مرور دوبارهی تقریرهای تقلیلآمیز آقای محسنحسام مظاهری دربارهی حماسهی گوهرشاد (قسمت ۳ از ۳)
محمدجواد میری
و نتیجهگیری توئیت:
«دیدید سیاستگذاران جمهوری اسلامی باز هم یک امر ساده را نفهمیدند و حتی تاریخ را تورق نکرده بودند؟»!که شیرینترین استنتاج بر اساس دو مقدمهی پیشگفته است. با روشی که شما دارید، بی هیچ سند و مدرکی -و شاید با شمّی عالمانه- فهمیدهاید تصویب این روز متناسب با آغاز روزهای گرما و شلحجابی بوده؛ اما طرف مقابل هرچه سند بیاورد، روششناسیاش آن قدر مشکل دارد که حکمش از پیش روشن است. سه باره میپرسم. آن روز مناسب معقول برای این نامگذاری که لابد از نظر شما در فصل پاییز و زمستان هم بوده و پسند طبع تصویبکنندگان نیفتاده و بهجای آن ۲۱ تیر در فصل شلحجابی علَم شده، کدام روز است؟ و روششناسی شما برای تحلیل چنین انگیزهای در تصویبکنندگان چه سندی دارد جز هماهنگ بودن با تئوریها و مفروضات ایدئولوژیک شما؟ سند و مدرک کجاست؟
اما دعوی دیگر شما، این است که واقعهی گوهرشاد را بیخودی «قیام» نخوانیم.اصرار ندارم شما قیام بخوانیدش اما برای اطلاع همگانیتر باید عرض کنم آن بعضیها که معتقدند این واقعه یک قیام بوده، یک سلسله شاهد و راوی و تحلیلگر در دهههای مختلفاند. از نواب صفوی که حتماً از نظر شما ناظر بیطرفی نیست نقل نمیکنم که هم در سخنانش این قیام را در راه دین و «ناموس» توصیف میکند و هم در بازجوییهایش، مصداق «جهاد ابتدائی» را عمل آیتالله قمی و آیتالله سیدیونس اردبیلی در ماجرای گوهرشاد میداند.
اگر کسی فیلمهای راویان سالخوردهای که لینکش را پیشنهاد داده بودم دیده باشد، متوجه میشود آنان در دل انواع روایتهای تلخ و شیرین و دقیق یا مبهمشان، هنوز کلیدواژهی «جنگ مسجد» و «قیام مسجد» را از آن سالها به یاد دارند و از آن استفاده میکنند. شما که در مردمنگاری سررشته دارید، میتوانید سری به مشهد و فریمان و روستاهای اطراف آن بزنید و با عدهای از معمرین این مناطق گفتوگو کنید تا دریابید تعبیر «قیام» برساختهی جمهوری اسلامی است یا نامی است که از همان زمان پهلوی اول باب بوده.
باز هم از توصیفات مرحوم فقیه سبزواری در سال ۱۳۴۰ استفاده میکنم که ذهنیت عمومی آن روز را چنین معرفی میکند: مضطرب و لاینقطع از دهات و اطراف جمعیت با چوب و چماق به طرف شهر آمده و شهرت دادند که علما حکم «جهاد» دادند تا آن که در مسجد دیگر جای پا نبود.
همچین اگر کمی در مراجع و اسناد کتاب سینا واحد غور کنیم میبینیم که حتی ذهنیت کسروی در کتاب «خواهران و دختران ما» (ص 5، چاپ 1323) با تمام غلطهای تاریخیاش، دو چیز است: دعوا بر سر حجاب بود و ماجرا با «ایستادگی» علمای مشهد شکل گرفت.
اما شاید از همهی اینها معتبرتر برای منتقدان روایت رسمی امروز، روایتی از دل دولت پهلوی باشد، آن جا که سیدمحسن محلاتی صدرالاشرف وزیر دادگستری رضاشاه هم در خاطراتش از واقعهی مورد نظر شما به «انقلاب مشهد» تعبیر میکند.
بگذریم. هدف از همهی این حرفها نه بستن باب بحث علمی است و نه اقناع شما. سخن این جاست که حق ندارید با روپوش سفید پژوهشیتان دیگران را تحقیر کنید و حرفشان را خزعبل تصویر کنید، فقط چون سخنشان و استنادات فراوان تاریخی و نظریشان، منطبق با مفروضات و معطوف به نتایج دلبخواه شما نیست. خواستم بدانیم نگاه عاقل اندر سفیه و موضع محکم شما که از تقریرهای سادهسازیشده از طرف مقابلتان شروع و به امثال آن توئیت یا جملات قصار و معترضه در یادداشت بعدی منتهی میشود، مستظهر به مسلمات و بیّنات علمی است یا متأثر از قضاوت جهتدار ایدئولوژیک؟
یا حقمحمدجواد میری۲۴ تیر ۱۳۹۹
کانال «امّا بعد...»
یادداشتهای محمدجواد میری
۱۳:۳۲
چهار سال از شهادت #ابوعلی در عرفهی سال ۹۵ گذشت. به همین بهانه سرودهای قدیمی را با ویرایشی مختصر تقدیم میکنم.
به شهید #مدافع_حرم، مرتضی عطایی (ابوعلی)، که کانال "دمِ عشق، دمشق" یک چشمه از هنرهایش در ثبت مستندات دفاع از حرم بود...
برای ماندن ما کو بهانهای دیگر؟گرفته حرمله وقتی نشانهای دیگر
شبیهخوانی اهل حرم، حوالت ماستببین به گُردهی ما تازیانهای دیگر!
کبوترانه سفر میکنی حرم به حرموداع میکنیام با ترانهای دیگر:
«از آستان رضایم خدا جدا نکندمگر فدا شوم از آستانهای دیگر...»
به پیشواز خطر، فرقِ باز باید بردزدی به مویت از این دست، شانهای دیگر
چراغ خانهای و حکم «جار ثمّ الدار»تو را نشانده به ایوان خانهای دیگر
دمشق، مشقِ «ندیدن بهغیر زیبایی» استسرودی از دمِ عشق عاشقانهای دیگر...
محمدجواد میری
۱۰:۰۳
(با یک تفاوت نسبت به فهرست ائتلاف مردمی عدالت)
۷:۰۸
درباره طالبزاده و راز جذابیتش
بازیابی آرایش تهاجمی
سالها پیش همزمان با پخش برنامه «راز» از سیما، در یادداشت مفصلی با عنوان «بازیابی آرایش تهاجمی» در مجله #راه، به عوامل جذابیت محتوایی این برنامه و منش رسانهای #نادر_طالبزاده پرداخته و به همین بهانه مولفههای دو نگرش آرمانگرا و انفعالی را در حوزه رسانه و تبلیغ، مقایسه کرده بودم. متن کامل این یادداشت در لینک زیر قابل دسترسی است:http://www.rahmag.ir/content.php?id=1090
اما بعد... | یادداشتهای محمدجواد میری@smjmiry
سالها پیش همزمان با پخش برنامه «راز» از سیما، در یادداشت مفصلی با عنوان «بازیابی آرایش تهاجمی» در مجله #راه، به عوامل جذابیت محتوایی این برنامه و منش رسانهای #نادر_طالبزاده پرداخته و به همین بهانه مولفههای دو نگرش آرمانگرا و انفعالی را در حوزه رسانه و تبلیغ، مقایسه کرده بودم. متن کامل این یادداشت در لینک زیر قابل دسترسی است:http://www.rahmag.ir/content.php?id=1090
اما بعد... | یادداشتهای محمدجواد میری@smjmiry
۲۲:۲۹
درنگی در دغدغههای اجتماعی #علی_شاملو
(منتشر شده در ویژهنامه "علیآقا" بهمناسبت چهلمین روز درگذشتش)
اما بعد... | یادداشتهای محمدجواد میری@smjmiry
۰:۴۹
یکی دو سال پیش بیادبی کردم و به پیشنهاد و همت و البته صبر دوستان موسسه جوانان آستان قدس رضوی، به خودم جرات ترجمه ادبی دعاهای پانزدهگانه مشهور به خَمسَعَشَر که منسوب به امام سجاد (علیه السلام) است را دادم.
در ترجمه، تلاشم این بود که نه سادگی را فدای ادبیّت متن کنم، نه لحن موجز و عاطفی دعا را فدای سادگیاش، و نه دقت در ترجمه و معادلیابی را فدای آن دو دیگر. نتیجه صد البته متنی است پر از عیب و نقصهایی که ناشی از خامطمعی من است. حسنی اگر دارد از اصل کلام و در مرتبه بعد دقت و همت ویراستاران علمی و ادبی کار است.
«درگوشیهای عاشقانه» این روزها در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در غرفههای آستان قدس رضوی در دو سالن اصلی و کودکونوجوان عرضه شده است. همچنین امکان خرید مجازی آن (با تخفیف و ارسال رایگان) تا ۳۰ شهریور از این لینک فراهم است:https://b2n.ir/h38665
@smjmiry
۱۹:۵۴
درست است که جنایات اسرائیل پرده از چهره کثیف و وحشیاش بر میدارد، ولی مانور دادن روی این جنایت عریان هرگز کافی نیست. هنوز در پچپچ بعضی از مردم می شنویم که: اما حماس شروع کرد! محکوم کردن جنایات این چند روزه، مورد اجماع همگانی است، اما تشویق به مقاومت در غزه، هنوز نه.پس همچنان مهم است که بر #غاصب بودن و دروغگو بودن اسرائیل که زمینه مظلوم نماییاش را فراهم میکند، تاکید کنیم. بعلاوه جنایت یک جانی وقتی منفورتر است که او دزد و غاصب و متجاوز نیز باشد. یادآوری تاریخ این غصب و تجربه شکستخورده چند دهه مذاکرات سیاسی با رژیم دزدی که فقط به کل این اراضی راضی است، چرایی مقاومت و مبارزه با همه توان را روشن میکند.
الآن باید اسرائیل را مستقیم بزنیم یا نه؟ باید به فلسطین اعزام شویم یا نه؟... در پاسخ به چنین دغدغههایی نباید فراموش کنیم همیشه همه گزینهها روی میز است. پس هم آری و هم نه.نبرد ناگزیر است. امروز یا فردا. در آینده خیلی نزدیک یا خیلی دور. و آمادگی ما برای این نبرد نباید باعث شود اگر فورا به آن وارد نشدیم، دلسرد شویم. یادمان باشد مطالبه انتقام از اسرائیل نباید طوری به توقع قطعی تبدیل شود که اگر محقق نشد، عدهای مایوس شوند. ایران تا هوشیاری و مطالبه جدی ملی (و نه فقط بین خواص انقلابی) در کار نباشد یا ضرورت اقتضا نکند مستقیما وارد این معرکه نخواهد شد و نیروی گستردهای نیز اعزام نخواهد کرد. در عین حال هر حرکت نمادین و بهاندازه، خوب و لازم است.
همان طور که نباید توقع جدی داشت حتما راههای خاص و حاد کمک به مقاومت حتما برایمان فراهم شود، باید راههای متنوع ادای #وظیفه_عمومی را به مردم نشان داد: کمک مالی (که محک واقعی دغدغهمندی است) و ایجاد حرکتهای مردمی و صنفی و محلی جمعآوری کمک مالی مثل زمان جنگ، حضور موثر میدانی و انعکاس ملی و جهانی آن، روشنگری خانوادگی و محلی (نه باز فقط در گروه های رفاقتی مجازی)، دعا (که نه فقط برای حال دعاکننده بلکه در حقیقتِ میدان موثر است)، تولید محتوا و محصول مسألهمند و موثر برای آنان که میتوانند و...
در حالی که خود مردم غزه در تلاطم روحی بزرگ این روزها، هر روز بیش از گذشته رشد و صبر و استقامت از خود نشان میدهند، ما نباید فقط روضهخوان مصائب آنان باشیم. جمع بین دو جنبه احساسی (غم و دردمندی) و حماسی (شکوه و پیروزمندی) در کنار هم است که مهم و موثر است. حتی در تلخترین و زجرآورترین مصایب، پرچم #ما_رایت_الا_جمیلا باید بالا باشد.چنین رویکردی را میتوان با عبارات مختلفی توصیف کرد: توجه دادن به نقشه الهی و حقایق غیبی در پس حوادث گذرای دنیای مادی، پررنگ کردن مفهوم تکلیف و متقابلاً نصرت الهی، توجه به ثمرات بعدی رخدادها و آیندهنگری درباره رویشها و بیداریهایی که در پی هر شکست ظاهری جبهه حق هست، توجه به ارزشهای عالی اخلاقی و صبر و فداگری قهرمانانه، روایت مصائب در دل زنجیرهای از حماسههای پیشین و آتی، بیدار کردن حس انتقام و انتقال تکلیف به مخاطب و...
ناآشنایی مردم ما با فرهنگ و زبان و تاریخ امت اسلام و جهان، باعث شده مدعیات مضحک غربزدگان و رسانههای فارسیزبان بیگانه، واقعیتها را برایشان معکوس جلوه دهد؛ برای مثال توهم این که پول ایران به جیب فلسطین میرود. از قضا ایران در میان کشورهای اسلامی، اصلا بیشترین #هزینه را برای کمک به فلسطین پرداخت نمیکند.البته جمهوری اسلامی ایران محکمترین پشتیبان سیاسی مقاومت هست و چه با پرچمداری الهامبخشش و چه با نهادهایی مثل سپاه قدس، تاکنون راهبردیترین کمکها را هم کرده است؛ از دادن ایده #مقاومت در جهانی که مُسخّر ابرقدرتها محسوب میشود، تا دادن الگوی مردمی و بسیجی مبارزه (برخلاف شیوههای مبارزه صرفا تشکیلاتی و نخبگانی)، تا پر کردن دست مبارزان از فناوریها و فنون نبرد، و... .خلاصه خوب است مخالفان مقاومت در ایران بفهمند #غزه هرچند زمانی دور، غربیترین پایگاه هخامنشیان در خط مقدم مبارزه با روم بود، اما اکنون از کیسه آنان چیزی نمیبرد! و موافقان نیز بدانند در این دنیای متنوع و گسترده، راههای گوناگون دیگری برای کمک هست که باید خود به آنها بپردازند و یا آن را مطالبه کنند. از جمله همین فعالیتهای رسانهای و هنری و میدانی اما بهشکل مستمر، موثر و روزآمد و... (نه مقطعی، مناسبتی، کلی و تکراری). مشکل کلان ما همان قطع ارتباط مستمر فرهنگی و اجتماعی است که به ضعف ما در زبان، رسانه و کنشگریهای مردمی بینالمللی بر میگردد.
@smjmiry
۱۷:۰۵
روایت-فلسطین-صفرزاده.pdf
۵.۵۱ مگابایت
۷:۳۷
منبع: کانال جمهوری، نوشتههای محمدصادق شهبازی
@smjmiry
۱۸:۱۶
در میان همه جشنوارهها و جایزهها و رویدادها، آنها که مردمی است، معنا و شور دیگری دارند. #جایزه_شهید_منصوب که به یاد دانشجوی هنرمند شهید مهدی منصوب و با همت و ابتکار خانواده شهید به پنجمین دوره خود رسیده، هر بار محفلی جمع و جور اما محملی مهم برای بازنمایی آثار و هنرمندان انقلابی مشهد و خراسان شکل میدهد. هرچند متاسفانه خودم پنجشنبه مشهد نیستم و افتخار حضور در این محفل نورانی را ندارم، از همه اهالی فرهنگ و هنر دعوت میکنم این دعوت را مغتنم بشمارند.
@smjmiry
۱۱:۵۶
در درجه اول با شناخت کامل و دقیق، به نامزد جوان و در عین حال باتجربه، مسلط به مسائل شهری و ملی، شجاع، بابرنامه، پاکدست، تحولخواه و عدالتخواه
و همچنین با شناخت و تحقیق در مقایسه با سایر نامزدها به ترتیب اولویت به آقایان
برای آشنایی بیشتر با سوابق و دیدگاههای این نامزدها میشود به صفحه #ائتلاف_مردمی_عدالت مراجعه کرد که از نظر من در مشهد دارای پختهترین فرایند اصلحگزینی مبتنی بر حجت شرعی و توجه جامع به شاخصهای مختلف نمایندگی بوده است:eitaa.com/etelaf_m_edalat
محمدجواد میری@smjmiry
۶:۳۴
@smjmiry
۲:۴۸
من از برنامه و کارنامه یا فرق مدیر اجرایی و مدیر راهبردی بحث نمیکنم. هم #جلیلی و هم #قالیباف دو مدیر تراز عالیاند که انگیزهشان خدمت است. تمام. به نظر من باید منش سیاسی این دو نفر، کیفیت تدابیرشان و هدفگیری و نگاه مدیریتیشان را مقایسه کنیم.
بعلاوه، این که «چرا جلیلی اصلح است» در یادداشتهای آقایان ظهوریان، ثابتی و جعفری به خوبی بررسی شده. پس فقط چند نکته اضافه میکنم.
اولین باری که شناختمش، زمستان ۷۸، دو سال و اندی بعد از دوم خرداد بود. در بحبوحه انتخابات مجلس ششم در مشهد، در اتاقکی که ستاد انتخاباتی سعید جلیلی بود، تراکت تکرنگ کوچکی توزیع میشد. پشت آن تراکت، متن کوتاهی بود که با همه گفتارهایی که آن روزها از چپ و راست میشنیدیم فرق داشت: هم به آفات ساختار اجرایی کشور اشاره کرده بود و هم به فقدان جامعنگری، از عوض شدن جای مسائل اصلی کشور با دعواهای فرعی گفته بود. مدیریتهای نمایشی دولتیها را نقد کرده بود و نظارتهای سیاسی مجلسیها را.
جلیلی در مجلس ششم رای نیاورد و طبیعتاً حتی در لیست راستیها هم نبود. ولی از همان زمستان سرد، گرمایی در ذهن و قلب یک عده جوان ایجاد کرد و طرز متفاوتی از کار سیاسی شاخصمحور و فارغ از منفعتطلبی را یادشان داد. آنان از جلیلی آموختند در همه طیفهای سیاسی، هم آدم منفعتطلب هست و هم دلسوز. یاد گرفته بودند مهم رسیدن به قدرت نیست، این است که درست رفتار کنیم و برای تبیین وضعیت کشور و معرفی اصلح بکوشیم تا مردم رشد کنند.
جلیلی از همان ۲۵ سال پیش پرچمدار یک فرهنگ سیاسی متفاوت بوده و در این راه ثبات قدم داشته است. او هیچگاه باند نساخته و همباندیهایی که سهمیه تضمینی در لیستهای انتخاباتی داشته باشند، نداشته. او حتی در بحبوحه رقابتهای انتخاباتی هم خود را مقید به رفتار اخلاقی میکند. و در این وانفسا داشتن چنین مدل سیاستورزی ضرورت حیاتی ماست. جامعه هم، به آرامش و اخلاق بیش از پیش نیازمند است و میراث شهید #رئیسی را در دولت #سلامت_و_صداقت میجوید.
این سبک سیاستورزی جلیلی انفعالی هم نیست. او فعالانه حرکت میکند و آدمی تشکیلاتساز است. او مثل سیاسیونی نیست که فقط در ایام انتخابات دلسوز مردم شود. بلکه در تمام مدت، مثل یک رئیس جمهور مسئول، پیگیر مسائل کشور است.
ایضا برخلاف سیاسیونی که در چالشها و فتنهها آفتابی نمیشوند، او در بحرانیترین شرایط، فداکارانه به این سو و آن سوی کشور میرود. بین دانشآموزان و دانشجویان میرود و روشنگری میکند و پای حرفشان مینشیند. جلیلیِ متهم به بسته بودن، هم با نخبگان و کارشناسان طیفهای مختلف تعامل دارد و هم با #مردم، آن هم از جنس چالش و گفتگو و نه فقط بازدید و سرکشی. میدانی بودنش فراتر از مردمی بودنش است.
جلیلی ایراندیده و ایراندوست است. او برای یافتن نقشه پیشرفت کشور سالها نه فقط کارگروههای تخصصی را فعال کرده، بلکه با دهها سفر به نقاط مختلف شهری و روستایی، ظرفیتها و چالشهای #ایران را از نزدیک دیده و سنجیده. او نقشه ایران را فقط ندیده، زیسته. جلیلی به راستی میتواند ادعا کند «همه جای ایران سرای من -بخوانید دولت من- است».
جلیلی هم در معارف اسلامی و در دانش آکادمیک سیاست صاحبنظر است، هم با کتاب و سینما مانوس است. زمانی که ریاست جمهوری مقامی سیاسیتر بود و نخستوزیر رئیس دولت بود، رهبر انقلاب کسی مثل شهید #مطهری را برای ریاست جمهوری مناسب میدانست. اما اکنون باز هم رییس جمهور، معاون اول نیست! از هاشمی تا رییسی هم شخصیتهایی صرفا مدیریتی نبودند. منطقی است دنبال کسی باشیم که مزایای یک متفکر و یک مدیر را همزمان داشته باشد.
بگذریم. اهل کتاب میدانند رییس جمهوری که کتابخوان باشد و مروج کتاب، چقدر ارزشمند است. اگر از مدیریت تکنوکرات گریزانیم، و اگر به دولت #دانایی_و_توانایی فکر میکنیم، لازمهاش راهبرانی متفکر حتی در سطح وزراست، چه رسد به ریاست جمهور.
جلیلی دنیادیده و بهروز است و نوگراترین ایدهها را دارد. حتی بخشی از فهمیده نشدن دولت سایهاش، به خاطر تفاوتش با روش دیگرانی است که دارند با شیوههای باندی کهنه سیاستورزی میکنند.
این دنیادیدگی جلیلی فقط به خاطر حضورش در مجامع جهانی یا تحصیلات آکادمیک نیست. او برای رصد وضعیت ایران در رقابتهای جهانی، مدام مسیر پیشرفت فناوری و اقتصادی #جهان را مطالعه و رصد میکند.
بعلاوه، امروز که قدرت در حال انتقال به آسیاست، جبهه مقاومت در حال پیشروی است، طوفان الاقصی و وعده صادق معادلات را بر هم زده و... ایران برای جایابی بهتر خود در این میان نیازمند سکانداری #هوشمند است که جهاندیده و جهانشناس باشد.
محمدجواد میری@smjmiry
۲۰:۳۵
بسم الله
درنگی بر نیمهٔ پر انتخاباتدکتر محسن لبخندق
بر خلاف موقعیتهای مشابه انتخاباتی ادوار گذشته که در رقابت به حسب ظاهر میباختیم، اینبار و پس از اعلام نتایج اصلا در قبض نیستم. شاید یک علتش مبرهن بودن پیروزی آقای پزشکیان بعد از اعلام ترکیب نامزدها از سوی شورای نگهبان و آمادگی روحی پیشینی باشد. اما بخشی از این حس درونی، از باب فرصتها، الطاف خفیه و امکانهای رو به جلویی است که در این انتخابات ذیل «طرح کلی انقلاب اسلامی» به روی ایران ما گشوده شده. مجال بیان تفصیلیاش نیست، اما به اختصار موارد ذیل به ذهنم میرسد:
۱- هویدا شدن و البته تا حدودی خنثی شدن برخی مخاطرات آیندهٔ انقلاب، از جمله گسلهای قومیتی-منطقهای که میتوانست در موقعیتهای خطیرتری فعال شود و کشور و انقلاب را به چالش بکشد. این جنس مخاطرات البته قبلاً توسط برخی دلسوزان و تحلیلگران گوشزد شده بود، اما ظاهراً نیازمند چهرهای عریان بود تا جدی گرفته شود. نتیجه انتخابات ظرفیت ترمیم و پرشدن این گسل را فراهم آورده است.
۲- فراهم شدن فرصتی برای احیای سرمایه اجتماعی نظام خصوصا بعد از حوادث پاییز ۱۴۰۱. البته اگر سیستم هوشمند باشد و برخی عناصر خودعقلکلپندار به برخی اصلاحات سیاستی تن دهند.
۳- مهیا شدن فرصتی مجدد برای تخلیهٔ حداکثری ایدهی غربگرایی. ۸ سال دولت روحانی ایدهٔ معامله با کدخدا را پیاده کرد و نهایتاً بنبست این ایده بر بخش زیادی از توده مردم هویدا شد، اما هنوز این ایده در جامعهٔ ما نیمهجان است و حیات دارد. باید فرصتی مهیا میشد تا تمنای کدخداپرستی به کف ظرفیت خود در جامعه برسد. با آمدن ترامپ، شرایط از جانب آن طرف ماجرا هم برای تزکیهٔ حداکثری جامعه از این تمنا فراهمتر است.
۴- تجربهٔ فرصت ارتباط، گفتگو و پیوند با تودهٔ مردم توسط جریان انقلاب و توسعهٔ ترکیب اجتماعی متعلق به گفتمان انقلاباین مورد حقیقتا از شگفتیهای این دوره بود. حضور کف میدان، گفتگوهای عمیق چهره به چهره با تمام سطوح اجتماعی، تجربههای ارتباطی نوین و موفق مثل پویش تماس تلفنی و...، افق جدیدی به روی جبههٔ انقلاب گشود و به آنها نشان داد که ما نیازمند گفتگو و ارتباط با مردم و خروج از کلنیهای خودمان و دستیافتن به زبان و منطق عامه هستیم. ضمنا این تجربهٔ جدید نشان داد که این ارتباطات عمیق چقدر موثر است و در مواقف متعدد و نه صرفا در رقابتهای سیاسی، قابل تکرار و الگوبرداری است. هم رشد مشارکت ملی و هم رشد رأی دکتر جلیلی آن هم در ترکیب شگفتی از تیپهای اجتماعی مختلف، شاهدی بر مؤثر بودن این تجربه بود.
۵- شکلگیری و رشد فوقالعادۀ سبد رأی گفتمانی انقلاب آن هم با قرائتی صریح، شفاف، بدون لکنت و بدون چندپهلوگویی در گسترهای به پهنای کشور و در ترکیبی از تیپهای اجتماعی بسیار متنوع. این رأی ۱۳ میلیونی که ای بسا اگر یک هفته دیگر طی میشد، میتوانست به مرز ۱۶-۱۷ میلیون هم برسد، اگر عاقل باشیم و هنر بهرهبرداری داشته باشیم، بزرگترین سوخت موشک انقلاب برای ادامهٔ راه خود است.
۶- نوزایی و جوشش درونی جریان انقلاب سازمان کنشگران سیاسی-اجتماعی انقلاب نیازمند یک رویش و نوزایی بود. رویشی که طرحی نو دراندازند و برخی مناسبات کهنه و ایدهها و ادبیات تاریخگذشته را به فراخور تحولات جامعه نوسازی کند. شرایط انتخابات به گونهای رقم خورد که دست پنهانی عناصر انسانی چنین جریانی را به هم پیوند دهد و نیروی اجتماعی بالقوهای را برای آینده بر اساس یک گفتمان انقلابی و در عین حال نو، مهیا کند. البته این شبکهٔ پراکندهٔ انسانی برای تبدیل شدن به یک جریان سازمانیافته راهی طولانی و مخاطراتی فراوان در پیش خواهد داشت. خروج از نوعی عقلانیت ذیل ساختار جمهوری اسلامی و ناسازگاری با نیروهای رسمی نظام، دیگریسازی رادیکال و عدم تعامل با سایر نیروهای اجتماعی-سیاسی جامعه، فروغلتیدن در ادبیات تخصصی و نخبگانی و تبدیل شدن به یک صنف الیگارشمسلک و...، ازین دست مخاطرات است. این مخاطرات ضرورت یک عقلانیت انقلابی روبهجلو برای صیانت از این ظرفیت نوشکفته را ایجاب میکند.
نکات دیگری در همین راستا هست که به شرط حیات انشاالله بعدا قلمی خواهد شد. و البته تبیین نیمهٔ خالی انتخابات هم اهمیت مضاعف دارد که امیدوارم توفیق نگارشش دست دهد.
بر خلاف موقعیتهای مشابه انتخاباتی ادوار گذشته که در رقابت به حسب ظاهر میباختیم، اینبار و پس از اعلام نتایج اصلا در قبض نیستم. شاید یک علتش مبرهن بودن پیروزی آقای پزشکیان بعد از اعلام ترکیب نامزدها از سوی شورای نگهبان و آمادگی روحی پیشینی باشد. اما بخشی از این حس درونی، از باب فرصتها، الطاف خفیه و امکانهای رو به جلویی است که در این انتخابات ذیل «طرح کلی انقلاب اسلامی» به روی ایران ما گشوده شده. مجال بیان تفصیلیاش نیست، اما به اختصار موارد ذیل به ذهنم میرسد:
نکات دیگری در همین راستا هست که به شرط حیات انشاالله بعدا قلمی خواهد شد. و البته تبیین نیمهٔ خالی انتخابات هم اهمیت مضاعف دارد که امیدوارم توفیق نگارشش دست دهد.
۱۶:۳۶
انتخابات میراث چندصدهزار شهید و سازوکار حراست از نظام اسلامی در برابر دیکتاتوری اشراف و خواص است. امام (ره) فرمودند جدایی مردم از سیاست، خطرناکتر از جدایی دین از سیاست است. جای برچسب زدن به مردم، در عملکرد خودمان بازنگری کنیم. به فکر آن ۵۰٪ باشیم که اصلا پای صندوق نیامدند.
در اینکه استانهای غربی، وزن مهمی در تغییر نتیجهٔ انتخابات داشتهاند شکی نیست. اما این دلیل نمیشود مردم را به تعصب کور قومی متهم کنیم؛ آن هم برای ترکهای غیور که در ادوار مختلف نهضت و انقلاب هزینههای سنگینی دادهاند. برای تحلیل این نوع انتخاب مردم حتما نیاز به پیمایش اجتماعی است. چهبسا متغیرهای مهمتری در میان باشد که از چشم دور مانده است.
متاسفانه فاجعهٔ جمعه خونین زاهدان آنچنانکه مد نظر رهبر عزیز انقلاب بود، از طرف مسئولان جبران نشد و بار منفی آن، در کنار برخی محدودیتها برای شعایر مذهبی در مناطق تلفیقی و نیز عوامل مشترک کاهش مشارکت در سایر مناطق کشور، در نتیجهٔ انتخابات موثر بود. جالب اینجاست که در مناطقی که صداقت انقلابی در تعامل با هموطنان اهلسنت اتفاق افتاد و همکاری صادقانه پیرامون مسایل مردم بین فعالان اهلسنت و بدنهٔ انقلابی معتقد به گفتمان وحدت رخ داده بود، نتایج بر خلاف پیشبینیهای اولیه بهسود دکتر جلیلی رقم خورد. لذا بچههای انقلاب باید خود را از زیر سایهٔ رسوبات سنیستیزان انجمنی و متحجران مناسکگرا بیرون بیاورند و به کارآمدی حرف انقلاب در روش تعامل شیعه و سنی باور کنند.
بدنه اصلی نیروهای فعال انقلابی، در یکی از دو ستاد بودند. بعضی کشمکشهای دور اول، وقت و سرمایهٔ زیادی از همه سوزاند. محدود ماندن در بحثهای تاکتیکی مبتنی بر نظرسنجیها و دعوای اجماع و... که عمدتا از طرف فعالان سیاسی حزبی چپ و راست سرریز میشد، نقش مهمی در انفعال و بیتحرکی در اکثر ستادهای جلیلی و قالیباف و بهتبع، وضعیت سرد انتخاباتی در شهرهای مختلف داشت. الان و بعد از رقم خوردن نتیجه بهدست مردم، برگشتن به آن دعواها واقعا عقبگرد و دور از منطق و حکمت است. باید زودتر خود را در موقعیت پساانتخابات سازماندهی کنیم. «تایید و تصحیح و تکمیل» عملکرد دولت جدید با کمک مردم، بدون وفاق تحلیلی و عملکردی در بدنه کنشگر انقلابی، بسیار سخت خواهد بود.
افتخار جمهوری اسلامی است که بارها از صندوق رای دولت مستقر، رقیب گفتمانیش خارج شده است. این بار هم آقای پزشکیان در انتخاباتی پیروز شده که دولت شهید رییسی برگزار کرده است. اکنون بهجای تاختن به رای مردم، باید به این سازوکار افتخار کرد و به همه ملت ایران این را رساند که انتخابات بهترین سازوکار برای رقم زدن تحول و حرکت جمعی به سمت افقهای بالاتر است و نظام اسلامی به رای مردمش خیانت نخواهد کرد؛ چون جمهوری اسلامی موجودیتی جز خواست و اراده و قیام خداخواهانهٔ مردم ندارد. اکنون آقای پزشکیان رییسجمهور تمام ملت ایران هستند و باید همهجوره کمکشان کرد تا ماشین را سلامت به مقصد برسانند.
۱۲:۴۴
ادامه دارد...@smjmiry
۹:۲۱
@smjmiry
۹:۲۱
...جان میدهم از حسرتِ دیدارِ تو چون صبحباشد که چو خورشید درخشان به درآیی
چندان چو صبا بر تو گمارم دم همّتکز غنچه چو گل خرّم و خندان به درآیی
در تیره شبِ هجرِ تو جانم به لب آمدوقت است که همچون مَهِ تابان به درآیی
بر رهگذرت بستهام از دیده دو صد جویتا بو که تو چون سرو خرامان به درآیی
حافظ مکن اندیشه که آن یوسفِ مَهروبازآید و از کلبهٔ احزان به درآیی
چندان چو صبا بر تو گمارم دم همّتکز غنچه چو گل خرّم و خندان به درآیی
در تیره شبِ هجرِ تو جانم به لب آمدوقت است که همچون مَهِ تابان به درآیی
بر رهگذرت بستهام از دیده دو صد جویتا بو که تو چون سرو خرامان به درآیی
حافظ مکن اندیشه که آن یوسفِ مَهروبازآید و از کلبهٔ احزان به درآیی
۳:۳۵
ما زال بیننا بفکره وروحه وخطه ونهجه...
او همچنان میان ماست
با اندیشهاش
جانش
و آرمانش...
-از بیانیه حزب الله لبنان-
او همچنان میان ماست
با اندیشهاش
جانش
و آرمانش...
-از بیانیه حزب الله لبنان-
۱۱:۴۴