روایت مردم ایران نظرات، انتقادات، پیشنهادات و ارسال مطالب:@ravina_ad
#سوریه برایت نامی سراغ ندارم - ۸کشافة المهدی برخلاف برخی از ما که غالبا گیرِ دودوتا چهارتای استدلالیم و چه بسا همین حسوحال وسط راه زمینگیرمان کند، رزمندههای مقاومت شدیدا متعبدند. متعبد نه به این معنا که عقل جایگاهی در جهانبینیشان نداشته باشد، نه! اتفاقا. اما عنصر توکل و اعتماد به خدا به شکل غلیظ و شدیدی بر همه صفاتشان میچربد. از منظر آنها راه امام خمینی ادامه مسیر انبیاست و اتفاقهای این روزها انطباق دقیقی بر حوادث تاریخی مثل قیام عاشورا دارد. این هوایی که ما دیدیم معتقدند مقاومت قطعا پیروز است. حتی وقتی شرایط میدانی به ظاهر علیه آنهاست باز هم اطمینان دارند پیروزند. دیروز با طارق حرف زدم. یکی از چشمهایش را در قصه پیجرها از دست داده بود و انگشتهای یک دستش را. خط و خشِ انفجار روی صورتش بیداد میکرد. ازو پرسیدم روز انفجار وقتی حجم و گستردگی ماجرا را دیده دچار تردید نشده؟ خنده عاقل اندر سفیهی مینشیند روی لبش و میگوید «هر عضو مقاومت میدونه آخر راهش شهادته ما منتظریم دوران درمانمون تموم شه برگردیم جبهه، مقاومت فخر و شرفمونه».بیشتر رزمندهها دوران کودکی و نوجوانی شان را در کشافه المهدی گذراندند. کشافه تشکل فرهنگی مذهبیست که معارف دینی و تربیتی را به بچهها یاد میدهد. از عقاید گرفته تا اخلاق عملی و سرود. این ایام خیلی از جوانهایی که محصول تربیتی کشافه المهدی هستند را از نزدیک دیدیم آدم را یاد حدیث امام کاظم میاندازد که: «مردی از اهل قم دعوت میکند مردم را به سوی حق و گرد او جمع آیند دسته مانند قطعات بزرگ آهن که بادهای تند آنها را حرکت و لغزش نمیدهد و از جنگ خسته نمیشوند و نمیترسند و توکلشان به خدا خواهد بود و عاقبت برای پرهیزکاران است.» طیبه فرید | راوی اعزامی راوینا@tayebefaridشنبه | ۱۲ آبان ۱۴۰۳ | #سوریه#دمشق ــــــــــــــــــــــــــــــ#راوینا | روایت مردم ایران@ravina_ir با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:بلــه | ایتــا | ویراستی | شنوتو | اینستا