیشکده برند ملی ایران undefined️دکتر محبوبه داودی | معاون پژوهشی پژوهشکده آرا undefinedدکتر علیرضا نصر اصفهانی | مدیرگروه آینده‌پژوهی مرکز پژوهش‌های مجلس برای حضور در نشست به این شناسه پیام دهید: @saharhamiidi undefined چهارشنبه ۲۵ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ undefined پژوهشکده آرا | تهران، خیابان خواجه عبدالله انصاری، خیابان رودخانه،کوچه هشتم، پلاک ۶، مرکز پژوهشی آرا undefined@Peivastar_ir
thumbnail
undefinedبخشی از سخنان دکتر محبوبه داودی در چهارمین نشست از مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد» با موضوع برند ملی ایران در جنگ را در ادامه خواهید خواند:
undefinedمسئله برندسازی ملی در ایران، به‌واسطه فقدان نهاد متولی، نبود سازوکارهای ساختاری و عدم حضور یک مرجع پاسخ‌گو و پیگیر، همواره در حاشیه سیاست‌گذاری‌های کلان باقی مانده و کمتر مورد توجه قرار گرفته است. برندسازی ملی، امری صرفاً تکنیکی یا تبلیغاتی نیست، بلکه بر مبنای گفتمان و جهان‌بینی خاصی استوار است؛ از این‌رو، تدوین نظام محاسباتی بومی و طراحی مدلی مفهومی که ظرفیت‌های تمدنی، هویتی و فرهنگی ایران را بازنمایی کند، ضرورتی غیرقابل‌انکار در مسیر شکل‌دهی به برند ملی کشور به‌شمار می‌رود.
undefinedبرندسازی ملی به مثابه یک سازه معنایی، از پیوند میان هویت تاریخی، حافظه جمعی و تجربیات زیسته یک ملت شکل می‌گیرد. در این چارچوب، شرایط بحرانی و وضعیت جنگی، فرصتی برای بروز مؤلفه‌های اصیل فرهنگی و تمدنی ایران فراهم می‌آورد؛ مؤلفه‌هایی که فراتر از ضعف‌های ساختاری در حوزه رسانه و کاستی‌های دیپلماسی عمومی، می‌توانند به مثابه مزیت‌های رقابتی در حوزه تصویرسازی بین‌المللی مورد بهره‌برداری قرار گیرند.
undefinedدر مقطع کنونی، به‌ویژه با تشدید منازعات شناختی و جنگ روایت‌ها، اهمیت رویکرد روایی به برندسازی ملی بیش از پیش نمایان شده است. فقدان زیرساخت‌های مؤثر در حوزه رسانه و نبود یک دیپلماسی عمومی فعال و سازمان‌یافته، توان ایران را در بازنمایی روایت‌های اصیل و متمایز محدود کرده است. با این حال، تکیه بر سرمایه‌های نمادین و ذخایر فرهنگی ـ تاریخی ملت ایران، می‌تواند بستری برای تولید روایت‌هایی فراهم آورد که نه تنها مخاطب داخلی را با خود همراه سازد، بلکه در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی نیز به‌عنوان مؤلفه‌ای تأثیرگذار عمل کند.
undefinedیکی از چالش‌های اساسی در مسیر تحقق برند ملی ایران، ضعف در حوزه دیپلماسی رسانه‌ای و فقدان یک اتاق فرماندهی منسجم برای مدیریت عملیات رسانه‌ای است. در شرایط جنگی، نیاز به هماهنگی رسانه‌ای، انسجام روایی و واکنش به‌موقع در مواجهه با بحران‌های شناختی، اهمیتی مضاعف می‌یابد. طراحی سازوکاری نهادی برای مواجهه با بحران‌های ارتباطی، تولید محتوای هدفمند و راهبری منسجم روایت‌های ملی، از جمله اقداماتی است که می‌تواند در تقویت تصویر برند ایران در مقابل روایت‌های تحریف‌شده و مخدوش رسانه‌های خارجی نقش‌آفرین باشد.
undefined @Peivastar_ir

۲۰:۵۱

پیوستار
undefined بخشی از سخنان دکتر میثم مهدیار در سومین نشست از مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد» با موضوع روایت‌های دوگانه و دوقطبی‌های پس از جنگ را در ادامه خواهید خواند: undefinedطبیعی‌ست هر سرمایه‌ای میراث‌خوارانی پیدا می‌کند که با دوگانه‌سازی آن را مصادره کنند. پیش از این جنگ دوازده‌روزه، در روزمرگی‌ای گیر کرده بودیم که اجازه اندیشیدن نمی‌داد و مسائل زیادی بی‌پاسخ مانده بود. اما جنگ، امکان مواجهه با خود را فراهم کرد؛ بدون آن، نمی‌توانستیم این‌چنین شفاف بدانیم که از نهادهایی مثل آموزش‌وپرورش، رسانه یا ارتش چه می‌خواهیم. رخداد جنگ مسائل را از سطح انتزاع به واقعیت آورد؛ وحدت ملی-مذهبی، احساس تعلق، و بازنمایی قدرت نظامی همه از همین طریق شفاف شدند. شهید سلیمانی در وضعیت پیشین، الگویی دور از دسترس بود، اما اکنون الگویی مثل شهید پدافند، در دل زندگی روزمره تثبیت‌پذیر است. جنگ نه‌تنها برخی دوگانه‌های پیشین مثل زندگی/جنگ را تضعیف کرد، بلکه امر روزمره را با امر حماسی در هم آمیخت. ما با واقعیت خود روبه‌رو شدیم و دانستیم که از اقتصاد، از آموزش، و از سیاست چه می‌خواهیم. این، تجربه‌ای بود از امر سیاسی در معنای واقعی آن؛ و نباید اجازه داد این دستاورد منحل شود. undefinedدر پیمایشی در سال ۱۴۰۲، اعتماد اجتماعی تنها ۸ درصد اعلام شده بود. اگر این عدد واقعاً منعکس‌کننده‌ی وضعیت جامعه بود، باید در جنگ اخیر شاهد واگرایی می‌بودیم، نه این حجم از همگرایی. اما جنگ تنها در جامعه‌ای منسجم می‌تواند به اتحاد منجر شود. ایران در بحران‌های مختلف مانند زلزله‌ی سرپل‌ذهاب، کرونا، یا پویش «ایران همدل»، بارها ظرفیت همبستگی اجتماعی عمیق خود را نشان داده؛ ظرفیتی که بدون ریشه‌های فرهنگی‌ای چون نذر، وقف، و هیئت شکل نمی‌گیرد. در تاریخ ایران، تنها دو بار دولت-ملت واقعی شکل گرفته: ساسانیان و صفویان؛ و هر دو بر پایه‌ی دین. امروز نیز همبستگی ملی بدون دین ممکن نیست. جمهوری اسلامی با محوریت ولی فقیه، بازتولید همان شاه آرمانی با فره ایزدی است، و انقلاب، ادامه‌ی تاریخ واقعی ایران. در لحظه‌ی خطر، مثل جنگ، لایه‌های زیرین هویت خود را نشان می‌دهند. هرچه هویت سکولارتر شود، انسجام اجتماعی کمتر و خطر تجزیه بیشتر می‌شود. دفاع مقدس و اکنون این جنگ، اوج تبلور جمهوری اسلامی است؛ جایی که هویت تاریخی و دینی ملت به شکل کامل ظاهر می‌شود. undefinedدر علوم اجتماعی، انقلاب‌ها معمولاً به‌عنوان گسستی کامل از گذشته تحلیل می‌شوند، اما انقلاب اسلامی در امتداد تاریخ و حافظه‌ی معنوی ایران رخ داده است. شکافی که مردم در دوران پهلوی حس می‌کردند، نه صرفاً اقتصادی یا سیاسی، بلکه معنایی بود؛ شکافی که با جشن هنر شیراز یا برج آزادی پر نمی‌شد. انقلاب اسلامی، برخلاف انقلاب‌های مدرن، مسیر خشونت‌زدا و مشارکتی را انتخاب کرد. بسیج مردمی نه از دل اسلحه، که از راهپیمایی و نهادهای مردمی شکل گرفت. این فرم، در نهادهایی چون جهاد سازندگی و کمیته امداد تداوم یافت و با شعارهایی چون توحید، عدالت و استقلال گره خورد. ما در سال‌های پس از انقلاب نتوانستیم از این انرژی پاسداری کنیم؛ نهادها در روزمرگی حل شدند. اما امروز، جهشی دوباره رخ داده و باید آن را جدی بگیریم. برای حفظ این انسجام، باید روایت صحیح بسازیم و از دوگانه‌های جعلی چون ایران‌گرایی/امت‌گرایی عبور کنیم. جمهوری اسلامی بازتولید تاریخ واقعی ایران است؛ ایران معنوی، ایران با هویت مذهبی. تضعیف این پیوند معنوی، زمینه‌ی واگرایی را فراهم کرده است؛ از پان‌ترکیسم تا پان‌کردیسم. تجربه نشان داده ایران بدون معنویت، انسجامش را از دست می‌دهد و با سکولارتر شدن، هزینه‌های حفظ وحدت بالا می‌رود. undefined@Peivastar_ir
thumbnail
undefinedچگونه در فضای رسانه‌ای از وحدت ملی خود پاسداری کنیم؟
undefinedآقای دکتر میثم مهدیار در سومین نشست تخصصی «رسانه در میدان نبرد» در تاریخ ۱۸ تیر ماه ۱۴۰۴ به تشریح پاسخ این سوال پرداختند.
undefinedبخشی از تحلیل ایشان را در ویدیوی زیر ببینید:https://www.instagram.com/reel/DMqd9JtNovo/?igsh=MTdtcWttOTQ1c2YzNg==
undefined@Peivastar_ir

۲۰:۵۷

پیوستار
undefined بخشی از سخنان دکتر علیرضا بلیغ در سومین نشست از مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد» با موضوع روایت‌های دوگانه و دوقطبی‌های پس از جنگ را در ادامه خواهید خواند: undefinedپروژه‌ای که غربی‌ها حتی پیش از ۷ اکتبر آن را دنبال می‌کردند، تلاش برای خنثی‌سازی اراده‌ی مستقل در خاورمیانه بود؛ منطقه‌ای که هنوز استعداد شکل‌گیری اراده‌های سیاسی و هویتی را دارد. این اراده محدود به جمهوری اسلامی نیست؛ پیش از آن هم جریان‌هایی مانند اخوان‌المسلمین، ظرفیت مقاومت در برابر اسرائیل را داشتند. در ادامه‌ی این پروژه، مسیر عادی‌سازی با اسرائیل طراحی شد تا اصل مبارزه با آن بی‌معنا شود؛ روندی که در کشورهایی مثل مصر و اردن پیش رفت و اسرائیل را به‌عنوان بخشی پذیرفته‌شده از نظم منطقه‌ای جا داد. به‌مرور، این طرح به‌گونه‌ای پیش رفت که حتی اراده‌ی مستقل ایران نیز باید در آن حل شود؛ طرحی که هدفش جا دادن اسرائیل در ساختار سیاسی و اقتصادی منطقه بود، بدون آن‌که بر دین یا هویت مذهبی تکیه داشته باشد. این مدل اساسا مبتنی بر حذف هر اراده‌ای است و با اسلام هم از همان جهت مخالفند، چون بیدارگر اراده هاست. undefinedوحدت مهم است، اما اگر جهت نداشته باشد، پایدار نمی‌ماند. جهت، مقدم بر وحدت است. یکی از دلایلی که طرح جمهوری اسلامی برای برخی از مردم شنیده نشد، این بود که از داخل و خارج القا می‌شد که باید «نرمال» بود و مثل بقیه جهان حرکت کرد. اما جمهوری اسلامی از ابتدا آمده بود تا مسیری متفاوت را برود؛ مسیری که پیش از انقلاب و از زمان جنگ‌های ایران و روس آغاز شد اما انقلاب نقطه‌ی فتح آن بود نه آغازش. جنگ اخیر فرصتی بود برای شنیده‌شدن این تفاوت. وقتی موشک به تهران می‌خورد، حقیقتِ در جریان بودن جنگ عیان می‌شود؛ چیزی که پیش‌تر نه امکان گفتنش فراهم بود، نه آمادگی شنیدنش. امروز نباید زمان را صرف بازگشت به مجادلات گذشته کرد. اکنون لحظه‌ای است برای تمرکز بر دوگانه‌ی اصلی: اراده یا بی‌ارادگی، ایستادگی یا تسلیم. این دوگانه امروز مخاطب دارد و باید بر آن ایستاد. undefinedیکی از پایه‌های فتوای رهبری درباره‌ی ممنوعیت ساخت بمب اتم، این باور است که در نهایت، اراده‌ی انسان باید بر تکنولوژی غلبه کند. ممکن است در نقطه‌ای صفر، شرایطی پدید آید که تصمیم تغییر کند، اما تا امروز جمهوری اسلامی بر این اصل ایستاده: حفظ شأن انسان در برابر ماشینی که دیگر انسانی پشت آن نیست. غرب همه‌ی ارزش‌های ادعایی‌اش—حقوق بشر، آزادی، انسانیت—را در حمایت از اسرائیل مصرف کرده و چیزی از آن‌ها باقی نمانده است. در چنین جهانی، جمهوری اسلامی با پافشاری بر این موضع، مردم جهان را به یک دعوت بنیادین فرا می‌خواند: انسان بمانید. undefined@Peivastar_ir
thumbnail
undefinedعلت ناکارآمدی وحدت به تنهایی و شنیده نشدن نگرش جمهوری اسلامی در عرصه‌ی بین الملل چیست؟
undefinedآقای علیرضا بلیغ در سومین نشست تخصصی «رسانه در میدان نبرد» در تاریخ ۱۸ تیرماه ۱۴۰۴ به تشریح این مسئله پرداختند.
undefinedبخشی از نکات ایشان در این‌باره را در ویدئوی زیر ببینید:https://www.instagram.com/reel/DM4y_yQNarR/?igsh=MXY2aTkzdmd4bzJnZw==
undefined@Peivastar_ir

۹:۴۳

پیوستار
undefined بخشی از سخنان آقای سیدعلی سیدان در سومین نشست از مجموعه نشست «رسانه در میدان نبرد» با موضوع روایت‌های دوگانه و دوقطبی‌های پس از جنگ را در ادامه خواهید خواند: undefinedدر گفتارهای رسانه‌ای دوگانه‌هایی مثل «امت/ملت»، «ایران/اسلام»، «جنگ/آتش‌بس» و «مذاکره/مقاومت» شکل گرفته است. در پس این دوگانه‌ها، دو جریان دیده می‌شوند که هر دو در یک چیز مشترکند: عدم‌استقرار در طرح سیاسی جمهوری اسلامی. یک جریان، نیروهای انقلابی‌ای هستند که در مقام تحلیل واقعیت، بنیان دینی و هویتی را فراموش می‌کنند. من آن‌ها را «ماتریالیست‌های مسلمان» می‌نامم؛ تحلیلی هیستریک دارند و ترس‌شان را با تهور پنهان می‌کنند. دومی، جریانی غرب‌گراست که حتی ایران‌گرا هم نیست و به ایران نمادین و دکوراتیو دل بسته، نه ایران واقعی. یکی توان نظری درک طرح جمهوری اسلامی را ندارد و دیگری آگاهانه از آن فاصله گرفته است. undefinedبرای درک شرایط امروز، باید خودِ وضع موجود را تئوریزه کنیم؛ یعنی جمهوری اسلامی ایران و جنگی که در جریان است. همبستگی اجتماعیِ این روزها، حاصل هر جنگی نیست، بلکه نتیجۀ نبردی است میان طرح سیاسی جمهوری اسلامی و نظم سلطه جهانی، بر پایه‌ی هویت دینی و استقلال جمهور. این جنگ، ظرفیت تولید انسجام و حل کردن دوگانه‌ها را دارد چون از دل یک معنا و جهت‌گیری تاریخی برمی‌خیزد. undefinedپروژۀ پیش‌رو در چنین شرایطی، «تصرف مفهومی ایران» است؛ یعنی جمهوری اسلامی باید ایران را نه صرفاً در نماد، بلکه در معنا بازتعریف کند. ما باید «ایرانِ جمهوری اسلامی» را بشناسیم، زیرا واقعی‌ترین ایران، همین ایران است. این ایران است که در صحنه حاضر و ایستاده است و موجب انسجام اجتماعی می‌شود. اگر ایران از حقیقت تهی شود، به مفهومی مرده بدل می‌شود. همان‌طور که در انقلاب، مردم امام را نه صرفاً به‌عنوان یک رهبر سیاسی، بلکه به‌عنوان حامل معنایی عمیق پذیرفتند، اکنون نیز باید مفهوم ایران درون طرح جمهوری اسلامی بازیابی شود. این بازتعریف نباید به سطح رسانه و تبلیغات محدود بماند، بلکه باید ساختاری، عمیق و درهم‌تنیده با آموزش، فرهنگ، سیاست و هویت باشد. undefinedسوءبرداشت‌هایی هم در فضای گفتار عمومی شکل گرفته است. برای مثال، جملۀ «ای ایران بخوان» را نشانۀ چرخش به‌سوی ملی‌گرایی می‌دانند، در حالی که از ابتدا طرح جمهوری اسلامی، حفظ و استقلال ملت ایران بوده است؛ اما ایران درون طرح دینی، نه جدا از آن. این بازگشت نیست، بلکه بازتأکید بر همان بنیان است. ما تا امروز در نظریه‌پردازی برای این ایران کوتاهی کرده‌ایم. اکنون زمان آن است که این تصرف مفهومی به‌صورت واقعی، ساختاری و عمیق انجام شود. undefined@Peivastar_ir
thumbnail
undefinedچرا برخی دوگانه‌ها شکل گرفتند و چگونه بر مسیر انقلاب اسلامی اثر گذاشته‌اند؟
undefinedآقای سیدعلی سیدان در سومین نشست تخصصی «رسانه در میدان نبرد» در تاریخ ۱۸ تیرماه ۱۴۰۴ به تشریح موضوع پرداختند.
undefinedبخشی از تحلیل کلیدی ایشان را در ویدئوی زیر ببینید:https://www.instagram.com/reel/DM3JiW-N0UI/?igsh=MXg4eWpiM3EyeXo1Mw==
undefined @Peivastar_ir

۹:۴۴