۱۴:۰۶
۱۹:۱۲
۶:۵۹
بازارسال شده از نهاد کتابخانههای عمومی کشور
۶:۵۹
۷:۰۲
۷:۰۴
۷:۵۱
۷:۵۶
۸:۳۷
۸:۳۸
اطلاعیه در خصوص برگزاری کلاس آموزشی رایگان همراه با ارایه مدرک معتبر از سازمان جهاد کشاورزی سلام و درود برگزاری کلاس آموزشی پرورش ماهیان زینتی از طرف سازمان جهاد کشاورزی واداره شیلات همراه با ارائه مدرک و به صورت کاملا رایگان دوشنبه هفته آینده ساعت یک و نیم در مکان کتابخانه سلمان فارسی دشت ارژن برگزار میگردد از کلیه علاقه مندان دعوت به عمل میآید لطفا شماره موبایل و کد ملی و نام و نام خانوادگی خود را به این شماره ارسال نمایئد 09171057290
۱۶:۵۷
۶:۴۶
۷:۴۷
بازارسال شده از کتابخانههای عمومی استان فارس
۸:۱۶
#تیکه_کتاب
پدرم همیشه میگفت: "دروغ نگو، دزدی نکن، و همیشه وقتشناس باش."
من از دیر کردن و وقت نشناسی متنفرم.همیشه خودم اولین نفری هستم که به جلسه میرسم. صبحها همیشه اولین نفری هستم که سرکار حاضر میشوم. برای من امری طبیعی است. همیشه سحرخیز بوده ام و به همین دلیل، زود رسیدن به کار مشکلی برایم ایجاد نمیکرد.
یادم میآید یکبار که با "ژان کلود بیورف"، مدیرعامل برند ساعت سازی هوبولت حرف میزدم و او گفت که وقتی برای کار در برند امگا درخواست فرستاده بوده، مصاحبه کننده ساعت ۵ صبح را برای مصاحبه تعیین کرده است. هنگام مصاحبه، ژان کلود از او پرسیده که چرا چنین ساعتی را برای وقت مصاحبه تعیین کردهاند، در صورتی که هوا هنوز تاریک است! و مصاحبه کننده هم پاسخ داده:"من ساعت 5 صبح شروع میکنم تا سه ساعت از همه جلوتر باشم. همان وقتی که تو خواب هستی، من مشغول کارم."
من هم کم و بیش همینطور بودم.
جوان ها خیال میکنند تا آخر دنیا وقت دارند. پسربچهای که تازه 10 ساله شده، تولد بعدی خود را به اندازهی ابدیتی دور می بیندچرا که سال پیش روی او تنها ده درصد از زمانی است که تا آن موقع سپری کرده است.
در ۵۰ سالگی اوضاع فرق می.کند؛ چرا که فاصله زمانی تا ۵۱ سالگی برابر دو درصد زمانی است که زندگی کردهاید. هرچه پیرتر و باتجربهتر می شوید، بیشتر به استفادهی درستتر از زمان خود فکر میکنید.
کم کم میبینید یک ساعت، یا یک آخر هفتهی عالی و بیاستفاده، فرصتی است که دیگر هیچ وقت تکرار نخواهد شد.
#رهبری" /> #الکس_فرگوسن
پدرم همیشه میگفت: "دروغ نگو، دزدی نکن، و همیشه وقتشناس باش."
من از دیر کردن و وقت نشناسی متنفرم.همیشه خودم اولین نفری هستم که به جلسه میرسم. صبحها همیشه اولین نفری هستم که سرکار حاضر میشوم. برای من امری طبیعی است. همیشه سحرخیز بوده ام و به همین دلیل، زود رسیدن به کار مشکلی برایم ایجاد نمیکرد.
یادم میآید یکبار که با "ژان کلود بیورف"، مدیرعامل برند ساعت سازی هوبولت حرف میزدم و او گفت که وقتی برای کار در برند امگا درخواست فرستاده بوده، مصاحبه کننده ساعت ۵ صبح را برای مصاحبه تعیین کرده است. هنگام مصاحبه، ژان کلود از او پرسیده که چرا چنین ساعتی را برای وقت مصاحبه تعیین کردهاند، در صورتی که هوا هنوز تاریک است! و مصاحبه کننده هم پاسخ داده:"من ساعت 5 صبح شروع میکنم تا سه ساعت از همه جلوتر باشم. همان وقتی که تو خواب هستی، من مشغول کارم."
من هم کم و بیش همینطور بودم.
جوان ها خیال میکنند تا آخر دنیا وقت دارند. پسربچهای که تازه 10 ساله شده، تولد بعدی خود را به اندازهی ابدیتی دور می بیندچرا که سال پیش روی او تنها ده درصد از زمانی است که تا آن موقع سپری کرده است.
در ۵۰ سالگی اوضاع فرق می.کند؛ چرا که فاصله زمانی تا ۵۱ سالگی برابر دو درصد زمانی است که زندگی کردهاید. هرچه پیرتر و باتجربهتر می شوید، بیشتر به استفادهی درستتر از زمان خود فکر میکنید.
کم کم میبینید یک ساعت، یا یک آخر هفتهی عالی و بیاستفاده، فرصتی است که دیگر هیچ وقت تکرار نخواهد شد.
#رهبری" /> #الکس_فرگوسن
۸:۲۲
بازارسال شده از کتابخانههای عمومی استان فارس
۸:۵۴
بازارسال شده از کتابخانههای عمومی استان فارس
۱۱:۵۹
#تیکه_کتاب
ترس از تنها ماندن ترس مهلکی است که بسیاری از مشکلاتمان از آن سرچشمه میگیرد. برای آغازاصلاح این وضعیت، باید از بچگی یاد بگیریم که تنها ماندن بـه معنی مشکل داشتن نیست؛ تنهایی یعنی به قدر کافی صبور بودن تا پیدا شدن چیزی که واقعا مورد نظرمان است. این کارنتیجه تصميم ماست، نه اینکه سزای اشتباهاتمان باشد. به علاوه، تنها بودن به معنی جدا افتادن از دیگران نیست؛ این حالت مطمئنترین راه برای ارتباط عمیق بادیگران و پر کردن ذهنمان با ایدهها و خیالات میلیاردها نفر در سراسر جهان و تاریخ است.
گاهی که از نه شنیدن میترسیم
آلن_دوباتن
ترس از تنها ماندن ترس مهلکی است که بسیاری از مشکلاتمان از آن سرچشمه میگیرد. برای آغازاصلاح این وضعیت، باید از بچگی یاد بگیریم که تنها ماندن بـه معنی مشکل داشتن نیست؛ تنهایی یعنی به قدر کافی صبور بودن تا پیدا شدن چیزی که واقعا مورد نظرمان است. این کارنتیجه تصميم ماست، نه اینکه سزای اشتباهاتمان باشد. به علاوه، تنها بودن به معنی جدا افتادن از دیگران نیست؛ این حالت مطمئنترین راه برای ارتباط عمیق بادیگران و پر کردن ذهنمان با ایدهها و خیالات میلیاردها نفر در سراسر جهان و تاریخ است.
گاهی که از نه شنیدن میترسیم
آلن_دوباتن
۱۴:۵۹
ـ داستان اجتماعی چیست؟داستان اجتماعی به نوعی از روایت گفته میشود که در آن نویسنده به بررسی و تحلیل مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی میپردازد. این داستانها معمولاً بر روی چالشها و مشکلاتی که گروههای خاصی از جامعه با آن مواجه هستند، تمرکز دارند.
ـ ویژگیهای اصلی داستان اجتماعی
1. موضوعات اجتماعی: - داستانهای اجتماعی به مسائل مهمی مانند فقر، نابرابری، تبعیض نژادی، حقوق بشر و مشکلات اقتصادی میپردازند.
2. شخصیتهای واقعی و ملموس: - شخصیتها معمولاً از قشرهای مختلف جامعه هستند و با چالشهای واقعی زندگی خود دست و پنجه نرم میکنند. این شخصیتها به گونهای طراحی شدهاند که خواننده بتواند با آنها همدلی کند.
3. پیام آگاهیبخش: - داستانهای اجتماعی معمولاً دارای پیامهای قوی هستند که خواننده را به تفکر درباره مسائل اجتماعی وادار میکنند. این پیامها میتوانند به تغییر نگرشها یا رفتارها کمک کنند.
4. توصیف دقیق شرایط اجتماعی: - نویسندگان به توصیف دقیق و جزئیات زندگی شخصیتها و شرایط اجتماعی آنها میپردازند تا واقعیتهای زندگی را به تصویر بکشند.
ـ مثالهای معروف
1. "بزرگترین نمایش روی زمین" (The Grapes of Wrath) اثر جان اشتاین بک: - این رمان درباره خانوادهای از کشاورزان است که در دوران رکود بزرگ اقتصادی آمریکا با فقر و بیعدالتی مواجه میشوند. داستان به مشکلات اقتصادی و اجتماعی آن دوران میپردازد.
2. "زنان کوچک" (Little Women) اثر لوییزا می الکوت: - این کتاب داستان چهار خواهر را روایت میکند که در قرن نوزدهم با چالشهای اجتماعی و فرهنگی زنان مواجه هستند. آنها تلاش میکنند تا استقلال و حقوق خود را به دست آورند.
3. "کشتن مرغ مقلد" (To Kill a Mockingbird) اثر هارپر لی: - داستان از دید یک دختر جوان روایت میشود و به مسائل نژادپرستی و تبعیض در جامعه آمریکایی میپردازد. این رمان به اهمیت عدالت و همدلی تأکید میکند.
4. "1984" اثر جرج اورول: - این رمان به بررسی جامعهای دیکتاتوری میپردازد که در آن دولت کنترل کاملی بر زندگی افراد دارد. داستان به نقد سرکوب آزادیهای فردی و اجتماعی میپردازد.
- نتیجهگیریداستانهای اجتماعی به خوانندگان این امکان را میدهند که با واقعیتهای زندگی دیگران آشنا شوند و به مسائل اجتماعی فکر کنند. این آثار میتوانند الهامبخش تغییرات مثبت در جامعه باشند و به درک عمیقتری از شرایط انسانی کمک کنند.
ـ ویژگیهای اصلی داستان اجتماعی
1. موضوعات اجتماعی: - داستانهای اجتماعی به مسائل مهمی مانند فقر، نابرابری، تبعیض نژادی، حقوق بشر و مشکلات اقتصادی میپردازند.
2. شخصیتهای واقعی و ملموس: - شخصیتها معمولاً از قشرهای مختلف جامعه هستند و با چالشهای واقعی زندگی خود دست و پنجه نرم میکنند. این شخصیتها به گونهای طراحی شدهاند که خواننده بتواند با آنها همدلی کند.
3. پیام آگاهیبخش: - داستانهای اجتماعی معمولاً دارای پیامهای قوی هستند که خواننده را به تفکر درباره مسائل اجتماعی وادار میکنند. این پیامها میتوانند به تغییر نگرشها یا رفتارها کمک کنند.
4. توصیف دقیق شرایط اجتماعی: - نویسندگان به توصیف دقیق و جزئیات زندگی شخصیتها و شرایط اجتماعی آنها میپردازند تا واقعیتهای زندگی را به تصویر بکشند.
ـ مثالهای معروف
1. "بزرگترین نمایش روی زمین" (The Grapes of Wrath) اثر جان اشتاین بک: - این رمان درباره خانوادهای از کشاورزان است که در دوران رکود بزرگ اقتصادی آمریکا با فقر و بیعدالتی مواجه میشوند. داستان به مشکلات اقتصادی و اجتماعی آن دوران میپردازد.
2. "زنان کوچک" (Little Women) اثر لوییزا می الکوت: - این کتاب داستان چهار خواهر را روایت میکند که در قرن نوزدهم با چالشهای اجتماعی و فرهنگی زنان مواجه هستند. آنها تلاش میکنند تا استقلال و حقوق خود را به دست آورند.
3. "کشتن مرغ مقلد" (To Kill a Mockingbird) اثر هارپر لی: - داستان از دید یک دختر جوان روایت میشود و به مسائل نژادپرستی و تبعیض در جامعه آمریکایی میپردازد. این رمان به اهمیت عدالت و همدلی تأکید میکند.
4. "1984" اثر جرج اورول: - این رمان به بررسی جامعهای دیکتاتوری میپردازد که در آن دولت کنترل کاملی بر زندگی افراد دارد. داستان به نقد سرکوب آزادیهای فردی و اجتماعی میپردازد.
- نتیجهگیریداستانهای اجتماعی به خوانندگان این امکان را میدهند که با واقعیتهای زندگی دیگران آشنا شوند و به مسائل اجتماعی فکر کنند. این آثار میتوانند الهامبخش تغییرات مثبت در جامعه باشند و به درک عمیقتری از شرایط انسانی کمک کنند.
۱۵:۵۷
۵:۴۷