عکس پروفایل ماهنامۀ سورهم

ماهنامۀ سوره

۴,۱۰۱عضو
undefined طوفان‌الاقصی، بازگشت غرب آسیا به نظم دینی
•بخش آخر(#بازنشر به مناسبت سالگرد طوفان الأقصی)
undefined سارا عاقلی

undefined نبرد «نیروی مقاومت» با «نیروهای نیابتیِ آمریکا» حالا به ایستگاه پایانی یعنی قلب نظم مدرن در خاورمیانه (اسرائیل) رسیده است. از بین رفتن اسرائیل به معنای از بین رفتن نظم مدرن صدسالۀ این منطقه و بازگشت به نظم طبیعی و دینی غرب آسیاست. بر همین اساس، «طوفان الاقصی» از جنس جنگ جهانی اول است؛ از جنس جنگ هایی که تاریخ را ورق میزنند و نظمی دیگر را مستقر میکنند. بی راه نیست که اگر آن را به لحاظ بزرگی و تأثیرگذاری، جنگ جهانی سوم بنامیم. با این تفاوت که برعکس جنگ اول و دوم، این جنگ را غربِ مدرن برای توسعۀ سرزمینی راه نینداخته بلکه جریان مقاومت آن را برای بازگشت به خویشتن منطقه ای برپا کرده است. به همین خاطر شاهد مشارکت کل جبهۀ مقاومت در آن هستیم. «مقاومت» از فلسطین تا یمن و حزب الله لبنان، از سوریه تا ایران به «طوفان الاقصی» معتقد است و در آن مشارکت میکند چون آن را دروازۀ بازگشت تمام منطقه به خود واقعی میداند. این خود، چیزی در گذشته نیست، بلکه شالودۀ سیاسی منطقه است و ارادهای برای ساختن این خود در آینده.
undefined نیروی مقاومت فعلی فقط با اسرائیل نمی جنگد، بلکه با کل فرایندی می جنگد که از اوت 1914 آغاز شد و خاورمیانۀ فعلی را بنیان نهاد و سلول سرطانی اسرائیل را در آن کاشت. «طوفان الاقصی» با جانشینی بریتانیا به جای عثمانی می جنگد، با تجزیۀ غرب آسیا، با قرارداد سایکس-پیکو بین انگلیس و فرانسه، با لشکرکشی «آلنبی» به دروازه های فلسطین، با بیانیۀ بالفور، با طرح مهاجرت هزاران یهودی، با ایدۀ دو دولتی و جاساز کردن صهیونیست ها در کنار فلسطینی ها، با آوارگی در سال 1948، با قراردادهای عادی سازی روابط با اسرائیل از کمپ دیوید تا معاملۀ قرن و با طرح «خاورمیانۀ بزرگ».
undefined @Sourehmagazine

۱۶:۰۰

thumnail
دربارهٔ کتاب «پاییز آمد» نوشتهٔ گلستان جعفریانundefined بانویی ایستاده در میدانundefined محمدصالح سلطانی#بازنشر از پیش‌شمارهٔ اول به مناسبت انتشار تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «پاییز آمد»undefined @Sourehmagazine

۱۴:۱۴

ماهنامۀ سوره
undefined دربارهٔ کتاب «پاییز آمد» نوشتهٔ گلستان جعفریان undefined بانویی ایستاده در میدان undefined محمدصالح سلطانی ‌ #بازنشر از پیش‌شمارهٔ اول به مناسبت انتشار تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «پاییز آمد» ‌ ‌ undefined @Sourehmagazine
دربارۀ کتاب «پاییز آمد»undefined بانویی ایستاده در میدانundefined محمدصالح سلطانی

#بازنشر از پیش‌شمارهٔ اول به مناسبت انتشار تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «پاییز آمد»

undefined این یک روایت کلیشه‌شکن است؛ روایتی که شبیهش را کمتر دیده، شنیده یا خوانده‌ایم. قصه، قصۀ یک زنِ مجاهد است که سبک زندگی‌اش، آرزوی همۀ آن‌هایی است که دوست دارند برای باورهایشان کاری کنند. راوی «پاییز آمد» از آن دخترهایی بوده که عادت به خانه‌نشین‌بودن نداشتند و در روزهای نخستِ پس از پیروزی انقلاب، هر کاری برای کمک به قوام‌گرفتن نهال نوپای انقلاب اسلامی نیاز بود، انجام می‌دادند؛ از تقویت مبانی فکری با مطالعه‌ و مباحثه گرفته تا آموزش نظامی به دختران و کمک به ادارۀ کمیتۀ انقلاب اسلامی در آن روزهای آشفته.
undefined قهرمان «پاییز آمد» از نسل بانوانی است که انقلاب اسلامی آن‌ها را به صحنه آورد و هیچ‌وقت از صحنه خارج نکرد؛ بانوانی که میدان‌داری، همسرداری و مادری را کنار هم بلد بودند و در هیچ‌کدام کم نمی‌گذاشتند. این قصه یکی از بی‌شمار قصه‌های شگفت‌انگیز زنان ایرانی در سال‌های نخست پس از پیروزی انقلاب است؛ قصۀ زنی کنش‌گر و فعال که در جهان پیرامونش «مؤثر» است و بر تابلوی انقلاب اسلامی، اثر چشم‌نوازی از خود به یادگار گذاشته است.
undefined «پاییز آمد» قصۀ زندگی خانم «فخرالسادات موسوی» است. همسر سردار شهید «احمد یوسفی» که سرپرست تبلیغات لشکر 17 علی‌بن‌ابی‌طالب و مسئول مهندسی سپاه زنجان بوده و در سی‌سالگی به شهادت می‌رسد. اما خانم موسوی پیش از همسریِ یک سردار شهید، از فعال‌ترین بانوان زنجانی در سال‌های ملتهب اواخر دهۀ پنجاه و اوایل دهۀ شصت بوده. در واقع این کتاب نه فقط خاطرات یک همسر شهید که خاطرات یک بانوی فعال است؛ زنی ایستاده در میدان انقلاب.
undefined کتاب گذشته از تمام جنبه‌های قهرمانانۀ زندگی خانم موسوی، یک عاشقانه است. ماجرای ازدواج خانم موسوی با سردار شهید احمد یوسفی، از آن ماجراهایی است که سخت می‌شود باور کرد در زندگی یک پاسدار اتفاق افتاده باشد! شیوۀ آشنایی، مراسم عقد و تشکیل زندگی این زوج آن‌قدر از معیارهای قدیمی و ملاک‌های گذشتگان دور است که انگار نه متعلق به دهۀ شصت که داستانی از امروزِ ماست. فخرالسادات بانو و همسرش احمدآقا، زندگی‌کردن را خوب بلد بودند و این را می‌شود از عاشقانه‌های حسرت‌برانگیزِ این دو نفر فهمید. کتاب پُر از لحظه‌های شیرینی است که از یک عشق عمیق برخاسته و نویسندۀ «پاییز آمد» آن‌ها را نجیبانه روایت کرده.
undefined مدت‌هاست روایت زندگی همسران شهدا در دستور کار راویان ادبیات پایداری قرار گرفته و تعداد کتاب‌هایی که با محوریت خاطرات این زنان منتشر می‌شود، در حال افزایش است. اما «پاییز آمد» میان همۀ این کتاب‌های خاطرات، برجسته است و این برجستگی علاوه بر سوژۀ خاص، حاصل روایت خوش‌فرم خانم «گلستان جعفریان» است. قلم متواضع نویسنده، با لحنی یک‌دست و پرداختی همگون، قصۀ زندگی خانم فخرالسادات موسوی را با متانت و البته در حجمی معقول (دویست صفحه) به رشتۀ تحریر درآورده. «پاییز آمد» نه از آن کتاب‌های کلیشه‌ایِ روایت جنگ است و نه از آن کتاب‌های پُرحجمِ خاطراتِ دفاع مقدسی. ما با یک کتاب خاطرۀ ساده و صمیمی طرفیم؛ طرحی از یک زندگی باشکوه.

undefined @Sourehmagazine

۱۴:۱۵

thumnail
undefined «بازنشر از شمارهٔ دهم به مناسبت انتشار تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «پاییز آمد» نوشتهٔ گلستان جعفریان»
• (بخش اول)
undefined من در کتاب منیژه لشکری می‌خواهم ثابت کنم که منیژه است که اسیر است. در عین آزادی، منیژه است که اسارت میکشد، این منیژه است که شأنش از حسین اجل است، چون منیژه با یک جور فقر درونی روبه‌روست. منیژه حتی دیگر نمی‌تواند از زیبایی خودش لذت ببرد چون آن فقر درونی کاملاً به او مسلط شده. ما می‌گوییم: «دپرشن». جنس دپرشن در یک آدم صاحب عقیده، صاحب نگرشِ معاد، صاحب دین متفاوت است با جنس دپرشن منیژه لشکری. دپرشنی که در منیژه لشکری است با حسین لشکری فرق دارد. حسین نمی‌خواهد در طول 18 سال به خدای خودش بگوید چرا من اینجایم؟ چرا من اینطور شدم؟ انگار در مقابل یک پیر، یک مراد می‌گوید ببین من اینم، من قوی‌ام، من برای تو عشقبازی میکنم، من برای تو زندگی میکنم، اصلاً تویی که میخواهی هرآنچه که با من بکنی! یعنی یک نوع دیالوگی دارد برای خودش هر روز، هر ساعت، هر لحظه! یک جور خودشارژ است، یک باتری دارد که هر روز خودش را با آن شارژ میکند. حالا تا کی؟ این داستان تا کجا ادامه پیدا میکند؟ تا زمانی که او با خودش کنار آمده است.
undefined می‌خواهم بگویم من از گرفتن خاطرات اسیر تفکر او را از لابه‌لای زجرها باز میکنم. در لابه‌لای زجرهای او من دست می‌گذارم روی طبیعتش. مرکز سؤالات من در ادبیات پایداری، بازداشتگاهی و زنان، غریزۀ یک آدم است! تقابل غریزه با تفکر، تقابل غریزه با معنا. یک آدم اگر 48 ساعت هیچی نخورد از نظر فیزیولوژیکی بدنش چه شکلی می‌شود؟ چقدر می تواند اعتراف نکند؟ چقدر میتواند شکنجه را دوام بیاورد؟ چقدر می‌تواند به امام فحش ندهد؟ یک آدم مثل مهدی طحانیان که در 13 سالگی‌اش هم ازش خاطره داریم به یک خبرنگار خانم فرانسوی می‌گوید تو روسری نداری و در دین من صحبت کردن با زن بی‌حجاب برای مرد مسلمان ممنوع است، تو باید روسری بگذاری! حالا در 8 سال اسارت به شکل‌های مختلف برای او سناریو می‌چینند. یک بار یک دختر فرانسوی را در خلوت با او قرار می‌دهند، دختر به زبان فارسی می‌گوید مهدی من عاشق تو شدم، این غذا را با دست خودم پختم و برای تو آوردم، من شیفتۀ تو هستم.
undefined @sourehmagazine

۵:۵۶

undefined «بازنشر از شمارهٔ دهم به مناسبت انتشار تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «پاییز آمد» نوشتهٔ گلستان جعفریان»
• (بخش دوم)
undefined این دقیقاً آن نقاطی است که انسانیت و وجوه حقیقی مهدی آشکار می‌شود، اما همان چیزهایی است که مهدی نمی‌خواهد بگوید. مهدی می‌گوید من برای دین رفتم، همینقدر کلی. اما من نویسنده باید از این کلمات عبور کنم و نشان بدهم مهدی دقیقاً چطور مقاومت کرد و این انسان چه ابعادی در درون دارد که بیرونش اینطور مقاوم است. به او می‌گویم باید برای من بازکنی که چند بار در این محیط قرار گرفتی؟ چطور با خودت و غریزهات مقابله کردی؟ مبارزه کردی؟ من این آدم‌ها را می‌گذارم در مقابل غریزۀشان، غریزه را بزرگ میکنم و آدم‌ها را وادار میکنم که حتی اگر به آن فکر نکردند بروند و به آن فکر کنند و ببینند آن موقع چه حسی داشتند. آیا وضعیت باعث نمیشد به هم بریزند؟ یا شرایط برایشان فشارآور بشود؟ اگر اینطور بوده چطور به آن غلبه می‌کردند؟ اینها همه داستان‌هایی است که در اسارت، غریزۀ انسان در تقابل با تفکر انسان است.
undefined تفکر تا چه حد می‌تواند به کمک غریزۀ انسان بیاید؟ اینها همه کلیدواژه‌های من است، چیزهایی است که به سختی بهشان رسیدم.من می‌گویم در ادبیات پایداری ما تفکر ژرفی خوابیده است که حتی گلستان جعفریانی که این بنایش است به ده درصش هم هنوز نرسیده. یکی از آسیب‌ها همین است که اصلاً به سمت روایت تفکر نرفته‌اند. نرفتند که این تفکر را منتقل کنند. ما هنوز با همان رویکرد عاطفی، اشک‌آلود و با همان رویکرد سطحی با ادبیات پایداری روبه‌رو هستیم. آن تفکری که من می‌گویم در آثار فالاچی هم نمی‌توانید پیدا کنید. در ادبیات پایداری ما بسیار عمیق است و ما سراغش نرفتیم. اتفاقاً تبدیلش کردیم به کلیشه، از بین بردیمش.
undefined در «پاییز آمد» روایتی دارم که احمد در چشم فخرالسادات نگاه نمی‌کند ولی کش موی او را می‌گیرد و می‌گوید نمی‌خواهم موهایت را ببندی! ببینید چه پارادوکسی، چه حجمی از انباشت انرژی پنهان اینجا هست. من اگر میروم سراغ جزئیات زندگی می‌خواهم این تفکر را باز کنم! احمد یوسفی روز شهادتش می رود انگور میخرد، پنیر میخرد، سفره را پهن میکند! کش موهای همسرش را میگیرد و میگوید نمی‌خواهم موهایت را ببندی. مینشیند با او بهترین صبحانه‌ای که همیشه دوست داشت را می‌خورد ولی به صورت همسرش نگاه نمیکند. همسرش پشت در می‌ایستد و منتظر است، می‌گوید احمد یکبار دیگر برگرد و به من نگاه کن! این زندگی معناگراست، این آن دیالوگی است که باید طرح کرد. این آن تصویری است که نشان می‌دهد زندگی کجای جنگ بود.
undefined @sourehmagazine

۵:۵۶

undefined «بازنشر از شمارهٔ دهم به مناسبت انتشار تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «پاییز آمد» نوشتهٔ گلستان جعفریان»
• (بخش سوم)

undefined مسئله، درد بزرگی است که درون این آدم‌هاست. احمد یوسفی میداند اگر فخرالسادات را نگاه کند و بچه‌ها را از خواب بیدار کند بچه‌ها اذیت می‌کنند، بی‌تاب می‌شوند. من به عنوان نویسنده دارم می‌بینم که این دو آدم مدام در تلاشند برای همدیگر. زن تلاش می‎کند ذره‌ای برای هدف احمد مانع به وجود نیاورد و برعکس او هم در تلاش است ذره‌ای زحمت برای فخری نسازد. خیلی همه چیز تنگانگ است. من در پی خلق دیالوگ زندگی و جنگم! اگر این دیالوگ‌های زندگی و جنگ در کارهای من اینقدر درهم تنیده است، چون واقعاً اینطوری است، مثل یک کلاف است.
undefinedالان اگر به من بگویید «روزهای بی‌آینه» یا «پاییز آمد» را فقط از چشم ادبیات بهش نگاه نکن و تفکر پشتش را برایم باز کن من برای صفحه صفحه‌اش از نظر ایده و تفکر و فلسفه حرف میزنم. می‌گویم اینجا چرا این موضوع مطرح شده، چرا این داستان به این شکل آمده، چرا این دیالوگ اینجاست، چرا مثلاً وقتی «قامت» شهید شده و احمد می‌آید کنار بخاری نفتی و سر خودش را در کاپشنش پنهان میکند چرا به فخرالسادات نگاه نمیکند؟ چرا به نوازش‌های زنانه او وقعی نمیگذارد؟ چرا نهایتاً احمد به فخرالسادات میگوید برایم بخوان؟ اینها دو تفکرند که با هم همپوشانی دارند.
undefined یا مثلاً دربارۀ مهدی زین‌الدین؛ وقتی مخاطب شما می‌تواند تفکر او را بفهمد که شما در قالب ادبیات، در قالب سینما بتوانی آن را در بستر تعادل زندگی و جنگ منتقل کنی. زندگی و جنگ در این تفکر و در نشان‌دادن تعامل این‌ها با هم به تعادل میرسد. اینجا به هم میرسند. وقتی که من بگویم این زن صاحب تفکر است، این مرد صاحب تفکر است و حتی همسر زین‌الدین شکایت میکند و می‌گوید مهدی تو چرا بچه را نمی‌بوسی؟ چه تو این بچه را در آغوش بکشی و چه بهش محبت پدرانه بکنی یا نکنی من میدانم تو شهید میشوی! چرا این کار را میکنی؟ این دیالوگ اصلاً تکان‌دهنده است، می‌نشیند و اشک می‌ریزد و به مهدی می‌گوید ما را از محبت خودت محروم نکن، فکر کردی من نمی‌دانستم که پاره‌های بدن تو را برای من می‌آورند که زن تو شدم؟ من اگر این دیالوگ‌ها را در کتابم می‌آورم می‌خواهم تفکر این‌ها را به خواننده منتقل کنم، نمی‌خواهم خوانندۀ من زار بزند ولی متأسفانه 80 درصد روایت‌نویس‌های ما می‌نشینند رنج‌نامه می‌نویسند که مخاطب زار بزند. خیلی مخالفم با زار زدن. وقتی شما به نقطه‌ای که زن زین‌الدین رسیده میرسی و میبینی با خنده می‌گوید کجا داری میروی؟ چه خبر است؟ هرچه بکنی من که میدانستم تو شهید میشوی، بیا زندگی‌ات را بکن، بیا عاشقی‌ات را بکن. بچه‌ات را ببوس! باز اینجا تقابل و همراهی دو تفکر است؛ تفکر یک زن دیندار که در یک خانوادۀ روحانی رشد کرده و آمده با یک پاسدار ازدواج کرده. خودش می‌گوید آرم سپاه روی سینۀ بچه‌ها برای ما تقدس داشت، ما رویش سجده میکردیم و یک مردی که صاحب تفکر دینی است. اصلاً شما این دوتا دیدگاه متفاوت را در کارها باز کردید؟
undefined @sourehmagazine

۵:۵۷

undefined «بازنشر از شمارهٔ دهم به مناسبت انتشار تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «پاییز آمد» نوشتهٔ گلستان جعفریان»
• (بخش آخر )
undefined توی این شمارۀ سوره خواندم که اساتید جامعه‌شناسی می‌گویند الان برای اتفاقی مثل جنگ غزه ،جامعه‌شناسی می تواند چه‌کار کند؟ برای بچه‌ای که می‌گوید یک چشمم کور شده، کمرم آسیب دیده، پدرم شهید شده، سیزده سالش است و بارها و بارها می‌گوید چرا من باید اینقدر درد بکشم؟ چرا باید این بلاها سرم بیاید؟ جامعه‌شناسی، ادبیات پایداری برای این مردم چه پاسخی دارد؟ اینجا من می‌گویم اگر شما در ادبیات پایداری فقط به حادثه بپردازی با جزئیات بیشمار نمیتوانی برای تاریخ و آیندگان پاسخ داشته باشی. شاید این مدل دو ماه، سه ماه، یک‌سال به شما جواب بدهد اما در آینده این بچه‌ای که الان پدرش را از دست داده، کمرش آسیب دیده، چشمش را از دست داده و تبدیل می‌شود به یک جوان، یه یک نوجوان و تا هفتادسالگی عمر میکند، چه تصمیمی میگیرد؟ آیا می‌توانید تفکرش را جوری بار بیاورید که برخلاف همان چیزی که هست بار نیاید؟ برخلاف تفکر پدرش بار نیاید؟ نرود پناهنده بشود مثلاً به کشور انگلستان؟ باز هم دوباره به حماس رأی بدهد؟ اینجاست که جامعه‌شناسی برای این موضوع تئوری ندارد! جامعه‌شناسی از همان نظم جهانی حرف میزند، از قوانین بین‌الملل حرف می‌زند. بله همه‌اش درست! ولی چه التزامی وجود دارد برای عمل به آن؟ در این جنگ چقدر به قوانین بین‌الملل عمل می‌شود؟ اینجاست که اگر برای روایت به سراغ حادثه‌نگاری بیشمار بروید نمی‌توانید پاسخ درستی به خواننده و تاریخ بدهید.
undefined من خیلی به این جملۀ قرآن اعتقاد دارم که "لقد خلقنا الانسان فی کبد..." ما انسان را در رنج آفریدیم. من دلم می‌خواهد یاد بدهم به آدم‌ها که شما چه بروید همسرانتان را در بهترین جاهای دنیا بگذارید و با بهترین امکانات زندگی کنید، چه در همان دامنۀ آتشفشان باشید، شما باید مبارزه را بلد باشید. زندگی برای شما داستان رنج دارد، برای اینکه شما قرار است رشد کنید. رشدکردن دردناک است! یک مادر اگر به جواهری مثل نوزاد خودش دست پیدا میکند، نوزاد را می‌گذارند روی قلب او و او همۀ دردهای زایمان را فراموش می‌کند. در ازای آن نوزاد رنج‌های بیشماری می‌کشید! یعنی شما در ازای هرچه در زندگی به دست می‌آورید رنج‌های بیشماری بناست که بکشید.
undefined پس شما باید مقاومت را بلد باشید، باید تفکر مقاومت را یاد بگیرید، حتی انسانی که در امن‌ترین شرایط زندگی می‌کند اگر مبارزه را بلد نباشد مطمئناً دچار افسردگی‌های شدید خواهد شد، مثل منیژه. خیلی از همسران شهدا به من گفتند «منیژه قهرمان نیست. پدرش و مادرش و همۀ بستگانش بودند، بهترین امکانات مالی را داشت ولی اینقدر نازک‌نارنجی است و افسرده می‌شود. ما این‌همه همسران شهدا داریم که در فقر مطلق زندگی می‌کنند. باز هم به روزگار منیژه نمی‌افتند!» بله! اتفاقاً روایت منیژه از این جهت ارزشمند است که شما باید تابآوری را یاد بگیرید. منیژه در آن شرایط کاملاً متعادلِ خانوادگی، بناست که رشد بکند، مقاومت را یاد بگیرد. برای همین با حسین لشکری ازدواج می‌کند. من می‌توانم بگویم آن چیزی که به قول جامعه‌شناس‌ها در گفتمان جامعه‌شناسی در علوم انسانی جا نمیگیرد در ادبیات پایداری جا میگیرد. ادبیات پایداری میتواند به شما تابآوری را در شرایط سخت یاد بدهد. می‌تواند بگوید به هر دلیلی در خانه زندانی شدید، چطور می‌توانید آن شرایط را تاب بیاورید. ادبیات پایداری ملموس است، با زندگی مردم همراه است و ما نتوانستیم این موضوع را جا بیندازیم.
undefined تعادل زندگی و جنگ در آثارم به نوع نگاه خود من به زندگی برمیگردد که شما به درستی اشاره کردید زنانی که روایت‌نویسی می‌کنند باید از یک صافی عبور داده می‌شدند که تو خودت تفکر دینی و میهنی‌ات چیست؟ نگاهت به این آدم‌ها چیست؟ هرکدام از این‌ها صاحب یک نوع نگرش، نگاه و گفتمان خاص است. آن چیزی که در خود من اصل است و این دو را به هم پیوند میدهد این سؤال است که یک انسان مذهبی در زندگی‌اش، چه در شرایط آرامش و چه در شرایط جنگ چطور مقاومت میکند. می‌گویم مذهبی چون خودم فرد مذهبی هستم. حتی من اینجا یک نگرش عرفانی هم دوست دارم. در روایت‌هایی که دو نفر صاحب تفکر دینی‌اند ما یک رگه‌هایی از این عرفان می‌بینیم. یا در ادبیات بازداشتگاهی که فرد در مبارزه با غریزه و طبیعت است و هرآنچه فکر میکند حقش است را ندارد، این رگۀ عرفانی و گفت‌وگوی با پروردگار خیلی دیده می‌شود و برای من خیلی مهم است.
undefined @sourehmagazine

۵:۵۸

thumnail
undefined بشارت یحیی؛ سقوط عادی‌سازیundefined پیش‌فروش شمارهٔ پانزدهم‌وشانزدهم ماهنامه سوره آغاز شد.‌‌undefined @Sourehmagazine

۱۷:۲۶

ماهنامۀ سوره
undefinedundefined بشارت یحیی؛ سقوط عادی‌سازی undefined پیش‌فروش شمارهٔ پانزدهم‌وشانزدهم ماهنامه سوره آغاز شد. ‌‌ undefined @Sourehmagazine
‌‌undefined بشارت یحیی؛ سقوط عادی‌سازیundefined پیش‌فروش شمارهٔ پانزدهم‌وشانزدهم ماهنامهٔ سوره آغاز شد.
undefined در این شماره می‌خوانید:
undefined تبلیغات جنگundefined رسانه چگونه باید آرایش جنگی بگیرد؟undefined سید علی سیدانundefined بشارت یحیی؛ سقوط عادی‌سازیundefined طراح طوفانundefined نگاهی به زندگی یحیی سنوارundefined محسن فائضی
undefined زیست‌جهان «مجاهد مسلمان فلسطینی»undefined مقدمه‌ای بر رمان «خار و میخک» نوشتهٔ یحیی سنوارundefined هانیه کمری‌‌undefined سکنا گزیدن در هنر و جهادundefined مؤخره‌ای بر رمان «خار و میخک»undefined علی‌رضا سمیعی
undefined زندگی بیست‌وچهار عیارundefined روایتی از پویش جمع‌آوری طلا برای کمک به جبههٔ مقاومتundefined سحر دانشورundefined طوفان عقلانیت توحیدیundefined فهمی از منطق پشتیبان عملیات طوفان الاقصیundefined زهرا اسداللهیundefined گفتار اسوه‌ها‌‌undefined نبرد جنود الرحمان و جنود الشیطان؛ جنگ هر روز ماundefined متن جلسه‌ای از سلسله دروس شهید سید حسن نصرالله با عنوان «السیر و السلوک فی خط الامام الخمینی»undefined بعثت انسان مقاومتundefined متن سخنرانی دبیرکل وقت حزب‌الله لبنان، «سید عباس موسوی»، در گردهمایی انتفاضهٔ فلسطین در لبنان‌‌undefined همچنین در دیگر بخش‌های مجله خواهید خواند؛undefined باید آرایش جنگی بگیریمundefined گفت‌وگو با سید علی میرفتاح دربارهٔ واکنش هنرمندان به جنگundefined پرسش از وفاقundefined میزگردی با حضور علی‌رضا شجاعی زند و عباس عبدی دربارهٔ گفتار «وفاق»undefined مقاومت؛ فرمِ زندگیundefined دربارهٔ ابوالحسن خواجویی، پیرمرد کرمانی و کتاب زندگی‌نامه‌اش، «مقاومت»undefined فردین آریشundefined فلسطین؛ روزِ داوریundefined گزارشی از مجلات فکری‌فرهنگی با نگاهی به واکنش مجلات نسبت به جنگ جبههٔ مقاومت و رژیم صهیونیundefined محمدجواد نجفیundefined سیاست‌زدایی از مدرسهundefined جریان‌شناسی عوامل تأثیرگذار در تنظیم کتبِ درسیundefined محسن خاکی‌‌undefined طرحی برای زندگی؟!undefined چرا کتب دینی مدرسه نمی‌توانند تجربه و درکِ دینی را به دانش‌آموزان ارائه کنند؟undefined فاطمه رومنا‌‌undefined تربیت سیاسی یعنی احساس توانایی و مسئولیتundefined انسان انقلاب اسلامی در نقطهٔ شکل دادن به مناسبات ایستاده استundefined محمدهادی محمودی‌‌undefined وفاقِ گرگ‌هاundefined چرا سیاست‌مداران جهان سلطه بر تقویت گنبد آهنین اسرائیل متفق هستند؟undefined نائومی کلاین؛ ترجمهٔ حسین ولدخانی‌‌undefined برای پیش‌خرید شمارهٔ پانزدهم‌وشانزدهم ماهنامهٔ سوره می‌توانید به صفحات ماهنامهٔ سوره در اینستاگرام و پیام‌رسان‌های بله، ایتا، تلگرام و روبیکا پیام دهید.

undefined @Sourehmagazine

۱۷:۲۶

thumnail
undefined دومین قسمت از ویژه برنامه #سوره_فتح
undefinedبه میزبانی دکتر وحید یامین پور
با حضورسیدعلی میرفتاحصابر شیخ رضایی

undefinedامشب؛ ساعت ۲۳، شبکه۲

@Sourehmagazine

۱۷:۲۰

thumnail
undefined سومین قسمت از ویژه برنامه #سوره_فتح
undefinedبه میزبانی دکتر وحید یامین پور

undefined جنگ دیدنبا حضورسید عباس میرهاشمیسعید فرجی

undefinedامشب؛ ساعت ۲۳، شبکه۲

@Sourehfath@Sourehmagazine

۱۶:۴۸

thumnail
undefined چهارمین قسمت از ویژه برنامه #سوره_فتح
undefinedبه میزبانی دکتر وحید یامین پور

undefined مکتب نصراللهبا حضورحجت‌الاسلام علی شیرازی

undefinedامشب؛ ساعت ۲۳، شبکه۲

@Sourehfath@Sourehmagazine

۱۶:۳۸

thumnail
undefined ‌شمارهٔ پانزدهم‌وشانزدهم ماهنامهٔ سوره منتشر شد و از امروز، از کیوسک‌های مطبوعاتی سراسر کشور قابل تهیه است.با آثار و گفتارهایی از؛سید علی میرفتاح، علی‌رضا شجاعی‌زند، عباس عبدی، نائومی کلاین، محمدهادی محمودی، محسن فائضی، محسن خاکی، بابک خواجه‌پاشا، علی‌رضا سمیعی، سحر دانشور، فردین آریش، سارا عاقلی، زهرا اسداللهی، فاطمه رومنا، حامد میرزایی، محمدصالح سلطانی و محمدجواد نجفیundefined دو سخنرانی و گفتار از شهید سید عباس موسوی و شهید سید حسن نصراللهundefined @Sourehmagazine

۱۱:۰۰

thumnail
undefined ویژه برنامه تلویزیونی سوره فتح
undefinedاین برنامه: تبار حزب الله undefinedتاملی بر ریشه‌های پیوند انقلاب اسلامی ایران و حزب‌الله لبنان
undefined چهارشنبه ۱۶ آبان
undefined️ ساعت ۲۳
undefined شبکه دو سیما
undefined مهمان: undefinedآیت‌الله عباس کعبیعضو مجلس خبرگان رهبری

@Sourehfath@Sourehmagazine

۱۸:۰۸

thumnail
undefined ویژه برنامه تلویزیونی سوره فتح
undefinedاین برنامه: طوفان آمد و ما را با خود برد undefinedدستور کار ادبیات مقاومت پس از ۷ اکتبر چیست؟
undefined پنج‌شنبه ۱۷ آبان
undefined️ ساعت ۲۳
undefined شبکه دو سیما
undefined مهمان: undefinedامید مهدی‌نژادundefined علی‌رضا سمیعی

@Sourehfath@Sourehmagazine

۱۸:۵۵

thumnail
undefined ویژه برنامه تلویزیونی سوره فتح
undefinedاین برنامه: جنگ مردم undefinedچرا اندیشیدن به جنگ با ستمگر ویژگی‌ جامعه قوی است؟
undefined جمعه ۱۸ آبان
undefined️ ساعت ۲۳
undefined شبکه دو سیما
undefined مهمان: undefinedحجت‌الاسلام محمدرضا فلاح شیروانی

undefined @Sourehfathundefined @Sourehmagazine

۱۷:۵۸

thumnail
undefinedسرمقاله جدیدترین شماره «سوره» به چه موضوعی اختصاص دارد؟سید علی سیدان، سردبیر مجله سوره، سرمقاله جدیدترین شماره این مجله را اختصاص داده به توصیف نسبت رسانه و وضعیت جنگی که اکنون در آن حضور داریم. او می‌گوید «جنگ است» و توضیح داده که در این وضعیت، رسانه‌ها چگونه باید آرایش جنگی بگیرند؟
undefinedسرمقاله جدیدترین شماره مجله «سوره» قرار است به این سوالات پاسخ دهد:undefinedجنگ است؛ اما آیا جنگ، فقط یک مفهوم نظامی است یا ابعاد فرهنگی، اجتماعی و رسانه‌ای آن نیز باید مورد توجه قرار گیرد؟undefinedچرا رسانه‌ها باید در شرایط جنگ، آرا‌یش جنگی به خود بگیرند و چه تأثیری بر افکار عمومی خواهد داشت؟undefinedچه تفاوت‌هایی میان تبلیغات جنگی و پروپاگاندا وجود دارد و چرا این تفاوت‌ها در جنگ‌های امروز اهمیت دارند؟undefinedچگونه گزارش‌گری می‌تواند جایگزین روایت‌پردازی سطحی در جنگ‌ها شود و چه تاثیری بر درک مردم از تحولات جنگی دارد؟undefinedچرا گمانه‌زنی به جای شعار دادن در رسانه‌ها می‌تواند مردم را از انفعال خارج کرده و آن‌ها را آماده مواجهه با آینده کند؟undefinedچرا دعوت به مشارکت و فراخوان عمومی برای مقابله با دشمن مهمتر از مطالبه از مسئولان است؟undefinedچگونه رسانه‌ها می‌توانند در میدان جنگ فرهنگی نقشی موثر ایفا کنند و مردم را به صحنه‌های مختلف دعوت کنند؟
برای تهیه مجله «سوره» می‌توانید به صفحه مجله در اینستاگرام یا پیام‌رسان‌های بله، ایتا، تلگرام و روبیکا پیام دهید. همچنین این مجله را می‌توانید از فروشگاه‌هایی که آدرس آنها در هایلایت اینستاگرام «مراکز فروش» آمده است، تهیه کنید.
undefined @Sourehmagazine

۶:۲۳

thumnail
undefinedآوینی هم از وفاق می‌گوید اما با یک تفاوت مهم
undefinedسارا عاقلی در بخش گزارش ویژه مجله «سوره» به سراغ مفهومی رفته که این روزها زیاد آن را می‌شنویم؛ وفاق. او با اشاره به نظرات مختلف که وفاق را ساده‌انگارانه «دعوا نکنیم» تفسیر می‌کنند، این پرسش را مطرح می‌کند که وفاق باید بر سر چه موضوعی و با چه کسانی شکل گیرد؟ عاقلی با ارجاع به سیدمرتضی آوینی، مفهوم وفاق را فراتر از یک سیاست یا تکنیک اجتماعی می‌داند و آن را یک «سلوک جمعی» می‌خواند که به تحول درونی انسان‌ها و جامعه می‌انجامد.
undefinedدر این گزارش آمده که آوینی معتقد است وفاق اجتماعی زمانی محقق می‌شود که تحول درونی در افراد رخ دهد. به باور او، تا زمانی که تغییر درونی در انسان‌ها به وجود نیاید، مردم نمی‌توانند بر یک موضوع واحد توافق کنند. آوینی در تعریف وفاق می‌گوید که وقتی مردم بر یک امر معین توافق کنند، وفاق محقق می‌شود. او همچنین تأکید می‌کند که «دین» تنها چیزی است که می‌تواند وفاق جمعی پایدار و درونی ایجاد کند، زیرا دین بر فطرت مشترک انسان‌ها و عهد ازلی آنان استوار است.
undefinedسارا عاقلی سپس به نقد مفهوم «توسعه» در ادبیات روشنفکری پرداخته و توضیح می‌دهد که چگونه برخی روشنفکران، وفاق را با توسعه مرتبط می‌دانند؛ اما در مقابل، آوینی این ایده را رد کرده و بر این باور است که توسعه در مفهوم غربی آن که مبتنی بر تکنولوژی و اقتصاد است، نمی‌تواند پایه‌گذار وفاق اجتماعی در ایران باشد. او معتقد است که توسعه در غرب بر اساس روحیه سرمایه‌داری و نفی شریعت شکل گرفته است و ایران باید راهی متفاوت برای وفاق اجتماعی پیدا کند که آن راه، تنها از طریق دین ممکن است.
undefinedمتن کامل این مطلب با عنوان «تنها وفاق ماندگار، دین است» در مجله سوره منتشر شده و در دسترس است.برای تهیه مجله «سوره» می‌توانید به صفحه مجله در اینستاگرام یا پیام‌رسان‌های بله، ایتا، تلگرام و روبیکا پیام دهید. همچنین این مجله را می‌توانید از فروشگاه‌هایی که آدرس آنها در هایلایت «مراکز فروش» آمده است، تهیه کنید.
undefined @sourehmagazine

۸:۱۶

thumnail
undefined سحر دانشور در جدیدترین شماره مجله «سوره» روایتی از پویش‌های جمع‌آوری طلا برای کمک به لبنان و فلسطین ارائه کرده است..undefined او در روایت خود به سراغ انگیزه‌ها، باورها و معنای این اقدام رفته. متن دانشور با روایت‌های متعدد از زنان شرکت‌کننده در این حرکت، به ارتباط عمیق میان وظیفه دینی، هویت جمعی، و ارزش‌های انسانی می‌پردازد؛ این روایت می‌گوید که این زنان اهدا طلاهای خود را نه به‌عنوان از دست دادن دارایی‌های شخصی، بلکه به‌عنوان انجام وظیفه دینی و انسانی برای حمایت از جبهه م‌قاومت می‌بینند..undefined روایت سحر دانشور از میدان پویش‌های کمک و همدلی با مردم لبنان و فلسطین نشان می‌دهد که چگونه طلا به عنوان یک کالای مادی، برای این دسته از زنان به عنوان سرمایه‌ای تلقی می‌شود که در موقعیت‌های بحرانی باید در خدمت ارزش‌های بالاتر، یعنی حفظ جان و عزت انسان‌ها قرار بگیرد؟دانشور در متن خود با چند نفر از زنانی که طلاهای خود را برای کمک به لبنان اهدا کرده‌اند به گفت‌وگو نشسته است تا خوانندگان روایت به این پاسخ برسند که چگونه این زنان پیوند میان زندگی و مقاومت را شکل داده‌اند؟ چه چیز در اندیشه و نگاه اهداکنندگان می‌گذرد که می‌گویند «اگه خوشحالی می‌خواهیم باید همه مسلمونا خوشحال باشن، اگه ناراحتی هست برا همهمونه. ما نمی‌تونیم ببینیم مردم غزه و لبنان اینطور توی سختی باشند و ما خوشحال باشیم و این طلاها رو به عنوان زیورآلات استفاده کنیم»
undefined متن کامل این روایت سحر دانشور با عنوان «زندگی بیست و چهارعیار» در جدیدترین شماره مجله سوره به چاپ رسیده است.‌.undefined برای تهیه مجله «سوره» می‌توانید به صفحه مجله در اینستاگرام یا پیام‌رسان‌های بله، ایتا، تلگرام و روبیکا پیام دهید. همچنین این مجله را می‌توانید از فروشگاه‌هایی که آدرس آنها در هایلایت «مراکز فروش» آمده است، تهیه کنید.
undefined @Sourehmagazine

۱۷:۴۳

thumnail
undefined سحر دانشور در جدیدترین شماره مجله «سوره» روایتی از پویش‌های جمع‌آوری طلا برای کمک به لبنان و فلسطین ارائه کرده است..undefined او در روایت خود به سراغ انگیزه‌ها، باورها و معنای این اقدام رفته. متن دانشور با روایت‌های متعدد از زنان شرکت‌کننده در این حرکت، به ارتباط عمیق میان وظیفه دینی، هویت جمعی، و ارزش‌های انسانی می‌پردازد؛ این روایت می‌گوید که این زنان اهدا طلاهای خود را نه به‌عنوان از دست دادن دارایی‌های شخصی، بلکه به‌عنوان انجام وظیفه دینی و انسانی برای حمایت از جبهه م‌قاومت می‌بینند..undefined روایت سحر دانشور از میدان پویش‌های کمک و همدلی با مردم لبنان و فلسطین نشان می‌دهد که چگونه طلا به عنوان یک کالای مادی، برای این دسته از زنان به عنوان سرمایه‌ای تلقی می‌شود که در موقعیت‌های بحرانی باید در خدمت ارزش‌های بالاتر، یعنی حفظ جان و عزت انسان‌ها قرار بگیرد؟دانشور در متن خود با چند نفر از زنانی که طلاهای خود را برای کمک به لبنان اهدا کرده‌اند به گفت‌وگو نشسته است تا خوانندگان روایت به این پاسخ برسند که چگونه این زنان پیوند میان زندگی و مقاومت را شکل داده‌اند؟ چه چیز در اندیشه و نگاه اهداکنندگان می‌گذرد که می‌گویند «اگه خوشحالی می‌خواهیم باید همه مسلمونا خوشحال باشن، اگه ناراحتی هست برا همهمونه. ما نمی‌تونیم ببینیم مردم غزه و لبنان اینطور توی سختی باشند و ما خوشحال باشیم و این طلاها رو به عنوان زیورآلات استفاده کنیم»
undefined متن کامل این روایت سحر دانشور با عنوان «زندگی بیست و چهارعیار» در جدیدترین شماره مجله سوره به چاپ رسیده است.‌.undefined برای تهیه مجله «سوره» می‌توانید به صفحه مجله در اینستاگرام یا پیام‌رسان‌های بله، ایتا، تلگرام و روبیکا پیام دهید. همچنین این مجله را می‌توانید از فروشگاه‌هایی که آدرس آنها در هایلایت «مراکز فروش» آمده است، تهیه کنید.
undefined@Sourehmagazine

۱۷:۴۵