عکس پروفایل راوینا | روایت مردم ایران 🇮🇷ر

راوینا | روایت مردم ایران 🇮🇷

۲,۱۳۲عضو
عکس پروفایل راوینا | روایت مردم ایران 🇮🇷ر
۲.۱هزار عضو

راوینا | روایت مردم ایران 🇮🇷

روایت‌ مردم ایران undefined
نظرات، انتقادات، پیشنهادات و ارسال مطالب:@ravina_ad

thumnail
undefined #لبنان
دو خوشه انگور
روزی که وسایلم را از محل کارم جمع کردم تا راهی لبنان شوم، یکی از مهم‌ترین پروژه‌هایم را جمع‌آوری خاطرات مردمی از لحظه شهادت سیدحسن قرار دادم. توی مسیر دمشق به بیروت بودم که حمله صاروخیه (موشکی) ایران اتفاق افتاد و واکنش‌های مردمی حمله را هم اضافه کردم به لیست سوال‌هایم.حالا هرجا برای مصاحبه می‌روم این دو سوال را می‌پرسم و هادیِ مترجم هم دیگر از حفظش شده.
۱- پیرمرد اهل روستایی از بعلبک بود و ۱۲ فرزند داشت. می‌گفت بعد از شهادت سید، نیمی از آوارگان حاضر در مدرسه حالشان بد شده و کارشان به بیمارستان کشیده. بقیه اهالی مدرسه هم حرف‌های پیرمرد را تکرار می‌کنند. پیرمرد ولی از خوابی می‌گوید که همان شب دیده و با تعریفش برای دیگران خیالشان را راحت کرده:"خواب دیدم دو خوشه انگور بزرگ و زیبا با برگ‌هایی پوشیده شده. طوری‌که هیچ‌کس آنها را نمی‌بیند و از دست‌بُرد بقیه مصون است."می‌پرسم:- به‌نظرتون این دو خوشه کیا بودن؟!- یکی سیدحسن بود و اون یکی یه آدم بزرگ دیگه.پیرمرد به استناد این خواب می‌گوید که سید از حمله مصون مانده و زنده است
۲- وقتی در ورودی مجلس علوی‌های طرابلس دیدمش، فکر کردم از نیروهای یونیفل است. روپوش آبی‌رنگ و لباس آستین‌کوتاه و موهای بلند بی‌حجابش توی ذوقم زد."یعنی برای رتق‌و‌فتق این شیعه‌های آواره هیچ‌کی نبود که اینو گذاشتن‌؟!"دخترک از علوی‌های لبنان بود و علوی‌ها هم که می‌دانید، ولایت امیرالمومنین(ع) را کفاره گناهانشان می‌دانند، بنابراین حجاب نمی‌گیرند و به شرعیات توجهی ندارند‌.دخترک وقتی بعد از نماز ظهر سراغمان آمد تا برای مصاحبه با خانواده‌های آواره بیاید، یقه پیراهنش را بالا می‌کشید و آستین‌ها را پایین‌تر تا پوشیده‌تر به‌نظر برسد. هرکدام را درست می‌کرد آن یکی خراب می‌شد. تا انتهای مسیر ولی این سیکل معیوب را ادامه داد.هُدی می‌گفت شهادت سید را باور نکرده و از سوالات ما از آوارگان حرصش می‌گیرد: "اگه همین‌جور ادامه بدید با هم دعوامون می‌شه‌ها".وقتی از آوارگان درباره حمله موشکی می‌پرسم هم دست‌هایش را مثل کف زدن و خوشحالی به هم می‌زند و تعریف می‌کند که با مردم بیرون آمده و خوشحالی کرده‌اند.همان‌موقع لاک جیغ قرمز ناخونش به چشمم می‌آید. یاد مستند از لاک جیغ تا خدا می‌افتم.
۳- پیرمرد از اهالی بقاع بود. از مناطق شرق بعلبک. می‌گفت در دهه شصت با سپاه همکاری داشته. بنابراین فارسی را خوب صحبت می‌کند.درباره شهادت سیدحسن گفت عزادار نیستند تا زمان خون‌خواهی.وقتی درباره واکنشش نسبت به حمله موشکی ایران پرسیدم به فارسی جواب داد:"برای امام خمینی صلوات بر محمد و آل محمد". این را وقتی خبر حمله را از تلویزیون شنیده فریاد زده. زنان و دختران اطرافش هم شعار "نصر علی الاسلام" و "لبیک یا نصرالله" داده‌اند.
محمدحسین عظیمی | راوی اعزامی راوینا@ravayat_namehدوشنبه | ۲۳ مهر ۱۴۰۳ | #لبنان #بیروت ــــــــــــــــــــــــــــــundefined #راوینا | روایت مردم ایران@ravina_irundefined با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:undefined بلــه | ایتــا | اینستا

۴:۲۶