ليلةالرغائب به معناي شب آرزوها نيست، بلکه شب رغبتها و گرايشها و مجذوبشدنهاست لذا آن انجذاب و گرايش و ميل و شوق را ميگويند رغبت، در برابر رهبت. خداي سبحان جنّاتي دارد كه ما را به آنها ترغيب كرده و براي روح ما هم بهشتي دارد كه ما را به آن هم ترغيب كرده است
۱۹:۲۴
آیت الله العظمی جوادی آملی :
اوساط اهل ايمان, رغبتشان در ليلةالرغائب به ﴿جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ﴾ است و اوحدي از اهل ايمان گذشته از اينكه ﴿جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ﴾ را طالب هستند ﴿فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ﴾ را هم مورد رغبت و ميل و گرايش و انجذاب خود قرار ميدهند آنگاه درباره چنين گروهي گفته ميشود: ﴿وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ﴾ هم جنّت بدن است هم جنّت جان است هم لذّت روح است هم لذّت تن است كه ـ انشاءالله ـ در ليلةالرغائب به اين رغبتها بار مييابيم.
اوساط اهل ايمان, رغبتشان در ليلةالرغائب به ﴿جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ﴾ است و اوحدي از اهل ايمان گذشته از اينكه ﴿جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ﴾ را طالب هستند ﴿فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ﴾ را هم مورد رغبت و ميل و گرايش و انجذاب خود قرار ميدهند آنگاه درباره چنين گروهي گفته ميشود: ﴿وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ﴾ هم جنّت بدن است هم جنّت جان است هم لذّت روح است هم لذّت تن است كه ـ انشاءالله ـ در ليلةالرغائب به اين رغبتها بار مييابيم.
۱۹:۲۴
هر شب شهادت نامه عشاق امضا میشود
امشب عشقش رو بگیر
امشب عشقش رو بگیر
۲۰:۱۲
رضوان خدا بر روح آیت الله ناصری میفرمودند برای ماه رجب
هرچی بیشتر یاد خدا باشی رحمت خدا بیشتر شامل حالت میشه
هرچی بیشتر یاد خدا باشی رحمت خدا بیشتر شامل حالت میشه
۲۰:۱۲
امام کاظم علیه السلام:
الْمُؤْمِنُ مِثْلُ کفَّتَی الْمِیزَانِ کلَّمَا زِیدَ فِی إِیمَانِهِ زِیدَ فِی بَلَائِهِ.
مؤمن همانند دو کفه ترازوست؛ هر چه ایمانش فزونی یابد، بلایش نیز بیشتر شود.
تحف العقول ص ۴۳۲
الْمُؤْمِنُ مِثْلُ کفَّتَی الْمِیزَانِ کلَّمَا زِیدَ فِی إِیمَانِهِ زِیدَ فِی بَلَائِهِ.
مؤمن همانند دو کفه ترازوست؛ هر چه ایمانش فزونی یابد، بلایش نیز بیشتر شود.
تحف العقول ص ۴۳۲
۱۸:۳۸
۲۰:۱۹
در دنیایی که آدمها بهسادگی میآیند و میروند، جایی برای دل بستن و ماندن نیست. گویی هر کس میتواند دیگری را به آسانی کنار بگذارد، بیآنکه لحظهای به آنچه پشت سر گذاشته، بیندیشد. در این گذر بیوقفه، شاید تنها راه نجات، پناه بردن به درون باشد؛ جایی که سکوت آرام، ما را به گوشههای خاموش و عمیق روح بازمیگرداند، همان جایی که داستایفسکی میگوید “انسان، بزرگترین لذت خود را در جستوجوی معنای درونی مییابد.”
آدمی در این خلوت، به خودِ حقیقیاش میرسد. در تنهایی و آرامش شب، “در تنهایی، انسان خود را میشناسد.” دیگر هراسی از این تنهایی باقی نمیماند، چراکه در سکوت این لحظات، به دوستی میرسیم که سالها از او دور بودهایم: خویشتنِ خودمان.
“آدمی نمیتواند بدون لحظهای سکوت، به عمق وجود خود پی ببرد.” این سکوت، نه صرفاً خاموشی، که آرامشی عمیق است، فرصتی که با خود راحت و رها باشیم و معنایی را بیابیم که هیچکس نمیتواند از ما بگیرد.
تراب
آدمی در این خلوت، به خودِ حقیقیاش میرسد. در تنهایی و آرامش شب، “در تنهایی، انسان خود را میشناسد.” دیگر هراسی از این تنهایی باقی نمیماند، چراکه در سکوت این لحظات، به دوستی میرسیم که سالها از او دور بودهایم: خویشتنِ خودمان.
“آدمی نمیتواند بدون لحظهای سکوت، به عمق وجود خود پی ببرد.” این سکوت، نه صرفاً خاموشی، که آرامشی عمیق است، فرصتی که با خود راحت و رها باشیم و معنایی را بیابیم که هیچکس نمیتواند از ما بگیرد.
تراب
۵:۴۹
[يَامُعِينِي عِنْدَ مَفْزَعِــي] •|ایمددرسانم درهراسودلنگرانی|•
۷:۳۰
“کونو لنا زیناً و لا تکونوا علینا شیناً”(برای ما زینت باشید، نه مایه ننگ ما.)
این جمله، دعوت به سفری درونی است، به عمق روح. راهی که از میان تاریکی میگذرد، اما به نور ختم میشود. همان سفری که ملاصدرا با حکمت متعالیهاش تصویر میکند: حرکتی جوهری، از نقص به کمال. مگر نه اینکه دین، نه در حرف، که در گوهر جان و سلوک عملی ما باید متجلی شود؟
لئو تولستوی گفته است:“با من از دین صحبت نکنید، بلکه بگذارید دین را در کردار شما ببینم.”چه صادقانه و چه دردناک. تولستوی، مردی که در میان رنجهای درونیاش دست و پا زد، به این نتیجه رسید که ایمان، چیزی نیست که با کلام به دیگران بفروشیم؛ بلکه گوهری است که با رفتارمان بدرخشد.
و داستایفسکی، آن روانشناس تاریکی و رنج، از دل درد و گناه، صدای انسانیت را میشنید. او میگفت، ایمان از دل رنج زاده میشود، از درک عمیق ضعف انسان. اما این ایمان، اگر در تظاهر دفن شود، به زهر بدل میگردد.
حالا نگاه کنید! این حجم از ریا و استوریهای مذهبی چیست؟ این نمایشهای بیپایان، این تکرارهای بیروح؟ آیا اهل بیت علیهمالسلام نیاز به این دارند؟ آیا امام حسین علیهالسلام در فضای مجازی به دنبال این است که نامش در هر گوشهای فریاد زده شود؟
ملاصدرا میگوید، انسان باید در درون خویش، عوالم را فتح کند. اشراقیون بر این باورند که نور، از درون به بیرون میتابد، نه از بیرون به درون. پس چرا در این فضای مجازی، در این دنیای سرابگونه، به جای ساختن درون، در بیرون سرگردانیم؟
چرا غذای روح به یکدیگر نمیدهیم؟ چرا، همانطور که امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود، به جای تغذیه با علم و کتاب، دست به قضاوت و تظاهر میبریم؟ چرا بدون تخصص دینی، وارد میدان سخنان سنگین و بیاساس میشویم؟
حرفهایم نه از سر خشم است و نه از سر قضاوت. این انتقاد را اول به خودم وارد میکنم. گفتم، این کانالی که در فضای مجازی دارم، برای خودم است، برای آرشیو کردن مطالبی که میخواهم بخوانم، بفهمم و عمل کنم. نه برای نمایش، نه برای ریا.
ما نیاز به صداقتی داریم که در کلام تولستوی و عمق حکمت ملاصدرا است. نیاز به سکوتی داریم که در سایهسار اشراق باشد، و ایمانی که از دل رنجهای داستایفسکی برخیزد. دین، اگر زینت عمل ما نباشد، چیزی جز یک شعار خالی نیست. و چه زشتی از این بالاتر؟
تراب
این جمله، دعوت به سفری درونی است، به عمق روح. راهی که از میان تاریکی میگذرد، اما به نور ختم میشود. همان سفری که ملاصدرا با حکمت متعالیهاش تصویر میکند: حرکتی جوهری، از نقص به کمال. مگر نه اینکه دین، نه در حرف، که در گوهر جان و سلوک عملی ما باید متجلی شود؟
لئو تولستوی گفته است:“با من از دین صحبت نکنید، بلکه بگذارید دین را در کردار شما ببینم.”چه صادقانه و چه دردناک. تولستوی، مردی که در میان رنجهای درونیاش دست و پا زد، به این نتیجه رسید که ایمان، چیزی نیست که با کلام به دیگران بفروشیم؛ بلکه گوهری است که با رفتارمان بدرخشد.
و داستایفسکی، آن روانشناس تاریکی و رنج، از دل درد و گناه، صدای انسانیت را میشنید. او میگفت، ایمان از دل رنج زاده میشود، از درک عمیق ضعف انسان. اما این ایمان، اگر در تظاهر دفن شود، به زهر بدل میگردد.
حالا نگاه کنید! این حجم از ریا و استوریهای مذهبی چیست؟ این نمایشهای بیپایان، این تکرارهای بیروح؟ آیا اهل بیت علیهمالسلام نیاز به این دارند؟ آیا امام حسین علیهالسلام در فضای مجازی به دنبال این است که نامش در هر گوشهای فریاد زده شود؟
ملاصدرا میگوید، انسان باید در درون خویش، عوالم را فتح کند. اشراقیون بر این باورند که نور، از درون به بیرون میتابد، نه از بیرون به درون. پس چرا در این فضای مجازی، در این دنیای سرابگونه، به جای ساختن درون، در بیرون سرگردانیم؟
چرا غذای روح به یکدیگر نمیدهیم؟ چرا، همانطور که امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود، به جای تغذیه با علم و کتاب، دست به قضاوت و تظاهر میبریم؟ چرا بدون تخصص دینی، وارد میدان سخنان سنگین و بیاساس میشویم؟
حرفهایم نه از سر خشم است و نه از سر قضاوت. این انتقاد را اول به خودم وارد میکنم. گفتم، این کانالی که در فضای مجازی دارم، برای خودم است، برای آرشیو کردن مطالبی که میخواهم بخوانم، بفهمم و عمل کنم. نه برای نمایش، نه برای ریا.
ما نیاز به صداقتی داریم که در کلام تولستوی و عمق حکمت ملاصدرا است. نیاز به سکوتی داریم که در سایهسار اشراق باشد، و ایمانی که از دل رنجهای داستایفسکی برخیزد. دین، اگر زینت عمل ما نباشد، چیزی جز یک شعار خالی نیست. و چه زشتی از این بالاتر؟
تراب
۱۲:۵۰
آقا امام کاظم علیه السلام
«ما قُسِّمَ بَيْنَ الْعِبادِ أَفْضَلُ مِنَ الْعَقْلِ، نَوْمُ الْعاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ سَهَرِ الْجاهِلِ»
چیزی با فضیلتتر و بهتر از عقل بین بندگان توزیع نشده است، تا جایی که خواب عاقل بهتر از شبزندهداری جاهل است.
«بحارالانوار»، جلد 1، صفحه 154
«ما قُسِّمَ بَيْنَ الْعِبادِ أَفْضَلُ مِنَ الْعَقْلِ، نَوْمُ الْعاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ سَهَرِ الْجاهِلِ»
چیزی با فضیلتتر و بهتر از عقل بین بندگان توزیع نشده است، تا جایی که خواب عاقل بهتر از شبزندهداری جاهل است.
«بحارالانوار»، جلد 1، صفحه 154
۷:۲۷
هوا جوری است که جنوب مرا میخواند؛ دشت و یادمان های باصفا، عطر خاک بارانخورده، حال و هوای شهدا…جایی که زمین، آسمانیتر از همیشه میشود؛ و دل، معنای آرامش را پیدا میکند.
۱۴:۰۹
هوا، عطر دشتهای آسمانی گرفته، جنوب مرا صدا میزند…
۱۴:۰۹
●آقا امیرالمومنین(علیهالسلام):
کسی که از دیگران برای تو خبر میآورد، از تو برای دیگران خبر میبرد.
غررالحکم، ج اص ۴۴۳
کسی که از دیگران برای تو خبر میآورد، از تو برای دیگران خبر میبرد.
غررالحکم، ج اص ۴۴۳
۱۱:۵۷
●آقا امیرالمومنین(علیهالسلام):
هرگاه موهای سیاه تو سفید شدند، بدان که خوشترین دوران عمر تو از بین رفته است.
میزان الحکمه؛ جلد ۲
هرگاه موهای سیاه تو سفید شدند، بدان که خوشترین دوران عمر تو از بین رفته است.
میزان الحکمه؛ جلد ۲
۱۱:۵۷
معتکفین عزیز دعا گوی ماهم باشید...
۱۱:۵۷
●آقا امیرالمومنین(علیهالسلام):
کسی که نیاز باشد با او مدارا کنی، رفیق تو نیست!
کسی که نیاز باشد با او مدارا کنی، رفیق تو نیست!
۱۲:۰۰
. آیت الله حق شناس (رضوان الله علیه) :
همت کن و سحرها بیدار شو ، و اگر حال هم نداری نماز نخوان ! چای بخور ، به بیداری شب عادت کن داداش جون ! وقتی بنده اى در دل شب تاریک با خدای خود خلوت می کند ، پروردگار قلب او را نورانى می کند .
تا از شب زنده داری وارد نشوی ، غیر ممکن است بتوانی سیر الی الله بکنی ، آقا جان ! باید این قسمت را داشته باشی . تمام اولياء و علمای اعلام و بزرگان دین ، اهل شب زنده داری بوده اند .
آیت الله #حق_شناس
همت کن و سحرها بیدار شو ، و اگر حال هم نداری نماز نخوان ! چای بخور ، به بیداری شب عادت کن داداش جون ! وقتی بنده اى در دل شب تاریک با خدای خود خلوت می کند ، پروردگار قلب او را نورانى می کند .
تا از شب زنده داری وارد نشوی ، غیر ممکن است بتوانی سیر الی الله بکنی ، آقا جان ! باید این قسمت را داشته باشی . تمام اولياء و علمای اعلام و بزرگان دین ، اهل شب زنده داری بوده اند .
آیت الله #حق_شناس
۱۷:۵۹
کسی که روز را با خلق میگذراند،باید شب را با حق باشد، وگرنه کم میآوردو شکسته و خسته میشود و میماند...
|استاد علی صفایی حائری|
|استاد علی صفایی حائری|
۱۶:۵۲
ایوب صابر است ولیکن در این مقامانصاف ده که ریزه خور خوان زینب است
یا زینب
یا زینب
۱۹:۵۲
16154997779208216458805.mp3
۰۷:۳۲-۶.۹۳ مگابایت
۲۰:۰۹