بله | کانال اشعار تهمتن
عکس پروفایل اشعار تهمتنا

اشعار تهمتن

۸۳عضو
عکس پروفایل اشعار تهمتنا
۸۳ عضو

اشعار تهمتن

سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن)
undefined @TahamtanPoems
اندیشکده علوم و فناوری‌های نرم انقلاب اسلامی:
undefined @jahaadetabin
ارتباط با سجاد رستمعلی:
undefined @SajadRostamali
ارتباط با ادمین کانال:
undefined @Z_3_1_3M
thumbnail
بسم الله الرحمن الرحیم
«فصل یخبندان»
درختان خشک و عورند و شرر آذر زند بر جانشکسته استخوان سرما، زمین در حسرت باران
چونان سوزی است، صورت‌ها به سرخی می‌زند پهلوو اهل رَشک با نخوت، به گرماگرم با بُهتان
و ابر کینه، هم‌پیمانه با گرد و غبار جهلگلو را می‌فشارد تا بمیرد در خودش انسان
نه تنها شب، گرفته صورت خورشید با ظلمتستاره ریخته از آسمان چون برگ پاییزان
و بوف شوم پوشیده ردای حضرت سیمرغو هوهو می‌کند چون صوفیان حضرت جانان
عجب احوال تلخی دارد این پاییز وهم‌انگیزکه برده از دل عشاق هم سودای تابستان
رها شو تیر مانده در میان چله‌ی داوربیا تا دور هم گردآوری مردان سرگردان
بِدم ای هر دمت باد بهاری! ای دمت اعجاز!بِدم تا طی شود با یک نفس این فصل یخبندان
سجاد رستمعلی (تهمتن)
پ.ن:
۱. عور: برهنه۲. شرر: جرقه۳. آذر: آتش؛ همچنین ماه نهم۴. پهلو زدن: غلبه کردن۵. اهل: صاحب؛ همچنین دارای عادت ناپسند۶. رشک: حسادت؛ همچنین مرد خشنود از فاحشه‌گری زنش۷. نخوت: تکبر۸. گرماگرم: زمان شدت گرفتن امری۹. بهتان: زورگویی؛ همچنین تهمت۱۰. کینه: نفرت۱۱. هم‌پیمانه: متحد۱۲. بوف: جغد۱۳. حضرت: جناب۱۴. هوهو: صدای مرغ شب؛ در اصل «هوَهوَ» به معنی اتحاد در ذات است.۱۵. صوفی: اهل سلوک، درویش۱۶. جانان: معشوق۱۷. سودا: هوس۱۸. تیر: گلوله، بهره و قسمت۱۹. چله: زهِ کمان۲۰. سرگردان: بلاتکلیف۲۱. دم: سخن۲۲. اعجاز: معجزه
undefinedبازنشر کلیه آثار مجاز است.
undefinedعزیزانتان را به یک جرعه شعر مهمان کنید!
#عاشقانه#انتظار#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined
undefined پیوستن به کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن)

۱۵:۴۳