نامت که میآید، لرزه بر اندام دشمنان میافتد...مردی که صدایش، نوای عزت است و نگاهش، کابوس صهیونیستها!مقاومت با تو معنا شد، و راهت ادامه دارد...اِنّا عَلی العَهد
#سید_حسن_نصرالله#لبنان #رسانه_امام_باشیم #روضه_های_خانگی #مدار_مادران_انقلابی #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب (س)
۹:۵۵
آیندگان قضاوت خواهند کرد......
#استاد_راجی#اتصال_به_ولی#رسانه_امام_باشیم #روضه_های_خانگی#مدار_مادران_انقلابی_مادرانه #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
۱۵:۴۲
#وصیت_نامه_سردار_سلیمانی#اتصال_به_ولی #رسانه_امام_باشیم #روضه_های_خانگی #مدار_مادران_انقلابی #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب (س)
۱۱:۵۲
#ماه_رمضان #اتصال_به_ولی#رسانه_امام_باشیم #روضه_های_خانگی #مدار_مادران_انقلابی_مادرانه #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
۱۱:۳۴
#سیدحسن_نصرالله#إنا_علی_العهد#رسانه_امام_باشیم #روضه_های_خانگی #مادرانه_جنوبغرب#روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
۱۲:۰۲
ایشان با آن فطرت پاک، صدق قضیّه را، حقّانیّت قضیّه را بلافاصله فهمید؛ تا پیغمبر را دید، با آن حال -با آن حالت معروف و مذکور در کتابها- که از حِرا برگشته بود فهمید که یک حادثهى مهم اتّفاق افتاده و قلب مبارکش *مجذوب شد و ایمان آورد. بعد پاى این ایمان ایستاد.*»
#حضرت_خدیجه#رسانه_امام_باشیم #روضه_های_خانگی #مدار_مادران_انقلابی #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب (س)
۱۸:۰۶
Shab11Ramazan1398[03].mp3
۰۹:۱۱-۸.۴۹ مگابایت
من آمدم که خدیجه دوباره واسطه باشد
گرفته حال دلم در هوای مادر زهرادو دیده ام شده باران برای مادر زهراهر آنچه دختر پاک و هر آنچه مادر خوب استفدای مادر زینب فدای مادر زهراکریمه ی قم و حتی کریم شهر مدینهکرم کنند به عالم به جای مادر زهراگرفته دست نیازم دخیل روزی امشباگر که سر بگذارم به پای مادر زهراخدا کند که ببخشد مرا به راه پیمبرخدا کند که بمانم گدای مادر زهرامن آمدم که خدیجه دوباره واسطه باشدمیان عبد سیاه و خدای مادر زهرااگر غلام حسینم اگر که مست اباالفضلنوشته اند مرا در دعای مادر زهراشبیه طفل یتیمی که غرق گریه ی خویش استدلم شکسته به بزم عزای مادر زهراقسم به چادر خاکی که من پناه ندارمبه جز عبای پیمبر، عبای مادر زهرا...اگر سر نوه اش را کنار دجله بریدندمیان دشت بپیچد صدای مادر زهرا
بانوای : حاج میثم مطیعی
ویژه وفات حضرت #خدیجه_کبری (سلام الله
@roze_madari
#حضرت_خدیجه#رسانه_امام_باشیم #روضه_های_خانگی #مدار_مادران_انقلابی #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب (س)
گرفته حال دلم در هوای مادر زهرادو دیده ام شده باران برای مادر زهراهر آنچه دختر پاک و هر آنچه مادر خوب استفدای مادر زینب فدای مادر زهراکریمه ی قم و حتی کریم شهر مدینهکرم کنند به عالم به جای مادر زهراگرفته دست نیازم دخیل روزی امشباگر که سر بگذارم به پای مادر زهراخدا کند که ببخشد مرا به راه پیمبرخدا کند که بمانم گدای مادر زهرامن آمدم که خدیجه دوباره واسطه باشدمیان عبد سیاه و خدای مادر زهرااگر غلام حسینم اگر که مست اباالفضلنوشته اند مرا در دعای مادر زهراشبیه طفل یتیمی که غرق گریه ی خویش استدلم شکسته به بزم عزای مادر زهراقسم به چادر خاکی که من پناه ندارمبه جز عبای پیمبر، عبای مادر زهرا...اگر سر نوه اش را کنار دجله بریدندمیان دشت بپیچد صدای مادر زهرا
بانوای : حاج میثم مطیعی
#حضرت_خدیجه#رسانه_امام_باشیم #روضه_های_خانگی #مدار_مادران_انقلابی #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب (س)
۱۸:۰۹
#روایت_حضور#رسانه_امام_باشیم#روضه_های_خانگی#مدار_مادران_انقلابی_مادرانه#روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
۹:۴۶
🟠وقتی شما جمع بندی می کنید، می بینید کار امام حسن با کار امیرالمؤمنین، با کار امام حسین، با کار همهی ائمه دارای یک مضمون و یک معنا است. آگاهانه مقاومت کردن، تکلیف را فهمیدن و ایستادن🟠 و من به شما بگویم برادران و خواهران من،امام حسن یکی از شجاعانه ترین اقدام ها را برای انجام این تکلیف انجام داد، چرا؟ برای خاطر اینکه به دیگران، به پیغمبران، به پیغمبر اسلام، به امیرالمؤمنین، به همهی ائمه فقط دشمنان بودند که طعن میزدند، اما پیچیدگی کار امام حسن و ظرافت آن موضع آنچنان بود که حتی دوستان او هم به او طعن می زدند. حجربنعدی ها هم نمی دانستند و به او «یا مذل المؤمنین» می گفتند اما صبر کرد.
۱۳۶۴/۰۳/۱۷
#میلاد_امام_حسن_مجتبی(ع)#رسانه_امام_باشیم #روضه_های_خانگی #مدار_مادران_انقلابی_مادرانه #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
@roze_madari
۱۳۶۴/۰۳/۱۷
#میلاد_امام_حسن_مجتبی(ع)#رسانه_امام_باشیم #روضه_های_خانگی #مدار_مادران_انقلابی_مادرانه #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
۲۱:۱۰
شعرخوانی محمد رسولی در محضر رهبری ۱۴۰۳/۱۲/۲۵
#میلاد_امام_حسن_مجتبی(ع)#رسانه_امام_باشیم #روضه_های_خانگی #مدار_مادران_انقلابی_مادرانه #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
۶:۱۹
#شبهای_قدر#رسانه_امام_باشیم #روضه_های_خانگی #مدار_مادران_انقلابی_مادرانه #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
۱۵:۵۹
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
#رسانه_امام_باشیم#روضه_های_خانگی#مدار_مادران_انقلابی_مادرانه#روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
۱۸:۲۴
من این سه درس را باز هم تکرار میکنم: اوّل، عمل و تلاش. بیکار نمانید؛ کوشش کنید کار لازم و عمل صالح را در هر زمانى بشناسید و پیدا کنید و بعد آن را با صمیمیّت و اخلاص انجام بدهید. و دوّم، تسلیم بودن در مقابل فرمان رهبرى؛ در مقابل فرمان آن کسى که براى انسان واجبالاطاعة است. و آنگاه بىاعتنائى به مادّیگرى، به پول، به زخارف دنیا، و پشت پا زدن به هر گونه عملى که از این احساس انسان سرچشمه میگیرد. این، فرمان امیرالمؤمنین براى ما است.»
۱۳۵۹/۰۳/۰۹
#وصیت_امیرالمومنین#رسانه_امام_باشیم #روضه_های_خانگی #مدار_مادران_انقلابی_مادرانه #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
۲۱:۱۱
نزدیک عید بود. خانهتکانی نیمهتمام، خريدهای هولهولکی مرز فروردین و مهمان افطاری، هیچ کدام سدّ راهمان نشد. ما مادران محله صادقیه روضهی خانگیِ گردوخاکگرفتهی بیرونقِ گوشهی خانه را برداشتیم. دستی به سر و رویش کشیدیم و از نو آن را دم کردیم و نوشیدیم.
مقصد خانه ما بود. دوستان که آمدند سوره مریم و طه را خواندیم. هر کدام برگ گلی از آیات را تقدیم هم کردیم. از اخسرین اعمال گفتیم تا حجم فشارهای وارده بر حضرت مریم. از صبر گفتیم تا بهترین اوقات تسبیح خدا.
همانطور که در میانه طوفانالاقصی بازیهای بچهها، آیات قرآن را لمس کردم، پرکشیدم به خانه پدری. نقطه اوج خاطرات ماه رمضانیام، صدای ورقزدن قرآن مادر در سکوت خانه بود. هر شب به توصیه پدرم یکی از سورههای "جز سی" را با نخ و سوزن میدوختیم به جان و تنمان، به روح و باور و عقیدهمان. گعدهای به پا میکردیم و نکات سوره را کنفرانس میدادیم. نیمه شب که از راه میرسید، نماز شب میخواندیم. ابوحمزه را افتتاح میکردیم. روزها هم در مسجد محل مشغول ذکر و قرآن میشدیم تا ساعت سه عصر که به شوقِ تلاوت مهدی فروغی از شبکه سه پا تند میکردیم و به خانه میآمدیم. بعد تا افطار در دل مبل پذیرایی فرو میرفتیم.
در جمع دوستانم بودم. یاد خاطرات شیرین خانه پدری داشت قند در دلم آب میکرد، که با پرشِ پرتوانِ ریحانه روی کمرم، شیرینی خاطرات آن روزها به پهلودرد تبدیل شد. به ادامه روضه پرداختیم. بیانات اخیر آقا در جمع دانشجویان، نکات ماه رمضان و مطالبی خطاب به دانشجویان و بحث آمریکا، شاهکار روضهی خانگی ما بود. همه روزهای خانه پدری با آن نان و پنیر و سبزی و چای شیرین افطارش، بیانات روز آقا را کم داشت. امروز اما امامخوانی نمک سفرهمان بود.
در آخر نماز جماعت خواندیم و تمام فرشها پر شد از سجاده و چادرِرنگی. توزیع نان حَسَنی مهلا و کیک و شکلاتهای منیره و بستههای شلهزرد حسن ختام روضه خانگی ما شد.
جمع ما دوباره در ماه رمضان امسال جمع شدهبود و محبتمان ریشهدارتر. فقط جای چند نفر بین ما خالی بود؛
شهید رئیسی،
شهید نصرالله،
شهید صفیالدین،
شهید سنوار و ....
#روایت_حضور#رسانه_امام_باشیم#روضه_های_خانگی#مدار_مادران_انقلابی_مادرانه #روضههای_بر_مدار_حضرتزینب(س)
@roze_madari
مقصد خانه ما بود. دوستان که آمدند سوره مریم و طه را خواندیم. هر کدام برگ گلی از آیات را تقدیم هم کردیم. از اخسرین اعمال گفتیم تا حجم فشارهای وارده بر حضرت مریم. از صبر گفتیم تا بهترین اوقات تسبیح خدا.
همانطور که در میانه طوفانالاقصی بازیهای بچهها، آیات قرآن را لمس کردم، پرکشیدم به خانه پدری. نقطه اوج خاطرات ماه رمضانیام، صدای ورقزدن قرآن مادر در سکوت خانه بود. هر شب به توصیه پدرم یکی از سورههای "جز سی" را با نخ و سوزن میدوختیم به جان و تنمان، به روح و باور و عقیدهمان. گعدهای به پا میکردیم و نکات سوره را کنفرانس میدادیم. نیمه شب که از راه میرسید، نماز شب میخواندیم. ابوحمزه را افتتاح میکردیم. روزها هم در مسجد محل مشغول ذکر و قرآن میشدیم تا ساعت سه عصر که به شوقِ تلاوت مهدی فروغی از شبکه سه پا تند میکردیم و به خانه میآمدیم. بعد تا افطار در دل مبل پذیرایی فرو میرفتیم.
در جمع دوستانم بودم. یاد خاطرات شیرین خانه پدری داشت قند در دلم آب میکرد، که با پرشِ پرتوانِ ریحانه روی کمرم، شیرینی خاطرات آن روزها به پهلودرد تبدیل شد. به ادامه روضه پرداختیم. بیانات اخیر آقا در جمع دانشجویان، نکات ماه رمضان و مطالبی خطاب به دانشجویان و بحث آمریکا، شاهکار روضهی خانگی ما بود. همه روزهای خانه پدری با آن نان و پنیر و سبزی و چای شیرین افطارش، بیانات روز آقا را کم داشت. امروز اما امامخوانی نمک سفرهمان بود.
در آخر نماز جماعت خواندیم و تمام فرشها پر شد از سجاده و چادرِرنگی. توزیع نان حَسَنی مهلا و کیک و شکلاتهای منیره و بستههای شلهزرد حسن ختام روضه خانگی ما شد.
جمع ما دوباره در ماه رمضان امسال جمع شدهبود و محبتمان ریشهدارتر. فقط جای چند نفر بین ما خالی بود؛
شهید رئیسی،
شهید نصرالله،
شهید صفیالدین،
شهید سنوار و ....
#روایت_حضور#رسانه_امام_باشیم#روضه_های_خانگی#مدار_مادران_انقلابی_مادرانه #روضههای_بر_مدار_حضرتزینب(س)
۱۵:۰۵
پیام رهبر انقلاب در مورد راهپیمایی روز قدس
#رسانه_امام_باشیم #روضه_های_خانگی #مدار_مادران_انقلابی_مادرانه #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
@roze_madari
#رسانه_امام_باشیم #روضه_های_خانگی #مدار_مادران_انقلابی_مادرانه #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
۲۱:۴۲
#وصیت_نامه_سردار_سلیمانی#اتصال_به_ولی #رسانه_امام_باشیم #روضه_های_خانگی #مدار_مادران_انقلابی #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
۶:۳۰
« حَتَّىٰ إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا »( سوره یوسف آیه ۱۱۰)
تا جایی رسید فشارها و لطمات و ضربات جبهه معارض پیغمبران که خود پیغمبرها مأیوس شدند، یک جایی رسید که پیغمبرها و مردمانی که همراه پیغمبرها بودند، اینها متزلزل شد دلشان، نه از لحاظ ایمان، ایمانشان از بین نرفت، اعتقادشان به خدا را از دست ندادند، اما چون معتقد بودند که پیروز خواهند شد، ایمان و یقینشان به پیروزی رو به زوال رفت و خیال کردند که اشتباه فهمیدهاند.
یقین داشتند که خدا به اینها گفته شما حتماً پیروز خواهید شد؛ یک جایی میرسید کار که اینها فکر میکردند مثل اینکه اشتباه فهمیدهاند، خدا چنین وعدهای به آنها نداده بوده. «وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا» در همان لحظهای که بر اثر شدت فشار و شدت ضربات و لطماتِ دشمن، جبهه حق و جبهه دین احساس میکرد که هان، حتماً دیگر دارد نابود میشود، از بین میرود، دشمن دارد غلبه پیدا میکند، راهها روی او بسته است، در همان لحظه، چون باز هم استقامت میکرد، چون باز هم تلاش میکرد، نصرت و یاری خدایی فرا میرسید؛ این آیه قرآن است.
طرح کلی اندیشه اسلامی فرجام نبوت(۲)
#غزه#رسانه_امام_باشیم #روضه_های_خانگی #مدار_مادران_انقلابی_مادرانه #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
@roze_madari
تا جایی رسید فشارها و لطمات و ضربات جبهه معارض پیغمبران که خود پیغمبرها مأیوس شدند، یک جایی رسید که پیغمبرها و مردمانی که همراه پیغمبرها بودند، اینها متزلزل شد دلشان، نه از لحاظ ایمان، ایمانشان از بین نرفت، اعتقادشان به خدا را از دست ندادند، اما چون معتقد بودند که پیروز خواهند شد، ایمان و یقینشان به پیروزی رو به زوال رفت و خیال کردند که اشتباه فهمیدهاند.
یقین داشتند که خدا به اینها گفته شما حتماً پیروز خواهید شد؛ یک جایی میرسید کار که اینها فکر میکردند مثل اینکه اشتباه فهمیدهاند، خدا چنین وعدهای به آنها نداده بوده. «وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا» در همان لحظهای که بر اثر شدت فشار و شدت ضربات و لطماتِ دشمن، جبهه حق و جبهه دین احساس میکرد که هان، حتماً دیگر دارد نابود میشود، از بین میرود، دشمن دارد غلبه پیدا میکند، راهها روی او بسته است، در همان لحظه، چون باز هم استقامت میکرد، چون باز هم تلاش میکرد، نصرت و یاری خدایی فرا میرسید؛ این آیه قرآن است.
طرح کلی اندیشه اسلامی فرجام نبوت(۲)
#غزه#رسانه_امام_باشیم #روضه_های_خانگی #مدار_مادران_انقلابی_مادرانه #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
۱۹:۵۰
-255320318_290376361.mp3
۰۴:۵۵-۱۱.۴۲ مگابایت
مگر میتوان از غمت گریه کردولی بی تفاوت ز دنیا گذشت
مگر می توان داغدار تو بود ولی ساده از داغ دلها گذشت
مگر میشه روضه خوان تو بود ولی خطی از رنج انسان نگفت
مگر می شود شمر را لعن کرد ولی هیچ از شمر دوران نگفت
ای آموزگار جوان مردی اگر بودی امروز چه می کردی
کجا خیمه ات میاوردی به کوفه به تهران به غزه به لبنان
کجای جهان ای حسین جان کجای جهان ای حسین جان
#غزه#حاج_مهدی_رسولی#رسانه_امام_باشیم#روضه_های_خانگی #مدار_مادران_انقلابی_مادرانه #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
@roze_madari
مگر می توان داغدار تو بود ولی ساده از داغ دلها گذشت
مگر میشه روضه خوان تو بود ولی خطی از رنج انسان نگفت
مگر می شود شمر را لعن کرد ولی هیچ از شمر دوران نگفت
ای آموزگار جوان مردی اگر بودی امروز چه می کردی
کجا خیمه ات میاوردی به کوفه به تهران به غزه به لبنان
کجای جهان ای حسین جان کجای جهان ای حسین جان
#غزه#حاج_مهدی_رسولی#رسانه_امام_باشیم#روضه_های_خانگی #مدار_مادران_انقلابی_مادرانه #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
۹:۴۹
نتیجه انتظار منفعلانه کنار میدان چیست؟
دستور استراتژیک آخرالزمانی:
رابطه با ساحت امام زمان را تا میتوانید تقویت کنید.
تجدید بیعت مداوم با نائب الامام
#غزه#اتصال_به_ولی#رسانه_امام_باشیم #روضه_خانگی#مدار_مادران_انقلابی_مادرانه #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
@roze_madari
دستور استراتژیک آخرالزمانی:
#غزه#اتصال_به_ولی#رسانه_امام_باشیم #روضه_خانگی#مدار_مادران_انقلابی_مادرانه #روضه_های_بر_مدار_حضرت_زینب(س)
۳:۵۷