بیانات رهبران انقلاب، کالا نیست که در مقاطع مختلف مصرفشان کنیم!
یکسری از صحبتها در بستر خاصی از شرایط فرهنگی و سیاسی مثل همین ابتدای سال گفتهشده است. و با شرایط اجتماعی فعلی همخوانی ندارد.
@asas_almolk
یکسری از صحبتها در بستر خاصی از شرایط فرهنگی و سیاسی مثل همین ابتدای سال گفتهشده است. و با شرایط اجتماعی فعلی همخوانی ندارد.
۱۰:۰۶
اساسُ المُلک
بیانات رهبران انقلاب، کالا نیست که در مقاطع مختلف مصرفشان کنیم! یکسری از صحبتها در بستر خاصی از شرایط فرهنگی و سیاسی مثل همین ابتدای سال گفتهشده است. و با شرایط اجتماعی فعلی همخوانی ندارد.
@asas_almolk
قرار نیست دانشجویان و مجموعههای دانشجویی، بیانات رهبری را صرفاً بازنشر و تکرار کنند. در راستای تبیین بیانات، بایستی مصادیق عمل یا عدم عمل به این منویات، مطالبه شوند.دوستان را ارجاع میدم به این یادداشت ناظر به روش مواجهه با بیانات رهبریhttps://farsi.khamenei.ir/others-note?id=33677
@asas_almolk
۱۳:۱۸
ده دقیقه اول که گذشت سلام و احوال پرسی کردیم، طبق معمول رفتیم داخل لاک خودمان! -ردیف اول همان همیشگیها مینشینند.-ردیف دوم آنهایی مینشینند که دیر رسیدهاند و ردیف آخر صندلی گیرشان نیامدهاست.ردیف آخریها که همان بوفه نشینهای اتوبوس میشوند سرتوی گوشی و دارند صفحههای وب و کانالهارا بالا و پائین میکنند و یکسریها هم پشت لپتاپ و سرفیس فیگور علمی گرفتهاند در صورتی که یا دارند چیز دیگری میخوانند یا...کلاسهای دانشگاه همینقدر بیفایده شده است، البته از حق نگذریم نه تقصیر دانشجو است و نه تقصیر استاد!مطلوب این است که تقصیر را بیندازیم گردن فضای مجازی و ذائقههای فستفودی منکه خودم اینطوریام شمارا نمیدانم.امروز وقتی این یادداشت استاد و کلیپی که داخل کانال گذاشته بودند را دیدم. به خودم جرات دادم بیایم و درموردش بنویسم.متن من توصیفی از نگاه خودم به واقعیت کلاسها بود.
تنها فایدهی این یادداشت این است که یادداشت استاد حبیبزاده را مطالعه کنید.
اساسُ المُلک
تنها فایدهی این یادداشت این است که یادداشت استاد حبیبزاده را مطالعه کنید.
۱۵:۲۵
بازارسال شده از کانال هفدهمین دوره آموزش تعاملی قلم
#دوره_آموزشی #قلم #خبر #رسانه #نویسندگی
۱۹:۱۲
حرفهایی که منشاء الهی و توحیدی داشته باشند در تاریخ ماندگار میشوند و در همهی دورانها همچنان زنده هستند.
عکس از کانال عکس گویه
العدلُ اساسُ المُلک
۱۱:۱۴
حرفِ حساب مشتریهای خودش را پیدا میکند.آن وقت ما هم اگر گوشمان شنید و همراه بودیم، بلندگوی آن حرف میشویم.
العدلُ اساسُ المُلک
۱۳:۱۶
وقتی هدف واضح باشد دیگر نباید خودمان را معطل تیشه و ماله کنیم!برای کسی که میخواهد به قله برسد پا نداشتن هم نمیتواند مانع باشد.اگر در فرایند کار لازم بود چیزی یادبگیریم لنگ مهارتی بودیم احمقانه ترین کار این است که خودت را معطل کسی کنی که بلد است و بخاطر مشغلههایش نمیتواند با تو همراهی کند.
العدلُ اساسُ المُلک
۲۱:۴۴
من اعتقاد دارم که خدای بزرگ انسان را به اندازه درد و رنجی که در راه خدا تحمل کرده است پاداش می دهد، و ارزش هر انسانی به اندازه درد و رنجی است که در این راه تحمل کرده است، و می بینیم که مردان خدا بیش از هر کس در زندگی خود گرفتار بلا و رنج و درد شده اند، علی بزرگ را بنگرید که خدای درد است که گویی بند بند وجودش با درد و رنج جوش خورده است. حسین را نظاره کنید که در دریایی از درد و شکنجه فرو رفت که نظیر آن در عالم دیده نشده است ، و زینب کبری را ببینید که با درد و رنج انس گرفته است .
درد دل آدمی را بیدار می کند، روح را صفا می دهد، غرور و خود خواهی را نابود می کند. نخوت و فراموشی را از بین می برد ، انسان را متوجه وجود خود می کند .
شهید دکتر مصطفی چمران
العدلُ اساسُ المُلک
درد دل آدمی را بیدار می کند، روح را صفا می دهد، غرور و خود خواهی را نابود می کند. نخوت و فراموشی را از بین می برد ، انسان را متوجه وجود خود می کند .
۱۵:۴۵
از ظلمی که در نگاهها به من شد میرنجم!
من که هیچ نبودم و نیستم...اما از اینکه فقط به وجه فنی از وجودم نگاه کردند من را همیشه آزار میدهد.
امروز این درد را بیشتر احساس کردم.
ساعت ۷:۰۰صبح است، شب را به صبح دوختهام و هنوز بیدارم. نگاه کردن به صفحات این نشریه خواب را از چشمانم دزدیده.
پاسخ یکی از سوالاتم را یافتم.
سوالم این بود که چرا بچههای تشکیلات تنها در یک وجه یا نهایتا دو وجه موضوعی تقویت میشوند و سایر وجوهشان مغفول میماند؟
به نظرم یک نفر که در تشکیلاتی مثل بسیج است باید در موضوعات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی یک حداقل دیدگاه و درکی داشته باشد.
سوالم این بود که این درک چگونه حاصل میشود.پاسخ ساده است. امروز به آن رسیدم با نشریهای از قلبِ همان تشکل که همهی اعضاء خودشان را پایبند بدانند آن را مطالعه کنند.
مثل یک مخاطب از طاقچه آخرین نسخه را خریدم و دارم میخوانم.
العدلُ اساسُ المُلک
من که هیچ نبودم و نیستم...اما از اینکه فقط به وجه فنی از وجودم نگاه کردند من را همیشه آزار میدهد.
امروز این درد را بیشتر احساس کردم.
ساعت ۷:۰۰صبح است، شب را به صبح دوختهام و هنوز بیدارم. نگاه کردن به صفحات این نشریه خواب را از چشمانم دزدیده.
پاسخ یکی از سوالاتم را یافتم.
سوالم این بود که چرا بچههای تشکیلات تنها در یک وجه یا نهایتا دو وجه موضوعی تقویت میشوند و سایر وجوهشان مغفول میماند؟
به نظرم یک نفر که در تشکیلاتی مثل بسیج است باید در موضوعات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی یک حداقل دیدگاه و درکی داشته باشد.
سوالم این بود که این درک چگونه حاصل میشود.پاسخ ساده است. امروز به آن رسیدم با نشریهای از قلبِ همان تشکل که همهی اعضاء خودشان را پایبند بدانند آن را مطالعه کنند.
مثل یک مخاطب از طاقچه آخرین نسخه را خریدم و دارم میخوانم.
۳:۳۵
حضرت امام: کار مثلِ جلوه حق تعالی میماند که در تمام موجودات سرایت کرده است. همه موجودات، کار در آنها هست و با کار درست شدهاند. همه ذرات وجود کارگرند حتی ذرات اتمی که در این عالم طبیعت هست، اینها کارگر هستند با هوشیاری. همه ذرات عالم فعالند و هوشیارند لکن ما گمان میکنیم که هوشیار نیستند: وَ انْ مِنْ شَیءٍ إلّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِن لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ ؛ همه مُسَبِّح حقند، همه کارگران حق هستند، همه مطیع حق تعالی هستند؛ و کار در همه جا هست و عالمْ سرتاسر «روز کارگر» است نه یک روزْ روز کارگری است، سرتاسر عالم روز کارگر است، سرتاسر عالَم کارگر است و سرتاسر عالم کار است؛ یعنی ذرات وجودی که انسان را و دیگر حیوانات را- به اراده اللَّه تعالی- موجود میکنند کارگرند و انسانْ کار است، اثر کار آنهاست. تمام این موجوداتی که در عالم ملاحظه میکنید اثر کار فعالانه جنود الهی است؛ جند اللَّه، همه کارگر هستند. خدای تبارک و تعالی مبدا کار است.
پ.ن: دغدغهی دوستان در حوزه حمایت از حقوق کارگر قابل تقدیر و ستایش است. اما گذشتن از حد تعادل و افراط و تفریط موجب میشود اصل حرف و مقصودشان به حاشیه بپیوندد.
۱۸:۴۲
مِلاک: هزینه کردن در مسیر رسیدن به آرمانها
رهبر باید آمادگی هزینه کردن از خود برای پیشبرد اهداف تشکیلات را داشته باشد. رهبر هم حاضر است برای هر یک از افراد هزینه کند و هم برای اجرای بهینه برنامههای تشکیلات. این خصوصیت که یکی از مصادیق انفاق است را انفاق تشکیلاتی میدانیم هر که آمادگی بیشتری برای هزینه کردن در این زمینه ها دارد به رهبر شدن نزدیک تر است.
بریدهای از کتاب: عرصه عرضه عرضه
العدلُ اساسُ المُلک
رهبر باید آمادگی هزینه کردن از خود برای پیشبرد اهداف تشکیلات را داشته باشد. رهبر هم حاضر است برای هر یک از افراد هزینه کند و هم برای اجرای بهینه برنامههای تشکیلات. این خصوصیت که یکی از مصادیق انفاق است را انفاق تشکیلاتی میدانیم هر که آمادگی بیشتری برای هزینه کردن در این زمینه ها دارد به رهبر شدن نزدیک تر است.
بریدهای از کتاب: عرصه عرضه عرضه
۹:۰۹
چون رعد خروشيدند و چون برق درخشيدند، اما كارى از پيش نبردند و سر انجام سست گرديدند.ولى ما اين گونه نيستيم، تا عمل نكنيم، رعد و برقى نداريم، و تا نباريم سيل جارى نمى سازيم.
کلام مولا علی علیهالسلام، خطبه ۹ نهجالبلاغه
العدلُ اساسُ المُلک
کلام مولا علی علیهالسلام، خطبه ۹ نهجالبلاغه
۳:۰۱
دعوت به مذاکره و اظهار مذاکره، فریب افکار عمومی است.۱۴۰۳/۱۲/۲۲ بیانات در دیدار رمضانی با دانشجویان
العدلُ اساسُ المُلک
۱۶:۱۱
هُنر امام روحالله
هنر بزرگ امام این بود که اولاً با ملّت حرف زد، نه با یک قشر خاص، نه با یک حزب، با یک مجموعهی خاص. با ملت ایران حرف زد. به ملّت هویت داد. از ملّت مطالبه کرد و اظهار توقع کرد. هویت فرهنگی و تاریخی ملت را به یادشان آورد و از غلفت خارج کرد. ملت را به میدان آورد و وارد میدان کرد. این هنر بزرگ امام است.
همهی ما توجه نداشتیم به تواناییهای خودمان. امام ما را متوجه کرد به تواناییهایمان و به پیگیریهایمان. ما را وارد میدان کرد و ملّت را وارد میدان کرد و در این کار واقعاً مجاهدت کرد. خداوند متعال هم برکت داد و ملّت مرعوب نشدند؛ احساس مرعوب شدن را از ملّت سلب کرد.
۱۴۰۳/۱۲/۲۲ بیانات در دیدار رمضانی با دانشجویان
العدلُ اساسُ المُلک
هنر بزرگ امام این بود که اولاً با ملّت حرف زد، نه با یک قشر خاص، نه با یک حزب، با یک مجموعهی خاص. با ملت ایران حرف زد. به ملّت هویت داد. از ملّت مطالبه کرد و اظهار توقع کرد. هویت فرهنگی و تاریخی ملت را به یادشان آورد و از غلفت خارج کرد. ملت را به میدان آورد و وارد میدان کرد. این هنر بزرگ امام است.
همهی ما توجه نداشتیم به تواناییهای خودمان. امام ما را متوجه کرد به تواناییهایمان و به پیگیریهایمان. ما را وارد میدان کرد و ملّت را وارد میدان کرد و در این کار واقعاً مجاهدت کرد. خداوند متعال هم برکت داد و ملّت مرعوب نشدند؛ احساس مرعوب شدن را از ملّت سلب کرد.
۱۴۰۳/۱۲/۲۲ بیانات در دیدار رمضانی با دانشجویان
۰:۴۷
دلم خیلی برا اون سحرهایی که حاج رحمت(حامد کاشانی) میومد شبکه سه فضائل مولا رو میگفت تنگ شده...
العدلُ اساسُ المُلک
۱:۰۵
وَ كَفَى بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَلَّا يَعْرِفَ قَدْرَهُنادانى انسان همين بس كه قَدرِ خويش نشناسد.
قطرهای از خطبه 16 نهج البلاغه
العدلُ اساسُ المُلک
قطرهای از خطبه 16 نهج البلاغه
۲:۰۷
شیطان حکومت خویش را بر ضعفها و ترسها و عادات ما بنا کرده است
و اگر تو نترسی و از عادات مذموم خویش دست برداری و ضعف خویش را با كمال خليفة اللهی جبران کنی دیگر شیاطین را بر تو تسلطی نیست بگذار آمریکا با مانورهای "ستاره دریایی" و "جنگ ستارهها" خوش باشد.
دریا دِلِ مطمئن این بچه هاست و ستاره ها نور از ایمان این بچه مسجدی ها میگیرند همانها که در جواب تو میگویند "ما خط را نشکستیم خدا شکست" و همه اسرار در همین کلام نهفته است.
پ.ن: سیدمرتضی آوینی، گنجینهی آسمان
العدلُ اساسُ المُلک
و اگر تو نترسی و از عادات مذموم خویش دست برداری و ضعف خویش را با كمال خليفة اللهی جبران کنی دیگر شیاطین را بر تو تسلطی نیست بگذار آمریکا با مانورهای "ستاره دریایی" و "جنگ ستارهها" خوش باشد.
دریا دِلِ مطمئن این بچه هاست و ستاره ها نور از ایمان این بچه مسجدی ها میگیرند همانها که در جواب تو میگویند "ما خط را نشکستیم خدا شکست" و همه اسرار در همین کلام نهفته است.
پ.ن: سیدمرتضی آوینی، گنجینهی آسمان
۲:۳۳
سپاه زنی و پیروانِ حیوانِ زبانبستهای!
كُنْتُمْ جُنْدَ الْمَرْأَةِ وَ أَتْبَاعَ الْبَهِيمَةِ، رَغَا فَأَجَبْتُمْ وَ عُقِرَ فَهَرَبْتُمْ.
از سخنان آن حضرت عليه السّلام است كه در مذمّت شهر بصره و مردم آن فرموده:(پس از پايان جنگ جمل و فتح بصره حضرت امر فرمود منادى ميان مردم نداء كند كه روز جمعه به نماز حاضر شوند، چون روز جمعه شد همه گرد آمده با آن جناب در مسجد جامع نماز خواندند، پس از آن حضرت به ديوار قبله تكيه داده ايستاد و بعد از اداى حمد و ثناى الهىّ و درود بر حضرت رسول و استغفار براى مؤمنين و مؤمنات فرمود):(1) اى مردم شما سپاه زنى (عائشه) و پيرو حيوان زبان بسته اى (شتر عائشه) بوديد، به صداى شتر بر انگيخته مى شديد (بدور آن جمع مى گرديديد) و هنگاميكه پى كرده شد (كشته گرديد) همگى گريختيد
(در جنگ جمل هودج عائشه را زره پوش و بر شترى نهاده در ميان لشگر قائم مقام علم نگاه داشته بدور آن گرد آمده بودند، عائشه آنها را بر جنگ ترغيب مى نمود و آنان پروانه وار به دورش گشته رجز خوانده كشته مى شدند، بزرگانشان فخر كنان مهار شتر را گرفته هر كدام بخاك مى افتاد ديگرى جاى او را مى گرفت، تا آنكه بر هودج و شتر زخم بسيار وارد آمد، حيوان زبان بسته از هول واقعه و سوزش زخمها فرياد ميكرد، ايشان بيش از پيش جمع شده دورش را مى گرفتند تا سه پاى شتر قطع شد و نمى افتاد، حضرت امير فرمود شيطان آنرا نگاه داشته شمشير بر آن بزنيد، چون شمشير زدند و بزمين افتاد مردم فرار كردند، پس كسانيكه مصالح دين و دنياى خود را در اختيار زنى نهاده از شترى پيروى كنند، مردمان پست باشند)
پ.ن۱: قطرهای از خبطه۱۳ نهجالبلاغهپ.ن۲: ترجمه از استاد فیض الاسلام
العدلُ اساسُ المُلک
كُنْتُمْ جُنْدَ الْمَرْأَةِ وَ أَتْبَاعَ الْبَهِيمَةِ، رَغَا فَأَجَبْتُمْ وَ عُقِرَ فَهَرَبْتُمْ.
از سخنان آن حضرت عليه السّلام است كه در مذمّت شهر بصره و مردم آن فرموده:(پس از پايان جنگ جمل و فتح بصره حضرت امر فرمود منادى ميان مردم نداء كند كه روز جمعه به نماز حاضر شوند، چون روز جمعه شد همه گرد آمده با آن جناب در مسجد جامع نماز خواندند، پس از آن حضرت به ديوار قبله تكيه داده ايستاد و بعد از اداى حمد و ثناى الهىّ و درود بر حضرت رسول و استغفار براى مؤمنين و مؤمنات فرمود):(1) اى مردم شما سپاه زنى (عائشه) و پيرو حيوان زبان بسته اى (شتر عائشه) بوديد، به صداى شتر بر انگيخته مى شديد (بدور آن جمع مى گرديديد) و هنگاميكه پى كرده شد (كشته گرديد) همگى گريختيد
(در جنگ جمل هودج عائشه را زره پوش و بر شترى نهاده در ميان لشگر قائم مقام علم نگاه داشته بدور آن گرد آمده بودند، عائشه آنها را بر جنگ ترغيب مى نمود و آنان پروانه وار به دورش گشته رجز خوانده كشته مى شدند، بزرگانشان فخر كنان مهار شتر را گرفته هر كدام بخاك مى افتاد ديگرى جاى او را مى گرفت، تا آنكه بر هودج و شتر زخم بسيار وارد آمد، حيوان زبان بسته از هول واقعه و سوزش زخمها فرياد ميكرد، ايشان بيش از پيش جمع شده دورش را مى گرفتند تا سه پاى شتر قطع شد و نمى افتاد، حضرت امير فرمود شيطان آنرا نگاه داشته شمشير بر آن بزنيد، چون شمشير زدند و بزمين افتاد مردم فرار كردند، پس كسانيكه مصالح دين و دنياى خود را در اختيار زنى نهاده از شترى پيروى كنند، مردمان پست باشند)
پ.ن۱: قطرهای از خبطه۱۳ نهجالبلاغهپ.ن۲: ترجمه از استاد فیض الاسلام
۱:۵۱
دشمن بردهی ماشین است و تو ماشین را در خدمتِ ایمان کشیدهای.
پ.ن: سیدمرتضی آوینی، گنجینهی آسمان
العدلُ اساسُ المُلک
پ.ن: سیدمرتضی آوینی، گنجینهی آسمان
۲:۱۱