۲۲ آبان ۱۴۰۱
#یادآوری_سیزدهم#آنچه در کتاب #خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران آموختیم
نظام فکری و اعتقادی آن زمان مردم ایران چه بوده استاین قسمت: عقاید آریایی (۱)
اجمالاً از وضع مذهبی ایران آن روز آگاه شدیم. معلوم شد ادیان و مذاهب مختلفی در ایران وجود داشته و از نظر معتقدات مذهبی اتحاد و اتفاق کلمه وجود نداشته است. نمیتوان حدس زد که درصد هریک چقدر بوده است، اما اکثریت پیرو دین رسمی کشور یعنی زرتشت بودهاند.
از نظر ما که میخواهیم بدانیم اسلام از نظر فکری و اعتقادی چه از ایران گرفت و چه به ایران داد، فرق نمیکند که اتباع هر یک از آن مذاهب گوناگون چه نسبتی با مجموع جمعیت مردم ایران از نظر عددی داشتهاند. آنچه لازم است بدانیم این است که این مردم چگونه عقاید و افکاری درباره جهان و خلقت و... داشتهاند.
از معتقدات یهود اطلاع زیادی در دست نیست؛ اما اقلیت ناچیزی به سر میبردند. و شأنی از لحاظ مذهبی یا سیاسی در جامعه ایرانی آن روز نداشتهاند.
ولی مسیحیت شأنی عظیم داشته است و الوهیت عیسی را تبلیغ میکرده است. مسیحیت نیز در ایران در اقلیت قرار داشت و کسانی که در ایران از مسیحیت به ایران گرویدند زیاد نبودند.
آنچه قابل توجه است اکثریت ایرانیان را زرتشتیان تشکیل میدادهاند. مانویان و مزدکیان نیز از این نظر، عقایدی شبیه زرتشتیان داشتهاند. لذا ما بحث خود را به اصول عقاید زرتشتیان و تا اندازهای مانویان و مزدکیان و به عبارت دیگر به عقاید آریایی و تحولات آن اختصاص میدهیم.
ما بحث خود را در سه قسمت دنبال میکنیم: عقاید آریایی قبل از ظهور زرتشت چه بوده و چه وضعی داشته است؟ زرتشت چه اصلاحاتی کرد و چه تحولاتی به وجود آورد؟ دین زرتشت در عصرهای بعد تا ظهور اسلام دستخوش چه تحولات و انحرافاتی شد؟
چکیده صص ۱۷۵ تا ۱۷۷ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
نظام فکری و اعتقادی آن زمان مردم ایران چه بوده استاین قسمت: عقاید آریایی (۱)
اجمالاً از وضع مذهبی ایران آن روز آگاه شدیم. معلوم شد ادیان و مذاهب مختلفی در ایران وجود داشته و از نظر معتقدات مذهبی اتحاد و اتفاق کلمه وجود نداشته است. نمیتوان حدس زد که درصد هریک چقدر بوده است، اما اکثریت پیرو دین رسمی کشور یعنی زرتشت بودهاند.
از نظر ما که میخواهیم بدانیم اسلام از نظر فکری و اعتقادی چه از ایران گرفت و چه به ایران داد، فرق نمیکند که اتباع هر یک از آن مذاهب گوناگون چه نسبتی با مجموع جمعیت مردم ایران از نظر عددی داشتهاند. آنچه لازم است بدانیم این است که این مردم چگونه عقاید و افکاری درباره جهان و خلقت و... داشتهاند.
از معتقدات یهود اطلاع زیادی در دست نیست؛ اما اقلیت ناچیزی به سر میبردند. و شأنی از لحاظ مذهبی یا سیاسی در جامعه ایرانی آن روز نداشتهاند.
ولی مسیحیت شأنی عظیم داشته است و الوهیت عیسی را تبلیغ میکرده است. مسیحیت نیز در ایران در اقلیت قرار داشت و کسانی که در ایران از مسیحیت به ایران گرویدند زیاد نبودند.
آنچه قابل توجه است اکثریت ایرانیان را زرتشتیان تشکیل میدادهاند. مانویان و مزدکیان نیز از این نظر، عقایدی شبیه زرتشتیان داشتهاند. لذا ما بحث خود را به اصول عقاید زرتشتیان و تا اندازهای مانویان و مزدکیان و به عبارت دیگر به عقاید آریایی و تحولات آن اختصاص میدهیم.
ما بحث خود را در سه قسمت دنبال میکنیم: عقاید آریایی قبل از ظهور زرتشت چه بوده و چه وضعی داشته است؟ زرتشت چه اصلاحاتی کرد و چه تحولاتی به وجود آورد؟ دین زرتشت در عصرهای بعد تا ظهور اسلام دستخوش چه تحولات و انحرافاتی شد؟
چکیده صص ۱۷۵ تا ۱۷۷ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
۱۷:۰۲
۲۳ آبان ۱۴۰۱
#یادآوری_چهاردهم#آنچه در کتاب #خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران آموختیم
عقاید آریایی(۲)عقاید آریایی قبل از ظهور زرتشت چه بوده و چه وضعی داشته است
عقاید طوایف آریا در ادوار قدیم بر نوعی طبیعتپرستی ثنوی مبتنی بوده است؛ آب، خاک، آتش، باران و... از یک طرف و رعد، برق، صاعقه، جانوران زیانکار از طرف دیگر مورد پرستش واقع میشدند.
عوامل مفید برای اینکه نظرشان جلب شود و خیری برسانند پرستش میشدند و عوامل بد برای اینکه از شرّشان در امان باشند.
به هر حال عوامل طبیعی که در این دوره مورد پرستش بودهاند، دو دستهاند: عوامل نیک و عوامل بد. در حقیقت از همان آغاز نوعی دوگانگی میان خدایان قائل بودهاند. در دوره بعد برای هر یک از این انواع مفید یا مضرّ، خدایان و ارباب انواع مورد پرستش قرار میگرفتهاند: خدای آتش، خدای باد، خدای باران، خدای رعد، خدای صاعقه و.... در این دوره خود خدایان که به صورت ارواح و اشباح تصور میشدهاند به دو دسته تقسیم شدهاند: خدایان نیکخواه و خیررسان و خدایان بدخواه و زیانرسان. یا ارواح نیک و ارواح پلید.
یعنی در این دوره نیز نوعی ثنویت بر عقاید آریایی حکومت میکرده است.
چکیده صص ۱۷۷ تا ۱۷۹ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
عقاید آریایی(۲)عقاید آریایی قبل از ظهور زرتشت چه بوده و چه وضعی داشته است
عقاید طوایف آریا در ادوار قدیم بر نوعی طبیعتپرستی ثنوی مبتنی بوده است؛ آب، خاک، آتش، باران و... از یک طرف و رعد، برق، صاعقه، جانوران زیانکار از طرف دیگر مورد پرستش واقع میشدند.
عوامل مفید برای اینکه نظرشان جلب شود و خیری برسانند پرستش میشدند و عوامل بد برای اینکه از شرّشان در امان باشند.
به هر حال عوامل طبیعی که در این دوره مورد پرستش بودهاند، دو دستهاند: عوامل نیک و عوامل بد. در حقیقت از همان آغاز نوعی دوگانگی میان خدایان قائل بودهاند. در دوره بعد برای هر یک از این انواع مفید یا مضرّ، خدایان و ارباب انواع مورد پرستش قرار میگرفتهاند: خدای آتش، خدای باد، خدای باران، خدای رعد، خدای صاعقه و.... در این دوره خود خدایان که به صورت ارواح و اشباح تصور میشدهاند به دو دسته تقسیم شدهاند: خدایان نیکخواه و خیررسان و خدایان بدخواه و زیانرسان. یا ارواح نیک و ارواح پلید.
یعنی در این دوره نیز نوعی ثنویت بر عقاید آریایی حکومت میکرده است.
چکیده صص ۱۷۷ تا ۱۷۹ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
۱۳:۵۳
۲۴ آبان ۱۴۰۱
#یادآوری_پانزدهم#آنچه در کتاب #خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران آموختیم
عقاید آریایی(۳)زرتشت چه اصلاحاتی کرد و چه تحولاتی به وجود آورد
️درباره زمان زرتشت از ششصد سال پیش از مسیح تا شش هزار سال پیش از مسیح اختلاف است. اینکه آیا او شخصیت افسانهای مانند رستم و اسفندیار است یا یک شخصیت واقعی؛ در چه زمانی میزیسته است؛ در چه نقطهای ظهور کرده است و...؛ اختلاف نظر وجود دارد. همچنین درباره اوستا نیز مجهولات فراوان است.
همه کسانی که زرتشت را یک شخصیت حقیقی و تاریخی میدانند اعتراف دارند که زرتشت در جامعه خود، اصلاحات اقتصادی، اعتقادی و اجتماعی به عمل آورد.
اصلاحات زرتشت در ناحیه منع پرستش دیوان بود. زرتشت تنها به پرستش اهورامزدا دعوت میکرده است و دیوان را پلید و ملعون و غیر قابل پرستش میدانسته است. زرتشت قربانی گاو و هر حیوان دیگر را منع کرده است.
جنبه اقتصادی اصلاح او بسیار قوی است. اصلاحات زرتشت زمانی صورت گرفته که عدهای از اقوام آریایی از حالت صحراگردی به حالت شهرنشینی و دهنشینی در میآمدند و چریدن گلهها روی مراتع نامعلوم را به چریدن در روی زمینهای مخصوص به هر قوم و قبیله مبدل نمودند. به همین دلیل برای گاو نر و ماده احترام خاص مذهبی قائل شده بودند.
برای زرتشت، عبادت، اندیشه نیک و گفتار نیک و پندار نیک بوده و این کوشش داخلی و خارجی انسان است که او را پیروزمندانه در پیکار ابدی میان خیر و شر شرکت میدهد، بقیه خرافات و گناه است.
زرتشت به شدت خوردن شراب را محکوم کرد، اما بار دیگر در دوره ساسانی احیا شد.
در کل مهمترین مسئله در اصلاحات زرتشت به مسئله خدا و جهان و خلقت مربوط است.
چکیده صص ۱۷۹ تا ۱۸۶ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
عقاید آریایی(۳)زرتشت چه اصلاحاتی کرد و چه تحولاتی به وجود آورد
️درباره زمان زرتشت از ششصد سال پیش از مسیح تا شش هزار سال پیش از مسیح اختلاف است. اینکه آیا او شخصیت افسانهای مانند رستم و اسفندیار است یا یک شخصیت واقعی؛ در چه زمانی میزیسته است؛ در چه نقطهای ظهور کرده است و...؛ اختلاف نظر وجود دارد. همچنین درباره اوستا نیز مجهولات فراوان است.
همه کسانی که زرتشت را یک شخصیت حقیقی و تاریخی میدانند اعتراف دارند که زرتشت در جامعه خود، اصلاحات اقتصادی، اعتقادی و اجتماعی به عمل آورد.
اصلاحات زرتشت در ناحیه منع پرستش دیوان بود. زرتشت تنها به پرستش اهورامزدا دعوت میکرده است و دیوان را پلید و ملعون و غیر قابل پرستش میدانسته است. زرتشت قربانی گاو و هر حیوان دیگر را منع کرده است.
جنبه اقتصادی اصلاح او بسیار قوی است. اصلاحات زرتشت زمانی صورت گرفته که عدهای از اقوام آریایی از حالت صحراگردی به حالت شهرنشینی و دهنشینی در میآمدند و چریدن گلهها روی مراتع نامعلوم را به چریدن در روی زمینهای مخصوص به هر قوم و قبیله مبدل نمودند. به همین دلیل برای گاو نر و ماده احترام خاص مذهبی قائل شده بودند.
برای زرتشت، عبادت، اندیشه نیک و گفتار نیک و پندار نیک بوده و این کوشش داخلی و خارجی انسان است که او را پیروزمندانه در پیکار ابدی میان خیر و شر شرکت میدهد، بقیه خرافات و گناه است.
زرتشت به شدت خوردن شراب را محکوم کرد، اما بار دیگر در دوره ساسانی احیا شد.
در کل مهمترین مسئله در اصلاحات زرتشت به مسئله خدا و جهان و خلقت مربوط است.
چکیده صص ۱۷۹ تا ۱۸۶ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
۸:۰۹
۲۸ آبان ۱۴۰۱
#یادآوری_شانزدهم#آنچه در کتاب #خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران آموختیم
عقاید آریایی(۴)دین زرتشت در عصرهای بعد تا ظهور اسلام دستخوش چه تحولات و انحرافاتی شد
همه مورخان و محققان معتقدند که عقاید آریایی در ادوار بعدی و مخصوصاً در دوره ساسانیان به پستی و انحطاط گرایید.جنبۀ زیبا و عالی تعلیمات زرتشت تبدیل به افکاری زشت و پست شد. هزاران خرافه و پیرایه در دوره ساسانیان به کیش زرتشت بستند.
قبلاً گفتیم که زرتشت آنچنانکه به او نسبت میدهند به مفهوم خدای مجرد پی برده بوده است؛ لذا آنجا که از قربانی نهی میکند، میگوید: «خدا جسم نیست که احتیاج به غذا داشته باشد.» ولی خدا در دوره ساسانی رسماً دارای شکل و شمایل و ریش و عصا و رداست و این در نقشهای مانده از دوره ساسانی مشهود است.
در فصل سوم کتاب ایران در زمان ساسانیان تألیف محقق ایرانشناس کریستنسن، شرح مبسوطی در زمینه عقاید و آداب زرتشتی در این دوره داده شده است. از تشریفات خاص آتشپرستی، غذا و مشروبات برای مردگان بر بامها، راندن حیوانات وحشی و پراندن مرغان در میان شعلۀ آتش در جشن سده، نوشیدن شراب و تفریحنمودن در گرد آتش و...
یکی دیگر از احکامی که در اوستای ساسانی سخت روی آن تکیه شد، ممنوعیت دفن مردگان و آلودهکردن خاک است. مردگان را بالای برجی میگذاشتند تا طیور آنها را بخورند. اما بعد از مدتی به دلیل بیداری و روشنفکری زرتشتیان این کار قدغن شد.
چکیده صص ۱۸۶ تا ۱۹۴ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
عقاید آریایی(۴)دین زرتشت در عصرهای بعد تا ظهور اسلام دستخوش چه تحولات و انحرافاتی شد
همه مورخان و محققان معتقدند که عقاید آریایی در ادوار بعدی و مخصوصاً در دوره ساسانیان به پستی و انحطاط گرایید.جنبۀ زیبا و عالی تعلیمات زرتشت تبدیل به افکاری زشت و پست شد. هزاران خرافه و پیرایه در دوره ساسانیان به کیش زرتشت بستند.
قبلاً گفتیم که زرتشت آنچنانکه به او نسبت میدهند به مفهوم خدای مجرد پی برده بوده است؛ لذا آنجا که از قربانی نهی میکند، میگوید: «خدا جسم نیست که احتیاج به غذا داشته باشد.» ولی خدا در دوره ساسانی رسماً دارای شکل و شمایل و ریش و عصا و رداست و این در نقشهای مانده از دوره ساسانی مشهود است.
در فصل سوم کتاب ایران در زمان ساسانیان تألیف محقق ایرانشناس کریستنسن، شرح مبسوطی در زمینه عقاید و آداب زرتشتی در این دوره داده شده است. از تشریفات خاص آتشپرستی، غذا و مشروبات برای مردگان بر بامها، راندن حیوانات وحشی و پراندن مرغان در میان شعلۀ آتش در جشن سده، نوشیدن شراب و تفریحنمودن در گرد آتش و...
یکی دیگر از احکامی که در اوستای ساسانی سخت روی آن تکیه شد، ممنوعیت دفن مردگان و آلودهکردن خاک است. مردگان را بالای برجی میگذاشتند تا طیور آنها را بخورند. اما بعد از مدتی به دلیل بیداری و روشنفکری زرتشتیان این کار قدغن شد.
چکیده صص ۱۸۶ تا ۱۹۴ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
۱۴:۱۹
۷ آذر ۱۴۰۱
#یادآوری_هفدهم#آنچه در کتاب #خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران آموختیم
ثنویت زرتشتیآیا ایران مقارن ظهور اسلام ثنوی بوده است
مهمترین پاسخ دربارۀ نظام فکری و اعتقادی ایرانیان پاسخ همین پرسش است.
در بخشهای پیش راجع به دورههای قبل از زرتشت بحث کردیم. معلوم شد که حتی در دورههای طبیعتپرستی و ربالنوعپرستی عقیدۀ ثنوی در روح مردم آریا رسوخ داشته است. عمده این است و مخصوصاً باید بدانیم که خود زرتشت که اصلاحاتی در عقاید آریاییها به عمل آورد، چگونه تفکری در این زمینه داشته است؟ آیا موحد بوده یا ثنوی؟
اگر اوستای ساسانی را ملاک قرار دهیم، شک نیست که زرتشت ثنوی بوده است. اما همچنانکه قبلاً گفتیم محققان تنها قسمت مختصر «گاتها» را قدیمی و از آنِ زرتشت میدانند و قسمتهای دیگر را الحاقی میدانند. مندرج گاتها هر چند صراحت تمام ندارد؛ اما به توحید از ثنویت نزدیکتر است.
توحید مراتبی دارد: توحید ذات، توحید صفات، توحید افعال، توحید در عبادت.
«توحید ذات» عبارت است از بیمانندی ذات حق از لحاظ وجوب وجود و قِدَم ذاتی و استقلال و لایتناهیبودن.
«توحید صفات» عبارت است از اینکه همۀ کمالات ذات، عین ذات است. اگر عالم یا قادر یا حی یا نور است به این معنی است که عین علم و قدرت و حیات و روشنایی است. او به تمام معنا احد و واحد و فرد است. به عبارت دیگر لازمۀ کمال ذاتی حق، عینیت صفات با ذات است.
«توحید در فعال» عبارت است از اینکه مؤثر و فاعل حقیقی در نظام موجودات منحصراً ذات اوست. هر فاعل و مؤثری به خواست او و به مشیت او فاعل و مؤثر است.
«توحید در عبادت» مربوط است به عکسالعمل بنده در برابر خالق؛ یعنی همانطور که او یگانه در ذات و صفات و افعال است، انسان نیز در مقام پرستش باید تنها او را پرستش کند.
آنچه در مورد زرتشت محقق است این است که به توحید در عبادت دعوت میکرده است. اهورامزدا که از نظر شخص زرتشت نام خدای نادیدۀ خالق جهان و انسان است، تنها موجودی است که شایستۀ پرستش است.و زرتشت مردم را از پرستش دیوها که معمول آن زمان بوده است، نهی میکرده است. در زمینه تاریخی اختلاف نظر بسیاری وجود دارد؛ برخی گفتهاند که زرتشت موحد بوده است و برخی در توحیدیبودن آن شک کردهاند. اما ما مسلمانان میتوانیم از زاویه فقه و حدیث و ملاکات خاص اسلامی که جنبۀ تعبدی دارد و برای یک مسلمان با ایمان حجت و معتبر است به قضیه نگاه کنیم.از این زاویه و از این نظر هیچ مانعی نیست که آیین زرتشتی را یک آیین توحیدی بدانیم و به اصطلاح، زرتشیان از اهل کتاب تلقی شوند.
چکیده صص ۱۹۴ تا ۲۰۶ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
ثنویت زرتشتیآیا ایران مقارن ظهور اسلام ثنوی بوده است
مهمترین پاسخ دربارۀ نظام فکری و اعتقادی ایرانیان پاسخ همین پرسش است.
در بخشهای پیش راجع به دورههای قبل از زرتشت بحث کردیم. معلوم شد که حتی در دورههای طبیعتپرستی و ربالنوعپرستی عقیدۀ ثنوی در روح مردم آریا رسوخ داشته است. عمده این است و مخصوصاً باید بدانیم که خود زرتشت که اصلاحاتی در عقاید آریاییها به عمل آورد، چگونه تفکری در این زمینه داشته است؟ آیا موحد بوده یا ثنوی؟
اگر اوستای ساسانی را ملاک قرار دهیم، شک نیست که زرتشت ثنوی بوده است. اما همچنانکه قبلاً گفتیم محققان تنها قسمت مختصر «گاتها» را قدیمی و از آنِ زرتشت میدانند و قسمتهای دیگر را الحاقی میدانند. مندرج گاتها هر چند صراحت تمام ندارد؛ اما به توحید از ثنویت نزدیکتر است.
توحید مراتبی دارد: توحید ذات، توحید صفات، توحید افعال، توحید در عبادت.
«توحید ذات» عبارت است از بیمانندی ذات حق از لحاظ وجوب وجود و قِدَم ذاتی و استقلال و لایتناهیبودن.
«توحید صفات» عبارت است از اینکه همۀ کمالات ذات، عین ذات است. اگر عالم یا قادر یا حی یا نور است به این معنی است که عین علم و قدرت و حیات و روشنایی است. او به تمام معنا احد و واحد و فرد است. به عبارت دیگر لازمۀ کمال ذاتی حق، عینیت صفات با ذات است.
«توحید در فعال» عبارت است از اینکه مؤثر و فاعل حقیقی در نظام موجودات منحصراً ذات اوست. هر فاعل و مؤثری به خواست او و به مشیت او فاعل و مؤثر است.
«توحید در عبادت» مربوط است به عکسالعمل بنده در برابر خالق؛ یعنی همانطور که او یگانه در ذات و صفات و افعال است، انسان نیز در مقام پرستش باید تنها او را پرستش کند.
آنچه در مورد زرتشت محقق است این است که به توحید در عبادت دعوت میکرده است. اهورامزدا که از نظر شخص زرتشت نام خدای نادیدۀ خالق جهان و انسان است، تنها موجودی است که شایستۀ پرستش است.و زرتشت مردم را از پرستش دیوها که معمول آن زمان بوده است، نهی میکرده است. در زمینه تاریخی اختلاف نظر بسیاری وجود دارد؛ برخی گفتهاند که زرتشت موحد بوده است و برخی در توحیدیبودن آن شک کردهاند. اما ما مسلمانان میتوانیم از زاویه فقه و حدیث و ملاکات خاص اسلامی که جنبۀ تعبدی دارد و برای یک مسلمان با ایمان حجت و معتبر است به قضیه نگاه کنیم.از این زاویه و از این نظر هیچ مانعی نیست که آیین زرتشتی را یک آیین توحیدی بدانیم و به اصطلاح، زرتشیان از اهل کتاب تلقی شوند.
چکیده صص ۱۹۴ تا ۲۰۶ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
۸:۰۵
۸ آذر ۱۴۰۱
KhadamatMoteghabel25.mp3
۱۷.۷۳ مگابایت
۱۳:۳۳
۲۲ آذر ۱۴۰۱
#یادآوری_هجدهم#آنچه در کتاب #خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران آموختیم
ثنویت پس از زرتشتاگر تردیدی باشد تنها دربارۀ خود زرتشت و آیین اصلی مزدایی زرتشتی است که آیا توحیدی است یا ثنوی. اما در اینکه دورههای بعد بالاخص دورۀ ساسانیان که منتهی به ورود اسلام به ایران گشت «ثنوی» بوده است، جای کوچکترین تردیدی نیست. همۀ آنهایی که زرتشت را موحد میدانند با اظهار تأسف اظهار میدارند که توحید زرتشتی بعدها آلوده به ثنویت شده است. و کسانی که زرتشت را ثنوی میدانند، میگویند ثنویت بعد از زرتشت استوارتر گردید. در دوره اسلامی، زرتشتیان عقاید ثنوی خود را آزادانه اظهار میکرده و از آن دفاع میکردهاند. و با ائمه اطهار(علیهمالسلام) و علما و متکلمین اسلامی صریحاً در اینباره بحث و جدال میکردهاند.
ثنویت مانویعلاوه بر مذهب زرتشتی؛ مذهب مانی و مزدک نیز ثنوی بودهاند. البته ثنویت مانی خیلی صریحتر از ثنویت زرتشتی است. دین مانی بر دو اصل خیر و شر یا نور و ظلمت و سه دور یعنی ماضی، حال و استقبال مبنی است. منشأ اصلی و کلی وجود و درواقع خدای بزرگ دوتاست که یکی را نور و دیگری را ظلمت مینامیدند.
ثنویت مزدکیدین مزدکی انشقاق و انشعابی از دین مانوی شمرده شده است. همۀ خرافات مانوی با اندک تفاوتی در شریعت مزدکی موجود است.
چکیده صص ۲۰۶ تا ۲۱۰ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
ثنویت پس از زرتشتاگر تردیدی باشد تنها دربارۀ خود زرتشت و آیین اصلی مزدایی زرتشتی است که آیا توحیدی است یا ثنوی. اما در اینکه دورههای بعد بالاخص دورۀ ساسانیان که منتهی به ورود اسلام به ایران گشت «ثنوی» بوده است، جای کوچکترین تردیدی نیست. همۀ آنهایی که زرتشت را موحد میدانند با اظهار تأسف اظهار میدارند که توحید زرتشتی بعدها آلوده به ثنویت شده است. و کسانی که زرتشت را ثنوی میدانند، میگویند ثنویت بعد از زرتشت استوارتر گردید. در دوره اسلامی، زرتشتیان عقاید ثنوی خود را آزادانه اظهار میکرده و از آن دفاع میکردهاند. و با ائمه اطهار(علیهمالسلام) و علما و متکلمین اسلامی صریحاً در اینباره بحث و جدال میکردهاند.
ثنویت مانویعلاوه بر مذهب زرتشتی؛ مذهب مانی و مزدک نیز ثنوی بودهاند. البته ثنویت مانی خیلی صریحتر از ثنویت زرتشتی است. دین مانی بر دو اصل خیر و شر یا نور و ظلمت و سه دور یعنی ماضی، حال و استقبال مبنی است. منشأ اصلی و کلی وجود و درواقع خدای بزرگ دوتاست که یکی را نور و دیگری را ظلمت مینامیدند.
ثنویت مزدکیدین مزدکی انشقاق و انشعابی از دین مانوی شمرده شده است. همۀ خرافات مانوی با اندک تفاوتی در شریعت مزدکی موجود است.
چکیده صص ۲۰۶ تا ۲۱۰ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
۸:۴۰
۲ دی ۱۴۰۱
#یادآوری_نوزدهم#آنچه در کتاب #خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران آموختیم
آتش و پرستش
یکی از مسائل مهم و قابل توجه درباره نظام فکری و اعتقادی و عملی زرتشتیان مقارن ظهور اسلام، مسئله تقدیس و تعظیم و پرستش آتش است. این کار از قدیمترین دوران باستانی سابقه دارد و تا به امروز ادامه یافته است.
️اگر سخن بوعلی سینا را در فصل هفتم از فن دوم طبیعیات شفا مأخذ قرار دهیم، آتشپرستی به دنبال فکر دوگانگی هستی و فلسفۀ خیر و شر و نور و ظلمت پدید آمده است. ولی اگر توجیه محققان جدید را بپذیریم که مدعی هستند سابقۀ آتشپرستی از دوران طبیعتپرستی است و در آن دوران بشر هرچیز مفید را به خاطر اینکه بیشتر فایده برساند و هر چیز مضر را به خاطر اینکه از شرّش مأمون بماند میپرستیده است؛ بشر قبل از اینکه به مسئله خیر و شر به صورت فلسفی توجه پیدا کند؛ یعنی قبل از آنکه هر موجودی را ممزوجی از دو عنصر خیر و شر و نور و ظلمت بداند، آتش میپرستیده است.
در آن ادوار اشیاء را به دو دستۀ مهم تقسیم میکرده است. یک دسته را خوب و دستۀ دیگر را بد میدانسته است و احیاناً برای هر نوع از این انواع، خدایی قائل بوده و آن خدا را خوب یا بد میدانسته است. و اما اینکه در هر موجودی دو عنصر تشخیص دهد و هر مرکّبی را ممزوجی از ضدّین بداند مربوط است به دورههایی که فکر بشر تکامل بیشتری یافته است.
به هر حال قدر مسلّم این است که تقدیس و تعظیم آتش در میان آریاییان سابقۀ زیادی دارد و از هر عنصر دیگر بیشتر مورد توجه بوده است.
مطلبی که قابل توجه است این است که عکسالعمل زرتشت در مقابل این عمل چه بوده است؟ آیا زرتشت این کار را نهی کرده و بار دیگر بعد از او رواج یافته و عملاً جزء، بلکه رکن دین زرتشتی قرار گرفته است یا زرتشت با تعظیم و تقدیس آتش به همان شکلی که بوده مخالف نبوده است؟اگر روایات خود زرتشتیان و مخصوصاً اوستای موجود را ملاک قرار دهیم، زرتشت با این کار موافق بوده است.در دورۀ ساسانی، زرتشتیان به نام «آتشپرستان» شناخته میشدند.
زرتشتیان از یک طرف به پیروی از سنت قدیمی، معمولاً هرجا سخن از تقدیس و تعظیم آتش به میان میآمد کلمۀ پرستش و عبادت را به کار میبردند و از طرف دیگر برای اینکه خود را از حملات مسلمین نجات دهند به جای کلمۀ پرستش و عبادت از قبلهقراردادن آتش سخن به میان میآوردند.
چکیده صص ۲۱۰ تا ۲۱۶ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
آتش و پرستش
یکی از مسائل مهم و قابل توجه درباره نظام فکری و اعتقادی و عملی زرتشتیان مقارن ظهور اسلام، مسئله تقدیس و تعظیم و پرستش آتش است. این کار از قدیمترین دوران باستانی سابقه دارد و تا به امروز ادامه یافته است.
️اگر سخن بوعلی سینا را در فصل هفتم از فن دوم طبیعیات شفا مأخذ قرار دهیم، آتشپرستی به دنبال فکر دوگانگی هستی و فلسفۀ خیر و شر و نور و ظلمت پدید آمده است. ولی اگر توجیه محققان جدید را بپذیریم که مدعی هستند سابقۀ آتشپرستی از دوران طبیعتپرستی است و در آن دوران بشر هرچیز مفید را به خاطر اینکه بیشتر فایده برساند و هر چیز مضر را به خاطر اینکه از شرّش مأمون بماند میپرستیده است؛ بشر قبل از اینکه به مسئله خیر و شر به صورت فلسفی توجه پیدا کند؛ یعنی قبل از آنکه هر موجودی را ممزوجی از دو عنصر خیر و شر و نور و ظلمت بداند، آتش میپرستیده است.
در آن ادوار اشیاء را به دو دستۀ مهم تقسیم میکرده است. یک دسته را خوب و دستۀ دیگر را بد میدانسته است و احیاناً برای هر نوع از این انواع، خدایی قائل بوده و آن خدا را خوب یا بد میدانسته است. و اما اینکه در هر موجودی دو عنصر تشخیص دهد و هر مرکّبی را ممزوجی از ضدّین بداند مربوط است به دورههایی که فکر بشر تکامل بیشتری یافته است.
به هر حال قدر مسلّم این است که تقدیس و تعظیم آتش در میان آریاییان سابقۀ زیادی دارد و از هر عنصر دیگر بیشتر مورد توجه بوده است.
مطلبی که قابل توجه است این است که عکسالعمل زرتشت در مقابل این عمل چه بوده است؟ آیا زرتشت این کار را نهی کرده و بار دیگر بعد از او رواج یافته و عملاً جزء، بلکه رکن دین زرتشتی قرار گرفته است یا زرتشت با تعظیم و تقدیس آتش به همان شکلی که بوده مخالف نبوده است؟اگر روایات خود زرتشتیان و مخصوصاً اوستای موجود را ملاک قرار دهیم، زرتشت با این کار موافق بوده است.در دورۀ ساسانی، زرتشتیان به نام «آتشپرستان» شناخته میشدند.
زرتشتیان از یک طرف به پیروی از سنت قدیمی، معمولاً هرجا سخن از تقدیس و تعظیم آتش به میان میآمد کلمۀ پرستش و عبادت را به کار میبردند و از طرف دیگر برای اینکه خود را از حملات مسلمین نجات دهند به جای کلمۀ پرستش و عبادت از قبلهقراردادن آتش سخن به میان میآوردند.
چکیده صص ۲۱۰ تا ۲۱۶ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
۹:۴۲
۱۵ دی ۱۴۰۱
KhadamatMoteghabel26.mp3
۱۱.۱۳ مگابایت
۶:۰۰
۲۷ دی ۱۴۰۱
#یادآوری_بیستم#آنچه در کتاب #خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران آموختیم
معبود یا محراب عبادت
مسئله ثنویت که پیشتر درباره آن گفته شد، مربوط است به کیفیت توجیه بشر از هستی و جهان و آفرینش. فکر ثنوی در مقابل فکر توحیدی است؛ اعم از توحید ذاتی و توحید افعالی.
تقدیس و تعظیم آتش ربطی به توجیه کلی جهان هستی ندارد و با مسئله توحید ذاتی یا افعالی مربوط نیست؛ این مسئله به توحید در عبادت مربوط میشود.
صورت بحث این است که قطع نظر از مسئله توحید ذاتی و افعالی و قطع نظر از اینکه زرتشتیان از نظر توجیه جهان ثنوی بوده یا نبودهاند، از نظر پرستش چه وضعی داشتهاند؟ فرضاً از نظر توجیه جهان و هستی یعنی از نظر توحید در ذات و خالقیت موحد بودهاند، آیا از نظر عمل یعنی از نظر عکسالعمل پرستشی بشر در مقابل پدیدآورندۀ هستی، روشی توحیدآمیز داشتهاند یا شرکآمیز؟
توحید ذاتی و توحید در خالقیت مستلزم توحید در عبادت نیست. اعراب جاهلیت نیز از آن نظر غالباً موحد بودهاند. قرآن میفرماید اگر از آنها پرسیده شود آفرینندۀ آسمانها و زمین کیست، خواهند گفت خدا. آنها بتها را خالق و آفریننده نمیدانستند؛ بلکه معبود میدانستند. غالب بتپرستان جهان چنین بودهاند.
عبادت زرتشتیان از قدیمالایام در آتشکده و در پیشگاه آتش بوده است. ماهیت این عمل چیست؟ آیا اینها واقعاً اهورامزدا را در حضور آتش میپرستیدند، یا خود آتش را؟بعضی خیال کردهاند که لازمۀ شرک در عبادت این است که آن چیزی که پرستش میشود در نظام آفرینش از نظر خلق و ایجاد مقامی داشته باشد و چون زرتشتیان چنین مقامی در نظام آفرینش برای آتش قائل نبودهاند پس مشرک نبودهاند. اگر چنین است پس اعراب جاهلیت هم مشرک نبودهاند؛ زیرا آنان نیز عملی که برای خدا باید صورت گیرد را برای بتها انجام میدادند.
چکیده صص ۲۱۶ تا ۲۱۸ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
معبود یا محراب عبادت
مسئله ثنویت که پیشتر درباره آن گفته شد، مربوط است به کیفیت توجیه بشر از هستی و جهان و آفرینش. فکر ثنوی در مقابل فکر توحیدی است؛ اعم از توحید ذاتی و توحید افعالی.
تقدیس و تعظیم آتش ربطی به توجیه کلی جهان هستی ندارد و با مسئله توحید ذاتی یا افعالی مربوط نیست؛ این مسئله به توحید در عبادت مربوط میشود.
صورت بحث این است که قطع نظر از مسئله توحید ذاتی و افعالی و قطع نظر از اینکه زرتشتیان از نظر توجیه جهان ثنوی بوده یا نبودهاند، از نظر پرستش چه وضعی داشتهاند؟ فرضاً از نظر توجیه جهان و هستی یعنی از نظر توحید در ذات و خالقیت موحد بودهاند، آیا از نظر عمل یعنی از نظر عکسالعمل پرستشی بشر در مقابل پدیدآورندۀ هستی، روشی توحیدآمیز داشتهاند یا شرکآمیز؟
توحید ذاتی و توحید در خالقیت مستلزم توحید در عبادت نیست. اعراب جاهلیت نیز از آن نظر غالباً موحد بودهاند. قرآن میفرماید اگر از آنها پرسیده شود آفرینندۀ آسمانها و زمین کیست، خواهند گفت خدا. آنها بتها را خالق و آفریننده نمیدانستند؛ بلکه معبود میدانستند. غالب بتپرستان جهان چنین بودهاند.
عبادت زرتشتیان از قدیمالایام در آتشکده و در پیشگاه آتش بوده است. ماهیت این عمل چیست؟ آیا اینها واقعاً اهورامزدا را در حضور آتش میپرستیدند، یا خود آتش را؟بعضی خیال کردهاند که لازمۀ شرک در عبادت این است که آن چیزی که پرستش میشود در نظام آفرینش از نظر خلق و ایجاد مقامی داشته باشد و چون زرتشتیان چنین مقامی در نظام آفرینش برای آتش قائل نبودهاند پس مشرک نبودهاند. اگر چنین است پس اعراب جاهلیت هم مشرک نبودهاند؛ زیرا آنان نیز عملی که برای خدا باید صورت گیرد را برای بتها انجام میدادند.
چکیده صص ۲۱۶ تا ۲۱۸ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
۱۲:۴۰
۴ بهمن ۱۴۰۱
#یادآوری_بیستویکم#آنچه در کتاب #خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران آموختیم
مقایسه تقدیس آتش با خواندن نماز به سمت کعبه، مقایسۀ غلطی است.
هیچ مسلمانی حتی اگر عامی باشد، وقتی برای نماز به سوی کعبه میایستد در خاطرش خطور نمیکند که میخواهد با این عمل کعبه را تعظیم و تکریم و تقدیس کند.رو به کعبهایستادن تنها مبتنی بر یک حکمت و فلسفۀ اجتماعی است و آن این است که اولاً مسلمانان از لحاظ جهتی که در حین انجام عمل عبادت انتخاب میکنند یکی باشند، تفرقه و تشتت نداشته باشند. ثانیاً نقطهای که برای وحدت انتخاب میکنند همانجا باشد که اولینبار در جهان برای پرستش خدای یگانه ساخته شد که این خود نوعی احترام به عبادت خدای یگانه است.
عبادت زرتشتیان به اقرار خودشان، تقدیس و تعظیم خود آتش است. چگونه ممکن است تعظیم و تقدیس آتش، عبادت اهورامزدا محسوب شود؟
هر توجه یا خضوع نسبت به چیزی عبادت نیست. اما خضوع نسبت به چیزی اگر جنبۀ تقدیس پیدا کند عبادت است.
فرق تواضع و تعظیم در این است که مفهوم و معنی تواضع اعلام کوچکی خود است و مفهوم و معنی تعظیم، اعلام عظمت و احترام دیگری است.
و اما اگر خضوع انسان در برابر چیزی بهعنوان تقدیس و تنزیه و اعلام مبرابودن آن چیز از نقص باشد، این عبادت است و برای غیرخدا جایز نیست. زیرا تنها موجودی که مبرا از نقص است و شایستۀ تقدیس است، ذات احدیت است.
تسبیح و تقدیس دوگونه است؛ لفظی و عملی.تسبیح لفظی به این است که انسان با یک جملۀ لفظی معبود خود را تقدیس کند. مثلاً «الحمدلله»، «سبحانالله».اما تقدیس عملی این است که انسان عملی انجام دهد که مفهوم آن عمل قدوسیت موجودی است که آن عمل برای او صورت گرفته است؛ مثل رکوع و سجود و قربانی.
️البته عمل مانند لفظ صراحت ندارد. ممکن است همین اعمال به قصد تعظیم صورت گیرد و در این صورت عبادت نیست و خود عمل هم مقدس شمرده نمیشود؛ یعنی یک عمل عادی است. اما اعمالی که در مقابل بت و آتش و... صورت میگیرد جنبه تقدیس پیدا میکند؛ زیرا به قصد تقدیس آنها صورت میگیرد.
آنچه زرتشتیان در مورد آتش انجام میدهند تقدیس است، نه تواضع و نه تعظیم ساده و نه قبلهقراردادن.
تقدیس و تنزیهبودن یک عمل کافی است برای اینکه عبادت شمرده شود، خواه توأم با اعتقاد صریح به مقام ربوبیت مطلقه یا ربالنوعی باشد یا نباشد.
گذشته از این، زرتشتیان برای آتش مقامی کمتر از ربالنوع قائل نبوده و نیستند؛ برای آتش روحانیت و تأثیر معنوی و قدرت ماوراءالطبیعی قائل بوده و هستند.
چکیده صص ۲۱۸ تا ۲۲۳ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
مقایسه تقدیس آتش با خواندن نماز به سمت کعبه، مقایسۀ غلطی است.
هیچ مسلمانی حتی اگر عامی باشد، وقتی برای نماز به سوی کعبه میایستد در خاطرش خطور نمیکند که میخواهد با این عمل کعبه را تعظیم و تکریم و تقدیس کند.رو به کعبهایستادن تنها مبتنی بر یک حکمت و فلسفۀ اجتماعی است و آن این است که اولاً مسلمانان از لحاظ جهتی که در حین انجام عمل عبادت انتخاب میکنند یکی باشند، تفرقه و تشتت نداشته باشند. ثانیاً نقطهای که برای وحدت انتخاب میکنند همانجا باشد که اولینبار در جهان برای پرستش خدای یگانه ساخته شد که این خود نوعی احترام به عبادت خدای یگانه است.
عبادت زرتشتیان به اقرار خودشان، تقدیس و تعظیم خود آتش است. چگونه ممکن است تعظیم و تقدیس آتش، عبادت اهورامزدا محسوب شود؟
هر توجه یا خضوع نسبت به چیزی عبادت نیست. اما خضوع نسبت به چیزی اگر جنبۀ تقدیس پیدا کند عبادت است.
فرق تواضع و تعظیم در این است که مفهوم و معنی تواضع اعلام کوچکی خود است و مفهوم و معنی تعظیم، اعلام عظمت و احترام دیگری است.
و اما اگر خضوع انسان در برابر چیزی بهعنوان تقدیس و تنزیه و اعلام مبرابودن آن چیز از نقص باشد، این عبادت است و برای غیرخدا جایز نیست. زیرا تنها موجودی که مبرا از نقص است و شایستۀ تقدیس است، ذات احدیت است.
تسبیح و تقدیس دوگونه است؛ لفظی و عملی.تسبیح لفظی به این است که انسان با یک جملۀ لفظی معبود خود را تقدیس کند. مثلاً «الحمدلله»، «سبحانالله».اما تقدیس عملی این است که انسان عملی انجام دهد که مفهوم آن عمل قدوسیت موجودی است که آن عمل برای او صورت گرفته است؛ مثل رکوع و سجود و قربانی.
️البته عمل مانند لفظ صراحت ندارد. ممکن است همین اعمال به قصد تعظیم صورت گیرد و در این صورت عبادت نیست و خود عمل هم مقدس شمرده نمیشود؛ یعنی یک عمل عادی است. اما اعمالی که در مقابل بت و آتش و... صورت میگیرد جنبه تقدیس پیدا میکند؛ زیرا به قصد تقدیس آنها صورت میگیرد.
آنچه زرتشتیان در مورد آتش انجام میدهند تقدیس است، نه تواضع و نه تعظیم ساده و نه قبلهقراردادن.
تقدیس و تنزیهبودن یک عمل کافی است برای اینکه عبادت شمرده شود، خواه توأم با اعتقاد صریح به مقام ربوبیت مطلقه یا ربالنوعی باشد یا نباشد.
گذشته از این، زرتشتیان برای آتش مقامی کمتر از ربالنوع قائل نبوده و نیستند؛ برای آتش روحانیت و تأثیر معنوی و قدرت ماوراءالطبیعی قائل بوده و هستند.
چکیده صص ۲۱۸ تا ۲۲۳ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
۱۳:۴۹
۶ بهمن ۱۴۰۱
#یادآوری_بیستودوم#آنچه در کتاب #خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران آموختیم
در مجلۀ «هوخت» ارگان انجمن زرتشتیان تهران، مقالهای به قلم «موبد اردشیر آذرگشسب» تحت عنوان «رد اتهامات» نوشته شده و ادعا شده است که زرتشتیان هیچگاه آتشپرست نبوده و نیستند.
در آن مقاله مینویسد: «ما با آوردن آیاتی از کتابهای آسمانی ثابت خواهیم کرد که خداوند تبارک و تعالی خود نورالانوار و منبع فروغهای گوناگون است و زرتشتیان با روآوردن به سوی آتش و نور در حین ستایش، در حقیقت به وسیلۀ نور با خدا راز و نیاز مینمایند و از او استمداد میجویند. و این موضوع به هیچوجه به یکتاپرستی آنها خللی وارد نمیسازد؛ کمااینکه پیروان سایر مذاهب نیز در حین خواندن نماز رو به سوی قبله میکنند و کسی آنها را بدین سبب خاکپرست نمیخواند و نمیداند.»
در جواب ایشان عرض میکنیم که آری خداوند متعال نورالانوار است؛ اما نه به این معنی که ما اشیاء را به دو قسم نورها و ظلمتها تقسیم کنیم و خداوند را تنها نور آنها بدانیم، نه نور ظلمتها. خداوند نورالانوار است به این معنی که هستی مساوی نور است و ظلمت مساوی عدم. پس خداوند نور همه چیز است: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ» (سوره نور، آیه۳۵). در این جهت نور حسی از قبیل آتش و آفتاب و چراغ با سنگ و کلوخ تفاوتی نمیکند. چنین نیست که اگر رو به سوی آتش کنیم، رو به سوی خدا کردهایم و اگر رو به سوی خاک کنیم، اینطور نیست.ایشان نور را واسطه راز و نیاز با خدا قرار دادهاند؛ اما یکتاپرستی این است که انسان آنگاه که رو به سوی خدا میآورد، هیچچیز را وسیله و واسطۀ روآوردن قرار ندهد: «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ» (سوره بقره، آیه ۱۸۶)
آری، انسان پس از آنکه خدا را شناخت و به خدا روی آورد، اولیای خدا را که مراحل عبودیت را گذراندهاند واسطه استغفار و دعا قرار میدهد تا خداوند گناهانش را به لطف و کرم خود ببخشاید. اتفاقاً بعثت انبیا برای همین است که بشر را به سرچشمۀ برکات و نعمات آشنا کنند.
در ضمن قیاسگرفتن تقدیس آتش با رو به کعبه ایستادن در حین نماز و عبادت خدا قیاس معالفارق است.
چکیده صص ۲۲۱ تا ۲۲۶ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
در مجلۀ «هوخت» ارگان انجمن زرتشتیان تهران، مقالهای به قلم «موبد اردشیر آذرگشسب» تحت عنوان «رد اتهامات» نوشته شده و ادعا شده است که زرتشتیان هیچگاه آتشپرست نبوده و نیستند.
در آن مقاله مینویسد: «ما با آوردن آیاتی از کتابهای آسمانی ثابت خواهیم کرد که خداوند تبارک و تعالی خود نورالانوار و منبع فروغهای گوناگون است و زرتشتیان با روآوردن به سوی آتش و نور در حین ستایش، در حقیقت به وسیلۀ نور با خدا راز و نیاز مینمایند و از او استمداد میجویند. و این موضوع به هیچوجه به یکتاپرستی آنها خللی وارد نمیسازد؛ کمااینکه پیروان سایر مذاهب نیز در حین خواندن نماز رو به سوی قبله میکنند و کسی آنها را بدین سبب خاکپرست نمیخواند و نمیداند.»
در جواب ایشان عرض میکنیم که آری خداوند متعال نورالانوار است؛ اما نه به این معنی که ما اشیاء را به دو قسم نورها و ظلمتها تقسیم کنیم و خداوند را تنها نور آنها بدانیم، نه نور ظلمتها. خداوند نورالانوار است به این معنی که هستی مساوی نور است و ظلمت مساوی عدم. پس خداوند نور همه چیز است: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ» (سوره نور، آیه۳۵). در این جهت نور حسی از قبیل آتش و آفتاب و چراغ با سنگ و کلوخ تفاوتی نمیکند. چنین نیست که اگر رو به سوی آتش کنیم، رو به سوی خدا کردهایم و اگر رو به سوی خاک کنیم، اینطور نیست.ایشان نور را واسطه راز و نیاز با خدا قرار دادهاند؛ اما یکتاپرستی این است که انسان آنگاه که رو به سوی خدا میآورد، هیچچیز را وسیله و واسطۀ روآوردن قرار ندهد: «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ» (سوره بقره، آیه ۱۸۶)
آری، انسان پس از آنکه خدا را شناخت و به خدا روی آورد، اولیای خدا را که مراحل عبودیت را گذراندهاند واسطه استغفار و دعا قرار میدهد تا خداوند گناهانش را به لطف و کرم خود ببخشاید. اتفاقاً بعثت انبیا برای همین است که بشر را به سرچشمۀ برکات و نعمات آشنا کنند.
در ضمن قیاسگرفتن تقدیس آتش با رو به کعبه ایستادن در حین نماز و عبادت خدا قیاس معالفارق است.
چکیده صص ۲۲۱ تا ۲۲۶ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
۲۲:۱۱
۶ اسفند ۱۴۰۱
#یادآوری_بیستوسوم#آنچه در کتاب #خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران آموختیم
نظام اجتماعی
برای اینکه تأثیر اسلام را در ایران بررسی کنیم، لازم است نظام اجتماعی آن روز ایران را که اسلام آن را دگرگون ساخت و نظام دیگری را حاکم کرد نیز بررسی کنیم.
جامعۀ اجتماعی ایران ساسانی، جامعۀ طبقاتی و صنفی بوده و اصول و نظامات طبقاتی به شدیدترین وجهی در آن اجرا میشده است.
البته نظام طبقاتی را ساسانیان اختراع نکردهاند؛ بلکه از دورۀ هخامنشیان و اشکانیان معمول و مجری بوده است. ساسانیان این نظام را تجدید و تأیید و تقویت کردند.
«کریستین سن» در فصل هفتم کتاب خود با عنوان «نهضت مزدکیه»، احوال اجتماعی ایرانیان، طبقات جامعه، خانواده و حقوق مدنی ایران را به عنوان مقدمه مورد بحث قرار میدهد. میگوید: «جامعۀ ایرانی بر دو رکن قائم بود: مالکیت و خون (نژاد). بنا بر نامۀ «تنسر» حدودی بسیار محکم، نجبا و اشراف را از عوام الناس جدا میکرد. امتیاز آنان به لباس و مرکب و سرای و بستان و زن و خدمتکار بود... به علاوه طبقات از حیث مراتب اجتماعی درجاتی داشتند؛ هر کس را در جامعه درجه و مقامی ثابت بود. و از قواعد محکم سیاست ساسانیان یکی این را باید شمرد که هیچکس نباید خودهان درجهای باشد فوق آنچه به مقتضای نسبت به او تعلق میگیرد...»در شاهنامه فردوسی که منابعش همه ایرانی و زرتشتی است، داستان معروفی آمده است که به طور واضح نظام طبقاتی عجیب و طبقات بسته و مقفّل آن دوره را نشان میدهد؛ نشان میدهد که تحصیل دانش نیز از مختصات طبقات ممتاز بوده است.
بحث دیگر درباره نظامات اجتماعی ایران مربوط است به رژیم حکومت ساسانیان.حکومت ساسانیان، استبدادی محض بوده است. آنان خود را آسمانینژاد و مظهر خدا میدانستند و از مردم به کمتر از سجده راضی نمیشدند و مردم با این وضع خو گرفته بودند.
چکیده صص ۲۴۳ تا ۲۵۰ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
نظام اجتماعی
برای اینکه تأثیر اسلام را در ایران بررسی کنیم، لازم است نظام اجتماعی آن روز ایران را که اسلام آن را دگرگون ساخت و نظام دیگری را حاکم کرد نیز بررسی کنیم.
جامعۀ اجتماعی ایران ساسانی، جامعۀ طبقاتی و صنفی بوده و اصول و نظامات طبقاتی به شدیدترین وجهی در آن اجرا میشده است.
البته نظام طبقاتی را ساسانیان اختراع نکردهاند؛ بلکه از دورۀ هخامنشیان و اشکانیان معمول و مجری بوده است. ساسانیان این نظام را تجدید و تأیید و تقویت کردند.
«کریستین سن» در فصل هفتم کتاب خود با عنوان «نهضت مزدکیه»، احوال اجتماعی ایرانیان، طبقات جامعه، خانواده و حقوق مدنی ایران را به عنوان مقدمه مورد بحث قرار میدهد. میگوید: «جامعۀ ایرانی بر دو رکن قائم بود: مالکیت و خون (نژاد). بنا بر نامۀ «تنسر» حدودی بسیار محکم، نجبا و اشراف را از عوام الناس جدا میکرد. امتیاز آنان به لباس و مرکب و سرای و بستان و زن و خدمتکار بود... به علاوه طبقات از حیث مراتب اجتماعی درجاتی داشتند؛ هر کس را در جامعه درجه و مقامی ثابت بود. و از قواعد محکم سیاست ساسانیان یکی این را باید شمرد که هیچکس نباید خودهان درجهای باشد فوق آنچه به مقتضای نسبت به او تعلق میگیرد...»در شاهنامه فردوسی که منابعش همه ایرانی و زرتشتی است، داستان معروفی آمده است که به طور واضح نظام طبقاتی عجیب و طبقات بسته و مقفّل آن دوره را نشان میدهد؛ نشان میدهد که تحصیل دانش نیز از مختصات طبقات ممتاز بوده است.
بحث دیگر درباره نظامات اجتماعی ایران مربوط است به رژیم حکومت ساسانیان.حکومت ساسانیان، استبدادی محض بوده است. آنان خود را آسمانینژاد و مظهر خدا میدانستند و از مردم به کمتر از سجده راضی نمیشدند و مردم با این وضع خو گرفته بودند.
چکیده صص ۲۴۳ تا ۲۵۰ادامه دارد...
#متن#خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران#شهید_مطهری
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
۶:۴۴
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
سلام بر شما...
دبیرستانی بودم که با کتب شهید مطهری آشنا شدم. وقتی به موضوعات مهمتری فکر میکردم اما جوابی برایش نداشتم.وقتی احساس میکردم مغزم خالی است و اصلا نمیدانم چخ مهم هست چه نیست.
وقتی شروع به خواندن کتب کردم. یک به یک... دنیای جدیدی با عمقی خاص به رویم گشوده شد. به چشمم میدیدم چه چیزهای زیادی برایم بیارزش میشود و چه چیزهای پنهانی برایم بزرگ و مهم و آشکار میشود.
شاید کتاب دهم دیگر واقعا آدم سابق نبودم... هرچه میخواندم احساس میکردم بیشتر نمی دانم و با این همه ندانستن تا امروز به چه شکل زندگی کردم؟! شاید اصلا زندگی نکرده بودم فرصت دنیا را که فرصت رشد و تعالی است...
بزرگترین معلم خود را ایشان میدانم.#شهید_مطهری معلمی که تازه با آشنا شدن او فهم پیدا کردم که معلمان دیگر را هم بشناسم و به سمتشان گرایش پیدا کنم...
همین شد که نیت کنم و تصمیم بگیرم که تا میتوانم این آثار و اندیشههای جامع و کامل و بیانحراف ایشان را به دیگران هم منتقل کنم.
از بچههای دبیرستان تا دانشگاه تا مدرسان مدارس و دانشگاهها تلاش کردم این استاد بزرگ و این اندیشههای بنیادین را به دیگران هم منتقل کنم که به معنی واقعی کلمه نظام فکری ساز و شخصیت ساز است.
الحمدلله که خداوند ایشان را به ما بخشید که رهبر فرزانه فرمودند: اگر ایشان زنده بود بی شک بعد از امام، رهبر ایشان بود. و امام خمینی فرمود: ایشان عصاره وجود من بود و آثارش بی استثنا خوب است.
الحمدلله که ایشان را شناختیم و آثارش را در اختیار داریم و هنوز فرصت داریم از این معلم خاص و بزرگ و متفاوت با واسطه بهرهمند شویم...
غرق در رحمت الهی باشند که در کمترین زمان بهترین معلمی را کردند برای نسل بشر و امروز آثارشان به زبان مختلفی در دنیا هم منتشر است...
امید که ما را ببینند و برای عاقبت بخیری و موثر بودن همه با برای نسل بشر دعا کنند...
هدیه به روح بلند و ملکوتی ایشان صلوات بر محمد و آل محمد را نثار میکنیم و از ایشان میخواهیم برای جامعهمان دعا کنند که رنج بیمطالگی و کم مطالعه بودن افراد را می بینیم و میبریم...
ان شاء الله بتوانیم گروه گروه ناشر اندیشههایی باشیم که معجزه وار افکار را به سمت حق و حقیقت گرایش میدهد و افراد را به سمت رشد و بالندگی هدایت میکند.
ان شاء الله که لیاقت داشته باشم این کانال را ادامه دهم...
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
دبیرستانی بودم که با کتب شهید مطهری آشنا شدم. وقتی به موضوعات مهمتری فکر میکردم اما جوابی برایش نداشتم.وقتی احساس میکردم مغزم خالی است و اصلا نمیدانم چخ مهم هست چه نیست.
وقتی شروع به خواندن کتب کردم. یک به یک... دنیای جدیدی با عمقی خاص به رویم گشوده شد. به چشمم میدیدم چه چیزهای زیادی برایم بیارزش میشود و چه چیزهای پنهانی برایم بزرگ و مهم و آشکار میشود.
شاید کتاب دهم دیگر واقعا آدم سابق نبودم... هرچه میخواندم احساس میکردم بیشتر نمی دانم و با این همه ندانستن تا امروز به چه شکل زندگی کردم؟! شاید اصلا زندگی نکرده بودم فرصت دنیا را که فرصت رشد و تعالی است...
بزرگترین معلم خود را ایشان میدانم.#شهید_مطهری معلمی که تازه با آشنا شدن او فهم پیدا کردم که معلمان دیگر را هم بشناسم و به سمتشان گرایش پیدا کنم...
همین شد که نیت کنم و تصمیم بگیرم که تا میتوانم این آثار و اندیشههای جامع و کامل و بیانحراف ایشان را به دیگران هم منتقل کنم.
از بچههای دبیرستان تا دانشگاه تا مدرسان مدارس و دانشگاهها تلاش کردم این استاد بزرگ و این اندیشههای بنیادین را به دیگران هم منتقل کنم که به معنی واقعی کلمه نظام فکری ساز و شخصیت ساز است.
الحمدلله که خداوند ایشان را به ما بخشید که رهبر فرزانه فرمودند: اگر ایشان زنده بود بی شک بعد از امام، رهبر ایشان بود. و امام خمینی فرمود: ایشان عصاره وجود من بود و آثارش بی استثنا خوب است.
الحمدلله که ایشان را شناختیم و آثارش را در اختیار داریم و هنوز فرصت داریم از این معلم خاص و بزرگ و متفاوت با واسطه بهرهمند شویم...
غرق در رحمت الهی باشند که در کمترین زمان بهترین معلمی را کردند برای نسل بشر و امروز آثارشان به زبان مختلفی در دنیا هم منتشر است...
امید که ما را ببینند و برای عاقبت بخیری و موثر بودن همه با برای نسل بشر دعا کنند...
هدیه به روح بلند و ملکوتی ایشان صلوات بر محمد و آل محمد را نثار میکنیم و از ایشان میخواهیم برای جامعهمان دعا کنند که رنج بیمطالگی و کم مطالعه بودن افراد را می بینیم و میبریم...
ان شاء الله بتوانیم گروه گروه ناشر اندیشههایی باشیم که معجزه وار افکار را به سمت حق و حقیقت گرایش میدهد و افراد را به سمت رشد و بالندگی هدایت میکند.
ان شاء الله که لیاقت داشته باشم این کانال را ادامه دهم...
در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را میخوانیم و میآموزیم.@shahidmotahari_asar
۸:۳۱
۱۳ مهر ۱۴۰۲
🟢 استاد شهید مطهری: به افرادی که خیلی استاد دیدهاند اعتقاد ندارم
در میان علما افرادی که خیلی استاد دیدهاند، من به اینها هیچ اعتقاد ندارم. به همین دلیل اعتقاد ندارم که خیلی استاد دیدهاند، همان که برایشان باعث افتخار است. مثلًا میگویند فلان کس سی سال به درس مرحوم نائینی رفته یا بیست و پنج سال متوالی درس آقا ضیاء را دیده است. عالمی که سی سال یا بیست و پنج سال عمر یکسره درس این استاد و آن استاد را دیده، او دیگر مجال فکر کردن برای خودش باقی نگذاشته است. دائماً میگرفته؛ تمام نیرویش صرف گرفتن شده، دیگر چیزی نمانده برای آنکه با نیروی خودش به مطلبی برسد.
مغز انسان، درست حالت معده انسان را دارد. معده انسان باید غذا را از بیرون به اندازه بگیرد و با ترشحاتی که خودش روی غذا میکند آن را بسازد. باید معده اینقدر آزادی و جای خالی داشته باشد که به آسانی بتواند غذا را زیر و رو کند، اسیدها و شیرههایی را که باید، ترشح کند و بسازد. ولی معدهای که مرتب بر آن غذا تحمیل میکنند و تا آنجا که جا دارد به آن غذا میدهند، دیگر فراغت، فرصت و امکان برایش پیدا نمیشود که این غذا را درست حرکت بدهد و بسازد. آنوقت میبینید اعمال گوارشی اختلال پیدا میکند و عمل جذب هم در رودهها درست انجام نمیگیرد.
مغز انسان هم قطعاً همین جور است. در تعلیم و تربیت باید مجال فکر کردن به دانشآموز داده بشود و او به فکر کردن ترغیب گردد. ما در میان استادهای خودمان، آن استادهایی را میدیدیم ابتکار دارند که زیاد معلم ندیده بودند.
استاد مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۱۹
eitaa.com/motahari_irhttps://ble.ir/shahidmotahari_asar
در میان علما افرادی که خیلی استاد دیدهاند، من به اینها هیچ اعتقاد ندارم. به همین دلیل اعتقاد ندارم که خیلی استاد دیدهاند، همان که برایشان باعث افتخار است. مثلًا میگویند فلان کس سی سال به درس مرحوم نائینی رفته یا بیست و پنج سال متوالی درس آقا ضیاء را دیده است. عالمی که سی سال یا بیست و پنج سال عمر یکسره درس این استاد و آن استاد را دیده، او دیگر مجال فکر کردن برای خودش باقی نگذاشته است. دائماً میگرفته؛ تمام نیرویش صرف گرفتن شده، دیگر چیزی نمانده برای آنکه با نیروی خودش به مطلبی برسد.
مغز انسان، درست حالت معده انسان را دارد. معده انسان باید غذا را از بیرون به اندازه بگیرد و با ترشحاتی که خودش روی غذا میکند آن را بسازد. باید معده اینقدر آزادی و جای خالی داشته باشد که به آسانی بتواند غذا را زیر و رو کند، اسیدها و شیرههایی را که باید، ترشح کند و بسازد. ولی معدهای که مرتب بر آن غذا تحمیل میکنند و تا آنجا که جا دارد به آن غذا میدهند، دیگر فراغت، فرصت و امکان برایش پیدا نمیشود که این غذا را درست حرکت بدهد و بسازد. آنوقت میبینید اعمال گوارشی اختلال پیدا میکند و عمل جذب هم در رودهها درست انجام نمیگیرد.
مغز انسان هم قطعاً همین جور است. در تعلیم و تربیت باید مجال فکر کردن به دانشآموز داده بشود و او به فکر کردن ترغیب گردد. ما در میان استادهای خودمان، آن استادهایی را میدیدیم ابتکار دارند که زیاد معلم ندیده بودند.
استاد مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۱۹
eitaa.com/motahari_irhttps://ble.ir/shahidmotahari_asar
۱۹:۱۹
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
۱۰:۱۵
۲۲ فروردین
۱۱:۳۸
۱۳ مرداد
۱۴:۳۶
۲۲ شهریور
۱۷:۳۶
۳۰ شهریور
بازارسال شده از کانال خبری شهرک شهید محلاتی
۱۸:۳۲